8 نتیجه برای مهارت
مریم اسماعیلی، مهرداد کلانتری، کریم عسکری، حسین مولوی، سعیده مهدوی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روشهای ایمن سازی در برابر استرس در مقابل آموزش مهارتهای اجتماعی بر بهزیستی روانشناختی فرزندان دختر جانبازان مبتلا به استرس پس از سانحه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان دختر 18-14 ساله شهر اصفهان بود. 45 نفر نوجوان دختر از میان جامعه فرزندان دختر جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه شهر اصفهان به شیوهی نمونهگیری تصادفی خوشهای، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایشی ایمن سازی در برابر استرس و آموزش گروهی مهارتهای اجتماعی و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). روش پژوهش آزمایشی بود. مداخلات آموزشی روان شناختی بر روی گروههای آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه بهزیستی روانشناختی برومند، مولوی و پرسشنامه روانشناختی ریف و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته بود. دادههای بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله با روش ایمن سازی در مقابل استرس و آموزش گروهی روابط بین فردی و مهارتهای اجتماعی درمقایسه با گروه کنترل مؤثر میباشد. روش ایمن سازی در مقابل استرس نسبت به آموزش روابط بین فردی و مهارتهای اجتماعی کارآمد تر بود.
بهرام علی قنبری هاشم آبادی، مصطفی بلقان آبادی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رواندرمانی گروهی به شیوه تحلیل تبادلی بر بهبود مهارت حلمسأله بود. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد، که 30 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی که به کلینیک روانشناسی و مشاوره دانشگاه فردوسی مراجعه کرده بودند، به روش غربال گری انتخاب، و به شیوه تصادفی در گروه کنترل (15 نفر) و گروه آزمایشی (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه حلمسأله، و روشمداخله نیز گروه درمانی تحلیل تبادلی بود که به مدت 8 جلسهی دو ساعته و به صورت هفتگی برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از آماره های میانگین و انحراف استاندارد و درسطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA)، استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که مهارت حلمسأله در گروه آزمایش به طور معنی داری افزایش یافته است؛ و همچنین این افزایش در زیر مؤلفههای خلاقیت، کنترل، اعتماد، و تقرب مشاهده شد. در نتیجه گروه درمانی تحلیل تبادلی راهبردی کارآمد و سودمند در بهبود مهارت حلمسأله است.
مریم دیبا واجاری، عبدالله شفیع آبادی، معصومه اسماعیلی، ابوالفضل کرمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر به مقایسه ی صلاحیت های مشاوره چندفرهنگی مشاوران شهر تهران با توجه به قومیت آنها پرداخته است. بررسی این صلاحیت ها بر اساس سه بعد دانش، آگاهی، و مهارت انجام شده است که بر مبنای جدیدترین نظریه ی صلاحیت های مشاوره چندفرهنگی است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش پیمایشی و پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی مشاوران شهر تهران دارای پروانه اشتغال تا 1391 هستندکه با استفاده از روش تصادفی ساده 298 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از آزمون آماری کراسکال والیس، نتایج نشان داد که مشاوران با قومیت مازندرانی از نظر میزان دانش مشاوره ی چند فرهنگی در رتبه اول قرار گرفته اند و مشاوران با قومیت گیلکی از نظر میزان دانش مشاوره چند فرهنگی در رتبه آخر قرار دارند. بین میزان آگاهی مشاوره ی چند فرهنگی مشاوران با قومیت های مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در بعد مهارت نیز مشاوران با قومیت ترکمن از نظر میزان مهارت مشاوره ی چند فرهنگی در رتبه اول و مشاوران با قومیت کرد از نظر میزان مهارت مشاوره ی چند فرهنگی در رتبه دوم قرار گرفته اند. مشاوران با قومیت گیلکی نیز از نظر میزان مهارت مشاوره چند فرهنگی در رتبه آخر قرار گرفته اند.
محمدعلی کلهر، مختار آوا گوهر،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در کاهش رفتار پرخاشگرانه نوجوانان در ایران (کرج) بود. نمونهی پژوهش شامل400 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مدارس دورهی راهنمایی بود که در مرحلهی پیشآزمون به پرسشنامهی مهارت زندگی پرخاشگری پاسخ دادند و بر اساس میانگین نمرهی آزمونها، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل 200 نفری (100 دختر و 100 پسر) تقسیم شدند. پس از اجرای ده جلسه کلاسهای آموزشی مهارتهای زندگی برای گروه آزمایش، هر دو گروه مجدداً توسط همان دو پرسشنامه ارزیابی شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که افزایش سطح مهارت زندگی موجب کاهش پرخاشگری شدهاست. جهت بررسی ماندگاری تأثیر آموزش، به فاصلهی دو دورهی شش ماهه، تعداد 30 نفر از نمونهی آزمایش با نمرهی بالا و30 نفر با نمرهی پایین مجدداً مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج نشان داد در شش ماه اول، میانگین گروهها پایین آمده اما در نقطهی مورد قبول از لحاظ آماری و روانشناختی قرار دارد ولی گروه ضعیف افت شدیدتری داشتهاند. در شش ماه دوم، گروه ضعیف در پنج جلسهی آموزشی مجدد شرکت کردند که این برنامه موجب شد سطح مهارتهای زندگی در آنها بالا رفته و در مقایسه با گروه قوی، پرخاشگری در این گروه به میزان قابل قبولی کاسته شود و در پایان از گروه قوی میانگین پایینتری داشته باشند. بنابراین با تکرار دفعات آموزش با فاصلهی زمانی، میزان تسلط و آگاهی مهارتهای زندگی افزایش و مقدار پرخاشگری کاهش بیشتر و پایدارتری نسبت به قبل داشت.
معصومه پوربافرانی، عذرا اعتمادی، رضوان السادات جزایری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتفرزند پروری قاطعانه به مادران بر کاهش تعارض دختران با مادران و افزایش سلامت روان دختران نوجوان انجام شد. این تحقیق، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر پایه دوم و سوم راهنمایی شهرستان نائین و مادران آنها تشکیل میداد. 30 نفر از مادرانی که دخترانشان تعارض بیشتری با آنها گزارش کردهبودند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پرسشنامهی سلامت عمومی توسط دختران نوجوان هر دو گروه تکمیل شد.گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش مهارت فرزند پروری قاطعانه قرار گرفت. در پایان از دختران هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده از اجرایدو پرسشنامهی سلامت عمومی و راهبردهای حل تعارض بااستفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد، بین دختران نوجوان گروه آزمایش و گواه در متغیرهای وابسته (تعارض دختر با مادر و سلامت روان دختر) و همهی خرده مقیاسهای آنها تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج این پژوهش بر حمایت از مداخلات مبتنی بر بهبود مهارتهای فرزند پروری بر کاهش تعارض دختران با مادران و افزایش سلامت روان دختران نوجوان افزود.
محسن شکوهی یکتا، سعید اکبری زردخانه، فهیمه قهوه چی الحسینی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی مهارتهای روانی- اجتماعی رانندگان بر استرس و فرسودگی شغلی انجام گرفته است. مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون تک گروهی بود. گروه نمونه بهصورت در دسترس شامل 196 نفر از رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران بود که برای شرکت در این دوره معرفی شده بودند. این گروه از افراد بهصورت تصادفی در پنج گروه تقسیم و آموزشهای موردنظر را در نه جلسه که بهصورت دو بار در هفته برگزار میشد، دریافت کردند. شرکتکنندگان در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامه استرس شغلی و مقیاس پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش پاسخ دادند. بهمنظور تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری با طرح اندازهگیریهای مکرر استفاده گردید. یافتهها نشان دادند که شرکت در این دوره آموزشی مهارتهای روانی- اجتماعی، به افزایش میانگین گروه در اکثر زیر مقیاسهای استرس شغلی (001/0 p<) و کاهش در میانگین فرسودگی شغلی (003/0 p =) منجر شده است.مدیریت استرس و خشم و همچنین ارتباط سالم، همگی از مؤلفههای مؤثر در ایجاد بهزیستی و کاهش اثرات مخرب ناشی از تنش و فرسودگی شغلی است. با توجه به اهمیتی که مشاغلی مانند رانندگی از حیث دقت و تمرکز دارند، لازم است که با استفاده کاربردی از نتایج پژوهش حاضر و سایر مطالعات مشابه، ضمن کاهش اثرات ناشی از خستگی، تنش، در جهت افزایش دقت، تمرکز و توانمندی رانندگان گام برداشت.
ماجده خسروی لاریجانی، فاطمه بهجتی، آزاده چوبفروش زاده،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
دیابت بیماری مزمنی است که پایبندی به آن نیازمند پذیرش و مراقبت است، بنابراین برافزایش دانش دیابت و همچنین افزایش انگیزهی بیماران برای مراقبت از خود توصیه میشود. این پژوهش نیز در همین راستابا هدف بررسی اثر مدل خودمراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارتهای رفتاری بر کیفیت زندگی دانشآموزان مبتلا به دیابت صورت گرفته است. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و شبهآزمایشی با طرح «پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل» و جامعهی آماری متشکل از کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت مراجعهکننده به مرکز دیابت شهر یزد میباشد. نمونهی آماری شامل تعدادی از کودکان و نوجوانان 17-10 ساله که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، میباشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامهی کیفیت زندگیمی باشد. دادهها در این پژوهش به روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند و بین میانگین نمرات کیفیت زندگی بر حسب عضویت گروهی تفاوت معناداری وجود داشت. و مداخله موجب بهبود کیفیت زندگی دانشآموزان با میزان تاثیر 6/23 درصد شده است. با توجه به اینکه اطلاعات، انگیزهی بیمار و همچنین مهارتهای رفتاری وی بر بهبود زندگی او مؤثر هستند، میتوان از طریق کاربرد مدل خودمراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارتهای رفتاری به آنها کمک کرد تا به کیفیت مورد نظر خود برای زندگی دست یابند.
فاطمه عباسی طهرانی، دکتر محمد نقی فراهانی، دکتر مهناز شاهقلیان قهفرخی، دکتر بلال ایزانلو،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ساخت و معرفی بستهی مداخلات آموزشی خودمدیریتی درد مزمن و ارزیابی اثرات آن بر بهبود خودمدیریتی درد، مهارتهای ذهنآگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی طرحریزی شد. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی مراجعهکننده به بیمارستانهای شهر تهران در حدفاصل تیرماه 1399 تا دیماه 1400 بود. از این میان، 22 نفر (دو گروه 11 نفره) از افراد واجد شرایط با روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و طی یک طرح شبهآزمایشی (پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری) بررسی شدند. اعضای گروه آزمایش طی دو ماه تحت 8 جلسهی مداخلهای برخط 60 دقیقهای قرار گرفتند و طی سه جلسهی 80 دقیقهای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) با استفاده از پرسشنامههای درجهبندی شدت درد مزمن، خودمدیریتی درد، مهارتهای پنجوجهی ذهنآگاهی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان به صورت برخط مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون تجزیهوتحلیل کوواریانس چندمتغیره و مقایسههای تکمتغیره در بستر آن تجزیهوتحلیل گردیدند. منطبق بر نتایج، اثرات کلی مداخلات خودمدیریتی معنادار بود (05/0<p). همچنین مداخلات تأثیرات معناداری در بهبود توانمندی خودمدیریتی درد، افزایش بهکارگیری مهارتهای ذهنآگاهی و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشان دادند (05/0>p)، اما اثرات معناداری بر کاهش باورهای فراشناختی ناکارآمد نداشتند (05/0<p). با عنایت به شواهد حاصل از این مطالعه مؤلفین بر این باورند که استفاده از مداخلات خودمدیریتی درد مزمن برای افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلنی-عضلانی دارای منافع بالینی قابلتوجهی است و لذا استفاده از آن را به متصدیان حوزهی سلامت توصیه میکنند.