جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای افروز

کیوان کاکابرایی، غلامعلی افروز، حیدر علی هومن، علیرضا مرادی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی ذهنی، سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین دارای بیش از یک فرزند استثنایی و عادی انجام شد. در پژوهش پس رویدادی حاضر 800 نفر از والدین (400 نفر والدین دارای کودکان استثنایی و 400 نفر والدین دارای کودکان عادی) به روش نمونه گیری تصادفی ساده و چند مرحله ای انتخاب شدند و به نسخه کوتاه سبک های مقابله ای با موقعیت های تنیدگی زا (کوهن، 2006)، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی (زیمت، 1988) و مقیاس های بهزیستی ذهنی رضایت از زندگی (دینر، 1985)، برنامه عاطفه مثبت و منفی (واتسون،1988) پاسخ دادند. نتایج بدست آمده از طریق تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که در ابعاد بهزیستی ذهنی میان دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد، در ابعاد رضایت از زندگی و عاطفه مثبت، والدین دارای کودکان عادی و در عاطفه منفی والدین دارای کودکان استثنایی نمره بالایی را بدست آوردند. نتایج همچنین نشان داد میان دو گروه در سبک های مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار تفاوت وجود دارد، اما در سبک مقابله ای اجتنابی تفاوتی مشاهده نگردید. همچنین یافته ها نشان داد که والدین دارای کودکان استثنایی در هر سه بعد خانواده، دوستان و دیگران مهم، نمره کمتری در مقایسه با والدین دارای کودکان عادی بدست آوردند. نتایج یافته ها نشان می دهد که وجود فرزند استثنایی به ویژه بیش از یک نفر می تواند سلامت روان شناختی خانواده و اعضای نزدیک را تحت تأثیر قرار دهد.
عبداله جمالی، غلامعلی افروز، مسعود غلامعلی لواسانی، کیانوش زهراکار،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

هدف از اجرای پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه غنی­سازی ارتباط بر ناایمنی مهرورزانه(رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون بود.  این مطالعه به شیوه ­آزمایشی از نوع پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه پژوهش عبارت است از تمامی مادران دارای کودک با نشانگان داون شهرستان اسلام­شهر، که فرزندان آن­ها در آموزشگاه­های استثنایی آن شهرستان (سال تحصیلی92-1391) مشغول به تحصیل بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (حجم نمونه هر گروه 16نفر) قرار گرفتند و به وسیله پرسشنامه­ رابطه مهرورزانه(رمانتیک)، در سه مرحله پیش­آزمون، پس­آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه آموزش برنامه غنی­سازی ارتباط را دریافت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده­ها، از طرح اندازه­گیری تکراری استفاده شد. نتایج تحلیل داده­ها نشان داد آموزش برنامه غنی­سازی ارتباط بر ناایمنی مهرورزانه(رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون موثر بوده و منجر به بهبودی ناایمنی مهرورزانه(رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون شده است، همچنین این بهبود تا مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود. باتوجه به اثربخشی برنامه غنی­سازی ارتباط بر ناایمنی مهرورزانه(رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون، توصیه می­شود از این برنامه برای بهبود روابط والدین دارای فرزند استثنایی استفاده شود.
سید صادق نبوی، فرامرز سهرابی، غلامعلی افروز، علی دلاور، سیمین حسینیان،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان1396، دوره 11، شماره 2 1396 )
چکیده

هدف اصلی پژوهش حاضر پیش‌بینی سلامت روان معلمان، بر اساس خودکارآمدی و با میانجی گری حمایت ‏اجتماعیِ ادراک‌شده بوده است. با توجه به اهداف پژوهش، روش ‏پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ معلمان دورۀ ابتدایی و متوسطۀ شهر تهران بوده است که از میان آن‌ها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به‌منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامۀ سلامت ‏عمومی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی ، پرسشنامه حمایت اجتماعی استفاده به عمل آمد. نتایج تحلیلِ مسیر نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی می تواند رابطۀ بین خودکارآمدی و سلامت روان را در بین معلمان میانجی گری نماید. متغیر خودکارآمدی هم اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارد و هم به‌واسطۀ حمایت اجتماعی می تواند رابطۀ غیرمستقیمی با سلامت روان داشته باشد. درنهایت در مدل مفروض 15درصد از پراکندگی نمرات سلامت روان معلمان از طریق نقش واسطه ایِ حمایت اجتماعیِ ادراک‌شده، تبیین شد. بین معلمان زن و مرد از لحاظ شدت نشانه‌های بی‌خوابی و اضطراب تفاوت معنی‌داری وجود دارد. می‌توان نتیجه‌گیری نمود که حمایتِ اجتماعی نقش کلیدی در خودکارآمدی و سلامت روان معلمان دارد. 
 


افروز افشاری، مریم همایون پور، نرگس سراج پور، زهرا طاهری،
دوره 13، شماره 1 - ( شماره سیزدهم، دوره اول 1398 )
چکیده

سرطان در کودکان، عامل استرس­ زای غیر­قابل پیش­ بینی محسوب می­ شود که بر زندگی کودک تاثیرات روانشناختی بسیاری برجای می­گذارد. درک دیدگاه کودکان از شرایطی که در آن قرار گرفته­اند به ارائه بهتر خدمات و رفع موانعی که از سوی کودک در پذیرش درمان اثرگذار است، نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و درک دیدگاه کودکان مبتلا به سرطان در مورد بیماری آنها بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت و در آن تعداد 20 کودک 4-12 ساله بستری و مبتلا به انواع مختلف سرطان به روش نمونه­ گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه­ گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. دیدگاه کودکان در خصوص بیماری سرطان و پیامدهای آن، با استفاده از تحلیل محتوای نقاشی­ها و مصاحبه­ های نیمه ساختار یافته ضبط شده، مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده­ ها به طور مستمر و همزمان با جمع آوری اطلاعات و به شیوه­ ی مقایسه ای، با استفاده از نرم افزارMAXQDA صورت گرفت. حدود 1020 کد از پیاده سازی مصاحبه­ های ضبط شده و نقاشی­ های ترسیم شده­ ی کودکان به صورت کدگذاری باز مشخص شد. داده­ های کدگذاری شده در نهایت در 5 مقوله کلی خلاصه شدند که عبارت بودند از: 1. اشتغال ذهنی نسبت به محل درمان، 2. اشتغال ذهنی با مشکلات جسمانی ناشی از بیماری و درد، 3. رشد پس آسیبی مثبت، 4. پیامدهای منفی ناشی از بیماری، 5.  پیامدهای خانوادگی ناشی از ابتلا به بیماری، 6.  نگاه کودک به روند بیماری.   

خانم طیبه تازیکی، دکتر خدامراد مؤمنی، دکتر جهانگیر کرمی، دکتر غلامعلی افروز،
دوره 15، شماره 1 - ( دوره پانزده، شماره اول، بهار 1400 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش­بین­‌های کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌­آموزان کم­‌توان ذهنی با میانجی‌گری ذهن­‌آگاهی مادر انجام شد. در این پژوهش توصیفی­ـ­‌همبستگی، با نمونه­‌گیری خوشه‌­ای چندمرحله‌­ای 298دانش‌­آموز (از 878دانش­‌آموز) از مدارس ابتدایی دانش­‌آموز کم­‌توانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 1399ـ1398، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر، مقیاس مهارت­‌های اجتماعی ماتسون، پرسشنامه پنج‌­وجهی ذهن­‌آگاهی، پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف. داده­‌ها با آمار توصیفی، آزمون­ همبستگی پیرسون و مدل­‌یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد همبستگی مثبت معناداری بین مهارت­‌های اجتماعی و ذهن‌­آگاهی با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. بعلاوه نقش میانجی ذهن‌­آگاهی در رابطه مهارت­‌های اجتماعی و مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). براساس یافته­‌های پژوهش می­‌توان نتیجه گرفت افزایش مهارت­‌های اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری دانش‌­آموزان در مدرسه موجبات ارتقاء کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران آن­ها را فراهم می­‌سازد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb