3 نتیجه برای جوانمرد
مرضیه سادات سجادی نژاد، شقایق حقجوی جوانمرد، حسین مولوی، کریم عسگری، پیمان ادیبی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسهی اثربخشی مدیریت استرس شناختی-رفتاری، آموزش خوشبینی و درمان طبی بر علائم روانشناختی، جسمانی و شاخصهای ایمنی شناختی بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو بود. به این منظور 30 نفر از بیماران زن مبتلا به کولیت اولسراتیو به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و بهطور تصادفی در 3 گروه مدیریت استرس شناختی- رفتاری، آموزش خوشبینی و درمان طبی گمارده شدند. هر سه گروه به مقیاس بیمارستانی اضطراب، افسردگی و شاخص فعالیت بیماری کولیت پاسخ دادند و نمونهی خونی از آنان جمعآوری شد. سپس دو گروه آزمایشی در 9 جلسه مداخلهی گروهی مدیریت استرس شناختی- رفتاری و آموزش خوشبینی شرکت کردند و پس از آن هر 3 گروه مجدداً به مقیاسها پاسخ داده و نمونهی خونی از آنان جمعآوری شد، این کار در پیگیری 6 ماهه نیز تکرار گردید. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی هر دو شیوهی مداخله بر افسردگی، اضطراب، کورتیزول و TNF&alpha، و عدم اثربخشی مداخلات بر علائم جسمانی، IL6 و IL4بود. در مجموع میتوان اظهار داشت که مداخلات روانشناختی از جمله؛ مدیریت استرس و آموزش خوشبینی میتواند در بهبود علائم روانشناختی و تنظیم عملکرد ایمنی بیماری کولیت اولسراتیو و درمان جامع این بیماران سودمند باشد.
شبنم جوانمرد، حمیدرضا عریضی، ابوالقاسم نوری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر در سطح اول بررسی رابطهی سادهی بهزیستی روانی، شخصیت و تعارض کار-خانواده، و بررسی نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین این دو متغیر پنهان از طریق روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی کارکنان یک شرکت صنعتی در اصفهان بود که از میان آنها 217 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامهی تعارض کار- خانواده، مقیاس سرزندگی، پرسشنامهی جهتگیری به زندگی و پرسشنامه NEO-FFI (فرم کوتاه) بود. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که رابطهی ساده بین دو بعد تعارض کار-خانواده، همسازی، وظیفهشناسی، خوشبینی و سرزندگی معنادار بود؛ مدل معادلات ساختاری نیز معنادار بوده و نقش واسطهای خوشبینی و سرزندگی را در رابطهی بین همسازی و وظیفه شناسی از یک سو و ابعاد تعارض کار-خانواده از سوی دیگر تأیید میکند. در واقع این ویژگیهای شخصیتی با تأثیرگذاری بر راهبردهای مقابلهای و دسترسی به منابعِ فرد، سطح خوشبینی و سرزندگی و در نهایت ذخیرهی روانشناختی او را افزایش میدهند. این افزایش به خودی خود، مدیریت بهترِ مسئولیتهای کاری و خانوادگی و در نتیجه کاهش تعارض بین این دو حیطه را در پی دارد.
دکتر عبدالصمد نیکان، احمد ترابی، زهرا محسنی نسب، اسیه بهادری، زبنب جوانمرد، معصومه حسینی راد،
دوره 17، شماره 1 - ( دوره هفدهم ، شماره اول، بهار 1402 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران قلبی و عروقی شهر تهران در سال 1401 میباشند. حجم نمونه آماری با توجه به ماهیت روش مطالعه 30 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی میباشد. مبتنی بر یافتههای پژوهش حاضر مشخص گردید طرحواره درمانی بر تابآوری بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، همچنین مشخص گردید که طرحواره درمانی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بوده است.