3 نتیجه برای یزدی
بیتا بمانی یزدی، پرویز آزادفلاح، فریبرز باقری،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجارب هیجانی بر واکنش های قلبی _عروقی و پاسخ های عضلانی چهره در افراد دارای ریخت شخصیتی D بود. بدین منظور در مرحلۀ اول پژوهش 405 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی، به شیوه در دسترس انتخاب و پرسشنامۀ الگوی شخصیتی D را تکمیل نمودند، سپس بر اساس نمرات انتهایی توزیع ریخت شخصیتی D، دو گروه 15 نفری از پایین و بالای توزیع انتخاب شدند. در مرحلۀ دوم آزمودنی ها تحت کاربندی آزمایشی قرار گرفتند، به این ترتیب که پس از کار گذاشتن الکترودها بر روی نقاط مختلف دست و صورت، شاخص های EMG عضلات چین دهنده و گونه، PULSE و BVP، ابتدا در حالت پایه و سپس در دو حالت القای هیجانی مختلف (موسیقی شاد و غمگین) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که افراد با شاخص ریخت D بالا در هنگام تجربۀ هیجانی منفی (غم) در عضلۀ چین دهنده واکنش شدیدتری نشان دادند. در هنگام تجربۀ هیجان مثبت (شادی)، افراد دارای شاخص ریخت D پایین در عضلۀ گونه واکنش شدیدتری نشان دادند. در حالی که واکنش های قلبی _ عروقی در دو گروه، در حالت تجربۀ هیجان های مثبت و منفی تفاوت معناداری نشان نداد.
در مجموع بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که ریخت شخصیتی D به عنوان عاملی که تجربۀ هیجان منفی را افزایش می دهد در نظر گرفته می شود. همچنین بازداری از ابراز هیجان های منفی، موجب افزایش فعالیت فیزیولوژیک می شود. بنابراین در نظر گرفتن این عامل شخصیتی در راستای سلامت جسمانی قابل توجه است.
سید امیر امین یزدی، حسین کارشکی، مریم سادات کیافر،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش نظریه ذهن بر افزایش توانایی نظریه ذهن و کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی انجام شد. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون بود. تعداد 34 کودک (با نشانگان پرخاشگری) پس از اجرای پیشآزمون به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کودکان گروه آزمایش به مدت 9 جلسه آموزشهای مرتبط با نظریهی ذهن را دریافت نمودند. ابزار پژوهش پرسشنامهی پرخاشگری واحدی و همکاران و آزمون باور کاذب بود. دادهها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به یافتههای به دست آمده از تحلیل کوواریانس، مداخلههای مرتبط با نظریهی ذهن باعث افزایش توانایی نظریهی ذهن و کاهش پرخاشگری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل گردید. با استناد به یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که آموزش نظریهی ذهن میتواند باعث افزایش توانایی نظریهی ذهن و کاهش پرخاشگری کودکان گردد. بنابراین باید بر آموزش این مسائل در بافت والد- کودک و در مهدهای کودک برای رشد کودکان تأکید گردد.
پروین رحمتی نژاد، مجید یزدی، زهره خسروی، فاطمه شاهی صدرآبادی،
دوره 14، شماره 1 - ( دوره چهاردهم، شماره اول (ویژه نامه کووید 19 و سلامت روانی) 1399 )
چکیده
ابتلا به بیماری جدید و ناشناخته کووید 19 علاوه بر مخاطرات سلامت جسمانی به دلیل ماهیت و ویژگیهای خاص بیماری منجر به تجربههای روانی دشوار و متفاوتی نیز میگردد. بیماران علاوه بر علائم جسمانی، واکنشهای روانشناختی مختلفی دارند که میتواند به عنوان مانعی در فرایند سیر و بهبودی بیماری عمل کرده و بر رنج آنان در دوران بیماری بیفزاید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته این افراد جهت کمک به کاهش رنج این بیماران صورت گرفته است. روش مطالعه به صورت کیفی با رویکرد پدیدارشناختی بود. تعداد شرکتکنندگان 15 نفر و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. تحلیل دادهها نیز از طریق روش کلایزری صورت گرفت. برای اطمینان و اعتبار یافتهها نیز از روش بازنگری و نظارت شرکتکنندگان، خودبازبینی پژوهشگر در فرآیند جمعآوری و تحلیل داده و ثبت تمامی پیشفرضهای ذهنی خود از قبل و در نظر نگرفتن آنها در فرآیند تحلیل و بازنگری و کدگذاری مجدد مصاحبهها توسط دو پژوهشگر دیگر استفاده شد. یافتههای پژوهش شامل 278 کد اولیه بوده که با توجه به هدف و سوال پژوهش 6 مضمون اصلی و 24 زیرمضمون استخراج شد. اضطراب مرگ، تجربه انگ بیماری، تجربه ابهام، تجربههای هیجانی مثبت، هیجانهای تجربه شده در رابطه با اعضای خانواده و هیجانهای ناشی از قرنطینگی مضمونهای اصلی بودند. تجارب هیجانی دردناک در این بیماران میتواند منجر به تاخیر و دشواری در روند بهبودی این افراد گردیده و علاوه بر درد بیماری، رنج روانی را نیز تحمیل نماید. کسب آگاهی بیشتر درباره این بیماری برای کاستن تجربه ابهام، راهبردهای روانشناختی برای کنترل اضطراب مرگ و انگ اجتماعی و راهکار برای مدیریت رفتار و هیجان اعضای خانواده میتواند در مداخلات روانشناختی ویژه این بیماران در نظر گرفته شده و منجر به کاهش هیجانهای منفی و امکان مقابله بهتر با بیماری و رنج روانی ناشی از آن گردد.