جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای سوگیری توجه

محمد حسین عبداللهی، غلامرضا حسین پور، اسداله رجب، ولی الله رمضانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی سوگیری توجه (استروپ)، افسردگی و اضطراب در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1 اجرا شد. جامعه پژوهش شامل کلیه نوجوانان دیابتی 20-13 ساله انجمن دیابت ایران بود. از میان این جامعه 25 نفر از نوجوانان دیابتی به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و 25 نفر از افراد سالم نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش عبارت بود از تکلیف استروپ اصلاح شده، پرسشنامه اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر و پرسشنامه افسردگی بک. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از شاخص های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که: بیماران دیابتی در کلمات مربوط به دیابت، کلمات خنثی، کلمات مثبت و منفی واکنش زمانی کندتری از گروه کنترل داشتند؛ نوجوانان دیابتی نسبت به گروه کنترل افسردگی و اضطراب بالاتری را نشان دادند.
حسن شفیعی، علیرضا آقایوسفی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر نوروزگرایی بر پردازش اطلاعات چهره های هیجانی در نوجوانان انجام شد. آزمودنی ها (30 نورزگرای بالا و 30 نورزگرای پایین) براساس نمرات بعد شخصیتی نوروزگرایی در پرسشنامه شخصیت نوجوانان آیزنک (JEPQ) و انجام یک مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته برگزیده شدند و سپس نسخه تصویری تکلیف رایانه ای دات پروب اصلاح شده روی آنها اجرا گردید. از تحلیل واریانس مختلط برای تحلیل نتایج استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که نوجوانان نوروزگرای بالا نسبت به چهره هیجانی خشمگین گوش بزنگی توجهی نشان می دهند در حالی که نوجوانان نوروزگرای پایین نسبت به چهره هیجانی خشمگین اجتناب توجهی نشان می دهند. نتایج این پژوهش نشان داد که صفت شخصیتی نوروزگرایی در نوجوانان می تواند باعث ایجاد سوگیری توجه نسبت به چهره های هیجانی گردد.
محمد جلالوند، نوراله محمدی، جواد ملازاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

  هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل فرایند گراس بر کاهش وسوسه و سوگیری توجه در افراد وابسته به مواد مخدر بود. پژوهش حاضر از نوع طرح‌های نیمه آزمایشی است که از طرح پیش­آزمون -پس­آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه­ی آماری پژوهش را کلیه­ی افراد وابسته به مواد مراجعه­کننده به کلینیک­های ترک اعتیاد شهر شیراز در سال 92-1391 تشکیل می­دادند؛ بدین منظور تعداد 30 نفر از افراد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه­گیری هدفمند در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در گروه‌های آزمایشی و کنترلمعتاد جایگزین شدند. همچنین 15 نفر افراد بهنجار نیز به عنوان گروه کنترل سالم برای مقایسه با افراد وابسته به مواد مخدر انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی فیشر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان می­تواند در کاهش علائم وسوسه و سوگیری توجه افراد وابسته به مواد مخدر مؤثر واقع گردد، همچنین گروه کنترل سالم نسبت به گروه آزمایش و کنترل معتاد وسوسه و سوگیری توجه کمتری را نشان دادند. مدیریت مؤثر هیجان­ها باعث می­شود، فرد در موقعیت­هایی که خطر مصرف مواد بالاست، از راهبردهای شناختی مناسب جهت تنظیم هیجانات خود استفاده کرده و با کاهش وسوسه و سوگیری توجه، باعث کاهش میزان بازگشت به سمت مصرف مجدد مواد گردد.  
زهرا کاووسیان، فائزه ضیایی، پریسا پاکاری، پریسا حسین زاده یزدی، زینب حسنی اصل،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1404 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش واسطه‌ای حافظه‌کاری هیجانی در رابطه میان سوگیری توجه و نشانه‌های افسردگی در بستر تعاملات خانوادگی بود. بر اساس مدل‌های معاصر شناختیهیجانی افسردگی، فرض بر این است که سوگیری توجه منفی به‌عنوان یک عامل آسیب‌پذیری مرکزی، از طریق ایجاد اختلال در فرآیندهای حافظه‌کاری هیجانی، به تشدید نشانه‌های افسردگی منجر می‌شود و این مسیر می‌تواند تحت تأثیر کیفیت تعاملات خانوادگی تقویت شود. پژوهش با طرح توصیفیهمبستگی و با بهره‌گیری از مدل‌یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه پژوهش شامل بزرگسالان ۲۰ تا ۴۰ ساله ساکن تهران در سال ۱۴۰۴ بود که در یک بافت خانوادگی فعال زندگی می‌کردند. تعداد ۳۵۰ نفر پس از غربالگری و بررسی ملاک‌های ورود، به روش نمونه‌گیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس‌های سنجش افسردگی، سوگیری توجه، حافظه‌کاری هیجانی و الگوهای تعاملات خانوادگی بود. نتایج نشان داد سوگیری توجه منفی، هم به‌طور مستقیم و هم غیرمستقیم، نشانه‌های افسردگی را پیش‌بینی می‌کند. حافظه‌کاری هیجانی نقش واسطه‌ای معناداری داشت؛ به این معنا که نقص در نگهداری، به‌روزرسانی و حذف اطلاعات هیجانی، مسیر اثرگذاری سوگیری توجه بر افسردگی را تسهیل و تقویت می‌کند. علاوه بر این، تعاملات خانوادگی نامناسب به‌عنوان یک عامل زمینه‌ای مهم عمل کرد و شدت مسیر غیرمستقیم را افزایش داد. شاخص‌های برازندگی نیز تأیید‌کننده مدل ساختاری پیشنهادی بودند. یافته‌ها اهمیت بررسی همزمان عوامل شناختی، هیجانی و محیطی در تبیین افسردگی را برجسته می‌کنند و بر ضرورت به‌کارگیری مداخلاتی که به اصلاح سوگیری‌های توجه و تقویت حافظه‌کاری هیجانی می‌پردازند، به‌ویژه در چارچوب خانواده‌درمانی، تأکید دارند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb