جستجو در مقالات منتشر شده



مریم رمضانی، شهرام محمدخانی، جعفر حسنی، مهدی اکبری، محمد حاتمی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

در طول سال‌های گذشته، انگیزۀ کاهش وزن به عنوان یک عامل مهم در کاهش وزن و پایداری آن مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی مشخصات روان‌سنجی پرسش‌نامه انگیزۀ کاهش وزن در افراد چاق و دارای اضافه وزن بود. در این مطالعه نسخۀ فارسی مقیاس انگیزۀ کاهش وزن پس از آماده‌سازی به روش ترجمۀ مضاعف، بر روی 453 نفر از افرادی که به مراکز رژیم‌درمانی در تهران مراجعه کرده بودند، اجرا شد. همسانی درونی نسخۀ فارسی مقیاس انگیزه کاهش وزن از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. همچنین ساختار عاملی مقیاس از طریق تحلیل عاملیِ اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 82/0 و برای سه عامل استخراج شده سلامتی، وضع ظاهر از دیدگاه دیگران و وضع ظاهر از دیدگاه خود به ترتیب 86/0، 85/0 و 74/0 به دست آمد که نشان از همسانی درونی مطلوب مقیاس و مؤلفه‌های آن است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از ساختار عاملی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی حمایت کرد و شاخص‌‏های برازش حاکی از برازش خوب مدل بود. از نتایج پژوهش حاضر این بود که نسخۀ فارسیِ مقیاس انگیزۀ کاهش وزن، خصوصیات روان‌سنجی مطلوبی دارد و ابزار معتبری برای استفاده در موقعیت‌های پژوهشی و بالینی است.

پیمان مام‌شریفی، فرامرز سهرابی، هانیه رضائی فر، هانیه روزبهانی، نازنین اسدی، سارا شعبانیان اول خانسری، زهرا روشن قیاس،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی سلامت روان بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگی‌های شخصیتی بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیۀ اعضای هلال‌احمر هفت استان (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، گیلان، کرمان و هرمزگان) بودند که از میان آن‌ها 218 نفر با روش تمام شماری به‌عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه‌گیری شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی (SSQ)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه سلامت روانی (SCL-25) بودند. سپس داده‌های حاصل با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام تجزیه‌وتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی با سلامت روان رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین بین بعد شخصیتی روان رنجور خویی با سلامت روان رابطۀ مثبت معناداری وجود داشت (نکته: نمرات بالا در پرسشنامه سلامت روان حاکی از پایین بودن سلامت روانی است). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام نشان داد که حمایت اجتماعی و بعد شخصیتی روان رنجور خویی توانستند 20 درصد از واریانس متغیر سلامت روان را تبیین و آن را پیش‌بینی کنند. بر اساس نتایج پژوهش می‌توان گفت که متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگی‌های شخصیتی می‌توانند نقش مهمی در ارتقا سلامت روان در افراد داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامه‌های ارتقا سلامت روان باید مدنظر قرار گیرد.


سپیده فرج پور نیری، میکائیل بخشش بروجنی، مجید محمودعلیلو،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده

امروزه اینترنت به یکی از ملزومات زندگی دانشجویان تبدیل‌شده است و اعتیاد به آن مسبب مشکلات عدیده‌ای است. هدف پژوهش حاضر مدل‌یابی معادلات ساختاری صفات شخصیت مرزی و جامعه‌ستیز با اعتیاد به اینترنت و میانجی‌گری عدم تحمل پریشانی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن و مرد دانشگاه تبریز بودند. 260 نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند و پرسشنامه‌های شخصیت مرزی، صفات جامعه‌ستیز لوینسون، اعتیاد به اینترنت یانگ و تحمل پریشانی سیمون و گاهر را تکمیل کردند. در نهایت 240 پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که صفات شخصیت مرزی و جامعه‌ستیز تأثیر مستقیمی بر اعتیاد به اینترنت دارند و عدم تحمل پریشانی میانجی معنی‌داری برای این روابط بود. پیشنهاد می‌شود که در بررسی و مداخلات اعتیاد به اینترنت، به نقش تحمل پریشانی در افراد با صفات مرزی و جامعه‌ستیز نیز توجه شود.

سعید آریاپوران، سمیرا رضایی عزیزآبادی، یداله قاسمی پور،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده

مولتیپل اسکلروسیس(MS)، بیماری عصب‌شناختی پیشرونده است که بسیاری از افراد به‌ویژه زنان جوان به آن مبتلا هستند. بیماران مبتلا به(MS)،مشکلات روان‌شناختی را تجربه می‌کنند. پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار انجام شد. در این پژوهش علّی-مقایسه‌ای، جامعۀ آماری این پژوهش را 700 بیمار شهر کرمانشاه تشکیل دادند. از میان آنها 149 نفر به روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند. همچنین از میان افراد غیربیمار 149 نفر از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همگن شدند. داده‌ها با استفاده از مقیاس‌های بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و تنظیم هیجان جمع‌آوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری دوراهه نشان داد که بهزیستی معنوی و مولفه‌های آن (بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی)، بهزیستی اجتماعی و سه بعد آن (شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و انطباق اجتماعی) و بازارزیابی هیجان در بیماران MSMS پایین‌تر از غیربیماران بود. اما بین بازداری هیجان در دو گروه تفاوت وجود نداشت. براساس نتایج، بهبود بهزیستی اجتماعی و معنوی و افزایش تنظیم هیجان بیماران MSMS از طریق آموزش‌های مبتنی بر معنویت و بهزیستی اجتماعی و همچنین آموزش تنظیم هیجان پیشنهاد می‌شود.

سامان نونهال، شهرام محمدخانی، جعفر حسنی، مهدی اکبری،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی‏‌های روان‏سنجی نسخۀ فارسی پرسش‏نامۀ پرداختن به ارزش‌‏ها در افرادی بود که مشغول کاهش وزن یا حفظ وزنِ کاهش‌‏یافته بودند. در این پژوهش توصیفی، 420 نفر به شیوۀ نمونه‌‏گیری متوالی انتخاب شدند و به پرسش‏نامۀ پرداختن به ارزش‌‏ها و مقیاس شفقت‏ به خود پاسخ دادند. برای بررسی روایی پرسش‏نامه، از روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی) و روایی همگرا استفاده شد. پایایی پرسش‏نامه بر اساس همسانی درونی بررسی شد. تحلیل عاملی اکتشافیِ پرسش‏نامۀ پرداختن به ارزش‌‏ها دو عامل پیشرفت و ممانعت را آشکار ساخت، اما با مدل اصلی پرسش‏نامه، در سطح گویه، تفاوت داشت. ضرایب آلفای کرونباخِ عامل‌‏های آشکارشده در دامنۀ 73/0 تا 85/0 قرار داشت که حاکی از رضایت‏‌بخش بودن پایاییِ پرسش‏نامه بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از ساختار عاملیِ حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی حمایت کرد و شاخص‌‏های برازش حاکی از برازش خوبِ مدل بود. روایی همگرای پرسش‏نامه نیز مطلوب بود. نتایج این پژوهش نشان داد که نسخۀ فارسی پرسش‏نامۀ پرداختن به ارزش‏‌ها پایایی و رواییِ مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و ابزار خودسنجیِ مناسبی برای موقعیت‌‏های بالینی و پژوهشی است.

سارا قاسم زاده برکی، مهناز شاهقلیان قهفرخی،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده

استرس به عنوان یکی از اختلالات روانی، یکی از عوامل موثر در بروز اثرات منفی در دوران بارداری است که می­تواند منجر به پیامدهای نامطلوب  جسمی و روانی در زنان باردار شود. زنان باردار با شیوع بیماری کووید 19 به دلیل تجربه قرنطینه خانگی و ترس ابتلا به این بیماری و از دست دادن جنین دچار استرس و مشکلات سلامت روان بیشتری شده­اند که همین موضوع بر مشکلات زنان باردار افزوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر استرس ادارک شده زنان باردار در طول پاندمی کووید 19بود. این پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 30 مادر باردار بود که به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی  در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از پرسشنامه استرس ادارک شده کوهن(pss-14)  و مداخله پذیرش و تعهد(ACT) (هیز و همکاران، 2013). گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه­ای درمان پذیرش و تعهد به صورت آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکردند. تحلیل داده­ها با روش تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که درمان مبتی بر پذیرش و تعهد(ACT) به کاهش استرس ادارک شده در زنان باردار منجر شده است (05/. P). با توجه به اثربخشی درمان مبتی بر پذیرش و تعهد(ACT) می­توان گفت که  جهت ارتقای سطح سلامت روان زنان باردار و کاهش  استرس آنها در دوران پاندمی کووید 19 که منجر به آسیب جسمی و روانی به مادر و کودک می­شود، انجام چنین مداخلاتی ضروری و با اهمیت به نظر می­رسد.

احمد علی پور، مهناز علی اکبری دهکردی، الهام موسوی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

این مطالعه یک گزارش موردی است که با هدف بررسی اثربخشی برنامه چندوجهی مدیریت استرس LEARN در کاهش استرس ادراک شده و بهبود علائم سندروم روده تحریک‌‌پذیر (IBS) انجام شد. نمونه این مطالعه شامل دو نفر زن مبتلا به IBS شدید بود که به صورت نمونه‌‌گیری در دسترس از میان مراجعه‌‌کنندگان به مطب پزشک فوق تخصص گوارش در منطقه ظفر شهر تهران بر اساس معیارهای ورود- خروج انتخاب شدند. استرس ادراک شده و شدت علائم IBS قبل از مداخله، حین اجرا و سه ماه بعد از پایان جلسات به ترتیب با استفاده از مقیاس استرس ادراک شده (PSS) و مقیاس GISR مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل نتایج با استفاده از رسم نمودار و محاسبه شاخص بهبودی با استفاده از فرمول گفته شده که بیانگر اثربخشی برنامه LEARN در کاهش استرس ادراک شده و شدت علائم گوارشی IBS بود. همچنین این بهبودی در پیگیری سه ماهه پس از مداخله در دامنه‌‌ای از 50 تا 56 درصد حفظ شد. بنابراین براساس مدل زیستی- روانی- اجتماعی برنامه چند وجهی LEARN به واسطه مؤلفه‌‌های اثرگذار می‌‌تواند گزینه درمانی مناسبی برای بیماران مبتلا به IBS محسوب شود.

محمدسعید اعظمی، فرهاد طارمیان،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

آزار سایبری به عنوان آسیب رسانی ارادی و مکرری که از طریق رایانه، تلفن همراه و سایر وسایل الکترونیکی اعمال می‌‌شود، تعریف شده است. در این پژوهش به بررسی شیوع این پدیده و توصیف متغیرهای دموگرافیک افراد مرتبط با آن پرداخته شده است. 425 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم دبیرستان شهر کرمانشاه به صورت تصادفی خوشه‌‌ای مورد بررسی قرار گرفتند. از این بین 2/53 درصد مونث (226 نفر) و 8/46 درصد نیز مذکر بودند (199 نفر). در دو ماه گذشته شیوع آزارگری سایبری 7/7 درصد، آزاردیدگی سایبری 9/10 درصد، آزارگری-آزاردیدگی سایبری 4/31 درصد بوده و 0/50 درصد نیز با این پدیده درگیر نبوده‌‌اند. بررسی متغیرهای دموگرافیک نیز نشان داد 54 درصد پسران و 46 درصد دختران با آزار سایبری درگیر بوده‌‌اند، همچنین افراد مرتبط با آزار سایبری اعتقادات مذهبی خانوادگی ضعیف‌‌تر و رابطه با والدین بدتری را گزارش کردند، ساعات استفاده روزانه‌‌شان از اینترنت بیشتر بوده و بیشترین فعالیتی که در اینترنت دارند در شبکه‌‌های اجتماعی است. نتایج بررسی سایر متغیرهای دموگرافیک نیز در جداول ارائه شده است. شیوع آزارگری و آزاردیدگی سایبری در حد سایر کشورها بوده اما آزارگری-آزاردیدگی سایبری نسبت به نتایج اعلام شده در سایر دنیا شیوع بیشتری دارد. همچنین نتایج برخی متغیرهای دموگرافیک تفاوت‌‌های قابل ملاحظه‌‌ای را نشان داد که باید در آینده مورد پژوهش‌‌های بیشتری قرار بگیرند.

آقا سعید اکبری زردخانه، خانم بهاره السادات حیدریه زاده، آقا علی محمد زنگانه، آقا نادر منصورکیایی، آقا سیامک طهماسبی گرمتانی، آقا محسن جلالت دانش، آقا سیدعین اله طیموری،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

چکیده
با توجه به اهمیت شایان غربالگری سلامت روانشناختی دانش­آموزان و عدم وجود ابزار بومی مبتنی بر الگوی شایع آسیب­های روانشناختی دانش­آموزان کشور٬ هدف پژوهش حاضر تهیه نسخه کوتاه مقیاس الکترونیکی مقیاس مشکلات سلامت‌روان‌شناختی- فرم معلم برای دانش­آموزان متوسطه دوم بود. پژوهش حاضر از حیث هدف پژوهش کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها ازنوع پیمایشی-توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه دوم در سی­ویک استان کشور در سال 97- 1396 بود که در این نمونه در مجموع 3761 نفر حضور داشتند. یافته­ها: نتایج تحلیل آیتم نشان داد اکثر آیتم­ها شرایط لازم برای حضور در ابزار را دارا هستند. تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی نشان داد مدل هشت مولفه­ای با چهل آیتم می­تواند به عنوان مناسب­ترین ساختار عاملی مقیاس در نظر گرفته شود. ضرایب همبستگی عامل­ها بین 7/0 تا 94/0، ضرایب همبستگی نمره آیتم­ها با نمره کل پرسشنامه بین 63/0 تا 82/0 بود. همچنین ضرایب همبستگی عامل­های نسخه کوتاه با بلند بین 65/0 تا 97/0 بود. نتیجه­گیری: در مجموع می­توان گفت ویژگی­های روانسنجی حاصل حاکی از مناسب بودن فرم کوتاه پرسشنامه سلامت روانشناختی برای کاربست­های غربالگری در جامعه دانش­آموزان است.
آرزو ضاربی، فاطمه جعفری، سیمین حسینیان، عباس عبداللهی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی پرسشنامه سواد سلامت روان (MHLQ) دیاس، کامپوس، آلمیدا و پالها (2018) و بررسی ویژگی‌های روان سنجی آن بود. به این منظور، 346 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شاهرود در سال تحصیلی 98-99 از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به نسخه فارسی پرسشنامه سواد سلامت روان (2018) و پرسشنامه مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفه‌ای روان‌شناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج پایایی مرکب برای همه خرده مقیاس ها بیشتر از 5/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه می‌باشد. نسبت روایی محتوا بیشتر از 62/0 درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از 75/0 درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب پرسشنامه داشت. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که بار عاملی گویه‌ها بیشتر15/0 از است و تمام مسیرها از گویه‌ها به متغیر پنهان در سطح 05/0 معنادار بودند و پرسشنامه از روایی سازۀ مناسبی برخوردار است. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که پرسشنامه دارای ساختار عاملی شامل 4 خرده مقیاس است. بررسی روایی همزمان با محاسبه همبستگی این پرسشنامه با مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفه‌ای روان‌شناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002)، بیانگر رابطه مثبت بین نمرات پرسشنامه سواد سلامت روان با این پرسشنامه‌ها بود. نتایج، نشانگر آن است پرسشنامه سواد سلامت روان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در جامعه ایران است.

مژگان رضوانی شکیب، زهرا عبدخدائی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف توصیف و مقایسه تجربه زیسته میان‌‌سالان از پدیده کووید-19 و تجربه قرنطینه در پیک نخست و دوم بیماری صورت پذیرفت. این مطالعه از نوع کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی است. 10 شرکت‌‌کننده میان‌‌سال (41تا65 سال) به روش نمونه‌‌گیری هدفمند انتخاب شده و در طی دو پیک ابتلا به کرونا در کشور مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده‌‌ها با مصاحبه 7 نفر به اشباع رسید و برای اطمینان بیشتر مصاحبه‌‌ها تا 10 نفر ادامه یافت. داده‌‌های به دست آمده از مصاحبه‌‌ها به روش هفت مرحله‌‌ای کلایزی تحلیل شدند. پژوهش حاضر به 10 مضمون اصلی و 28 مضمون فرعی دست‌‌یافت. مضامین اصلی شامل، مواجهه اولیه، نگرانی‌‌ها، باورها و تفکرات، روش‌‌های رویارویی، نقش مذهب در برخورد با کرونا، روابط خانوادگی، دغدغه‌‌های وجودی برانگیخته شده در خلوت، آثار قرنطینه، رشد پساکرونا و تجربه ابتلای نزدیکان می‌‌گردد. به نظر می‌‌رسد در اولین پیک کرونا میان‌‌سالان اضطراب و نگرانی را تجربه کردند که با گذشت زمان با روی‌‌آوردن به مذهب، رعایت اصول بهداشتی و اجتناب رو به کاهش گذاشت. نکته قابل‌‌توجه پژوهش حاضر این است که میان‌‌سالان بیشتر از آن که در دو پیک کرونا رشد، تحول و تغییر را تجربه کنند، پذیرش نسبت به بحران و شرایط به وجود آمده را تجربه کرده‌‌اند. در واقع میان‌‌سالان تلاش می‌‌کنند خود را با محدودیت‌‌ها منطبق کنند و کمتر به فکر تغییر خود و سبک زندگی هستند.

شکوفه بخشی، محمد علی سپهوندی، سیمین غلامرضایی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

پسوریازیس یک بیماری التهابی مزمن پوستی است که با سطوح بالای استرس و تاثیر منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران همراه است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن­‌آگاهی بر کیفیت زندگی و استرس ادراک­‌شده در مبتلایان به پسوریازیس بود. پژوهش حاضر، نیمه‌­آزمایشی از نوع پیش­ آزمون، پس‌­آزمون همراه با گروه شاهد و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به پسوریازیس مراجعه­‌کننده به درمانگاه­‌ها و کلینیک­‌های تخصصی پوست شهرستان خرم‌­آباد بودند. ابتدا، بیماران بـا اسـتفاده از ملاک‌­های ورود و خروج غربال شدند، سپس 24 نفر با روش نمونه­‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی، در دو گروه آزمایشی و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری داده‌­ها مقیاس استرس ادراک­شده و شاخص کیفیت زندگی پوست بود. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه، مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن­‌آگاهی را دریافت کردند. داده­‌ها با روش­‌های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم­‌افزار SPSS (23) و آزمون­‌های تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و تک­متغیره (ANCOVA) تجزیه ‌و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش کاهش استرس بر اساس ذهن­‌آگاهی باعث می­شود کیفیت زندگی مبتلایان بهبود یابد و استرس ادراک­‌شده آنان کاهش پیدا کند؛ تاثیر درمان در مدت پیگیری ماندگار بود (001/0>p). بنابراین، روش کاهش استرس بر اساس ذهن­‌آگاهی، می­تواند به عنوان مداخله‌­ای موثر در راستای بهبود کیفیت زندگی و کاهش دادن استرس ادراک­‌شده برای مبتلایان به پسوریازیس به کار گرفته شود.

دکتر سمانه خزاعی، دکتر شکوه نوابی نژاد، دکتر ولی اله فرزاد، دکتر کیانوش زهراکار،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و پرخاشگری پنهان زناشویی، انجام گرفته است. مطالعه­ی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر را 320 زوج تشکیل دادند. روش نمونه‌گیری از نوع در دسترس بود. به منظور تجزیه و تحلیل روشهای آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته­‌های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد. بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که  احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) نقش میانجی معناداری داشت. بهطورکلی نتایج نشان داد سبک دلبستگی اضطرابی بر احساس شرم و گناه تأثیر بیشتری دارد. همچنین نتایج بیانگر نقش مؤثر سبکهای دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر کناره گیری عاطفی بود. احساس شرم با هر دو سازه پرخاشگری پنهان ارتباط مثبت معناداری داشت و احساس گناه فقط با خراب کردن وجهه اجتماعی رابطه معناداری داشت. نتایج بررسی نقش میانجی نیز حاکی از نقش معنادار احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه‌های پرخاشگری پنهان (کناره‌گیری عاطفی و خراب‌کردن وجهه اجتماعی) بود.

دکتر مهدیه رحمانیان، دکتر محمد اورکی، خانم فهیمه میرزاده اهری،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کاهش وسوسۀ مصرف سیگار بود. روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان سیگاری مراجعه کننده به خانه­های سلامت در منطقه 22 شهر تهران در بهار 1396 بود.30 نفر از این افراد، به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و افراد با گمارش تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای سنجش اضطراب از پرسشنامه اسپیلبرگر و وسوسۀ مصرف سیگار از پرسشنامه فاگرشتروم بهره برده شد. پس از انتخاب گروه آزمایش و گواه، مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه‌ای و یک جلسه در هفته اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس یک­راهه استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین نمره های پس آزمون گروه های آزمون و کنترل در اضطراب و وسوسه مصرف سیگار تفاوت معنادار وجود داشت (05/0P<)؛ به  طوریکه شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش اضطراب و وسوسه مصرف سیگار در گروه آزمایش گردید. در کل می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند باعث بهبود مولفه های روانشناختی موثر در ترک مصرف سیگار گردد.

آزاده صفارزاده، عباس رحیمی نژاد، هادی بهرامی احسان، اعظم نوفرستی، نازیلا شاه منصوری،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

ترس از مرگ موضوعی جهانی و در عین حال وابسته به فرهنگ است. پژوهش حاضر با هدف ساخت و رواسازی مقیاس «ترس‌های دنیای پس از مرگ» درنمونه ی ایرانی انجام شد. این پژوهش، مطالعهای ترکیبی (کیفی و کمی) از نوع اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی روش گردآوری داده‌ها، پس از مصاحبه‌ی بالینی ساختاریافته با 12 بیمار حاد قلبی سؤالات پرسشنامه استخراج شد. جامعه­‌ی آماری این پژوهش در بخش کمّی، افراد ساکن شهر تهران بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس به صورت برخط در پژوهش شرکت کردند و در مجموع 313 پرسشنامه (230 زن و 83 مرد) تکمیل شد. جهت گردآوری داده­‌ها افزون بر مقیاس ترس‌های دنیای پس از مرگ، از پرسشنامه­‌ی افسردگی بک (BDI-II، 1996) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (SES، 1965) برای ارزیابی روایی ملاکی استفاده شد. تحلیل داده­‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی، روش استخراج مؤلفه­‌های اصلی و تحلیل موازی انجام شد. در تحلیل عامل اکتشافی سه عامل استخراج شد که به ترتیب تحت عنوان عامل « ترس از مؤاخذه و عذاب قبر» ، «تنهایی و رهاشدگی» و «اشتیاق و اطمینان به خدا» نامگذاری شدند. برای تعیین پایایی پرسشنامه همسانی درونی زیرمقیاس‌ها محاسبه شد و دامنه‌ی آلفای کرونباخ بین 63/0 تا 88/0 قرار گرفت که حاکی از همسانی درونی مناسب مقیاس و مؤلفه‌های آن بود. مقیاس ترس­‌های دنیای پس از مرگ در نمونه‌ی ایرانی مسلمان پایایی و روایی مناسب دارد و می­‌تواند برای شناخت منشاء ترس بیماران قلبی عروقی و مداخلات کاهش اضطراب، همچنین مقایسه­‌های بین فرهنگی به کار رود.

بهزاد تقی پور، سیده فاطمه شریفی، فریبا عبدی، رقیه برزگران،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سرشت و منش و خود دل سوزی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی بود. این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اردبیل بود. .نمونه پژوهش 210 نفر بیمار مبتلا به درد اسکلتی عضلانی بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری داده­ ها از پرسشنامه خوددلسوزی ریس و همکاران (2011)، ابعاد سرشت و منش کلونینجر و همکاران (1994) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1989) استفاده شد. داده­ های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه تجزیه و  تحلیل شدند.نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خوددلسوزی (31%)، ابعاد سرشت (22%) و ابعاد منش (31%) از واریانس مشترک کیفیت زندگی را تبیین کردند.این یافته ها بیان میکند که دلسوزی به خود و ابعاد سرشت و منش نقش قابل ملاحظه ای در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی دارد. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه پیشگیری، آسیب شناسی و مقابله بالینی درد دارد.


خانم عارفه رنجبر، خانم مریم جان فدا،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و سبک‌های مقابله‌ای مادر در دوران همه گیری کرونا ویروس بر کیفیت زندگی کودکان 1 تا 6 ساله بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادرانی که کودکان 1 تا 6 ساله دارند، بود. که به‌صورت اینترنتی پرسشنامه‌ها را تکمیل نمودند. حجم نمونه شامل 325 نفر در نظر گرفته شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه طرح‌واره ناسازگار اولیه یانگ(YSQ- SF)، سبک‌های مقابله با استرس اندلر و پارکر  (CISS) و پرسشنامه کیفیت زندگی کودکان 1تا 6 سال (TAPQOL) بود. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌های پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته‌ها  نشان داد که طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و سبک‌های مقابله‌ای مادر می‌توانند 32 درصد از کیفیت زندگی کودکان را در بحران کرونا تبیین کنند. همچنین نتایج ضرایب رگرسیون نشان داد که طرح‌واره‌های ناسازگارِ محرومیت هیجانی، رهاشدگی، انزوای اجتماعی، نقص/شرم، وابستگی، آسیب‌پذیری در برابر بیماری، گرفتار/ خویشتن تحول نیافته و معیارهای سرسختانه مادر پیش‌بینی کننده کیفیت زندگی کودک در دوران همه گیری کرونا ویروس می‌باشد. بنابراین پرداختن به وضعیت طرح‌واره‌های مادر و سبک‌های مقابله‌ای که به کار می‌گیرد در جهت بالا بردن کیفیت زندگی کودکان بسیار مؤثر است.

حنانه پناهی پور، ناهید حسینی نژاد، مه سیما پورشهریاری،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

یکی از اختلالات شایع در دوران کودکی نقص توجه و بیش فعالی و تاثیرات متقابل آن با رفتارهای والدین است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک بر کاهش خشونت کلامی و غیر کلامی مادران و  علائم نقص توجه و بیش فعالی در کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کودکان پیش دبستانی با علائم نقص توجه و بیش فعالی و مادران آنها در شهر تهران در سال 98 بود. تعداد 20 نفر از این کودکان و مادران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) همتاسازی شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس کانرز والدین (گویت و همکاران، 1978) و پرسشنامه غربال رفتارهای والد (فاکس، 1994) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل MANCOVA در نسخه 22 SPSS نشان داد که نمرات خشونت کلامی و غیر کلامی مادران و نیز علائم نقص توجه کودکان در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافت (001/0> p) درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک اثر معناداری بر کاهش خشونت کلامی و غیر کلامی مادران و علائم نقص توجه و بیش فعالی داشت و می توان نتیجه گرفت که این درمان می تواند شدت علائم نقص توجه و بیش فعالی کودکان و خشونت کلامی و غیر کلامی مادران این کودکان را کاهش دهد.

خانم سارا اسفندیاری گرکرودی، دکتر عباس ابوالقاسمی، دکتر سید موسی کافی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

علی رغم مطالعات صورت گرفته، در زمینه راهبردهای کنترل فکر، زندگی ارزشمند و حساسیت به طرد مبتنی بر ظاهر در افراد با اختلال بدریخت انگاری بدن ابهامات و چالش هایی وجود دارد. هدف از این پژوهش مقایسه راهبردهای کنترل فکر، زندگی ارزشمند و حساسیت به طرد مبتنی بر ظاهر در دانشجویان با و بدون اختلال بدریخت انگاری بدن بود. در این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای، جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1400- 1399 بودند. نمونه پژوهش 110 نفر با اختلال بدریخت انگاری بدن و 163 نفر بدون اختلال بدریخت انگاری بدن بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه کنترل فکر ولز و دیویس(1994)، پرسشنامه زندگی ارزشمند ویلسون و همکاران (2010) و مقیاس حساسیت به طرد مبتنی بر ظاهر پارک(2007) و تحلیل آن ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری انجام گرفت. نتایج نشان داد که در دانشجویان با اختلال بدریخت انگاری بدن، راهبردهای کنترل فکر و حساسیت به طرد مبتنی بر ظاهر به طور معناداری بیشتر و زندگی ارزشمند به طور معناداری کم تر است(p0.01). دانشجویان با اختلال بدریخت انگاری بدن در زمینه راهبردهای کنترل فکر؛ راهبردهای نگرانی، تنبیه و کنترل اجتماعی به میزان بیشتر و راهبرد پرت کردن حواس و ارزیابی مجدد را کمتر بکار می برند و در زمینه زندگی ارزشمند، اهمیت و پیگیری حوزه های زندگی ارزشمند در آن ها پایین تر است(p<0.01). این یافته ها تلویحات مهمی برای زمینه های آسیب شناسی، پیشگیری و درمانی این اختلال دارد.
دکتر جعفر شعبانی، دکتر علیرضا قربانی، خانم صدیقه میر،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

هدف: مقاله با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی و سلامت اجتماعی انجام شده است. روش: تحقیق کمی-کاربردی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهر بندرانزلی است که به صورت تصادفی در دوگروه 20 نفره کنترل و آزمایش جاگماری شدند. برای ابزار جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2008)، سلامت اجتماعی کییز و شاپیرو(2004) و همچنین از پروتکل آموزش ذهن آگاهی هم به عنوان متغیر مداخله ای پژوهش استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره با استفاده  از نرم افزار اس پی اس اس بهره گرفته شده است. یافته: تحقیق نشان داد که همانا آموزش ذهن آگاهی بر سرزندگی  تحصیلی و سلامت اجتماعی موثراست. نتیجه: آموزش ذهن آگاهی می تواند موجب ارتقای سلامت اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر گردد.
 

صفحه 6 از 7     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb