59 نتیجه برای اضطراب
وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی الله فرزاد،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. 390 رئیس بانک با روش نمونهگیری خوشهای تک مرحلهای و از دو خوشه بانک دولتی و خصوصی انتخاب شدند و مقیاسهای پنج عامل شخصیت نئو (120 آیتمی)، استرس ادراکشده کوهن و همکاران (1983)، استرس عینی (محققساخته)، اضطراب و افسردگی کاستلو و کامری (1967)، علائم جسمانی بارتون (1995)، روی آنها اجرا شد. یافتهها نقش واسطهای سه عامل نورزگرایی، برونگرایی، و وظیفهشناسی را در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی تأیید کردند. تأثیر استرس عینی ازطریق استرس ادراکشده بود، که این امر بر اهمیت ذهنی استرس تأکید میکند. این یافتهها در سایه تعامل همزمان این سه ریخت (نورزگرایی پایین، همراه با وظیفهشناسی و برونگرایی بالا) در کاهش عوارض استرس موردبحث قرارگرفتند.
جهانگیر کاشفی نیشابوری، نرگس زمانی، محمد درویشی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
خانواده کودکان مبتلا به اختلال اختلال سیالی(روانی) از اختلالات بالینی و نیمه بالینی رنج میبرند، لذا هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش کنترلتکانه بر رفتارهای تکانشی اختلالات نیمهبالینی خواهران کودکان اختلال سیالی(کلامی)، با استفاده از طرح مطالعه موردی است.
دریک بررسی تک موردی آزمایشی از نوع خط پایه چندگانه فرایند درمان بر روی سه آزمودنی انجام گرفت. سه شرکت کننده مبتلا به اختلالات تکانشی با اختلالات افسردگی، اضطراب، پیش از مداخله، حین مداخله و پس از مداخله با استفاده از مقیاس تکانشگری بارات(2004)، پرسشنامه افسردگی بک ویراست دوم(2000) و پرسشنامه اضطراب بک(1988) ارزیابی شدند.
نتایج پژوهش نشان داد، که این درمان به کاهش نشانههای تکانشگری بیبرنامگی، شناختی از متغیر تکانشگری و کاهش اضطراب و افسردگی منجر شد ولی در متغیر تکانشگری حرکتی در مراجع سوم تغییر معناداری مشاهده نشد.
نتایج بررسی این سه آزمودنی، حاکی از اثربخشی بالینی درمان کنترلتکانه بر رویکرد بر رفتارهای تکانشی و اختلالات نیمهبالینی اضطراب و افسردگی خواهران کودکان اختلال سیالی(روانی) بود. هرچند این مطالعه فاقد گروه کنترل بود، اما یافتههای پژوهش حاضردلالت بر تعمیم پذیری بالای یافته های مربوط به کنترل تکانه است. در نهایت، میتوان گفت که این روش درمانی، موثر بوده و برای بررسی بیشتر اثربخشی آن، مطالعات ارزیابی کنترل شدهای در جهت رسیدن به نتیجه قطعی لازم است.
محسن امیری، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان، غلامرضا صرامی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
با توجه به شیوع بالای اضطراب اجتماعی و اهمیت آن در افراد زیر 18 سال، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهگر آلکسیتیمیا در رابطهی بین راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی بود. در این پژوهش 180 دانشآموز دختر دورهی دبیرستان که با استفاده از نمونهگیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شده بودند، نمونهی پژوهش را تشکیل دادند. شرکتکنندگان پرسشنامهی اضطراب اجتماعی کانور(Spin)، پرسشنامهی تنظیم شناختی هیجان و مقیاس آلکسیتیمیای تورنتو-20 را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان به ترتیب با اضطراب اجتماعی همبستگی منفی و مثبت داشتند. همچنین آلکسیتیمیا با اضطراب اجتماعی همبستگی مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که آلکسیتیمیا میتواند بین رابطهی راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی نقش واسطهگر داشته باشد. با توجه به یافتههای پژوهش به نظر میرسد که راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان با واسطهگری آلکسیتیمیا بهتر می-تواند اضطراب اجتماعی را پیشبینی کند.
سمیه داداشعلی، صمد رحمتی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
فشار روز افزون عوامل استرس زا در کنار اضطراب و افسردگی توانایی انسان را در روبرو شدن با مسائل زندگی کاهش می دهد . زنان در
مواجهه با این شرایط شکنندهتر و آسیبپذیرتر از مردان هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرینهای ذهنآگاهی ساهاجایوگا برکاهش افسردگی، اضطراب و استرس زنان بود. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون پسآزمون بدون گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 700 زن مراجعهکننده به پایگاه بهداشت شهید شیرین تهران بود که با توجه به هدف پژوهش تعداد 20 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان در یک مداخله ی 3 ماهه به مدت 12 جلسه 2 ساعته آموزش دیدند. از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس برای جمعآوری اطلاعات در سه مرحله پیش آزمون، پسآزمون و دورهی پیگیری 3 ماهه استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون
تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که تفاوت پیش آزمون و پس آزمون در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس زنان معنی دار است این نتایج در پیگیری 3 ماه بعد همچنان تداوم داشت .(p<0/01). بنابراین برنامهی آموزش ذهن_آگاهی ساهاجایوگا به نظر .(p<0/01) می رسد به عنوان یک مداخله ی مکمل در کنار سایر روش های درمانی رایج مشکلات هیجانی به ویژه برای زنان موثر است.
زهره خسروی، پروین رحمتی نژاد، فاطمه شاهی صدرآبادی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف از این پژوهش مقایسه صمیمیت و تجربه خشم میانفردی در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، اضطراب فراگیر و گروه بهنجار بود. نمونه پژوهش شامل 90 نفر (30 نفر مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی، 30 نفر اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر گروه بهنجار) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های مقیاس چند بعدی خشم (MAI)، پرسشنامه کیفیت روابط (QRI) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، در بعد کیفیت روابط میانگین نمرات آزمودنیها تنها در زیر مقیاس حمایت اجتماعی با یکدیگر تفاوت معنادار داشت. میانگین حمایت اجتماعی در گروه مبتلا به اضطراب فراگیر با گروه بهنجار متفاوت بود. میانگین گروه مبتلا به اضطراب فراگیر در مقیاس کلی خشم بیشتر از گروه بهنجار بود. در زیر مقیاس انگیختگی هر دو گروه بالینی نمرات بیشتری از گروه بهنجار داشتند و تجربه درونی خشم نیز در افراد مبتلا به وسواس اجباری بیشتر بود. این نتایج برخی جنبه های مشابه دو اختلال را آشکار ساخته که می تواند در آسیب شناسی و درمان اختلال ها مفید باشد.
وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی اله فرزاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای فرایندهای خودشناسی (خودشناسی انسجامی، و ذهنآگاهی) و خودمهارگری در رابطه بین استرس ادراکشده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائمجسمانی بود. از 217 آتشنشان با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی از 22 ایستگاه نمونه گیری شد و مقیاسهای خودشناسیانسجامی ، ذهنآگاهی، خودمهارگری، استرس ادراکشده ، استرس عینی، اضطراب و افسردگی، و علائمجسمانی برای جمع آوری دادهها استفادهشد. یافتهها نشاندادند تعامل خودمهارگری با خودشناسیانسجامی بیشترین نقش واسطهای را در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و اضطراب، افسردگی و علائمجسمانی دارد. تاثیر استرس عینی از طریق استرس ادراکشده است که این می تواند تاکیدی بر اهمیت ذهنی بودن استرس باشد. براساس این یافتهها، به نظر می رسد فرایندهای خودشناسی در ارتباط بین استرس، اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارای نقش واسطه ای است.
میلاد سبزه آرای لنگرودی، نادر حاجلو، سجاد بشرپور، عباس ابوالقاسمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
این پژوهش در دو مطالعه به بررسی چگونگی رابطه میان اضطراب مرگ با آرزوهای بیرونی پرداخته است. مطالعۀ اول از نوع توصیفی و همبستگی است. 457 دانشجو به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب شدند و مقیاس اضطراب مرگ و نمایۀ آرزو را کامل کردند. در مطالعۀ دوم که از نوع آزمایشی و در قالب طرح دو گروهی با پسآزمون بود. شرکت کنندگان 104 نفر دانشجو بود ند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند و با بکارگیری تکلیف فراخوانی افکار مرگ و نمایۀ آرزو، اثر برجستگی مرگ بر آرزوهای بیرونی در میان آنها آزمون شد. در مطالعۀ اول با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رابطۀ مثبت معنادار میان جذابیت ظاهری با اضطراب مرگ و خردهمقیاسهایش مشاهده شد. نتایج حاصل از تحلیل واریانسِ چندمتغیرۀ مطالعۀ دوم نیز نشان داد که برجستگی مرگ منجر به کاهش اهمیت آرزوهای بیرونی، در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل شد. همچنین، تأثیر برجستگی مرگ بر جذابیت ظاهری، معنادار بود. نتایج به دست آمده مطابق با مبانی دیدگاههای انسانگرا و وجودی و نظریههای خودمختاری و مدیریت وحشت، به نقش بیدارکنندۀ مرگآگاهی بر اجتناب از پیگیری سبک زندگیِ بیاصالت (پیگیری آرزوهای ناسالم) تأکید میکند.
محمد خبیری، علی مقدم زاده، امیر حسین مهر صفر، حمیده ابریشم کار،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ اثربخشی دو شیوۀ آرامسازی پیشروندۀ عضلانی و آرامسازی مبتنی بر تصویرسازی ذهنی بر پاسخهای روانی فیزیولوژیکی اضطراب رقابتی (سطح کورتیزول) و اعتماد به نفس ورزشکاران نخبه بود. بدین منظور 36نفر از ووشوکاران نخبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. در پیشآزمون (مسابقه اول) اضطراب رقابتی و اعتماد به نفس و نیز کورتیزول بزاقی در هر سه گروه سنجیده شدند. گروههای تجربی به مدت 4هفته دو روش آرامسازی را انجام دادند و پسآزمون (مسابقه دوم) بعد از مداخله به عمل آمد. دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بعد از مداخلۀ آرامسازی به روش پیشروندۀ عضلانی، اضطراب جسمانی و کورتیزول بزاقی کاهش بیشتری نسبت به مداخلۀ آرامسازیِ مبتنی بر تصویرسازی داشته است. همچنین، بعد از مداخلۀ آرامسازی مبتنی بر تصویرسازی در مقایسه با مداخلۀ آرامسازی پیشروندۀ عضلانی، اضطراب شناختی کاهش بیشتری پیدا کرد. به علاوه، اعتماد به نفس ورزشکاران بعد از این مداخله بیشتر شد. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که تمرین انواع مختلف آرامسازی میتواند راهبردی برای کاهش پاسخهای روانی فیزیولوژیکی اضطراب رقابتی و بهبود اعتماد به نفس باشد.
سوگند قاسم زاده، مینو مطبوع ریاحی، زهرا علوی، میترا حسن زاده،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
اضطراب جدایی اختلالی است که ارتباط مستقیمی با سبک فرزندپروری و تنیدگی فرزندپروری دارد؛ و مداخله خانواده محور و بازی درمانی، برنامه جامعی است که شامل جلسات آموزشی برای والدین مبتنی بر بهبودبخشی روابط درونخانوادگی، برقراری تعامل سالم و مثبت درخانواده، کنترل پرخاشگری در خانواده، بررسی موانع ارتباطی در روابط همسران، تربیت سالم فرزندان؛ و جلسات بازی درمانی برای کودک میباشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله خانواده محور و بازی درمانی، بر سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی میباشد. ﭘﮋﻭﻫﺶ حاضر، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺍﯼ ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﻤﺎﺭﺵ ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﺁﺯﻣﻮﺩﻧﻲ ﻫﺎ ﺩﺭ دو ﮔﺮﻭﻩ 14 نفره ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ کنترل، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﻴﺶﺁﺯﻣﻮﻥ ﭘﺲﺁﺯﻣﻮﻥ ﺍﺳﺖ. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه مراجعه کنندگان به یکی از مراکز مشاوره تهران میباشد که تشخیص قطعی اختلال اضطراب جدایی گرفتهاند. لذا، برای انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری در دسترس با گمارش تصادفی در گروهها استفاده شده است. تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، نشان داد که تفاوت معناداری بین سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی، در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. این مداخله، تاثیر معناداری بر سبک فرزندپروری و کاهش تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی دارد.
مهری مولایی، نادر حاجلو، گودرز صادقی هشجین، نیلوفر میکائیلی، شیما حیدری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
اختلال اضطراب جدایی، از شیوع بالایی برخوردار بوده و منجر به تأثیرات مخرب بر کیفیت زندگی افراد مبتلا میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامهی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی، در دانشجویان ایرانی است. از 310 دانشجو، 180 پسر و 130 دختر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و از آنها خواسته شد تا به پرسشنامهی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی پاسخ دهند. یافتههای پژوهش حاضر حاصل از تحلیل عاملی با استفاده از روش مؤلفههای اصلی، پنج عامل را در پرسشنامه شناسایی کرد. این عاملها عبارتاند بودند از: اضطراب جدایی، نگرانی دربارهی روابط مهم، آشفتگیهای خواب، صحبت کردن افراطی، نگرانی از صدمه به اطرافیان. پایایی کل پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ، 88/0 به دست آمد و همبستگی نمرات آزمون- بازآزمون، 64/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب آزمون است؛ همچنین همبستگی پرسشنامهی مذکور با مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی، 56/0 بود. یافتههای پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل عاملی نشان داد که نسخهی فارسی پرسشنامهی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و پنج مقیاس آن، از اعتبار مطلوبی در جمعیت دانشجویی برخوردار است و ابزار مناسبی برای غربالگری اختلال مذکور است.
توحید رنجبری، الهه حافظی، ابوالفضل محمدی، فرزانه رنجبر شیرازی، فاطیما غفاری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
اخیراً، مطالعات بالینی تصویری متفاوت از اختلال وسواسی جبری ترسیم کردهاند؛ تصویری که شباهت زیادی به رفتارهای اعتیادگونه در افراد مبتلا به مصرف مواد دارد و این فرض را که احتمالاً این دو اختلال دو وجه از یک وضعیت مشابه هستند، بهوجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسهی اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری، اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار انجام شد. پژوهش کنونی از نوع بنیادی و به شیوهی علّیمقایسهای طراحی شد. بدینمنظور 120 فرد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و 120 نفر با اختلال مصرف مواد، به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند؛ همچنین بهمنظور مقایسه با دو گروه بالینی، 120 نفر نیز از جمعیت بهنجار، به شیوهی نمونهگیری در دسترس گزینش شدند؛ سپس پرسشنامههای اضطراب بک، نگرانی پنسیلوانیا و عدم تحمل بلاتکلیفی در اختیار سه گروه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمرات گروههای بالینی با افراد بهنجار در متغیرهای اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بااینحال، بین افراد با اختلال وسواسی جبری و افراد با اختلال مصرف مواد، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. در مجموع با توجه به یافتههای پژوهش حاضر و شباهت افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و اختلال مصرف مواد، لزوم بررسی مؤلفههای فراتشخیصی در هر دوی این اختلالات جهت پیشگیری ضروری مینماید.
داود تقوایی، محمد مهدی جهانگیری، مهسا بیات،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
اهدای عضو، دادن یک عضو به شخصی دیگر است که نیاز به پیوند دارد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی ویژگیهای شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ در افراد دارای کارت اهدای عضو و افراد بدون کارت اهدای عضو بود. طرح پژوهش علّیمقایسهای بود. با بهرهگیری از روش نمونهگیری گلولهبرفی، تعداد 148 نفر از افراد دارای کارت اهدای عضو، بهعنوان گروه ملاک، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و تعداد 150 نفر بهعنوان گروه همتا با توجه ملاکهای پژوهش انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای پنجعاملی شخصیت نئو، هوش معنوی کینگ و اضطراب مرگ تمپلر استفاده شد. دادههای پژوهش با آزمونهای آماری تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون لجستیک واکاوی شد. نتایج نشان داد بین دو گروه در ویژگیهای شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ تفاوت معناداری وجود دارد. از بین مؤلفههای ویژگی شخصیتی، افراد دارای کارت اهدای عضو در مؤلفهی توافقپذیری نمرهی بالاتری به دست آوردند؛ همچنین، در مقیاس هوش معنوی نیز افراد دارای کارت اهدای عضو نمرات بیشتری را کسب کردند. افراد فاقد کارت اهدای عضو، نمرات بالاتری را در اضطراب مرگ کسب نمودند. با توجه به یافتههای پژوهش و با آگاهی از عوامل روانشناختی، نهتنها میتوان گامهای مؤثری در خصوص افزایش و تداوم تمایل افراد برای ثبتنام و دریافت کارت اهدای عضو برداشت، بلکه میتوان از تقاضاهای انصراف و عودت این کارتها نیز کاست.
بتول احدی، فاطمه مرادی،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
عدمتحمل بلاتکلیفی، نوعی سوگیری شناختی است که بر چگونگی دریافت، تفسیر و واکنش فرد به یک موقعیت نامطمئن در سطوح هیجانی و شناختی و رفتاری تأثیر میگذارد. همهی پژوهشهای انجامشده در سراسر کشور طی سالهای 1389 تا 1396 گردآوری و بررسی شدند و تعداد دوازده پژوهش انجامگرفته در زمینهی عدمتحمل بلاتکلیفی، با بهرهگیری از ابزار فهرست بازبینی گزینش پژوهشها، از نظر فنی و روششناختی، شامل روش نمونهگیری درست، روش پژوهشی و آماری صحیح و مناسب و روایی و پایایی مناسب پرسشنامهها انتخاب شدند. برای این منظور از بین پژوهشها، پژوهشهایی که ازلحاظ روششناختی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل شدند. مفروضههای همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند. ضریب اندازهی اثر با استفاده از نرمافزارجامع فراتحلیل(CMA-2)ارزیابی شد. براساس نتایج فراتحلیل، باورهای فراشناختی بالاترین اثر و پس از آن، بالاترین اندازههای اثر، بهترتیب مربوط به استرس، ناتوانی برای انجام عمل و افکار تکرارشونده منفی بود و اندازهی اثر بازداری رفتاری و فعالسازی رفتاری ازلحاظ آماری معنادار نشد؛ ازاینرو، مدنظر قراردادن متغیرهای گفتهشده در تدوین مداخلات درمانیِ مربوط به عدمتحمل بلاتکلیفی، میتواند به کارآمدی هرچه بیشتر این مداخلات کمک کند.
مژگان آگاه هریس، ناهید رمضانی، ایمان رفیع منزلت،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
پسوریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روانشناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند. این پژوهش با هدف مقایسهی ویژگیهای شخصیتی و ادراک کنترل اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس انجام شد. طرح پژوهشی علّیمقایسهای بود و با نمونهگیری در دسترس، تعداد 260 نفر انتخاب و در دو گروه با و بدون پسوریازیس جایگزین شدند. تمامی شرکتکنندگان به پرسشنامههای پنجعاملی نئو، ادراک کنترل اضطراب و اطلاعات جمعیتشناختی پاسخ دادند. یافتهها نشان داد در ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه، نمرهی افراد با پسوریازیس، از گروه عادی کمتر است؛ ولی در دیگر ویژگیهای شخصیتی، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. از لحاظ ادراک کنترل اضطراب در همهی خردهمقیاسها، تفاوت دو گروه معنیدار بود و نمرهی افراد با پسوریازیس کمتر بود. بر این اساس به نظر میرسد سوگیری در ادراک کنترل اضطراب و گشودگی به تجربه در شکلگیری و تداوم پسوریازیس نقش جدی داشته باشند.
فرزانه ملک پور، سیدعلی مرعشی، کیومرث بشلیده،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
سردرد میگرنی، یکی از شایعترین دردهاست و بهدلیل فراوانی، از مهمترین انواع سردردها به حساب میآید. هدف از پژوهش حاضر، آزمون شناسایی پیشایندها و پیامدهای سردردهای میگرنی در جمعیت غیربالینی دانشجویان بود. نمونهی پژوهش را، 310 نفر از دانشجویان تشکیل میدادند که بهصورت تصادفی طبقهای چندمرحلهای انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تشخیص میگرن، اضطراب-افسردگی-استرس، حالت-صفت بیان خشم، مقیاس باورهای وسواسی، فهرست 90 نشانهی مرضی، مقیاس سنجش شدت خستگی و پرسشنامهی کیفیت زندگی استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام ضرایب مسیرهای مستقیم بین متغیرهای پژوهش ازلحاظ آماری معنیدار است. طبق نتایج پژوهش، رابطهی غیرمستقیم خشم، اختلال وسواسیاجباری و اضطراب با کیفیت زندگی، افسردگی و خستگی از طریق میانجیگری میگرن معنیدار بهدست آمد؛ همچنین رابطهی باورهای وسواسی با میگرن از طریق میانجیگری اختلال وسواسیاجباری معنیدار بود. یافتههای پژوهش حاضر، چارچوب مفیدی را برای شناسایی عوامل تأثیرگذار در شروع سردردهای میگرنی و پیامدهای حاصل از آن فراهم میکند.
جواد کریمی، عاطفه همایونی، فرشته همایونی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
خودبیمارانگاری یا اضطراب سلامت اختلالی است که با اضطراب و ترس فراوان در مورد داشتن یک بیماری جدی مشخص میشود. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطهی بین حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعهی آماری آن شامل کلیهی دانشجویان دانشگاه ملایر بود که از میان آنان 388 نفر (138 نفر مرد و 250 نفر زن) بر اساس روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه حساس بودن به علائم اضطراب، پرسشنامه پذیرش و عمل و فرم کوتاه پرسشنامه اضطراب سلامت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی گام به گام انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت رابطهی مثبت معنیداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که اضطراب سلامت به ترتیب از طریق حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی قابل پیش بینی است. این متغیرها میتوانند 24 درصد از پراکندگی های اضطراب سلامت را به صورت معنادار پیش بینی نمایند. بر این اساس، حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی توان پیش بینی اضطراب سلامت را داراد و میتوان گفت که با کاهش حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی می توان اضطراب سلامت را کاهش داد.
مهناز شریفیان، مجید صفاری نیا، سوسن علیزاده فرد،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه بین سازگاری زناشویی، خودابرازگری جنسی و اضطراب رابطه جنسی در اختلال واژینیسموس با میانجیگری سبکهای تبادل اجتماعی بود. جامعه شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های مرتبط با درمان اختلالات جنسی در شهر تهران بود. اعضای نمونه 220 نفر از زنان با اختلال واژینیسموس بودند. در پژوهش حاضر از مقیاس های سازگاری زناشویی، پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی، مقیاس خودابرازگری جنسی، ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال و پرسشنامه تبادل اجتماعی برای جمع آوری دادهها استفاده شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش نسبتاً خوب مدل بود. همچنین نتایج نشان داد که تمام مسیرهای بین متغیرهای پژوهش از لحاظ آماری معنی دار است. طبق نتایج، رابطه غیرمستقیم خودابرازگری جنسی، سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی با میانجیگری سبکهای تبادل اجتماعی معنی دار به دست نیامد. با اینکه سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی به صورت مستقیم، شدت نشانههای اختلال واژینیسموس را پیش بینی میکرد؛ اما اثر غیرمستقیم این مولفه ها بر روی شدت اختلال واژینیسموس از طریق مسیر سبکهای تبادل اجتماعی معنی دار نبود. بنابراین اضطراب جنسی و سازگاری زناشویی مولفه های مهمی در پیش بینی اختلال واژینیسموس هستند و باید به عنوان یکی از اهداف اصلی درمان در زنان با اختلال واژینیموس مورد توجه قرار بگیرند.
هیمن نادرزاده، مهدیه صالحی، مرجان جعفری روشن، رویا کوچک انتظار،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
پژوهشهای بالینی و اپیدمیولوژی نقش فرایندهای شناختی را در شکل گیری و تداوم اختلال اضطراب اجتماعی ثابت کرده اند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب اجتماعی مبتنی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری تحریف های شناختی در میان دانش آموزان متوسطه دورهی دوم بود.جامعه شامل تمام دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مریوان بودند که از میان آنها 400 نفر(200 نفرپسر،200نفردختر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گزینش انتخاب نمونه با مراجعه به مدارس، در بین دانش آموزان مشکوک به اضطراب اجتماعی(با تشخیص مشاور مدرسه و منطبق با علائم ذکر شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانپزشکی ویرایش پنجم) پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور توزیع و تکمیل و در صورت تائید تشخیص این اختلال در دانش آموزان، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، پرسشنامه طرحوار های ناسازگار اولیه یانگ(فرم کوتاه) و پرسشنامه تحریف های شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش برازش دارد. به طور کلی پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه( بریدگی و طرد ، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی وگوش به زنگی بیش از حد و بازداری) توان پیش بینی 63 درصد از متغیراضطراب اجتماعی را دارند. همبستگی مستقیم معناداری بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی وجود دارد. تحلیل بوت استراپ نشان داد تحریف های شناختی میانجی بین طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی است. نتایج این پژوهش از نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عامل ایجاد آسیب پذیری برای اضطراب اجتماعی و نقش تحریف های شناختی به عنوان مکانیسم مرتبطکننده طرحوارههای ناسازگار اولیه به اضطراب اجتماعی حمایت می کند
امیر نبی زاده، مهران فرهادی، خسرو رشید، رسول کردنوقابی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی خنثیسازی دفاعهای تاکتیکی در روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر سبکهای دفاعی، اضطراب و ترس از صمیمیت انجام شد. در واقع هدفی که این تحقیق را از مطالعات اندک در حیطهی روانپویشی متمایز میکند، بررسی ساختار مثلث تعارض(احساس، اضطراب، دفاع) با تاکید بر دفاعهای بین فردی است. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی ( طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه) است. جامعه آماری کلیه دانشجویان سال ۹7-96 دانشگاه بوعلی سینا همدان(خوابگاه ها- سایت مرکزی) بودند که ۲۶ نفر از آنها با نمونهگیری داوطلبانه در دسترس (انتخاب غیرتصادفی و جایگزینی تصادفی) در دو گروه آزمایش و گواه قرارگرفتند. دادهها به وسیله پرسشنامههای سبکهای دفاعی، اضطراب حالت- صفت و ترس از صمیمیت جمعآوری شد. درمانجویان گروه آزمایش هرکدام مداخلات ( تکنیک پرسشگری، فشار و چالش را براساس پروتکل روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت ) را در ۱۰ جلسهی ۴۵ دقیقهای دریافت کردند و برای درمانجویان گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. یافتهها نشان داد که خنثیسازی دفاعهای تاکتیکی باعث کاهش استفاده از سبکهای دفاعی رشدنایافته، روان رنجور، اضطراب حالت و اضطراب صفت شده است، ولی برای افزایش استفاده از سبک دفاعی رشدیافته و کاهش ترس از صمیمیت اثری نداشته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که حذف دفاعهای تاکتیکی یا بیرونی که ریشه در ترس از دوباره ناکام شدن صمیمیت و نزدیکی هیجانی دارد، میتواند تنشهای بینفردی و درونفردی را کاهش دهد. به علاوه، این روش مداخله میتواند برخی از انواع سبکهای دفاعی را تغییر دهد.
شهرام وکیلی هریس، شعله لیوارجانی، نعیمه محب،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی مدلی فراتشخیصی برای تبیین همبودی اضطراب و افسردگی براساس نقش بیشکنترلگری، حساسیت به پاداش و حساسیت به تهدید بود. شرکتکنندگان 586 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، دانشگاه تبریز و دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در ایران بودند. دادهها با استفاده از مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی، پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه دوم، مقیاس بازداری و فعالسازی رفتاری، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان و مقیاس کمالگرایی چندبعدی فراست جمعآوری شد. برازش مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری بررسی شد. براساس این مدل، حساسیت به پاداش با میانجیگری بیشکنترلگری بر اضطراب و افسردگی به ترتیب با ضرایب استاندارد 29 /0 - و 36 /0 - اثر میگذارد. همچنین حساسیت به تهدید با ضرایب استاندارد 31 /0 ، و 39 /0 به ترتیب بر اضطراب و افسردگی با میانجیگری بیشکنترلگری اثر دارد. یافتههای این پژوهش چهارچوب مناسبی را برای تبیین اضطراب و افسردگی ارائه می دهند. حساسیت به پاداش پایین و حساسیت به تهدید بالا از طریق سازه بیشکنترلگری، همبودی اضطراب و افسردگی را پیشبینی میکنند. این یافتهها میتواند برای فهم علتشناسی اختلالات هیجانی همبود، توسعه مداخلات درمانی و پیشگیری از اختلالات هیجانی همبود، مفید باشند.