جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای فراشناخت

هدی دوس علی وند، بنفشه غرایی، علی اصغر اصغرنژاد فرید، میرفرهاد قلعه‏بندی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش پیش‏بینی رفتارهای ایمنی مرتبط با بی‏خوابی از راه بررسی برخی متغیرهای پیش‏بینی‏کننده شامل افسردگی، اضطراب، نگرانی، برانگیختگی پیش از خواب (شامل برانگیختگی شناختی و جسمی)، شناخت‏های ناکارآمد درباره خواب و باورهای فراشناختی مرتبط با بی‏خوابی بود. 400 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس افسردگی- اضطراب- استرس، پرسشنامه نگرانی دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، مقیاس برانگیختگی پیش از خواب، مقیاس باورها و نگرش‏های ناکارآمد درباره خواب، پرسشنامه فراشناخت‏ها- بی‏خوابی و پرسشنامه رفتارهای مرتبط با خواب را تکمیل کردند. تمام متغیرها به طور معنی‏داری با رفتارهای ایمنی همبستگی داشتند. نتایج رگرسیون چندگانه گام‏به‏گام نشان داد که باورهای فراشناختی مرتبط با بی‏خوابی، برانگیختگی جسمی و شناخت‏های ناکارآمد درباره خواب، رفتارهای ایمنیمرتبط با بی‏خوابی را پیش‏بینی می‏کنند. افسردگی، اضطراب، نگرانی و برانگیختگی شناختی از مدل پیش‏بینی خارج شدند. این یافته‏ها بر اهمیت تأثیر باورهای فراشناختی مرتبط با بی‏خوابی، برانگیختگی جسمی و شناخت‏های ناکارآمد درباره خواب بر رفتارهای فرد تأکید می‏کنند.به علاوه، نتایج نشان می‏دهند که باورهای فراشناختی می‏بایست به عنوان یک مؤلفه مهم در تداوم بی‏خوابی مد نظر قرار گیرند.
شهرام محمدخانی، مسعود ظفر پناهی،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1390 )
چکیده

استفاده آسیب زا از اینترنت یا اعتیاد به اینترنت پدیده نوظهوری است که در سال‌های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطه‌ای باورهای فراشناختی در رابطه بین هیجان‌های منفی و اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شده است. نمونه مطالعه شامل 220 نفر از دانشجویان است که پرسشنامه های مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی، پرسشنامه باورهای فراشناختی، و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت را تکمیل کردند. در تحلیل داده‌ها، مدل واسطه ای فرضی با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میان همه ابعاد باورهای فراشناختی و استفاده آسیب زا از اینترنت همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین میان هیجان‌های منفی و استفاده از اینترنت نیز همبستگی مثبت معناداری مشاهده شد. نتیجه ارزیابی مدل ساختاری از این فرض که باورهای فراشناختی در رابطه بین هیجان‌های منفی و استفاده آسیب زا از اینترنت میانجی گری می‌کنند، حمایت کرد. یافته های این پژوهش نشان می‌دهد که تجربه هیجان‌های منفی از طریق باورهای فراشناختی به استفاده آسیب زا از اینترنت منجر می‌شود. این نتیجه از کاربرد نظریه فراشناختی در مورد استفاده آسیب زا از اینترنت حمایت نموده و می‌تواند به درک بهتر مسأله استفاده آسیب زا از اینترنت کمک کند.
مهناز شاهقلیان، پرویز آزادفلاح، علی فتحی آشتیانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی پردازش­های فراشناختی با توجه به ابعاد اضطراب و زودانگیختگی است. ابتدا نمونه­ای شامل 600 دانشجوی دختر دانشگاه تربیت مدرس، فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک را تکمیل کردند، سپس بر اساس نمره آزمودنی­ها در شاخص دروغو نمره­های انتهایی در دو بعد برون­گردی و روان رنجورخویی،4گروه (هر کدام 15 نفر) شامل افراد با اضطراب بالا، افراد با اضطراب پایین، افراد با زودانگیختگی بالا و افراد با زودانگیختگی پایین انتخاب شده و آزمون استروپ و ویسکانسین را انجام دادند.نتایج نشان داد کیفیت پردازش­ فراشناختی و کنش­های اجرایی مترادف با آن در گروه اضطراب پایین بهتر از اضطراب بالا و در گروهزودانگیختگی پایین بهتر از زودانگیختگی بالا است. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش بر تأثیر اضطراب و زودانگیختگی در پردازش­های فراشناختی تأکید می­کند.
اسحق رحیمیان بوگر، منیژه فیروزی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی و درماندگی روان شناختی دانشجویان بر اساس مؤلفه های باورهای فراشناختی بود. در یک طرح توصیفی مقطعی واپس نگر، 224 نفر (116 نفر دختر و 108نفر پسر) از دانشجویان دانشگاه سمنان به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس سلامت روانی (MHI-38) و پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-30) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهایی درباره کنترل ناپذیری و خطر افکار، باورهایی درباره نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی با بهزیستی روان شناختی همبستگی منفی معنادار و بین این متغیرها با درماندگی روان شناختی همبستگی مثبت معنادار وجود داشت. باورها درباره نیاز به کنترل افکار، باورها درباره کنترل ناپذیری و خطر افکار، و وقوف شناختی قادرند تغییرات مربوط به بهزیستی روان شناختی دانشجویان را پیش بینی کنند و در مجموع 32 درصد بهزیستی روان شناختی را تبیین می نمایند. وقوف شناختی، باورها درباره کنترل ناپذیری و خطر افکار، و باورهای مثبت درباره نگرانی قادرند تغییرات مربوط به درماندگی روان شناختی دانشجویان را پیش بینی کنند و در مجموع 36 درصد درماندگی روان شناختی را تبیین می نمایند. بر اساس نتیجه گیری، باورهای مثبت درباره نگرانی، باورها درباره کنترل ناپذیری و خطر افکار، باورها درباره نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی در کاهش بهزیستی و افزایش درماندگی روان شناختی دانشجویان مهم هستند.
فهیمه قهوه چی، علی فتحی آشتیانی، پرویز آزاد فلاح،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

این مطالعه با هدف تعیین رابطه باور­های فراشناختی و سبک­های مقابله با اضطراب امتحان با توجه به نقش دلبستگی دو سوگرای دانش‏آموزان دختر انجام گرفت. در یک مطالعه از نوع همبستگی، 202 دانش آموز مقطع سوم راهنمایی شهر یزد به روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پرسشنامه باورهای فراشناختی، سبک­های مقابله (CISS)، دلبستگی کولینز و رید را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد اضطراب امتحان با باورهای فراشناختی، سبک مقابله اجتنابی و هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا همبستگی مثبت و معناداردار دارد. همچنین بین باورهای فراشناختی با سبک­های مقابله اجتنابی، مسأله مدار، هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا رابطه مستقیم و معنادار به دست آمد. از طرفی همبستگی سبک­های مقابله هیجان مدار با دلبستگی دو سوگرا مثبت و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد متغیر باورهای فراشناختی به تنهایی 27 درصد واریانس اضطراب امتحان را تبیین کرد. در حالی که متغیر سبک مقابله به همراه باورهای فراشناختی تقریباً 32 درصد از واریانس اضطراب امتحان و در صورتی که دلبستگی دوسوگرا به دو متغیر باورفراشناختی و سبک مقابله اضافه گردد تقریباً 34 درصد از واریانس اضطراب امتحان را تبیین می­کنند. با توجه به تأثیری که استفاده مناسب از سبک­های مقابله در رویارویی با اضطراب ناشی از امتحان دارد، می­توان با آموزش­های لازم در این حوزه مانع از در چالش قرار گرفتن بسیاری از دانش‏آموزان با پدیده اضطراب امتحان که تأثیر منفی زیادی در کاهش عملکرد تحصیلی دارد شد. همچنین لازم است والدین به عنوان کسانی که در شکل گیری دلبستگی­کودکان نقش دارند نیز تحت آموزش­های لازم قرار بگیرند.
هادی پرهون، علیرضا مرادی، محمد حاتمی، کمال پرهون،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی و مقایسه درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت و درمان فراشناختی بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیماران افسرده اساسی انجام شده است. در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توأم با گروه کنترل، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 34 آزمودنی زن، که براساس ملاک های TR-DSM-IV توسط روانپزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گماشته شدند؛ گروه تحت درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت، گروه تحت درمان فراشناختی و گروه کنترل. گروه­های آزمایش طی دو و نیم ماه تحت درمان قرار گرفتند و نمرات (BDI-II)، (HRSD) و WHOQOL-BREF)) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری سه ماهه در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، آزمون تعقیبی توکی و آزمون  Tوابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میزان اثر بخشی دو روش درمانی تفاوت معنی داری وجود دارد. یافته ها نه تنها مؤید اثر بخشی دو روش درمانی بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیمارن افسرده بودند، بلکه برتری درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت نسبت به درمان فراشناخی در انتهای درمان و در مرحله پیگیری تأیید شد. هر دو روش درمانی در کاهش علایم افسردگی اساسی اثر بخش می باشند و با توجه به برتری درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت در مقایسه با درمان فراشناختی می توان آن را به عنوان یک روش انتخابی برای درمان افسردگی به کار برد.      
کبری میرزایی، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

هدف پژوهش بررسی رابطه­ی باورهای فراشناختی با اضطراب اجتماعی و کمرویی با توجه به نقش واسطه­گری تنظیم هیجان بود. 700 دانش­آموز مقطع دبیرستان پرسشنامه­های کمرویی استنفورد و اضطراب اجتماعی را تکمیل کردند. بر اساس نمرات انتهایی مقیاس­ها، 110 نفر به­عنوان کمرو و 46 نفر به عنوان افراد مضطرب اجتماعی غربال شدند. برای تفکیک افراد کمرو با و بدون علایم اضطراب اجتماعی، مجدداً پرسشنامه اضطراب اجتماعی در نمونه­ی کمرو اجرا و بر اساس نمرات انتهایی، 45 نفر کمرو با اضطراب اجتماعی و 60 نفر کمرو بدون اضطراب اجتماعی مشخص شدند. برای همسان بودن حجم گروه­ها در هر سه گروه، 43 نفر پرسشنامه­های تنظیم هیجان و باورهای فراشناخت را تکمیل کردند. نتایج حاکی از ارتباط معنادار باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان با اضطراب اجتماعی و کمرویی با و بدون علایم اضطراب اجتماعی بود. ارتباط معناداری میان باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان به­ویژه سرکوب در گروه مضطرب اجتماعی و میان باورهای فراشناخت و ارزیابی مجدد شناختی در گروه کمرو با علایم اضطراب اجتماعی دیده شد؛ اما در گروه کمرو بدون علایم اضطراب رابطه­ی میان متغیر پیش­بین و واسطه معنادار نبود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد برخی مؤلفه­های باورهای فراشناختی شامل باورهای منفی و کنترل افکار به واسطه­ی سرکوب، اضطراب اجتماعی را بهتر پیش­بینی می­کنند و مؤلفه­های باورهای مثبت و اطمینان شناختی به واسطه­ی ارزیابی مجدد شناختی، پیش­بینی کننده­ی کمرویی با علایم اضطراب بودند. نتایج نشان داد باورهای فراشناختی به واسطه­ی تنظیم هیجان پیش­بینی کننده­ی کمرویی بدون علایم اضطراب نمی­باشند.
فریدون یاریاری، فاطمه کشاورزی، علی رسولی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده

شیوع رفتارهای پرخطر در جوامع یکی از موارد جدی تهدید کننده سلامت بخصوص در نوجوانان میباشد که در سال های اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای فراشناخت و نگرش به روابط قبل از ازدواج در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان میباشد. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان ۱۷ تا ۲۰ سال منطقه ۱۲ شهر تهران در سال ۱۳۹۳ تشکیل میدهند. نمونه پژوهش شامل ۸۰ نفر از نوجوانان به صورت ۴۰ نفر دختر و ۴۰ نفر پسر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ۳۰ گویه ای باورهای فراشناختی، مقیاس نگرش به روابط قبل از ازدواج و مقیاس رفتارهای پرخطر استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تمام مؤلفه های باورهای فراشناختی و انواع رفتار پرخطر رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. همچنین بین نگرش به روابط قبل از ازدواج و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنی دار بدست آمد. در ادامه، نتایج رگرسیون نشان داد که نگرش به روابط قبل از ازدواج بالاترین قدرت را در پیش بینی گرایش به رابطه با جنس مخالف که یکی از مؤافه های رفتار های پرخطر میباشد را دارا است و همچنین از بین مؤلفه های باورهای فراشناختی، مؤلفه نیاز به کنترل افکار بالاترین قدرت پیش بینی را برای رفتارهای پرخطر دارا میباشد.


سمیه سعیدی دهاقانی، جلیل باباپور خیرالدین، خلیل اسماعیل پور،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: خستگی احساس ناخوشایند ذهنی است که فرد در آن وضعیت احساس تحلیل قوا در ابعاد جسمانی، شناختی و روانی می­کند. شکل مزمن این موضوع امروزه در بین متخصصین بهداشت روانی به موضوعی شایع تبدیل شده است.  این پژوهش با هدف مقایسه­ی فراشناخت در افرد دارای خستگی مزمن و افراد عادی انجام گرفت.  در این پژوهش 120 (60 نفر دارای خستگی مزمن و 60 نفر عادی) نفر از بین دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه تبریز، به­روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای چندمرحله­ای و از طریق سرند کردن، انتخاب شدند. شرکت­کنندگان مقیاس تأثیر خستگی (FIS) و فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز (MCQ-30) را تکمیل کردند. داده­های آماری با بکارگیری آزمونt  گروه­های مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که افراد دارای خستگی مزمن و افراد عادی در زیرمقیاس خودآگاهی شناختی و عقاید منفی درباره کنترل­ناپذیری افکار، تفاوت معناداری با هم ندارند اما در زیرمقیاس­های باورهای مثبت درباره نگرانی، فقدان اطمینان شناختی و اعتقاد درباره­ی نیاز به کنترل افکار، تفاوت به نفع گروه دارای خستگی مزمن معنی­دار است.بر مبنای یافته­های این پژوهش، تمرکز بر نقش متغیرهای فراشناختی در مداخلات درمانی افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن، می‌تواند بخش مهمی از درمان این افراد را تشکیل دهد.


بتول احدی، فاطمه مرادی،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

عدم‌تحمل بلاتکلیفی، نوعی سوگیری شناختی است که بر چگونگی دریافت، تفسیر و واکنش فرد به یک موقعیت نامطمئن در سطوح هیجانی و شناختی و رفتاری تأثیر می‌‌‌گذارد. همه‌ی پژوهش‌‌‌های انجام‌شده در سراسر کشور طی سال‌های 1389 تا 1396 گردآوری و بررسی شدند و تعداد دوازده پژوهش انجام‌گرفته در زمینه‌ی عدم‌تحمل بلاتکلیفی، با بهره‌‌‌گیری از ابزار فهرست بازبینی گزینش پژوهش‌‌‌ها، از نظر فنی و روش‌‌‌شناختی، شامل روش نمونه‌‌‌گیری درست، روش پژوهشی و آماری صحیح و مناسب و روایی و پایایی مناسب پرسش‌نامه‌‌‌ها انتخاب شدند. برای این منظور از بین پژوهش‌‌‌ها، پژوهش‌هایی که ازلحاظ روش‌‌‌شناختی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل شدند. مفروضه‌‌‌های همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند. ضریب اندازه‌ی اثر با استفاده از نرم‌افزارجامع فراتحلیل(CMA-2)ارزیابی شد. براساس نتایج فراتحلیل، باورهای فراشناختی بالاترین اثر و پس ‌از آن، بالاترین اندازه‌های اثر، به‌ترتیب مربوط به استرس، ناتوانی برای انجام عمل و افکار تکرارشونده منفی بود و اندازه‌ی اثر بازداری رفتاری و فعال‌سازی رفتاری ازلحاظ آماری معنادار نشد؛ ازاین‌رو، مدنظر قراردادن متغیرهای گفته‌شده در تدوین مداخلات درمانیِ مربوط به عدم‌تحمل بلاتکلیفی، می‌تواند به کارآمدی هرچه بیشتر این مداخلات کمک کند.
 

بهزاد سلمانی، جعفر حسنی، حمیدرضا حسن آبادی، شهرام محمدخانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک‌های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی‌گرم برای افراد با اختلال بی‌خوابی مزمن بود. پس از بررسی ملاک‌های ورود و خروج، شش بیمار شامل 4 زن و 2 مرد  وارد مطالعه شدند. بیماران به طور تصادفی در سه گروه رفتار درمانی شناختی (CBT)، رفتار درمانی شناختی به همراه تکنیک‌های فراشناختی (CBT+) و درمان با داروی زولپیدم 10 میلی‌گرمی قرار گرفتند. تمام بیماران، شش مرتبه با استفاده از ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از درصد بهبودی، شاخص معنی‌داری بالینی، اندازه‌ی اثر و بهبودی تشخیصی تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که طی مراحل پس از درمان و پیگیری، بیماران که CBT+ دریافت کرده بودند دارای بازدهی خواب و کیفیت خواب بالاتری نسبت به بقیه بیماران بودند. بین دو گروهی که درمان CBT+ و CBT دریافت کرده بودند، تفاوت معناداری مشاهده نشد اما هر دو گروه بر زولپیدم 10 میلی‌گرمی، برتری داشتند. همچنین، بیمارانی که درمان زولپیدم 10 میلی‌گرمی دریافت کرده بودند، نتوانستند دستاوردهای درمانی را طی مراحل پیگیری حفظ کند. افزودن تکنیک‌های فراشناختی به CBT توانست کارآمدی آن را افزایش دهد. یافته‌های پژوهش حاضر را می‌توان به عنوان اطلاعاتی مقدماتی درباره روش‌های افزایش کارآمدی رفتار درمانی شناختی برای اختلال بی‌خوابی مزمن در نظر گرفت.
 
اکرم عظیمی، ماندانا نیکنام، مرضیه هاشمی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه­ای فراشناخت در رابطه بین سبک­های دلبستگی و اعتیاد به بازی آنلاین در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر (15-19 ساله) منطقه یک شهر تهران بود که در سال 1399-1400مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها نمونه­ای به حجم 234 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز، پرسشنامه اعتیاد به بازیهای آنلاین وانگ و چانگ و سبک دلبستگی کولینز و رید بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و آزمون مدل­یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مجذورات جزئی و با استفاده از نرم­­افزارهای آماریSPSS  و LISREL انجام شد. بر اساس یافته­های پژوهش حاضر، نقش واسطه­ای فراشناخت در رابطه بین ابعاد دلبستگی و اعتیاد به بازی­های آنلاین تأیید ­شد. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین دلبستگی ایمن با فراشناخت، و اعتیاد به بازی­آنلاین رابطه منفی و معنادار (05/0>P) و بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با فراشناخت و اعتیاد به بازی آنلاین و بین فراشناخت و اعتیادبه بازی آنلاین رابطه مثبت و معنادار (05/0>P) وجود داشت. بنابراین، مطالعه حاضر ارتباط غیرمستقیم ابعاد دلبستگی و اعتیاد به بازی آنلاین را از طریق فراشناخت روشن ساخت و نشان داد که فراشناخت در رابطه بین ابعاد دلبستگی و اعتیاد به بازی آنلاین نقش واسطه­ای دارد. پیشنهاد می­شود متخصصان سلامت روان بر نقش ابعاد دلبستگی و فراشناخت جهت مداخلات پیشگیرانه و آگاهی­رسانی به خانواده ­ها و مدارس تاکید نمایند.
فاطمه عباسی طهرانی، دکتر محمد نقی فراهانی، دکتر مهناز شاهقلیان قهفرخی، دکتر بلال ایزانلو،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف ساخت و معرفی بسته‌ی مداخلات آموزشی خودمدیریتی درد مزمن و ارزیابی اثرات آن بر بهبود خودمدیریتی درد، مهارت­‌های ذهن‌آگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی طرح­ریزی شد. جامعه­‌ی آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های شهر تهران در حدفاصل تیرماه 1399 تا دی­‌ماه 1400 بود. از این میان، 22 نفر (دو گروه 11 نفره) از افراد واجد ­شرایط با روش نمونه­‌گیری داوطلبانه انتخاب و طی یک طرح شبه­‌آزمایشی (پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری) بررسی شدند. اعضای گروه آزمایش طی دو ماه تحت 8 جلسه­‌ی مداخله­‌ای برخط 60 دقیقه‌ای قرار گرفتند­ و طی سه جلسه­‌ی 80 دقیقه­‌ای (پیش‌­آزمون، پس‌­آزمون و پیگیری) با استفاده از پرسش‌نامه­‌های درجه‌بندی شدت درد مزمن، خودمدیریتی درد، مهارت­‌های پنج‌وجهی ذهن‌آگاهی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان به­ صورت برخط مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده­‌ها با استفاده از آزمون تجزیه­‌وتحلیل کوواریانس­ چندمتغیره و مقایسه­‌های تک‌متغیره در بستر آن تجزیه‌و‌تحلیل گردیدند. منطبق بر نتایج، اثرات کلی مداخلات خودمدیریتی معنادار بود (05/0<p). همچنین مداخلات تأثیرات معناداری در بهبود توانمندی خودمدیریتی درد، افزایش به‌کارگیری مهارت­‌های ذهن‌آگاهی و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشان دادند (05/0>p اما اثرات معناداری بر کاهش باورهای فراشناختی ناکارآمد نداشتند (05/0<p). با عنایت به شواهد حاصل از این مطالعه مؤلفین بر این باورند که استفاده از مداخلات خودمدیریتی درد مزمن برای افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلنی-عضلانی دارای منافع بالینی قابل­‌توجهی است و لذا استفاده از آن را به متصدیان حوزه­‌ی سلامت توصیه می­‌کنند.
 
سهیل ردائی، محمد علی گودرزی، مهدی ایمانی،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

درد یک تجربه ناراحت کننده، همراه با آسیب بالقوه یا واقعی بافتی و دارای مؤلفه ­های حسی، هیجانی، شناختی و اجتماعی است. تحقیقات گذشته نشان داده است که عوامل شناختی و هیجانی در تجربه درد بسیار مؤثر هستند. درد یکی از مهم­ترین عوارض بیماری سرطان می­باشد که بیش از 70 درصد افراد مبتلا به سرطان آن را تجربه می­کنند. دردهای مزمن حاصل از سرطان بر کیفیت زندگی بیماران سرطانی اثر می­گذارد و باعث افزایش احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب این بیماران می­شود. عوامل روان­شناختی در چگونگی سازگاری با درد نقش مؤثری دارند. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است و جامعه آماری آن شامل افراد مبتلا به سرطان خون می­باشد؛ که برای درمان و انجام شیمی­درمانی به درمانگاه­ها و بیمارستان­های شهر یزد مراجعه کرده بودند. در مجموع، 240 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بین فراشناخت­ها، فراهیجانات، انعطاف­ پذیری روانی و تجربه درد رابطه ای معنی دار وجود دارد و فراهیجانات منفی با افزایش و انعطاف­پذیری روانی با کاهش تجربه درد همراه هستند. نقش واسطه­ای انعطاف­پذیری روانی بین فراشناخت و فراهیجان با میزان درد تجربه شده تأیید و نشان داده شد که فراشناخت­ها و فراهیجانات از مسیر انعطاف­پذیری روانی نیز بر میزان درد تجربه شده تأثیر می‌گذارند و این تأثیر بیشتر از تأثیر مستقیم فراشناخت­ها و فراهیجانات بر درد تجربه شده می­باشد.

یاسر بداغی، اسحق رحیمیان بوگر،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای فراشناختی و فاجعه سازی درد بین زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا، زنان مبتلا به دردمزمن و زنان عادی صورت گرفته است. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به فیبرومیالژیا، 40 نفر مبتلا به دردمزمن و 40 نفر عادی از زنان شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت­ کنندگان دو مقیاس فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز  و پرسشنامه استاندارد فاجعه سازی درد  تکمیل نمودند. داده ­های بدست آمده با روش‌های آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی در نرم­افزار SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل داده ­ها قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه نشان می­دهد که میانگین نمره‌های متغیر فاجعه سازی درد در گروه فیبرومیالژیا بیشتر از گروه درد مزمن است و در گروه درد مزمن بیشتر از گروه عادی است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره باورهای فراشناختی نشان می دهد که به جز متغیر باور مثبت درباره نگرانی، میانگین باورهای فراشناختی در گروه‌های فیبرومیالژیا و درد مزمن بیشتر از گروه عادی است. با توجه به یافته های این پژوهش، پرداختن به باورهای فراشناختی و فاجعه سازی درد در درمان بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا و درد مزمن می بایست مورد توجه قرار گیرد.
 



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb