3 نتیجه برای شاخص توده بدن
مریم فولادوند، حجت الله فراهانی، فریبرز باقری، مهسا فولادوند،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان رفتاری - شناختی در درمان نوجوانان مبتلا به چاقی است. این مطالعه در یک کار آزمایی آزمایشی تک آزمودنی از نوع طرح خط پایه ی چند گانه فرایند درمان، در دو فاز کاهش و ابقای وزن، بر روی چهار بیمار دختر دبیرستانی چاق انجام شد. در ابتدای شروع جلسات درمانی از ابزاری چون چک لیست ارزیابی و پرسشنامه اختلالات خوردن استفاده شد. در این مطالعه در ابتدای هر جلسه درمان، وزن کشی بیماران انجام می شد. داده ها به کمک تحلیل دیداری، رسم نمودار و محاسبه میزان بهبودی و اثر ارایه گردید. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری چاقی در کاهش وابقای وزن بیماران نوجوان مبتلا به چاقی مؤثر بوده است.
مژگان آگاه هریس، احمد علیپور، ندا گلچین،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تفاوت شاخص توده بدنی و رفتارهای غذا خوردن دانشجویان در سطوح مختلف اضطراب اجتماعی جسمانی اجرا شد. بدین منظور، 357 دانشجوی دانشگاه پیام نور استان سمنان (شامل290 دختر و 67 پسر) از سه شهر گرمسار، شاهرود و سمنان با روش خوشهای چند مرحلهای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس کلیه شرکتکنندگان به گویههای مقیاس اضطراب اجتماعی جسمانی و پرسشنامه سه عاملی غذا خوردن پاسخ دادند. وزن و شاخص توده بدنی آنها نیز به وسیله دستگاه سنجش ترکیب بدنی محاسبه گردید. پس از جمعآوری اطلاعات، تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس نشان داد رفتارهای غذا خوردن و شاخص توده بدنی دانشجویان در سطوح مختلف اضطراب اجتماعی جسمانی متفاوت است. به طوری که رفتارهای نارسا کنشور و شاخص توده بدنی در افراد دارای سطوح بالای اضطراب اجتماعی جسمانی، بیشتر است. این یافتهها بیانگر آن است که ارزیابیهای شناختی مضر یا تهدیدآمیز راهاندازی شده به واسطه اضطراب اجتماعی جسمانی میتواند به راهاندازنده مهارگسیختگی در غذا خوردن یا افزایش ادراک گرسنگی باشد.
عارفه حمیده مقدم، عباس ابوالقاسمی، سید موسی کافی ماسوله، مرجان مهدوی روشن،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهنآگاهانه در زنان دارای شاخص توده بدنی بالا با و بدون اختلال پرخوری و زنان دارای وزن بهنجار بود. این پژوهش توصیفی، با طرح علی مقایسهای انجام گرفت. جامعه پژوهش را زنان مراجع دو مرکز مشاوره تغذیه شهرستان رشت در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 179 آزمودنی (50 زن دارای شاخص توده بدنی بالا با اختلال پرخوری، 69 زن دارای شاخص توده بدنی بالا بدون اختلال پرخوری و 60 زن دارای وزن طبیعی) مراجعهکننده به این دو مرکز بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه تشخیصی اختلالات خوردن استیک و همکاران (2000)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003) و پرسشنامه خوردن ذهنآگاهانه فرامسون و همکاران (2009) استفاده شد. دادهها با تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیری به منظور کنترل سن تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تجربیات آزاردیدگی در زنان چاق و دارای اضافهوزن با اختلال پرخوری بیش از زنان بدون اختلال و در هر دو گروه بیشتر از زنان دارای وزن بهنجار است. زنان گروه دارای اختلال پرخوری نمرات خوردن ذهنآگاهانه کمتری نسبت به زنان بدون اختلال و هر دو گروه نمره پایینتری از زنان دارای وزن طبیعی داشتند. با توجه به یافتهها، تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهنآگاهانه نقش مهمی در آسیبشناسی چاقی، اضافهوزن و اختلال پرخوری دارند. بنابراین، طراحی برنامههای آموزشی/ درمانی با هدف کاهش پیامدهای روانشناختی آزاردیدگی و آموزش تکنیکهای خوردن ذهنآگاهانه، میتواند راهگشا باشد.