5 نتیجه برای بابایی
جواد اژهای، هیمن خضریآذر، محسن بابایی سنگلجی، جواد امانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین ادراک از حمایت از خودمختاری توسط معلم، نیازهای روان شناختی اساسی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط)، انگیزش درونی و تلاش به روش الگویابی معادلات ساختاری است. بدین منظور، 287 نفر از دانشآموزان پسر سال اول متوسطه شهر بابل با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامه جو یادگیری (بلک و دسی،2000)، نیازهای روان شناختی اساسی (لاگواردیا و همکاران، 2000)، انگیزش درونی (والراند و همکاران، 1989) و تلاش (دوپیرات و مارین،2005) پاسخ دادند. یافتههای بهدست آمده نشان داد که حمایت از خودمختاری توسط معلم، اثر مستقیم مثبت و معناداری بر برآورده شدن نیازهای روان شناختی دارد و از این طریق، به صورت غیر مستقیم بر انگیزش درونی دانشآموزان اثر میگذارد. همچنین، نیازهای روان شناختی خودمختاری و شایستگی اثر مستقیم مثبت و معناداری بر انگیزش درونی دانشآموزان دارند. اما اثر ارتباط بر انگیزش درونی دانشآموزان معنادار نبود. انگیزش درونی اثر مستقیم و مثبتی بر میزان تلاش دانشآموزان دارد. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که محیطهای حامی خودمختاری باعث برآورده شدن نیازهای روان شناختی اساسی و در نتیجه افزایش انگیزش درونی دانشآموزان میشود
مریم بابایی فرد، محمد نقی فراهانی، هادی هاشمی رزینی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عاملها و قلمروهای مدل پنج عامل بزرگ شخصیت درافراد دارای صفت مرزی و صفت اسکیزوتایپال بود.
تعداد 190 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی به روش تصادفی خوشهای انتخاب و سه پرسشنامهی پنج عامل شخصیت، پرسشنامه
اختلال شخصیت مرزی و نسخهی کوتاه پرسشنامهی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را تکمیل کردند. شرکتکنندگان بر اساس
نقطه برش پرسشنامهها به 4 گروه دارای صفت مرزی بالا، صفت مرزی پایین، صفت اسکیزوتایپال بالا و صفت اسکیزوتایپال پایین تقسیمبندی شدند. همچنین بعد از مشخص شدن نتایج طبقه بندی تابع تشخیص برای دو گروه مرزی و اسکیزوتایپال، افرادی که در تابع، مرزی واقعی و اسکیزوتایپال واقعی تشخیص داده شدند ، به 2 گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف تقسیم بند ی شدند. داده ها با استفاده از روش آنالیز تشخیصی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هم عاملها و هم قلمروهای مدل پنج عامل در صفت مرزی از غیر مرزی، صفت اسکیزوتایپال از غیر اسکیزوتایپال و صفت
مرزی از اسکیزوتایپال نقش تشخیصدهنده داشتند. در سطح عاملها، گشودگی به تجربه و برونگرایی و در سطح قلمروها جمعگرایی، نظم و ترتیب، آرامش و سازماندهی به ترتیب بهترین عوامل متمایزکنندهی دو گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف بودند.
سعید قدرتی، مجتبی حبیبی عسگرآباد، وحید صادقی فیروزآبادی، فریبا ابراهیم بابایی، زهرا شهابی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( دوره دهم، شماره سوم، پاییز ۱۳۹۵ 1395 )
چکیده
نقص در حافظه آیندهنگر یکی از مشکلات رایج در میان افراد مبتلا به اچآیوی است که میتواند در زندگی این بیماران تأثیرات به سزایی داشته باشد. در این پژوهش رابطهی بین تخریب حافظهی آیندهنگر، کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره در افراد مبتلا به اچآیوی موردبررسی قرار گرفت. بهاینترتیب تعداد 161 نفر از افراد مبتلا به اچآیوی که به بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کرده بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمایش فلوسیتومتری برای سنجش سطح لنفوسیت های تی از ایشان به عمل آمد و سپس تخریب عصبشناختی حافظهی آیندهنگر، کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره توسط پرسشنامههای سنجش حافظهی آیندهنگر-گذشتهنگر، پرسشنامهی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و پرسشنامه اندازهگیری میزان عملکرد روزمره زندگی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش آماری این پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود و از نرمافزار لیزرل 8/8 برای این منظور استفاده شد. نتایج نشان داد که نقص حافظهی آیندهنگر نقش میانجی را بین سطح لنفوسیت های تی و کیفیت زندگی یا عملکرد زندگی روزمره بازی میکند و تخریب حافظهی آیندهنگر تأثیر مهمی بر کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره در افراد مبتلا به اچآیوی میگذارد. تحقیقات آینده باید تأثیر نقایص حافظهی آیندهنگر بر کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره بیماران مبتلا به اچآیوی را بیشتر مدنظر قرار دهند.
فریبا ابراهیم بابایی، مجتبی حبیبی، سعید قدرتی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1396، دوره 11، شماره 3 1396 )
چکیده
رفتارهای پرخطر که شیوع آن در جمعیت مبتلا به اچ آی وی بیشتر از جمعیت کلی است متاثر از عوامل چندی شامل ویژگی های زیستی، داشتن سبک زندگی ناسالم وعملکرد خانوادگی ناسالم و غیره است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش کارکرد خانوادگی در پیش بینی تصمیم گیری پرخطر در افراد مبتلا به اچ آی وی است که با درنظر گرفتن نقش میانجی متغیرهای سبک زندگی و تصمیم گیری پرخطر انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. این پژوهش بر روی 147 فرد مبتلا به اچ آی وی صورت گرفت و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. نمونه آماری بر طبق روش های تعیین حجم نمونه و بر اساس خرده مقیاس های پرسش نامه های پژوهش 147 نفر تعیین شد. از پرسش نامه های ارزیابی رفتار پرخطر ، پرسشنامه انعطاف و انسجام خانواده، پرسش نامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و برای ارزیابی تصمیم گیری پرخطر از آزمون بارت استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. عملکرد خانوادگی با رفتار پرخطر رابطه منفی و معنی دار معکوسی داشت. تمامی نتایج بیان شده نشان می دهد که مسیر ها و مدل پژوهش تایید شده است. در این پژوهش دریافتیم که عملکرد خانوادگی با رفتار پرخطر به صورت مستقیم و به صورت غیر مستقیم و از طریق تصمیم گیری پرخطر و نیز سبک زندگی رابطه دارد. پژوهش های آینده باید سهم عوامل خانوادگی را در تصمیم گیری پرخطر افراد مبتلا به اچ آی وی بیش تر مد نظر قرار دهد.
دکتر سید مجتبی عقیلی، خانم معصومه ظریف، دکتر انسیه بابایی،
دوره 17، شماره 2 - ( دوره هفدهم ، شماره دوم، تابستان 1402 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم روانشناختی، کیفیت زندگی و استرس در بیماران مبتلا به اختلال علائم جسمی انجام شد. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون_پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری افراد مبتلا به اختلال علائم جسمی مراجعهکننده به مراکز مشاوره روانشناختی غرب تهران در سال 1401 بودند که تعداد30 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش هشت جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت نمودند؛ اما گروه گواه تا پایان پژوهش، مداخلهای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامههای بر علائم روانشناختی نجاریان و داوودی (1380)، کیفیت زندگی وار و همکاران (1993) و استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) بود. دادههای پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم روانشناختی، کیفیت زندگی و استرس در بیماران مبتلا به اختلال علائم جسمی اثربخش است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهرهگیری از مهارتهای شناختی مورد نیاز و کنترل فکر، منجر به کاهش علائم روانشناختی، استرس ادراک شده و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال علائم جسمی میشود.