منصور بیرامی، عباس بخشی پور، الناز موسی نژاد جدی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
آمیختگی فکر- شکل بدنی مفهومی شناختی است که در شکلگیری و تداوم اختلالات خوردن اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه آمیختگی فکر-شکل بدنی و عاطفه ی منفی با باورهای مربوط به اختلال خوردن و همچنین نقش این متغیرها در پیش بینی باورهای اختلال خوردن بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. نمونه پژوهشی 245 نفر (125 پسر و 120 دختر) از دانشجویان دانشگاه تبریز با دامنه سنی 18 تا 24 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های آمیختگی فکر- شکل بدنی، باورهای اختلال خوردن و مقیاس عاطفه ی منفی استفاده شد. همچنین داده های به دست آمده به کمک روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. یافته های بدست آمده از پژوهش نشان داد که بین باورهای اختلال خوردن و آمیختگی فکر- شکل بدنی و عاطفه منفی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. بین آمیختگی فکر- شکل بدنی و عاطفه ی منفی نیز همبستگی معنی دار بود . نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که آمیختگی فکر- شکل بدنی و عاطفه ی منفی میتوانند پیش بینی کننده های مناسبی برای باورهای اختلال خوردن باشند. وجود رابطه بین آمیختگی فکر-شکل بدنی و عاطفه ی منفی و باورهای اختلال خوردن میتواند نشان دهنده تعامل عوامل شناختی و هیجانی در شکل گیری و تداوم مشکلات خوردن باشد، بنابراین توجه به هر دو بعد شناختی و هیجانی را در درمان پیشنهاد میکند. پژوهشهای بیشتر میتواند مکانیسم های زیربنایی که این مشکلات سلامت روانی را به هم پیوند میدهد، شناسایی کنند.
حمید پورشریفی، زینب خانجانی، جلیل باباپور، منصور بیرامی، تورج هاشمی، بهزاد شالچی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
در پژوهش حاضر به روابط ساختاری محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی و راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی با نشانگان درونیسازی و برونیسازی در میان نوجوانان پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 1647 نفر نوجوان شاغل به تحصیل 18-15 ساله شــهرستان تبریز (840 نفر دختر و 807 نفر پسر) که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند، تشکیل میدهد. نوجوانان با تکمیل مقیاس محیط خانواده (FES)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی (ICARUS) و فرم خودسنجی نوجوان (YSR) از فرمهای سن مدرسه مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. شاخص های RMR, RMSEA, CFI, AGFI, GFI, X2, X2/df به منظور بررسی برازش مدل پیشنهادی با دادههای گردآوری شده محاسبه گردیدهاند. یافتههای حاصل از پژوهش حاضر حکایت از آن دارند، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار بوده و میتوان از متغیرهای محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی به منظور تبیین نشانگان درونیسازی و برونیسازی استفاده کرد. علاوه بر این، مقایسه مدلها در دو گروه دختر و پسر گویای آن است، مدل پیشنهادی در نمونه دختران از برازش مطلوبتری برخوردار میباشد.