3 نتیجه برای کووید 19
پروین رحمتی نژاد، مجید یزدی، زهره خسروی، فاطمه شاهی صدرآبادی،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1399 )
چکیده
ابتلا به بیماری جدید و ناشناخته کووید 19 علاوه بر مخاطرات سلامت جسمانی به دلیل ماهیت و ویژگیهای خاص بیماری منجر به تجربههای روانی دشوار و متفاوتی نیز میگردد. بیماران علاوه بر علائم جسمانی، واکنشهای روانشناختی مختلفی دارند که میتواند به عنوان مانعی در فرایند سیر و بهبودی بیماری عمل کرده و بر رنج آنان در دوران بیماری بیفزاید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته این افراد جهت کمک به کاهش رنج این بیماران صورت گرفته است. روش مطالعه به صورت کیفی با رویکرد پدیدارشناختی بود. تعداد شرکتکنندگان 15 نفر و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. تحلیل دادهها نیز از طریق روش کلایزری صورت گرفت. برای اطمینان و اعتبار یافتهها نیز از روش بازنگری و نظارت شرکتکنندگان، خودبازبینی پژوهشگر در فرآیند جمعآوری و تحلیل داده و ثبت تمامی پیشفرضهای ذهنی خود از قبل و در نظر نگرفتن آنها در فرآیند تحلیل و بازنگری و کدگذاری مجدد مصاحبهها توسط دو پژوهشگر دیگر استفاده شد. یافتههای پژوهش شامل 278 کد اولیه بوده که با توجه به هدف و سوال پژوهش 6 مضمون اصلی و 24 زیرمضمون استخراج شد. اضطراب مرگ، تجربه انگ بیماری، تجربه ابهام، تجربههای هیجانی مثبت، هیجانهای تجربه شده در رابطه با اعضای خانواده و هیجانهای ناشی از قرنطینگی مضمونهای اصلی بودند. تجارب هیجانی دردناک در این بیماران میتواند منجر به تاخیر و دشواری در روند بهبودی این افراد گردیده و علاوه بر درد بیماری، رنج روانی را نیز تحمیل نماید. کسب آگاهی بیشتر درباره این بیماری برای کاستن تجربه ابهام، راهبردهای روانشناختی برای کنترل اضطراب مرگ و انگ اجتماعی و راهکار برای مدیریت رفتار و هیجان اعضای خانواده میتواند در مداخلات روانشناختی ویژه این بیماران در نظر گرفته شده و منجر به کاهش هیجانهای منفی و امکان مقابله بهتر با بیماری و رنج روانی ناشی از آن گردد.
ابوالفضل حاتمی ورزنه، الهام فتحی، حمید خانی پور، نرگس حبیبی،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1399 )
چکیده
با شیوع بیماری همهگیر کووید 19 و پیامدهای اجتماعیاقتصادی این همهگیری، فعالیتهای داوطلبی و یاریگرانه بالأخص برای نیازمندان و جامعه در بحران شکل گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سبکهای دلبستگی، همدلی و خودشفقتورزی در پیشبینی نگرش به داوطلبی در دوران شیوع کووید 19 در جامعه ایران است. مطالعه حاضر در فروردین و اردیبهشت 1399 در ایران انجام شد. نمونه موردمطالعه (348 نفر) با روش نمونهگیری در دسترس از بین دو گروه داوطلب و غیرداوطلب انتخاب شدند و با مقیاس دلبستگی بزرگسال، مقیاس شفقت خود، مقیاس همدلی و مقیاس نگرش داوطلبی بهصورت اینترنتی و از طریق شبکههای اجتماعی و رایانامه مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج میزان مشارکت در زنان، افراد شاغل و گروه سنی 25-35 سال بیشتر بود. بین دو گروه داوطلب و غیرداوطلب در نگرش به داوطلبی، قضاوت درباره خود، انزوا، ذهن آگاهی، همانندسازی مفرط و سبک دلبستگی ایمن تفاوت معنیداری وجود داشت. ضرایب همبستگی نشاندهنده آن است که مهربانی با خود، اشتراکات انسانی، انزوا، ذهنآگاهی، همدلی شناختی و دلبستگی ایمن با نگرش داوطلبی دارای همبستگی مثبت معنادار و دلبستگی اضطرابی با نگرش داوطلبی همبستگی منفی معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که همدلی شناختی، همدلی هیجانی، سبک دلبستگی ایمن و ذهنآگاهی پیشبینیکننده نگرش داوطلبی است. میتوان نتیجه گرفت که افراد داوطلب فعالیتهای مشارکتهای مردمی در دوره کووید 19 نگرش مثبتی به داوطلبی دارند و سبک دلبستگی ایمنتر و خودشفقتورزی بیشتری نسبت به افراد غیرداوطلب دارند. به نظر میرسد همدلی قوی، سبک دلبستگی ایمن و ذهنآگاهی بالا، پیشنیازهای روانشناختی لازم برای اتخاذ نگرش مثبت به امور داوطلبانه است.
عباس شاهوردی، منیژه فیروزی، سحر احسانی، فاطمه سلطانی،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
قرنطینه خانگی برای مدیریت کووید 19 سبب افزایش تنش بین مادران و کودکان شده است. هدف این پژوهش این بود نقش عوامل اضطراب کرونا و ترومای دوران کودکی مادران بر این تعارض را به واسطه تنش پیش قاعدگی مطالعه کند. به این ترتیب، مادران و کودک 7 تا 12 ساله منطقه 6 تهران در آذرماه سال تحصیلی1400 -1399در پژوهش شرکت کردند. آنها مقیاس رتبه بندی پیش از قاعدگی، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ)، آزمون ترسیم خانواده و پرسش نامه اضطراب کرونا را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد کودکان تعارض خود با مادر را در فعالیتهای ترسیمی در بیشتر مواقع، به صورت جدایی از مادر ترسیم کرده است. سوء استفاده عاطفی و جسمی از مادر در دوره کودکی سبب شده بود تا فرزندش به طور معناداری بیشتر خود را با مادرش در فاصله قرار دهد. یافته دیگر پژوهش نشان داد که سوء استفاده عاطفی و جسمی در دوران کودکی توانسته تنش پیش قاعدگی را پیش بینی کند. از سویی دیگر، بعد روانی اضطراب کرونا نیز تنشهای پیش قاعدگی را ایجاد کرده است. تنشهای پیش قاعدگی هم توانسته اند سبب تعارض مادر و کودک شوند. یافته جالب این است که فقط تنشهای پیش قاعدگی بود که با جایگاه کودک در فضای ترسیمی بر اساس نشانگرهای کوپیتس رابطه داشت. به نظر می رسد که تنشهای پیش قاعدگی به طور مستقیم خودپنداره کودک را هدف می گیرد و او خود را از محور بودن در صفحه ترسیمی و مرکز توجه بودن به دور می کند.