11 نتیجه برای سرطان
زهرا اسلامی ثمرین، محمد طهماسب، عباس قادری،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
سرطان پستان شایع ترین سرطان در دنیا و دومین علت مرگ ومیر پس از سرطان ریه در زنان می باشد. میزان شیوع سرطان پستان در کشورهای آسیایی مانند ایران رو بهافزایش است. در طول چند سال گذشته نقش بسیاری از میکروRNAها (miRNA) در بروز انواع سرطان ها مشخص شده است. چندشکلی تکنوکلئوتیدی (SNP) در طول توالی miRNA در ارتباط با خطر ابتلا به انواع سرطانها ازجمله سرطان پستان بررسی شده است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط میان چندشکلی تکنوکلئوتیدی rs11614913 در mir196a2 و استعداد ابتلا به سرطان پستان میباشد. این مطالعه به بررسی rs11614913 در hsa-mir196a2 در 100 مورد مبتلا به سرطان پستان و 100 مورد کنترل در جمعیت زنان جنوب ایران می پردازد. روش مورد استفاده برای تعیین این چندشکلی، روش RFLP- PCR بود. محصول PCR تحت اثر آنزیم محدودکنندۀ TaaI قرار گرفت و باندهایی به طول 187 و 197 جفت باز مشاهده شد. این مطالعۀ مورد- شاهدی به وسیلۀ نسبت شانس (ORs) با فاصلۀ اطمینان 95٪ (CI) برای آشکار ساختن ارتباط این SNP در mir196a2 با استعداد ابتلا به سرطان پستان تحلیل گردید. فراوانی الل C در mir196a2 در گروه بیماران 0/74و در گروه کنترل 0/75 و فراوانی ژنوتیپی TT،TC وCC به ترتیب 0/05، 0/42 و 0/53 در گروه بیمار و در گروه کنترل 0/06، 0/38 و 0/56 برآورد شد. در ضمن بررسی آماری نشان دهندۀ وجود تعادل هاردی- واینبرگ بین دو الل این ژن در جمعیت مورد مطالعه بود. باتوجه به مطالعۀ انجام شده مشخص شد هیچگونه ارتباط معناداری میان این پلی مورفیسم و استعداد ابتلا به سرطان پستان وجود ندارد.
پروین پیشوا، محمد طهماسب، عباس قادری،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
سرطان ریه شایع ترین عامل مرگ و میر ناشی از سرطان در سطح جهان است و محاسبه شده حدود 1.4 میلیون مرگ در هر سال با این سرطان مرتبط است. سرطان ریه پنجمین سرطان شایع در ایران، با نرخ شیوع 2/9-7/4 در هر 100 هزار نفر است. با وجود شیوع کم، بقا آن نیز محدود است. کشف نشانگرهای بیولوژیکی و کاربرد آنها در رابطه با تشخیص سرطان میتواند منجر به تشخیص زودهنگام و در نتیجه افزایش میزان بقا بیماران شود. در این مطالعه، امکان استفاده از چندشکلی تک نوکلئوتیدی (single nucleotide polymorphism, SNP) rs11614913 درmiRNA-196a2 به عنوان بیومارکر زیستی در تشخیص زودهنگام سرطان ریه سلول های غیرکوچک (non-small cell lung cancer, NSCLC) تحت بررسی قرار گرفت. در این مطالعه 95 فرد مبتلا به NSCLC و 100 فرد سالم (شاهد) در جمعیت جنوب ایران بررسی شدند. پلیمورفیسم rs11614913 بواسطه تکنیک RFLP- PCR تعیین شد. ابتدا ژنوم با یک جفت پرایمر اختصاصی تکثیر و سپس با آنزیم TaaI هضم شدند. در صورت حضور باز T در جایگاه پلیمورفیسم، دو باند به اندازه های bp187 و bp196 و در حصورت حضور باز C تنها یک باند bp383 مشاهده شد. با بررسی الگوی الکتروفورزی هضم آنزیمی، فراوانی الل C در جایگاه پلیمورف rs11614913 SNP در ژن miR-196a2 را در گروه بیماران 695/0 و در گروه کنترل برابر با 76/0 برآورد شد. بنابراین فراوانی ژنوتیپی TC,TT وCC در گروه بیمار به ترتیب 074/0 ، 463/0 و 463/0 و در گروه کنترل به ترتیب 06/0 ، 36/0 و 58/0 بود. تجزیه و تحلیل آماری وجود تعادل هاردی-واینبرگ را در دو الل این ژن در جمعیت تحت مطالعه تأیید مینماید (χ2=0.02 و p>0.05). براساس نتایج این مطالعه، ارتباط معنیداری بین rs11614913 SNP و استعداد ابتلا به NSCLC در کل جمعیت وجود ندارد لکن بررسی جمعیت تحت مطالعه برحسب جنسیت، نشان داد افراد مذکر با ژنوتیپ CC در مقایسه با CT+TT، دارای استعداد بیشتری برای ابتلا به سرطان NSCLC هستند.
حسانه حسن پور، محمد شکرزاده لموکی، رضا طبری، فاطمه رضایی، فاطره رضایی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
با افزایش بیماری سرطان و عوارض جانبی درمان های رایج محققان به دنبال یافتن روش های درمانی با کمترین عوارض هستند به همین علت گیاهان دارویی اهمیت بالایی پیدا کرده اند. گیاه پرسیاوشان (Adiantum capillus-veneris L.) دارای ترکیبات تری ترپنوئیدی است که خاصیت ضدتومور دارند. هدف این مطالعه بررسی اثر کشندگی عصارۀ گیاه بر ردۀ سلولی سرطان پستان (MCF-7) و سلول های نرمال فیبروبلاست (MRC-5) با استفاده از روش MTT است. گیاه پرسیاوشان از روستای مرزون آباد جمع آوری و در دمای C° ٤٠ خشک شد. با استفاده از دستگاه سوکسله و اتانول ٩٦ درصد از بخش هوایی و زیرزمینی گیاه پرسیاوشان عصارۀ هیدروالکلی تهیه و از این عصاره سه فراکسیون هگزان، کلروفرم واتیل استات آماده شد. همچنین، با استفاده از عصارۀ هیدروالکلی آن، ترکیبات گیاه توسط دستگاه GC-Mass شناسایی شد. نتایج حضور ترکیبات پلیفنلی، ترپنویید، اسیدهای چرب، موم، الکالویید، ترکیبات N- اکسید و فیبررا نشان میدهد که این گیاه دارای خاصیت آنتی اکسیدانی قوی است. نتایج آزمایش MTT نشان داد که از یک طرف این عصاره اثر کشندگی وابسته به دوز بر سلول های MCF-7 دارد و قادر به از بین بردن سلول های سرطانی بوده و از طرف دیگر اثر آن بر سلول های سرطانی بیشتر از ردۀ نرمال است. همچنین میزان IC50 عصاره های بخش هوایی و زیرزمینی روی هر دو رده تفاوت معناداری را نشان میدهند. خواص کشندگی آن قابل مقایسه با داروی ضدسرطان سیس پلاتین است.
کریم مهنام، فاطمه میراحمدی باباحیدری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
پروتئین XIAP يکی از اعضای پروتئینهای مهارکننده آپوپتوز يا مرگ برنامهریزیشده یاخته (خانواده IAP) است. پروتئین XIAP نقش باارزشی در مهار آپوپتوز بازی میکند و دربرگیرندۀ سه دومین BIR (Baculoviral IAP Repeat) است. دومین سوم اين پروتئين يعني BIR3 بهطور مستقیم به پايانه N پروتئين کاسپاز 9 متصل میشود و آپوپتوز را مهار میکند. نشان دادهشده است که چهار اسیدآمینه پایانة N پروتئين SMAC يعني AVPI میتوانند به BIR3 متصل شوند و آن را مهار کنند و بنابراین، آپوپتوز را به راهاندازند. در اين پژوهش 15 پپتيد به دومین BIR3 داک شدهاند و سپس 10 نانوثانیه شبیهسازی دینامیک مولکولی روی هر کمپلکس بهدستآمده از داکینگ انجام شد. سپس از روش مکانیک مولکولی پوازی بولتزمن سطح در دسترس حلال (MM/PBSA) برای برآورد انرژي اتصال آزاد پپتیدها به دومين BIR3 استفاده شد. نتایج روش MM/PBSA هماهنگی نسبی با روش داکینگ وهماهنگی خوبی با نتایج تجربی موجود داشتند. نتایج نشان داد که بهترین پپتیدها با کمترین انرژي آزاد اتصال عبارتاند از ATPF و AKPW و ARPF. همچنين بررسی پيوندهای ميان اين پپتيدها و دومین BIR3 در ساختار نهايي کمپلکسها آشکار کرد که لوسين 307 و ترئونین 308 و گلوتامات 314 و تيروزين 324 دومين BIR3 برای اتصال پپتیدها ضروری هستند. نتایج تفکیک انرژي آزاد و تعیین سهم باقیماندههای شکاف دومين BIR3 در اتصال به اين پپتيدها در طول شبیهسازی نيز هماهنگ با نتايج پیشین بود و نقش همان باقیماندهها را در اتصال نشان میداد. همچنين گرایش بالای این پپتیدها نسبت به پپتيد طبيعي ((AVPI و مقایسه آنها با ساير پپتيدها آشکار میکند که وجود بار مثبت در جايگاه دوم پپتيد و وجود گروه هیدروفوب آروماتيک در جایگاه چهارم پپتيد باعث افزايش قدرت اتصال پپتيد میشود.
سجاد فرخیار، جواد بهارآرا، طیبه رمضانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
امروزه استفاده از فرآوردههای زیستی در زمینه های مختلف مورد توجه قرار دارد. فرآورده های طبیعی در مقایسه با داروهای شیمیایی دارای عوارض جانبی کمتر بوده و تهیه آنان نیز به مراتب آسانتر از آن مواد است. از این رو بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر اثرات ضد سرطانی عصاره تام الکلی ستاره شکننده دریایی را مورد بررسی قرار دهیم. جهت مطالعه آثار ضد سرطانی این عصاره از ردهی سلولی MCF-7 استفاده شد. جهت ارزیابی سمیت از روشهای زیست پذیری سلولها و رنگ آمیزی اکریدین اورنج اتیدیوم بروماید و از کیت تشخیصی انکسین V استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون MTT نشان داد که این عصاره به صورت وابسته به دوز و زمان به مهار تکثیر و مرگ سلولی منجر میشود. غلظتی که به مرگ نیمی از سلولها منجر میشود 150 میکروگرم/میلی لیتر(IC50) است. القای آپوپتوز در این غلظت با تست اکریدین اورنج تایید گردید. نتایج تست انکسین V هم موید القای آپوپتوز به صورت وابسته به زمان در این غلظت بود به طوری که سلول های تیمار شده با غلظت 150 میکروگرم/ میلی لیتر برای مدت زمان24 ساعت به مقدار ٪ 02/29 در مرحله آپوپتوز انتهایی قرار داشتند و فقط ٪ 77/2 سلول ها دچار نکروز شده بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره تام الکلی ستاره شکننده خلیج فارس دارای توانایی القای آپوپتوزیس در سلولهای رده MCF-7 است. این اثرات میتواند به علت وجود ترکیبات فعال زیستی از جمله ساپونین، نفتاکوییونها و کارتنوییدها باشد. نتایج این پژوهش نشان دادکه ستاره شکننده دریایی می تواند اثرات مفیدی بر مهار سرطان داشته باشد. بنابراین میتوان از این فرآورده طبیعی دریایی به عنوان مکملی در درمان و پیشگیری از بیماری سرطان استفاده کرد.
کتایون میمندی، محمد مهدی یعقوبی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
در این تحقیق اثر سمّی عصارههای آبی و اتانولی ناز سفید (Sedum album L.) بر دو سلول سرطان معده (AGS) و پستان (MCF-7) انسان بررسی شد. ناز سفید از روستای دلیر شهرستان چالوس نمونهبرداری شد و هشت غلظت مختلف از عصاره های آبی و اتانولی به مدت 48 ساعت بر سلول های سرطانی اعمال شد. اثر کشندگی و مهاری عصاره ها روی سلول ها به روش های MTT، BrdU و TUNEL بررسی شد. یافته ها نشان داد هر دو عصارۀ اثر وابسته به غلظتِ ضد تکثیر سلول و القای آپوپتوز دارند. نتایج MTT نشان داد سلول AGS نسبت به سلول MCF-7 متحمل کشندگی بیشتری شده بود و اثر عصارۀ اتانولی قوی تر از عصارۀ آبی بود. داده های روش BrdU نشان داد در بالاترین غلظت عصارۀ آبی، تکثیر سلول AGS به 50 درصد و تکثیر سلول MCF-7 به 43 درصد کاهش یافت. همچنین عصارۀ اتانولی در بالاترین غلظت، تکثیر دو سلول AGS و MCF-7 را به ترتیب به 75 درصد و 60 درصد کاهش داد. نتایج روش TUNEL نیز حاکی از آن بود که 52 درصد از سلول های AGS و 12درصد از سلولهای MCF-7 تحت تیمار با عصارۀ اتانولی دچار آپوپتوز شدند. عصارۀ آبی نیز در دو سلول فوق به ترتیب 28 درصد و 25 درصد آپوپتوز القا کرد. هم مهار تکثیر سلول و هم القای مرگ، از راهکارهای مطلوب محققان در درمان سرطان هستند. شناسایی ترکیبات موجود در ناز سفید و بررسی اثر آنها در مدل های حیوانی سرطان می تواند به درک بیشتر خواص ضد سرطانی این گیاه کمک کند.
مینا مالکی، محمد پویا نقشبندی، زهرا حاجی حسن،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
باکتریهای مگنتوتاکتیک دست های از باکتریها هستند که به دلیل قابلیت تولید ساختارهایی به نام مگنتوزوم قادر به جهت گیری در میدان مغناطیسی خارجی هستند. مگنتوزومها که در اکثر باکتریهای مگنتوتاکتیک در اندازه نانومتر حضور دارند، اندامکهای درون سلولی متشکل از کریستالهای معدنی آهن مغناطیسی هستند که به صورت جداگانه توسط یک لایه فسفولیپید احاطه شدهاند. به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد مگنتوزومها، باکتریهای مگنتوتاکتیک به موضوع جذابی در بسیاری از حوزههای تحقیقاتی و کاربردی از جمله رباتیک، پزشکی، زیست شناسی، محیط زیست و زمین شناسی تبدیل شده است. در مقاله مروری حاضر سعی شده است تا با ارائه مشخصات مربوط به باکتریهای مگنتوتاکتیک، چگونگی تشکیل مگنتوزومها در سلول و ساختار آن ها، اهمیت این باکتریها مشخص شود و در نهایت با ارائه برخی از کاربردهای این باکتریها در حوزههای مختلف تحقیقاتی مثل دارورسانی هدفمند، درمان سرطان و حذف فلزات سنگین از آب ها، درک بهتری از این کاربردها به دست آید.
پریچهر حناچی، حجت صادقی علی آبادی، نسیم قربانی، روشنک زرین قلمی، خدیجه کیارستمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
بشر از دیرباز به گیاهان علاوه بر دید خوراکی با بینش درمانی نیز نگریسته است. گیاهان منبع غنی از ترکیبات آنتیاکسیدانی و فنولی هستند. اسطوخودوس و بادرنجبویه از گیاهان دارویی هستند که غنی از ترکیبات آنتیاکسیدانت هستند. هدف از این مطالعه، مقایسه میزان ترکیبات آنتیاکسیدانی عصارههای دو گیاه اسطوخودوس و بادرنجبویه و بررسی اثر آنها بر روی رده سلولی سرطانهای پستان، رحم و تخمدان با استفاده از روش عصارهگیری و حلال مناسب است. از برگ خشک گیاهان عصارههای متانولی، آبی، اتانولی تهیه گردید و سنجش فعالیت آنتیاکسیدانی با روش DPPH و FRAP صورت گرفت و در نهایت اثر ضدسرطانی عصارهها بر روی ردههای سلول سرطانی پستان، رحم و تخمدان با روش MTT سنجیده شد. مقایسه نتایج سنجش آنتی اکسیدان کل نشان داد بیشترین میزان مربوط به عصاره اتانولی لئوفلیزه بادرنجبویه و عصاره متانولی لیوفلیزه اسطوخودوس است. میزان IC50 عصاره اتانولی بادرنجبویه برابر 0/028 میلیگرم بر میلیلیتر بر رده سلولی OVCAR-3 بوده که بهترین نتیجه را نسبت به سایر حلالها و سایر ردههای سلولی داشته و در رده سلولهای MCF-7 نیز عصاره اتانولی اسطوخودوس با میزان IC50 برابر 2/07 میلیگرم بر میلیلیتر بهترین نتیجه را داشت. در رده سلولی HeLa نیز عصاره متانولی اسطوخودوس با IC50 برابر 7/36 میلیگرم بر میلیلیتر بهتر از دو حلال دیگر بود. در این پژوهش برای اولین بار تاثیر عصارههای مختلف بادرنجبویه و اسطوخودوس بر روی رده سلولهای سرطان پستان (MCF-7)، تخمدان (OVCAR-3) و دهانه رحم (HeLa) سنجیده شد و نتایج نشان دادکه عصاره اتانولی و متانولی حاصله از این گیاهان دارای خاصیت کشندگی بیشتری بر روی رده سلولهای سرطانی است.
نینا علیزاده، شکوفه ملک زاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
هدف اين مطالعه بررسي برهمكنش اصلاح مولكول کمپلکس کورکومين(CUR) در حاملهاي بتا- و گاما –سيكلودكسترين (β-CD و γ-CD) با نانوذرات کیتوزان(CS) جهت دارورساني هدفمند و مقايسه كاركرد بين آنها بود. سیستم تحویل هدفمند دارویی شامل عامل درمانی نانوذرات CS بخش هدفگیری همان دارو و سیستم حامل CD است. محاسبات روابط تشکیل کمپلکسهای اصلاح شده و کاربرد آنها با استفاده از آنالیز دادههای اسپکتروسکوپی UV-vis انجام شد. در اين مطالعه نمودارهای طیفهای اسپکتروسکوپیها برای اثبات بهينهسازي ساختار مولکولی در کمپلکسهای اصلاح شده رسم شدند. تحليل دادههای بررسی کاربرد آنها با روش معادلات مربوطه انجام گرفت. پلیساکارید کاتیونی CS با حضور عاملهای آمینو و الکل در طول زنجیرههای پلیساکارید آن را قادر میسازد تا پیوند ثابت کووالانسی را با کمپلکسها ایجاد کند و زمینه حلالیت سیکلودکسترین را افزایش دهد. نانوذرات CS به واسطه پیوندهای هیدروژنی و برهمکنشهای واندروالس هيدروژن گروه هيدروكسيل سيكلودكسترين با هیدروکسیل گروه فنولیک مولكول دارويي CUR تقویت پيوند هيدروژني برقرار ميكند. اصلاح کمپلکس γ-CD با CS قويترين برهمكنش را با CUR نشان ميدهد. هر دوی كمپلكسهاي CUR در سیستم میزبان CD-CS جهت انتقال بار از دارو به حامل و عامل درمانی است. نانوذرات CS خاصیت سیستمهای تحویل هدفمند داروهای ضد سرطان را دارند. زیرا میدان خارجی CS را میتوان برای هدایت دارو به سمت سلولهای هدف خاص مورد استفاده قرار داد. سیستم میزبان γ-CD-CS به دليل حلاليت زياد و برهمكنش قوي آن بهترين میزبان بهعنوان حامل و عامل درمانی برای داروي CUR است.
لیلا غلامی، فرنوش عطاری، محمود تلخابی، فاطمه سعادتپور،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
سرطان پستان شایع ترین سرطان و از مهمترین دلایل مرگ و میر برای زنان در سراسر جهان است. نوع سهگانه منفی، تهاجمیترین نوع سرطان پستان بوده و شیمیدرمانی تنها گزینه درمانی برای آن است. سلولهای سرطانی حتی درصورت برخورداری کافی از اکسیژن مسیر گلیکولیز را انتخاب میکنند و فعالیت این مسیر نقش مهمی در ایجاد سرطان ایفا میکند. درنتیجه هدف قرار دادن گلیکولیز میتواند استراتژی موثری برای از بین بردن سلولهای سرطانی باشد. در مطالعه حاضر اثر مهارکننده گلیکولیز به نام دیکلرواستات (DCA) روی القای آپوپتوز در سلولهای سرطان پستان سهگانه منفی به نام MDA-MB-231 سنجیده شده و بیان ژنهای ضدآپوپتوزی و miRNAهای انکوژن نیز بررسی شده است. نتایج آزمون MTT نشان داد که این دارو به صورت وابسته به غلظت موجب کاهش بقای سلولی میشود بهطوریکه غلظت 50 میلیمولار از این دارو بقای سلولی را تا %50 کاهش میدهد. نتایج آزمون انکسین/PI نشان داد که تیمار سلولها با DCA موجب افزایش %32 سلولهای آپوپتوزی نسبت به گروه کنترل میشود. نتایج آزمون چرخه سلولی نیز افزایش دوبرابری سلولها در مرحله Sub-G1 در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل را نشان داد. درنهایت کاهش بیان ژنهای ضدآپوپتوزی Bcl2l1 و Mcl1 و همچنین کاهش بیان miR21 و miR27a به عنوان microRNAهای مهارکننده آپوپتوز در اثر تیمار با DCA مشاهده شد. نتایج ما نشان داد که DCA به عنوان مهارکننده گلیکولیز باعث کاهش تکثیر و القای آپوپتوز در سلولهای سرطان پستان سه گانه منفی میشود که القای آپوپتوز از طریق کاهش بیان ژنهای بقای سلولی و miRNAهای انکوژن صورت میگیرد.
نگار خراسانی، جواد بهارآرا، خدیجه نژاد شاهرخ آبادی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
سرطان پانکراس یکی از کشندهترین و تهاجمیترین سرطانها است؛ فلورواوراسیل باعث توقف در چرخه سلولی و القای آپوپتوز در سلولهای سرطانی میشود. در مطالعه حاضر اثر فلورواوراسیل بر مراحل مختلف چرخه سلولی و بیان ژنهای درگیر در مسیر درونی آپوپتوز در رده سلولی AsPC-1 (سرطان پانکراس انسانی)، بررسی شده است. در این پژوهش تجربی-آزمایشگاهی برای بررسی اثر سمیت فلورواوراسیل بر روی تکثیر سلولهای AsPC-1 از آزمون MTT استفاده شد؛ نوع مرگ سلولي القا شده و تغییرات در چرخه سلولي به روش فلوسايتومتري بررسي شد؛ تغییرات در سطح بیان ژنهای (BAX، Bcl-2، APAF-1، Caspase-3، Caspase-9، p53 و p21) با تکنیک Real-time PCR ارزیابی شد. دادههای کمی حاصل در سطح معنیداری (p< 0.05) تحلیل گردید. یافتههای حاصل از آزمون MTT نشان داد که فلورواوراسیل بهصورت وابسته به غلظت باعث کاهش تکثیر سلولهای AsPC-1 میشود، نتایج آنالیز فلوسایتومتری نشان دهنده افزایش درصد سلولهای آپوپتوتیک در سلولهای تحت تیمار بود؛ فلورواوراسیل در سلولهای AsPC-1 سبب توقف چرخه سلولی در مرحله S و کاهش جمعیت سلولی در فاز G1 شد. بررسی نتایج Real-time PCR در سلولهای تیمار شده، نشان دهنده افزایش بیان ژنهای مسیر میتوکندریایی آپوپتوز و همچنین ژنهای موثر در تنظیم چرخه سلولی بود. فلورواوراسیل باعث کاهش تکثیر سلولی و القای آپوپتوز از طریق افزایش بیان ژنهای دخیل در مسیر درونی آپوپتوز در سلولهای AsPC-1 میشود، همچنین فلورواوراسیل با تنظیم ژنهای (p53 و p21) سبب توقف چرخه سلولی در این سلولها میشود.