5 نتیجه برای استرس
محمدرضا ایمان پور، زهرا روحی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
این مطالعه به منظور نشاندادن اثر مکمل گیاهی سنگروویت بر پارامترهای رشد، فاکتورهای بیوشیمیایی خون، بازماندگی و مقاومت به تنششوری در بچهماهیان سفید انجام شد. ماهیان با وزن 003/0±1 گرم به چهار گروه تقسیم شدند و با جیرههای حاوی سنگروویت در سطوح مختلف صفر (شاهد)، 05/0، 1/0 و 15/0 درصد به مدت 45 روز تغذیه شدند. نتایج نشان داد که وزن نهایی، افزایش وزن و میزان رشد ویژه افزایش در ماهیان تغذیه شده با جیرههای حاوی سنگروویت افزایش معنیداری داشته است (05/0>p). علاوهبراین، ضریب تبدیل غذایی ماهیان تیمارشده با سنگروویت در مقایسه با گروه شاهد بهطور معنیداری کاهش یافت (05/0>p). با اینحال، میزان ضریب چاقی، گلوکز و پروتئین کل در بین تیمارهای مختلف و گروه شاهد اختلاف معنیداری نداشت (05/0<p). از سوی دیگر، کلسترول خون ماهی سفید در گروه شاهد (013/0±17/190 میلیگرم در دسیلیتر) در مقایسه با تیمارهای سنگروویت افزایش معنیداری داشت (05/0>p). مکمل غذایی سنگروویت بر بازماندگی و مقاومت به تنش شوری تأثیری نداشت (05/0<p). نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که مکمل گیاهی سنگروویت میتواند میزان رشد، مصرف غذا و پارامترهای بیوشیمیایی خون بچهماهیان سفید را بهبود بخشد.
ریحانه سریری، عادله رئوفی ماسوله، غلامرضا بخشی خانیکی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف این تحقیق بررسی چگونگی ایجاد پروتئین ضدیخ (AFP)، تغییرات فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز و کاتالاز در تیمارهای دمایی (20، صفر، 2-، 5- و8-) و مقدار پراکسیداسیون لیپیدی در برگ های چای شمال ایران است. گیاهچه های هشت تا ده برگی چای با مقاومت سرمایی متوسط از چند مزرعه چای لاهیجان تهیه شدند و در گلدان های حاوی ماسه و پرلیت ضد عفونی و به نسبت 1: 4 کاشته شدند. سپس حدود ده روز در اتاق رشد آزمایشگاه در 20 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 75 درصد و طول روز 16 ساعت با شدت نوری برابر حدود 1600 لوکس نگهداری شدند. از محلول هوگلند، برای آبیاری و تغذیه گیاهچه ها و از کود آهن (نیمگرم در لیتر) به شکل اسپری استفاده شد. تنش سرمایی به تدریج و طی برنامه مشخص دماهای صفر، 2- و 5- و 8- درجۀ سانتی گراد اعمال شد و گیاهچه ها برای مراحل بعدی مهیا شدند. سپس بررسی ایجاد پروتئین ضدیخ و تعیین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان براساس روش های مربوط انجام گرفت. نتایج نشان داد که در اثر اعمال دماهای زیر صفر پروتئین ضدیخ با وزن مولکولی حدود 20 کیلو دالتون در برگ های چای شمال کشور برای مقابله با استرس ناشی از یخ زدگی تولید شد. همچنین با کاهش دما فعالیت آنزیمهای SOD، APX و CAT در برگ چای افزایش یافت. فعالیت SOD تا دمای 8- درجۀ سانتی گراد افزایش داشتند درحالیکه فعالیت APX و CAT تا دمای 5- درجه سانتی گراد افزایش یافت. ازطرفی، مقدار مالون دی آلدئید MDA، فاکتور نشان دهندۀ میزان پراکسیداسیون لیپیدی، افزایشی اندک در اثر کاهش دما نشان داد. براساس نتایج مزبور میتوان جمع بندی کرد که برگ های همیشه سبز گیاه چای با ایجاد پروتئین ضدیخ خاص و افزایش فعالیتهای آنتی اکسیدانی تنش های سرمایی را به خوبی تحمل میکند.
زهرا روحی، محمدرضا ایمانپور، ولی الله جعفری، وحید تقی زاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مطالعۀ حاضر به منظور اندازه گیری گلوکز، کلسترول و هماتوکریت به عنوان شاخص ارزیابی اثر زیرهسیاه بر سلامت و مقاومت کپورمعمولی نسبت به تنش شوری انجام شد. ماهیان (057/0±457/2 گرم) در چهار گروه با سطوح مختلف صفر، 5/0، 1 و 5/1% زیرۀ سیاه تغذیه شدند. بعد از 56 روز تغذیه، به منظور سنجش گلوکز، کلسترول و هماتوکریت، خون گیری طی پنج مرحله انجام شد (یکبار قبل از تنش و چهار مرحله بعد از تنش). میزان گلوکز، کلسترول و هماتوکریت به طور معنی داری تحت تأثیر شوری قرار گرفت. در روز اول پس از استرس، میزان گلوکز و هماتوکریت در همۀ تیمارها در مقایسه با میزان آنها قبل از استرس به طور معنی داری افزایش یافت. بعد از استرس، میزان کلسترول در همۀ تیمارها در مقایسه با قبل از استرس به طور معنی داری کاهش یافت. میزان هماتوکریت در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری نداشت. در روز اول پساز استرس، میزان گلوکز در گروه های تغذیه شده با زیرهسیاه در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت. سطوح گلوکز و هماتوکریت در همۀ تیمارها به تدریج از روز سوم کاهش یافت. بعد از استرس، تفاوت معنی داری در میزان بازماندگی در بین تیمارها مشاهده نشد. با اینحال، بیشترین بازماندگی مربوط به ماهیان تیمارشده با زیرۀ سیاه بود. نتایج نشان داد که مکمل غذایی زیرۀ سیاه، اثر مثبتی بر گلوکز، هماتوکریت و مقاومت کپور معمولی نسبت به تنش شوری دارد.
مریم رفیعی راد، زینب عیدی پور، شهربانو عالمی رستمی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
در بیماران مبتلا به ایسکمی مغزی، چه در زمان بستری و چه در جامعه، شیوع افسردگی ماژور مشهود است از آنجا که افسردگی بر روی بهبود فرد تأثیر منفی دارد، تشخیص و درمان بهموقع آن ضروری است. این مطالعه به تأثیر عصارهی هیدروالکلی چویل بر شاخص های استرساکسیداتیو مغز و افسردگی پس از انسداد دوطرفه دائم شریان کاروتید مشترک یا همان ایسکمی/هایپوپرفیوژن در موش صحرایی های نر بالغ می پردازد. تعداد 35 موش صحرایی نر نژاد ویستار به گروه های کنترل، ایسکمی و گروه های ایسکمی دریافت کننده 14 روزه دوزهای (100، 200 و 400 mg/kg) عصاره چویل به روش گاواژ تقسیم شدند. برای ایجاد مدل حیوانی از ایسکمی/هایپوپرفیوژن مغزی دائم، شریان های کاروتید به فاصله یک هفته از بالا و پایین بسته شده و برش یافتند. برای سنجش افسردگی زمان بیحرکتی در شنای اجباری اندازه گیری شد و سپس بافت مغز برای تفکیک هیپوکامپ و اندازه گیری مالوندیالدئید خارج شد. در گروه ایسکمی/هایپوپرفیوژن، زمان بیحرکتی و مالوندیالدئید افزایش معنی داری نشان داد و گاواژ هر سه دوز عصاره چویل به موشهای ایسکمی باعث کاهش قابل توجه غلظت مالون دی الدئید در هیپوکامپ و نیز کاهش زمان بیحرکتی به ترتیب در دوز 100 و دوزهای mg/kg 200 و 400 گردید و افزایش زمان شنا در هرسه گروه دریافت کنندهی عصاره مشاهده شد. عصاره چویل با اثر آنتی اکسیدانی می تواند از عوارض ناشی از ایسکمی از جمله افسردگی را بکاهد.
سیدمحمدعلی شریعت زاده، زهرا علیزاده،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
ا نانوذرات نقره بواسطه توانایی ایجاد سمیت در تخمدانها، قادرند باروری زنان را تحت تأثیر قرار دهند. هدف از این مطالعه، بررسی نقش حفاظتی جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس، در برابر سمیت ایجاد شده با نانوذرات نقره، در تخمدان موشهای نژاد NMRI است. در این مطالعه، 24 رأس موش نژاد NMRI به چهار گروه ششتایی تقسیم شدند: کنترل، نانوذرات نقره (mg/kg/day500)، اسپیرولینا (mg/kg/day300) و نانوذرات نقره + اسپیرولینا (با همان دوزهای تعریف شده). 30 روز پس از تیمار دهانی از طریق گاواژ، پارامترهای بیوشیمیایی اندازهگیری شد و تخمدانهای چپ از نظر استریولوژیکی بررسی شدند. در گروه نانوذرات نقره، مقدار ظرفیت آنتیاکسیدانی تام سرم، غلظت هورمونی، حجم جسم زرد و تعداد فولیکولهای سالم در مقایسه با گروه کنترل، بهطور معنیداری کاهش یافت (P<0/05). در گروه اسپیرولینا، غلظت مالوندیآلدئید و فولیکولهای آترزیشده به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود (P<0/05). میانگین حجم کل تخمدان، کورتکس، مدولا، انواع فولیکولها و هسته آنها، همچنین ضخامت منطقۀ شفاف در هیچکدام از گروهها اختلاف معنیداری نسبت به گروه کنترل نداشت (P>0/05). اگرچه اسپیرولینا در گروه نانوذرات نقره + اسپیرولینا، نتوانست پارامترهای فوق را تا سطح گروه کنترل جبران کند، اما با کاهش استرس اکسیداتیو، توانست آسیب تخمدانی ناشی از نانوذرات نقره را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.