جستجو در مقالات منتشر شده



خانم زهرا رمضان نیا، دکتر حسین زارع، دکتر سوسن علیزاده فرد،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل باورهای وسواسی براساس ادراک اجتماعی، تئوری ذهن یا ذهنی سازی، و همدلی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 25 تا 55 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه باورهای وسواسی OBQ، تکلیف بازشناسی هیجان (ERT)، آزمون ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم بارون و کوهن (2001)، پرســشنامه بهره همدلی بارون- کوهــن و ویلرایت (2004)، و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان کرایج و گارنفسکی (2019) بود. طبق نتایج، متغیرهای برونزاد ادراک اجتماعی و همدلی به همراه متغیر میانجی «راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و راهبردهای منفی تنظیم هیجان» بر متغیر ملاک یعنی باورهای وسواسی اثر معناداری داشتند. بطوریکه ادراک اجتماعی، همدلی و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان به صورت منفی و راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت توان پیش­بینی باورهای وسواسی را داشتند. بطوریکه ادراک اجتماعی، همدلی و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان به صورت منفی و راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت توان پیش­بینی باورهای وسواسی را داشتند. در بین ضرایب مسیر بین متغیرهای پژوهش، ضرایب متغیر برونزاد ذهنی­سازی بر متغیر ملاک (باورهای وسواسی) و راهبردهای منفی تنظیم هیجانی (به عنوان متغیر میانجی)، دارای اثر معنادار نبود. یافته های این پژوهش، تلویحات کاربردی بسیاری هم برای پیشگیری و هم ارائه درمانهای جامع تر و بهتر برای وسواس دارد.
خانم فاطمه سادات میرهاشمی، دکتر فریده حسین ثابت، دکتر مهدی خانجانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

این پژوهش، با هدف پیش بینی بهزیستی کاری بر اساس ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در پرستاران شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر پرستاران مشغول به کار در سه نوبت کاری در 4 بیمارستان­ شهر تهران­ که عبارتند از بیمارستان رازی، بیمارستان آزادی، بیمارستان میلاد و بیمارستان سینا در سال 1401 بود که گروه نمونه با نمونه گیری در دسترس متشکل از 110 نفر انتخاب شدند و با سه پرسشنامه، انعطاف پذیری روانشناختی (2010پرسشنامه پرما در محل کار (2014)، پرسشنامه استانداردهای نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) مورد سنجش قرار گرفتند. در نتیجه می‌توان گفت داده های گردآوری شده با روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی همبستگی بین متغیرها از روش همبستگی پیرسون، برای برازش مدل از تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت در نتیجه این یافته ها و نتایج پژوهش باید گفت که وجود انواع مشکلات و نداشتن انگیزه در کار، سبب به وجود آمدن استرس و پایین آمدن بهزیستی کاری می‌شود و سطح کیفیت شغلی آنها راپایین می‌آورد. در این راستا پیشنهاد می‌شود که برای افزایش بهزیستی کاری و کم کردن استرس و مشکلات جلساتی با هدف آموزش انعطاف پذیری شناختی و نیازهای بنیادی روان شناختی برای پرستاران برگزار شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb