4 نتیجه برای بازداری رفتاری
محمد حمزه لو، علی مشهدی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده
بازداری به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای کنشهای شناختی اجرایی نقش مهمی در بروز بزهکاری نوجوانان دارد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش بازداری رفتاری در بزهکاری نوجوانان با یا بدون سابقه سوء مصرف مواد بود. 42 نوجوان بزهکار و 20 نوجوان عادی به عنوان گروه کنترل به صورت انتخاب تصادفی خوشه ای و در دسترس انتخاب شدند. گروه بزهکاران به دو گروه با یا بدون سابقه سوء مصرف مواد تقسیم شده و گروه ها از نظر سن و جنس همتا سازی شدند و با آزمون برو- نه- برو و آزمون ایست علامت مورد ارزیابی قرار گرفته و داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تک متغیری و آزمون توکی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نوجوانان بزهکار نسبت به نوجوانان عادی عملکرد ضعیفتری در بازداری رفتاری داشتند، اما بین گروه بزهکاران با یا بدون سوء مصرف مواد تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0(p>. نارسایی بازداری رفتاری میتواند یکی از علل زیر بنایی گرایش به بزهکاری باشد. این یافته بر ضرورت مداخلههای متمرکز بر بهبود کنشهای اجرایی در نوجوانان بزهکار تأکید میکند.
سهراب امیری، جعفر حسنی، محمد حسین عبداللهی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر آزمون فرضیه همگرایی با خلق، نقش تجارب هیجانی مثبت و منفی در قضاوت اخلاقی براساس نقش تعدیل کننده سیستم فعالساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) بود. ابتدا 600 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی براساس پرسشنامه شخصیتی کارور و وایت مورد آزمون قرار گرفته و پس از تحلیل دادهها، بر اساس نمرات انتهایی توزیع تعداد 60 نفر از آنها در چهار گروه دسته بندی شدند. سپس هر گروه شخصیتی (به طور انفرادی) در معرض القای تجارب هیحانی مثبت و منفی قرار گرفتند؛ پس از هر مرحله القای هیجان، دو داستان اخلاقی شخصی و غیر شخصی به آنها ارائه شد تا به آنها پاسخ دهند.دادهها پس از جمعآوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط، تحلیل شد.نتایج نشان داد که بین چهار گروه آزمودنی بر اساس ابعاد هیجان تفاوت معناداری در قضاوت اخلاقی شخصی و غیرشخصی وجود دارد. القای هیجان، میتواند عملکرد افراد را در قضاوت اخلاقی شخصی و غیر شخصی بر اساس ابعاد شخصیتی متاثر ساخته، و محرکهای هیجانی مثبت و منفی منجر به قضاوتهای غیرسودگرایانه در داستانهای اخلاقی شخصی میشوند.
نگار محمودی، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای عاطفه مثبت و منفی در رابطه بین سیستم های مغزی/ رفتاری و ناگویی خلقی بود. مشارکت کنندگان 277 دانشجوی کارشناسی (121 پسر و 156 دختر) دانشگاه خوارزمی کرج بودند که به شیوه خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه پنج عاملی جکسون، پرسشنامه عواطف مثبت و منفی (PANAS) و پرسشنامه ناگویی خلقی را تکمیل کردند. داده ها به شیوه رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج نشان داد سیستم بازداری/ فعالساز رفتاری به صورت مثبت و معنادار ناگویی خلقی را پیش بینی میکند. همچنین نقش واسطه ای عاطفه مثبت و منفی در رابطه بین سیستم های بازداری و فعالساز رفتاری و ناگویی خلقی مشاهده شد. مدل بدست آمده در این پژوهش الگوی مناسبی را جهت تبیین ناگویی خلقی در اختیار قرار میدهد.
رسول حشمتی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری ، ذهن آگاهی رگه و ناگویی خلقی در قالب یک مدل مفروض است. برای این منظور در یک تحقیق توصیفی-همبستگی و گذشته نگر، 180 دانشجو از مقاطع مختلف دانشگاه تبریز به روش در دسترس انتخاب و به مقیاس ناگویی خلقی تورنتو ، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی و مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری بر ناگویی خلقی و ذهنآگاهی رگه اثر مستقیم و مثبت دارد و سیستم فعال ساز رفتاری نیز بر ذهنآگاهی رگه اثر مستقیم دارد. ذهنآگاهی با ناگویی خلقی رابطه ندارد و اثر غیر مستقیم سیستم فعالساز و بازداری رفتاری با ناگویی خلقی معنا دار نیست. بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که سیستم بازداری رفتاری یکی از تعیین کنندههای اساسی سطوح ذهن آگاهی و ناگویی خلقی است. همچنین، مدل مفروض آزمون شده مدلی مطلوب در تبیین ناگویی خلقی افراد سالم است.