385 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
آقای ابراهیم برادری، دکتر علی شیخ الاسلامی، دکتر اسماعیل صدری دمیرچی، دکتر حسین قمری گیوی،
دوره 18، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روایتدرمانی بر تابآوری خانواده و شادکامی زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. روش این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی همراه با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین متعارض شهر تبریز در سال ۱۴۰2 بود که به مراکز مشاوره زندگی شاد و مبین مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونهای به حجم 32 نفر و به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16 نفر) و گروه کنترل (16 نفر) جایگزین شدند. به منظور گردآوری دادهها از مقیاس تابآوری خانواده (سیکبی، 2005) و پرسشنامه شادکامی زناشویی (آزرین و همکاران، 1973) استفاده شد. گروه آزمایش 10 جلسهی 60 دقیقهای روایتدرمانی را دریافت کرد و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. دادهها با استفاده تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیشآزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پسآزمون دو گروه در تابآوری خانواده و شادکامی زناشویی وجود داشت که میتواند حاکی از اثربخشی مداخله مذکور بر متغیرهای ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که روایتدرمانی میتواند به عنوان رویکردی موثر برای افزایش شادکامی زناشویی و تابآوری خانواده زوجین متعارض مورد استفاده قرار گیرد.
خانم سرگلی شاه خاصه، دکتر جعفر حسنی، دکتر محمد شاکری،
دوره 18، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی درکمال گرایی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی بود. در قالب یک طرح شبه آزمایشی مبتنی بر پیش آزمون و پس آزمون، سه گروه از بیماران مبتلا به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک مغز و اعصاب مشهد بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش معنادار کمال گرایی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی شد. نتایج همچنین نشان داد که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی تاثیر بیشتری بر کاهش کمال گرایی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی دارد. در مجموع، مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و اصول شناختی رفتاری می تواند در تامین سلامت روان شناختی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی نقش بنیادی ایفا کند.
دکتر محسن جلالی، مریم سیاری مرکیه، سیده رقیه سیدآقایی احمدی، ثریا نصیری،
دوره 18، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر اضطراب، اجتناب شناختی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به درد مزمن شهر تهران در نیمه دوم سال 1402 بود. از میان آنها، 30 بیمار به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری (حاجیلو و همکاران، 1397) شرکت کردند. برای ارزیابی تأثیر مداخله، مقیاس اضطراب بک (1990)، مقیاس اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004)، و پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (2003) در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری استفاده شد. تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که این مداخله بهطور معناداری موجب کاهش اضطراب و اجتناب شناختی و افزایش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران شد (P<0.05). نتایج نشان میدهد آموزش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری میتواند بهعنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن مورد استفاده قرار گیرد.
آرزو لشکری، تورج هاشمی نصرت آبادی،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
مقیاس همدلی شناختی، عاطفی و جسمی ساختار سه مولفه جدیدی از همدلی را پیشنهاد میکند. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس همدلی شناختی، عاطفی و جسمانی بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دامنه سنی 18 تا 50 سال ایرانی در سالتحصیلی 1401-1402 بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل مقیاس همدلی شناختی، عاطفی و جسمانی(CASES)، مقیاس واکنش بین فردی(IRI) ، پرسشنامه، الکسی تیمیای پرس (PAQ) مقیاس تجربه زمانی لذّت بودند. داده های پژوهش به روش تحلیل عاملی تأییدی ، (CFA) آلفای کرونباخ و ضریب پیرسون با استفاده از نرمافزارهای SPSS 24 و Lisrel 8 تجزیه وتحلیل شدند. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش همسانی درونی محاسبه شد. برای به دست آوردن اعتبار همگرا نیز از پرسشنامههای الکسیتایمیا پرس (2018)، مقیاس واکنش بینفردی دیویس (1983) مقیاس تجربه زمانی لذت گارد (2006) استفاده شد. نتایج حاصل از محاسبه پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب الفای بالاتر از 70/0 را نشان داد. تحلیل عاملی تائیدی نیز نشان داد که راه حل سه عاملی از برازش مناسبتری برخوردار است. نتیجه تحلیل همبستگی از اعتبار این مقیاس و به ویژه جداسازی همدلی جسمانی از همدلی عاطفی پشتیبانی میکند. براساس نتایج این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که مقیاس همدلی عاطفی، شناختی و جسمانی از پایایی و اعتبار مناسب برخوردار است و مولفهها را از هم متمایز میسازد.
دکتر زهرا قنبری،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده
مشکلات شناختی یک شکایت رایج در میان بیماران مبتلا به سرطان سینه و ام اس است. به طور خاص، مشکلات مربوط به کارکردهای اجرایی ممکن است در سایر کارکردهای این بیماران اختلال ایجاد کند. مطالعه حاضر به منظور مقایسه کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به سرطان و ام اس طراحی شده است. جامعه پژوهش حاضر کلیه مبتلایان به سرطان مجاری ادراری و سیستم تنفسی مراجع کننده به بیمارستان شهید افضلی کرمان و ام اس مراجعه کننده به بیمارستان شفای کرمان در سال 1402 بودند که از بین آنها 45 بیمار مبتلا به سرطان (25 مجاری ادراری و 20 نفر سیستم تنفسی) و 45 بیمار دارای ام اس (20 نفر مبتلا به انواع پیشرونده و 25 نفر مبتلا به نوع عود کننده-بهبود یابنده) به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین ، 45 فرد بهنجار که از نظر سن، تحصیلات و طبقه اجتماعی- اقتصادی با گروههای بیمار همتا شده بودند، به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. مشارکتکنندهها توسط آزمونهای آندره ری، استروپ، دستهبندی کارتهای ویسکانسین و مقیاس حافظهی وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که در تمام مولفههای ارکردهای اجرایی افراد بهنجار عملکرد بهتری نسبت به دو گروه بیمار داشتند. علاوه براین، بین بیماران مبتلا به سرطان و بیماران مبتلا به ام اس نیز در برخی از مولفههای کارکردهایی اجرایی تفاوت مشاهده شد. یافتههای پژوهش بیانگر بدکارکردی اجرایی در بیماران مبتلا به سرطان و ام اس میباشد و لزوم طراحی مداخلات مبتنی بر کارکردهایی اجرایی برای این بیماران را برجسته میسازد.