4 نتیجه برای محمدی فر
علی بیگی، محمدعلی محمدی فر، محمود نجفی، علی محمد رضایی،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره 10، شماره 1 1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صمیمت زوجین و باورهای معنوی و اعمال مذهبی افراد با انسجام و سازگاری خانوادگی انجام گرفت. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 234 زن و مرد متاهل از بین کارمندان و دانشجویان شهرستانهای شاهرود و میامی به صورت خوشهای تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها مقیاس صمیمیت زوجین، مقیاس تجربه معنوی و مقیاس انسجام و سازگاری خانوادگی بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گامبهگام و نرمافزار SPSS-16 استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که گشودگی (ریزمولفه صمیمیت زوجین)، معنایابی در زندگی و ارتباط با خداوند (ریزمولفههای معنویت)، به ترتیب، به طور معناداری در پیشبینی انسجام خانوادگی نقش داشتند. همچنین، مشکلات در صمیمیت (ریزمولفه صمیمیت زناشویی)، و فعالیتهای اجتماعی مذهبی (ریزمولفه معنویت)، به ترتیب، در پیشبینی سازگاری خانوادگی نقش داشتند. به نظر میرسد که افراد با تجربه معنوی بالا که روابط صمیمانهای را در زندگی زناشویی تجربهکردهاند، انسجام و سازگاری خانوادگی بالایی را گزارش میکنند.
علی بیگی، محمود نجفی، محمدعلی محمدی فر، عباس عبداللهی،
دوره 15، شماره 4 - ( دوره پانزده، شماره چهارم، زمستان 1400 )
چکیده
رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر رویکرد تلفیقی جدید در درمانهای روانشناسی است که رفتاردرمانی شناختی را با درمان راهحلمحور و روانشناسی مثبتنگر به بهترین وجه ترکیب کرده است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر و رفتاردرمانی شناختی سنتی بر بهزیستی ذهنی و تابآوری در نوجوانان با علائم افسردگی بود. طرح پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. به این منظور، از بین دانشآموزان پسری که نمره افسردگیشان بالاتر از نمره برش بود، و ملاکهای ورود و خروج را دارا بودند، به تصادف 17 نفر به گروه آزمایشی1 (رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر)، 17 نفر به گروه آزمایشی 2 (رفتاردرمانی شناختی)، و 17 نفر به گروه کنترل (بدون مداخله)، اختصاص یافتند. مقیاسهای بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری کونور و دیویسون به عنوان پیشآزمون اجرا شدند، و پس از اجرای مداخلات، مقیاسهای فوق به عنوان پسآزمون اجرا شدند. یک ماه پس از اجرای پسآزمون، مقیاسهای فوق به عنوان پیگیری اجرا شدند. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات دانشآموزان در بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری در مرحله پسآزمون و پیگیری در رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر در مقایسه با رفتاردرمانی شناختی و گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بود. به نظر میرسد که؛ رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر برای تقویت مولفههای عملکرد مثبت میتواند اثربخشی بیشتری داشته باشد. لازم است پژوهشهای بیشتر این موضوع را مشخص کنند.
آقای محمد الهی، آقای محمود نجفی، آقای محمدعلی محمدی فر،
دوره 19، شماره 1 - ( دوره نوزدهم ، شماره اول ، بهار 1404 )
چکیده
اعتیاد به مواد مخدر یکی از چالشهای اصلی در حوزه سلامت عمومی است که با پیامدهای منفی روانی، جسمی و اجتماعی همراه است. در عرصه مداخلات در حیطه اعتیاد نیز، درمانهای روانشناختی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص دادهاند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر ولع مصرف افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونهگیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاکهای ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1(درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سنجش ولع مصرف لحظهای فرانکن و همکاران(2002) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان دادند هر دو مداخله در بهبود ولع مصرف در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود(01/0p<). طبق نتایج به دست آمده هر دو درمان میتوانند با ایجاد تغییر در متغیرهای شناختی مرتبط با سوء مصرف مواد مانند باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز، خودکارآمدی و راهبردهای تنظیم هیجان خطر بازگشت به مصرف مواد را کاهش میدهد. لذا میتوان از درمان شناختی - رفتاری و فراشناختی جهت پیشگیری از عود مجدد در افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
علی یوسفی رودپیش، دکتر رویا توکلی، دکتر فاطمه محمدی فر، دکتر زیبا پورصادق گاوگانی،
دوره 19، شماره 3 - ( دوره نوزدهم، شماره سوم ، پاییز 1404 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه خانوادهدرمانی تلفیقی (با ترکیب رویکردهای شناختی–رفتاری و هیجانمدار) بر کاهش افسردگی و بهبود باورهای فراشناختی در همسران بود. این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعهکننده دارای علائم افسردگی بود. نمونهای متشکل از ۳۰ نفر (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) به روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه فراشناخت ولز و کارترایت-هاتون بود. گروه آزمایش پروتکل درمانی را در طول ۱۰ جلسه دریافت کرد و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خانوادهدرمانی تلفیقی باعث کاهش معنادار و قوی افسردگی و بهبود معنادار باورهای فراشناختی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد .علاوه بر این، نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثر درمانی در هر دو متغیر وابسته پایدار باقی مانده است. بر اساس یافتهها، ترکیب رویکردهای شناختی–رفتاری و هیجانمدار در قالب خانوادهدرمانی میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر و پایدار برای ارتقای سلامت روان و اصلاح فرآیندهای شناختی-هیجانی ناکارآمد در همسران مورد استفاده قرار گیرد.