جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای باور

کبری میرزایی، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

هدف پژوهش بررسی رابطه­ی باورهای فراشناختی با اضطراب اجتماعی و کمرویی با توجه به نقش واسطه­گری تنظیم هیجان بود. 700 دانش­آموز مقطع دبیرستان پرسشنامه­های کمرویی استنفورد و اضطراب اجتماعی را تکمیل کردند. بر اساس نمرات انتهایی مقیاس­ها، 110 نفر به­عنوان کمرو و 46 نفر به عنوان افراد مضطرب اجتماعی غربال شدند. برای تفکیک افراد کمرو با و بدون علایم اضطراب اجتماعی، مجدداً پرسشنامه اضطراب اجتماعی در نمونه­ی کمرو اجرا و بر اساس نمرات انتهایی، 45 نفر کمرو با اضطراب اجتماعی و 60 نفر کمرو بدون اضطراب اجتماعی مشخص شدند. برای همسان بودن حجم گروه­ها در هر سه گروه، 43 نفر پرسشنامه­های تنظیم هیجان و باورهای فراشناخت را تکمیل کردند. نتایج حاکی از ارتباط معنادار باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان با اضطراب اجتماعی و کمرویی با و بدون علایم اضطراب اجتماعی بود. ارتباط معناداری میان باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان به­ویژه سرکوب در گروه مضطرب اجتماعی و میان باورهای فراشناخت و ارزیابی مجدد شناختی در گروه کمرو با علایم اضطراب اجتماعی دیده شد؛ اما در گروه کمرو بدون علایم اضطراب رابطه­ی میان متغیر پیش­بین و واسطه معنادار نبود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد برخی مؤلفه­های باورهای فراشناختی شامل باورهای منفی و کنترل افکار به واسطه­ی سرکوب، اضطراب اجتماعی را بهتر پیش­بینی می­کنند و مؤلفه­های باورهای مثبت و اطمینان شناختی به واسطه­ی ارزیابی مجدد شناختی، پیش­بینی کننده­ی کمرویی با علایم اضطراب بودند. نتایج نشان داد باورهای فراشناختی به واسطه­ی تنظیم هیجان پیش­بینی کننده­ی کمرویی بدون علایم اضطراب نمی­باشند.
حمید اسدی، محمدباقر کجباف، سیدعلی کلاهدوزان، سعید گودرزی، ثریا حسینی رضی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر ساخت یک الگوی پیش­بینی کننده برای شناسایی عوامل محافظت کننده و خطر زا در دانشجویان در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی بود. طرح پژوهش همبستگی و جامعه­ی آماری4564 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی بود که با روش نمونه­گیری طبقه­ای نسبی560 نفر انتخاب شدند. داده­ها با مقیاس­های سلامت عمومی گلدبرگ، حمایت اجتماعی بخشی پور، پیروی و عابدیان، سبک مقابله­ای اندلر و پارکر و مقیاس خطر خودکشی مرکز پژوهش سلامت رفتاری شمال غرب و مؤسسه پژوهشی منتر جمع آوری و بر­اساس رگرسیون لوجستیک تحلیل شد. نتایج نشان داد باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و سبک مقابله مسأله مدار در کاهش خطر ابتلاء به اختلالات روانی و سابقه اختلالات روانی، و سبک مقابله هیجان مدار در افزایش خطر ابتلاء به اختلالات روانی مؤثر است. بهره­مندی از باورهای مذهبی سطح بالاتر، به نسبت 34/0 به اندازه (66/0-)، برخورداری از حمایت اجتماعی به نسبت 64/0 به اندازه (36/0-) و سبک مقابله مسأله مدار به نسبت 77/0 به اندازه (23/0-) شانس خطر ابتلاء به اختلالات روانی را کاهش می­دهد. در حالی­که سابقه اختلالات روانی و سبک مقابله هیجان مدار، شانس خطر ابتلاء به اختلالات روانی را به ترتیب 4.35 و 1.95 برابر افزایش می­دهد. با ارائه یک الگوی پیش­بینی کننده می­توان عوامل محافظت کننده را تقویت کرد و عوامل خطر­زا را کاهش داد و از آن در جهت طرح­های پیش­گیری اولیه استفاده نمود.
منصور بیرامی، عباس بخشی پور، الناز موسی نژاد جدی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

آمیختگی فکر- شکل بدنی مفهومی شناختی است که در شکل­گیری و تداوم اختلالات خوردن اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه آمیختگی فکر-شکل بدنی و عاطفه­ ی منفی با باورهای مربوط به اختلال خوردن و هم­چنین نقش این متغیرها در پیش ­بینی باورهای اختلال خوردن بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. نمونه پژوهشی 245 نفر (125 پسر و 120 دختر) از دانشجویان دانشگاه تبریز با دامنه سنی 18 تا 24 بودند که با استفاده از روش نمونه­ گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع ­آوری داده­ ها از پرسش­نامه­ های آمیختگی فکر- شکل بدنی، باورهای اختلال خوردن و مقیاس عاطفه­ ی منفی استفاده شد. هم­چنین داده­ های به دست آمده به کمک روش ­های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. یافته­ های بدست آمده از پژوهش نشان داد که بین باورهای اختلال خوردن و آمیختگی فکر- شکل­ بدنی و عاطفه منفی رابطه مثبت معنی­­داری  وجود دارد. بین آمیختگی فکر- شکل بدنی و عاطفه ­ی منفی نیز همبستگی معنی ­دار بود . نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که آمیختگی فکر- شکل بدنی و عاطفه ­ی منفی می­توانند پیش ­بینی­ کننده­ های مناسبی برای باورهای اختلال خوردن باشند. وجود رابطه بین آمیختگی فکر-شکل بدنی و عاطفه ­ی منفی و باورهای اختلال خوردن می­تواند نشان­ دهنده تعامل عوامل شناختی و هیجانی در شکل ­گیری و تداوم مشکلات خوردن باشد، بنابراین توجه به هر دو بعد شناختی و هیجانی را در درمان پیشنهاد می­کند. پژوهش­های بیشتر می­تواند مکانیسم­ های زیربنایی که این مشکلات سلامت روانی را به هم پیوند می­دهد، شناسایی کنند. 
جواد اژه ای، معصومه حاتمی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

هدف مطالعه بررسی علتهای تعلل ورزی با توجه به رویکرد شناختی، عاطفی و رفتاری است. لذا مدلی با توجه به متغیرهای شناختی، عاطفی و رفتاری و تعلل ورزی مورد آزمون قرار گرفته است. و تاثیر باورهای منطقی، نامنطقی باورهای امید، ناامیدی، خودکارآمدی تحصیلی، و خودتنظیمی بر تعلل ورزی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه ای برابر با 900 نفر (447 زن و 453 مرد) از دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب و به پرسشنامه تعلل ورزی سولومون و روثبلوم (1984)، مقیاس ناراحتی ناکامی هرینگتون (2005) برای اندازه گیری باورهای ناامیدی، پرسشنامه یادگیری خودتنظیم گرین و میلر (2004)، پرسشنامه خودکار آمدی میدلتن و میگلی(1997)، سیاهه باورهای غیرمنطقی کوپمنز و همکاران (1994)پاسخ دادند. روش تحلیل مسیر در دو مدل یکی با متغیرهای برون زای باورهای ناامید و نامنطقی و دیگری با متغیرهای برون زای باورهای امید و منطقی انجام شد و نتایج حاکی از برازش خوب مدل بود.میزان واریانس تبیین شده تعلل ورزی توسط باورهای ناامیدی، باورهای نامنطقی، خودکارآمدی و خودتنظیمی برابر 32/0 و میزان واریانس تبیین شده خودتنظیمی توسط باورهای ناامیدی، باورهای نامنطقی و خودکارآمدی 27/0 به دست آمد. میزان واریانس تبیین شده تعلل ورزی توسط باورهای امید، باورهای منطقی، خودکارآمدی و خودتنظیمی برابر 24/0 و میزان واریانس تبیین شده خودتنظیمی توسط باورهای امید، باورهای منطقی و خودکارآمدی 18/0 به دست آمد.
فریدون یاریاری، فاطمه کشاورزی، علی رسولی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده

شیوع رفتارهای پرخطر در جوامع یکی از موارد جدی تهدید کننده سلامت بخصوص در نوجوانان میباشد که در سال های اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای فراشناخت و نگرش به روابط قبل از ازدواج در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان میباشد. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان ۱۷ تا ۲۰ سال منطقه ۱۲ شهر تهران در سال ۱۳۹۳ تشکیل میدهند. نمونه پژوهش شامل ۸۰ نفر از نوجوانان به صورت ۴۰ نفر دختر و ۴۰ نفر پسر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ۳۰ گویه ای باورهای فراشناختی، مقیاس نگرش به روابط قبل از ازدواج و مقیاس رفتارهای پرخطر استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تمام مؤلفه های باورهای فراشناختی و انواع رفتار پرخطر رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. همچنین بین نگرش به روابط قبل از ازدواج و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنی دار بدست آمد. در ادامه، نتایج رگرسیون نشان داد که نگرش به روابط قبل از ازدواج بالاترین قدرت را در پیش بینی گرایش به رابطه با جنس مخالف که یکی از مؤافه های رفتار های پرخطر میباشد را دارا است و همچنین از بین مؤلفه های باورهای فراشناختی، مؤلفه نیاز به کنترل افکار بالاترین قدرت پیش بینی را برای رفتارهای پرخطر دارا میباشد.


فرشاد محسن زاده، مختار عارفی، شکوه افطاری،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی میزان شیوع زورگوئی در بین دانش آموزان و رابطه آن با متغیرهای کیفیت فضای خانواده، تکانش گری، افسردگی، باورهای حامی رفتار خشن و نگرش به مدرسه بود. نمونه شامل 344 دانش آموز دوره راهنمایی تحصیلی(205 دختر و 139 پسر) شهر کرمانشاه بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های بدست آمده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و نیز تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اشکال گوناگون رفتار زورگویانه در بین 7/13 تا 1/52 درصد پسران و بین 2/10 تا 6/46 درصد دختران اتفاق می افتد که در هر دو جنس بیشترین میزان رفتار زورگویانه گزارش شده: صدا زدن با اسامی زشت و زننده و تمسخر آزاردهنده، و کمترین میزان رفتار زورگویانه گزارش شده، برداشتن پول یا وسایل و آسیب زدن به آنها بود. یافته ها نشان داد در دختران بین همه متغیرهای پیش بین با رفتار زورگویانه رابطه معناداری وجود دارد، اما در پسران فقط سه متغیر کیفیت فضای خانواده، افسردگی، و تکانش گری با رفتار زورگویانه رابطه معناداری داشتند. تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داده شد در دختران سه متغیر کیفیت فضای خانواده، احساس تعلق به مدرسه و نگرش به رفتار پرخاشگرانه به طور معناداری میزان رفتارهای زورگویانه را پیش بینی می کنند، اما در پسران فقط متغیر تکانشگری توانست پیش بینی معناداری داشته باشد. نهایتاً، تلویحات و کاربردهای یافته‏ها مورد بحث قرار گرفته است .


علی بیگی، محمدعلی محمدی فر، محمود نجفی، علی محمد رضایی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صمیمت زوجین و باورهای معنوی و اعمال مذهبی افراد با انسجام و سازگاری خانوادگی انجام گرفت. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 234 زن و مرد متاهل از بین کارمندان و دانشجویان شهرستان­های شاهرود و میامی به صورت خوشه­ای تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزار جمع­آوری داده­ها مقیاس صمیمیت زوجین، مقیاس تجربه معنوی و مقیاس انسجام و سازگاری خانوادگی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام­به­گام و نرم­افزار SPSS-16 استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که گشودگی (ریزمولفه صمیمیت زوجین)، معنایابی در زندگی و ارتباط با خداوند (ریزمولفه­های معنویت)، به ترتیب، به طور معناداری در پیش­بینی انسجام خانوادگی نقش داشتند. هم­چنین، مشکلات در صمیمیت (ریزمولفه صمیمیت زناشویی)، و فعالیت­های اجتماعی مذهبی (ریزمولفه معنویت)، به ترتیب، در پیش­بینی سازگاری خانوادگی نقش داشتند. به نظر می­رسد که افراد با تجربه معنوی بالا که روابط صمیمانه­ای را در زندگی زناشویی تجربه­کرده­اند، انسجام و سازگاری خانوادگی بالایی را گزارش می­کنند.


زهرا بهزادی، صمد رحمتی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

آرتریت‌ روماتویید شایع‌ترین بیماری التهابی مفاصل است که علاوه بر ناتوانی جسمی، پریشانی‌های روانی مکرراَ در این بیماران دیده می‌شود؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع باورهای وسواسی در بیماران آرتریت روماتوئید و مقایسه آن با افراد سالم می‌باشد. در یک پژوهش علی- مقایسه‌ای تعداد 100 نفر (50 بیمار آرتریت روماتوئید و 50 نفر از افراد سالم) با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه مشخصات فردی و باورهای وسواسی (OBQ-44) را تکمیل نمودند. داده‌ها با استفاده از شاخص‌های آمار توصیفی و آزمون آماری Independent T-test تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد 92% از بیماران آرتریت روماتوئید واجد باورهای وسواسی بودند و در مورد مولفه‌های باورهای وسواسی 88% در زمینه «کمال‌طلبی و قطعیت»، 84% در زمینه «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید»، 50% در زمینه «اهمیت و کنترل افکار»، 42% در زمینه «عامل عام» و 8% در زمینه «انجام کامل امور» واجد باورهای وسواسی بودند. مقایسه دو گروه نشان داد در زمینه « باورهای وسواسی (کل)» «کمال‌طلبی و قطعیت»، «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید» و «عامل عام» تفاوت معنی‌دار بود ولی در زمینه «اهمیت و کنترل افکار» و «انجام کامل امور» تفاوت معنی‌دار نبود. باورهای وسواسی با اضطرابی که در افراد برای  اجبار عمل به افکار وسواسی ایجاد می‌کنند، می‌توانند افراد را آنقدر نسبت به عمل به این افکار حساس کنند که با وجود آگاهی از آثار سوء آن بر سلامت روانی و جسمی همچنان این روال را ادامه دهند، که در نهایت می‌توانند منجر به دردهای مزمن استخوانی و آرتریت روماتوئید شوند.


عصمت فاضلی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

هدف از این پژوهش، پیش بینی گرایش به مصرف سیگار براساس باورهای سلامتی، نگرش ها، هنجارهای ذهنی و تاب آوری در میان دانشجویان بود. روش:آن یک مطالعه مقطعی و تحلیلی با نمونه 361 نفری از دانشجویان دانشگاه بود..دو پرسشنامه، یکی برگرفته از الگوی باورهای مرتبط با سلامت و نظریه عمل منطقی و دیگری در باره تاب آوری، اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده هابا بسته بندی های SPSS و کمترین مجذورات جزئی (PLS) بود. مطالعه اصلی (پس از آزمایشی) نشان داد 66/16%از 108 نفری که سیگار مصرف کرده بودند، قبل از 10 سالگی سیگار کشیدن را آزموده بودند. کلیه دوستان بیش از 5/10% از آنها (108 نفر) سیگار مصرف می کردند. معادلات ساختاری گویای آن بود که مدل مفهومی تحقیق حاضر می تواند گرایش به مصرف سیگار را در میان دانشجویان پیش بینی کند.  بالاترین ضریب بین نگرش و مصرف سیگار است. هنجار ذهنی در مرحله بعدی قرار دارد. یافته­ها از نقش ترکیبی مدل های باورهای سلامت، مدل رفتار برنامه ریزی شده و تاب آوری در پسش بینی گرایش به مصرف سیگار حمایت می­کند. 


جلیل فتح آبادی، مونا ایزد دوست، داوود تقوایی، بیتا شلانی، سعید صادقی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

شیوع چاقی از معضلات تهدید کننده سلامتی در سراسر جهان است که متغیرهای بسیاری امکان ابتلا به آن را افزایش می‌دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای غیرمنطقی سلامت، سبک زندگی سلامت محور و مکان کنترل سلامت در پیش بینی ابتلا به چاقی انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش از نوع علی مقایسه ای (موردشاهدی) و جامعه آماری آن شامل اعضای کانون چاقی خانه سلامت سرای محله ایرانشهر است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر مبتلا به چاقی و 100 نفر از افراد سالم  به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از مقیاس باورهای غیرمنطقی سلامت، مقیاس چندبعدی مکان کنترل سلامت و نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون لوجستیک و تحلیل واریانس یک­راهه به­وسیله نرم افزار 24SPSS  تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که با پیش‌بینی درست 5/74 درصد افراد با وزن طبیعی و 69 درصد افراد مبتلا به چاقی به طبقات آن‌ها،  مدل کامل به طور معنی‌داری پایا بود (001/0 P>و 10=df و 69/65 (x2= و در کل 72 درصد از پیش بینی‌ها درست بودند. باورهای غیرمنطقی سلامت، مکان کنترل سلامت و سبک زندگی سلامت محور توان پیش‌بینی‌کنندگی ابتلای به اضافه وزن را دارا هستند و می‌توان گفت که با تغییر باورهای غیرمنطقی، ایجاد تغییر در سبک زندگی و تعدیل منبع کنترل سلامت افراد می‌توان احتمال ابتلا به چاقی را در آن ها کاهش داد.
 
مهرداد پورشهبازی، مهدی ایمانی، مهدی رضا سرافراز،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

معنویت‌‌گرایی و عمل به باورهای دینی، به‌‌عنوان دو متغیر مرتبط با بهزیستی روان‌‌شناختی و جسمی، در تبیین بسیاری از پیامدهای مثبت روان‌‌شناختی در مبتلایان به درد مزمن سهیم‌‌اند. در این پژوهش نقش احتمالی این متغیرها در پیش‌‌بینی پذیرش درد (قبول درد و تعهد به انجام فعالیت‌‌ها بدون اعتنا به حضور درد) در مبتلایان به بیماری آرتریت روماتوئید بررسی شد. این پژوهش از نوع توصیفی‌‌همبستگی بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 80 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید به روش نمونه‌‌گیری غیرتصادفی هدفمند، انتخاب شده و به پرسش‌نامۀ سنجش نگرش معنوی، مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد)، پرسش‌نامۀ ویرایش‌‌شدۀ پذیرش درد مزمن پاسخ دادند. داده‌‌ها به‌‌وسیلۀ ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه‌‌وتحلیل شد. یافته‌‌ها نشان داد که توانایی معنوی 13درصد از تغییرات تعهد به انجام فعالیت‌‌ها (یکی از مؤلفه‌‌های پذیرش تجربۀ درد) را پیش‌‌بینی می‌‌کند (01/0p<). ضمناً عمل به باورهای دینی رابطۀ معناداری با پذیرش تجربۀ درد و ارزش‌‌های زندگی نداشت. بر این اساس، هنگامی‌‌که معنویت‌‌گرایی در رفتار فرد تجلی می‌‌یابد (توانایی معنوی)، در پیش‌‌بینی پذیرش تجربۀ درد و ارزش‌‌های زندگی مبتلایان به درد مزمن مفید واقع می‌‌شود؛ اما اگر معنویت‌‌گرایی صرفاً در حوزۀ ذهنی باشد، چنین پیامد مثبتی حاصل نخواهد شد.
فرزانه ملک پور، سیدعلی مرعشی، کیومرث بشلیده،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

سردرد میگرنی، یکی از شایع‌ترین دردهاست و به‌دلیل فراوانی، از مهم‌ترین انواع سردردها به حساب می‌آید. هدف از پژوهش حاضر، آزمون شناسایی پیشایندها و پیامدهای سردردهای میگرنی در جمعیت غیربالینی دانشجویان بود. نمونه‌‌ی پژوهش را، 310 نفر از دانشجویان تشکیل می‌دادند که به‌صورت تصادفی طبقه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌‌‌های تشخیص میگرن، اضطراب-افسردگی-استرس، حالت-صفت بیان خشم، مقیاس باورهای وسواسی، فهرست 90 نشانه‌ی مرضی، مقیاس سنجش شدت خستگی و پرسش‌نامه‌ی کیفیت زندگی استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام ضرایب مسیرهای مستقیم بین متغیرهای پژوهش ازلحاظ آماری معنی‌دار است. طبق نتایج پژوهش، رابطه‌ی غیرمستقیم خشم، اختلال وسواسی‌اجباری و اضطراب با کیفیت زندگی، افسردگی و خستگی از طریق میانجی‌گری میگرن معنی‌دار به‌دست آمد؛ همچنین رابطه‌ی باورهای وسواسی با میگرن از طریق میانجی‌گری اختلال وسواسی‌اجباری معنی‌دار بود. یافته‌های پژوهش حاضر، چارچوب مفیدی را برای شناسایی عوامل تأثیرگذار در شروع سردردهای میگرنی و پیامدهای حاصل از آن فراهم می‌کند.
 
جواد کریمی، عاطفه همایونی، فرشته همایونی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

خودبیمارانگاری یا اضطراب سلامت اختلالی است که با اضطراب و ترس فراوان در مورد داشتن یک بیماری جدی مشخص می‌شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه‌ی بین حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه‌ی آماری ‌آن شامل کلیه‌ی دانشجویان دانشگاه ملایر بود که از میان آنان  388 نفر (138 نفر مرد و 250 نفر زن) بر اساس روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع ­آوری داده ­ها از پرسش­نامه­ حساس بودن به علائم اضطراب، پرسش­نامه پذیرش و عمل و فرم کوتاه پرسش‌نامه اضطراب سلامت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ­ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ­ی گام به گام انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت رابطه‌ی مثبت معنی‌داری وجود دارد. علاوه­ براین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که اضطراب سلامت به ترتیب از طریق حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی قابل پیش­ بینی است. این متغیرها می­توانند 24 درصد از پراکندگی­ های اضطراب سلامت را به صورت معنادار پیش­ بینی نمایند. بر این اساس، حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی توان پیش ­بینی اضطراب سلامت را داراد  و می­توان گفت که با کاهش حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی می ­توان اضطراب سلامت را کاهش داد.

آفاق ذوالفقاری، طاهره الهی،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1399 )
چکیده

با توجه به تاثیرات مخرب شیوع بیماری های عفونی مانند کرونا و بحران اجتماعی ناشی از آن بر سلامت جسم و روان؛پژوهش حاضر بر طبق الگوی باور سلامت و با هدف بررسی رابطه بین سطح اضطراب کودکان با میزان آگاهی و نگرش آنها از بیماری کرونا و میزان استرس، اضطراب و افسردگی مادرانشان در دوران قرنطینه، انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بر روی 260 نفر از دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی مناطق 2، 4 و 21 شهر تهران و مادران آنها در سال 1399انجام شد که با روش نمونه ­گیری در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه  میزان آگاهی و نگرش کودکان ازویروس کرونا، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والد وپرسشنامه  اضطراب، استرس و افسردگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه معناداری بین سطح اضطراب کودکان با اضطراب (45 /0 =r)، استرس(35 /0=r)، وافسردگی مادران(44 /0=r)، میزان آگاهی کودکان از کرونا
(19 /0=
r)، و سن ( 14 /0 -=r وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد اضطراب، افسردگی و استرس مادران و میزان آگاهی کودکان از ویروس کرونا به ترتیب پیش بینی کننده های های معنادار اضطراب کودکان نسبت به بحران ناشی از کرونا (در مجموع 34%) بودند. طبق نتایج مطالعه حاضر از اقدامات ضروری برای حفظ وارتقاء سلامت روان کودکان درشرایط بحرانی، آموزش والدین در خصوص تنظیم هیجا نهای منفی است. همچنین لازم است اطلاعات مربوط به ویروس نوپدید و بیماری ناشی از آن با توجه تحول شناختی کودکان بر مبنای الگوی باورسلامت ومتناسب با سن به آنها ارائه شود.

محمد نقی فراهانی،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1399 )
چکیده

شیوع ویروس کوید ۱۹ در اواخر سال ۲۰۱۹ و تداوم آن در سال میلادی۲۰۲۰تمامی ۸ میلیارد جامعه انسانی و تمامی سیستم های حکومتی و تمامی نظام های سلامت را تحت تاثیر قرار داد. بیشترین تاثیر و خسارت را این انسان ها اعم از کودک و جوان و بزرگسال و پیر و کهنسال و زن و مرد و هر نژاد و قومیت و فرهنگی را تحت الشعاع خود قرار داده است.  با توجه به ماهیت و اثرات گسترده کرونا بر وضعیت روان‏شناختی ، ایجاد ترس مرضی از کرونا (کرونافوبیا) مطرح شده  و در برخی کشورها این ترس، حتی به شکلی تعمیم‏یافته و اغراق‏ آمیز، به‏ صورت ترسی فراگیر مطرح شده است. نگرش ها و باور ها و ارزش های انسان ها می تواند در شکل گیری این ترس فردی و همگانی تعیین کننده باشد. نگرش ها، ارزشیابی  است که افراد از موضوعات  مختلفی که با آن روبرو می شوند شکل می گیرند و می‌تواند از طریق شناخت، هیجان و رفتار تولید شوند. نگرش ها در طول زمان و یک فرایند تحولی شکل می‌گیرند و تبدیل به باور ها و ارزش‌ها می‌شوند و وقتی شکل گرفتند تغییر آنها به سادگی امکان پذیر نمی‌باشد. از طرفی نگرش ها و باور های شخصی افراد پیوستگی دایمی با نگرش ها و باور های فرهنگی داشته و شاید در یک حالت حداکثری می توان فرض کرد که باور های شخصی بدون باور های فرهنگی نمی توانند مدت زیادی دوام و قوام پیدا کنند. بنابراین می توان انتظار داشت که ویروس جدید با توحه به همه گیری و قوام آن اگر تداوم یابد، می تواند باور ها و نگرش های جدیدی را ایجاد کنند که شکل دهنده ی راهنمای رفتار های ما در سال های پیش روی باشند. این مقاله در صدد است تا  مواجه نگرش ها و باور‌ها در استرس کرونا را در یک مدل نظری  (مدل موس، ۲۰۰۶) که ضمن لحاظ کردن باور ها و نگرش ها ی شخصی و همچنین نگرش ها و باور های فرهنگی را در شکل گیری رفتار های متفاوت را در شرایط استرس بررسی کرده و در نهایت نتیجه گیری می نماید که ما بایستی انتظار شکل‌گیری نگرش ها و باور های جدیدی باشیم که می تواند در شرایط بعد از کرونا در سایر زمینه‌ها تسری یابد.

خانم مهنوش کامران وند، دکتر فاطمه دهقانی آرانی، دکتر رضا رستمی، دکتر خسرو صادق نیّت، دکتر حجت الله فراهانی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه باورهای مرتبط با استرس و الگوی کمی امواج مغزی با ابعاد رشد پس از آسیب در افراد بستری شده به علت بیماری کووید-19 بود. رشد پس از آسیب، تجربه ذهنی تغییرات روانشناختی مثبت است که توسط فرد و در اثر مقابله با موقعیت‌های چالش برانگیز ایجاد می‌شود. در این پژوهش 66 نفر از افراد مبتلا به کووید-19 که در بیمارستان بهارلو تهران به عنوان تجربه‌ی واقعه‌ای استرس‌زا بستری شده بودند، به صورت در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه‌های باورهای مرتبط با استرس و رشد پس از آسیب را تکمیل کردند و امواج مغزی آنها در حالت استراحت ثبت گردید. نتایج نشان داد که مؤلفه‌های مغزی نسبت به باورهای مرتبط با استرس، پیش بینی کننده مناسب تری برای مؤلفه‌های رشد پس از آسیب هستند. با توجه به نتایج می‌توان گفت ابزارهای عینی تر مثل EEG قدرت پیش بینی کننده خوبی در موارد پیچیده روانشناختی و چند بعدی همچون رشد پس از آسیب را دارند.

فاطمه عباسی طهرانی، دکتر محمد نقی فراهانی، دکتر مهناز شاهقلیان قهفرخی، دکتر بلال ایزانلو،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف ساخت و معرفی بسته‌ی مداخلات آموزشی خودمدیریتی درد مزمن و ارزیابی اثرات آن بر بهبود خودمدیریتی درد، مهارت­‌های ذهن‌آگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی طرح­ریزی شد. جامعه­‌ی آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های شهر تهران در حدفاصل تیرماه 1399 تا دی­‌ماه 1400 بود. از این میان، 22 نفر (دو گروه 11 نفره) از افراد واجد ­شرایط با روش نمونه­‌گیری داوطلبانه انتخاب و طی یک طرح شبه­‌آزمایشی (پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری) بررسی شدند. اعضای گروه آزمایش طی دو ماه تحت 8 جلسه­‌ی مداخله­‌ای برخط 60 دقیقه‌ای قرار گرفتند­ و طی سه جلسه­‌ی 80 دقیقه­‌ای (پیش‌­آزمون، پس‌­آزمون و پیگیری) با استفاده از پرسش‌نامه­‌های درجه‌بندی شدت درد مزمن، خودمدیریتی درد، مهارت­‌های پنج‌وجهی ذهن‌آگاهی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان به­ صورت برخط مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده­‌ها با استفاده از آزمون تجزیه­‌وتحلیل کوواریانس­ چندمتغیره و مقایسه­‌های تک‌متغیره در بستر آن تجزیه‌و‌تحلیل گردیدند. منطبق بر نتایج، اثرات کلی مداخلات خودمدیریتی معنادار بود (05/0<p). همچنین مداخلات تأثیرات معناداری در بهبود توانمندی خودمدیریتی درد، افزایش به‌کارگیری مهارت­‌های ذهن‌آگاهی و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشان دادند (05/0>p اما اثرات معناداری بر کاهش باورهای فراشناختی ناکارآمد نداشتند (05/0<p). با عنایت به شواهد حاصل از این مطالعه مؤلفین بر این باورند که استفاده از مداخلات خودمدیریتی درد مزمن برای افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلنی-عضلانی دارای منافع بالینی قابل­‌توجهی است و لذا استفاده از آن را به متصدیان حوزه­‌ی سلامت توصیه می­‌کنند.
 
خانم زهرا رمضان نیا، دکتر حسین زارع، دکتر سوسن علیزاده فرد،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل باورهای وسواسی براساس ادراک اجتماعی، تئوری ذهن یا ذهنی سازی، و همدلی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 25 تا 55 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه باورهای وسواسی OBQ، تکلیف بازشناسی هیجان (ERT)، آزمون ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم بارون و کوهن (2001)، پرســشنامه بهره همدلی بارون- کوهــن و ویلرایت (2004)، و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان کرایج و گارنفسکی (2019) بود. طبق نتایج، متغیرهای برونزاد ادراک اجتماعی و همدلی به همراه متغیر میانجی «راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و راهبردهای منفی تنظیم هیجان» بر متغیر ملاک یعنی باورهای وسواسی اثر معناداری داشتند. بطوریکه ادراک اجتماعی، همدلی و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان به صورت منفی و راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت توان پیش­بینی باورهای وسواسی را داشتند. بطوریکه ادراک اجتماعی، همدلی و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان به صورت منفی و راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت توان پیش­بینی باورهای وسواسی را داشتند. در بین ضرایب مسیر بین متغیرهای پژوهش، ضرایب متغیر برونزاد ذهنی­سازی بر متغیر ملاک (باورهای وسواسی) و راهبردهای منفی تنظیم هیجانی (به عنوان متغیر میانجی)، دارای اثر معنادار نبود. یافته های این پژوهش، تلویحات کاربردی بسیاری هم برای پیشگیری و هم ارائه درمانهای جامع تر و بهتر برای وسواس دارد.
یاسر بداغی، اسحاق رحیمیان بوگر،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای فراشناختی و فاجعه سازی درد بین زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا، زنان مبتلا به دردمزمن و زنان عادی صورت گرفته است. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به فیبرومیالژیا، 40 نفر مبتلا به دردمزمن و 40 نفر عادی از زنان شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت­ کنندگان دو مقیاس فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز  و پرسشنامه استاندارد فاجعه سازی درد  تکمیل نمودند. داده ­های بدست آمده با روش‌های آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی در نرم­افزار SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل داده ­ها قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه نشان می­دهد که میانگین نمره‌های متغیر فاجعه سازی درد در گروه فیبرومیالژیا بیشتر از گروه درد مزمن است و در گروه درد مزمن بیشتر از گروه عادی است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره باورهای فراشناختی نشان می دهد که به جز متغیر باور مثبت درباره نگرانی، میانگین باورهای فراشناختی در گروه‌های فیبرومیالژیا و درد مزمن بیشتر از گروه عادی است. با توجه به یافته های این پژوهش، پرداختن به باورهای فراشناختی و فاجعه سازی درد در درمان بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا و درد مزمن می بایست مورد توجه قرار گیرد.
 


سلیمه قارونی فردی، زهره تاج آبادی، دکتر آزاده ابویی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف از این پژوهش، پیش بینی سبک زندگی بیماران ام اس بر اساس شاخص های شفقت به خود و تنظیم هیجانی و بررسی نقش میانجیگری باور به دنیای عادلانه بود . شرکت کنندگان شامل 321 نفر از بیماران مبتلا در شهرستان یزد بودند که به شیوه ای در دسترس و به صورت آنلاین یا حضوری پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند.ابزارها، پرسشنامه های سبک زندگی والکر، شفقت به خود نف، تنظیم هیجانی گراس و جان و باور به دنیای عادلانه دالبرت و داگاس بودند. نتایج با نرم افزار اسمارت پی ال اس و با روش کمترین مربعات جزئی تحلیل شدند. طبق نتایج ، پایایی، کیفیت و قدرت پیش بینی کنندگی مدل ساختاری برازش شده مورد تایید قرار گرفت(قدرت پیش بینی کنندگی سبک زندگی=0.41، باور به دنیای عادلانه=0.17 و شفقت به خود=0.20) و  طبق یافته ها ، اثرات کل سازه های شفقت به خود، تنظیم هیجانی و باور به دنیای عادلانه در مبتلایان به ام اس، بر سبک زندگی به ترتیب 53 درصد، 59 درصد و 30 درصد به دست آمد و نقش میانجی گری باور به دنیای عادلانه نیز تایید گردید.
 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb