3 نتیجه برای رجب
محمد حسین عبداللهی، غلامرضا حسین پور، اسداله رجب، ولی الله رمضانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی سوگیری توجه (استروپ)، افسردگی و اضطراب در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1 اجرا شد. جامعه پژوهش شامل کلیه نوجوانان دیابتی 20-13 ساله انجمن دیابت ایران بود. از میان این جامعه 25 نفر از نوجوانان دیابتی به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و 25 نفر از افراد سالم نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش عبارت بود از تکلیف استروپ اصلاح شده، پرسشنامه اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر و پرسشنامه افسردگی بک. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از شاخص های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که: بیماران دیابتی در کلمات مربوط به دیابت، کلمات خنثی، کلمات مثبت و منفی واکنش زمانی کندتری از گروه کنترل داشتند؛ نوجوانان دیابتی نسبت به گروه کنترل افسردگی و اضطراب بالاتری را نشان دادند.
محمد ملکی، عباس بهرام، احمد فرخی، حمید رجبی، فریدون یاریاری،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تغییرات پردازش های شناختی ضمنی و صریح در حین و پس از فعالیت بدنی هوازی یک جلسه ای با شدتهای متفاوت، بر اساس نظریه کاهش موقتی فعالیت قشر پیشانی مغز بود. 39 آزمودنی مرد با سطح فعالیت بدنی متوسط ( سن14/0±97/20 سال و اکسیژن مصرفی بیشینه 92/6±25/50 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) به صورت تصادفی به سه گروه 13 نفری فعالیت هوازی با شدت زیاد (گروه اول)، متوسط (گروه دوم) و کم (گروه سوم) تقسیم شدند. از دوچرخه کارسنج مغناطیسی برای فعالیت هوازی و از کنترل کننده راه دور ضربان قلب برای کنترل شدت فعالیت استفاده شد. آزمونهای پردازش شناختی ضمنی (زمان واکنش انتخابی بینایی(RTC) و صریح (استروپ) در چهار زمان قبل، حین، 1 دقیقه و 15 دقیقه پس از توقف فعالیت، اجرا شد. نتایج ANOVA با اندازه گیری مکرر و عامل بین گروهی نشان داد که برای آزمون شناختی ضمنی اثرات اصلی زمان و گروه و تعامل آنها معنی دار بود. برای آزمون شناختی صریح نیز اثر اصلی زمان و تعامل زمان و گروه معنی دار بود. نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش موقتی فعالیت قشر پیشانی مغز در حین فعالیت بدنی هوازی در شدت بالا روی می دهد.
خانم فرزانه عباسلو، دکتر یوسف دهقانی، دکتر سوران رجبی، دکتر فریده سادات حسینی،
دوره 18، شماره 3 - ( دوره هجدهم ، شماره سوم، پاییز 1403 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی نوجوانان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل (با پیگیری یک ماهه) بود. جامعهی آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب دورهی متوسطهی دوّم شهر سیرجان در سال 1403-1402 بود که از میان آنها به روش نمونهگیری هدفمند 40 دانشآموز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 12 جلسهی 90 دقیقهای درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم (پاتریک ریلی و مایکل شاپ شایر، 2003) را به مدت 12 هفته دریافت کردند گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از شاخص واکنش پذیری عاطفی استرینگرز (2012)، مقیاس پنج عاملی رفتار تکانشی لاینام (2006)، مقیاس رگه فراخلقی سالووی (1995) و آزمون نرم افزاری برو- نرو استفاده شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در اختلاف زمانها برای بازداری پاسخ ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی وجود دارد. اختلاف بین گروه های آزمایش و کنترل نیز برای همه متغیرها معنی دار بود. میتوان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدیریت خشم بر بهبود بازداری پاسخ، اضطرار منفی و شفافیت عاطفی دانشآموزان دارای اختلال بدتنظیمی خلق مخرب اثربخش است.