5 نتیجه برای ایدز
مریم عبدالهی مقدم، علیرضا مرادی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
هدف از این پژوهش، مقایسه خود تعریفی افراد تک زبانه ( فارس زبان) و دو زبانه (کرد زبان) سالم و مبتلا به اچ.آی.وی/ ایدز بوده است. آزمودنی ها شامل 60 فرد تک زبانه ( سالم و بیمار) و 60 فرد دو زبانه ( سالم و بیمار) بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و متغیرهای جنس، سن و هوش از طریق روش تحلیل کوواریانس کنترل گردید. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تأثیر رویداد (IES-R)، پرسش نامه افسردگی بک (BDI)، پرسش نامه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل آزمون جملات بیست گانه (TST) پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که به طور کلی، کمیت خود تعریفی در سطح گروه ها در گروه سالم و در سطح زبان در افراد دو زبانه بیشتر بوده است و از نظر محتوا، خود تعریفی گروه سالم، بیشتر محتوای مستقلانه و خود تعریفی گروه دو زبانه محتوای به هم وابستگی داشته است. علاوه بر این، خود تعریفی با محتوای تروما در بیماران دو زبانه بیشتر از بیماران تک زبانه بوده که این برتری بر اساس ویژگی شخصیتی و رشد فرایندهای شناختی در افراد سالم و دو زبانه بحث شده است. همچنین، خود تعریفی متفاوت بر اساس حافظه برتر افراد سالم و دو زبانه در مقایسه با بیماران می تواند پدید آمده باشد
علی اکبر پیراسته مطلق، زهرا نیک منش، طیبه اکبری علی آباد،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف مطالعهی حاضر بررسی ارتباط مؤلفههای معنویت، نگرش نسبت به بیماری و احساس رنج در بیماران مبتلا به ایدز (اچ آی وی) بود. در این مطالعهی توصیفی- همبستگی، 43 بیمار از بین کلیهی بیماران مبتلا به ایدز (اچ آی وی) سه شهر زاهدان، سراوان و ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. متغیرها با استفاده از پرسشنامههای سنجش معنویت، مقیاس تجربه و ادراک رنج و آگاهی و نگرش نسبت به بیماری ایدز مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین رنج جسمانی و نگرش نسبت به بیماری رابطهی مثبت و معنادار وجود دارد. رنج روانی با معنویت رابطهی منفی معنادار و با نگرش نسبت به بیماری رابطهی مثبت معنادار دارد. رابطهی رنج معنوی/ وجودی با معنویت، مثبت و معنادار و با نگرش نسبت به بیماری، منفی و معنادار بود. تحلیل رگرسیون نشان داد که نگرش نسبت به بیماری بهترین پیشبینی کننده رنج روانی بود. همچنین خودآگاهی و نگرش نسبت به بیماری به ترتیب بهترین پیشبینی کننده رنج معنوی/ وجودی بودند. با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان استنباط کرد، معنویت و نگرش نسبت به بیماری بر احساس رنج در بیماران مبتلا به ایدز (اچ آی وی) تأثیر دارند؛ و آموزش معنویت و نگرشهای مثبت نسبت به بیماری را میتوان به عنوان روشهای مقابلهای برای کاهش احساس رنج بیماران مورد استفاده قرار داد.
آرزو چراغی، مریم اسماعیلی نسب، سید کاظم رسول زاده طباطبایی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضرمقایسه احساس خصومت در زنان روسپی مبتلا به ایدز ( گروه ایدز فعال) و زنان مبتلا به ایدز ناشی از همسر( گروه ایدز منفعل) و زنان عادی بود. گروه نمونه شامل 90نفرزن که 60 نفر آنان به دلیل ابتلا به ایدز به بیمارستان امام خمینی مراجعه داشتند و از این تعداد 30 نفر به دلیل شرکای جنسی متعدد و 30 نفر از طریق همسران خود مبتلا شده بودند. 30 نفر باقیمانده فاقد ایدز و مانند دو گروه دیگر دارای حداقل یک فرزند و تحصیلات دیپلم تا لیسانس بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه احساس خصومت رد فورد ویلیامز استفاده شد. به منظور ازمون فرضیه های پژوهش از آمونهای آماری خی دو و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. بر اساس نتایج، احساس خصومت گروه عادی کمتر از گروه ایدز فعال و منفعل است. زنان مبتلا به ایدز فعال نسبت به زنان ایدز منفعل خصومت بیشتری تجربه می کنند.با توجه به بالاتر بودن احساس خصومت در زنان روسپی و احتمال تبدیل احساس خصومت به رفتار و عدم رعایت عمدی نکات ایمنی و خطرات ناشی از آن، لازم است جنبه های این موضوع در این زنان و حمایت ها و کمک های لازم برای آنها مورد توجه قرار گیرد برنامه ریزی جهت ارائه خدمات پزشکی فرهنگی وروانشناسی جهت گروههای مبتلا واطلاع رسانی وارتقا سطح اگاهی جامعه ضروری است
سعید قدرتی، مجتبی حبیبی عسگرآباد، وحید صادقی فیروزآبادی، فریبا ابراهیم بابایی، زهرا شهابی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
نقص در حافظه آیندهنگر یکی از مشکلات رایج در میان افراد مبتلا به اچآیوی است که میتواند در زندگی این بیماران تأثیرات به سزایی داشته باشد. در این پژوهش رابطهی بین تخریب حافظهی آیندهنگر، کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره در افراد مبتلا به اچآیوی موردبررسی قرار گرفت. بهاینترتیب تعداد 161 نفر از افراد مبتلا به اچآیوی که به بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کرده بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمایش فلوسیتومتری برای سنجش سطح لنفوسیت های تی از ایشان به عمل آمد و سپس تخریب عصبشناختی حافظهی آیندهنگر، کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره توسط پرسشنامههای سنجش حافظهی آیندهنگر-گذشتهنگر، پرسشنامهی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و پرسشنامه اندازهگیری میزان عملکرد روزمره زندگی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش آماری این پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود و از نرمافزار لیزرل 8/8 برای این منظور استفاده شد. نتایج نشان داد که نقص حافظهی آیندهنگر نقش میانجی را بین سطح لنفوسیت های تی و کیفیت زندگی یا عملکرد زندگی روزمره بازی میکند و تخریب حافظهی آیندهنگر تأثیر مهمی بر کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره در افراد مبتلا به اچآیوی میگذارد. تحقیقات آینده باید تأثیر نقایص حافظهی آیندهنگر بر کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره بیماران مبتلا به اچآیوی را بیشتر مدنظر قرار دهند.
امراه تاج الدینی، فیروزه سپهریان آذر، اسماعیل سلیمانی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
ایدز بیماری مزمن و خطرناک و از علل عمدهی مرگ و میر در جهان محسوب میشود. هدف از پژوهش حاضر مقایسهی سبک بزرگنمایی غیرانطباقی، جهتگیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بینفردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به ایدز و افراد سالم بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسهای بود. جامعهی آماری پژوهش حاضر کلیهی بیماران مبتلا به ایدز بودند که در زمستان 96 به مرکز بهداشت در شهر ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونهی پژوهش نیز شامل 40 نفر مبتلا به ایدز مراجعه کننده به مرکز بهداشت در شهر ارومیه و 40 نفر از افراد سالم بودند که به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه در متغیرهای سبک بزرگنمایی غیرانطباقی، جهتگیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بینفردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد تفاوت معناداری وجود دارد و بیماران مبتلا به ایدز در این متغیرها نمرات بیشتری کسب میکنند. میتوان نتیجه گرفت بسیاری از مشکلات روانشناختی که بیماران مبتلا به ایدز تجربه میکنند، تا حدی متاثر از متغیرهای بررسی شده در پژوهش حاضر است. لذا توجه به این عوامل در سببشناسی و درمان مشکلات روانشناختی این بیماران میتواند گامی مفید در مسیر کمک به کاهش این مشکلات و ارتقاء سلامت روان آنها باشد.