7 نتیجه برای جعفری
محسن جعفریان فرد، حمیدرضا عریضی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
هدف پژوهش بررسی رابطه خستگی هیجانی و رفتارهای شهروندی سازمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیلکننده رفتارهای شهروندی معطوف به فرد بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون بودند، که تعداد 144 نفر از آنان به شیوه نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در پژوهش شامل پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ (1981) بود. دادهها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافتهها نشان داد خستگی هیجانی یک رابطه منفی معناداری با رفتارهای شهروندی سازمانی دارد. همچنین رفتارهای شهروندی معطوف به فرد رابطه خستگی هیجانی و رفتارهای شهروندی معطوف به سازمان را تعدیل میکند. بدین معنی که در رفتارهای شهروندی معطوف به فرد بالا، یک رابطه منفی معنیداری بین خستگی هیجانی و رفتارهای شهروندی معطوف به سازمان وجود دارد ولی در رفتارهای شهروندی معطوف به فرد پایین این رابطه معنادار از بین میرود. در مواجهه با خستگی هیجانی سازمانها باید کارکنان را حمایت نمایند تا از این طریق کارکنان بتوانند منابع بیشتری را بر عملکردهای سرمایهگذاری کنند.
فاطمه ناظمی اردکانی، احمد علی پور، فائزه عابدی جعفری،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی و انگیختگی شناختی با نشانههای اختلال خوردن صورت گرفتهاست. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و جامعهی آماری را، افراد مراجعه کننده به کلینیکهای تغذیه مرکز شهر تهران تشکیل میداد، که از میان آنها 103 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامهی پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسشنامهی برانگیختگی و کاهش ناهماهنگی شناختی و پرسشنامهی سنجش نگرش خوردن بود. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج نشان داد که نشانههای خوردن با روانرنجورخویی و برانگیختگی و انگیختگی شناختی رابطهی معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد ویژگی تجربهپذیری و انگیختگی شناختی قادر به پیشبینی نشانههای اختلال خوردن است. از لحاظ بالینی اندازهگیری صفات شخصیتی در شناسایی افراد چاق و دارای اضافه وزن که در معرض خطر رفتارهای خوردن نابهنجار میباشند بسیار کمک کننده است. علاوه بر این، نتایج مطالعهی حاضر مطرح بودن برانگیختگی در خصوص بروز رفتارهای تکانهای در شرایط ناهماهنگ و لحاظ کردن کاهش ناهماهنگی در برنامههای درمانی مربوط به رفتار خوردن را پیشنهاد میکند.
هیمن نادرزاده، مهدیه صالحی، مرجان جعفری روشن، رویا کوچک انتظار،
دوره 13، شماره 1 - ( شماره سیزدهم، دوره اول 1398 )
چکیده
پژوهشهای بالینی و اپیدمیولوژی نقش فرایندهای شناختی را در شکل گیری و تداوم اختلال اضطراب اجتماعی ثابت کرده اند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب اجتماعی مبتنی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری تحریف های شناختی در میان دانش آموزان متوسطه دورهی دوم بود.جامعه شامل تمام دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مریوان بودند که از میان آنها 400 نفر(200 نفرپسر،200نفردختر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گزینش انتخاب نمونه با مراجعه به مدارس، در بین دانش آموزان مشکوک به اضطراب اجتماعی(با تشخیص مشاور مدرسه و منطبق با علائم ذکر شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانپزشکی ویرایش پنجم) پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور توزیع و تکمیل و در صورت تائید تشخیص این اختلال در دانش آموزان، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، پرسشنامه طرحوار های ناسازگار اولیه یانگ(فرم کوتاه) و پرسشنامه تحریف های شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش برازش دارد. به طور کلی پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه( بریدگی و طرد ، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی وگوش به زنگی بیش از حد و بازداری) توان پیش بینی 63 درصد از متغیراضطراب اجتماعی را دارند. همبستگی مستقیم معناداری بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی وجود دارد. تحلیل بوت استراپ نشان داد تحریف های شناختی میانجی بین طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی است. نتایج این پژوهش از نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عامل ایجاد آسیب پذیری برای اضطراب اجتماعی و نقش تحریف های شناختی به عنوان مکانیسم مرتبطکننده طرحوارههای ناسازگار اولیه به اضطراب اجتماعی حمایت می کند
آیت سعادت طلب، مصطفی جعفری،
دوره 14، شماره 1 - ( دوره چهاردهم، شماره اول (ویژه نامه کووید 19 و سلامت روانی) 1399 )
چکیده
نشاط معنوی رضایت قلبی و لذتی است که در زیر امواج متلاطم زندگی، به تاب آوری کمک می کند. در تبیین رابطه نشاط معنوی با سلامت نیز قابل توجه است که نشاط معنوی موجب امیدواری و افزایش معنا در زندگی می شود. بر اساس اهمیت نقش نشاط معنوی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه کارکنان زن و مرد شاغل به کار در پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در اسفند سال 1398 بود که در حدود 574 نفر بودند. حجم نمونه شامل 234 کارمند زن و مرد بودند که بر طبق جدول مورگان تعیین و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای جمعیت شناختی، نشاط معنوی، سرمایه های اجتماعی، حمایت اجتماعی و تاب آوری به صورت حضوری و انفرادی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که مدل طراحی شده برای تبیین تاب آوری کارکنان با توجه به نقش نشاط معنوی، از شاخص های برازش قابل قبولی برخوردار بود. بر این اساس رابطه متغیرهای سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر نشاط معنوی نقش تسهیل کننده در رابطه میان سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری نشان داد. همچنین دو متغیر پیش بین سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی اثر مستقیم و مثبت بر تاب آوری کارکنان داشتند. در جمعبندی یافته های پژوهش حاضر می توان گفت رابطه مستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری مثبت معنادار بود. همچنین رابطه غیرمستقیم سرمایه اجتماعی وحمایت اجتماعی با تابآوری از طریق نشاط معنوی، مثبت و معنادار بود. بر این اساس مدل پژوهش تأیید شد. یافته های پژوهش حاضر بدین معنی بود که نشاط معنوی در بین کارکنان نقش تسهیل کننده در افزایش تاب آوری دارد. بدین شرح که با افزایش سرمایه اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی در کارکنان، نشاط معنوی آنها نیز افزایش یافته و در نهایت تاب آوری آنها در برابر استرس بیماری کرونا افزایش می یابد. بر این اساس بر طبق نتایج می توان گفت جهت تبیین تاب آوری در مقابل بیماری کرونا در دوران فاصله گذاری اجتماعی، از مزایای سرمایه های اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی سود برد و نشاط معنوی و تاب آوری را در ایام بیماری ارتقاء بخشید.
آرزو ضاربی، فاطمه جعفری، سیمین حسینیان، عباس عبداللهی،
دوره 14، شماره 4 - ( دوره چهارده، شماره چهارم، زمستان 1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی پرسشنامه سواد سلامت روان (MHLQ) دیاس، کامپوس، آلمیدا و پالها (2018) و بررسی ویژگیهای روان سنجی آن بود. به این منظور، 346 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شاهرود در سال تحصیلی 98-99 از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به نسخه فارسی پرسشنامه سواد سلامت روان (2018) و پرسشنامه مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفهای روانشناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج پایایی مرکب برای همه خرده مقیاس ها بیشتر از 5/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه میباشد. نسبت روایی محتوا بیشتر از 62/0 درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از 75/0 درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب پرسشنامه داشت. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که بار عاملی گویهها بیشتر15/0 از است و تمام مسیرها از گویهها به متغیر پنهان در سطح 05/0 معنادار بودند و پرسشنامه از روایی سازۀ مناسبی برخوردار است. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که پرسشنامه دارای ساختار عاملی شامل 4 خرده مقیاس است. بررسی روایی همزمان با محاسبه همبستگی این پرسشنامه با مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفهای روانشناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002)، بیانگر رابطه مثبت بین نمرات پرسشنامه سواد سلامت روان با این پرسشنامهها بود. نتایج، نشانگر آن است پرسشنامه سواد سلامت روان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در جامعه ایران است.
سارا جعفری، دکتر زهرا روشندل، امین شانه ای، دکتر پریسا کلاهی، زهره قنبری،
دوره 17، شماره 2 - ( دوره هفدهم ، شماره دوم، تابستان 1402 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر مدار بر تعهد زناشویی و فرسودگی زناشویی زوجین دارای تعارض زناشویی است . طرح پژوهشی این مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گزوه کنترل می باشد.ن بدین منظور تعداد (30 ) نفر از زوجین دارای تعارض زناشویی ، شناخته شدند و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل بطور تصادفی قرار گرفتند . جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعهد زناشویی آدامر و جونز و پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز استفاده شد . همچنین پکیج آموزشی زوج درمانی هیجان مدار ، طی جلسات درمانی به مدت 8 جلسه دو ساعته ، برای گرو ه آزمایش اعمال شد .نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین زوجین گروه آزمایش و گروه تفاوت معنا داری وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخلات زوج درمانی هیجان مدار باعث افزایش تعهد زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی زوجین شده است. در واقع ارتباط صحیح و مبتنی بر عشق و علاقه بین زوجین سبب افزایش تعهد زناشویی شده و زوجین واکنش متفاوتی نسبت به تعارضات زناشویی از خود نشان دادند.
دکتر ساناز دهقان مروستی، دکتر علی جعفری،
دوره 17، شماره 3 - ( دوره هفدهم ، شماره سوم، پاییز 1402 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش میانجیگری سازگاری زناشویی در رابطهی بین عشق به همسر و کیفیتزندگی زناشویی معلمان دچار فرسودگی شغلی بود. تحقیق بر حسب هدف، کاربردی وروش پژوهش، توصیفی ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه معلمان زن و مرد متأهل شاغل درشهر یزد (تقریباً 5500 نفر) بود. روش نمونهگیری، تصادفی خوشهای چندمرحلهای بود. ازمیان 45 مدرسه ناحیه 1، 320 معلم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارپژوهش، پرسشنامهی عشق استرنبرگ (1987)، کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) و مقیاس سازگاری همسران اسپانیر و کرولی (1986) بود. برای تحلیل دادهها ازروش تحلیلمسیر و نرمافزار لیزرل استفاده شد. یافتهها نشان داد، بین متغیر عشق به همسر و سازگاری همسران رابطهی مستقیم ومعنیدار وجود دارد. بین متغیر سازگاری همسران و کیفیتزندگی زناشویی رابطه مستقیم ومعنیدار وجود دارد. متغیر عشق به همسر با کیفیتزندگی زناشویی رابطهی مستقیم ومعنیدار ندارد.