جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای فتحی

پریرخ دادستان، مریم طهرانی زاده، کاظم رسول زاده طباطبایی، پرویز آزاد فلاح، علی فتحی آشتیانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی برنامه درمانگری Coping cat بر سبک های مقابله ای کودکان( 9 تا 11 ساله) مبتلا به اختلال های درونی سازی شده انجام گرفت. روش پژوهش، تجربی واقعی و در قالب یک طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان مبتلا به اختلالهای درونی سازی شده شهر تهران و  نمونه پژوهش مشتمل بر 80 کودک (40کودک گروه آزمایش و 40 کودک گروه کنترل) بود که بر اساس ارزیابی مادران، معلمان و مصاحبه تشخیصی به شیوه تصادفی از جمعیت عادی انتخاب شده بودند و مدت 16 جلسه برنامه درمانگری Coping cat را دریافت کردند. ابزار پژوهش فرمهای فهرست رفتاری کودک(CBCL) و فرم گزارش معلم(TRF) نظام سنجش مبتنی بر تجربه آشنباخ( آشنباخ و رسکورلا،2001)، مصاحبه تشخیصی درمانگر و پرسش نامه راهبردهای مقابله ای فرایدنبرگ و لویس(1992) بود که کودکان هر دو گروه قبل و بعد از برنامه درمانگری توسط آنها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس عاملی نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در سبکهای مقابله ای سازش یافته، سازش نایافته و انزوای مایوسانه در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد و عامل جنس تاثیر تعدیل کننده ای بر نتایج نداشت
مهرزاد فراهتی، علی فتحی آشتیانی فتحی آشتیانی، علیرضا مرادی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف این مطالعه، بررسی رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی) و کمرویی نوجوانان بود.گروه نمونه مورد مطالعه شامل 367 دانش آموز (232 دختر و 135 پسر) پایه های اول و دوم دبیرستان های منطقه یک شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002) و پرسشنامه کمرویی چیک و باس (1981) را تکمیل کردند. به منظور پیش بینی کمرویی توسط ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده از تحلیل رگرسیون استفاده شد. سپس بر اساس نمرات بالا و پایین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، چهار نوع خانواده استخراج گردید و با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه میزان کمرویی نوجوانان در انواع خانواده مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که جهت گیری گفت و شنود خانواده رابطه منفی و معنی داری با کمرویی داشته و آن را به طور منفی پیش بینی می کند و  جهت گیری همنوایی خانواده رابطه مثبت و معنی داری با کمرویی نوجوانان داشته و پیش بینی کننده مثبت آن می باشد. نتایج تحلیل واریانس بیانگر تفاوت معنی دار بین گروه ها بود و نشان داد که فرزندان خانواده های توافق کننده و کثرت گرا نسبت به خانواده های محافظت کننده و بی قید، کمرویی کمتری دارند. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که خانواده هایی با جهت گیری گفت و شنود که ارتباطات آزاد، راحت و  فراوان را لازمه زندگی خانوادگی لذت بخش می دانند، در مقایسه با خانواده هایی با جهت گیری همنوایی، فرزندانی تربیت می کنند که کمتر کمرو و خجالتی هستند.
ویدا هاشمی، پرویز آزاد فلاح، علی فتحی آشتیانی، عباسعلی الهیاری،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده

بررسی و مقایسه چگونگی پردازش شناختی، در آزمودنی های زودانگیخته، یکی از محورهای پژوهشی مورد توجه، در سالیان اخیر است. در مطالعه حاضر، با در نظر گرفتن زودانگیختگی، به عنوان سازه ای چند وجهی به مقایسه سرعت پردازش شناختی، آزمودنی های غالب در یکی از ابعاد زودانگیختگی (فوریت، فقدان تفکر پیشینی، فقدان استمرار و تهییج­طلبی) در دو بافت خلقی مثبت و منفی پرداخته شده است. بدین منظور چهار گروه آزمودنی دختر (20=n) که بر اساس توزیع مؤلفه های زودانگیختگی، در یکی از ابعاد چهارگانه زودانگیختگی غالب بودند، در دو وضعیت القای خلق مثبت و منفی (از طریق ارائه موسیقی) با آزمون زمان واکنش مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل نتایج، با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی نشان دهنده  تفاوت بین سرعت پردازش شناختی افراد غالب در بعد فوریت، نسبت به افراد غالب در بعد فقدان تفکر پیشینی و افراد غالب در بعد فقدان استمرار، در بافت منفی می باشد. در بافت مثبت تفاوت معناداری در سرعت پردازش شناختی گروه ها مشاهده نشد. به نظر می رسد یافته های این طرح، ضمن تأکید مجدد به چند وجهی بودن مفهوم زودانگیختگی و تفاوت در کنش وری متفاوت آن؛ همگرایی پردازش های شناختی مرتبط با برانگیختگی هیجانی را نیز مورد توجه قرار می دهد.
ندا نظربلند، پرویز آزاد فلاح، علی فتحی آشتیانی، حسن عشایری،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1390 )
چکیده

مطالعه حاضر میزان برانگیختگی قشری پیشانی را در هنگام انجام فعالیت حافظه کاری، در رگه شخصیتی اضطراب بررسی نموده است. بر پایه تعریف گری از رگه شخصیتی اضطراب، در یک مطالعه شبه تجربی، تعداد793 دختر دانشجوی 18 تا 28 ساله مقیاس شخصیتی آیزنک و مقیاس بازداری/ روی آوری کارور و وایت را تکمیل نمودند و با توجه به نمرات شان در کران های بالا و پایین ابعاد برون گردی و نوروزگرایی به دو گروه 15 نفره رگه اضطراب بالا (نوروز گرا/درون گرد) و رگه اضطراب پایین (پایدار هیجانی/ برون گرد) اختصاص یافتند. در مرحله بعدی، با استفاده از موج نگاری مغزیEEG ، امواج مغزی آزمودنی ها در حالت استراحت و در حین انجام تکلیف حافظه کاری ثبت گردید. فراوانی امواج آلفا، به عنوان شاخص برانگیختگی و عملکرد آزمودنی در تکلیف 1-back به عنوان شاخص عملکرد حافظه کاری مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها با استفاده از آزمون t برای گروه های مستقل تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که آزمودنی های گروه رگه اضطراب بالا در هنگام انجام تکالیف حافظه کاری، برانگیختگی قشری بیشتری را در قشر پیشانی راست و چپ نشان دادند؛ در حالی که عملکرد آنها در تکلیف حافظه کاری آسیب دیده بود. این نتایج همسو با نظریه کفایت پردازش است که بر اساس آن کفایت پردازش شناختی در افراد اضطرابی، با وجود به کارگیری تلاش مغزی بیشتر، آسیب دیده است.
مهناز شاهقلیان، پرویز آزادفلاح، علی فتحی آشتیانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی پردازش­های فراشناختی با توجه به ابعاد اضطراب و زودانگیختگی است. ابتدا نمونه­ای شامل 600 دانشجوی دختر دانشگاه تربیت مدرس، فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک را تکمیل کردند، سپس بر اساس نمره آزمودنی­ها در شاخص دروغو نمره­های انتهایی در دو بعد برون­گردی و روان رنجورخویی،4گروه (هر کدام 15 نفر) شامل افراد با اضطراب بالا، افراد با اضطراب پایین، افراد با زودانگیختگی بالا و افراد با زودانگیختگی پایین انتخاب شده و آزمون استروپ و ویسکانسین را انجام دادند.نتایج نشان داد کیفیت پردازش­ فراشناختی و کنش­های اجرایی مترادف با آن در گروه اضطراب پایین بهتر از اضطراب بالا و در گروهزودانگیختگی پایین بهتر از زودانگیختگی بالا است. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش بر تأثیر اضطراب و زودانگیختگی در پردازش­های فراشناختی تأکید می­کند.
فهیمه قهوه چی، علی فتحی آشتیانی، پرویز آزاد فلاح،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

این مطالعه با هدف تعیین رابطه باور­های فراشناختی و سبک­های مقابله با اضطراب امتحان با توجه به نقش دلبستگی دو سوگرای دانش‏آموزان دختر انجام گرفت. در یک مطالعه از نوع همبستگی، 202 دانش آموز مقطع سوم راهنمایی شهر یزد به روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پرسشنامه باورهای فراشناختی، سبک­های مقابله (CISS)، دلبستگی کولینز و رید را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد اضطراب امتحان با باورهای فراشناختی، سبک مقابله اجتنابی و هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا همبستگی مثبت و معناداردار دارد. همچنین بین باورهای فراشناختی با سبک­های مقابله اجتنابی، مسأله مدار، هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا رابطه مستقیم و معنادار به دست آمد. از طرفی همبستگی سبک­های مقابله هیجان مدار با دلبستگی دو سوگرا مثبت و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد متغیر باورهای فراشناختی به تنهایی 27 درصد واریانس اضطراب امتحان را تبیین کرد. در حالی که متغیر سبک مقابله به همراه باورهای فراشناختی تقریباً 32 درصد از واریانس اضطراب امتحان و در صورتی که دلبستگی دوسوگرا به دو متغیر باورفراشناختی و سبک مقابله اضافه گردد تقریباً 34 درصد از واریانس اضطراب امتحان را تبیین می­کنند. با توجه به تأثیری که استفاده مناسب از سبک­های مقابله در رویارویی با اضطراب ناشی از امتحان دارد، می­توان با آموزش­های لازم در این حوزه مانع از در چالش قرار گرفتن بسیاری از دانش‏آموزان با پدیده اضطراب امتحان که تأثیر منفی زیادی در کاهش عملکرد تحصیلی دارد شد. همچنین لازم است والدین به عنوان کسانی که در شکل گیری دلبستگی­کودکان نقش دارند نیز تحت آموزش­های لازم قرار بگیرند.
الهام فتحی، معصومه اسمعیلی، کیومرث فرح بخش، منیژه دانش پور،
دوره 10، شماره 2 - ( دوره 10، شماره 2 1395 )
چکیده

از مهم ترین مولفه های سلامت جسمانی و روانی  جامعه رضایت زن و شوهری است. هدف این پژوهش ارایه مدل ازدواج رضایتمند در فرهنگ ایرانی است. این پژوهش با شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند آزمودنیها انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت20 نفر(10 زوج) دارای ازدواج رضایتمند مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفته و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استراوس و کوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. حرکتی در جهت حفظ و ارزنده سازی رابطه به عنوان مقوله مرکزی و همسر­گزینی متناسب مبتنی بر شناخت به عنوان شرایط علّی و شرایط میانجی در چهار سطح فردی، زوجی، خانوادگی، والدینی، طبقه بندی و ارائه شد. راهبرد های حل تعارض نیز به دودسته راهبردهای حل تعارض زوجی و خانوادگی تقسیم شد. در نهایت پیامد مقوله مرکزی که رضایت از زندگی است توضیح داده شد.  رضایت زناشویی مفهومی بسته به فرهنگ است و به منظور درک این مفهوم باید به بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه توجه شود. از مهم ترین مولفه های سلامت جسمانی و روانی  جامعه رضایت زن و شوهری است. هدف این پژوهش ارایه مدل ازدواج رضایتمند در فرهنگ ایرانی است. این پژوهش با شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند آزمودنیها انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت20 نفر(10 زوج) دارای ازدواج رضایتمند مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفته و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استراوس و کوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. حرکتی در جهت حفظ و ارزنده سازی رابطه به عنوان مقوله مرکزی و همسر­گزینی متناسب مبتنی بر شناخت به عنوان شرایط علّی و شرایط میانجی در چهار سطح فردی، زوجی، خانوادگی، والدینی، طبقه بندی و ارائه شد. راهبرد های حل تعارض نیز به دودسته راهبردهای حل تعارض زوجی و خانوادگی تقسیم شد. در نهایت پیامد مقوله مرکزی که رضایت از زندگی است توضیح داده شد.  رضایت زناشویی مفهومی بسته به فرهنگ است و به منظور درک این مفهوم باید به بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه توجه شود.
شیما رضیان، علی فتحی آشتیانی، حمیدرضا حسن آبادی، عماد اشرفی،
دوره 13، شماره 3 - ( دوره سیزدهم، شماره سوم 1398 )
چکیده

تصور از خود آن تصویر کلی است که یک فرد از خویشتن دارد. هدف از این پژوهش، تعیین ویژگی های روانسنجی مقیاس وضوح تصور از خود در جامعه ایرانی است. مطالعه حاضر تحلیلی-توصیفی از نوع همبستگی است. 577 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس وضوح تصور از خود، ابتدا مقیاس به فارسی ترجمه شد، بعد نسخه فارسی به انگلیسی برگردان گردید. سپس نسخه برگردان شده از فارسی با نسخه اصلی مقایسه شدند. شباهت ها و اختلاف ها بررسی و اصلاح شدند. بعد از آماده شدن مقیاس، برای تعیین اعتبار از روش های بازآزمایی، دونیمه کردن و آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تعیین روایی از روش های روایی سازه (روش تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی)، روایی همگرا و واگرا استفاده شد. داده های به دست آمده با روش های آماری تحلیل عاملی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان دادند که این مقیاس در نمونه ایرانی دارای یک عامل می باشد. نتایج تحلیل عاملی تائیدی، موید ساختار به دست آمده در تحلیل عاملی اکتشافی بود و با مدل اصلی پیشنهاد شده پرسشنامه تفاوت نداشت. ضرایب اعتبار همسانی درونی ( آلفای کرونباخ)، دونیمه کردن و بازآزمایی، به ترتیب برابر با83 /0 ، 67 /0  و 85 /0 به دست آمد. همبستگی این مقیاس با مقیاس تصور از خود راجرز و زیر مقیاس ناراحتی فیزیولوژیکی پرسشنامه هراس اجتماعی، به ترتیب برابر با  62 /0 - ، 13/ 0 - بوده است. نتایج نشان می دهد، نسخه فارسی مقیاس وضوح تصور از خود ابزاری معتبر و روا است.

ابوالفضل حاتمی ورزنه، الهام فتحی، حمید خانی پور، نرگس حبیبی،
دوره 14، شماره 1 - ( دوره چهاردهم، شماره اول (ویژه نامه کووید 19 و سلامت روانی) 1399 )
چکیده

با شیوع بیماری همه‌گیر کووید 19 و پیامدهای اجتماعی‌اقتصادی این همه‌گیری، فعالیت‌های داوطلبی و یاریگرانه بالأخص برای نیازمندان و جامعه در بحران شکل گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سبک‌های دلبستگی، همدلی و خودشفقت‌ورزی در پیش‌بینی نگرش به داوطلبی در دوران شیوع کووید 19 در جامعه ایران است. مطالعه حاضر در فروردین و اردیبهشت 1399 در ایران انجام شد. نمونه موردمطالعه (348 نفر) با روش نمونه‌گیری در دسترس از بین دو گروه داوطلب و غیرداوطلب انتخاب شدند و با مقیاس دلبستگی بزرگسال، مقیاس شفقت خود، مقیاس همدلی و مقیاس نگرش داوطلبی به‌صورت اینترنتی و از طریق شبکه‌های اجتماعی و رایانامه مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج میزان مشارکت در زنان، افراد شاغل و گروه سنی 25-35 سال بیشتر بود. بین دو گروه داوطلب و غیرداوطلب در نگرش به داوطلبی، قضاوت درباره خود، انزوا، ذهن آگاهی، همانندسازی مفرط و سبک دلبستگی ایمن تفاوت معنی‌داری وجود داشت. ضرایب همبستگی نشان‌دهنده آن است که مهربانی با خود، اشتراکات انسانی، انزوا، ذهن‌آگاهی، همدلی شناختی و دلبستگی ایمن با نگرش داوطلبی دارای همبستگی مثبت معنادار و دلبستگی اضطرابی با نگرش داوطلبی همبستگی منفی معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که همدلی شناختی، همدلی هیجانی، سبک دلبستگی ایمن و ذهن‌آگاهی پیش‌بینی‌کننده نگرش داوطلبی است. می‌توان نتیجه گرفت که افراد داوطلب فعالیت‌های مشارکت‌های مردمی در دوره کووید 19 نگرش مثبتی به داوطلبی دارند و سبک دلبستگی ایمن‌تر و خودشفقت‌ورزی بیشتری نسبت به افراد غیرداوطلب دارند. به نظر می‌رسد همدلی قوی، سبک دلبستگی ایمن و ذهن‌آگاهی بالا، پیش‌نیازهای روان‌شناختی لازم برای اتخاذ نگرش مثبت به امور داوطلبانه است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb