مهدیه جعفری پاریزی، سعید افشار زاده، حمید رضا عکافی، شبنم عباسی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
جهت بررسی درمنه زارهای استان اصفهان، دو مرتع خروسگلو در جنوب غربی و اشن در غرب استان انتخاب شد. این مراتع، مناطق کوهستانی با اقلیم نیمه خشک هستند. در منطقة گردنة خروس گلو، 68 گونه متعلق به 50 سرده و 24 تیره شناسایی شد و اشکال رویشی شامل 39 درصد همیکریپتوفیت، 27 درصد تروفیت، 19 درصد کامفیت، 13 درصد ژئوفیت و 2 درصد فانروفیت بودند.کوروتیپ های منطقة خروسگلو متشکل از 56 گونه متعلق به ناحية ايران و توراني، چهار گونه مربوط به نواحي اروپا سيبري- ايران و توراني- مديترانه اي، سه گونه متعلق به نواحي اروپا سيبري- ايران و توراني، دو گونه متعلق به نواحي ايران و توراني- مديترانهاي، 1 گونه مربوط به نواحي ايران و توراني- صحرا سندي- مدیترانهای، يك گونه مربوط به نواحي ايران و توراني- صحرا سندي و يك گونه جهانی بودند. در منطقة اشن، 88 گونه متعلق به 67 سرده و 29 تیره شناسایی شد. همی کریپتوفیت ها 39 درصد، تروفیت ها 28 درصد، ژئوفیت ها 17 درصد، کامفیت ها 15 درصد و فانروفیت ها 1 درصد سهم فلور منطقه را شامل شدند. تعداد 73 گونه متعلق به ناحيه ايران و توراني، هفت گونه متعلق به نواحي اروپا سيبري- ايران و توراني، چهار گونة متعلق به نواحي ايران و توراني- مديترانه اي، 3 گونة مربوط به نواحي اروپا سيبري- ايران و توراني- مديترانه اي و يك گونة جهانی شناسایی شد. تعداد دو گونه برای اولینبار از استان اصفهان گزارش شد. با توجه به تشابه زیاد فلورهای دو منطقه که در نتیجة مشابهت عوامل تأثيرگذار محیطی است باید سیاست مدیریتی واحدی برای پوشش گیاهی درمنه زارهای استان اصفهان اتخاذ كرد.
علیرضا امینی حاجی آبادی، اصغر مصلح آرانی، سمیه قاسمی، محمد هادی راد، شیما شهبازی، حسن اعتصامی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
تنش شوری، امروزه یکی از مهمترین چالشها در تولید گندم است. باکتریهای ریزوسفری جداسازی شده از گیاهان شورپسند با سازوکارهای مستقیم و غیرمستقیم موجب افزایش بردباری گیاهان زراعی به شوری میگردند. در این مطالعه، صفات محرک رشد گیاه سویههای باکتریایی مقاوم به شوری (Bacillus safensis، Bacillus pumilus و Zhihengliuella halotolerans) جداسازی شده از ریزوسفر گیاهان مرتعی آتریپلکس، اشنان، گز و سنبله نمکی تعیین و تاثیر آنها بر برخی صفات رویشی و محتوای یونی گندم آبیاری شده با آب شور (آب آبیاری با شوری 2/0 دسیزیمنس بر متر به عنوان شاهد، 4، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر) اندازهگیری شد. هر سه سویه باکتری قادر به تولید اکسین، سیانید هیدروژن، سیدروفور و ACC دآمیناز و انحلال فسفات بودند. افزایش سطوح شوری باعث افزایش غلظت سدیم و کاهش غلظت پتاسیم، کلسیم و فسفر در برگ گندم و نیز کاهش طول ساقه، وزن خشک بخش هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی و بیوماس کل نسبت به شاهد گردید. در تیمارهای تحت تنش شوری تلقیح شده با باکتری، کاهش غلظت سدیم تا 7/17 درصد و افزایش غلظت پتاسیم، کلسیم، فسفر و نسبت پتاسیم به سدیم به ترتیب تا 33، 7/25، 4/200 و 41 درصد نسبت به شاهد اندازهگیری شد که کارآمدترین باکتری در این زمینه Z. halotolerans بود. باکتریها همچنین باعث افزایش طول ساقه، وزن خشک بخش هوایی، وزن خشک ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک بخش هوایی و بیوماس کل به ترتیب تا 17، 6/58، 137، 88 و 66 درصد شدند که در این زمینه باکتری B. safensis از بیشترین تاثیر برخوردار بود. نتایج این مطالعه نشان داد که باکتریهای محرک رشد گیاهان مرتعی شورپسند میتوانند در بهبود شاخصهای رشد گندم در شرایط شوری نقش داشته باشند. این نتایج همچنین نشان داد که ریزوسفر گیاهان مرتعی شورپسند میتواند منبع مناسبی برای جداسازی باکتریهای مقاوم به شوری جهت بهبود مقاومت گندم به شوری باشد.
فاطمه موسوی، یوسف شاهعلی، خوزه اوتروس، کارلکریستین برگمان،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
آلرژی های تنفسی در دو دهه گذشته تا حدی در نتیجه تغییر اقلیم در حال افزایش هستند. برای بسیاری از گونه های درختی، گراس و علف هرز افزایش تولید گرده و طول مدت گرده افشانی، منجر به افزایش طولانی مدت آلرژن های گرده ای در جو؛ جابجایی های زودهنگام دانه های گرده هوابرد و تماس طولانی مدت با آلرژن های تنفسی با اثرات مهم سلامتی بر روی افراد آلرژیک می گردد. هدف از این مقاله بررسی اثر تغییر اقلیم و عوامل هواشناختی بر روی شاخص های فصل گرده ای با یک تمرکز ویژه بر روی تاکسون های اصلی آلرژی زا در سرتاسر جهان است. متغیرهای اصلی تاثیرگذار بر فنولوژی گلدهی مانند موقعیت مکانی، عوامل اقلیمی و هواشناختی، شناسایی، مورد بحث و اثبات قرار گرفتند. دما، تشعشع خورشیدی، رطوبت، سرعت و جهت باد، از جمله مهمترین عوامل هواشناسی اثرگذار بر نوسانات غلظت سالانه گرده های هوابرد آلرژی زا هستند. اگرچه تغییرات قابل توجهی مطابق با گونه های آلرژی زا و ناحیه چغرافیایی مورد مطالعه مشاهده شد، اما به نظر می رسد دما مهمترین عامل اقلیمی اثرگذار بر فنولوژی گلدهی و شاخص های فصل گرده ای به ویژه در گونه های درختی باشد. افزایش سطوح دی اکسیدکربن همچنین منجر به افزایش زیست توده گیاهی، افزایش شدت گلدهی و تولید گرده در چندین گونه آلرژی زای درختی ، گراس و علف هرز می گردد. در پرتو این بررسی شواهد فزاینده ای وجود دارد که از تاثیر تغییر اقلیم بر فنولوژی گلدهی و شاخص های فصل گرده ای تعداد قابل توجهی از گونه های گیاهی مهاجم و زینتی آلرژی زا حمایت می کند.