77 نتیجه برای شناختی
الهه عنایتی، مرتضی امیدیان، احمد عابدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و دارونما انجام شد؛ بدین منظور 45 نفر از بین دانش آموزان تیزهوش دختر سوم دبیرستان ناحیه 2 شهر اصفهان انتخاب شدند. سپس به شیوهی تصادفی در گروه آزمایش (15نفر)، دارونما (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. جهت سنجش متغیرهای اصلی مدل، از آزمونهای هوش هیجانی بار – ان و بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. پس از گزینش، از سه گروه پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش تحت آموزش هوش هیجانی طی 8 جلسهی حداکثر 90 دقیقهای قرار گرفتند و پس از پایان برنامه، از سه گروه پس آزمون و دو ماه بعد پیگیری به عمل آمد. سپس دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که آموزش هوش هیجانی در افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای آن از جمله پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد شخصی تأثیر دارد. به نظر میرسد ارائهی دروسی با محتوای هوش هیجانی در مدرسه میتواند بر سلامت روان و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش مؤثر باشد.
فرزاد فرهودی، رضا رستمی، عباس رحیمی نژاد، محسن امیری،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مصاحبهی انگیزشی بر کاهش تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی در بیماران تحت درمان با متادون انجام شد. بدین منظور تعداد 40 نفر از بیماران تحت درمان با متادون از یکی از مراکز درمانی شهرستان یزد به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند و از لحاظ دو متغیر سن و میزان رضایت اقتصادی مورد کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش برای جمع آوری دادهها از مقیاس تکانشگری بارات (نسخهی یازدهم) استفاده شد. برنامهی مصاحبهی انگیزشی در قالب هفت جلسهی نود دقیقهای در گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان دورهی آموزشی، دو گروه پرسشنامهی مذکور را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. نتایج نشانگر تأثیر کاربندی در کاهش علائم تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی بیماران گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود. نتایج این پژوهش نشان داد که مصاحبهی انگیزشی به صورت معناداری توانسته است میزان تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی را در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل کاهش دهد.
نرگس پرهیزکار، علی مشهدی، جواد صالح فدردی، محمدرضا فیاضی بردبار،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروهدرمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر کنشهای اجرایی، بر بهبود کنشوری اجرایی دانشجویان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD) بود. این پژوهش در سال تحصیلی 1392-1391 انجام و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. بدین منظور از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد که قبلاً تشخیص ADHD گرفته بودند یا از نشانههای این اختلال رنج میبردند، دعوت شد. تشخیص اولیه از طریق مقیاس درجهبندی ADHD بزرگسالان بارکلی و تشخیص قطعی با مصاحبهی روانپزشکی صورت گرفت. 32 نفر از دانشجویان مبتلا به ADHD انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه درمانی شناختی ـ رفتاری مبتنی بر کنشهای اجرایی برای گروه آزمایش ارائه شد و گروه گواه در فهرست انتظار قرار گرفت. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله، پرسشنامههای BAARS و نارسایی کنشهای اجرایی بارکلی (BDEFS) را تکمیل کردند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، پس از مداخله، بهبود معناداری را در کنشهای اجرایی مدیریت زمان، برنامهریزی و سازماندهی، خود انگیزشی و خودنظم جویی هیجانی نشان دادند. نتایج پژوهش نشان میدهد که گروه درمانی شناختی - رفتاری مبتنی بر کنشهای اجرایی، بر بهبود کنشوری اجرایی دانشجویان مبتلا به ADHD مؤثر بوده و میتواند به عنوان یک رویکرد نوین به بهبود کنشهای اجرایی در این دانشجویان منجر شده، و در کنار سایر درمانها مورد توجه قرار گیرد.
فاطمه ناظمی اردکانی، احمد علی پور، فائزه عابدی جعفری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی و انگیختگی شناختی با نشانههای اختلال خوردن صورت گرفتهاست. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و جامعهی آماری را، افراد مراجعه کننده به کلینیکهای تغذیه مرکز شهر تهران تشکیل میداد، که از میان آنها 103 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامهی پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسشنامهی برانگیختگی و کاهش ناهماهنگی شناختی و پرسشنامهی سنجش نگرش خوردن بود. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج نشان داد که نشانههای خوردن با روانرنجورخویی و برانگیختگی و انگیختگی شناختی رابطهی معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد ویژگی تجربهپذیری و انگیختگی شناختی قادر به پیشبینی نشانههای اختلال خوردن است. از لحاظ بالینی اندازهگیری صفات شخصیتی در شناسایی افراد چاق و دارای اضافه وزن که در معرض خطر رفتارهای خوردن نابهنجار میباشند بسیار کمک کننده است. علاوه بر این، نتایج مطالعهی حاضر مطرح بودن برانگیختگی در خصوص بروز رفتارهای تکانهای در شرایط ناهماهنگ و لحاظ کردن کاهش ناهماهنگی در برنامههای درمانی مربوط به رفتار خوردن را پیشنهاد میکند.
ربابه دلآذر، سیدمحمد رسول خلخالی، سید موسی کافی، کیومرث نجفی، هما ضرابی، رحیم باقرزاده، تمجید کریمی، حسن فرهی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی پدیدارشناختی نشانههای وسواسی- اجباری در شهر رشت بود. در قالب یک بررسی مقطعی، 255 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و پس از دریافت تشخیص اختلال وسواسی- اجباری توسط روانپزشک، از نظر نشانهها و شدت اختلال، با استفاده از مقیاس وسواسی-اجباری ییلبراون مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که وسواسهای آلودگی و پرخاشگرانه، و اجبارهای شستشو/تمیز کردن و وارسی، بیشترین درصد فراوانی و وسواسهای جمع/ انبار کردن و جنسی، و اجبارهای شمارش و جمع/ انبار کردن، کمترین درصد فراوانی را در بین سیزده گروه نشانهی وسواسی- اجباری داشتند. بیماران مجرد، وسواس مذهبی و اجبار تکرار کردن بیشتری از بیماران متأهل داشتند. نگرانی دربارهی کثیفی یا میکروب و شستن زیاد یا تشریفاتی دست، شایعترین نشانهی وسواسی- اجباری بودند. همچنین بین بیماران مرد و زن تفاوتهایی مشاهده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوی پدیدارشناختی نشانههای وسواسی- اجباری در این نمونه از بیماران ایرانی مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری شباهتها و تفاوتهایی با الگوی پدیدارشناختی مشاهده شده در مطالعات و جوامع دیگر دارد.
حمیدرضا عریضی، هاجر براتی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
کوچکسازی در سازمانها، با تغییر تقاضاهای مرتبط با کار برای کارکنان باقیمانده پس از تعدیل، همراه است. این تغییر میتواند منجر به تنش روانشناختی و در پی آن شکایات جسمانی در این کارکنان گردد، اما راهبردهای کنترلی اشتیاق به هدف میتواند این پیامدهای منفی را کاهش دهد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر راهبردهای کنترلی و تقاضاهای مرتبط با کار بر شکایات جسمانی و تنش روانشناختی بود. شرکت کنندگان، 624 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بودند که بهصورت تصادفی انتخاب شدند و سپس به ابزارهای پژوهش یعنی مقیاسهای تقاضاهای کاری، راهبردهای کنترلی، شکایات جسمانی و تنش روانشناختی پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که رابطهی بین تقاضاهای کاری و شکایات جسمانی و نیز رابطهی بین تقاضاهای کاری و تنش روانشناختی منفی بود و این روابط در گروهی بالاتر بود که عدم اشتیاق به هدف بالاتری داشتند؛ اثر تعاملی نیز معنادار بود. بنابراین استفاده از راهبردهای کنترلی در شرایط استرس آور میتواند اثرات منفی تغییر تقاضاهای مربوط به کار را کاهش دهد و از شکایات جسمانی و تنش روانشناختی ممانعت به عمل آورد.
محمد شاکرمی، کیانوش زهراکار، فرشاد محسن زاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای سبکهای حل تعارض در رابطهی بین رضایت جنسی و تحریفهای شناختی بین فردی با تعهد زناشویی صورت گرفت.پژوهش اکتشافی از نوع طرحهای همبستگی بود. جامعهی پژوهش شامل، تمامی کارکنان متأهل بیمارستان فارابی تهران در سال 1392 (517 نفر) بود که تعداد 221 نفر از آنها بر اساس فرمول برآورد حجم نمونه، بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای تعهد زناشویی، تحریفهای شناختی بین فردی، رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض رحیم استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار AMOSو به روش تحلیل مسیر انجام گرفت.نتایج نشان داد که متغیرهای سبکهای حل تعارض (سازنده و غیرسازنده)، تحریفهای شناختی بین فردی و رضایت جنسی با تعهد زناشویی همبستگی معنادار داشته و مدل مفروض با متغیرهای مستقل رضایت جنسی و تحریفهای شناختی بین فردی در رابطه با تعهد زناشویی تأیید گردید. همچنین اثر کل تمامی متغیرها بر تعهد زناشویی معنادار بود. میتوان با اصلاح تحریفهای شناختی زوجها و ارتقای سطح رضایت جنسی و آموزش سبکهای مناسب حل تعارض به آنها، علاوه بر کمک به حل تعارضاتشان، به طور غیر مستقیم باعث افزایش تعهد زناشویی آنها نیز شد.
حمید پورشریفی، زینب خانجانی، جلیل باباپور، منصور بیرامی، تورج هاشمی، بهزاد شالچی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
در پژوهش حاضر به روابط ساختاری محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی و راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی با نشانگان درونیسازی و برونیسازی در میان نوجوانان پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 1647 نفر نوجوان شاغل به تحصیل 18-15 ساله شــهرستان تبریز (840 نفر دختر و 807 نفر پسر) که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند، تشکیل میدهد. نوجوانان با تکمیل مقیاس محیط خانواده (FES)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی (ICARUS) و فرم خودسنجی نوجوان (YSR) از فرمهای سن مدرسه مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. شاخص های RMR, RMSEA, CFI, AGFI, GFI, X2, X2/df به منظور بررسی برازش مدل پیشنهادی با دادههای گردآوری شده محاسبه گردیدهاند. یافتههای حاصل از پژوهش حاضر حکایت از آن دارند، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار بوده و میتوان از متغیرهای محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی به منظور تبیین نشانگان درونیسازی و برونیسازی استفاده کرد. علاوه بر این، مقایسه مدلها در دو گروه دختر و پسر گویای آن است، مدل پیشنهادی در نمونه دختران از برازش مطلوبتری برخوردار میباشد.
محسن امیری، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان، غلامرضا صرامی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
با توجه به شیوع بالای اضطراب اجتماعی و اهمیت آن در افراد زیر 18 سال، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهگر آلکسیتیمیا در رابطهی بین راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی بود. در این پژوهش 180 دانشآموز دختر دورهی دبیرستان که با استفاده از نمونهگیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شده بودند، نمونهی پژوهش را تشکیل دادند. شرکتکنندگان پرسشنامهی اضطراب اجتماعی کانور(Spin)، پرسشنامهی تنظیم شناختی هیجان و مقیاس آلکسیتیمیای تورنتو-20 را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان به ترتیب با اضطراب اجتماعی همبستگی منفی و مثبت داشتند. همچنین آلکسیتیمیا با اضطراب اجتماعی همبستگی مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که آلکسیتیمیا میتواند بین رابطهی راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی نقش واسطهگر داشته باشد. با توجه به یافتههای پژوهش به نظر میرسد که راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان با واسطهگری آلکسیتیمیا بهتر می-تواند اضطراب اجتماعی را پیشبینی کند.
مجتبی مقدم، بهنام مکوندی، سیروس پاک سرشت،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سبک های مقابله ای(اجتنابی،رفتاری، شناختی، هیجان مدار و مساله مدار) بیماران سرطانی بود. 40 بیمار سرطانی در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند که برای گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه مداخله و آموزش انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سبک های مقابله بیلینگز و موس بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل آنکوا و آزمون کولموگروف – اسمیرنف استفاده گردید. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر سبک های مقابله ای ( سبک مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار را کاهش و سبک مقابله ای رفتاری، شناختی و مساله مدار را افزایش می دهد) تاثیر مطلوب دارد. همچنین نتایج پیگیری بعد از یک ماه نشان داد که این تاثیر پایدار بوده است. (05/0>p و 01/0>p)
فریدون یاریاری، فاطمه کشاورزی، علی رسولی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده
شیوع رفتارهای پرخطر در جوامع یکی از موارد جدی تهدید کننده سلامت بخصوص در نوجوانان میباشد که در سال های اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای فراشناخت و نگرش به روابط قبل از ازدواج در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان میباشد. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان ۱۷ تا ۲۰ سال منطقه ۱۲ شهر تهران در سال ۱۳۹۳ تشکیل میدهند. نمونه پژوهش شامل ۸۰ نفر از نوجوانان به صورت ۴۰ نفر دختر و ۴۰ نفر پسر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ۳۰ گویه ای باورهای فراشناختی، مقیاس نگرش به روابط قبل از ازدواج و مقیاس رفتارهای پرخطر استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تمام مؤلفه های باورهای فراشناختی و انواع رفتار پرخطر رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. همچنین بین نگرش به روابط قبل از ازدواج و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنی دار بدست آمد. در ادامه، نتایج رگرسیون نشان داد که نگرش به روابط قبل از ازدواج بالاترین قدرت را در پیش بینی گرایش به رابطه با جنس مخالف که یکی از مؤافه های رفتار های پرخطر میباشد را دارا است و همچنین از بین مؤلفه های باورهای فراشناختی، مؤلفه نیاز به کنترل افکار بالاترین قدرت پیش بینی را برای رفتارهای پرخطر دارا میباشد.
مستانه مرادحاصلی، حسن شمس اسفندآباد، علیرضا کاکاوند،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه طرحواره درمانی و شناخترفتار درمانی روی خودکارآمدیِ سبک زندگی مربوط به اضافه وزن و کاهش وزن صورت گرفت. بدین منظور طی یک طرح نیمهآزمایشی با اجرای پیشآزمون و پسآزمون، از بین کلیه دانشجویان زن دانشگاه بوعلیسینای همدان با شاخص توده بدنی بین 25 تا 35، پس از انجام مصاحبه 30 نفر که ملاکهای ورود به جلسات طرحواره درمانی و شناخترفتار درمانی را داشتند به صورت دردسترس انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی در سه گروه 10 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایگزین شدند. گروه اول، طرحواره درمانی را طی 10 جلسه و هر جلسه 1 ساعت،گروه دوم مداخله شناختیرفتاری را طی 8 جلسه و هر جلسه 1 ساعت دریافت کردند و گروه سوم به عنوان گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر دو روش طرحواره درمانی و رفتار درمانی شناختی روی افزایش خودکارآمدیِ سبک زندگی مربوط به اضافه وزن و کاهش وزن در گروه آزمایشی تأثیرگذار بود؛ اما اثر طرحواره درمانی نسبت به شناخترفتار درمانی روی خودکارآمدیِ سبک زندگی مربوط به وزن و کاهش وزن بیشتر بود. گروه گواه تغییر خاصی در مراحل ارزیابی نشان نداد. هر دو روش طرحواره درمانی و رفتار درمانی شناختی بر روی افزایش حس کنترل بر حوزه هایی از سبک زندگی که مربوط به وزن و کنترل وزن هستند، موثر هستند.
مجتبی توکلی، فرزاد فرجی خیاوی، ولی سلیمی جدا، نسترن مجدی نسب، محمد حسین حقیقی زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه وهدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری پیش رونده، از شایعترین ومهمترین اختلالات عصب شناختی است. لذا پرداختن به مسائل روانشناختی و ﺗﺄثیر این بیماری بر افراد مبتلا ضروری می باشد . پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سرمایه های روانشناختی با ادراک بیماری در افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس اجرا شد .
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است در این پژوهش 120 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از انجمن ام -اس شهر اهواز با روش نمونه گیری دردسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل دو پرسشنامه: پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز و پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری (بردبنت ، پتریه ، مین ووینمن 2006) می باشد که توسط بیماران تکمیل شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 19، و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد .
یافته ها: میانگین نمره کل سرمایه های روانشناختی (39/16±29/2) وادراک بیماری (27/5 ±03/1) محاسبه شد .آزمون همبستگی پیرسون همبستگی مثبت ومعناداری بین نمره کل سرمایه های روانشناختی ومؤلفه های آن با ادراک بیماری نشان داد (001/0P=). درنتایج رگرسیون از بین مؤلفه های سرمایه های روانشناختی ، مؤلفه های خودکارآمدی ،خوشبینی وتاب آوری بیشترین همبستگی را با ادراک بیماری نشان دادند .
نتیجه گیری: افرادی که سرمایه های روانشناختی مطلوبتری دارند با درک عمیق تر بیماری خود این سرمایه ها را برای تقویت و سازگاری با وضعیت بیماری خود به کار می گیرند.
جمیله زارعی، رضا پورحسین، اعظم طرفداری، مجتبی حبیبی عسکرآباد، مریم باباخانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف: در بحث سلامت جنسی، عوامل مختلفی مطرح است. در مجموع، عوامل تاثیرگذار بر سلامت جنسی شامل عوامل زیستی، عوامل روانشناختی و عوامل فرهنگی می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش عوامل زیستی و روانشناختی به عنوان متغیرهای پیش بین با در نظر گرفتن نقش واسطه ای عوامل فرهنگی در سلامت جنسی زنان یائسه انجام شده است. در این راستا اثرات مستقیم و غیرمستقیم این متغیرها در جهت تبیین سلامت جنسی بررسی گردید.
روش: ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه تصور از خود بک، مقیاس طرحواره های جنسیتی بم، پرسشنامه خود کارآمدی شرر، پرسشنامه شخصیت خودشیفته آمز، پرسشنامه کیفیت روابط، مقیاس عملکرد جنسی زنان، و چک لیست علائم یائسگی بود که بر روی 307 نفر از زنان یائسه ساکن شهر تهران در سال 1393 و 1394 اجرا شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل فرهنگی به صورت مستقیم بر سلامت جنسی تاثیر گذار است. همچنین عوامل زیستی و روان شناختی نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم با واسطه ی عوامل فرهنگی سلامت جنسی را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: بررسی نتایج پژوهش در خصوص برازش مدل نشان داد که الگوی حاضر را می توان جهت تبیین سلامت جنسی زنان یائسه مورد قبول واقع کرد.
مریم عظیمی، ربابه نوری، شهرام محمدخانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه نظمجویی شناختی هیجان، سلامت عمومی، شیوه حلمسئله و عملکرد تحصیلی در دختران نوجوان والدین معتاد و والدین غیرمعتاد بود. روش پژوهش علّی- مقایسهای و جامعه آماری کلیه دانشآموزان متوسطه دختر والدین معتاد و غیرمعتاد ناحیه 3 کرج بود. بوسیله نمونهگیری در دسترس120 دانشآموز که60 نفر آنها والدین معتاد و60 نفر غیرمعتاد بود انتخاب شدند. دو گروه مورد همتاسازی قرار گرفتند. دو گروه شرکتکننده سه پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان، سلامت عمومی و شیوهی حلمسئله را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از آزمون t گروههای مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که دختران والدین معتاد در راهبرد ملامت دیگران و نوجوانان والدین غیرمعتاد در راهبردهای دیدگاهگیری، ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامهریزی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نمره بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینه اجتماعی و نوجوانان والدین معتاد در زمینه جسمانی، اضطراب و افسردگی نسبت به نوجوانان والدین غیرمعتاد نمرهی بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین معتاد در زمینه کنترل شخصی و نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینهی اجتنابی از شیوهی حلمسئله نمره بیشتری کسب کردند. از نظر عملکرد تحصیلی معدّل نوجوانان والدین معتاد پایینتر بود.
مجید برادران، حسین زارع، احمد علی پور، ولی اله فرزاد،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شاخصهای روانشناختی و جسمانی بیماران مبتلا به فشار خون اساسی بود. نخست، شرکت کنندگان با استفاده از ملاکهای ورود و خروج غربال شدند، سپس، 26 بیمار مبتلا به فشار خون اساسی با استفاده از نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند(13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه آزمایش، طی 5 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. این مطالعه یک طرح شبهآزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه در بهزیستی روانشناختی و زیر مقیاسهای آن، همجوشی شناختی و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد مصاحبه انگیزشی، مداخله مؤثری در بیماران مبتلا به فشار خون اساسی است.
مریم عظیمی، علیرضا مرادی، جعفر حسنی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بیخوابی حضوری و مبتنی بر اینترنت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به همبودی بیخوابی با افسردگی بود. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری برای دو گروه آزمایشی و کنترل بود. با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس، چهل و پنج نفر از کارکنان و اساتید دانشگاه که در پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از برش کسب کردند و از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاکهای تشخیصیDSM-5، افسردگی و بیخوابی داشتند، انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفی، در هر سه گروه، 15 نفر جایگزین شدند. گروههای آزمایش 6 جلسه درمان شناختی-رفتاری برای بیخوابی دریافت کردند. نتایج نشان داد اجرای حضوری پروتکل درمان درکاهش نمرات فاجعهسازی، افزایش قدرت درک دیدگاه دیگران و تمرکز مجدد بر برنامهریزی موثرتر از روش اجراء با استفاده از اینترنت بود. دو گروه آزمایشی در راهبردهای نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ملامت دیگران و ملامت خویش با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند، اما در ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش بین سه گروه تفاوتی دیده نشد. بر اساس یافتههای پژوهش هر دو شیوه اجرای درمان در بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان موثر است
نجمه شفاعت، شاهرخ مکوند حسینی، علی محمد رضایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری چند مؤلفه ای بر شدت بی خوابی و کیفیت خواب بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از عمل جراحی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و انتصاب تصادفی با احتساب معیارهای ورود و خروج از نمونه، نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) قرار گرفتند. معیارهای ورود و خروج کنترل شدند و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ، شاخص شدت بی خوابی مورین در سه مرحله )پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری( توسط همه آزمودنی ها تکمیل شد. پروتکل شش جلسه ای گروه درمانی شناختی-رفتاری چند مؤلفه ای تنها بر روی گروه آزمایش اجرا گردید، درحالیکه گروه گواه تنها جلسات ملاقات ساده با رواندرمانگر داشتند. داده ها از پرسشنامه ها استخراج شد و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. تفاوت های معناداری در میانگین کیفیت خواب درمراحل پس آزمون و پی گیری و نیز در شدت بی خوابی در مرحله پی گیری، میان دو گروه بدست آمد و میانگین گروه آزمایش پایین تر از گروه کنترل بود. گروه درمانگری شناختی- رفتاری چند مؤلفه ای باعث بهبود شدت بی خوابی و کیفیت خواب بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از عمل جراحی می شود و به منظور بهبود مشکلات خواب آنان توصیه می گردد.
اصغر نوروزی، علیرضا مرادی، کریم زمانی، جعفر حسنی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا با درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی سالمندان انجام شد. روش پژوهش، تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. نمونه پژوهش شامل 66 نفر (46 زن و 20 مرد) بود که با روش نمونهگیری تصادفی ساده از میان سالمندان مراجعه کننده به مراکز توانبخشی سالمندان روزانه بهزیستی شهرستان ساری انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه آزمایشی (دو گروه) و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی استفاده شد. برای گروه آزمایشی اول معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا طی 8 جلسه 75 دقیقه ای آموزش داده شد و برای گروه آزمایشی دوم درمان پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای ارائه شد و در این مدت گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا و درمان پذیرش و تعهد موجب افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های آن در سالمندان میشود (P<0.01). هم چنین، یافته ها نشان داد بین اثربخشی دو گروه معنادرمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی سالمندان تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس سافته ها می توان استدلال کرد که اندیشه های مولانا می تواند منبع خوبی برای غنی سازی مداخلات روان شناختی برای سالمندان محسوب شود.
مژده خداپناه، فرامرز سهرابی، حسن احدی، صادق تقی لو،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
در این پژوهش حاضر نقش واسطهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستمهای مغزی–رفتاری با رفتارهای خوردن در افراد دارای اضافهوزن و چاقی با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل زنان و مردان مبتلا به اضافهوزن و چاقی مراجعه کننده به خانههای سلامت، مراکز رژیم درمانی و باشگاههای ورزشی شهر تهران در پاییز و زمستان 1395 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، 500 نفر از آنها انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. اطلاعات مورد نظر با استفاده از پرسشنامههای رفتار خوردن، تنظیم شناختی هیجان و مقیاسهای نظامهای بازداری/فعال سازی رفتاری جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که تنظیم شناختی هیجان ناسازگار به صورت نسبی رابطه بین سیستمهای مغزی- رفتاری و رفتارهای خوردن را میانجیگری میکند. در نهایت مشخص شد، مدل با دادههای مشاهده شده برازش مطلوب دارد و متغیرهای پیشبینی کننده 53 درصد از واریانس رفتارهای خوردن را تبیین میکنند. سیستمهای مغزی-رفتاری و تنظیم شناختی هیجان، نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای خوردن افراد دارای اضافهوزن و چاقی ایفا می کند که در برنامههای پیشگیری و درمانی باید مد نظر قرار گیرند.