4 نتیجه برای معلمان
شهرام محمدخانی، محمد نقی فراهانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای جمعیت شناختی و سبکهای مقابلهای در پیش بینی کیفیت زندگی معلمان شهر تهران بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 500 نفر از معلمان شهر تهران با میانگین سنی (1/41) و انحراف معیار 3/7 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. از پرسشنامههای کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقابله با موقعیتهای استرس زا و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی معلمان زن و مرد تفاوت معناداری وجود دارد و زنان از کیفیت زندگی خود رضایت بیشتری دارند. بین کیفیت زندگی و سن رابطه معناداری به دست نیامد. سطح درآمد، سبک مقابله هیجان مدار، مسئله مدار، اجتنابی و سطح تحصیلی به ترتیب قویترین پیش بینی کنندههای کیفیت زندگی معلمان بودند. این متغیرها در کل 21 درصد از واریانس کیفیت زندگی معلمان را تبیین میکنند. این یافتهها نشان میدهد که کیفیت زندگی مفهومی ذهنی است که به ارزیابی فرد از زندگی و انتظاراتش وابسته است. مجموعهای از متغیرهای جمعیت شناختی، اجتماعی، اقتصادی، و روانشناختی در کیفیت زندگی افراد نقش دارند.
محسن گلپرور، حمیدرضا عریضی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ساده و تعاملی بین بهزیستی معلمان (عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی و شغل) با باور به دنیای عادلانه و رفتارهای پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل آنها در شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش، معلمان مرد و زن شاغل در دبیرستانهای شهر اصفهان درسال1387 (بهار) بودند که از بین آنها به شیوهی نمونهگیری چندمرحلهای، 240 معلم زن و مرد برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه رضایت شغلی (با 47 سؤال)، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی (با 20 سؤال)، پرسشنامه رضایت از زندگی (با 5 سؤال)، پرسشنامه پرخاشگری دانشآموزان در مقابل معلمان (با 4 سؤال) و پرسشنامه باور به دنیال عادلانه شخصی (با 7 سؤال) بود. دادههای حاصل از پرسشنامههای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که تعامل پرخاشگری دانشآموزان در مقابل معلمان و باور به دنیای عادلانه برای رضایت شغلی، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارای توان پیشبین معنادار نیست (05/0P>). در مقابل برای عاطفه منفی تعامل رفتار پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل معلمان با باور به دنیای عادلانه دارای توان پیشبین معنادار بود. تحلیل رگرسیون پسین نشان داد که فقط در افراد دارای باور به دنیای عادلانه پایین، رفتار پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل معلمان قادر به پیشبینی عاطفه منفی است.
سید صادق نبوی، فرامرز سهرابی، غلامعلی افروز، علی دلاور، سیمین حسینیان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر پیشبینی سلامت روان معلمان، بر اساس خودکارآمدی و با میانجی گری حمایت اجتماعیِ ادراکشده بوده است. با توجه به اهداف پژوهش، روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ معلمان دورۀ ابتدایی و متوسطۀ شهر تهران بوده است که از میان آنها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامۀ سلامت عمومی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی ، پرسشنامه حمایت اجتماعی استفاده به عمل آمد. نتایج تحلیلِ مسیر نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی می تواند رابطۀ بین خودکارآمدی و سلامت روان را در بین معلمان میانجی گری نماید. متغیر خودکارآمدی هم اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارد و هم بهواسطۀ حمایت اجتماعی می تواند رابطۀ غیرمستقیمی با سلامت روان داشته باشد. درنهایت در مدل مفروض 15درصد از پراکندگی نمرات سلامت روان معلمان از طریق نقش واسطه ایِ حمایت اجتماعیِ ادراکشده، تبیین شد. بین معلمان زن و مرد از لحاظ شدت نشانههای بیخوابی و اضطراب تفاوت معنیداری وجود دارد. میتوان نتیجهگیری نمود که حمایتِ اجتماعی نقش کلیدی در خودکارآمدی و سلامت روان معلمان دارد.
دکتر ساناز دهقان مروستی، دکتر علی جعفری،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش میانجیگری سازگاری زناشویی در رابطهی بین عشق به همسر و کیفیتزندگی زناشویی معلمان دچار فرسودگی شغلی بود. تحقیق بر حسب هدف، کاربردی وروش پژوهش، توصیفی ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه معلمان زن و مرد متأهل شاغل درشهر یزد (تقریباً 5500 نفر) بود. روش نمونهگیری، تصادفی خوشهای چندمرحلهای بود. ازمیان 45 مدرسه ناحیه 1، 320 معلم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارپژوهش، پرسشنامهی عشق استرنبرگ (1987)، کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) و مقیاس سازگاری همسران اسپانیر و کرولی (1986) بود. برای تحلیل دادهها ازروش تحلیلمسیر و نرمافزار لیزرل استفاده شد. یافتهها نشان داد، بین متغیر عشق به همسر و سازگاری همسران رابطهی مستقیم ومعنیدار وجود دارد. بین متغیر سازگاری همسران و کیفیتزندگی زناشویی رابطه مستقیم ومعنیدار وجود دارد. متغیر عشق به همسر با کیفیتزندگی زناشویی رابطهی مستقیم ومعنیدار ندارد.