131 نتیجه برای Ph
مریم خیاطی، منیژه پاکروان، علی سنبلی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
Tripleurospermum transcaucasicum (Manden.) Pobed. (تیره کاسنیان و طایفه Anthemideae) به عنوان گزارش جدیدی از استان آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران گزارش میگردد. از نظر ریخت شناسی مشابه گونههای T. caucasicum (Willd.) Hayek و T. monticolum (Boiss. & A.Huet) Bornm است. ویژگیهای متمابز کننده و تشریحی گونه گزارش شده با گونههای نزدیکش مقایسه شده است. پراکنش جغرافیایی گونه ی مذکور و گونههای نزدیک در ایران ارائه شده است.
سعید شیرزادیان، سمانه آخوندیان درزیکلایی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
دو گونه خزۀ جدید به نامهای Grimmia dissimulata و Schistidium pruinosum متعلق به تیرۀ Grimmiaceae برای فلور خزهای ایران از استان خراسان رضوی گزارش میشوند. براساس تحقیقات انجام شده، تا کنون 16 گونه گریمیا و 13 گونه شیستیدیوم از ایران گزارش شده است. در این تحقیق، صفات کلیدی، پراکنش جغرافیایی و همچنین شکلهای هر دو گونه آورده شده است.
سمانه عطاران دوم، پروانه ابریشم چی، جواد اصیلی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
گیاه نوروزک (Salvia leriifolia) گونه ای از تیره نعنائیان است که بومی ایران و افغانستان بوده و کاربردهای متعددی در صنایع پزشکی، دارویی و غذایی دارد. هدف از این مطالعه بررسی ترکیبات تشکیل دهنده و خاصیت آنتی اکسیدانی اسانس نوروزک بود که به صورت خودرو در نیشابور و بجستان (استان خراسان رضوی، شمال شرق ایران) می روید. استخراج اسانس از بخشهای هوایی این گیاه به روش تبخیر با بخار آب انجام و اسانس حاصل به روش GC/MS آنالیز شد. با توجه به نتایج، 1و8 سینئول (%27/21) و (%20/13) ، آلفاپینن (%11/11) و(%11/13) و بتاپینن (%21/11) و (%20/13) به ترتیب ترکیبات عمده اسانس این گیاه در منطقه بجستان و نیشابور بودند. فعالیت آنتی اکسیدانی اسانس به سه روش مختلف DPPH، TBARSو BCB مورد بررسی قرار گرفت. در همه سنجشها اسانس کل و سه استاندارد (آلفاپینن، بتاپینن و 1و8 سینئول) اثر آنتی اکسیدانی معنی داری (p<0.01) را نشان دادند. فعالیت آنتی اکسیدانی به دست آمده در روش های TBARS و BCB بیش تر از میزان اندازه گیری شده با روش DPPH بود. عالوه بر این، سنجش BCB به عنوان مناسب ترین روش برای اندازه گیری فعالیت آنتی اکسیدانی اسانس معرفی شد. اسانس گیاهان رشد یافته در منطقه نیشابور، دارای فعالیت آنتی اکسیدانی بیشتری در مقایسه با اسانس گیاهان منطقه بجستان بود.
عباس قلی پور، معصومه گلشاهی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
طی بازنگری گونه های یکسالۀ جنس Silene در ایران، نمونه های جالب توجهی مشاهده شدند که تاکنون به طور رسمی از ایران گزارش نشدهاند. در این مقاله S. nocturna از بخشScorpioideae به منزلۀ گزارشی جدید و S. gallica از بخشLasiocalycinae از رویشگاه های جدید به گونه های سومین جنس بزرگ فلور ایران افزوده می شوند. شرح کامل هریک از گونه ها، توزیع جغرافیایی در ایران و تصاویر آنها ارائه میشود.
نسترن بیات، فریده عطار،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
ساختار تشریحی دمگلآذین 35 جمعیت متعلق به 18 آرایه از Scrophularia L. تحت بررسی قرار گرفت .از بین 37 صفت کیفی و کمی تحت بررسی در دمگلآذین، صفاتی نظیر وجود پارانشیم نردبانی و تعداد لایههای آن، وجود فیبرآبکش، وجود غلاف آوندی، وجود کلانشیم مماسی در قسمت بالهها و تعداد لایههای آن، ابعاد مقطع عرضی، ضخامت دستجاتآوندی، ابعاد پارانشیم مغز، ضخامت آوند چوب، ضخامت بخش پارانشیمی و ضخامت کلانشیم مماسی در قسمت بالهها ارزش آرایهشناسی بالاتری در جدایی آرایهها دارند. درنهایت، مقایسۀ نتایج این مطالعه با طبقهبندیGrau (1981) حاکی از آن است که از بین 12 گروهی که او ارائه کرده است، 3 گروه به واسطه صفات تشریحی تأیید شده و در بقیۀ موارد همخوانی قابل توجهی بین دو مطالعه مشاهده نمیشود.
هما محسنی کوچصفهانی، آتوسا استادباقر کاشی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
پاکلیتاکسل داروی شیمیدرمانی است که باعث مهار رشد سلول ها می شود. در بررسی های انجام شده، بیماران با عملکرد نرمال کبدی با مصرف پاکلی تاکسل افزایش بیلیروبین، ALT و AST را تجربه کرده اند. هدف این مطالعه بررسی اثر تزریق درون صفاقی دوزهای mg/kg 5 و 10 نانوذره اکسید روی بر کبد موش های تیمار شده با پاکلی تاکسل بود. 35 موش مادۀ بالغ نژاد ویستار به 7 گروه شامل کنترل، شم ( تزریق سالین)،گروه تجربی 1 و 2 ( تزریق نانواکسید روی)، گروه تجربی 3 ( تزریق پاکلیتاکسل)، گروه تجربی 4 و 5 ( تزریق نانو اکسید روی همراه با پاکلیتاکسل) تقسیم شدند. عملکرد کبد 28 روز پساز پایان تزریق بررسی شد. درگروه تجربی3 مورفولوژی کبد بزرگ و متورم بود. اکثر سلول های کبدی هسته های متراکم و شکل سلولی تغییریافته داشتند که حاکی از وقوع مرگ سلولی بود. آزمایش خون افزایش قابلملاحظه در سطح ALT،AST و بیلیروبین و کاهش معنادار در سطح ALP را در مقایسه با گروه کنترل نشان داد. در گروه تجربی 4 و 5 تغییرات شکل سلولی، افزایش در مرگ سلولی و شاخصه های کبدی به طور مشخصی در مقایسه با گروه تجربی 3 کاهش یافت، به طوری که تفاوت معناداری با گروه کنترل وجود نداشت. تفاوتی بین گروه های تجربی 1 و 2 در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نشد. براساس یافته ها، میتوان نتیجه گرفت که نانوذرات اکسید روی اثر جانبی پاکلی تاکسل بر کبد را کاهش میدهد.
انسیه صالح قمری، محمدعلی آموزگار،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
آنزیم لیپاز یکی از مهم ترین آنزیم های هیدرولیتیک است که در صنایع مختلف مانند صنایع غذایی، لبنیات، دارویی، شوینده ها و غیره کاربرد دارد. در این آزمایش، به منظور بهینه سازی تولید لیپاز در باکتری Salinivibrio sp. SA2، از روش طراحی آزمایش تاگوچی بهمنزلۀ روشی قدرتمند برای بررسی متغیرهای مؤثر بر فرآیند تولید آنزیم، میانکنش فاکتورهای مختلف و به دست آوردن ترکیبی بهینه از متغیرهای تحت آزمایش استفاده شد. شرایط بهینه برای فاکتورهای pH، دما، دور شیکر، غلظت روغن زیتون و نوع نمک بهترتیب 8،°C 35، rpm 100، 2 درصد و کلرید سدیم M 1 به دست آمد. عوامل با تأثیر معنی دار بر فرآیند تولید لیپاز به ترتیب اهمیت pH، هوادهی و نمک تعیین شدند. حداکثر فعالیت لیپاز در شرایط بهینه و در سطح معنی داری 5 درصد (p< 0.05)، U/mg 4/120 محاسبه شد.
طیبه عنایت غلامپور، ولی الله جعفری، محمدرضا ایمانپور، حامد کلنگی میاندره،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
در ﻣﻄﺎﻟﻌۀ ﺣﺎﺿﺮ، ﺗﺄﺛﻴﺮ عصارۀ هیدروالکلی گیاه پنج انگشت (Vitex agnus-castus) به منزلۀ مکمل غذایی بر شاخصهای رشد و تغذیه ای در لاروهای گورخرماهی (Danio rerio) به مدت چهار ماه بررسی شد. لاروها از زمان شروع تغذیۀ فعال تا سن چهارماهگی (میانگین وزن: 1/0±1/2 گرم، میانگین طول: 3/0±2/5 سانتیمتر) با جیرۀ غذایی حاوی عصارۀ گیاه تغذیه شدند. ماهیان تغذیه شده با جیرۀ غذایی حاوی عصارۀ گیاهی در شاخص های رشد، تغذیه ای و بقاء نسبت به گروه شاهد در وضعیت بهتری قرار داشتند (p<0.05). استفاده از عصاره تأثیر معنی داری بر میزان بازماندگی بچه ماهیان نداشت (p>0.05). جیرۀ حاوی 15 گرم عصاره به طور معنی داری بهترین ضریب تبدیل غذایی (05/0±071/0) را ایجاد کرد (p<0.05). با افزایش مقدار عصارۀ جیرۀ غذایی، ضریب رشد ویژه ماهیان افزایش یافت. بالاترین و پایین ترین شاخص افزایش وزن بدن به ترتیب در تیمار T3 (22/33±583/541) و T0 (71/17±962/252) بدست آمد (p<0.05). بالاترین شاخص وضعیت در تیمار T3 (011/0±447/4) و کمترین مقدار در تیمار T0 (021/0±525/2) مشاهده شد. در مجموع، این تحقیق پیشنهاد میکند اﻓﺰودن 15 گرم عصاره به جیرۀ غذایی گورخرماهی ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد رﺷﺪ و ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﻬﺎیﯽ مؤثر واقع شود و ﺑﻪمنزلۀ ﻣﮑﻤلی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای جیرۀ ﻏﺬایﯽ کپورماهیان در ﻧﻈﺮ گرفته شود.
رضوان قناد، فروغ اکبری، مریم مددکار حق جو،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
در این مطالعه، تأثیر پیش تیمارهایی متشکل از جلبکهای سبز-آبی و سبز و نیز مواد معدنی، بر تحریک فعالیتهای بیوشیمیایی و متابولیکی جوانه زنی بذر زرین گیاه (Dracocephalum kotschyi Boiss.) بررسی شد. پرایمینگ با سه نوع جلبک، سبز-آبیSpirulina platensis Geitler، جلبک سبز Beyerinck vulgaris Chlorella و جلبک سبز Dunaliella bardawil UTEX-2538 and/or IR-1 (Isolated from Gave-Khooni) و نیز محیط کشت غذایی تغییریافته جانسون، بهصورت تیمار با سوسپانسیون فیلتر شده جلبکی یا تیمار با جلبک زنده در درون محیط کشت، اعمال شد. چون گونه های Dunaliella ویژۀ آبهای شور هستند، لذا از محیط کشت غذایی حاوی 6/0 درصد NaCl برای آنها و برای Spirulina از محیط کشت حاوی 1/0 درصد NaCl، استفاده شد. پس از خاتمۀ پرایمینگ، فعالیتهای آنزیمی و محتوای قندها در بذور ارزیابی و پس از کشت بذور پرایم شده درون پلیت، برخی شاخص های جوانه زنی و رشد دانه رستها اندازهگیری شدند. فعالیت آنزیم های آلفا و بتاآمیلاز، دهیدروژناز، قند کل و احیاکننده و پروتئین کل بذر، در محیط کشت فاقد نمک (استفاده شده برای (Chlorella و در رتبۀ بعدی در حضور 1/0 درصد نمک (برای Spirulina)، از بقیۀ تیمارها بیشتر بود. در محیط کشت واجد نمک 6/0 درصد، حضور جلبک قادر به بهبود شاخص ها نبود اما در محیط بدون نمک، تأثیر مثبت جلبکها بیشتر شد. سوسپانسیون فیلتر شده Spirulina به تنهایی یا در محیط کشت دارای 1/0 درصد نمک، بیشترین مقادیر فعالیت آنزیم های آمیلاز، قندکل و درصد جوانه زنی و Chlorella سبب افزایش فعالیت آنزیم دهیدروژناز و بیشترین طول ریشه چه شد. سوسپانسیون فیلتر شده Dunaliella در محیط کشت فاقد نمک، سبب افزایش فعالیت آنزیمهای آمیلاز و نیز مقدار قندهای احیاکننده شد.
اکبر نوررسته نیا، گوهر یوسف زاده،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
در تنش های محیطی کاربرد برخی ترکیبات از جمله تعدادی از هورمون های رشد گیاهی مانند متیل جاسمونات می تواند سبب افزایش مقاومت گیاه شود. در این مطالعه اثر غلظت های مختلف متیل جاسمونات (10، 20 و 30 میکرومولار) بر افزایش مقاومت گیاه دربرابر تنش خشکی تحت بررسی قرار گرفت. بررسیها در گیاه توتون طی تنش خشکی اعمالشده با پلیاتیلن گلایکول 20درصد و طی دوره های زمانی 3، 6 و 9 روزه انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تنش اعمالشده به طور معنی داری موجب افزایش محتوای قندهای محلول، مالون دآلدهید و عوامل دفاعی غیرآنزیمی مانند آنتوسیانین و پرولین می شود. همچنین، تنش خشکی موجب کاهش مقادیر رنگیزه های فتوسنتزی، کاروتنوئید و فلاوونوئید در نمونه های تنشدیده شد. اما کاربرد متیل جاسمونات سبب کاهش مالون دیآلدهید به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی و مقادیر مربوط به عوامل تنشزدا مثل پرولین، بتاکاروتن و مالون دیآلدهید و افزایش میزان قند محلول و رنگیزههای فتوسنتزی، آنتوسیانین، فلاونوئید و فلاونول شد. با توجه به کاهش همزمان پراکسیداسیون لیپیدی و تعدادی از آنتی اکسیدان های تحت بررسی، به نظر می رسد استفادۀ برونزاد متیل جاسمونات در تنش خشکی میتواند به این گیاه برای تحمل تنش کمک کند.
یاسمن سلمکی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
تکامل صفات ریخت شناختی در چارچوب مطالعات تبارزایشی و براساس داده های توالی nrITS صورت گرفت. در این تحلیل 28 آرایه شامل دو برون گروه (Betonica officinalis, Melittis mellisophyllum) و 26 آرایه از گونه های سرده Stachys که در ایران رویش دارند به منزلۀ درونگروه انتخاب شدند. بهمنظور بررسی روند تکامل صفات، ده صفت رویشی و زایشی انتخاب شد. این صفات شامل زیستگاه، شکل رویشی، ریختشناسی برگ، گلآذین، کاسه، و جام کرکپوش بودند. بازسازی روابط تبارزایشی داده های توالی nrITS براساس روش استنباط بیزی انجام شد. سپس، بررسی روند تکامل صفات ریخت شناختی با استفاده از نرم افزار Mesquite و ماتریس داده های ریخت شناسی انجام گرفت. نوع صفت، حالت های صفت، تعداد گام های و ضریب لازم و ضریب سازگاری برای هریک از صفات محاسبه شد. از میان صفات ریخت شناختی بررسی شده، صفات مربوط به شکل رویشی و وجود کرکپوش ساده از جمله صفاتی بودند که دارای بالاترین ضریب سازگاری بود و کمترین جورگرایی را نشان میدادند. کمترین میزان ضریب سازگاری به صفاتی همچون کاسۀ متقارن، برگهای قاعده ای پایا و وجود کرک غده ای اختصاص داشت و به عبارت دیگر بیشترین میزان جورگرایی را نشان میدادند. بررسی روند تکامل صفات ریخت شناختی نشان داده است که بخشۀ Eriostomum و بخشۀ Fragilicaulis به ترتیب از جمله ابتدایی ترین و پیشرفته ترین بخشه های سرده Stachys به شمار می رود.
رقیه اکبری، منیژه پاکروان، علیرضا نقی نژاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
گونه های بخشه Batrachium در ایران با استفاده از خصوصیات ریخت شناسی و ریز ریخت شناسی بررسی شده اند. بررسی خصوصیات ریخت شناسی و ریزریخت شناسی برگ ها، گلبرگ و میوه همراه با خصوصیات دانه های گرده در چهارگونه از این سرده شامل R. rionii، R. sphaerospermus ،R. trichophyllum و R. peltatus است. دانه های گرده با استفاده از SEM و LEM تحت بررسی قرار گرفتند. هفت خصوصیت ریخت شناسی با استفاده از روشهای آماری و نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. دانه های گرده در گونه های تحت بررسی دارای گرده های سهشیاری بوده و شکل آن بین گونه های مختلف، متفاوت بود. آرایش و تزئین اِگزین (لایۀ بیرونی گرده) به صورت خارهای ریز بوده و این امر بین چهارگونه مشترک است. نتایج بررسی های آماری مستقل بودن R. sphaerospermus را مورد تأیید قرار داد و شباهت آن با R. peltatus را نیز مشخص کرد. همچنین تنوع درونگونه ای R. trichophyllum در نتایج آماری تأیید شده است.
مهرداد رسولی، عبدالله حاتم زاده، محمود قاسم نژآد، حبیب الله سمیع زاده لاهیجی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
در اکثر نقاط ایران به دلیل وجود شوری آب و خاک مشکلات زیادی در زمینه پرورش چمن در فضای شهری وجود دارد. یکی از راهکارهای مناسب جهت حل این مشکل استفاده از کند کننده های رشد گیاهی از جمله ترینگزاپک اتیل در مدیریت چمن است که بسیار مرسوم و معمول شده است. براین اساس پژوهشی به منظور بررسی کاربرد ترینگزاپک اتیل در شرایط تنش شوری روی سه گونۀ چمن سردسیری آگروستیس، آگروپایرون و فستوکا در شرایط گلخانه ای با خاک لوم شنی انجام شد. نتایج نشان داد محلول پاشی برگی چمن ها با ترینگزاپک اتیل سبب افزایش ویژگی های رشدی، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید و میزان پرولین در اندام هوایی شد. در حالی که افزایش میزان شوری (سدیم کلراید) آب آبیاری منجر به کاهش صفات اندازه گیری فوق بجز کاروتنوئید و پرولین در مقایسه با شاهد شد. هر دو تیمار ترینگزاپک اتیل و شوری سبب کاهش معنادار ارتفاع رشد، وزن تر و خشک اندام هوایی شد. چمن آگروستیس بیشترین تحمل به شوری را در بین چمن های تحت مطالعه نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد کاربرد ترینگزاپک اتیل باعث افزایش تحمل به شوری از طریق بهبود کیفیت چمن و درصد برگ سبز، افزایش محتوای کلروفیل و میزان پرولین و کاهش میزان سرزنی چمن ها شد.
علی کولیوندزاده، فرهاد ولیزادگان، محمدرضا زرین دست،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مهم ترین بخش مغز که در اضطراب نقش دارد، سیستم لیمبیک است که واجد سه بخش مهم هیپوکامپ، آمیگدال و سپتوم است. سیستم سپتوهیپوکامپ، نقش مهمی در تنظیم رفتارهای ترس و اضطراب برعهده دارد. بررسی ها نشان میدهد که سیستم اپیوئیدرژیک نیز در رفتارهای شبه اضطرابی دخیل است. در این مطالعه اثر تزریق هیستامین به هیپوکامپ پشتی و تزریق مواد اپیوئیدرژیک به سپتوم میانی بر رفتارهای شبه اضطرابی در موش ها با استفاده از آزمونElvated Plus Maze (EPM) تحت بررسی قرار گرفت. تزریق µg/rat 5 و 1 هیستامین در هیپوکامپ پشتی اثری بر رفتارهای شبه اضطرابی نداشت، درحالیکه تزریق µg/rat10 هیستامین باعث افزایش درصد زمان ورود و دفعات ورود به بازوی باز شد، که نشان دهندۀ اثر اضطراب زدایی هیستامین است. تزریق مورفین (آگونیست رسپتور µ-اپیوئیدی) به درون سپتوم میانی (µg/rat1) باعث افزایش زمان ورود و دفعات ورود به بازوی باز شد. تزریق مقادیر µg/rat 25/ . و 5/ . مورفین اثری بر اضطراب نداشت. تزریق همزمان مقادیر بیاثر هیستامین (µg/rat1) به هیپوکامپ پشتی و مورفین (µg/rat5/.) به سپتوم میانی باعث افزایش زمان ورود و دفعات ورود به بازوی باز شد. تزریق مقادیر مختلف نالوکسان (µg/rat 4و1،2) به عنوان آنتاگونیست گیرنده های اپیوئیدی به سپتوم میانی در حضور و غیبت مقدار مؤثر هیستامین (µg/rat10) در هیپوکامپ پشتی، تحت بررسی قرار گرفت. تزریق مقدار µg/rat4 نالوکسان به سپتوم میانی درصد زمان گذرانده در بازوی باز و درصد ورود به بازوی باز را کاهش داد، که این یافته ها نشان دهندۀ اثر اضطراب زایی نالوکسان بعد از تزریق به سپتوم میانی بود. تزریق مقدار µg/rat 10 هیستامین به هیپوکامپ پشتی و به طور همزمان تزریق سه مقدار مختلف نالوکسان (µg/rat4و2و1) نشان داد هیستامین اثر اضطراب زایی نالوکسان را با افزایش زمان ورود و تعداد ورود به بازوی باز، تا حدود زیادی خنثی کرد، هرچند در مقدار µg/rat4 نالوکسان این اثر کمتر است. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم هیستامینرژیک هیپوکامپ و اپیوئیدرژیک سپتوم میانی درسیستم سپتوهیپوکامپ با هم برهمکنش دارند و برهمکنش این دو سیستم در تعدیل اضطراب دخیل است.
بهناز علیجانپور، مسعود شیدایی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
Salvia L. یکی از سرده های بزرگ ، جهان زی گیاهان گلدار از تیرۀ نعنائیان است که با حدود 1000 گونه در دنیای جدید و قدیم پراکنش دارند و دو مرکز مهم پراکنش آن در آمریکا و جنوب غربی آسیا که در مناطق حاره ای نیمه معتدل است. در فلور ایرانیکا 70 گونه از آن گزارش شده است که 56 گونۀ آن در ایران پراکنش دارند و 20 گونۀ آن بوم ویژۀ ایران هستند. مطالعات ریخت شناسی روی 36 جمعیت از 11 گونۀ این سرده از نواحی البرز مرکزی از نمونه های تازه جمع آوری شده از رویشگاه طبیعی آنها با استفاده از 42 صفت ریختی (کمی و کیفی) انجام گرفت. کلید شناسایی گونه های موجود تهیه شد. تجزیۀ خوشه ای، کلادیستیکی و رسته بندی گونه ها براساس PCA نشان دهندۀ قرابت گونه های این سرده با یکدیگر است.
سیده مریم موسوی کلات، ناصر عباسپور،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسي تأثير شوري ناشي از کلرید سدیم بر برخي ویژگی های مورفولوژیکی و فيزيولوژيكي چهار رقم کلزا (Brassica napus L.) به نام های طلایه، ساریگل، زرفام و اپرا انجام شد. گیاهان در محلول هوگلند با غلظت یک چهارم و وضعیت گلخانه ای رشد یافتند. هنگامی که گیاهان به مرحلۀ پنج برگی رسیدند، با غلظت های صفر (شاهد)، 50، 75 و 100میلی مولار NaCl تیمار شدند. ۱۴ روز پس از شروع تیمار، مرحلۀ برداشت انجام شد. سپس، طول اندام هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب، سطح برگ، میزان فتوسنتز، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید برگ ارزیابی شد. نتایج آزمایش ها نشان داد که افزایش شوری موجب کاهش محتوای نسبی آب برگ، طول ریشه و اندام هوایی و سطح برگ میشود. میزان فتوسنتز نیز در ارقام طلایه و ساری گل کاهش و در اپرا و زرفام افزایش یافت. تغییرات القاءشده توسط شوری بر محتوای رنگیزه های فتوسنتزی دارای نوسان بود. درمجموع، نتایج این تحقیق نشان داد که در میان ارقام تحت مطالعه، ارقام اپرا و زرفام نسبت به دو رقم دیگر در فاز رویشی واکنش بهتری تحت تنش شوری داشتند و واکنش رقم ساریگل ضعیف تر از دیگر ارقام بود.
سیده مجیده محمدنژادگنجی، حسین مرادی، علی قنبری، محمد اکبرزاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
متابولیت های ثانویه بخش اصلی گیاهان دارویی محسوب میشوند و در پزشکی کاربرد دارند. از طرفی، ژنتیک و محیط دو عامل مهم و تأثیرگذار در کمیت و کیفیت مواد مؤثرۀ گیاهان دارویی هستند. به منظور بررسی تأثیر اختلاف ارتفاع از سطح دریا بر میزان و تنوع متابولیت های ثانویه گیاه اسطوخودوس از دو رویشگاه (بلده و بهشهر) واقع در استان مازندران در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار، نمونه برداری شد. پس از خشک کردن گیاه، اسانس گیری به روش تقطیر با آب صورت پذیرفت. جداسازی و شناسایی ترکیب های موجود در اسانس توسط دستگاه های کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگراف گازی متصل شده به طیف سنج جرمی (GC/MS) انجام شد. نتایج این تحقیق به شناسایی 22 و 24 ترکیب منجر شد، که به ترتیب نشان دهندۀ 96/99 درصدو 01/97 درصدکل ترکیبات اسانس نمونه های بلده و بهشهر بودند. ترکیبات شاخص در جمعیت بهشهر: اندوبورنئول (36/22 درصد)، 1و8 سینئول (07/20 درصد)، کامفور (69/8 درصد)، آلفا کادینول (60/7 درصد)،کاریوفیلن اکسید (09/5 درصد) و پروپانال (18/4 درصد) و در جمعیت بلده: بورنئول (78/26 درصد)، 1و8 سینئول(19/20 درصد)، کامفور (59/9 درصد)، آلفا کادینول (80/5 درصد)، کاریوفیلن اکسید (99/4 درصد) و پروپانال (41/3 درصد) بودند. با توجه به وجود اختلاف در میزان بازده و ترکیبات اسانس، می توان نتیجه گرفت که عوامل محیطی (ارتفاع از سطح دریا و غیره) نیز مانند عوامل ژنتیکی میتواند بر تولید و مقادیر ترکیبات شیمیایی موجود در گیاهان دارویی مؤثر واقع می شود و بسته به هدف از کشت و نوع ماده مؤثره، گیاهان دارویی در مناطق متفاوت کشت شوند.
دلارام اسلیمی اصفهانی، شهربانو عریان، محمد نبیونی، منیژه کریمیان پیرو،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
به قطع جریان صفرا از کانالیکول های صفراوی به روده کلستاز میگویند. در سندروم کلستاز تغییر سطح اسیدها، نمک های صفراوی، اندوتوکسینها و اوپیوئیدها با آنسفالوپاتی کبدی و آسیب مغزی همراه است. برای بررسی میزان آسیب مغز این مطالعه، تأثیر بستن مجرای صفراوی بر تغییرات هیستولوژیک هیپوکامپ مغز موش صحرایی را نشان میدهد. اين مطالعه دربارۀ موش های نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات به سه گروه شاهد (بدون جراحي)، گروه شم (جراحي بدون انسداد مجراي صفراوي) و گروه كلستاتيك (جراحي همراه با انسداد مجراي صفراوي) تقسيمبندي شدند. پساز دو هفته موش ها تحت بیهوشی کشته شدند و مغز آنها بلافاصله خارج شد. از نمونه های مغز پساز تثبیت و قالب گیری، مقاطع بافتی با ضخامت شش میکرون تهیه شد. مقاطع با روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری ارزیابی شد. دادهها ازطریق واریانس یکطرفه بااستفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. ازلحاظ آماری p کمتر از 05/0 معنیدار فرض شد. چهارده روز پساز کلستاز، در مقاطع بافت هیپوکامپ نکروز،کاهش تراکم سلولی، هسته های پررنگ (هتروکروماتین) و چروکیده در بافت هیپوکامپ مشاهده شد. همچنین ضخامت بافتی در بیشتر بخش های هیپوکامپ کاهش یافت؛ درصورتیکه چنین تغییرات بافتی در بافت مغز موشهای گروه شم یا کنترل مشاهده نشد. داده ها نشان داد که در نتیجۀ کلستاز و تجمع اسیدهای صفراوی و اندوتوکسین ها، تغییرات بافتی مانند نکروز، هسته های پررنگ و چروکیده، کاهش تراکم سلولی در هیپوکامپ ایجاد میشود. اندوتوکسینها میتوانند باعث ایجاد آسیب بافتی شوند. این احتمال وجود دارد که کلستاز ازطریق افزایش اندوتوکسین ها باعث ایجاد آسیب بافتی شده باشد.
راهله احمدپور، سعیدرضا حسین زاده، نظام آرمند، سمیه چاشیانی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
تنش آبی يكي از مهمترين عوامل محدودكنندة رشد و عملكرد گياهان در بسياري از مناطق دنيا است. بهمنظور بررسي اثر تنش آبی بر برخي صفات مورفولوژيك، فيزيولوژيك و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان عدس، آزمایشی با 4 رقم پرکاربرد عدس (گچساران، کیمیا، زیبا و رباط) در 4 تيمار تنش آبی شامل 25، 50، 75 و 100 درصد (شاهد) ظرفیت زراعی به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار در اتاقک رشد انجام شد .نتایج نشان داد که تنش آبی در سطوح 25 و 50 درصد ظرفیت زراعی به کاهش معنیدار ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و افزایش معنیدار فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان، پرولین و پروتئین محلول برگی در مقایسه با سطح شاهد میانجامد. در بررسی صفات مورفوفیزیولوژیک، ارقام گچساران و رباط در بیشتر صفات تحت بررسی نسبت به ارقام کیمیا و زیبا برتری داشتند. در تنش شدید، محتوای پرولین و پروتئین محلول برگی، فعالیت آنزیم کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز در ارقام گچساران و رباط افزایش معنیداری نسبت به ارقام کیمیا و زیبا داشت. نتايج اين بررسي نشان داد كه ارقام رباط و گچساران از طريق بهكارگيري سازوکارهاي مختلف تحمل تنش آبی نظیر فعالیت بیشتر آنزیمهای آنتیاکسیدان، افزایش رنگدانههای فتوسنتزی، محتوای پرولین و پروتئین نسبت به ارقام کیمیا و زیبا، كمتر تحت تأثير اثر منفی تنش آب قرار گرفتند. با توجه به اینکه صفات تحت بررسی در این مطالعه معیارهای مناسبی جهت شناسایی ارقام مقاوم به تنش خشکی محسوب میشوند، بنابراین ارقام رباط و گچساران بهمنزلۀ ارقام مقاوم جهت کشت دیم معرفی میشود.
سعیده افریشم، ارسطو بدویی دلفارد، عبدالحمید نمکی شوشتری، زهرا کرمی، سعید ملک آبادی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
آلفاآمیلازها، مهم ترین و پرکاربردترین آمیلازها در صنعت نشاسته هستند. در میان آلفاآمیلازها، انواع گرمادوست به دلیل پایداری و فعالیت در دماهای بالا مهمترند. این آنزیمها به وسیلۀ میکروارگانیسم های گرمادوست ازجمله باکتریها تولید می شوند. آلفاآمیلازهای گرمادوست در صنایع مختلف از جمله فرآوری نشاسته، مواد شوینده و سوخت زیستی کاربرد دارند. در این تحقیق، باکتری های مولد آلفاآمیلاز گرمادوست از چشمه های آب گرم روستای گُروه واقع در استان کرمان شناسایی و جداسازی شدند. براساس نتایج غربالگری در محیط اختصاصی مایع و جامد، سویۀ AT59 به منزلۀ سویۀ برتر انتخاب شد. بررسی های مورفولوژیکی، بیوشیمیایی و مولکولی 16S rDNA نشان داد این سویه به جنس باسیلوس تعلق دارد و گرم مثبت، کاتالاز مثبت، هیدرولیزکنندۀ کازئین و تخمیرکنندۀ قندهای لاکتوز و ساکاروز است. نتایج بهینه سازی محیط تولید آنزیم نشان داد در میان منابع کربن، نیتروژن و یون تحت بررسی، نشاسته (1 گرم بر لیتر)، ژلاتین (2 گرم بر لیتر) و سولفات منیزیم (یک گرم بر لیتر)، بیشترین اثر افزایشی را بر تولید آلفاآمیلاز سویۀ AT59 داشته اند. علاوه براین، بیشترین تولید آنزیم این سویه در محیطی با 5 pH به دست آمد. این آلفاآمیلاز به ترتیب بیشترین فعالیت و پایداری را در دماهای 80 و 70 درجۀ سانتی گراد داشته اند. این یافته ها پیشنهاد میکند این آنزیم پتانسیل زیادی برای استفاده در صنعت نشاسته دارد.