جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای میتوکندری

غفار خسروانی اصل، ایرج هاشم زاده سقرلو، اسماعیل پیرعلی، اصغر عبدلی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

در این بررسی روابط شجره­ شناسی ماهی قزل­آلای خال قرمز Salmo trutta L.1758 در رودخانه جاجرود حوضه دریاچه نمک با استفاده از توالی کامل ناحیه D-Loop ژنوم میتوکندریایی 5 قطعه ماهی در مقایسه با دیگر جمعیت­ های این گونه در ایران بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که جمعیت ماهی قزل­آلای خال­قرمز رودخانه جاجرود نیز مثل دیگر جمعیت­ه ای ایرانی این ماهی متعلق به گروه شجره شناسی دانوب است. هاپلوتایپ مشاهده شده در جمعیت رودخانه جاجرود مشابه هاپلوتایپ گزارش شده در جمعیت رودخانه کرج است. با توجه به نتایج به دست آمده ماهی قزل­آلای خال­قرمز حوضه نمک به جمعیت­های حوضه خزر نسبت داده شد و نسبت آن با گونه Salmo macrostigma مورد تأیید قرار نگرفت. با توجه به مشاهده نشدن هاپلوتایپ جمعیت­ های کرج و جاجرود در حوضه خزر و روابط آن با دیگر هاپلوتایپ­ های ایرانی و دانوبی شاید بتوان این هاپلوتایپ را از هاپلوتایپ های قدیمی دانست که ممکن است در حوضه خزر هم وجود داشته باشند. با توجه به بحث­های موجود در رابطه با زیست شناسی، ویژگی­ های جغرافیایی و همچنین با توجه به نوع هاپلوتایپ ماهی قزل­آلای خال ­قرمز حوضه نمک می­توان عنوان نمود که این جمعیت­ ها احتمالاً بومی حوضه نمک بوده و توسط انسان به حوضه یادشده معرفی نشده­ اند.


هیوا فیضی، نسترن حیدری، نصرالله رستگار پویانی، اسکندر رستگار پویانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

روابط فیلوژنتیکی بین زیرگونه های Eumeces schneiderii princeps و Eumeces schneiderii pavimentatus با استفاده از 143 جفت باز از توالی ژن 16S میتوکندریایی مورد بررسی قرار گرفت. آنالیزها با استفاده از رویکرد حداکثر احتمال (ML) به کمک نرم افزار RAxML بر روی 12 نمونه جمع آوری شده از حدود 24 منطقه مجزا صورت گرفت. نتایج مطالعات مولکولی ما چهار کالد کامال مجزا و به خوبی حمایت شده ای از لحاظ موقعیت فیلوژنتیکی، تفاوت ژنتیکی و ویژگی های مشخص در مورفولوژی و ویژگی  های زیستگاهی آنها تشخیص داد. این کالدها شامل گروه هایی از

Scincus (3)  Eurylepis (2)  Eumeces schneiderii princeps+Eumeces schneideri pavimentatus (1) و Scincopus (4)

هستند. همچنین، رابطه فیلوژنتیکی تاکسون ناشناخته Eumeces sp. با کالد Scincus بطور کامل مشخص و آشکار نیست. آنالیزهای فیلوژنتیکی صورت گرفته جنس Eurylepis را در کنار کالدهای حاوی جنس Eumeces قرار نداد. به عالوه، نتایج این آنالیزهای فیلوژنتیکی یک وضعیت مونوفایلتیک را برای گونه Eumeces schneiderii نشان داد.


مسعود نظری زاده، محمد کابلی، حمیدرضا رضایی، جلیل ایمانی، علیرضا محمدی، سعید خاکی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

چکیده. کمرکولی جنگلی در ناحیۀ اوراسیا با حدود 18 زیرگونه از گسترش وسیعی در جنگل­ های کهنسال خزان­کنندۀ پهن ­برگ برخوردار است. جمعیت مقیم این پرنده در جنگل­ های پهن‌برگ بلوط در رشته کوه زاگرس به عنوان S.e.persica معرفی شده است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار ژنتیکی و روابط تکاملی زیرگونۀ کمرکولی جنگلی رشته کوه زاگرس در مقایسه با کلادهای اروپایی (European)، آسیایی (Asian) و قفقازی (Caucasian) است. برای این منظور تعداد 10 فرد از دو ناحیه زاگرس شمالی در استان کرمانشاه و زاگرس جنوبی در استان کهگیلویه و بویراحمد با مجوز از سازمان حفاظت محیط زیست زنده­گیری و نمونه­ های خون آنها برداشت شد. مطالعات ژنتیکی با استفاده از 136 توالی کامل ژن ND2 (1041جفت باز) مستخرج از بانک ژن و 10 توالی از رشته کوه زاگرس تحت بررسی قرار گرفت. تحلیل­های تبارشناسی با استفاده از مدل TRN +G و رسم درخت بیزین و حداکثر درست نمایی انجام گرفت. همچنین روابط بین هاپلوتایپ‌ها با استفاده الگوریتم‌های اتصال میانه و پارسیمونی تحت بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از 10 نمونۀ توالی یابی شده، چهار هاپلوتایپ منحصر به فرد حاصل شد. همچنین تحلیل‌های تبارشناسی حاکی از آن بود که جمعیت‌های زاگرس از تبار قفقازی تفکیک‌پذیر است. همچنین از 10 نمونۀ توالی یابی شده، چهار هاپلوتایپ منحصر به فرد حاصل شد. نتایج آمارۀ FST حاصل از تحلیل واریانس مولکولی (AMOVA) تغییرات معنی‌دار ساختار ژنتیکی را در بین جمعیت‌های مختلف کمرکولی جنگلی را نشان داد. آمارۀ FCT نیز حاکی از بروز تغییرات ژنتیکی قابل توجه در بین جمعیت‌های مختلف تبارهای آسیا، اروپا، قفقاز و زاگرس بود. در نهایت جمعیت‌های مختلف کمرکولی جنگلی در اوراسیا را می‌توان به سه گونۀ تکامل نژادی تقسیم نمود و زیرگونه‌ها‌ی S.e.persica و S.e.caucasian را بعنوان دو گونۀ تکامل نژادی مشترک در نظر گرفت.


ایرج هاشم زاده، سیده نرجس طباطبائی، نبی الله قائدرحمتی، محسن امیری، لوئیس برناتچز،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

غار محل زیست ماهیان کور لرستان در حوضه رود دز در مجاورت رودخانه سزار در منطقه ­ای با ساختار کارستی قرار گرفته است. در مجاورت رودخانه سزار در دیواره­ های دره رودخانه چشمه­ هایی وجود دارد که ممکن است امکان ورود ماهیان رودخانه ­ای را به داخل منابع آب زیرزمینی فراهم کنند. این مشاهدات احتمال رابطه مهاجرتی در بین ماهیان gymnothorax Garra رودخانه سزار و ماهیان کور typhlops Garra  و Garra lorestanensis را پیش می ­آورد. علاوه بر این در بین ماهیان کور در مورد هر گونه، تنوع شکل بدن قابل مشاهده است. تنوع فنوتیپی یادشده ممکن است گویای تنوع ژنتیکی ناشناخته ­ای در بین این ماهیان باشد و یا ناشی از شرایط محیطی حاکم بر بخش­ های مختلف غار ماهی کور باشد. در این مطالعه برای پاسخ به سوالات موجود از روش­ های تعیین توالی ژن سیتوکروم اکسیداز زیرواحد یک (COI) و تعیین توالی نسل جدید استفاده شده است. نتایج نشان می­ دهد اشکال دوکی شکل و اشکال دارای بدن کشیده و غیر دوکی گونه ­های typhlops G.  و lorestanensis G. از نظر ترکیب ژنوم و ژن میتوکندریایی تفاوتی ندارند. همچنین نتایج مقایسه ترکیب ژنومی ماهیان کور و ماهی gymnothorax G.  رودخانه­ های دز و کرخه نشان می­ دهد احتمالا نفوذ ژنتیکی بسیار کمی (کمتر از 3 درصد) از گونه gymnothorax G. به ماهی کور typhlops G.  وجود دارد. شاید بتوان این نفوذ ژنتیکی کم ماهیان سطح­ زی را به سازگاری پایین­ تر آن­ها برای ورود و انطباق با شرایط زیستگاه زیرزمینی نسبت داد.
 
زینب قائدی، ریحانه صابری پیروز، الهام ابراهیمی، سحر بدری، فراهم احمدزاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

روش ­های متفاوتی برای بررسی تاثیرات نوسانات اقلیم بر روی موجودات وجود دارد. از میان آن­ها جغرافیای تبارشناختی (Phylogeography) و مدلسازی توزیع گونه ­ای SDM (Species Distribution Model) مناسب­ ترین ابزار برای بررسی اثرات تغییر اقلیم در طی زمان بر تغییرات توزیع جغرافیایی گونه ­ها هستند. در این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ­ای سوسمار خاردم ایرانی Saara asmussi هفت نمونه از محدوده پراکنش این گونه در ایران جمع ­آوری و با استفاده از ژن سیتوکروم b بررسی شد. مدلسازی توزیع این گونه نیز با 41 نقطه حضور و لایه­ های اقلیمی Bioclime برای شرایط کنونی و آینده (سال 2050) با استفاده از بسته آماری SDM و با هدف بهره­ گیری از مدل همادی (Ensemble) انجام شد. نتایج آنالیزهای ژنتیکی نشان داد که نمونه بستک در استان هرمزگان از سایر نمونه­ ها مجزا است. تنوع هاپلوتایپی این گونه 8/0 به­ دست آمد. شبکه هاپلوتایپی، هاپلوتایپ­ مرکزی این گونه را در فلات مرکزی ایران نشان داد. همچنین مدل همادی در شرایط اقلیمی حاضر لکه ­هایی زیستگاهی مطلوب این گونه را در جنوب و فلات مرکزی ایران پیش ­بینی کرد که در سال 2050 مساحت این لکه­ ها کاهش و لکه ­ای با وسعت محدود در بلوچستان به عنوان زیستگاه مطلوب افزوده می­ شود. به­ طور کلی مطالعات ژنتیکی و پیش ­بینی ­های مدلسازی توزیع گونه­ ای نشان داد که جدایی نمونه ­های غربی از جنوب (بستک در هرمزگان) به دلیل ایجاد دو لکه زیستگاهی مجزا در این نواحی بوده است. همچنین براساس طرح­ های راهنما مدلسازی آینده، زیستگاه مطلوب این گونه در محدوده هاپلوتایپ مرکزی قرار گرفته است.
 
 


صفحه 1 از 1     

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb