25 نتیجه برای فراهانی
محمد نقی فراهانی، فرهاد جوکار،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده
هدف این تحقیق فراهم آوردن نیمرخ شخصیتی پرسشنامه گردون (پنج عامل شخصیت بزرگ ایرانی ساخته شده توسط فراهانی، 1388) روی سه گروه بزرگ شغلی، کارگری، معلمی و پرستاری بوده است. بدین منظور از سه گروه شغلی مذکور 506 نفر به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه شخصیتی گردون روی آنها اجرا گردید. نتایج نشان داد که در عوامل گشودگی، وجدان، نرم خویی و روان رنجور خویی تفاوت معنی داری بین سه گروه شغلی وجود ندارد ولی در عامل برون گرایی بین این سه گروه شغلی با توجه به جنسیت آنها تفاوت وجود دارد. معلمان زن و پرستاران مرد برونگرا تر و کارگران از این لحاظ بین گروه معلمی و پرستاری قرار دارند. از لحاظ جنسیتی بین سه گروه شغلی تفاوت معنی داری در بعد نرم خویی وجود دارد به طوری که زنان در مقایسه با مردان نرم خوتر بوده اند. نتایج در پرتو مطالعات پیشین تفاوت هایی را نشان داده که مورد بحث قرار گرفته است.
مریم فولادوند، حجت الله فراهانی، فریبرز باقری، مهسا فولادوند،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان رفتاری - شناختی در درمان نوجوانان مبتلا به چاقی است. این مطالعه در یک کار آزمایی آزمایشی تک آزمودنی از نوع طرح خط پایه ی چند گانه فرایند درمان، در دو فاز کاهش و ابقای وزن، بر روی چهار بیمار دختر دبیرستانی چاق انجام شد. در ابتدای شروع جلسات درمانی از ابزاری چون چک لیست ارزیابی و پرسشنامه اختلالات خوردن استفاده شد. در این مطالعه در ابتدای هر جلسه درمان، وزن کشی بیماران انجام می شد. داده ها به کمک تحلیل دیداری، رسم نمودار و محاسبه میزان بهبودی و اثر ارایه گردید. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری چاقی در کاهش وابقای وزن بیماران نوجوان مبتلا به چاقی مؤثر بوده است.
مریم صدرالسادات زاده، محمدنقی فراهانی، علیرضا کیامنش، ولیاله رمضانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان تأثیر جراحی زیبایی بینی بر عزت نفس و تصویر بدنی در دختران بود. برای این منظور تعداد 22 داوطلب متقاضی جراحی زیبایی بینی و 22 نفر به عنوان گروه کنترل با روش نمونهگیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامههای چند بعدی رابطهی خود و بدن و عزت نفس روزنبرگ پاسخ دادند. متقاضیان جراحی زیبایی بینی و گروه کنترل در دو نوبت به پرسشنامهها پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، دو متغیر عزت نفس و تصویر بدنی قبل و بعد از عمل جراحی زیبایی بینی تفاوت معناداری نشان ندادند. همچنین نتایج نشان داد بین عزت نفس و تصویر بدنی رابطهی معناداری وجود ندارد، ولی در یکی از خرده مقیاسها (رضایت از قسمتهای بدن) با عزت نفس همبستگی وجود دارد.
سهیلا حسینی، محمدنقی فراهانی، بتول رشیدی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش و سهم استرس ناباروری، روشهای مقابله با استرس، صفات شخصیت و حمایت اجتماعی، بر سازگاری زناشویی زنان نابارور انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات علی پس از وقوع بود. نمونهی پژوهش از بین 201 نفر زن نابارور که برای درمان به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (عج)، واقع در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره)، مراجعه میکردند، به صورت در دسترس انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات عبارت بود از؛ سیاههی استرس ناباروری، مقیاس سازگاری زوجی اصلاح شده، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، نسخهی کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای استرسزا، و پرسشنامهی شخصیت پنج عاملی گردون. دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در بین متغیرهای مورد بررسی، به ترتیب نگرانیهای ارتباطی، دیگران مهم، برونگرایی، روش مقابلهی هیجانی، نیاز به والد بودن و نگرانیهای جنسی، پیشبینی کنندههای مناسب سازگاری زناشویی هستند. نتایج این پژوهش بر اهمیت عوامل روانی- اجتماعی مؤثر بر سازگاری زناشویی تأکید کردهاست.
پوران صورتی، محمد نقی فراهانی، علیرضا مرادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی نقش میانجیگر مدیریت رفتار مالی در رابطه ی بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی انجام شد. از اینرو نمونه ای به حجم 479 نفر از کارمندان دانشگاه های واقع در استان گیلان بعد از انتخاب به روش نمونه گیری خوشه ای، پرسشنامه های پنج بزرگ ایرانی (گردون)، مدیریت رفتار مالی و بهزیستی ذهنی را تکمیل نمودند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد، صفات شخصیت در کل 14درصد از واریانس مدیریت رفتار مالی و آن دو با هم (صفات شخصیت و مدیریت رفتار مالی) 32% از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد که از یک سو ضرایب مسیر سه عامل روانرنجورخویی/ ثبات هیجانی، برونگرایی/ شادخویی و وجدان/ فروتنی با بهزیستی ذهنی و در سوی دیگر ضرایب مسیر سه عامل وجدان/ فروتنی، گشودگی/ شایستگی و نرم خویی/ ملاحظه کار با مدیریت رفتار مالی معنادار است. در نهایت نتایج تحلیل نشان داد ضریب مسیر بین مدیریت رفتار مالی و بهزیستی ذهنی معنادار است و مدیریت رفتار مالی رابطه ی بین سه عامل وجدان/ فروتنی، گشودگی/ شایستگی و نرم خویی/ ملاحظه کار و بهزیستی ذهنی را میانجیگری می کند. در کل نتایج پژوهش حاضر نشان داد مدیریت رفتار مالی نقش معناداری در پیشبینی بهزیستی ذهنی ایفا می کند و با توجه به نقش میانجیگر مدیریت رفتار مالی در رابطه ی بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی میتوان نتیجه گرفت، احتمالاً با آموزش مهارت های مدیریت رفتار مالی به افراد، میتوان تأثیر مثبت صفات شخصیت بر بهزیستی ذهنی را افزایش و تأثیر منفی آن را کاهش داد.
امید شکری، محمدنقی فراهانی، رضا کرمی نوری، علیرضا مرادی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
مطالعهی حاضر با هدف مقایسهی بینفرهنگی ساختارـ محور روابط درونگروهی وقایع منفی زندگی، استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی در دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. 205 دانشجو (100 ایرانی و 105 سوئدی) به مقیاس وقایع منفی زندگی، پرسشنامهی استرس تحصیلی، برنامهی عاطفهی مثبت و منفی و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ دادند. تحلیل روابط وقایع منفی زندگی، استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی در دانشجویان ایرانی و سوئدی با استفاده از چند طرح تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی انجام شد. نتایج طرحهای تحلیل رگرسیون نشان داد در حالیکه تفاوت بین دانشجویان ایرانی و سوئدی از نظر روابط ساختار ـ محور وقایع منفی زندگی، استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی از نظر آماری معنادار نبود، اما، نتایج مقایسههای درونگروهی نشان داد که در بین دانشجویان ایرانی در مقایسه با دانشجویان سوئدی، وقایع منفی زندگی در پیشبینی استرس تحصیلی و مؤلفههای شناختی و هیجانی بهزیستی ذهنی، و استرس تحصیلی در پیشبینی بهزیستی ذهنی از توان نسبی بالاتری برخوردار بودند. نتایج پژوهش حاضر در پیشبینی بهزیستی ذهنی، بر تشابه ویژگیهای کارکردی وقایع منفی زندگی و استرس تحصیلی دانشجویان ایرانی و سوئدی تأکید میکند.
مریم بابایی فرد، محمد نقی فراهانی، هادی هاشمی رزینی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عاملها و قلمروهای مدل پنج عامل بزرگ شخصیت درافراد دارای صفت مرزی و صفت اسکیزوتایپال بود.
تعداد 190 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی به روش تصادفی خوشهای انتخاب و سه پرسشنامهی پنج عامل شخصیت، پرسشنامه
اختلال شخصیت مرزی و نسخهی کوتاه پرسشنامهی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را تکمیل کردند. شرکتکنندگان بر اساس
نقطه برش پرسشنامهها به 4 گروه دارای صفت مرزی بالا، صفت مرزی پایین، صفت اسکیزوتایپال بالا و صفت اسکیزوتایپال پایین تقسیمبندی شدند. همچنین بعد از مشخص شدن نتایج طبقه بندی تابع تشخیص برای دو گروه مرزی و اسکیزوتایپال، افرادی که در تابع، مرزی واقعی و اسکیزوتایپال واقعی تشخیص داده شدند ، به 2 گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف تقسیم بند ی شدند. داده ها با استفاده از روش آنالیز تشخیصی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هم عاملها و هم قلمروهای مدل پنج عامل در صفت مرزی از غیر مرزی، صفت اسکیزوتایپال از غیر اسکیزوتایپال و صفت
مرزی از اسکیزوتایپال نقش تشخیصدهنده داشتند. در سطح عاملها، گشودگی به تجربه و برونگرایی و در سطح قلمروها جمعگرایی، نظم و ترتیب، آرامش و سازماندهی به ترتیب بهترین عوامل متمایزکنندهی دو گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف بودند.
محمد نقی فراهانی، رضا کُرمی نوری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
اگرچه در ادبیات تحقیق، مفهوم سلامت و بیماری خیلـی وابسـته بـه یکدیگر در نظر گرفته شده است، به نظر میرسد برای تمایز آنها نیـاز به شاخصهایی داریم که هم ویژگیهـای مشـترک فرهنگـی و هـم تمایزهای فرهنگی را برتاباند. در این مقالـه سـعی مـی شـود توصـیف جدیدی ازطبقهبندی سـلامتی و بیمـاری روانـی ارائـه شـود و نقـش عواطف مختلف در تمایز سلامت از بیماری در فرهنـگ جمـع گـرای ایران با فرهنگ فردگرای سوئد بررسی شود. از دو گـروه دانشـجویان ایرانی (296 نفر) و سوئدی (310 نفر) نمونهگیری انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد سلامت روان در جامعه ایرانی با عواطف تعادلی رابطه دارد، درحالیکه در نمونهی سوئدی بیشتر با عواطف مثبت رابطه دارد. به نظر میرسد در تیپ شناسی افراد سالم و بیمـار، چهـار گـروه شکفته، پژمرده، آشفته و مشـکل داروجـود دارنـد و عواطـف مثبـت و تعادلی میتوانند این گروهها را از هم متمایز کنند.
محمد نقی فراهانی، حمید خانی پور،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره دهم، شماره چهارم، زمستان 1395 )
چکیده
مدلِ مقابلۀ همخوان با منبع، یکی از مدلهای مقابله با استرس است که در انتخاب سبکهای مقابلهای، بر نقش طرحوارههای فرهنگی و همینطور چندگانگی الگوهای مورد استفاده برای مقابله با استرس، تاکید دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی ساختار عاملی پرسشنامۀ «طرحوارههای مقابله با استرس» است که براساس مدل مقابلۀ همخوان با منبع، ساخته شده است. در این پژوهش ۱۰۴۶ نفر از دانشجویان ایرانی که به زبانهای فارسی، کردی، ترکی، لری و گیلکی سخن میگفتند به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند. برای بررسی ویژگیهای روانسنجی از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملیِ تأییدی استفاده شد. یافتهها نشان دادهاند، مدل ششعاملی هم در تحلیل اکتشافی و هم تأییدی، بهترین برازش را با دادهها داشته است که در کل 38 % از واریانس نمرهها را تبیین کردند. طرحوارههای مقابلۀ مذهبی، موقعیتی، انفعال هیجانی، پذیرش ، حمایت اجتماعی و ابراز هیجانی فعال به ترتیب بر روی سؤالهای بیشتری، بارعاملی نشان دادند. ضرایب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) برای این شش خردهمقیاس در دامنهای بین ۶۵ /۰ تا ۸۴ /۰ به دست آمد. به نظر میرسد در فرهنگ ایرانی طرحواره های موقعیتی، مذهبی، انفعال هیجانی، حمایت اجتماعی، پذیرش و ابراز هیجانی فعال برای مقابله با استرس پرکاربردتر و دسترس پذیرتر از طرحواره های اصلاح خود، معنایابی و کاهش تنش هستند. این الگو تا حدودی با پیش بینی های مدل مقابله همخوان با منبع مطابقت دارد.
خدیجه علوی، محمد علی اصغری مقدم، عباس رحیمی نژاد، حجت اله فراهانی،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره یازدهم، شماره اول، بهار 1396 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر، بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ دوسوگرایی در ابراز هیجان بود. بدین منظور، فرآیند ترجمه و ترجمه معکوس برای تهیه نسخه فارسی پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان انجام شد. از 521 نفر دانشجویان سه دانشگاه در تهران در سال تحصیلی 95-94 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامۀ دوسوگرایی در ابراز هیجان، به همراه پرسشنامههای افسردگی بک و هراس اجتماعی پاسخ دادند. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و اعتبار همگرا استفاده شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه از روشهای آلفای کرونباخ، پایایی دونیمه سازی، و ضریب پایایی بازآزمایی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامۀ دوسوگرایی در ابراز هیجان، حاکی از وجود دو عامل دوسوگرایی در ابراز هیجانهای مثبت و دوسوگرایی در ابراز هیجانهای منفی بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مؤید ساختار به دست آمده در تحلیل عاملی اکتشافی بود و با مدل اصلی پیشنهاد داده شده پرسشنامه تفاوت داشت. ضرایب آلفای کرونباخِ کل پرسشنامه و عاملهای تشکیل دهنده آن در دامنه 77/0 تا 86/0 و ضرایب اسپیرمن- بروان در دامنه 77/0 تا 88/0 بود. همچنین ضرایب پایایی بازآزمایی در دامنه 72/0 تا 79/0 به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان داد این پرسشنامه از ویژگی های روانسنجی مناسبی در جامعه ایرانی برخوردار است.
سمیه علی نسب، مهناز شاهقلیان، محمد نقی فراهانی،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره یازدهم، شماره اول، بهار 1396 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین ابعاد شخصیت برونگرایی/ نورزگرایی و بهزیستی ذهنی با توجه به نقش واسطهای ذهنآگاهی بود. در یک مطالعۀ همبستگی، تعداد 152نفر (61پسر، 91دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامۀ تجدید نظر شدۀ شخصیت آیزنک و مقیاس ذهنآگاهی رگه پاسخ دادند. برای ارزیابی بهزیستی ذهنی با توجه به تعریف آن، از دو مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفۀ مثبت و عاطفه منفی استفاده شد.یافتهها نشان داد برونگرایی با بهزیستی ذهنی و ذهنآگاهی، رابطۀ مثبت و نورزگرایی با بهزیستی ذهنی و ذهنآگاهی، رابطۀ منفی دارد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد ذهنآگاهی دارای نقش میانجی در رابطۀ بین برونگرایی و عاطفۀ مثبت است. همچنین ذهنآگاهی در رابطۀ بین نورزگرایی و عاطفۀ منفی و در رابطۀ بین نورزگرایی و رضایت از زندگی به عنوان واسطه عمل کرده است. سازۀ ذهنآگاهی میتواند تبیینکنندۀ رابطۀ تفاوتهای فردی در حوزۀ شخصیت با سلامت روانی باشد.
نرگس جلالی فراهانی، احمد علی پور،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1396، دوره 11، شماره 3 1396 )
چکیده
هدف ازاین پژوهش بررسی پایایی و اعتبار پرسشنامه نگرش افراد نسبت به کمک طلبی پزشکی بود. روش پژوهش حاضر هنجاریابی از نوع آزمونسازی و بر این اساس روش مورد استفاده توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور تهران جنوب که در 1395 مشغول به تحصیل میباشند، تشکیل دادند که تعداد آنها 1100 نفر بود. جامعه مذکور نمونه ای به تعداد 220 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها روشهای آماری آلفایکرونباخ، دو نیمسازی آزمون جهت بررسی پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی و تایید و ضریب همبستگی جهت بررسی روایی پرسشنامه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد مقدار آلفای کرونباخ 0/85 و باز آزمایی 0/85 و دونیمه کردن آزمون 75 /0 بهدستآمده که میتوان بیان کرد پرسشنامه از پایایی قابلقبولی برخوردار است. در بررسی روایی پرسشنامه از دو روش روایی سازه و روایی همزمان استفاده شد. با توجه به درصد تبیین بالای که مقیاس از واریانس میتوان گفت پرسشنامه اعتبار مناسبی برخوردار است. در ادامه نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد این عوامل بهدستآمده با مؤلفههای خود مدل معناداری را میسازند و از بارهای عاملی قابلقبولی برخوردارند. در پژوهش حاضر علاوه بر روایی سازه از روایی همزمان نیز استفاده شد که در آن همبستگی بین نگرش افراد نسبت به کمک طلبی پزشکی و رفتار کمک طلبی موردبررسی قرار گرفت که نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان دهند رابطه معنادار مثبت بین نگرش افراد نسبت به کمک طلبی پزشکی و رفتار کمک طلبی بود.
خدیجه علوی، محمدعلی اصغری مقدم، عباس رحیمی نژاد، حجت اله فراهانی،
دوره 12، شماره 1 - ( دوره دوازدهم، شماره اول 1397 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل آسیبشناسی لینچ، اثر تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمالگرایی والدین با میانجیگری بیشکنترلگری و پیوند اجتماعی، در رابطه با افسردگی بود. اعضای نمونه را 521 نفر از دانشجویان سه دانشگاه در تهران تشکیل میدهند که به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل مقیاس طبع منفی فهرست شخصیت سازگار و ناسازگار، مقیاس تجربهی زمانی لذّت، خردهمقیاسهای کمالگرایی ناسازگارانه، مقیاس کمالگرایی چندبعدی فراست، پرسشنامهی دوسوگرایی در ابراز هیجان، مقیاس نیاز شخصی به ساختار، پرسشنامهی مشکلات بینفردی، مقیاس امنیت و لذّت اجتماعی و پرسشنامهی افسردگی بک بود. یافتههای مطالعه، حکایت از برازش خوب مدل یادشده داشت. تحلیل بوت استرپ نیز نقش واسطهای بیشکنترلگری و پیوند اجتماعی را تأیید کرد. بر این اساس تعامل حساسیت به تهدید، حساسیت به پاداش و کمالگرایی والدین منجر به ایجاد سبک مقابلهای بیشکنترلگرانه میشود؛ بیشکنترلگری نیز بهنوبهی خود به اختلال در پیوند اجتماعی میانجامد و از این طریق به افسردگی منجر میشود. بر این اساس، یافتههای مطالعهی حاضر از مدل لینچ در رابطه با آسیبشناسی افسردگی حمایت میکند.
محمد نقی فراهانی، حمید خانی پور،
دوره 12، شماره 3 - ( دوره دوازدهم، شماره سوم 1397 )
چکیده
فرهنگ به صورت های مختلفی روی پدیده های روانشناختی اثرگذار است. در این مقاله، ابتدا چهارچوبی کلی برای بررسی رابطه فرهنگ و شخصیت ارائه شده است، سپس گزارش چهار مطالعه بین فرهنگی در این چهارچوب ارائه شده است. به نظر می رسد فرهنگ ایرانی روی طبقه بندی صفات شخصیت و فرایندهای روانشناختی موثر در مقابله با استرس و سلامت روانی اثرگذار است. رابطه عواطف مثبت و منفی با سلامت روانی در فرهنگ ایرانی با فرهنگ سوئدی متفاوت است. در فرهنگ ایرانی، عواطف مثبت و منفی به یک میزان روی سلامت روانی اثرگذارند؛ ولی در فرهنگ سوئدی عواطف مثبت نقش بیشتری روی سلامت روانی دارد. دانشجویان ایرانی برای مقابله با استرس بیشتر از فرایندهای اولیه و دانشجویان سوئدی از فرایندهای ثانویه استفاده میکنند ولی استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی کمتر از دانشجویان سوئدی است. میتوان نتیجه گیری کرد که ویژگی های شخصیتی، تجربه استرس و مقابله با استرس در دو فرهنگ ایران و سوئد به رغم شباهت کلی، یک سری تفاوت ها نیز دارد. از این روی سیاست گذاری ها در سطح عمومی و تدوین برنامه های تغییر رفتار در سطح هر کشور باید متاثر از شباهت ها و تفاوت های فرهنگی باشد
محمد نقی فراهانی،
دوره 14، شماره 1 - ( دوره چهاردهم، شماره اول (ویژه نامه کووید 19 و سلامت روانی) 1399 )
چکیده
شیوع ویروس کوید ۱۹ در اواخر سال ۲۰۱۹ و تداوم آن در سال میلادی۲۰۲۰تمامی ۸ میلیارد جامعه انسانی و تمامی سیستم های حکومتی و تمامی نظام های سلامت را تحت تاثیر قرار داد. بیشترین تاثیر و خسارت را این انسان ها اعم از کودک و جوان و بزرگسال و پیر و کهنسال و زن و مرد و هر نژاد و قومیت و فرهنگی را تحت الشعاع خود قرار داده است. با توجه به ماهیت و اثرات گسترده کرونا بر وضعیت روانشناختی ، ایجاد ترس مرضی از کرونا (کرونافوبیا) مطرح شده و در برخی کشورها این ترس، حتی به شکلی تعمیمیافته و اغراق آمیز، به صورت ترسی فراگیر مطرح شده است. نگرش ها و باور ها و ارزش های انسان ها می تواند در شکل گیری این ترس فردی و همگانی تعیین کننده باشد. نگرش ها، ارزشیابی است که افراد از موضوعات مختلفی که با آن روبرو می شوند شکل می گیرند و میتواند از طریق شناخت، هیجان و رفتار تولید شوند. نگرش ها در طول زمان و یک فرایند تحولی شکل میگیرند و تبدیل به باور ها و ارزشها میشوند و وقتی شکل گرفتند تغییر آنها به سادگی امکان پذیر نمیباشد. از طرفی نگرش ها و باور های شخصی افراد پیوستگی دایمی با نگرش ها و باور های فرهنگی داشته و شاید در یک حالت حداکثری می توان فرض کرد که باور های شخصی بدون باور های فرهنگی نمی توانند مدت زیادی دوام و قوام پیدا کنند. بنابراین می توان انتظار داشت که ویروس جدید با توحه به همه گیری و قوام آن اگر تداوم یابد، می تواند باور ها و نگرش های جدیدی را ایجاد کنند که شکل دهنده ی راهنمای رفتار های ما در سال های پیش روی باشند. این مقاله در صدد است تا مواجه نگرش ها و باورها در استرس کرونا را در یک مدل نظری (مدل موس، ۲۰۰۶) که ضمن لحاظ کردن باور ها و نگرش ها ی شخصی و همچنین نگرش ها و باور های فرهنگی را در شکل گیری رفتار های متفاوت را در شرایط استرس بررسی کرده و در نهایت نتیجه گیری می نماید که ما بایستی انتظار شکلگیری نگرش ها و باور های جدیدی باشیم که می تواند در شرایط بعد از کرونا در سایر زمینهها تسری یابد.
خانم مهنوش کامران وند، دکتر فاطمه دهقانی آرانی، دکتر رضا رستمی، دکتر خسرو صادق نیّت، دکتر حجت الله فراهانی،
دوره 15، شماره 3 - ( دوره پانزده، شماره سوم، پاییز 1400 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه باورهای مرتبط با استرس و الگوی کمی امواج مغزی با ابعاد رشد پس از آسیب در افراد بستری شده به علت بیماری کووید-19 بود. رشد پس از آسیب، تجربه ذهنی تغییرات روانشناختی مثبت است که توسط فرد و در اثر مقابله با موقعیتهای چالش برانگیز ایجاد میشود. در این پژوهش 66 نفر از افراد مبتلا به کووید-19 که در بیمارستان بهارلو تهران به عنوان تجربهی واقعهای استرسزا بستری شده بودند، به صورت در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای باورهای مرتبط با استرس و رشد پس از آسیب را تکمیل کردند و امواج مغزی آنها در حالت استراحت ثبت گردید. نتایج نشان داد که مؤلفههای مغزی نسبت به باورهای مرتبط با استرس، پیش بینی کننده مناسب تری برای مؤلفههای رشد پس از آسیب هستند. با توجه به نتایج میتوان گفت ابزارهای عینی تر مثل EEG قدرت پیش بینی کننده خوبی در موارد پیچیده روانشناختی و چند بعدی همچون رشد پس از آسیب را دارند. |
فاطمه عباسی طهرانی، دکتر محمد نقی فراهانی، دکتر مهناز شاهقلیان قهفرخی، دکتر بلال ایزانلو،
دوره 16، شماره 2 - ( دوره شانزده، شماره دوم ، تابستان 1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ساخت و معرفی بستهی مداخلات آموزشی خودمدیریتی درد مزمن و ارزیابی اثرات آن بر بهبود خودمدیریتی درد، مهارتهای ذهنآگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی طرحریزی شد. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی مراجعهکننده به بیمارستانهای شهر تهران در حدفاصل تیرماه 1399 تا دیماه 1400 بود. از این میان، 22 نفر (دو گروه 11 نفره) از افراد واجد شرایط با روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و طی یک طرح شبهآزمایشی (پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری) بررسی شدند. اعضای گروه آزمایش طی دو ماه تحت 8 جلسهی مداخلهای برخط 60 دقیقهای قرار گرفتند و طی سه جلسهی 80 دقیقهای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) با استفاده از پرسشنامههای درجهبندی شدت درد مزمن، خودمدیریتی درد، مهارتهای پنجوجهی ذهنآگاهی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان به صورت برخط مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون تجزیهوتحلیل کوواریانس چندمتغیره و مقایسههای تکمتغیره در بستر آن تجزیهوتحلیل گردیدند. منطبق بر نتایج، اثرات کلی مداخلات خودمدیریتی معنادار بود (05/0<p). همچنین مداخلات تأثیرات معناداری در بهبود توانمندی خودمدیریتی درد، افزایش بهکارگیری مهارتهای ذهنآگاهی و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشان دادند (05/0>p)، اما اثرات معناداری بر کاهش باورهای فراشناختی ناکارآمد نداشتند (05/0<p). با عنایت به شواهد حاصل از این مطالعه مؤلفین بر این باورند که استفاده از مداخلات خودمدیریتی درد مزمن برای افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلنی-عضلانی دارای منافع بالینی قابلتوجهی است و لذا استفاده از آن را به متصدیان حوزهی سلامت توصیه میکنند.
- مسعود تقدسی، - محمد نقی فراهانی، - مرتضی منطقی،
دوره 16، شماره 3 - ( دوره هفدهم،شماره سوم،پاییز 1401 )
چکیده
فروپاشی رابطه زوجی، آسیبهای زیادی برای هر یک از زوجها و افراد نزدیک به آنها دارد؛ بنابراین پژوهش در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در فروپاشی رابطه زوجی رسمی و شرعی، در ایران است. به این منظور، روش پژوهش کیفی استراوس و کوربین، به کار گرفته شد. تعداد 10 متخصص و 12 فرد باتجربه طلاق مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای جلوگیری از سوگیری جنسیتی شرکتکنندگان از لحاظ جنسیت کنترل شدند. مصاحبهها ابتدا با افراد متخصص رابطه زوجی انجام و دادههای مستخرج از این مصاحبهها پس از تجزیهوتحلیل، مصاحبه نیمهساختاریافتهای را، جهت مصاحبه با افراد منتخب از گروه هدف، شکل داد. دادههای جمعآوریشده، 3 مقوله اصلی، عوامل برون زوجی، درون زوجی و فردی را مشخص کردند. تفاوتهای فرهنگی، مذهب، فضایمجازی و رسانه، تعاملات اجتماعی، بسترسازی اجتماعی نامناسب، عوامل اقتصادی، تعامل مخرب بین زوج و خانواده، اثرگذاری منفی خانواده، مداخله نابجا، عدم حمایت از عوامل برون زوجی؛ فقدان مهارت، تعارض نقشها، مشکلات جنسی، فرزندآوری، تفاوتها، فقر تعامل، رفتار مخرب بین زوجی، عدم تفاهم، تغییر سبک زوج، شیوه شکلگیری از عوامل بین زوجی و فقدان اعتماد، بیتفاوتی نسبت به تعهدات، فردگرایی، فقدان دانش در مورد زندگی زوجی، بیتفاوتی نسبت به مسائل دیگری، احساس زیان، ازبینرفتن جذابیتها، تغییر در ارزشهای اساسی، اختلالات روانی، شخصیتی و جسمانی، نگرشهای مخرب به رابطه زوجی، خصوصیات رفتاری و ویژگیهای شخصیتی از عوامل فروپاشی رابطه زوجی هستند. از دادههای بهدستآمده از این پژوهش میتوان در برنامهریزیها، آموزش و کمک به ارتقای سلامت فرد، خانواده و جامعه استفاده کرد.
آقای مهدی چمی کارپور، دکتر حمید یعقوبی، دکتر محمد صنعتی، دکتر بهروز دولتشاهی، دکتر حجت الله فراهانی،
دوره 17، شماره 1 - ( دوره هفدهم ، شماره اول، بهار 1402 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطۀ تعارض نقش جنسیتی با شدت علائم و نشانههای اختلالات روانی و نگرش به دریافت خدمات روانشناسی و مشاوره در مردان ایرانی بود. تعداد 302 نفر از مردان دانشجوی سه دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی پرسشنامهای شامل ویژگیهای جمعیتشناختی، مقیاس تعارض نقش جنسیتی (اُ. نیل و همکاران، 1986)، پرسشنامۀ مختصر نشانهها (دراگوتیس و همکاران، 1983) و فرم کوتاه مقیاس نگرش نسبت به دریافت خدمات روانشناختی (فیشر و همکاران، 1995) را تکمیل نمودند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره همزمان نشان داد که آشفتگی روانشناختی بیشترین رابطۀ مثبت را بهترتیب با عاملهای "تعارض کار-خانواده"، "هیجانپذیری محدود" و "موفقیت، قدرت، رقابت" داشت، و نگرش به کمکطلبی نیز بیشترین رابطۀ منفی را بهترتیب با عاملهای "هیجانپذیری محدود" و "موفقیت، قدرت، رقابت" دارد. همچنین مدل ساختاری پیشنهادی مطالعۀ حاضر پیرامون تأثیرات تعارض نقش جنسیتی مردانه بر آشفتگی روانشناختی از دو مسیر مستقیم و غیرمستقیم (از خلال اثر منفی بر نگرش کمکطلبی) از برازش مناسبی برخوردار بود. یافتههای پژوهش حاکی از آن هستند که عاملهای تعارض نقش جنسیتی میتوانند به طور معناداری هم شدت بالاتر آشفتگی روانشناختی و هم نگرش منفیتر مردان به کمکطلبی را پیشبینی کنند. همچنین به نظر میرسد که تعارض نقش جنسیتی مردانه از خلال اثر منفی بر نگرش کمکطلبی، بر شدت آشفتگی روانی میافزاید.
دکتر فاطمه دهقانی آرانی، خانم زهرا اسدی، دکتر حجتالله فراهانی،
دوره 17، شماره 4 - ( دوره هفدهم ، شماره چهارم،زمستان 1402 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ میان تمایل به کمک به دیگران و تابآوری و رشد پس از آسیب با نقش تعدیلکنندگی احساس گناه مرتبط با آسیب در افراد دارای سابقۀ ابتلا به بیماری کووید-19 در افراد نزدیک بود. به این منظور، 189 نفر از افرادی که یکی از نزدیکان آنها طی شش ماه اخیر بهعلت ابتلا به بیماری کووید-19 در بخش مراقبتهای ویژۀ بیمارستان بستری شده بودند، به شیوۀ در دسترس انتخاب شدند و اقدام به تکمیل پرسشنامههای رشد پس از آسیب، تابآوری، احساس گناه مرتبط با آسیب و نوعدوستی بزرگسالان کردند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطۀ میان تابآوری و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیلکنندگی نداشتند. در مقابل، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطۀ میان رشد پس از آسیب و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیلگنندگی داشت. نتیجه گیری از یافته های مطالعه حاضر میتواند گویای نقش عوامل بین فردی و درون فردی در ارتقای سازگاری و حتی رشد افراد متعاقب تجارب آسیب زا باشد.