59 نتیجه برای اضطراب
محمد حسین عبداللهی، غلامرضا حسین پور، اسداله رجب، ولی الله رمضانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی سوگیری توجه (استروپ)، افسردگی و اضطراب در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1 اجرا شد. جامعه پژوهش شامل کلیه نوجوانان دیابتی 20-13 ساله انجمن دیابت ایران بود. از میان این جامعه 25 نفر از نوجوانان دیابتی به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و 25 نفر از افراد سالم نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش عبارت بود از تکلیف استروپ اصلاح شده، پرسشنامه اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر و پرسشنامه افسردگی بک. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از شاخص های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که: بیماران دیابتی در کلمات مربوط به دیابت، کلمات خنثی، کلمات مثبت و منفی واکنش زمانی کندتری از گروه کنترل داشتند؛ نوجوانان دیابتی نسبت به گروه کنترل افسردگی و اضطراب بالاتری را نشان دادند.
شیدا دیبائی، مسعود جان بزرگی، مسعود عارف نظری،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط دوسوگرایی و کنترل هیجانی مادران و اضطراب کودکان و نوجوانان مبتلا به سرطان و نقش تعدیلکنندگی جنس کودکان پرداخته است. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است و جامعه مورد نظر شامل کودکان و نوجوانان 8 تا 17 ساله مبتلا به سرطان میباشد (بستری و غیر بستری) که به بیمارستانهای تخصصی کودکان (6 بیمارستان) در شهر تهران، از آبان 87 تا خرداد 88 مراجعه نمودهاند و همگی در مرحله فعال درمانی قرار داشتند. روش نمونهگیری بر اساس نمونه در دسترس است که تعداد 102 کودک و نوجوان (56 پسر و 46 دختر) و مادرهایشان حاضر به همکاری شدند. در این پژوهش از «پرسشنامه کنترل هیجانی» و «پرسشنامه دو سوگرایی در ابرازگری هیجانی» برای مادران و «مقیاس تجدید نظر شده اضطراب آشکار کودکان و نوجوانان» برای کودکان و نوجوانان، استفاده شده است. تحلیل دادهها نشان داد، کودکانی که مادرانشان دو سوگرایی هیجانی بیشتری داشتند، اضطراب بیشتری نشان دادند. اما رابطه معناداری بین کنترل هیجانی مادر و اضطراب کودک مشاهده نشد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که دو سوگرایی و کنترل هیجانی مادر تغییرات اضطراب کودک را تبیین نمیکنند؛ اما جنس کودک مبتلا به سرطان در رابطه بین اضطراب کودک و دوسوگرایی و کنترل هیجانی مادر نقش تعدیلکننده دارد. به نظر میرسد، جنس کودک در رابطه دو سوگرایی و کنترل هیجانی مادر با اضطراب کودک، در کمیت و کیفیت حمایت عاطفی که کودک درک میکند، اثر میگذارد و این احتمالا منجر به نوع سازگاری کودک با سرطان و اضطراب زیاد یا کم میشود.
بتول احدی، محمد نریمانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
هدف از این پژوهش، تبیین نشانه های وسواسی-اجباری بر حسب بیزاری، اضطراب و افسردگی در افراد بهنجار بود. صد دانشجو (50 دختر، 50 پسر) در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد سیاهه وسواس فکری- عملی مادسلی، مقیاس بیزاری، سیاهه اضطراب حالت-صفت و سیاهه افسردگی بک را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روشهای آماری شامل میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بیزاری، اضطراب و افسردگی با نمره کل وسواس رابطه مثبت معنادار دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که نشانه های وسواس چک کردن و تردید به خوبی توسط اضطراب حالت-صفت پیش بینی می شود، در حالی که وسواس شستن به خوبی توسط بیزاری پیش بینی می شود. این یافته ها همخوان با فرضیه وجود رابطه بین بیزاری و حداقل برخی از نشانه های وسواسی می باشند.
علی راستی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسهی سوگیری حافظهی صریح و ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در نوجوانان دارای اضطراب صفت بالا و پایین بود. با استفاده از فرم کودکان سیاههی اضطراب حالت / صفت اسپیلبرگر دو گروه 20 نفری از نوجوانان دارای اضطراب صفت بالا و پایین انتخاب شدند. آزمودنیهای دو گروه پس از همتاسازی بر اساس متغیرهای سن، جنس و سطح تحصیلات توسط آزمون بازشناسی (سوگیری حافظهی صریح) و آزمون تکمیل ریشهی کلمات (سوگیری حافظهی ضمنی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مواد هیجانی شامل دو دسته لغات تهدیدزا و خنثی در آزمون بازشناسی و مجموعهی لغات مبهم بود. نتایج نشان داد که هیچ یک از آثار اصلی و تعاملی متغیّرهای سطوح اضطراب صفت و جنسیت بر حساسیت آزمودنی و سوگیری پاسخ محرکهای تهدیدزا و خنثی معنادار نبود، در حالیکه اثر اصلی متغیّر سطوح اضطراب صفت در آزمون تکمیل ریشهی کلمات معنادار بود. این یافته حاکی از وجود سوگیری حافظهی ضمنی در این دسته از افراد میباشد. در کل، نتایج پژوهش حاضر با نتایج سایر پژوهشها همسو میباشد و از اصول کلی حاکم بر سوگیری حافظه و اضطراب صفت حمایت میکند.
فرهاد جوکار، فریدون یاریاری، مریم قاسمی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
هدف از پ&zwjژوهش حاضر بررسی تأثیر لمس درمانی و آرمیدگی عضلانی بر اضطراب موقعیتی و اضطراب خصیصه ای دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیهی دانشجویان این دانشگاه در سال تحصیلی 88-87 بودند. جهت انتخاب نمونه مورد مطالعه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه شامل 40 نفر(10 نفر گروه لمس درمانی، 10نفر گروه آرامش درمانی، 10 نفر گروه کنترل دارای اضطراب و 10 نفر گروه کنترل عادی) بود. این افراد پس از تشخیص بر اساس نمرات مقیاس اضطراب موقعیتی و خصیصه ای اسپیلبرگر، در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای آزمون فرضیههای پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به منظور بررسی و تحلیل فرضیههای پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس نمرات اختلافی استفاده شد. نتایج نشان داده بین گروههای آزمایش و کنترل در متغیرهای اضطراب خصیصه ای و اضطراب موقعیتی تفاوت معناداری وجود داشته است. بنابراین از آنجا که روش آرمیدگی عضلانی در کنترل و کاهش اضطراب موقعیتی و اضطراب خصیصه ای و نشانه های جسمانی ناشی از آن مؤثر بوده است، از این روش درمانی می توان در کاهش اضطراب بهره برد.
مهدی رضا سرافراز، هادی بهرامی احسان، علیرضا زرندی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط دو سازهی کلینگر سنجش خودآگاهی یعنی بهوشمندی و خودشناسی انسجامی با مشکلات در سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی میباشد. به این منظور 249 دانشجوی دانشگاه ورامین (170 نفر مؤنث، و 79 نفر مذکر) به مقیاسهای بهوشمندی (براون و رایان، 2003)؛ خودشناسی انسجامی (قربانی، واتسون وهارگیس، 2008)؛ سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی (کاترندال و اویریارو، 2007)؛ و افسردگی، اضطراب، استرس (لویباند و لویباند، 1995)، پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان داد هر دو سازهی بهوشمندی و خودشناسی انسجامی با همهی ابعاد سلامت به صورت منفی مرتبط بود. علاوه بر این خودشناسی انسجامی توانست همهی ابعاد سلامت را فراسوی بهوشمندی پیشبینی کند. یافتههای پژوهش بر مبنای ماهیت انسجامی و زمانمند فرایندهای خودآگاهی و تمایز دو مفهوم بهوشمندی و خودشناسی انسجامی در سنجش این فرایندها مورد بحث قرار گرفت، و بر لزوم بررسیهای بیشتر در مورد جهت علّی روابط مشاهده شده و نیز ماهیت تأثیر گذار خودآگاهی بر ابعاد سلامت صحه گذاشت.
ندا نظربلند، پرویز آزاد فلاح، علی فتحی آشتیانی، حسن عشایری،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1390 )
چکیده
مطالعه حاضر میزان برانگیختگی قشری پیشانی را در هنگام انجام فعالیت حافظه کاری، در رگه شخصیتی اضطراب بررسی نموده است. بر پایه تعریف گری از رگه شخصیتی اضطراب، در یک مطالعه شبه تجربی، تعداد793 دختر دانشجوی 18 تا 28 ساله مقیاس شخصیتی آیزنک و مقیاس بازداری/ روی آوری کارور و وایت را تکمیل نمودند و با توجه به نمرات شان در کران های بالا و پایین ابعاد برون گردی و نوروزگرایی به دو گروه 15 نفره رگه اضطراب بالا (نوروز گرا/درون گرد) و رگه اضطراب پایین (پایدار هیجانی/ برون گرد) اختصاص یافتند. در مرحله بعدی، با استفاده از موج نگاری مغزیEEG ، امواج مغزی آزمودنی ها در حالت استراحت و در حین انجام تکلیف حافظه کاری ثبت گردید. فراوانی امواج آلفا، به عنوان شاخص برانگیختگی و عملکرد آزمودنی در تکلیف 1-back به عنوان شاخص عملکرد حافظه کاری مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها با استفاده از آزمون t برای گروه های مستقل تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که آزمودنی های گروه رگه اضطراب بالا در هنگام انجام تکالیف حافظه کاری، برانگیختگی قشری بیشتری را در قشر پیشانی راست و چپ نشان دادند؛ در حالی که عملکرد آنها در تکلیف حافظه کاری آسیب دیده بود. این نتایج همسو با نظریه کفایت پردازش است که بر اساس آن کفایت پردازش شناختی در افراد اضطرابی، با وجود به کارگیری تلاش مغزی بیشتر، آسیب دیده است.
شهرام محمدخانی، مسعود ظفر پناهی،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1390 )
چکیده
استفاده آسیب زا از اینترنت یا اعتیاد به اینترنت پدیده نوظهوری است که در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطهای باورهای فراشناختی در رابطه بین هیجانهای منفی و اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شده است. نمونه مطالعه شامل 220 نفر از دانشجویان است که پرسشنامه های مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی، پرسشنامه باورهای فراشناختی، و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت را تکمیل کردند. در تحلیل دادهها، مدل واسطه ای فرضی با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میان همه ابعاد باورهای فراشناختی و استفاده آسیب زا از اینترنت همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین میان هیجانهای منفی و استفاده از اینترنت نیز همبستگی مثبت معناداری مشاهده شد. نتیجه ارزیابی مدل ساختاری از این فرض که باورهای فراشناختی در رابطه بین هیجانهای منفی و استفاده آسیب زا از اینترنت میانجی گری میکنند، حمایت کرد. یافته های این پژوهش نشان میدهد که تجربه هیجانهای منفی از طریق باورهای فراشناختی به استفاده آسیب زا از اینترنت منجر میشود. این نتیجه از کاربرد نظریه فراشناختی در مورد استفاده آسیب زا از اینترنت حمایت نموده و میتواند به درک بهتر مسأله استفاده آسیب زا از اینترنت کمک کند.
مژگان خداپناه، علیرضا مرادی، مژده خداپناه،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1390 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان BATD در کنترل افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به چاقی است. 45 نفر از زنان چاق (kg/m230BMI &ge) که از افسردگی و اضطراب همراه با چاقی رنج می بردند، به طور تصادفی در سه گروه 15 نفره قرار گرفتند. هر سه گروه در متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات و BMI همتا شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه افسردگی بک و سیاهه اضطراب حالت ـ صفت اسپیلبرگر و بسته درمانی BATD بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش درمان BATD را در ده جلسه و گروه رژیم درمانی درمان کاهش وزن را در مدت مشابه دریافت کردند، گروه سوم هیچ نوع درمانی را دریافت نکرد. پس از اتمام مداخلات، از آزمودنی های سه گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج تحلیل چند متغیری، نشان دهنده اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری، در کاهش علایم افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به چاقی، می باشد. از جمله دلایل احتمالی اثر بخشی این رویکرد درمانی، افزایش سطح فعالیت های خوشایند و مهم، و افزایش رویدادهای تقویت کننده زندگی بیمار می باشد که این یافته ها با سایر پژوهش ها همسان است.
مهناز شاهقلیان، پرویز آزادفلاح، علی فتحی آشتیانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی پردازشهای فراشناختی با توجه به ابعاد اضطراب و زودانگیختگی است. ابتدا نمونهای شامل 600 دانشجوی دختر دانشگاه تربیت مدرس، فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک را تکمیل کردند، سپس بر اساس نمره آزمودنیها در شاخص دروغو نمرههای انتهایی در دو بعد برونگردی و روان رنجورخویی،4گروه (هر کدام 15 نفر) شامل افراد با اضطراب بالا، افراد با اضطراب پایین، افراد با زودانگیختگی بالا و افراد با زودانگیختگی پایین انتخاب شده و آزمون استروپ و ویسکانسین را انجام دادند.نتایج نشان داد کیفیت پردازش فراشناختی و کنشهای اجرایی مترادف با آن در گروه اضطراب پایین بهتر از اضطراب بالا و در گروهزودانگیختگی پایین بهتر از زودانگیختگی بالا است. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش بر تأثیر اضطراب و زودانگیختگی در پردازشهای فراشناختی تأکید میکند.
خدابخش احمدی، مهدی شیخ، حسن سرابندی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی و شناخت نقش دلبستگی به خدا در تاب آوری و سلامت روان والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انجام شد. دراین مطالعه توصیفی - همبستگی، تعداد 296 نفر از والدین دارای کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبتی از بین جامعه مورد نظر انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از سه نوع پرسشنامه، دلبستگی به خدا، تاب آوری و چک لیست نشانگان رفتاری استفاده شد. نتایج پژوهش حاصل از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان داد، بین دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری و سلامت روان، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به خدا با تاب آوری رابطه منفی و معنی دار و با سلامت روان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد، متغیر دلبستگی به خدا در بعد ایمن می تواند 70% متغیر تاب آوری را تبیین کند. دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری و سلامت روان ارتباط مثبت و معنادار و دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به خدا با تاب آوری و سلامت روان ارتباط منفی و معناداری دارد. بنابراین احتمالاً می توان در افراد مختلف با تغییر کیفیت دلبستگی افراد به خدا سلامت روانی آنان را بهبود بخشید.
سیما عالمی، علیرضا مرادی، آرش جنابیان،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
بر اساس آخرین ویراست انجمن روان پزشکی امریکا (DSM-IV-TR) سرطان به عنوان یک حادثه آسیب زا می تواند سلامت روانشناختی و شناختی همسران افراد مبتلا به سرطان به عنوان مراقبت کنندگان بیماران تحت تأثیر قرار داده و ممکن است علائم PTSD را نشان دهند. توجه به این امر در ارتقاء بهبود بیماران مبتلایان تأثیر به سزایی دارد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر سرطان (در حین درمان و بعد از درمان) بر عملکردهای هیجانی (اضطراب، افسردگی، نشانه های اختلال استرس پس از سانحه) و عملکرد شناختی (حافظهی شرح حال) همسران می پردازد. 120 نفر در سه گروه (همسران افراد مبتلاء به سرطان (در حین درمان)، همسران افراد مبتلا به سرطان (پس از درمان) و افراد سالم) که در متغیر های جنس، سن و هوش، همتا شدند در مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل، مقیاس تجدید نظر شده هوش وکسلر (ویرایش تجدید نظر شده فارسی، (WAIS-R، مقیاس تأثیر رویداد(IES-R) ، سیاهه افسردگی بک (BDI-II)، سیاهه اضطراب بک (BAI) و آزمون حافظه شرح حال (AMT) و پرسشنامه حافظه شرح حال (AMI) بود. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در افسردگی میان گروه ها مشاهده نشد. اما گروه در حین درمان اضطراب بیشتری را نسبت به گروه کنترل نشان داد. همچنین دو گروه هدف در نمرهی کل مقیاس PTSD تفاوت معناداری نشان ندادند. نتایج همچنین نشان داد که دو گروه هدف در پاسخ های اختصاصی، حافظه رویدادی و نمره کل حافظه شرح حال عملکرد پائین تری داشتند. یافته های پژوهش بر اساس نظریه های مطرح در مورد رابطه میان هیجان و شناخت به ویژه در خصوصPTSD قابل بحث است
مژگان آگاه هریس، احمد علیپور، ندا گلچین،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تفاوت شاخص توده بدنی و رفتارهای غذا خوردن دانشجویان در سطوح مختلف اضطراب اجتماعی جسمانی اجرا شد. بدین منظور، 357 دانشجوی دانشگاه پیام نور استان سمنان (شامل290 دختر و 67 پسر) از سه شهر گرمسار، شاهرود و سمنان با روش خوشهای چند مرحلهای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس کلیه شرکتکنندگان به گویههای مقیاس اضطراب اجتماعی جسمانی و پرسشنامه سه عاملی غذا خوردن پاسخ دادند. وزن و شاخص توده بدنی آنها نیز به وسیله دستگاه سنجش ترکیب بدنی محاسبه گردید. پس از جمعآوری اطلاعات، تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس نشان داد رفتارهای غذا خوردن و شاخص توده بدنی دانشجویان در سطوح مختلف اضطراب اجتماعی جسمانی متفاوت است. به طوری که رفتارهای نارسا کنشور و شاخص توده بدنی در افراد دارای سطوح بالای اضطراب اجتماعی جسمانی، بیشتر است. این یافتهها بیانگر آن است که ارزیابیهای شناختی مضر یا تهدیدآمیز راهاندازی شده به واسطه اضطراب اجتماعی جسمانی میتواند به راهاندازنده مهارگسیختگی در غذا خوردن یا افزایش ادراک گرسنگی باشد.
فهیمه قهوه چی، علی فتحی آشتیانی، پرویز آزاد فلاح،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
این مطالعه با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی و سبکهای مقابله با اضطراب امتحان با توجه به نقش دلبستگی دو سوگرای دانشآموزان دختر انجام گرفت. در یک مطالعه از نوع همبستگی، 202 دانش آموز مقطع سوم راهنمایی شهر یزد به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پرسشنامه باورهای فراشناختی، سبکهای مقابله (CISS)، دلبستگی کولینز و رید را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد اضطراب امتحان با باورهای فراشناختی، سبک مقابله اجتنابی و هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا همبستگی مثبت و معناداردار دارد. همچنین بین باورهای فراشناختی با سبکهای مقابله اجتنابی، مسأله مدار، هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا رابطه مستقیم و معنادار به دست آمد. از طرفی همبستگی سبکهای مقابله هیجان مدار با دلبستگی دو سوگرا مثبت و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد متغیر باورهای فراشناختی به تنهایی 27 درصد واریانس اضطراب امتحان را تبیین کرد. در حالی که متغیر سبک مقابله به همراه باورهای فراشناختی تقریباً 32 درصد از واریانس اضطراب امتحان و در صورتی که دلبستگی دوسوگرا به دو متغیر باورفراشناختی و سبک مقابله اضافه گردد تقریباً 34 درصد از واریانس اضطراب امتحان را تبیین میکنند. با توجه به تأثیری که استفاده مناسب از سبکهای مقابله در رویارویی با اضطراب ناشی از امتحان دارد، میتوان با آموزشهای لازم در این حوزه مانع از در چالش قرار گرفتن بسیاری از دانشآموزان با پدیده اضطراب امتحان که تأثیر منفی زیادی در کاهش عملکرد تحصیلی دارد شد. همچنین لازم است والدین به عنوان کسانی که در شکل گیری دلبستگیکودکان نقش دارند نیز تحت آموزشهای لازم قرار بگیرند.
حسین زارع، زهرا سلگی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ همبستگی انجام شد. بدینمنظور به روشنمونهگیری تصادفی خوشه ای 235 دانشجوی (102 پسر و 133دختر) دانشگاه پیام نور کرمانشاه با میانگین سنی31/23 و انحراف معیار 53/2 انتخاب شدند و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS-21) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری و ماتریس همبستگی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از ارتباط منفی بین افسردگی با تمرکز مثبت/ برنامه ریزی و ارزیای مثبت/دیدگاه وسیع تر بود. همچنین بین افسردگی، اضطراب و استرس با همه راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان (سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه پنداری و پذیرش) همبستگی مثبت به دست آمد. از بین مؤلفه های تنظیم شناختی هیجان، فقط در مؤلفه ی نشخوار فکری تفاوت معناداری بین دانشجویان پسر و دختر وجود داشت. بین میزان افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان پسر و دختر نیز تفاوتی وجود نداشت. با در نظر گرفتن نتایج فوق، به نظر می رسد برای افزایش سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی دانشجویان، آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان متمرکز بر برنامه ریزی/ تمرکز مثبت و ارزیابی مجدد مثبت بسیار ضروری است
سمیه کاظمیان، معصومه اسماعیلی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی بر کاهش میزان اضطراب دانش آموزان دختر خانواده های طلاق است. جامعه ی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر خانواده های طلاق در مقطع دبیرستان و در منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران تشکیل می دادند. به این ترتیب که از بین مدارس دبیرستان منطقه 6 استان تهران، یک مدرسه به تصادف انتخاب کرده و سپس فهرستی از اسامی دانش آموزان دختر خانواده های طلاق لیست شد. سپس 16 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه (8 نفره) آزمایشی و گواه جایگزین شدند و به پرسشنامه ی اضطراب کتل و پرسشنامه ی خودمتمایزسازی پاسخ دادند. 10 جلسه ی آموزشی 45 دقیقه ای (دو جلسه در هفته) در گروه آزمایشی اجرا شد. در این تحقیق از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیری صورت گرفته است. نتیجه ی پژوهش نشان داد که آموزش خودمتمایزسازی بر کاهش میزان اضطراب فرزندان خانواده های طلاق با ضریب اطمینان 95/. مؤثر بوده است. براساس یافته های پژوهش حاضر به مشاوران و روان شناسان پیشنهاد می شود از آموزش خودمتمایزسازی به شیوه ی گروهی به عنوان یک روش کارآمد جهت درمان اضطراب در نوجوانان استفاده کنند.
ملاحت امانی، اسماعیل شیری، مصطفی ولی پور، ولی شیری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش حساسیت به اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان در اضطراب و افسردگی بود. ابتدا از میان 300 نفر مرد داوطلب شرکت در مطالعه، بر اساس نمراتشان در مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، تعداد41نفر که در مؤلفهی افسردگی DASS نمرهی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین نمونه بودند، در گروه افسرده و تعداد 52 نفر که در مؤلفهی اضطراب DASS نمرهی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین نمونه بودند، در گروه مضطرب و بهطور تصادفی تعداد 60نفر که نمرات بالایی نداشتند، در گروه بهنجار قرار گرفتند. سپس آنها فرم کوتاه پرسشنامهی نظم جویی شناختی هیجان و مقیاس حساسیت به اضطراب را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با روشهای همبستگی پیرسون و تحلیل تشخیصی به روش گام به گام انجام شد.نتایج نشان داد که برای طبقه بندی افراد در هر کدام از گروهها، حساسیت به اضطراب، ارزیابی مثبت، تمرکز مجدد مثبت، فاجعه سازی، سرزنش خود و دیگران، سهم پیشبینی معناداری داشتند، و حساسیت به اضطراب قویترین متغیر پیشبینی برای عضویت افراد در گروهها بود. بهطور خلاصه، 5/59 درصد از موارد بهدرستی در گروهها قرار داده شدهاند. این یافتهها نشان میدهد کهحساسیت به اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان به عنوان دو عامل مهم در آسیب شناسی روانی افسردگی و اضطراب نقش دارند که باید به هنگام روان درمانی توجه ویژهای به آنها مبذول شود.
کبری میرزایی، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
هدف پژوهش بررسی رابطهی باورهای فراشناختی با اضطراب اجتماعی و کمرویی با توجه به نقش واسطهگری تنظیم هیجان بود. 700 دانشآموز مقطع دبیرستان پرسشنامههای کمرویی استنفورد و اضطراب اجتماعی را تکمیل کردند. بر اساس نمرات انتهایی مقیاسها، 110 نفر بهعنوان کمرو و 46 نفر به عنوان افراد مضطرب اجتماعی غربال شدند. برای تفکیک افراد کمرو با و بدون علایم اضطراب اجتماعی، مجدداً پرسشنامه اضطراب اجتماعی در نمونهی کمرو اجرا و بر اساس نمرات انتهایی، 45 نفر کمرو با اضطراب اجتماعی و 60 نفر کمرو بدون اضطراب اجتماعی مشخص شدند. برای همسان بودن حجم گروهها در هر سه گروه، 43 نفر پرسشنامههای تنظیم هیجان و باورهای فراشناخت را تکمیل کردند. نتایج حاکی از ارتباط معنادار باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان با اضطراب اجتماعی و کمرویی با و بدون علایم اضطراب اجتماعی بود. ارتباط معناداری میان باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان بهویژه سرکوب در گروه مضطرب اجتماعی و میان باورهای فراشناخت و ارزیابی مجدد شناختی در گروه کمرو با علایم اضطراب اجتماعی دیده شد؛ اما در گروه کمرو بدون علایم اضطراب رابطهی میان متغیر پیشبین و واسطه معنادار نبود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد برخی مؤلفههای باورهای فراشناختی شامل باورهای منفی و کنترل افکار به واسطهی سرکوب، اضطراب اجتماعی را بهتر پیشبینی میکنند و مؤلفههای باورهای مثبت و اطمینان شناختی به واسطهی ارزیابی مجدد شناختی، پیشبینی کنندهی کمرویی با علایم اضطراب بودند. نتایج نشان داد باورهای فراشناختی به واسطهی تنظیم هیجان پیشبینی کنندهی کمرویی بدون علایم اضطراب نمیباشند.
محبوبه اسماعیلی، علیرضا مرادی، عباس تولایی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تشخیصی حافظهی شرح حال، دلبستگی و هویت در اختلال استرس پس از سانحه، و اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. در یک طرح علی- مقایسهای، 24 نفر بیمار مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و 32 نفر افراد بهنجار، که در متغیرهای سن و جنس همتا و از شرایط اجتماعی و اقتصادی مشابه انتخاب شده بودند، در مطالعه شرکت کردند. طی دو جلسه آزمودنیها به پرسشنامهها و تکالیف سیاههی افسردگی بک، سیاههی اضطراب بک، مقیاس تجدید نظر شدهی تأثیر رویداد، مقیاس دلبستگی، مقیاس سنجش هویت، مصاحبهی حافظهی شرح حال و آزمون حافظهی شرح حال پاسخ دادند. دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل تشخیصی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد عملکرد افراد سالم در تمام زیر مقیاسهای حافظهی شرح حال، از افراد مبتلا به PTSD به طور معناداری بهتر بود. همچنین نتایج آزمون حافظهی شرح حال، حکایت از کاهش حافظهی اختصاصی در بیماران مبتلا به PTSD نسبت به افراد گروه بهنجار داشت. علاوه براین، عملکرد افراد GAD تنها در زیر مقیاس حافظهی شرح حال رویدادی بزرگسالی از افراد گروه مبتلا به PTSD بالاتر بود. مقایسهی زوجی گروهها نشان داد میانگین گروه سالم در سبک دلبستگی ایمن به شکل معناداری از گروه GAD بالاتر و در سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی پایینتر از دو گروه بیمار است. نتایج تحلیل تشخیصی نیز نشان داد که میزان موفقیت تابع 7/69 درصد بود. حافظهی شرح حال تحت تأثیر نشانههای دو گروه بیماری PTSD و GAD قرار میگیرد. با توجه به ارزیابی متغیرهای پیش بین، پیشبینی عضویت گروهی 53 نفر از 76 نفر به درستی انجام شده است. همچنین، تأثیرات متفاوت نشانههای PTSD و GAD بر حافظهی شرححال براساس ابعاد دلبستگی و هویتی متفاوت، از مسائل قابل تأمل در زمینهی آسیبشناسی، روشهای درمانی و موارد دیگر میباشد.
محسن میرزایی گرکانی، علی اصغر اصغرنژاد فرید، فهیمه فتحعلی لواسانی، پانتهآ احدیان فرد،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش مقایسهی طرحوارههای هیجانی و بررسی رابطهی شدت اضطراب و نگرانی با طرحوارههای هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری، اختلال اضطراب اجتماعی و گروه بهنجار بود. نمونهی پژوهش شامل 90نفر (30 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- جبری، 30 نفر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و 30 نفر گروه کنترل بهنجار) بود که بهصورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامهی طرحواره هیجانی، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، مقیاس اضطراب بک، مقیاس افسردگی بک و پرسشنامهی سلامت عمومی را تکمیل کردند. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال وسواسی- جبری در زمینهی طرحوارههای هیجانی در ابعاد طرحوارهی قابلیت درک، طرحوارهی کنترل، طرحوارهی توافق با دیگران، طرحوارهی گناه و شرم و طرحوارهی اندیشناکی، با گروه کنترل بهنجار تفاوت معناداری داشتند؛ البته در طرحوارهی گناه و شرم نیز افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری تفاوت معناداری با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی داشتند. برخی از ابعاد طرحوارههای هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و اختلال اضطراب اجتماعی با گروه بهنجار متفاوت بود و شدت اضطراب و نگرانی مرضی با برخی ابعاد طرحوارههای هیجانی رابطه داشت.