ملاحت امانی، اسماعیل شیری، مصطفی ولی پور، ولی شیری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش حساسیت به اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان در اضطراب و افسردگی بود. ابتدا از میان 300 نفر مرد داوطلب شرکت در مطالعه، بر اساس نمراتشان در مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، تعداد41نفر که در مؤلفهی افسردگی DASS نمرهی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین نمونه بودند، در گروه افسرده و تعداد 52 نفر که در مؤلفهی اضطراب DASS نمرهی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین نمونه بودند، در گروه مضطرب و بهطور تصادفی تعداد 60نفر که نمرات بالایی نداشتند، در گروه بهنجار قرار گرفتند. سپس آنها فرم کوتاه پرسشنامهی نظم جویی شناختی هیجان و مقیاس حساسیت به اضطراب را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با روشهای همبستگی پیرسون و تحلیل تشخیصی به روش گام به گام انجام شد.نتایج نشان داد که برای طبقه بندی افراد در هر کدام از گروهها، حساسیت به اضطراب، ارزیابی مثبت، تمرکز مجدد مثبت، فاجعه سازی، سرزنش خود و دیگران، سهم پیشبینی معناداری داشتند، و حساسیت به اضطراب قویترین متغیر پیشبینی برای عضویت افراد در گروهها بود. بهطور خلاصه، 5/59 درصد از موارد بهدرستی در گروهها قرار داده شدهاند. این یافتهها نشان میدهد کهحساسیت به اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان به عنوان دو عامل مهم در آسیب شناسی روانی افسردگی و اضطراب نقش دارند که باید به هنگام روان درمانی توجه ویژهای به آنها مبذول شود.