۸ نتیجه برای شوری
رویا غفاری، فریبا میقانی، حمیرا سلیمی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
کهورک علف هرز مهاجم و مشکلساز مناطق گرم و خشک است و بنابراین مکنترل آن از اهمیت بالایی برخوردار است. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر جوانهزنی بذر کهورک، بررسیهای آزمایشگاهی شامل بررسی زیستایی بذر، اثر دماهای ثابت و متناوب، اثر خراشدهی شیمیایی و فیزیکی بذر و اثر تنش خشکی با اعمال غلظتهای صفر، ۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰، ۵۰۰ و ۶۰۰ میلیمولار PEG و تنش شوری با اعمال غلظتهای صفر، ۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰، ۵۰۰ ، ۶۰۰ و ۷۰۰ میلیمولار NaCl بر جوانهزنی بذر و بررسی گلخانهای شامل اثر عمق کاشت بذر بر ظهور گیاهچۀ کهورک بود. آزمایش درقالب طرح بلوک کامل تصادفی با ۴ تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که زیستایی بذر کهورک ۸۱ درصد بود. دمای بهینۀ جوانه زنی بذر کهورک، دمای ثابت ۳۰ درجۀ سانتیگراد بود و بطورکلی، دمای ثابت برای جوانهزنی بذر کهورک مناسبتر از دمای متناوب بود. بررسی اثر عمق کاشت بذر نشان داد که بیشترین ظهور گیاهچه مربوط به بذرهایی بود که در عمق ۲ سانتیمتری گلدان کاشته شده بودند. بیشترین درصد جوانهزنی بذرکهورک تحت تأثیر تیمار ۲۰ دقیقه با اسیدسولفوریک غلیظ مشاهده شد. خراشدهی فیزیکی بذر با سنباده کارایی چندانی در تحریک جوانهزنی بذر نداشت. در بررسی اثر تنش خشکی و شوری، بیشترین جوانهزنی بذر کهورک (بعد از تیمار شاهد بدون تنش) در پاسخ به غلظتهای پایینتر PEG و NaCl یعنی ۱۰۰ و ۲۰۰ میلیمولار مشاهده شد و با افزایش شدت تنش خشکی و شوری، جوانهزنی بذر کاهش معنیداری نشان داد. براساس نتایج پژوهش حاضر، نور نقش مهمی در جوانهزنی بذر کهورک ندارد و به عبارت دیگر بذر کهورک فتوپلاستیک نیست. این ویژگیها از عوامل عمدۀ تهاجم کهورک قلمداد میشود و اطلاع دقیق از آنها در کنترل و ممانعت از گسترش این علفهرز چندساله مؤثر خواهد بود.
آذر بیک زاده، محمدرضا ایمان پور، وحید تقی زاده،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
کورتیزول کورتیکواستروئیدی است که مهمترین اثر آن تنظیم اسمزی در ماهیان دریازی است. هدف این مطالعه بررسی اثر کورتیزول خوراکی بر مقاومت به تنش شوری در بچهماهیان کپور معمولی Cyprinus carpio است. برای این منظور، کپور معمولی (۱۲/۰±۳۶/۱ گرم) به مدت ۸ هفته با غذای تجاری حاوی صفر (شاهد)، ۵۰ (۱)، ۱۰۰ (۲) و ۲۰۰ (۳) میلیگرم بر کیلوگرم غذای هیدروکورتیزون تغذیه شدند (۳ تیمار و یک گروه شاهد و ۳ تکرار). سپس مقاومت دربرابر تنش شوری، طی ۷ روز مقابله با شوری ppt ۱۲، با اندازهگیری تغییرات هماتوکریت و پارامترهای بیوشیمیایی خون (گلوکز، کلسیم و پروتئین کل) بررسی شد. نتایج نشان داد میزان بازماندگی بین تیمارها پس از ۷ روز مقابله با شوری، اختلاف معنیداری نداشت (۰۵/۰<p). میزان گلوکز قبل از تنش، در گروه شاهد بهطور معنیداری پایینتر از سه تیمار تغذیهشده با سطوح مختلف کورتیزول بود (۴۰/۱±۰۴/۷۳) (۰۵/۰>p) و پس از تنش، در تمام تیمارها افزایش معنیداری داشت (۰۵/۰>p) و بیشترین مقدار در تیمار ۲ و ۳ مشاهده شد (۰۵/۰>p). بیشترین میزان هماتوکریت پس از تنش در گروه شاهد مشاهده شد (۰۸/۲±۶۷/۶۱) (۰۵/۰>p). میزان یون کلسیم پس از تنش در تمامی تیمارها جز گروه شاهد افزایش معنیداری داشت (۰۵/۰>p) که بیشترین مقدار در تیمار ۳ مشاهده شد (۳۱/۰±۱۷/۱۱). پروتئین کل، در ماهیان تیمارشده با کورتیزول به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد بود (۰۵/۰>p). نتایج نشان داد که کورتیزول خوراکی میتواند مقاومت بچهماهی کپور معمولی را به تنش شوری افزایش دهد.
حمزه امیری، لیلا مؤذنی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
به منظور مطالعه اثرات برهم کنش شوری و اسیدآسکوربیک بر مقدار رنگیزه های فتوسنتزی، قند محلول، پرولین و پروتئین گیاه مرزه خوزستانی (Satureja khuzestanica)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار سطح شوری با غلظت های صفر، ۴۰، ۸۰ و ۱۲۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک NaCl و دو سطح اسیدآسکوربیک با غلظت های صفر (شاهد) و ۲ میلی مولار، با ۶ تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که مقدار رنگیزه های فتوسنتزی با افزایش شوری از صفر به ۴۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک در تیمارهای فاقد اسیدآسکوربیک، کاهش و سپس در غلظت ۸۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک افزایش و در غلظت ۱۲۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک مجدداً کاهش یافت، اما میزان قند محلول، پرولین و پروتئین با افزایش شوری از صفر به ۴۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک افزایش و سپس در غلظت ۸۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک کاهش و در غلظت ۱۲۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک مجدداً افزایش یافت. در حالیکه در تیمارهای دارای اسیدآسکوربیک، میزان رنگیزه های فتوسنتزی با افزایش شوری ازصفر به ۴۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک افزایش و سپس در غلظت ۸۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک کاهش و در غلظت ۱۲۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک افزایش یافت و میزان قند محلول، پرولین و پروتئین، با افزایش شوری از صفر به ۴۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک کاهش و سپس در غلظت ۸۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک، افزایش و در غلظت ۱۲۰ گرم در ۱۰۰ کیلوگرم خاک کاهش یافت.
کبری قلی پور، پرتو روشندل،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر پرایمینگ بذر با ۲۴-اپی براسینولید (صفر، ۱/۰ و ۱میلیگرم بر لیتر) بر افزایش مقاومت گیاه گوجهفرنگی (Lycopersicon esculentum Mill.) به تنش شوری (صفر، ۷۰ و ۱۴۰ میلیمولار کلریدسدیم) آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرايط گلخانهای صورت گرفت. تنش شوری به طور قابل ملاحظه ای باعث کاهش در میزان رشد گیاه گوجه فرنگی شد. با این وجود، پرایمینگ با ۲۴-اپی براسینولید (EBL) (۱ میلیگرم بر لیتر) از اثرات منفی کلریدسدیم (بهويژه در ۱۴۰ میلیمولار) به نحو معنی دار کاست. در این حالت، ۲۴-اپی براسینولید باعث تغییر در میزان وزن تر و خشک (بیش از دو برابر)، کلروفیل کل (۷۲+ درصد)، کاروتنوئيدها (دو برابر)، پرولین آزاد (سه برابر)، نشت الکترولیت ها (۶/۱۸- درصد)، نسبت Na+/K+ در ریشه (۵/۵۷- درصد) و اندام های هوایی (۶۲- درصد) نسبت به شاهد شوری شد. به نظر میرسد پرایمینگ بذر با اپیبراسینولید با افزایش در میزان پرولین آزاد، غلظت رنگیزه های فتوسنتزی و نیز کاهش نشت الکترولیت ها و نسبت Na+/K+ در بافتهای گیاه گوجهفرنگی منجر به افزایش تحمل گیاه گوجه فرنگی به تنش شوری شد.
مهرنوش دانشور، محمود ملکی، شهریار شاکری، امین باقی زاده،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
فسفر، یکی از ضروری ترین عناصر غذایی گیاهی، در خاک به سرعت به فرم غیرقابل دسترس برای گیاهان تبدیل می شود. باکتری های حل کننده فسفات نامحلول می توانند نقش مهمی در فراهم کردن این عنصر غذایی برای گیاهان ایفا کنند. به همین دلیل در این مطالعه این باکتری ها از محیط رایزوسفری گیاهان مختلف با استفاده از محیط کشت اختصاصی جامد پیکووسکی غربال شدند. سپس میزان رشد و میزان حل کنندگی فسفات نامحلول ۹ سویه برتر در دما، شوری و اسیدیته مختلف اندازه گیری شدند. بهترین سویه حل کننده فسفات نامحلول با تجزیه و تحلیل توالی ژن ۱۶S rDNA شناسایی شدند. در پایان تنوع ژنتیکی بین تمامی سویه های حل کننده فسفات نیز با نشانگر RAPD مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد از بین ۵۷ سویه جداسازی شده، ۲۵ سویه قابلیت حل کنندگی فسفات نامحلول را داشتند. از بین ۹ سویه برتر، سویه Cke۱ با این که میزان رشد متوسطی در تمامی شرایط تنشی اعمال شده داشت، بیش ترین شاخص محلول سازی را به خود اختصاص داد و به عنوان بهترین سویه حل کننده در همه شرایط مورد آزمایش شناخته شد. تجزیه و تحلیل ژنتیکی ژن ۱۶S rDNA نیز نشان داد که این سویه متعلق به جنس Enterobacter است. نتایچ تنوع ژنتیکی نیز نشان داد که تمامی سویه ها در ۶ گروه مختلف قرار می گیرند و ۳ سویه که کم ترین میزان تشابه را با سایر سویه ها داشتند در ۳ گروه مجزا قرار گرفتند. با توجه به اینکه سویه Cke۱ قابلیت خوبی برای محلول سازی فسفات نامحلول در شرایط مختلف تنشی نشان داده است، می تواند پتانسیل خوبی برای فراهم کردن عنصر فسفر در دماهای ۳۰ و ۳۵ درجه سانتیگراد، شوری ۱/۲ و ۱/۸ درصد و اسیدیته ۶ و ۸ برای گیاهان زراعی داشته باشد.
شبنم حیدرپور، ناصر عباسپور، نیر محمدخانی، ساناز موسوی پورناکی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
تحمل به شوری ۴ ژنوتیپ انگور ( قره اوزوم، حسینی، آق اوزوم و کشمشی) تحت شرایط شوری ( ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ میلی مولار) مطالعه گردید. فاکتورهای رشدی تحت شرایط شوری به صورت معنی داری (P<۰,۰۵) کاهش یافت، در حالی که محتوی یون های سدیم و کلر افزایش یافت. در تمامی تیمارهای شوری انباشتگی کلر نسبت به سدیم بیشتر بود. قره اوزوم کمترین و کشمشی بیشترین محتوی کلر برگ را دارا بود. فتوسنتز، تعرق و هدایت روزنه ای تحت شوری کاهش یافت و بیشترین همبستگی را با محتوی کلر برگ دارا بود. کمترین کاهش در پارامترهای فتوسنتزی در قره اوزوم مشاهده گردید. تحت شوری متوسط (۵۰ میلی مولار) محتوی قند محلول، پرولین و گلایسین بتائین در برگ همه ی ژنوتیپ ها افزایش یافت. نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان داد قره اوزوم عملکرد و تحمل بیشتری تحت تنش شوری دارد و کشمشی در مقایسه با سایر ژنوتیپها حساستر است.
خانم نسرین مهدی نژاد مقدم، دکتر امید سفالیان، دکتر ناصر زارع، دکتر محمد صدقی، دکتر رحمت الله کریمی زاده، دکتر فاطمه محمدی آذر،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
حبوبات از جمله گياهان زراعي متداول در مناطق خشك و نيمه خشك است که اغلب اين گياهان به شوري آب و خاك حساس يـا نيمه حساس ميباشند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی سه سطح شوری روی ۱۸ رقم عدس در گلخانه و آزمایشگاههای دانشگاه محقق اردبیلی در سال ۹۸-۹۶ انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. صفات فتوسنتزی و فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفتند و رابطه صفات با ۲۱ آغازگر ISSR اندازهگیری شد. اثر متقابل ژنوتیپ در تنش در برخی صفات اختلاف معنیدار داشتند. نتایج مقایسه میانگین ژنوتیپهای عدس از نظر صفات فیزیولوژیک با روش دانکن در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. همبستگی صفات در سطوح تنش جداگانه انجام شد. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای، ژنوتیپها را در شرایط شاهد و ۶۰ میلیمولار به سه گروه و در ۱۲۰ میلی مولار به دو گروه تقسیم کرد. ژنوتیپهای ۷ و ۵ در تمامی گروهبندیها در گروه برتر قرار گرفتند. رابطه نشانگرهای مولکولی ISSRبا صفات فیزیولوژیکی در بین ژنوتیپها محاسبه و برای تمامی صفات رگرسیون به روش گام به گام انجام شد. همه صفات در سه سطح تنش شوری با تعدادی از نشانگرهای ISSR ارتباط معنیدار داشتند. در مجموع ۲۲ نشانگر مثبت برای صفات فیزیولوژیکی در سطح شاهد، ۹ نشانگر مثبت در سطح تنش متوسط و ۲۳ نشانگر مثبت در سطح تنش شدید شناسایی شدند. از بین ۲۱ آغازگر ISSR مورد مطالعه نشانگر P۸A۱۱ بیشترین تعداد مکان ژنی مرتبط با صفات فیزیولوژیکی مورد مطالعه را دارا بود.
دکتر اعظم سلیمی، علی عباسی، مریم چاوشی ریزی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
گیاه کاملینا عضو مهم خانواده Cruciferae، به عنوان یک گیاه روغنی استفاده میشود. کیتوزان یک بیوپلیمر طبیعی که به عنوان یک محرک زیستی و ترکیب غیر سمی و سازگار با محیط زیست میباشد که به طور گستردهای در پاسخ به تنشهای زیستی و غیرزیستی مؤثر است. آهن یک ریزمغذی ضروری برای همه موجودات زنده است زیرا نقش مهمی در فرآیندهای تنفس و فتوسنتز دارد. در این تحقیق تأثیر کیتوزان و آهن همراه با تیمار شوری ۰، ۸، ۱۲، دسی زیمنس بر متر و کیتوزان با غلظتهای ۰، ۲/۰، ۴/۰، گرم بر لیتر و آهن نیز با غلظتهای ۰، ۳، ۶، گرم بر لیتر و بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. به دلیل به هم خوردن تعادل یونی میزان سدیم افزایش داشته، از طرفی رشد ریشه افزایش داشته تا بتواند آب مورد نیاز گیاه را تأمین کند. با توجه به اثرات مخرب تنش، افزایش سدیم بر سایر پارامترها نیز تأثیر داشته و باعث کاهش آهن، کلسیم، طول ساقه و وزن خشک اندام هوایی شده است. در بررسی اثر متقابل شوری، کیتوزان و آهن مشاهده شده که طول ساقه، سطح برگ، بیومس، محتوای نسبی آب، سدیم، پتاسیم و کلسیم و کربوهیدرات افزایشیافتهاند و وزن خشک ریشه کاهش پیدا کرده است. تیمارهای نامبرده با تأثیر بر محتوای نسبی آب، تنظیم یونها و محلولهای سازگاری مانند قند برگ توانسته شرایط گیاه را مانند شرایط بدون تنش حفظ کند و اثرات ناشی از تنش شوری را کاهش داده و به رشد گیاه کمک کند.