زهره خسروی، پروین رحمتی نژاد، فاطمه شاهی صدرآبادی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه صمیمیت و تجربه خشم میانفردی در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، اضطراب فراگیر و گروه بهنجار بود. نمونه پژوهش شامل 90 نفر (30 نفر مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی، 30 نفر اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر گروه بهنجار) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های مقیاس چند بعدی خشم (MAI)، پرسشنامه کیفیت روابط (QRI) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، در بعد کیفیت روابط میانگین نمرات آزمودنیها تنها در زیر مقیاس حمایت اجتماعی با یکدیگر تفاوت معنادار داشت. میانگین حمایت اجتماعی در گروه مبتلا به اضطراب فراگیر با گروه بهنجار متفاوت بود. میانگین گروه مبتلا به اضطراب فراگیر در مقیاس کلی خشم بیشتر از گروه بهنجار بود. در زیر مقیاس انگیختگی هر دو گروه بالینی نمرات بیشتری از گروه بهنجار داشتند و تجربه درونی خشم نیز در افراد مبتلا به وسواس اجباری بیشتر بود. این نتایج برخی جنبه های مشابه دو اختلال را آشکار ساخته که می تواند در آسیب شناسی و درمان اختلال ها مفید باشد.
فرهاد خرمائی، فاطمه ازادی ده بیدی، شیوا حق جو،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش صبر در پیشبینی دشواری در نظم بخشی هیجانی دانشجویان بود. مشارکتکنندگان در پژوهش، 400 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شیراز ( 155 پسر و 245 دختر) بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی چند مرحلهای از دانشکدههای دانشگاه شیراز انتخاب شدند و به مقیاس دشواری در نظمبخشی هیجانی ( (DERS و مقیاس صبر پاسخ دادند. پایایی این ابزارها به وسیلهی ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها به وسیله تحلیل عاملی تعیین شد. نتایج تحلیل مسیر با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرمافزار AMOS نشان داد که صبر پیشبینی کننده منفی و معنادار دشواری در نظمبخشی هیجان است و با افزایش نمره صبر و مؤلفههای آن نمره دشواری در نظمبخشی هیجان کاهش مییابد. بر این اساس پیشنهاد می شود که آموزش صبر و مؤلفههای آن بهعنوان کانون عمدهی کنترل هیجانی مورد استفاده قرار گیرد. این آموزشها علاوه بر تقویت این فضیلت اخلاقی در دانشجویان، کمک مؤثری در تسهیل نظم بخشی هیجانات خواهد بود.
مجتبی توکلی، فرزاد فرجی خیاوی، ولی سلیمی جدا، نسترن مجدی نسب، محمد حسین حقیقی زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه وهدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری پیش رونده، از شایعترین ومهمترین اختلالات عصب شناختی است. لذا پرداختن به مسائل روانشناختی و ﺗﺄثیر این بیماری بر افراد مبتلا ضروری می باشد . پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سرمایه های روانشناختی با ادراک بیماری در افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس اجرا شد .
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است در این پژوهش 120 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از انجمن ام -اس شهر اهواز با روش نمونه گیری دردسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل دو پرسشنامه: پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز و پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری (بردبنت ، پتریه ، مین ووینمن 2006) می باشد که توسط بیماران تکمیل شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 19، و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد .
یافته ها: میانگین نمره کل سرمایه های روانشناختی (39/16±29/2) وادراک بیماری (27/5 ±03/1) محاسبه شد .آزمون همبستگی پیرسون همبستگی مثبت ومعناداری بین نمره کل سرمایه های روانشناختی ومؤلفه های آن با ادراک بیماری نشان داد (001/0P=). درنتایج رگرسیون از بین مؤلفه های سرمایه های روانشناختی ، مؤلفه های خودکارآمدی ،خوشبینی وتاب آوری بیشترین همبستگی را با ادراک بیماری نشان دادند .
نتیجه گیری: افرادی که سرمایه های روانشناختی مطلوبتری دارند با درک عمیق تر بیماری خود این سرمایه ها را برای تقویت و سازگاری با وضعیت بیماری خود به کار می گیرند.
علی بیگی، محمدعلی محمدی فر، محمود نجفی، علی محمد رضایی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صمیمت زوجین و باورهای معنوی و اعمال مذهبی افراد با انسجام و سازگاری خانوادگی انجام گرفت. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 234 زن و مرد متاهل از بین کارمندان و دانشجویان شهرستانهای شاهرود و میامی به صورت خوشهای تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها مقیاس صمیمیت زوجین، مقیاس تجربه معنوی و مقیاس انسجام و سازگاری خانوادگی بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گامبهگام و نرمافزار SPSS-16 استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که گشودگی (ریزمولفه صمیمیت زوجین)، معنایابی در زندگی و ارتباط با خداوند (ریزمولفههای معنویت)، به ترتیب، به طور معناداری در پیشبینی انسجام خانوادگی نقش داشتند. همچنین، مشکلات در صمیمیت (ریزمولفه صمیمیت زناشویی)، و فعالیتهای اجتماعی مذهبی (ریزمولفه معنویت)، به ترتیب، در پیشبینی سازگاری خانوادگی نقش داشتند. به نظر میرسد که افراد با تجربه معنوی بالا که روابط صمیمانهای را در زندگی زناشویی تجربهکردهاند، انسجام و سازگاری خانوادگی بالایی را گزارش میکنند.
علی نوری، شهرام محمدخانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک کودکان شهری با کودکان روستایی از کارتهای لکه جوهر رورشاخ انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان پسر 10-7 شهر زنجان و روستاهای تابعه تشکیل میدادند و حجم نمونه نیز 80 نفر بود که به صورت خوشهای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش علی- مقایسهای و ابزار پژوهش را کارتهای لکه جوهر رورشاخ تشکیل میدادند. یافتههای حاصل از تحلیل تی استودنت نشان داد تعداد پاسخهای کودکان شهری به صورت معناداری از کودکان روستایی بیشتر بود. همچنین بین کودکان روستایی و شهری در شاخصهای حرکت اشیا فعال(ma)، حرکت انسانی غبر فعال (Mp)، پاسخ شکل-بافت (FT)، پاسخ بافت-شکل (TF)، پاسخ بعد-شکل (VF) و پاسخ شکل-چشم انداز (FY) تفاوت معناداری مشاهده شد. در سایر شاخصها تفاوتی مشاهده نشد. با توجه به نتایج نتیجه گرفتیم کودکان روستایی با کودکان شهری تفاوت قابل ملاحظهای باهم به لحاظ ادراکی از کارت های رورشاخ ندارند. بین کودکان روستایی و شهری فقط در تعداد پاسخها و شاخصهای تعیین کننده تفاوت معنادار مشاهده شد و در شاخصهای محتوا، پاسخهای رایج، کیفیت تحولی و محل ادراک لکه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
زهرا بهزادی، صمد رحمتی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
آرتریت روماتویید شایعترین بیماری التهابی مفاصل است که علاوه بر ناتوانی جسمی، پریشانیهای روانی مکرراَ در این بیماران دیده میشود؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع باورهای وسواسی در بیماران آرتریت روماتوئید و مقایسه آن با افراد سالم میباشد. در یک پژوهش علی- مقایسهای تعداد 100 نفر (50 بیمار آرتریت روماتوئید و 50 نفر از افراد سالم) با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه مشخصات فردی و باورهای وسواسی (OBQ-44) را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون آماری Independent T-test تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد 92% از بیماران آرتریت روماتوئید واجد باورهای وسواسی بودند و در مورد مولفههای باورهای وسواسی 88% در زمینه «کمالطلبی و قطعیت»، 84% در زمینه «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید»، 50% در زمینه «اهمیت و کنترل افکار»، 42% در زمینه «عامل عام» و 8% در زمینه «انجام کامل امور» واجد باورهای وسواسی بودند. مقایسه دو گروه نشان داد در زمینه « باورهای وسواسی (کل)» «کمالطلبی و قطعیت»، «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید» و «عامل عام» تفاوت معنیدار بود ولی در زمینه «اهمیت و کنترل افکار» و «انجام کامل امور» تفاوت معنیدار نبود. باورهای وسواسی با اضطرابی که در افراد برای اجبار عمل به افکار وسواسی ایجاد میکنند، میتوانند افراد را آنقدر نسبت به عمل به این افکار حساس کنند که با وجود آگاهی از آثار سوء آن بر سلامت روانی و جسمی همچنان این روال را ادامه دهند، که در نهایت میتوانند منجر به دردهای مزمن استخوانی و آرتریت روماتوئید شوند.
جمیله زارعی، رضا پورحسین، اعظم طرفداری، مجتبی حبیبی عسکرآباد، مریم باباخانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف: در بحث سلامت جنسی، عوامل مختلفی مطرح است. در مجموع، عوامل تاثیرگذار بر سلامت جنسی شامل عوامل زیستی، عوامل روانشناختی و عوامل فرهنگی می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش عوامل زیستی و روانشناختی به عنوان متغیرهای پیش بین با در نظر گرفتن نقش واسطه ای عوامل فرهنگی در سلامت جنسی زنان یائسه انجام شده است. در این راستا اثرات مستقیم و غیرمستقیم این متغیرها در جهت تبیین سلامت جنسی بررسی گردید.
روش: ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه تصور از خود بک، مقیاس طرحواره های جنسیتی بم، پرسشنامه خود کارآمدی شرر، پرسشنامه شخصیت خودشیفته آمز، پرسشنامه کیفیت روابط، مقیاس عملکرد جنسی زنان، و چک لیست علائم یائسگی بود که بر روی 307 نفر از زنان یائسه ساکن شهر تهران در سال 1393 و 1394 اجرا شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل فرهنگی به صورت مستقیم بر سلامت جنسی تاثیر گذار است. همچنین عوامل زیستی و روان شناختی نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم با واسطه ی عوامل فرهنگی سلامت جنسی را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: بررسی نتایج پژوهش در خصوص برازش مدل نشان داد که الگوی حاضر را می توان جهت تبیین سلامت جنسی زنان یائسه مورد قبول واقع کرد.
سمانه خزاعی، شکوه نوابی نژاد، ولی الله فرزاد، کیانوش زهراکار،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مشخصات روانسنجی و هنجاریابی مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی نلسون و کارول (2006) در زوجهای ایرانی بود. طرح تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متأهل شهر بیرجند تشکیل داد. 350 زوج (700 نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین زوجهای شهر بیرجند انتخاب شدند و پرسشنامه های مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی نلسون و کارول (2006)، پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی (1387) و مقیاس سازگاری زناشویی بی اسپینر (1976) در مورد آنها ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصهای آماری همبستگی پیرسون، ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی ( با کمک نرمافزار 23spss)، تحلیل عاملی تاییدی (با نرم افزار 23AMOS) استفاده گردید. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس 12 سوالی پرخاشگری پنهان ارتباطی در نمونهای ایرانی از 2 عامل (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) اشباع شده است که 56 درصد از واریانس مقیاس را تبیین میکنند. تحلیل عاملی تاییدی نیز نشان داد که مدل دو عاملی مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی به خوبی با دادهها برازش دارد (93/0AGFI=، 94/0NFI=، 06/0RMSEA= ). ضریب آلفای کرونباخ (85/0)، اعتبار همگرا (47/0)، اعتبار واگرا (42/0-) به دست آمد که همگی در سطح 01/0≥P معنادار بودند. بهطورکلی نتایج نشان داد، مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی نلسون و کارول (2006) از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار است و میتوان آن را برای سنجش میزان پرخاشگری پنهان ارتباطی زوجها بکار برد.
سمیه سعیدی دهاقانی، جلیل باباپور خیرالدین، خلیل اسماعیل پور،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
مقدمه: خستگی احساس ناخوشایند ذهنی است که فرد در آن وضعیت احساس تحلیل قوا در ابعاد جسمانی، شناختی و روانی میکند. شکل مزمن این موضوع امروزه در بین متخصصین بهداشت روانی به موضوعی شایع تبدیل شده است. این پژوهش با هدف مقایسهی فراشناخت در افرد دارای خستگی مزمن و افراد عادی انجام گرفت. در این پژوهش 120 (60 نفر دارای خستگی مزمن و 60 نفر عادی) نفر از بین دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه تبریز، بهروش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای و از طریق سرند کردن، انتخاب شدند. شرکتکنندگان مقیاس تأثیر خستگی (FIS) و فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز (MCQ-30) را تکمیل کردند. دادههای آماری با بکارگیری آزمونt گروههای مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که افراد دارای خستگی مزمن و افراد عادی در زیرمقیاس خودآگاهی شناختی و عقاید منفی درباره کنترلناپذیری افکار، تفاوت معناداری با هم ندارند اما در زیرمقیاسهای باورهای مثبت درباره نگرانی، فقدان اطمینان شناختی و اعتقاد دربارهی نیاز به کنترل افکار، تفاوت به نفع گروه دارای خستگی مزمن معنیدار است.بر مبنای یافتههای این پژوهش، تمرکز بر نقش متغیرهای فراشناختی در مداخلات درمانی افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن، میتواند بخش مهمی از درمان این افراد را تشکیل دهد.
مهدی عبداله زاده رافی، مریم حسن زاده، عباس نسائیان، رقیه اسدی گندمانی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی شیوع اختلالهای رفتاری و پیش بینی آن بر اساس آزاردیدگی هیجانی در دانشآموزان متوسطه اول شهرستان جاجرم بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه این پژوهش را کلیه دانشآموز متوسطه اول شهر جاجرم تشکیل داد. 519 دانشآموز به صورت تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. این دانشآموزان پرسشنامه خودگزارشدهی نوجوان و پرسشنامه آزاردهی هیجانی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و روشهای استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد بین اختلالهای رفتاری (نمره کل، اختلالهای نارسایی توجه-بیشفعالی، نافرمانی مقابلهای و سلوک) با آزاردیدگی هیجانی (نمره کل و خرده مقیاسهای آن) رابطه مثبت معناداری وجود دارد (05/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد متغیرهای آزاردیدگی هیجانی قادر به پیشبینی اختلالهای رفتاری هستند (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین آزاردیدگی هیجانی و اختلالهای رفتاری رابطه وجود دارد بنابراین در محیط های آموزشی به این مقوله ها باید توجه بیشتری شود.
مهدی عرب زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر ترکیب کمی نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینه سلامت روان سالمندان با کمک روش فراتحلیل بود. به این منظور با استفاده از فصلنامهها و مجلات علمی – پژوهشی ، کلیه پژوهشهای انجام شده در سراسر کشور طی سالهای 1394-1384گردآوری و بررسی شد و تعداد 30 پژوهش انجام گرفته در زمینه سلامت روان سالمندان با بهرهگیری از ابزار چک لیست گزینش پژوهشها از نظر فنی و روش شناختی شامل روش نمونهگیری درست،روش پژوهشی و آماری صحیح و روایی و پایایی مناسب پرسشنامهها، انتخاب شدند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر به روش «اشمیت و هانتز» نشان داد که رابطه بین سلامت روان و متغیرهای سرمایه اجتماعی،فعالیت های جسمانی(ورزشی/تفریحی)، تاهل، عدم سکونت در سرای سالمندی ، بهزیستی ، جنسیت، وضعیت اقتصادی، تحصیلات و شیوه های مختلف درمانی با سلامت روان سالمندان حمایت لازم را دریافت کرد، ولی رابطه بین متغیر سن و سلامت روان حمایت لازم را دریافت نکرد. یافته های پژوهش حاضر مشخص میکند که عوامل فردی، اجتماعی، روانی و جمعیت شناختی می تواند بر سلامت روان سالمندان تاثیرگذار باشد. از این اطلاعات می توان در راستای برنامه ریزی بهداشتی، درمانی و مراقبتی بهره جست و سلامت روان سالمندان را افزایش داد و یا از کاهش آن جلوگیری کرد.
واژه های کلیدی: سالمندی، سلامت روان، فراتحلیل
عزیزالله تاجیک اسمعیلی، محلا گیلک حکیم ابادی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
چکیده
هدف پژوهش: مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) یک بیماری مزمن است و تاثیر عمیقی روی زندگی بیمار دارد و زندگی با اختلال پیشرونده مزمن نظیر مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) نه تنها برای بیماران تنش هایی را ایجاد میکند، پریشانی قابل توجهی را برای شریکان صمیمی ایجاد میکند. این مطالعه با هدف مقایسه عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی زنان متاهل ام اس و سالم انجام شده است. در یک طرح علی-مقایسه ای و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 100 آزمودنی زن (50 نفر ام اس و 50 نفر سالم) که گروه سالم در ویژگیهای جمعیت شناختی (جنسیت، سن، سطح تحصیلات) با گروه ام اس همتا شده بودند، مورد ارزیابی قرار گرفتند و پرسشنامه های عملکرد جنسی روزن و سازگاری زناشویی اسپانیر را تکمیل کردند و با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که بین عملکرد جنسی وسازگاری زناشویی بیماران ام اس و سالم تفاوت معنیداری وجود دارد. بیماران ام اس در زمینه های عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی در مقایسه با گروه سالم عملکرد ضعیفتری دارند.
احمد علیپور، مهناز علی اکبری دهکردی، فاطمه امینی، عبدالله هاشمی جشنی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر حمایت اجتماعی ادراک شده بر پیروی از درمان از طریق تاب آوری، و امید در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. تعداد 234 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 از میان بیماران دیابتی دارای پرونده در شبکه بهداشت و درمان شهرستان لامرد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده(MSPSS)، مقیاس امید (HS)، تاب آوری ( CD-RISC) و پرسشنامه ی پیروی کلی (GAS) در این پژوهش تکمیل کردند. تحلیل مدل بر اساس نرم افزار AMOS-16 انجام گرفت. تحلیلهای الگویابی معادلات ساختاری نشان دادند که الگوی پیشنهادی برازنده دادهها نمیباشد و نیاز به بهبود دارد. در نتیجه، با حذف مسیرهای غیرمعنیدار برازش الگوی نهایی با داده ها تأیید گردید. تحلیلهای دیگر نیز نشان دادند که دو مؤلفه حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم توانستند تاب آوری را پیش بینی نمایند و همچنین مؤلفه حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم به صورت غیر مستقیم پیروی را از طریق متغیر تاب آوری پیش بینی می کنند. متغیر امید نیز نقش واسطه ای در مدل نداشتند. از یافته های این پژوهش می توان این گونه نتیجه گیری کرد که سازه تاب آوری می تواند به عنوان متغیر واسطه ای تاثیر حمایت اجتماعی ادراک شده (مانند، حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم) بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 را تقویت نماید.
مهسا عمید، امید شکری، فریبا زرانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطهای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهتگیریهای مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان انجام شد. روش: 410 دانشجو (157 پسر و 253 دختر) به جهتگیری مذهبی درونی ـ بیرونی آلپورت (I/EROS)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، نسخه تجدید نظر شده دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP-II)، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) و رضایت از زندگی (SWLS) پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون نقش واسطهای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهتگیریهای مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که رابطه بین جهتگیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مثبت و معنادار و رابطه بین جهتگیری مذهبی بیرونی با رفتارهای سبک زندگی سالم مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، رابطه بین رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با عاطفه مثبت و رضایت از زندگی مثبت و معنادار و با عاطفه منفی، منفی و معنادار بود.علاوه بر این،نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین جهتگیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی با عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی از طریق از رفتارهای سبک زندگی سالم به طور نسبی میانجیگری میشود. در نهایت، در مدل مفروض، 29 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای سبک زندگی از طریق جهتگیریهای مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین شد. همچنین، در مدل مفروض به ترتیب 64 ، 16 و 38 درصد از پراکندگی نمرات عاطفه مثبت، عاطفه منفی و رضایت از زندگی از طریق رفتارهای سبک زندگی تبیین شد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که بخشی از پراکندگی نمرات بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در بافت پیشبینی این مولفههای شناختی و هیجانی بهزیستی از طریق ابعاد درونی و بیرونی جهتگیریهای مذهبی و حمایت اجتماعی ادراک شده، به کمک تفاوت در میزان استفاده از رفتارهای سبک زندگی سالم قابل تبیین است.
سارا مرادی کلارده، فریدون یاریاری، محمدحسین عبداللهی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
کاربرد تحریک مغزی که شامل روش های تهاجمی و غیرتهاجمی است، امروزه در زمینه علوم اعصاب شناختی شروع به رشد کرده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثرات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای منطقه پیش پیشانی پشتی جانبی بر کاهش ولع سیگار و میزان استرس می باشد. بنابراین، بااستفاده از روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی در جمعیت سیگاری استان البرز، 20 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص داده شدند. ابزار مورد استفاده دراین پژوهش، پرسشنامه ولع سیگار(SUQ) و خرده مقیاس استرس از پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس(DASS) بود. تحلیل های کوواریانس و آزمون t نمرات افتراقی نشان داد که گروه آزمایشی در مرحله پس آزمون در ولع و استرس کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل داشته است.( به ترتیب با معناداری 035/0 و 000/0 ، 05/0>P) به علاوه، تعداد نخ سیگارهای مصرفی پس از مداخله کاهش معنادری را نشان می دهد. (029/0 ، 05/0>P) به طور کلی، روش تحریک الکتریکی فراجمجمه ای در کاهش ولع و میزان استرس موثر بوده است.
شهناز خالقی پور، محسن مسجدی، زهرا احمدی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنویت درمانی اسلامی بر سبک زندگی و سلولهای سفید خون سالمندان افسرده انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح دو گروهی پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری سالمندان مبتلا به افسردگی در سال 1393 در سرای سالمندان مهر ایران شهرستان کرج بودند که با روش نمونهگیری در دسترس تعداد 24 نفر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، شناسایی شدند و با جایگزینی تصادفی در دو گروه 12 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه سبک زندگی پاسخ دادند. سپس به روش فلوسایتومتری گلبولهای سفید خون اندازهگیری شد. گروه آزمایش در 14 جلسه درمان مبتنی بر معنویت را دریافت کردند، سپس سبک زندگی و گلبولهای سفید بعد از درمان ارزیابی شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از درمان در مولفههای سبک زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روانشناختی، سلامت معنوی و سلامت اجتماعی، پیشگیری از بیماری)، گلبولهای سفید و فاکتورهای تشکیل دهنده آن (نوتروفیل، لنفوسیت، مونوسیت) تفاوت وجود داشت (05/0p≤ ). بنابراین معنویت میتواند به عنوان یک عامل محافظت کننده و مداخله توانبخشی و غیر عضوی برای سلامتی سالمندان مؤثر باشد و باعث تغییر در سبک زندگی و تاثیر مثبت بر فاکتورهای تشکیلدهندهی گلبولهای سفید شود.
سعید قدرتی، مجتبی حبیبی عسگرآباد، وحید صادقی فیروزآبادی، فریبا ابراهیم بابایی، زهرا شهابی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
نقص در حافظه آیندهنگر یکی از مشکلات رایج در میان افراد مبتلا به اچآیوی است که میتواند در زندگی این بیماران تأثیرات به سزایی داشته باشد. در این پژوهش رابطهی بین تخریب حافظهی آیندهنگر، کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره در افراد مبتلا به اچآیوی موردبررسی قرار گرفت. بهاینترتیب تعداد 161 نفر از افراد مبتلا به اچآیوی که به بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کرده بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمایش فلوسیتومتری برای سنجش سطح لنفوسیت های تی از ایشان به عمل آمد و سپس تخریب عصبشناختی حافظهی آیندهنگر، کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره توسط پرسشنامههای سنجش حافظهی آیندهنگر-گذشتهنگر، پرسشنامهی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و پرسشنامه اندازهگیری میزان عملکرد روزمره زندگی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش آماری این پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود و از نرمافزار لیزرل 8/8 برای این منظور استفاده شد. نتایج نشان داد که نقص حافظهی آیندهنگر نقش میانجی را بین سطح لنفوسیت های تی و کیفیت زندگی یا عملکرد زندگی روزمره بازی میکند و تخریب حافظهی آیندهنگر تأثیر مهمی بر کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره در افراد مبتلا به اچآیوی میگذارد. تحقیقات آینده باید تأثیر نقایص حافظهی آیندهنگر بر کیفیت زندگی و عملکرد زندگی روزمره بیماران مبتلا به اچآیوی را بیشتر مدنظر قرار دهند.
وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی اله فرزاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای فرایندهای خودشناسی (خودشناسی انسجامی، و ذهنآگاهی) و خودمهارگری در رابطه بین استرس ادراکشده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائمجسمانی بود. از 217 آتشنشان با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی از 22 ایستگاه نمونه گیری شد و مقیاسهای خودشناسیانسجامی ، ذهنآگاهی، خودمهارگری، استرس ادراکشده ، استرس عینی، اضطراب و افسردگی، و علائمجسمانی برای جمع آوری دادهها استفادهشد. یافتهها نشاندادند تعامل خودمهارگری با خودشناسیانسجامی بیشترین نقش واسطهای را در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و اضطراب، افسردگی و علائمجسمانی دارد. تاثیر استرس عینی از طریق استرس ادراکشده است که این می تواند تاکیدی بر اهمیت ذهنی بودن استرس باشد. براساس این یافتهها، به نظر می رسد فرایندهای خودشناسی در ارتباط بین استرس، اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارای نقش واسطه ای است.
مریم عظیمی، ربابه نوری، شهرام محمدخانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه نظمجویی شناختی هیجان، سلامت عمومی، شیوه حلمسئله و عملکرد تحصیلی در دختران نوجوان والدین معتاد و والدین غیرمعتاد بود. روش پژوهش علّی- مقایسهای و جامعه آماری کلیه دانشآموزان متوسطه دختر والدین معتاد و غیرمعتاد ناحیه 3 کرج بود. بوسیله نمونهگیری در دسترس120 دانشآموز که60 نفر آنها والدین معتاد و60 نفر غیرمعتاد بود انتخاب شدند. دو گروه مورد همتاسازی قرار گرفتند. دو گروه شرکتکننده سه پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان، سلامت عمومی و شیوهی حلمسئله را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از آزمون t گروههای مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که دختران والدین معتاد در راهبرد ملامت دیگران و نوجوانان والدین غیرمعتاد در راهبردهای دیدگاهگیری، ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامهریزی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نمره بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینه اجتماعی و نوجوانان والدین معتاد در زمینه جسمانی، اضطراب و افسردگی نسبت به نوجوانان والدین غیرمعتاد نمرهی بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین معتاد در زمینه کنترل شخصی و نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینهی اجتنابی از شیوهی حلمسئله نمره بیشتری کسب کردند. از نظر عملکرد تحصیلی معدّل نوجوانان والدین معتاد پایینتر بود.
رسول حشمتی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری ، ذهن آگاهی رگه و ناگویی خلقی در قالب یک مدل مفروض است. برای این منظور در یک تحقیق توصیفی-همبستگی و گذشته نگر، 180 دانشجو از مقاطع مختلف دانشگاه تبریز به روش در دسترس انتخاب و به مقیاس ناگویی خلقی تورنتو ، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی و مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری بر ناگویی خلقی و ذهنآگاهی رگه اثر مستقیم و مثبت دارد و سیستم فعال ساز رفتاری نیز بر ذهنآگاهی رگه اثر مستقیم دارد. ذهنآگاهی با ناگویی خلقی رابطه ندارد و اثر غیر مستقیم سیستم فعالساز و بازداری رفتاری با ناگویی خلقی معنا دار نیست. بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که سیستم بازداری رفتاری یکی از تعیین کنندههای اساسی سطوح ذهن آگاهی و ناگویی خلقی است. همچنین، مدل مفروض آزمون شده مدلی مطلوب در تبیین ناگویی خلقی افراد سالم است.