جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای نشخوار فکری

مریم پاینده داری نژاد، دکتر علیرضا مرادی، دکتر جعفر حسنی، دکتر ربابه نوری،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین آمیختگی شناختی، حس انسجام، نشخوار فکری و پریشانی روان­شناختی در بیماران مبتلابه سرطان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجان انجام شد. در قالب یک پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری از بینتمامی بیماران زن و مرد مبتلا به یکی از انواع سرطان­های(پستان، خون، رحم، حنجره و روده بزرگ) مراجعه‌کننده به بیمارستان­ها و دیگر مراکز درمانی خصوصی و دولتی شهر تهران در سه ماهه دوم سال 1399 با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 200 نفر انتخاب شدند. مقیاس DASS-21، مقیاس نشخوارفکری، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، پرسش‌نامه حس انسجام و پرسش‌نامه آمیختگی شناختی جهت گردآوری یافته­ها مورد استفاده قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از روش پیشرفته آماری مدل یابی معادلات ساختاری، با کاربرد نرم‌افزار Smart pls3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله نخست نتایج نشان داد که  مدل مفروض مبنی بر رابطه بین آمیختگی شناختی، حس انسجام، نشخوار فکری و پریشانی روان­شناختی در بیماران مبتلابه سرطان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجان از برازش لازم با یافته­ها برخوردار است. در ادامه نتایج به دست آمده از ضرایب رگرسیونی استاندارد مدل مفروض پژوهش، رابطه مستقیم بین نشخوار فکری با بدتنظیمی هیجانی (001/0P=؛ 50/11=T؛638/0=β) و رابطه بدتنظیمی هیجانی با پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلا به سرطان را مورد تائید قرار داد (001/0P=؛ 48/5=T؛514/0-=β). درحالی که رابطه  مستقیم بین آمیختگی شناختی و پریشانی روان شناختی (096/P=؛ 66/1=T؛198/0=β) و بین حس انسجام با پریشانی روان شناختی (472/P=؛ 719/0=T؛041/0-=β) دربیماران مبتلا به سرطان مورد تائید قرار نگرفت. همچنین تجزیه و تحلیل یافته­های پژوهش حاکی از  نقش میانجی کامل بدتنظیمی هیجانی در رابطه بین آمیختگی شناختی و حس انسجام با پریشانی روان شناختی بود، درحالی که بدتنظیمی هیجانی بین نشخوار فکری و پریشانی روان شناختی نقش میانجی جزئی داشت. از این رو با توجه به روابط ساختاری بین متغیرهای مورد بررسی و مشخص شدن نقش بدتنظیمی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در این رابطه، می تواند گام نخست در جهت شناسایی متغیرهای دخیل در پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلا به سرطان و به دنبال آن طراحی و به کارگیری برنامه­های آموزشی و توان بخشی مبتنی بر شواهد در جهت کاهش درد و رنج روان شناختی در بیماران مبتلا به سرطان باشد و مورد توجه تیم سلامت روان این بیماران قرار گیرد.

محلا گیلک حکیم ابادی، عزیزالله تاجیک اسماعیلی،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشخوار فکری، تحمل پریشانی و احساس انسجام در بیماران مبتلا به ام اس بود. طرح این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش اجرا طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی بیماران زن مراجعه کننده به انجمن ام اس تهران در سال 1398 بودند که با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه و پس از غربالگری اولیه (تکمیل پرسشنامه های مرحله پیش آزمون)، 30 بیمار زن به شیوه در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های نشخوار ذهنی- تامل نیما قربانی (RRS)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS) و حس انسجام آنتونووسکی (SOC)  بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و نرم افزار 25spss  انجام گرفت.  نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نشخوار ذهنی، تحمل پریشانی و حس انسجام تفاوت معنی داری در سطح (0.001> P) وجود دارد. درمان مبتنی بر شفقت  یکی از درمان های حوزه روان شناسی موج سوم است که موجب کاهش نشخوار ذهنی و افزایش در تحمل پریشانی و احساس انسجام بیماران مبتلا به ام اس شده است.  

دکتر مهدیه رحمانیان، خانم شراره سلطانی، دکتر مژگان آگاه هریس،
دوره 18، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیص یکپارچه بر نشخوار فکری، تحریف‌های شناختی و اجتناب شناختی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی انجام شد. طرح پژوهش حاضر پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل زنانی بود که در سال 1403 به مراکز درمان افسردگی در شهر آبدانان مراجعه کردند. در این مطالعه، به دلیل حجم پایین جامعه و محدودیت جامعه آماری، از روش نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد و 30 زن واجد شرایط به عنوان نمونه انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. داده‌ها با استفاده از ابزارهای استاندارد شامل پرسشنامه اجتناب شناختی سکستون و داگاس (CAQ)، پرسشنامه نشخوار فکری نالن هوکسما و مارو (1991)، پرسشنامه تحریف‌های شناختی عبداله‌زاده و سالار (1389) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (DASS) لایبوند و لاویبوند (1995) جمع‌آوری شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS21 انجام شد و در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار برای نشان دادن وضعیت داده‌ها و در بررسی فرضیه‌ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده گردید. یافته‌ها نشان داد که درمان فراتشخیص یکپارچه تأثیر معناداری بر کاهش نشخوار فکری، تحریف‌های شناختی و اجتناب شناختی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم یافته است. در نتیجه، می‌توان نتیجه‌گیری کرد که این نوع درمان می‌تواند به عنوان یک راهکار مؤثر در بهبود وضعیت روان‌شناختی این گروه از بیماران مورد استفاده قرار گیرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb