131 نتیجه برای Ph
فریبا نوعدوست، سمیه دهداری، دامون رزمجویی، راهله احمدپور، پروانه شوکت،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
گونۀ گياهی کُمای سازوئی (Ferula stenocarpa) گياهی است پايا از تیرۀ کرفسیان با ارتفاع حدود 2 متر که در دمای زياد ناحیۀ رويشی سودانی رشد میکند. هدف از اين تحقيق، مطالعۀ بوم شناسی فردی گونۀ انحصاری ايران به نام کُمای سازوئی در استان خوزستان است. ابتدا، نقشۀ رويشگاه تهيه شد و ویژگی های رويشگاهی شامل پستی و بلندی، اقليم، ويژگی های خاک، گونه های همراه، فنولوژی، سيستم ريشه، مطالعات و تشريحی اين گونه بررسی و گزارش شد. نتايج نشان داد که این گونه در دامنۀ ارتفاعی 159 تا 850 متر از سطح دريا با متوسط بارندگی 4/112 تا 9/482 ميلیمتر و متوسط دمای سالانه، 47/24 تا 93/25 درجۀ سانتي گراد رويش دارد و به لحاظ جهت شيب تقریباً محدوديتی ندارد ولی شيب های 40 تا 60 درصد را ترجيح میدهد. در خاک هايی با بافت لومی، لومیرسی تا لومیسيلتی و غيرشور و از نظر مواد آلی و عناصر غذايی نیتروژن و فسفر فقير میرويد. هدايت الکتريکی خاک رويشگاه 1-72/0 دسیزيمنس بر متر و اسيديتۀ آن در حدود 47/7 تا 85/7 است. رشد رويشی گياه اواسط اسفندماه، زمان ظهور گل ها اواسط فروردين و شروع بذردهی گياه هفتۀ آخر ارديبهشت است و بذرها تا اوايل خردادماه ريزش میکنند. اين گونه فقط از طريق بذر تکثير میشود. دانۀ گردۀ اين گياه دوکیشکل و بيضوی، با سه شيار شکاف مانند است. کُمای سازوئی در رويشگاه های خود تيپ غالب را تشکیل نداده و به صورت منفرد و پراکنده و لک های مشاهده شده است که از نابودی عرصه های طبيعی اين گياه به دليل چرای بيش از حد حکایت دارد.
خدیجه باقری، سمیرا شهبازی، حامد عسکری، شیده موجرلو، فرنگیس امیرلو،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
گونه های سرده Trichoderma ازنظرتولید سلولاز با فعالیت آنزیمی بالا بسیار شناخته شده هستند. با وجود تولید آنزیمهای سلولازی متنوع در قارچ تریکودرما، به علت عملکرد آنزیمی پائین و هزینۀ زیاد تولید، استفاده از آنزیم های سلولازی آنها در تبدیل زیستی پسماندهای سلولزی چندان موفقیتآمیز نبوده است. تحقیق حاضر با هدف دستیابی به جدایههای موتانتی از گونۀ Trichodera viride با توان تولید بیشتر آنزیم سلولاز با استفاده از القای جهش با پرتو گاما انجام گرفته است. سوسپانسیون اسپور قارچ در اپتیمم دوز 250 گری تحت پرتوتابی با گاما قرار گرفت. اسپورهای جوانه زده به منظور بررسی پایداری پنج بار واکشت شدند و از بین آنها جدایههای موتانت با قابلیت اسپورزایی بهتر انتخاب شدند. فعالیت سلولازی با استفاده از سوبستراهای سلولزی کاغذ صافی واتمن شمارۀ یک، کربوکسی متیل سلولز، آویسل، سلولز باکتریایی و سلولز کلوئیدی و براساس دستورالعمل IUPAC سنجیده شد. پروفایل پروتئینهای سلولازی جدایههای موتانت با آزمون SDS-PAGE بررسی شد. بیشترین فعالیت سلولاز کل و فعالیت آنزیم آویسلاز به ترتیب با 43/92 و 40/74 U/mg در جدایۀ موتانت M21 و بیشترین فعالیت اندوگلوکانازی در جدایۀ موتانت M18 مشاهده شد. به طور کلی کاربرد اشعۀ گاما در 38 درصد از جدایه های جهشیافته به افزایش معنیدار در فعالیت سلولازی منجر شد. همچنین، از این روش به منزلۀ روشی ساده و کارآمد برای دستیابی به جدایه های موتانتی می توان استفاده کرد که توانایی تولید مقادیر بالای آنزیم و دیگر متابولیت های میکروبی را داشته باشند.
غضنفر ویسی، احمد مهتدی، علی مرادی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
به منظور ارزيابي تأثیر تیمارهای مختلف بر جوانه زني کنگر وحشی آزمايش سه عاملي به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با 3 تكرار اجرا شد. عامل اول سرمادهي در سه سطح صفر، سه و شش هفته در دماي 4 درجه سانتيگراد، عامل دوم خراش دهی در دو سطح بذرهای خراشدهی شده و بدونخراشدهي مكانيكي و عامل سوم تيمارهای شیمیایی شكست خواب بذر شامل آب مقطر و اسيد جيبرليك با غلظت هاي 1000 و 1500 میلیگرم بر لیتر و تيواوره 1/0 درصد بودند. نتایج نشان داد كه اثرات سرمادهی، خراش دهی و تیمارهای شیمیایی شکست خواب و اثر متقابل آنها بر کلیه صفات معنیدار است. نتایج مقایسه میانگین ها حاکی از اثر معنیدار اغلب تیمارهای همراه با خراش دهی بر بهبود کلیه صفات بود. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد، تیمار همراه با خراشدهی اسیدجیبرلیک 1000 میلیگرم بر لیتر در دوره سرمادهی شش هفته، به علت داشتن بالاترین سرعت جوانهزنی، وزن خشک گیاهچه و طول گیاهچه، داشتن درصد جوانه زنی و بنیه طولی گیاهچه نسبتاً بالا و میانگین زمان جوانه زنی نسبتاً پایین، مطلوبترین تیمار بود. همبستگی میان درصد جوانه زنی با شاخصهای سرعت جوانه زنی، وزن خشک و طول گیاهچه معنی دار بود. به نظر میرسد خواب بذر کنگر وحشی فیزیولوژیکی و فیزیکی است، زیرا حذف عوامل فیزیولوژیکی و فیزیکی منجر به بهبود جوانه زنی آن شد.
فرهاد ولیزادگان، مریم رحیمی تسیه،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
ناحیه قاعدهای-جانبی آمیگدال (BLA) جایگاه مهمی در تنظیم نوروترانسمیتری حافظۀ کاری و مرجع است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر سیستم دوپامینرژیک ناحیه (BLA) بر حافظۀ کاری و مرجعبوده است.موش های صحرایی نر نژاد ویستار با استفاده از دستگاه استرئوتاکسی به صورت دوطرفه در ناحیۀBLA کانول گذاری شد. پارامترهای تعداد خطاهای کاری و مرجع و زمان سپری شده در بازوهای خطاهای کاری و مرجع با استفاده ازدستگاه تست ماز شعاعی و بر اساس پروتکلDSWS مورد محاسبه قرار گرفتند. تزریق آپومورفیندر دوزهای پایین (0.005 µg/rat) و بالا (0.5 µg/rat) درون هسته BLA سبب کاهش معنی داری در تعداد خطاهای کاری و نه مرجع شد که نشان دهنده بهبود حافظۀکاری است. تزریق دوز متوسط آپومورفین (0.05 µg/rat) موجب افزایش تعداد خطاهای کاری و مرجع و مدت زمان سپری شده در بازوهای مذکور شد که نشان دهنده آسیب به هر دو نوع حافظۀ است. تزریق کلرپرومازین (2 µg/rat) ، باعث کاهش خطای کاری و مرجع شد. اما بر مدت زمان سپری شده در بازوهای مربوطه تأثیری نداشت که دلالت بر تقویت حافظه های کاری و مرجع دارد. تزریق توامان کلرپرومازین(2 µg/rat) به همراه دوزهای مختلف آپومورفین هیچ تغییر معنیداری در تعداد خطاهای کاری و مرجع و زمانهای سپری شده در مقایسه با گروه کنترل و گروه دریافت کننده کلرپرومازین(2 µg/rat) ایجاد نکرد.یافته های فوق نشان میدهد که سیستم دوپامینرژیک هسته BLA از طریق هردو نوع رسپتور خانواده D1 و D2 در تعدیل حافظه های کاری و مرجع عمل میکنند. ثانیاً با توجه به سیگنالینگ کاملاً متفاوت درون سلولی این دو نوع رسپتور تأثیر این سیستم در هسته BLA بر حافظۀ کاری و مرجع حاصل برآیند عملکرد هردو نوع خانواده رسپتوری است.
مسعود نظری زاده، محمد کابلی، حمیدرضا رضایی، جلیل ایمانی، علیرضا محمدی، سعید خاکی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
چکیده. کمرکولی جنگلی در ناحیۀ اوراسیا با حدود 18 زیرگونه از گسترش وسیعی در جنگل های کهنسال خزانکنندۀ پهن برگ برخوردار است. جمعیت مقیم این پرنده در جنگل های پهنبرگ بلوط در رشته کوه زاگرس به عنوان S.e.persica معرفی شده است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار ژنتیکی و روابط تکاملی زیرگونۀ کمرکولی جنگلی رشته کوه زاگرس در مقایسه با کلادهای اروپایی (European)، آسیایی (Asian) و قفقازی (Caucasian) است. برای این منظور تعداد 10 فرد از دو ناحیه زاگرس شمالی در استان کرمانشاه و زاگرس جنوبی در استان کهگیلویه و بویراحمد با مجوز از سازمان حفاظت محیط زیست زندهگیری و نمونه های خون آنها برداشت شد. مطالعات ژنتیکی با استفاده از 136 توالی کامل ژن ND2 (1041جفت باز) مستخرج از بانک ژن و 10 توالی از رشته کوه زاگرس تحت بررسی قرار گرفت. تحلیلهای تبارشناسی با استفاده از مدل TRN +G و رسم درخت بیزین و حداکثر درست نمایی انجام گرفت. همچنین روابط بین هاپلوتایپها با استفاده الگوریتمهای اتصال میانه و پارسیمونی تحت بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از 10 نمونۀ توالی یابی شده، چهار هاپلوتایپ منحصر به فرد حاصل شد. همچنین تحلیلهای تبارشناسی حاکی از آن بود که جمعیتهای زاگرس از تبار قفقازی تفکیکپذیر است. همچنین از 10 نمونۀ توالی یابی شده، چهار هاپلوتایپ منحصر به فرد حاصل شد. نتایج آمارۀ FST حاصل از تحلیل واریانس مولکولی (AMOVA) تغییرات معنیدار ساختار ژنتیکی را در بین جمعیتهای مختلف کمرکولی جنگلی را نشان داد. آمارۀ FCT نیز حاکی از بروز تغییرات ژنتیکی قابل توجه در بین جمعیتهای مختلف تبارهای آسیا، اروپا، قفقاز و زاگرس بود. در نهایت جمعیتهای مختلف کمرکولی جنگلی در اوراسیا را میتوان به سه گونۀ تکامل نژادی تقسیم نمود و زیرگونههای S.e.persica و S.e.caucasian را بعنوان دو گونۀ تکامل نژادی مشترک در نظر گرفت.
حکیمه علومی، فاطمه نصیبی، حسین مظفری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
گیاهان دارویی منابع غنی از متالیتهای ثانویه هستند. شاهی گیاهی واجد ترکیبات موثره و متابولیتهای ثانویه از جمله ترکیبات پلیفنل، آنتوسیانین، فلاونوئید میباشد که بواسطه این ترکیبات دارای اهمیت ویژه دارویی و اقتصادی است. ملاتونین یک تنظیم کننده رشد است که نقش آن در افزایش میزان متابولیتهای ثانویه منجر به ایجاد تحمل گیاهان به تنش های محیطی میشود. در این مطالعه اثر ملاتونین برونزا بر تولید متابولیتهای ثانویه گیاهچه شاهی (Lepidium sativum) در آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار ملاتونین (0، 5، 10، 50 و 100 میکرومولار) و 3 تکرار انجام گرفت. پس از اعمال تیمار، میزان رشد و محتوای رنگیزهای، محتوای آب برگ و همچنین محتوای فلاونوییدها، آنتوسیانینها و ترکیبات فنولی کل مورد بررسی قرار گرفت. تیمار بذر با ملاتونین بویژه در غلظت 50 و 100 میکرو مولار موجب بهبود رشد و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی گردید. همچنین مقادیر بالای ملاتونین متابولیتهای ثانویه گیاه از جمله آنتوسیانین ها، کاروتنوئیدها و ترکیبات فنولی گیاه را افزایش داد. این تغییرات میتواند تایید کننده نقش ملاتونین بعنوان تنظیم کننده رشد و تاثیر آن بر بهبود رشد و مقاومت گیاهی باشد.
عطا مولودی صالح، یزدان کیوانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
در این مطالعه تنوعپذیری ریختی سه گونه از سرده Squalius در حوضههای آبی ایران به اجرا درآمد. بدین منظور تعداد 709 قطعه ماهی سفید رودخانهای از چهار حوضه خزر، ارومیه، نمک و دجله صید شد. نمونههای صید شده ابتدا در محلول پودر گلمیخک بیهوش و در فرمالین10درصد بافری تثبیت شده سپس برای مطالعه بیشتر به آزمایشگاه ماهیشناسی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان منتقل شدند. در آزمایشگاه تعداد 14 صفت شمارشی محاسبه شد. همچنین از عکسهای گرفته شده از سمت چپ نمونهها در نرمافزار ImageJ تعداد 19 صفت اندازهگیری شد و به منظور استخراج دادههای ریختسنجی هندسی تعداد 13 لندمارک بر روی تصاویر گرفته شده در نرمافزار tpsDig2 قرار داده شد. بهمنظور پیبردن به تفاوتهای میان جمعیتهای تحت مطالعه از تحلیلهای کولموگروف- اسمیرنوف، کروسکال- والیس، ANOVA، آزمون دانکن، PCA، CVA و تحلیل خوشهای استفاده شد. نتایج حاصل از PCA و CVA تفاوت معناداری میان جمعیتهای تحت مطالعه نشان نداد. جمعیتهای گونههای تحت مطالعه در 11 صفت شمارشی و 15 صفت اندازشی با یکدیگر تفاوت معناداری داشتند. همچنین عمده تفاوتهای مشاهده شده حاصل از نتایج ریختسنجی هندسی نیز مربوط به موقعیت بالۀ سینهای، عمق بدن و اندازه سر بود. در کل جمعیتهای تحت مطالعه همپوشانی بالایی با یکدیگر داشتند. پیشنهاد میشود جمعیتهای گونههای ماهی سفید رودخانهای با روشهای ژنتیکی و مولکولی نیز بررسی شوند
محبوبه محبی بیجارپسی، تیمور رستمی شاهراجی، حبیب الله سمیع زاده لاهیجی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
به منظور درک مکانیسم سازگاری اکوفیزیولوژی راش شرقی Fagus orientalis Lipesky نسبت به تغییرات ارتفاعی، میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی شامل پراکسیداز، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز در برگ های درختان راش شرقی در ارتفاعات مختلف (700 متر، 1200 متر و 170 متر ارتفاع از سطح دریا) در جنگلهای گیلان مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری از برگ های واقع در نمیه شمالی و جنوبی تاج درختان سالم و بالغ راش شرقی انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری در بین و درون جمعیت برای فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز در سطح احتمال 05/0 وجود داشت و با افزایش ارتفاع، میزان فعالیت کاتالاز و پراکسیداز افزایش یافت، اما فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز ابتدا به صورت افزایشی و از ارتفاع میانه با افزایش ارتفاع میزان فعالیت آن کاهش یافت. همچنین نتایج نشان داد که فعالیت آنزیمی پراکسیداز و کاتالاز در برگ های جمع آوری شده از نمیه شمالی درختان نسبت به برگ های جمع آوری شده از نیمه جنوبی درختان بیشتر بود.
سیده مهدیه سادات، زهرا حاجی حسن، محمد برشان تشنیزی، مهری عبدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
. فاکتور رشد عصبی (NGF) یک فاکتور نوروتروفیک است که در حفظ، بقا و تمایز سلولهای سیستم عصبی نقش دارد. پروتئین NGF دارای سه زیر واحد است که زیر واحد β آن فعالیت اصلی را بر عهده دارد. این پروتئین از موتیف گره سیستئینی که در آن رشتههای β با پیوندهای دی سولفیدی به یکدیگر متصل شدهاند، تشکیل شده است. NGF برای درمان بسیاری از بیماریها استفاده میشود. به دلیل اینکه NGF استخراج شده از منابع طبیعی برای درمان نامناسب است، بسیاری از محققین برای تولید – NGFβ نوترکیب تلاش کردهاند. در این مطالعه، به منظور افزایش بیان NGF، این پروتئین به طور هم زمان با چپرون Trigger Factor در E. coli بیان شد. بدین منظور pET39b(+)::β-NGF و پلاسمید چپرونی pTF16 به E. coli BL21(DE3) انتقال یافتند. پس از القای هر پروموتر، کل محتوی پروتئینی و پروتئین های پری پلاسمی بطور جداگانه استخراج شدند. به منظور تأیید تأثیر TFبر میزان بیان کلی و تولید –NGFβ محلول، تکنیکهای برادفورد و دات بلات و نرمافزار ImageJ استفاده شدند. سپس –NGFβ با استفاده از ستون کروماتوگرافی تمایلی (Ni2+-NTA) تخلیص شد. همچنین به منظور مطالعه عملکرد NGF-β تخلیص شده، رده سلولهای PC12 با پروتئین به مدت یک هفته تیمار شدند. دادهها نشان دادند که بیان همزمان با چپرون TF میتواند سبب افزایش تولید پری پلاسمی و محلول –NGFβ و نه کل محتوی پروتئینی شود. همچنین تیمار سلولهای PC12 با –NGFβ تخلیص شده (بیانشده با چپرون TF)، منجر به تمایز سلول های PC12 به سلول های عصبی شد، که نشاندهنده عملکردی بودن پروتئین تولید شده است. دادههای این مطالعه نشاندهنده این است که بیان همزمان چپرون سیتوپلاسمی TF با پروتئین NGF ممکن است یک روش مؤثر در تولید مناسب فاکتور رشد عصبی نوترکیب (rhNGF) محلول و فعال باشد.
عصمت خالق صفت، محمد خلج کندری، مرتضی جبارپور، حمید ثریا، بهنام عسکری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
وارفارین متداول ترین داروی ضدانعقادی مورد تجویز برای درمان و پیشگیری از ترومبوآمبولی است. نیاز به دوزهای متفاوت وارفارین در افراد مختلف وابسته به عوامل ژنتیکی و محیطی است. در این مطالعه فراوانی دو پلی مورفیسم ژنتیکی مهم ژن زیرواحد 1 کمپلکسویتامین K اپوکسیدردوکتاز (VKORC1) ((rs9934438)1173 C>T و(rs7294) 3730 G>A) و ارتباط آن با میزان دوزِ مورد نیاز وارفارین در بیماران با دریچه های قلبی تعویض شده در استان آذربایجان غربی ارزیابی گردید. بدین منظور، 185 بیمار که حداقل به مدت۲ ماه نسبت نرمال شده بین المللی(INR) پایدار داشتند، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تعیین ژنوتیپ بیماران از تکنیک واکنش زنجیره ای پلیمراز- چند شکلیِ طول قطعه محدودشونده (PCR-RFLP) استفاده شد. بررسی تفاوت دوز بین گروه های ژنوتیپی با آنالیز واریانس یک طرفه و آزمونِTukey’s post-hoc صورت گرفت. فراوانی الل مینور(T) در افراد مورد مطالعه برای1173 C>T ، % 54 و آلل مینور A برای 3730 G>A % 7/53 بود. بیمارانی که حامل الل مینور 1173 T و الل اصلی 3730 G بودند به طور معنی داری به میزان متوسط دوز روزانه پایین تری از وارفارین نیاز داشتند (P < 0.001). این مطالعه نشان می دهد که در بیمارانی که دریچه ی قلب آنها تعویض شده است، در نظر گرفتن پلی مورفیسم های موجود در ساختار قطعه ژنیِVKORC1 ، در تجویز دوز مناسب وارفارین بویژه در مرحله شروع درمان مفید است و این نیز، به نوبه خود، عوارض ناشی از مصرف میزان نامناسب وارفارین را کاهش خواهد داد.
خدیجه محمودی، منیژه پاکروان، ولی الله مظفریان،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
سرده Zoegea L. از تیره کاسنیان، به طور تقریبی دارای 10 گونه در جهان است. این سرده به عنوان یک عنصر ایرانی-تورانی و مدیترانهای شناخته میشود که در جنوب غربی و مرکز آسیا و در مرکز، جنوب، شمال غرب و جنوب غربی ایران گسترش یافته است. طبقه بندی زیرگونههای این سرده در منابع مختلف آرایه شناسی متفاوت است. در این پژوهش تفاوتهای گونههای نواحی مختلف ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. به علاوه ویژگیهای آناتومی و گردهشناسی نیز برای انجام تحلیل خوشهای و تعیین حدود آرایهها مورد استفاده قرار گرفتند. درنهایت این مطالعه نشان داد که Z. baldschuanica و Z. glabricaulis گونه های مستقلی هستند.
محمد صادق امیری، شهریار سعیدی مهرورز، فرشید معماریانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
Plantago lagocephala عنوان یک گونه جدید برای فلور ایران از استان خراسان رضوی گزارش می گردد. این گونه با گونه های نزدیک به آن از جملهP. lachnantha، P. ciliata و P. psammophila مقایسه شده است. علاوه بر این، ویژگی های ریخت شناسی متمایزکننده و نقشه پراکنش نیز ارائه شده است. وضعیت حفاظتی گزارش جدید براساس رده بندی و معیارهای IUCN ارزیابی شده است.
عطیه نژادفلاطوری، مصطفی اسدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
گونۀ Gypsophila hispida از بخشۀ Hispidae برای اولین بار از شمال غرب ایران گزارش می شود. تصاویر، شرح ریخت شناختی و گرده شناختی و نقشه پراکنش به علاوۀ کلید شناسایی برای 6 آرایۀ ایرانی زیرسردۀ Hagenia ارائه شده است.
یاسمین ناصح، محمدرضا جوهرچی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
ضمن بررسی نمونههاي گياهي جمع آوريشده متعلق به بخش Ammodendron از سردهAstragalus موجود در هرباريوم پژوهشكده علوم گياهي دانشگاه فردوسي مشهد دوگونه جدید به اسامی Astragalus rashed-mohasseliو Astragalus microfoliolatus از این منطقه کشف و برای نخستین بار برای دنیا پیشنهاد و معرفی میشوند. شواهد ريختشناسي تعلق اين گونهها را به اين بخش نشان ميدهد. گونه Astragalus microfoliolatus به دلیل کوچک بودن ابعاد برگچهها که از ویژگیهای شاخص آن به شمار میرود از گونههای خویشاوند خود جدا میشود. از طرف دیگر گونه Astragalus rashed-mohasseli با حضور کرک روی بخش پشتی درفش گل که برای نخستین بار در یکی از گونههای این بخش مشاهده میشود، مادگی مستطیلی کشیده و محور برگی کوتاه از گونه خویشاوند خود متمایز میشود. اين گونهها از شمال شرقي ايران، استانهای خراسان رضوی و جنوبی جمعآوري شدهاست و در هرباريوم پژوهشكده علوم گياهي دانشگاه فردوسي مشهد نگهداري ميشود. همچنین گونهA.aiwadzhi گزارش جدیدی از این منطقه برای فلور ایران است. شرح گونههای جدید، نقشه انتشار و همچنين قرابت آنها با نزديكترين خويشاوندانشان به همراه تصاویر گونهها در اين مقاله ارائه گردیدهاست.
فاطمه صادقی پور، نواز خرازیان، سعید افشارزاده،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
منطقه حفاظت شدۀ پلنگ گالون با مساحتی بالغ بر 34935 هکتار در 75 کیلومتری شمال غرب نجف آباد، و 102 کیلومتری شمال غرب اصفهان واقع شده است. هدف از این تحقیق بررسی طیف گیاگانی، گسترۀ اشکال زیستی، تحلیل پراکنش جغرافیایی، تعیین وضعیت حفاظتی، گیاهان دارویی، مرتعی و سمی این ذخیره گاه است. نمونه های گیاهی طی فصول مختلف رویشی و در چندین مرحله جمع آوری شدند. اشکال زیستی نمونه ها و تحلیل پراکنش جغرافیایی تعیین شدند. براساس نتایج حاصل از این تحقیق، 166 گونه، 126 سرده و 39 تیره در این منطقه شناسایی شدند. 6 تیره، 23 سرده و 26 گونه متعلق به تکلپهایها و 33 تیره، 103 سرده و 140 گونه متعلق به دولپه ایها هستند. بر پایۀ تحلیل پراکنش جغرافیایی، 58 درصد از گونه های گیاهی در ناحیه ایران و تورانی گسترش دارند. شایان ذکر است که در این منطقه 44 گونۀ انحصاری، 97 گونۀ دارویی، 48 گونۀ مرتعی و 23 گونۀ سمی مشخص شده است. اشکال زیستی شامل 54 درصد همی کریپتوفیت، 24 درصد تروفیت، 10 درصد ژئوفیت، 7 درصد کامه فیت و 5 درصد فانروفیت هستند. براساس معیارهای گونه های مورد تهدید، 22 گونۀ در خطر کمتر و 7 گونۀ آسیب پذیر هستند.
آزاده نیک نژاد،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
گیاهان یک سیستم بیانی برای تولید پروتئین های هترولوگ، به خصوص پروتئین های نوترکیب درمانی هستند. سال های اخیر، اکثر پروتئین های نوترکیب در باکتری ها یا سلولهای پستاندار تولید میشوند. اگر چه گاهی سلول های حشرات، مخمر و قارچ برای تولید پروتئین های نوترکیب استفاده می شود. محصول سیستم گیاهی میتواند سالم، اقتصادی و راحت باشد و این امکان وجود دارد به طور گسترده در کشاورزی و صنایع، به ویژه در علوم زیستی و صنعت داروسازی استفاده شود. گیاهان سیستمهای بیانی پروتئینی مناسب در تولید با کیفیت، هزینه کم و تغییرات پساترجمهای صحیح هستند. استفاده از گیاه تراریخته در تولید واکسن ها، آنتیبادیها و پروتئینهای دارویی در سالهای اخیر تبدیل به یک نقطه عطف در مهندسی ژنتیک گیاهی شده است. استراتژیهای کارآمد برای تولید پروتئین های نوترکیب اهمیت بیشتری را به دست می آورند، به عنوان برنامه های کاربردی و مهم نیاز به مقدار زیادی از پروتئین های نوترکیب با کیفیت بالا برای استفاده در صنعت است. در این مقاله، مشکلات رایج در تولید پروتئین های نوترکیب و پپتید ضدمیکروبی در سیستم های بیانی پروتئین مبتنی بر گیاه مورد بررسی قرار گرفته و استراتژی های راه حل آنها مورد بحث قرار گرفته است.
منصور میرتاج الدینی، فیروزه بردبار، محمدرضا پریشانی، ارنست ویتک، محمدرضا رحیمی نژاد،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
بر اساس این پژوهش، گونه Jurinea cartilaginea از سرده Jurinea جدا می شود و در زیرطایفه Centaureinae قرار میگیرد. مطالعات مولکولی بر پایه نواحی هسته ای قابل رونویسی بین ژنی ریبوزومی (nrITS)، اطلاعات کروموزومی و مورفولوژی دانه گرده از مطالعات مورفولوژی حمایت می کنند. بر پایه این نتایج، J. cartilaginea به سرده Karvandarina نزدیک است و به این سرده منتقل می شود. به علت تفاوت در ویژگی های ریخت شناسی بین گونه مذکور و گونه Karvandarina aphylla، یک زیرسرده نو به نام Pseudojurinea شرح داده میشود. همچنین مطالعات مولکولی از تک نیایی بودن سرده Jurinea حمایت می کنند.
محبوبه شیخ بهائی، فرخنده رضانژاد، حسینعلی ساسان،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
پیشروی فرایند گلدهی در گیاهان، از طریق تحریک مریستم گلآذین بهوسیلهی چندین مسیر آغاز میشود. بسیاری از ژنهای دخیل در این مسیرها فاکتورهای رونویسی خانوادۀ دومین MADS را کد میکنند. فاکتور رونویسی APETALA1 (AP1)، یکی از تنظیم کنندههای کلیدی نمو گل، از این خانواده است. اولین قدم برای فهم مکانیسمهای مولکولی تحت عملکرد هر ژن در یک گیاه، شناسایی، تعیین توالی و سپس بررسی فیلوژنی ژن مورد نظر است. بدین منظور، RNA کل از غنچۀ گل شاهی (Lepidium sativum L.) استخراج و برای ساخت cDNA استفاده گردید. آغازگرهای اختصاصی بر اساس توالی ژنهای همسان AP1 در گیاهان هم خانواده، طراحی و برای واکنش RT-PCR مورد استفاده قرار گرفت. پس از بررسي الگوي مناسب الكتروفورزي آن و حصول اطمينان از كيفيت محصول PCR بدست آمده، قطعهی تكثير شده براي توالي يابي فرستاده شد. نتيجۀ توالي يابي پس از دريافت، با نرم افزارهاي BLAST، MUSCLE، Gene Runner و MEGA6 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، نشان دهندۀ تکثیر طول کامل ناحیهی کدشوندۀ ژن بهتعداد 787 نوکلئوتید بود که LsAP1 نامیده شد و با شماره دسترسی KP070728 در پایگاه NCBI ثبت گردید. بررسیها بیانگر تشابه بالا و همچنین همپوشانی زیاد توالیهای موجود در بانک ژن با توالی پروتئین استنباطی LsAP1، بود. مطابق با این نتایج، LsAP1 نیز بهاحتمال به عنوان هومولوگ ژن AP1 در گذر به گلدهی نقش دارد و میتواند به عنوان ژن تعیین هویت مریستم گل عمل کند.
عذرا صبورا، مریم امیری راد، عزت عسگرانی، طیبه رجبیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
استخراج DNA از بافتهای گیاهی اغلب مشکلاتی را فراهم میسازد. بطورمثال عدم حذف متابولیتهای ثانویه نظیر ترکیبات فنلی گیاهان معطر و دارویی، باعث بروز خطا در نتایج کاربرد DNA استخراج شده طی آزمایش های مولکولی میشود. بومادران (Achillea wilhelmsii)، گیاهی دارویی متعلق به تیره کاسنیان (Asteraceae) و انحصاری ایران است که اطلاعات کمی در رابطه با ژنوم آن وجود دارد. بدین جهت بهینهسازی روشهای استخراج برای تهیه DNA با کمیت و کیفیت مناسب ضروری به نظر میرسد. در این مطالعه دو روش سنتی استخراج DNA ژنومی از برگ گیاه بومادران (با استفاده از بافت تازه و گیاکدهای) و یک روش دیگر با استفاده از کیت استخراج تجاری MAGNANTM مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که استخراج DNA از برگهای تازه طبق دستورالعمل Khanuja و همکاران (1999) به دلیل افزایش مقدار DNA استخراج شده و کاهش آلودگی ترکیبات مزاحم مثل RNA، پلیساکاریدها، پروتئینها و متابولیتهای ثانوی بهتر از دو روش دیگر بود. ارزیابی کیفیت DNA استخراج شده از نمونههای گیاکدهای نشان داد که علیرغم مقدار بالای DNA (50-10 برابر نسبت به دو روش دیگر)، کیفیت عصاره روی ژل آگارز بخاطر وجود کشیدگی و شکستگی مولکول DNA پایین بود. این امر میتواند استفاده از عصاره فوق را در آزمایشهای مولکولی با محدودیت روبرو سازد. کاربرد کیت استخراج MAGNANTM گرچه از نظر کاهش زمان و هزینه استخراج و کاهش آلودگی به پروتئین و RNA مناسب بود، اما نیازمند اصلاح فرایند تخلیص برای گیاه بومادران جهت افزایش کمیت DNA حاصل است.
میترا محمدی بازرگانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
گیاه E. minutiflorum یکی از گونههای سرده Epilobium با خواص دارویی مهم است که در تحقیق حاضر تنوع ترکیبات فیتوشیمیایی E. minutiflorum در ارتفاعات مختلف بررسی شده است. نمونهبرداری از اندام هوایی در مرحله گلدهی از رویشگاههای طبیعی ایران با ارتفاعهای 2387، 2569و 2813 متر بالاتر از سطح دریا انجام شد. عصاره نمونههای گیاهی با متانول %80 استخراج شد و محتوی فلاونوئید کل (TFL) به روش کلرید آلومینیوم (AlCl3)، فنل کل (TPH) به روش فولین سیکالتو، ظرفیت آنتی اکسیدانی (AOX) به روش قدرت احیای فریک (FRAP) و محتوی آنتوسیانین(ACY) با استفاده از روش PH افتراقی انجام گرفت. علاوه بر این ترکیبات فیتوشیمیایی به روش GC/MS نیز شناسایی شدند. نتایج تحلیل های فتومتریک نشان داد که جمعیت شمشک دارای بالاترین محتوی TFL، TPH و AOX به ترتیب با mg/gr 39/30 ، mg/gr 91/938 و mM/gr 77/77را در ارتفاع 2813 متر از سطح دریا است. مقدار TFL، TPHو AOX ارتباط مثبتی با ارتفاع نشان داد. نتایج حاصل از تجزیه GC/MS مبین وجود 41 ترکیب در گونه تحت بررسی بود که از نظر فیتوشیمیایی به گروههای فلاونوئیدها، فنلیک اسید و مشتقات آن، استروئیدها و ترپنها مجزا شدند و جمعیت شمشک بالاترین میزان را در همه ترکییات شناسایی شده دارا بود. ارتباط مثبتی نیز بین 30 ترکیب شناسایی شده بوسیله GC/MS (عمدتا فلاونوئیدها و فنلیک ها) با سطح ارتفاع از دریا مشاهده شد. نتایج مطالعه مبین این است که عوامل محیطی در ارتفاع بالاتر احتمالا باعث افزایش سطح فلاونولها و فنل درE. minutiflorum شده است و شناسایی این عوامل مؤثر در ارتفاع بالاتر بر محتوای فیتوشیمیایی نیازمند مطالعات بیشتری است.