جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای صالحی

صادق تقی¬لو، مهدیه صالحی، امید شکری،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر پیش­بینی بهزیستی­ذهنی با استفاده از متغیرهای برون­گرایی، روان­رنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی است. از این رو 528 نفر از دانشجویان دانشگاه­های آزاد اسلامی استان تهران بعد از انتخاب به روش نمونه­گیری چند مرحله­ای، پرسشنامه‌های حل مسئله اجتماعی و پنج عامل بزرگ شخصیت و مقیاس‌های بهزیستی ذهنی را تکمیل کردند. تحلیل داده­ها با استفاده از مدل­یابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون­گرایی، روان­رنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی در کل 47 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می­کند. از سوی دیگر نتایج نشان داد برون­گرایی به صورت مثبت و روان­رنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، بهزیستی ذهنی را پیش­بینی می کند، روان­رنجورخویی متغیر حل مسئله غیر انطباقی را به صورت مثبت و حل مسئله ساختاری را به صورت منفی پیش­بینی می­کند. برون­گرایی علیرغم پیش­بینی حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، حل مسئله منطقی را به صورت معنادار پیش بینی نمی­کند. بعلاوه رابطه بین حل مسئله ساختاری و بهزیستی ذهنی نیز معنادار نبود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر متغیرهای برون­گرایی، روان­رنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی نقش بسیار مهم و تعیین کننده‌ای در تبیین بهزیستی ذهنی دارند.
جعفر حسنی، سامرند صالحی، مراد رسولی آزاد،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تهیه نسخه ی فارسی پرسشنامه پنج عاملی جکسون و بررسی اعتبار و روایی آن در جامعه ایرانی بود. نسخه ی فارسی پرسشنامه پنج عاملی جکسون پس از آماده­سازی با استفاده از تکنیک ترجمه مضاعف، بر روی 308 نفر (174مرد و 134 زن) از شرکت­کننده­ها اجرا شد. اعتبار پرسشنامه بر اساس روش­های همسانی درونی، همبستگی­های مجموعه ماده و بازآزمایی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، روایی مقیاس، از طریق روش­های تحلیل عاملی، همبستگی بین خرده مقیاس­ها و روایی ملاکی بررسی شد. دامنه آلفای کرونباخ (72/0 تا 88/0)، ضرایب بازآزمایی (64/0 تا 78/0) و همبستگی­های مجموعه ماده (28/0 تا 68/0) بیانگر اعتبار مطلوب نسخه فارسی پرسشنامه پنج عاملی جکسون بود. تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی از الگوی پنج عاملی اصلی پرسشنامه حمایت کرد. روابط درونی بین خرده مقیاس­ها مطلوب بود (11/0 تا 53/0). در نهایت، وجود الگوهای خاص ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس­های پرسشنامه با عاطفه ی مثبت، عاطفه ی منفی، مقیاس سیستم­های بازداری/ فعال­ساز رفتاری، ابعاد شخصیتی آیسنک و ابعاد تکانشگری بارت حاکی از روایی ملاکی خوب مقیاس بود. نتایج مطالعه حاضر نشان می­دهد که نسخه ی فارسی پرسشنامه پنج عاملی جکسون، ساختار عاملی، اعتبار و روایی مناسبی در جامعه ایران دارد.
مریم اکبر زاده، جواد حاتمی، رضا رستمی، زهرا صالحی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

هدف از این پژوهش، بررسی کارکردهای اجرایی در دو گروه معتادان وابسته به مواد افیونی و آمفتامین­ها و مقایسه با گروه عادی بود. کارکردهای اجرایی در چهار خرده مقیاس حافظه­ی کاری، توجه پایدار، برنامه ریزی و بازداری پاسخ مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور 90 آزمودنی از طریق نمونه­گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند که شامل افراد وابسته به مواد افیونی (تعداد:30)، افراد وابسته به آمفتامین (تعداد:30) و گروه کنترل (تعداد:30) بودند. عملکرد مداوم، خرده مقیاس فراخنای ارقام، رنگ-واژه استروپ و دسته­بندی کارت­های ویسکانسین جهت ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که گروه وابسته به آمفتامین­ها در چهار خرده مقیاس کارکردهای اجرایی به طور قابل ملاحظه­ای دچار اختلال هستند، اما افراد وابسته به مواد افیونی نسبت به گروه کنترل تنها در دو خرده مقیاس برنامه­ریزی و بازداری پاسخ دچار اختلال هستند. در نتیجه تخریب شناختی و نقص در کارکردهای اجرایی در بیماران آمفتامینی بیشتر از افراد وابسته به مواد افیونی و افراد عادی است. این نقایص شناختی در افراد وابسته به مواد افیونی کمتر دچار مشکل است.
امید شکری، راحمه صالحی، مریم صفایی، معصومه عبدالخالقی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطه‌ای مقابله مذهبی در رابطه استرس ادراک شده و بهزیستی هیجانی در بیماران سرطانی انجام شد. 155 بیمار به نسخه کوتاه مقیاس مقابله مذهبی (پارگامنت، کوینگ و پرز، 2000)، مقیاس استرس ادراک شده (کوهن، کمارک و مرملستین، 1983) و فهرست عواطف مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلگن، 1988) پاسخ دادند. به منظور آزمون نقش واسطه‌ای مقابله مذهبی در رابطه استرس ادراک شده و بهزیستی هیجانی از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه خودکارآمدی ادراک شده با راهبرد مقابله مذهبی مثبت، مثبت و معنادار و رابطه درماندگی آموخته شده با راهبرد مقابله مذهبی منفی، مثبت و معنادار، رابطه خودکارآمدی ادراک شده با عاطفه مثبت، مثبت و معنادار و رابطه بین درماندگی آموخته شده با عاطفه منفی، مثبت و معنادار و در نهایت، رابطه مقابله مذهبی مثبت با عاطفه مثبت، مثبت و معنادار و رابطه مقابله مذهبی منفی با عاطفه منفی، مثبت و معنادار بود. همچنین، نتایج از نقش واسطه‌ای راهبردهای مقابله مذهبی مثبت و منفی در رابطه بین استرس ادراک شده و بهزیستی هیجانی حمایت کردند. در نهایت، در مدل مفروض، تمامی وزن-های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و متغیرهای پیش‌بین به ترتیب حدود 80 و 60 درصد از پراکندگی متغیرهای عاطفه مثبت و منفی را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که در بین بیماران سرطانی در مواجهه با تجارب استرس‌زا، بخشی از پراکندگی اندازه‌های منتسب به عواطف مثبت و منفی آنها، از طریق تمایز در مقادیر راهبردهای مقابله مذهبی مثبت و منفی قابل تبیین است.
راحمه صالحی، غلامرضا دهشیری،
دوره 12، شماره 2 - ( دوره دوازدهم، شماره دوم 1397 )
چکیده

نقش رشد پس آسیبی در بیماری سرطان مورد تأیید قرارگرفته است که می‌تواند اثرات روانی مثبتی ر بیماران مبتلا به سرطان ایجاد کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه‌ی رشد پس آسیبی با بهزیستی معنوی، بهزیستی ذهنی، بهزیستی روان‌شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به سرطان بود. روش: نمونه پژوهش مشتمل بر ۲۲۵ بیمار مبتلا به سرطان بود که با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه‌ی مسیر نقره‌ای، مقیاس بهزیستی معنوی، شاخص بهزیستی WHO-5، مقیاس رضایت از زندگی و عاطفه‌ی مثبت و منفی و امیدواری بود. نتایج نشان داد که رشد پس آسیبی با متغیرهای بهزیستی روان‌شناختی، معنوی، ذهنی و امیدواری رابطه مثبت و معنی‌داری دارد و متغیرهای بهزیستی روان‌شناختی و بهزیستی وجودی و مؤلفه‌ی گذرگاه‌های امیدواری نقش معنی‌داری در پیش‌بینی رشد پس آسیبی دارند. به‌طورکلی نتایج پژوهش بیانگر اهمیت ابعاد رشد پس ‌آسیبی در بهبود وضعیت روانی بیماران مبتلا به سرطان می‌باشد.
هیمن نادرزاده، مهدیه صالحی، مرجان جعفری روشن، رویا کوچک انتظار،
دوره 13، شماره 1 - ( شماره سیزدهم، دوره اول 1398 )
چکیده

پژوهشهای بالینی و اپیدمیولوژی نقش فرایندهای شناختی  را در شکل گیری و تداوم  اختلال اضطراب اجتماعی ثابت کرده اند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب اجتماعی مبتنی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری تحریف های شناختی در میان دانش آموزان متوسطه دوره‌ی دوم بود.جامعه شامل تمام دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مریوان بودند که از میان آنها 400 نفر(200 نفرپسر،200نفردختر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گزینش انتخاب نمونه با مراجعه به مدارس، در بین دانش آموزان مشکوک به اضطراب اجتماعی(با تشخیص مشاور مدرسه و منطبق با علائم ذکر شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانپزشکی ویرایش پنجم) پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور توزیع و تکمیل و در صورت تائید تشخیص این اختلال در دانش آموزان، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، پرسشنامه طرحوار های ناسازگار اولیه یانگ(فرم کوتاه) و پرسشنامه تحریف های شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش برازش دارد. به طور کلی پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه( بریدگی و طرد ، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت  های مختل، دیگر جهت مندی وگوش به زنگی بیش از حد و بازداری) توان پیش بینی 63 درصد از متغیراضطراب اجتماعی را دارند. همبستگی مستقیم معناداری بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی وجود دارد.  تحلیل بوت استراپ نشان داد تحریف های شناختی میانجی بین طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی است. نتایج این پژوهش از نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عامل ایجاد آسیب پذیری برای اضطراب اجتماعی و نقش تحریف های شناختی به عنوان مکانیسم مرتبط‌کننده طرحواره‌های ناسازگار اولیه به اضطراب اجتماعی حمایت می کند

آقای سالار سیدمجیدی، دکتر کیوان صالحی، دکتر یاسر مدنی، دکتر سمیه شاهمرادی،
دوره 17، شماره 1 - ( دوره هفدهم ، شماره اول، بهار 1402 )
چکیده

تمایزیافتگی خود، پدیده‌ای بافتارمند، فرهنگی و وابسته به شرایط محیطی و اجتماعی است که در فرآیندی پویا و تحت تأثیر شرایط و عوامل مختلفی شکل گرفته و تجربه می‌شود. با توجه به همین موضوع، این پرسش مطرح شد که مؤلفه‌های زیربنایی در شکل‌گیری تمایزیافتگی خود چیست؟ بدین منظور از رویکرد کیفی، طرح نظام‌مند نظریۀ برخاسته از داده‌ها در سطح نظم‌دهی مفهومی بهره‌گیری شد. از طریق نمونه‌گیری نظری و با توجه به اشباع نظری در گردآوری داده‌ها با 17 نفر مصاحبۀ نیمه‌ساختاریافته اجرا شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از مرحلۀ اول شیوۀ کدگذاری استراوس و کوربین انجام پذیرفت. پس از تحلیل داده‌ها، 112 کد اولیه شناسایی شد، سپس در فرآیند ادغام و مقایسه، 28 زیرمقوله تدوین شده و در قالب 3 مقولۀ اصلیِ استقلال فکری، هویت‌طلبی و منزلت اجتماعی دسته‌بندی و معرفی گردید. یافته‌ها نشان می‌دهند که تمایزیافتگی خود، به شکل افکار، رفتارها و نگرش‌های مستقلانه و منحصر به فرد به همراه هویت‌طلبی با تأکید بر توانمندی‌ها و منزلت اجتماعی و رفتارهای مقتضی پدیدار شده و جریان می‌یابد. در نتیجه، در شکل‌گیری تمایزیافتگی خود، مؤلفه‌های زیربنایی عمدتاً به صورت استقلال فکری تجربه می‌شود اما هویت‌طلبی و منزلت اجتماعی بخشی دیگری از این مؤلفه‌ها را به خود اختصاص داده‌اند که در فرهنگ ایرانی تجربه می‌شوند. یافته‌های مطالعۀ حاضر علاوه بر غنی‌سازی دانش بومی و راهنمایی برای پژوهش‌های آتی، شناخت عمیق‌تر این ویژگی روان‌شناختی را در بستر فرهنگی فراهم نمود که می‌تواند پیامدهای عملی ویژه‌ای نیز در مشاوره و خانواده‌درمانی با توجه به مباحث چندفرهنگی داشته باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb