131 نتیجه برای Ph
اسرین عرشی، اعظم سلیمی، مریم چاوشی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
گوجهفرنگی یکی از محصولات مهم کشاورزی است که میزبان مناسبی برای گل جالیز محسوب میشود. گونههای سرده گل جالیز یکی از عوامل ایجادکننده تنش زیستی است که رشد گیاه و تولید محصول آن را محدود میکند. برخی از ترکیبات طبیعی و مواد شیمیایی روی این ارتباط زیستی اثر دارند. ازاینرو در پژوهش حاضر تأثیر گالیک اسید و عصاره میوه کیوی بر رابطه زیستی گل جالیز و گوجهفرنگی بررسیشده است. بدین منظور در ابتدا اثر همزیستی گل جالیز بر پارامترهای رشد گوجهفرنگی و مقدار قند محلول و رنگیزههای فتوسنتزی آن موردبررسی قرار گرفت. سپس اثر غلظتهایی از گالیک اسید و عصاره میوه کیوی در سطوح مختلف بر این ارتباط زیستی از طریق اندازهگیری پارامترهای رشد گوجهفرنگی و گل جالیز، رنگیزههای فتوسنتزی و مقدار قند محلول در گوجهفرنگی انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که گل جالیز باعث کاهش وزنتر و وزن خشک ساقه، برگ و ریشه و کاهش سطح برگ گوجهفرنگی شده و مقدار رنگیزههای فتوسنتزی و محتوای قند محلول آن را هم کاهش داد. تیمار گالیک اسید و نیز عصاره میوه کیوی پارامترهای رشد گل جالیز و رشد کلی آن را کاسته و در مقابل رشد گوجهفرنگی را افزوده است. به نظر میرسد این فرایند با کاهش ارتباط زیستی بین انگل و میزبان رخداده چرا که محتوای قند محلول گوجهفرنگی و نیز مقدار رنگیزههای فتوسنتزی آن افزایش یافته و گوجهفرنگی مقاومت خوبی را نشان میدهد.
اکبر فرقانی، امیر حسین فرقانی، مریم الطافی، کاظم هاشمی مجد، امید سفالیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
اکثر اراضی کشاورزی ایران در مناطق خشک و نیمهخشک قرار داشته و جزو خاکهای شور محسوب میشوند. به منظور بررسی تاثیر متقابل شوری، منابع پتاسیم و کلسیم بر رشد و عملکرد گوجهفرنگی آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در شرایط هیدروپونیک در سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل شوری در سه سطح (0، 20 و 40 میلیمولار کلریدسدیم)، پتاسیم از دو منبع کلرید و نیترات (0 و 15 میلیمولار) و کلسیم از منابع کلرید و نیترات (0 و 10 میلیمولار) بودند. با افزایش سطح شوری شاخصهای رشد شامل ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد برگ، تعداد گل و میوه و کلروفیل برگ کاهش یافت. استفاده از نیترات کلسیم در شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم سبب افزایش به ترتیب 55 و 95 درصدی وزن خشک اندام هوایی و ریشه گیاهان شد. همچنین کاربرد نیترات کلسیم در بیشترین غلظت نمک سبب افزایش 75 درصدی کلروفیل کل شد. آنالیز دادهها نشان دادکه با افزایش شوری غلظت سدیم در ریشه و ساقه افزایش و غلظت پتاسیم در اندام ریشه کاهش یافت ولی محتوای پتاسیم اندام هوایی تحت تاثیر شوری قرار نگرفت. استفاده از نیترات کلسیم در شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم سبب کاهش 23 درصدی غلظت سدیم ریشه نسبت به گیاهان تیمار شده با 40 میلی مولار کلرید سدیم گردید. بنابراین با توجه به یافته های به دست آمده می توان بیان کرد که از بین منابع پتاسیم و کلسیم به نظر میرسد استفاده از نیترات کلسیم در مقایسه با موارد دیگر با افزایش کلروفیل کل، وزن خشک و تعدیل در نسبتهای یونی میتواند اثرات شوری را در گیاه گوجه فرنگی کاهش دهد.
عطا مولودی صالح، دکتر سهیل ایگدری، کیوان عباسی، منوچهر نصری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
با توجه به ابهامات بیان شده در برخی مطالعات اخیر مبنی بر مترادف بودن دو گونه همبوم عروس ماهی ارومیه (Petroleuciscus ulanus) و شاه کولی ارومیه (Alburnus atropatenae)، این مطالعه به منظور اعتبارسنجی این دو گونه با مقایسه صفات اندازشی و شمارشی آنها در رودخانه مهابادچای حوضه دریاچه ارومیه انجام شد. تعداد 64 نمونه از گونه P. ulanus و 68 نمونه از گونه A. atropatenae صید شد و تعداد 17 صفت اندازشی و 7 صفت شمارشی اندازهگیری و ثبت شدند. صفات اندازشی بهمنظور حذف اندازه و اثرات ناشی از رشد آلومتریک مثبت استانداردسازی شدند، سپس نرمال و غیرنرمال بودن آنها بررسی شد. دادههای استاندارد شده با استفاده از آزمونهای تیتست، منویتنی، تجزیه به مولفههای اصلی (PCA) و تحلیل تابع تشخیصی براساس ارزش p تیتست هاتلینگ (DFA/Hotelling's T-test) تحلیل شدند. نتایج نشان داد، که دو گونه مورد بررسی در 11 صفت اندازشی و 2 صفت شمارشی تفاوت معنیداری داشتند (05/0>P). همچنین آنالیزهای چند متغیره DFA تفاوت معنیداری بین دو گونه مورد مطالعه نشان داد. نتایج این پژوهش فرضیه پیشین مبنی بر هم مترادف بودن این دو گونه را بر اساس صفات اندازشی و شمارشی رد مینماید. بنابراین بر اساس نتایج این مطالعه، هویت آرایهشناسی این دو گونه معتبر هستند.
طیبه رحمتی دروازی، ریحانه سریری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
آنزیم پراکسیداز واکنشهای اکسیداسیونی پیشمادههای مختلف را با استفاده از هیدروژن پراکسید که یک گونه فعال اکسیژنی است، تسریع میکند. گونههای فعال اکسیژن در غلظتهای کم، به عنوان پیامرسان در تنظیم مسیرهای درون سلولی عمل میکنند و در غلظتهای زیاد، با ایجاد استرس اکسیداتیو قابلیت غلبه بر سیستم ایمنی را دارند. از طرفی، نوشیدنیهایی مثل قهوه، چای و نوشابههای گازدار که به مقدار فراوان در رژیم غذایی روزانه افراد وجود دارند، حاوی مقادیر زیادی از آلکالوئید گزانتینها از جمله تئوفیلین و تئوبرومین هستند. از اینرو، تأثیر تئوفیلین و تئوبرومین بر فعالیت پراکسیداز بررسی شده است. فعالیت پراکسیداز به روش کینتیک توسط اسپکتروفتومتر از طریق دنبالکردن جذب محصول رنگی ناشی از اکسایش 4-آمینوآنتی پیرین در طول موج 510 نانومتر به مدت 3 دقیقه، در حضور و فقدان تئوفیلین و تئوبرومین اندازهگیری میشود. در این مطالعه نشان داده شد که هر دو ترکیب فعالیت آنزیم پراکسیداز را مهار میکنند و مقادیر IC50 برای تئوبرومین و تئوفیلین به ترتیب 0/50 و 0/55 میلیمولار است. از طرفی مقادیر ثابتهای Km و Vmax هر یک از مهارکنندهها، نارقابتی بودن مکانیسم مهار را نشان میدهد. همچنین مقدار Ki، برای تئوبرومین و تئوفیلین به ترتیب 0/03 و 0/045 میلیمولار تعیین شد. درنتیجه، تئوبرومین در مقایسه با تئوفیلین، به دلیل داشتن مقادیر کمتر IC50 و Ki، دارای قدرت مهار بالاتر و تمایل اتصال بیشتری به کمپلکس آنزیم - پیشماده است. بنابراین، نتیجهگیری میشود که تئوبرومین اثر مهاری قویتری بر فعالیت پراکسیداز دارد.
ویدا تفکری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف از این پژوهش، ارزیابی خواص فیتوشیمیایی و ظرفیت ضدقارچی عصارههای آبی و متانولی گل لاله هفت رنگ، علیه گونههای مختلف مخمری و کپکی است. به این منظور، گلهای تازه آسیاب شدند و سپس به مدت یک شب در متانول و آب خوابانده شدند و سپس عصارهها مورد ارزیابی در تستهای متنوع قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عصارهها ترکیبات فیتوشیمیایی مختلفی مانند ترپنوئید، تانین، فلاوونوئید، الکالوئید و فلوباتانین داشتند. پس از تبخیر حلال، فعالیت ضدقارچی عصارههای تغلیظ شده از طریق روش انتشار از چاهک روی Candida albicans، Trichosporon asahii، Yarrowia lipolytica، Aspergilus niger و Fusarium oxysporum مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشانگر آن بود که عصارهها بر مخمرها و کپکها بهجز Aspergilus niger اثر داشتند. به منظور تعیین حداقل غلظت مهار کننده و حداقل غلظت کشنده، تستهای ضدمیکروبی در میکروپلیتها انجام شدند. عصاره متانولی نسبت به عصاره آبی اثرات ضد قارچی بیشتری نشان داد. بنابراین عصارههای این گیاه میتوانند بعنوان منبعی برای عوامل ضدقارچی معرفی گردند.
حسین جوان بخت، نسترن حیدری، ایمان علی نژادی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
با وجود مطالعات رو به رشد در توصیف الگوهای دوشکلی جنسی در ویژگیهای مورفولوژیک خارجی و همچنین در نسبت انگشتان در چهارپایان، دانش ما در مورد برخی از مسائل اساسی و همچنین برخی از گروههای جانوری هنوز کم است. وضعیت این روند و نسبتها در گروههای مختلف جانوری از جمله در انسان، دیگر پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان بررسی شده است. در این مطالعه، دوشکلی جنسی از لحاظ ویژگیهای مورفولوژیک خارجی و همچنین نسبت بین طول انگشتانII تا IV (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) اندام جلویی و عقبی، در 30 نمونه از وزغهای گونه Bufo eichwaldi (15 نمونه نر و 15 نمونه ماده) در شمال ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد مادهها دارای میانگین طول بدن (SVL) بیشتری نسبت به نرها بودند و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (50/90 میلیمتر در نرها در مقابل 93/114 میلیمتر در مادهها و 00/0P=). از لحاظ دیگر صفات مورفولوژیک نیز نتایج آنالیز T-test (تست T برای نمونههای مستقل) نشان داد که صفات قطر بین دو چشم (IOD)، قطر منفذ گوش (TD)، طول بازو (LHU)، طول پیش بازو (FOL) و طول پا (FL) دارای اختلافات معنیداری (P ≤ 0.05) بین افراد نر و ماده هستند. همچنین نسبت اندازه طول انگشتان دست و پا در سمت چپ بدن برای گونه مورد مطالعه از لحاظ 2D:3D, 2D:4D, 3D:4D مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در دو صفت شامل طول انگشت چهارم پا (D4) و طول انگشت اول دست (F1) اختلاف معنیداری بین افراد نر و ماده وجود دارد. همچنین از لحاظ 2D:4D بین افراد نر (4628/0) و ماده (4853/0) اختلاف معنیدار (041/0P=) در انگشتان دوم و چهارم اندامهای عقبی و از لحاظ 3D:4D بین افراد نر (6323/0) و ماده (6787/0) اختلاف معنیدار (040/0P=) در انگشتان سوم و چهارم اندامهای عقبی وجود داشت. در این مطالعه همچنین برخی ویژگیهای زیستگاه، اکولوژی، تهدیدات و اقدامات حفاظتی مرتبط با گونه وزغ تالشی مورد بررسی قرار گرفت.
علیرضا رادخواه، سهیل ایگدری، هادی پورباقر، هاشم نوفرستی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
ماهی گامبوزیا (Gambusi holbrooki Girard, 1859) بهعنوان یکی از گونههای غیربومی و مهاجم در آبهای داخلی ایران به شمار میرود. این گونه در اکثر حوضههای داخلی ایران و پیکرههای آبی حضور دارد و حتی در آبهای شور نیز یافت شده است. سازگاری گسترده این ماهی با شرایط اکولوژیکی مختلف باعث شده است که بسیاری از ویژگیهای زیستی آن مانند ریختشناسی نیز تحت تاثیر محیط تغییر یابد. مطالعه حاضر به منظور بررسی دوشکلی جنسی ماهی گامبوزیا در رودخانه گاماسیاب انجام گرفت. از اینرو، 59 قطعه ماهی گامبوزیا در شهریور 1396 از رودخانه گاماسیاب نمونهبرداری شد. نمونههای ماهی پس از تعیین جنسیت، با استفاده از دستگاه کولیس زیستسنجی شده و صفات شمارشی نیز ثبت گردید. در مجموع، 37 صفت ریختی (شامل 8 صفت شمارشی و 29 صفت ریختسنجی) مورد بررسی قرار گرفت. پس از استخراج دادههای ریختی، از آنالیز تجزیه به مولفههای اصلی (PCA) و تابع متمایزکننده (DFA) بهمنظور مقایسه صفات ریختی استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین نمونههای بهدست آمده، 30 قطعه ماهی نر و 29 قطعه ماهی ماده بودند. بر اساس نتایج، همه صفات ریختسنجی مورد بررسی به غیر از طول ساقه دمي، طول قاعده باله پشتي و فاصله انتهاي باله مخرجي تا انتهاي بدن، اختلاف معنیداری در بین جنسهای نر و ماده نشان دادند (05/0>p). نتایج آنالیز DFA و PCA نشان داد که جنسهای نر و ماده از نظر صفات ریختسنجی کاملاً از یکدیگر متمایز شدند. این یافتهها بیانگر دوشکلی جنسی در ماهی گامبوزیا در رودخانه گاماسیاب است. دوشکلی جنسی مشاهده شده در این گونه احتمالاً به دلیل انتخاب جنسی و افزایش موفقیت گونه در تولیدمثل صورت گرفته است.
واژههای کلیدی.
وحید رضا فرمهینی فراهانی، علی احدیت، امید جوهرچی، علیرضا صبوری، ثمین صدیق،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
چکیده. مطالعه فون سوسکهای ایران همواره از اهمیت بالایی برخوردار است و با توجه به اقلیمهای گوناگون موجود در ایران تنوع گونهای بالایی را میتوان مشاهده نمود. از این رو شناسایی مناطق بکر از جمله منطقه طالقان دارای اهمیت است. در این مطالعه سوسکهای مناطق مختلف طالقان که در ارتباط با کنهها بودند، مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 9 خانواده شامل Buprestidae، Carabidae، Cerambycidae، Cicindellidae، Lucanidae، Malachidae، Meloidae، Scarabaeidae، Tenebrionidae و 13 جنس و 14 گونه شناسایی شدند. همچنین کنههایی از گروههای Mesostigmata، Heterostigmata، Trombidiformes و Sarcoptiformes شناسایی گردیدند. گونههای کنههای زیر برای اولینبار از روی میزبانهای مسافری زیر گزارش میشوند: گونه Alliphis kargi از روی سوسکهای Scarabaeus pius و S. typhon از خانواده Scarabaeidae، گونه Antennoseius sp. از روی سوسک Pterostichus sp. از خانواده Carabidae، گونههایی از گروه پارازیت نگونا از روی سوسکهای Julodis andreae از خانواده Buprestidae و Mylabris syrica از خانواده Meloidae، گونههایی از زیرراسته Prostigmata از روی سوسکهای Aegosoma sabricorne و Cerambyx dux از خانواده Cerambycidae، گونه Hypoaspis maryamae از روی سوسکهای Oryctes sp. و Pentodon idiota از خانواده Scarabaeidae و گونه Hypoaspis phyllognathi از روی سوسک Dorcus parallelipipedus از خانواده Lucanidae.
محسن علیزاده، نظام آرمند، مریم رحیمی، شکوفه حاجیهاشمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
عصاره جلبکهای دریایی به سبب دارا بودن مواد مغذي فراوان، ظرفیت نگهداری آب بالا، تنظيم کنندههاي رشد گياهي و وجود ریزجانداران مفيد ميتواند خصوصيات فيزيکوشيميايي خاک را بهبود و تأثير مطلوب بر رشد و نمو گياهان داشته باشد. به این منظور آزمایشی با هدف بررسی تأثیر عصاره جلبک قهوهای آسکوفیلوم نودوسوم (Ascophyllum nodosum) بر شاخصهای مورفوفیزیولوژیکی گیاه لوبیا تحت تنش کمبود آب به صورت فاکتوريل در قالب طرح کاملاً تصادفي با سه تکرار به اجراء درآمد. تيمارهاي آزمايش شامل 4 سطح محلول پاشی عصاره جلبک دریایی (0، 2/0، 4/0 و 6/0 درصد حجمی) و 3 سطح تنش کمآبی شامل بدون تنش، تنش ملایم و تنش شدید (به ترتیب آبیاری در سطح 75، 50 و 25 درصد ظرفيت زراعي) بود. نتایج نشان داد که اثرات متقابل تنش و عصاره جلبکی بر صفات مورد بررسی معنیدار نبود اما عصاره جلبک دریایی آسکوفیلوم به تنهایی موجب افزایش معنیدار سطح و تعداد برگ، طول برگ، سطح و طول ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای کلروفیل a، b و محتوای کلروفیل کل شد. کاربرد عصاره جلبکی در سطوح 2/0 و 4/0 درصد باعث افزایش معنیدار پارامترهای اندازهگیری شده در مقایسه با شاهد شد. در بررسی اثرات تنش کمآبی مشاهده شد که با افزایش شدت تنش از 75 درصد ظرفیت زراعی به 25 درصد ظرفیت زراعی تمامی صفات مورد بررسی کاهش معنیداری داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که محلول پاشی عصاره جلبک دریایی موجب افزایش معنیدار برخی خصوصیات ریخت شناختی و رنگدانههای فتوسنتزی شد, درحالیکه تنش کمآبی سبب کاهش معنیدار شاخصهای مورد بررسی شد.
فرشید معماریانی، حمید اجتهادی، علیاصغر ارجمندی، محمدرضا جوهرچی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
گونهPiptatherum ferganense به عنوان گزارش جدیدی برای فلور گندمیان ایران از منطقه حفاظت شده قورخود و کوههای آلاداغ در خراسان شمالی معرفی میشود. دامنه پراکندگی اصلی این گونه در شرق منطقه ایران و تورانی است و با یک جدایی جغرافیایی در شمال شرق ایران یافت شده است. ویژگیهای ریخت شناسی P. ferganense به تصویر کشیده شده و با نزدیکترین خویشاوند خود P. latifolium مقایسه شده است. این گونه با صفاتی مانند آرایش یکنواخت سنبلچهها در گلآذین، پوشینه سرنیزهای، و سیخک کوتاهتر از P. latifolium متمایز میشود. نکاتی درباره آرایهشناسی، اکولوژی، جغرافیای گیاهی و وضعیت حفاظتی این گونه ارایه شده است.
فاطمه موسوی، یوسف شاهعلی، خوزه اوتروس، کارلکریستین برگمان،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
آلرژی های تنفسی در دو دهه گذشته تا حدی در نتیجه تغییر اقلیم در حال افزایش هستند. برای بسیاری از گونه های درختی، گراس و علف هرز افزایش تولید گرده و طول مدت گرده افشانی، منجر به افزایش طولانی مدت آلرژن های گرده ای در جو؛ جابجایی های زودهنگام دانه های گرده هوابرد و تماس طولانی مدت با آلرژن های تنفسی با اثرات مهم سلامتی بر روی افراد آلرژیک می گردد. هدف از این مقاله بررسی اثر تغییر اقلیم و عوامل هواشناختی بر روی شاخص های فصل گرده ای با یک تمرکز ویژه بر روی تاکسون های اصلی آلرژی زا در سرتاسر جهان است. متغیرهای اصلی تاثیرگذار بر فنولوژی گلدهی مانند موقعیت مکانی، عوامل اقلیمی و هواشناختی، شناسایی، مورد بحث و اثبات قرار گرفتند. دما، تشعشع خورشیدی، رطوبت، سرعت و جهت باد، از جمله مهمترین عوامل هواشناسی اثرگذار بر نوسانات غلظت سالانه گرده های هوابرد آلرژی زا هستند. اگرچه تغییرات قابل توجهی مطابق با گونه های آلرژی زا و ناحیه چغرافیایی مورد مطالعه مشاهده شد، اما به نظر می رسد دما مهمترین عامل اقلیمی اثرگذار بر فنولوژی گلدهی و شاخص های فصل گرده ای به ویژه در گونه های درختی باشد. افزایش سطوح دی اکسیدکربن همچنین منجر به افزایش زیست توده گیاهی، افزایش شدت گلدهی و تولید گرده در چندین گونه آلرژی زای درختی ، گراس و علف هرز می گردد. در پرتو این بررسی شواهد فزاینده ای وجود دارد که از تاثیر تغییر اقلیم بر فنولوژی گلدهی و شاخص های فصل گرده ای تعداد قابل توجهی از گونه های گیاهی مهاجم و زینتی آلرژی زا حمایت می کند.
زهره آتشگاهی، فرشید معماریانی، محمدرضا جوهرچی، وحید جعفری پلگرد،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
گونه Halimocnemis commixta به عنوان گزارش جدیدی برای فلور ایران از باقیمانده جنگلهای پسته وحشی در شمال شرق ایران معرفی میشود. این گونه در فضاهای باز بین درختان و بر روی خاکهای شور و به همراه سایر گیاهان شاخص شورپسند دیده میشود. در این مقاله تصاویر این گیاه ارائه و با گونههای خویشاوند نزدیک خود مقایسه میشود. این گونه با گلهای دستهای و میوههای شاخدار نامنظم از گونه خویشاوند H. gamocarpa و با کرکهای کاملا کوتاه و خوابیده از گونه H. pilosa قابل تشخیص است. نکاتی نیز درباره پراکندگی، بوم شناسی و موقعیت حفاظتی این گونه ارائه میشود.
فریده عطار، حسین معروفی، منصور میرتاجالدینی، آرش ستوده،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
دو گونه جدید از سرده کوزینیا شرح داده می شود. کوزینیا برنمولریانا از غرب ایران که بر اساس بعضی صفات کلیدی مانند تعداد گل و برگک و شکل گلآذین در بخشه هاوسکنختی قرار می گیرد. این گونه با گونه نزدیکش یعنی کوزینیا هاوسکنختی و کوزینیا کرکسنسیس مقایسه می شود. دومین گونه جدید به نام کوزینیا سمناننسیس از شمال شرق ایران شرح داده می شود که بر اساس صفاتی چون تعداد گل، ساقه بالدار و شکل برگک در بخشه استنوسفاله قرار می گیرد و با نزدیکترین خویشاوندان خود یعنی گونه های کوزینیا الکسینکوانا و کوزینیا گلوکوپسیس مورد مقایسه قرار می گیرد. عکس های این گونه ها و نقشه های پراکنش ارایه می شوند.
لیدا جلالی رودسری، آذرنوش جعفری، جمیل واعظی، احسان کریمی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
DNA استخراج شده با کیفیت بالا در بدست آمدن باندهای واضح در مرحله الکتروفورز و نتایج صحیح در تعیین توالی نقش مهمی ایفا میکند. معمولا CTAB یکی از روش های رایج برای استخراج DNA است که برای برگهای قدیمی نمونههای هرباریومی سرده تمشکین (Bellevalia) که متابولیت های ثانویه با اثر بازدارندگی دارد مناسب نسیت. برای حل این مسئله، تغییراتی در مراحل مختلف CTAB اعمال شد و ترکیبات زغال فعال، فنل، استات پتاسیم و RNase استفاده شد و آب دیونیزه جایگزین Tris EDTA شد تا ناخالصیها حذف شده و DNA با کیفیت تری بدست آید. دادههای میزان جذب DNA روش جدیدبا روش CTAB در طول موجهای ۲۶۰ و ۲۸۰ نانومتر مقایسه شد. نتایج، تغییر ۱۵تا۸۰ برابری در غلظت DNA را نشان داد. این مطالعه روش اصلاح شدهای را پیشنهاد میکند که امکان استخراج DNA با کیفیت بالاتری نسبت به روش CTAB را از برگهای قدیمی نمونه های هرباریومی Bellevalia امکانپذیر میکند.
نسرین فراست، مسعود شیدایی، حسین ریاحی، فهیمه کوهدار،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
سرده Ulva (کاهوی دریایی)، یکی از با ارزشترین ماکروجلبکهای دریایی است که در مناطق کم عمق ساحلی یافت شده و در آبهای شیرین و شور سراسر جهان انتشار دارد. گونههای Ulva دارای ارزش خوراکی، دارویی و غیره بوده و حاوی ترکیبات مختلفی مانند انواع چربیها، پروتئینها و کاروتنوئیدها هستند. این گونهها دارای تنوع پذیری فنوتیپی بالایی بوده و در شرایط مختلف محیطی تغییر میکنند. در این مطالعه 38 جمعیت از 10 گونه از این سرده از نواحی ساحلی خلیج فارس و دریای عمان، از مناطق مختلف استانهای بوشهر و هرمزگان و یک ناحیه از استان سیستان و بلوچستان ، با بررسیهای ریختشناسی و تشریحی، شناسایی شد و مورد بررسی قرار گرفت. جمعیتهای مختلف تفاوتهایی را در ویژگیهای همچون ارتفاع، شکل و رنگ تال، تعداد پیرنوئید و ابعاد سلول نشان دادند. متابولیتهای مختلفی مانند پروتئین کل، روغن کل، کلروفیل a و b و کاروتنوئیدها در جمعیتهای مختلف، اندازه گیری و مقایسه گردید. نتایج اندازهگیری درصد پروتئین در 10 گونه Ulva نشان داد که بیشترین درصد پروتئین کل متعلق به گونه U. prolifera از جزیره شیف از استان بوشهر با مقدار حدود % 5/26 وزن خشک، در مقایسه با گونههای Ulva مورد مطالعه، و کمترین درصد روغن کل در بین گونهها، متعلق به گونه U. flexousa منطقه هخامنش از استان هرمزگان با حدود % 8/4 مشاهده گردید. با توجه به پروتئین بالا و کالری کم گونههای سرده Ulva و اهمیت یافتن منابع جدید و تجدیدپذیر که در نهایت منجر به ایجاد و توسعه صنایع غذایی و دارویی جدید میگردد، گونههای این سرده، منبع بالقوهای هستند که میتوان از آنها در این راستا بهره برد.
عاطفه شهرکی، خانم مریم محمدی سیچانی، خانم منیره رنجبر،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
باکتریهای ریزوسفری از جمله میکروارگانیسمهای مفید خاکزی هستند که باعث بهبود رشد گیاهان میشوند. این باکتریها با سازوکارهای مختلفی مانند تولید فیتوهورمونهای مختلف و توانایی انحلال فسفات رشد گیاهان افزایش میدهند. هدف از این مطالعه بررسی اثر باکتریهای ریزوسفری بر رشد Carthamus tinctorius به منظور بهبود شاخصهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آن بود. پنج گونه باکتری ریزوسفری با دانه گیاه گلرنگ آغشته شدند و پس از کاشت دانه ها، شاخصهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه شامل میزان تولید اکسین، انحلال فسفات، رنگدانههای فتوسنتزی، پرولین و مالوندیآلدهید مورد سنجش قرار گرفتند. این تحقیق بهصورت آزمون فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. آنالیز واریانس دادهها پردازش شد و مقایسه میانگینها با آزمون دانکن مطالعه قرار گرفت. براساس یافتههای بهدست آمده در این پژوهش، بیشترین وزن تر ساقه، وزن خشک و تر ریشه به ترتیب در تیمار با باکتری Pseudomonas fluorescens (اکسین 55/23 میکروگرم بر میلیلیتر) و باکتری Bacillus muralis (اکسین 27/22 میکروگرم بر میلیلیتر) مشاهده شد. همچنین مشخص گردید همه باکتریها نسبت به شاهد تأثیر افزایشی بر جوانهزنی دانهها داشتند. بیشترین مقدار مالوندیآلدهید در تیمار با باکتری Bacillus albus حاصل شد و میزان مالوندیآلدهید در تیمارهای با تولید بالای اکسین کاهش یافت. به طور کلی یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که تیمار دانه گلرنگ با باکتریهای ریزوسفری میتواند تأثیر معناداری بر تحریک رشد این گیاه داشته باشد و باعث بهبود رشد کمی و کیفی این گیاه شود.
انسیه صالح قمری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
منطقه ریزوسفری شور محیطی بکر برای جداسازی اکتینومیستها با پتانسیل تولید آنزیمهای مقاوم به نمک ارزشمند است. در این مطالعه در مجموع 26 سویه اکتینومیست از ریزوسفر گیاهی حاشیه دشت کویر جداسازی و ارزیابی شد. اکتینومیستهای جدا شده آنزیمهای مختلفی تولید کردند. از این میان 50، 46، 39، 27، 10 و 7 درصد از جدایهها به ترتیب آمیلاز، لیپاز، پروتئاز، ژلاتیناز، لسیتیناز و اوره آز تولید کردند. بیشترین آنزیمهای تولید شده در بین جدایهها آمیلاز، لیپاز و پروتئاز بودند. فعالیت هیدرولیتیک ترکیبی نیز در برخی از سویههای اکتینومیست مشاهده شد. در بین جدایهها، سویه Q1، Q4 وQ11 با بیشترین میزان تنوع تولید آنزیم، شناسایی شدند و تجزیه و تحلیل 16s rRNA آنها بیشترین شباهت را به ترتیب به گونههای Streptomyces scopiformis، Streptomyces argenteolus و Streptomyces manipurensis، نشان دادند. نهایتاً به دلیل تنوع آنزیمی بدست آمده و ارزشمند بودن آنزیمهای باکتریهای هالوفیل در صنعت، به نظر میرسد که اکتینومیستهای جدا شده از این زیستگاه شور به طور بالقوه برای کاربردهای بیوتکنولوژیکی مناسب هستند.
فاطمه خاکدان، اطهرالسادات جوانمرد،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
ریحان یک گیاه دارویی مهم و متعلق به تیره نعنائیان است. این گیاه در درمان بیماریهایی مانند معدهدرد، سردرد، یبوست، تب، عفونتها و همچنین برای تنظیم و کاهش قند خون مورد استفاده قرار میگیرد و دارای ویژگیهای ضد قارچی، ضدباکتریایی و آنتیاکسیدانی است. در پژوهش حاضر اثر تنش خشکی بر غلظت فنولها و فلاونوئیدها و فعالیت آنتیاکسیدانی عصاره برگ سه کولتیوار گیاه ریحان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از کشت بذرهای سه کولتیوار گیاه ریحان (میخک، بنفش و سبز) در خاک شنی-لومی و رسیدن گیاهان به مرحله شش برگی، تنش خشکی در سه سطح ۷۵، ۵۰ و ۲۵ درصد ظرفیت زراعی اعمال گردید. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار انجام شد. محتوای فنول کل، فلاونوئید کل، فلاونولها و فعالیت آنتیاکسیدانی عصاره برگ گیاهان اندازهگیری شد. بیشترین مقدار هر سه گروه ترکیبات آنتیاکسیدان غیرآنزیمی و فعالیت آنتیاکسیدانی با تفاوت معنیدار در کولتیوار ریحان سبز تحت تنش خشکی ملایم (۷۵ درصد ظرفیت زراعی) مشاهده گردید. فعالیت آنتیاکسیدانی با افزایش غلظت عصاره به صورت معنیداری افزایش یافت. تنش خشکی در نهایت منجر به ایجاد تنش اکسیداتیو در گیاه ریحان میشود و این گیاه برای مقابله با آسیبهای این تنش و حذف گونههای فعال اکسیژن از سازوکارهای آنتیاکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی استفاده میکند. فنولها، فلاونوئیدها و فلاونولها ترکیبات آنتیاکسیدان قوی هستند که در محافظت گیاهان در برابر تنش اکسیداتیو درگیر هستند. در سه کولتیوار مورد مطالعه ریحان، با افزایش سطح تنش خشکی، غلظت و توانایی این ترکیبات در مهار رادیکالهای آزاد کاهش یافت. در مجموع، به نظر میرسد که هم ژنوتیپ و هم سطح تنش خشکی بر میزان تولید آنتی اکسیدانهای غیرآنزیمی مورد مطالعه و در نتیجه توانایی گیاه در مهار تنش اکسیداتیو مؤثر هستند.
ندا رضازاده، جواد بهارآرا، خدیجه نژاد شاهرخ آبادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
سیس پلاتین به عنوان یک داروی شیمی درمانی بدلیل عوارض جانبی در مراحل پیشرفته بیماری مشکلاتی ایجاد میکند. اخیراً گیاه آرتمیزیا بهدلیل داشتن ترکیبات فعال زیستی، اثرات ضد تکثیری و ضد التهابی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی اثر ضد سرطانی و آنتی متاستازی گیاه آرتمیزیا و سیس پلاتین به تنهایی و به صورت ترکیبی در رده سلولی A2780 سرطان تخمدان انسان است. زیستایی سلولهای A2780 پس از تیمار با عصاره متانولی اندامهای هوایی آرتمیزیا، سیس پلاتین و تواًم آن توسط آزمون MTT ارزیابی شد و تغییرات ریختشناسی هسته سلول با رنگ آمیزی DAPI بررسی شد. القای آپوپتوز توسط آزمون انکسین، اثرات ضد تهاجمی به وسیله سنجش مهاجرت سلولی و تغییرات سطح بیان ژنهای آپوپتوزی (Bax و P53) و ژنهای درگیر در متاستاز (MMP2 و MMP9) با استفاده از Real-time PCR مورد سنجش قرار گرفت. دادههای آزمایش MTT نشان داد که عصاره آرتمیزیا، سیس پلاتین و تواًم آن منجر به مرگ نیمی از سلولها شدند. تست DAPI و انکسین V، قطعه قطعه شدن DNA و افزایش درصد آپوپتوز سلولی نسبت به گروه کنترل را نشان داد. در آزمون مهاجرت و Real-time PCR غلظتهای تیماری منجر به کاهش تهاجم، افزایش بیان ژنهای آپوپتوزی (Bax و P53) و کاهش بیان ژنهای درگیر در متاستاز (MMP2 و MMP9) در سلولهای سرطانی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره گیاه آرتمیزیا و داروی سیس پلاتین به تنهایی دارای اثر ضد تکثیری، القا کننده آپوپتوز و دارای اثر آنتی متاستازی مناسب در رده سلولی A2780 است. همچنین، استفاده توأم از این گیاه همراه با سیس پلاتین علاوه بر داشتن اثرات مذکور باعث کاهش غلظت سیس پلاتین و عوارض جانبی ناشی از آن در درمان این بیماری میشود.
مهدی علی جانیان زاده، علیرضا جلالوند، رسول خلیل زاده، مریم عبدلی راد،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
پروتئینهای لایه سطحي Deinococcus radiodurans یکی از بهترین سیستم های خودآرایی در بین پروتئینهای دیگر هستند که نقش اساسی در ساخت نانوسیم ها دارند. بنابراين لازم است این پروتئینها خالص سازی شوند. هدف از این تحقیق بهینه سازی خالص سازی پروتئین لایه سطحي از D. radiodurans با روش سطح پاسخ است. ابتدا سه عامل غلظت SDS، زمان انکوباسیون و درصد جرم در پنج سطح در نظر گرفته شد و 20 اجرا با نرم افزار Design-Expert با روش مرکب مرکزی طراحی شد. هر مرحله شامل کشت میکروب، آماده سازی سلول انبوه، انکوباسیون میکروب در غلظت خاص SDS و زمان و درصد جرم، جداسازی باکتری از مواد شوینده با سانتریفیوژ در g5000، ته نشینی پروتئینهای لایه سطحي از محلول شوینده با سانتریفیوژ در g20000، تعیین غلظت و خلوص پروتئین به ترتیب با روش برادفورد و SDS-PAGE است. در نهایت دادههای به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد، تأثیر فاکتور غلظت ماده شوینده بر درصد پروتئین خالص شده بیشتر از سایر عوامل بود. نتایج بهینه سازی فاکتورها بدين صورت بود: غلظت SDS 64/5 درصد، درصد جرم 7/33 درصد و 3 ساعت زمان انکوباسیون. در شرایط بهینه، غلظت پروتئین و درصد خلوص به ترتیب mg/ml 0/584 و 47/61 درصد به دست آمد.