ایلناز ابوالحسنی، جواد بهارآرا، ناصر مهدوی شهری، الهه امینی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
در طب سنتی عصاره های گیاهان دربردارنده پلی ساکارید به طور وسیعی برای درمان زخم پوستی به کار می رود. ستاره شکننده به عنوان یک موجود دریایی دارای ترکیبات فعال زیستی است که به آن قدرت بازسازی بازوهای آسیب دیده را می دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر پلی ساکارید استخراج شده از ستاره شکننده خلیج فارس (Ophiocoma erinaceus) در ترمیم زخم پوستی موش صحرایی نر نژاد ويستار است. در این پژوهش تجربی، 60 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به 5 گروه شاهد، شاهدمثبت (تیمار با عسل)، گروه تجربی1 تا 3 به ترتیب از راست به چپ تحت تیمار با دوز 12/5، 25 و 37/5 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن پلی ساکارید ستاره شکننده تقسیم شدند. زخم در بخش پشتی بدن ایجاد شد و موش ها تحت تیمار موضعی قرار گرفتند. در روزهای 3، 7، 10 و 14 از زخم های در حال ترمیم نمونه برداری شد و پس از رنگ آمیزی توسط میکروسکوپ نوری ارزیابی شد. سپس، داده های کمی توسط نرم افزار SPSS ، آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل شدند. نتایج میکروسکوپی نشان داد که در زخم های تیمار شده با دوز 37/5 پلی ساکارید مشابه با گروه شاهد مثبت بازسازی اپیتلیوم، رگزایی و کاهش تعداد سلول های التهابی سریع تر ازگروه شاهد بود. بیشترین ضخامت اپیتلیوم در روز 7 و کمترین تعداد سلولهای التهابی در روز 14 در گروه تجربی 3 و شاهد مثبت نسبت به گروه شاهد مشاهده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که پلی ساکارید ستاره شکننده باعث تسریع روند ترمیم زخم می شود که می تواند به عنوان یک ترکیب طبیعی در تکوین داروهای ترمیم دهنده زخم پوستی پیشنهاد شود.
عطا مولودی صالح، سهیل ایگدری، شیما لطیف نژاد، منوچهر نصری،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی تفاوتهای ریختی چهار جمعیت گونه شیرماهی در آبهای داخلی ایران به اجرا درآمد. بدین منظور، تعداد 81 قطعه شیر ماهی از رودخانههای بیدواز، چشمهعلی،کلات و آل نمونهبرداری شد. نمونهها پس از بیهوشی در فرمالین تثبیت بافری و برای ادامه مطالعات به آزمایشگاه منتقل شدند. از سمت چپ سطح جانبی تمام نمونهها عکسبرداری شد. بهمنظور استخراج دادههای حاصل از شکل بدن، تعداد 14 لندمارک با استفاده از عکسهای گرفته شده در نرم افزار TpsDig2 تعریف و رقومی سازی شد. ابتدا به منظور حذف اثرات ناشی از اندازه، جهت و موقعیت آنالیز پروکراست (GPA) صورت گرفت، سپس از آنالیزهای PCA، MANOVA/CVA و تحلیل خوشهای بر اساس آنالیز دادهها استفاده شد. بر اساس نتایج بین جمعیتهای مورد مطالعه تفاوت معنیداری از نظر شکل بدن یافت شد. عمده تفاوتهای شکل بدنی در جمعیتهای مورد مطالعه مربوط موقعیت پوزه، عمق بدن، عمق سر و طول ساقه دمی بود. این تغییرات مشاهده شده احتمالاً در اثر سازگاری با ویژگیهای محیطی زیستگاه آنها حاصل شده است.
ندا تنباکوچی مقدمی، حمیرا حاتمی نعمتی، غلامرضا دهقان، سیدمهدی بانان خجسته، حاتم احمدی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
مالاتیون جزو رایجترین نوع حشرهکش های ارگانوفسفره است که استرس اکسیداتیو به عنوان یکی از مکانیسمهای ملکولی اصلی در سمّیت این ماده بر اندام های بدن شناخته شده است. کوئرستین یکی از ترکیبات فلاونوئیدی است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر آنتیاکسیدانی کوئرستین بر حافظه فضایی و پارامترهای استرس اکسیداتیو موشهای نر نژاد ویستار طی مسمومیت با سم مالاتیون است. این مطالعه بر روی 9 گروه 8 تايي موشهای صحرایی نر صورت گرفته است. سه روز پس از تزریق درون صفاقی داروهای کوئرستین، مالاتیون و یا تداخل این داروها، دستگاه ماز آبی موریس به منظور سنجش پارامترهای مرتبط با حافظه فضایی استفاده شد. نمونه برداری از هیپوکامپ انجام گردید و پارامترهای استرس اکسیداتیو در این ناحیه سنجش گردید. تزریق درون صفاقی دوزهای mg/kg 200 و 100 مالاتیون به طور معنیداری موجب کاهش پارامترهای حافظه فضایی (01/0 >P ) و نیز القا استرس اکسیداتیو شد (001/0 >P ). تزریق درون صفاقی دوز mg/kg 50 کوئرستین حافظه فضایی در رتهای مسموم شده با مالاتیون را بهبود بخشید (05/0 >P ). همچنین پارامترهای استرس اکسیداتیو درگروه های مسموم شده با مالاتیون، با تیمار کوئرستین کاهش معنیداری یافت (01/0 > P). کوئرستین قادر به بازگرداندن عملکرد حافظه فضایی و مقدار پارامترهای استرس اکسیداتیو گروه های تحت تیمار با مالاتیون به سطح طبیعی است.
حسن دلدار، جینا خیاط زاده، مریم طهرانی پور،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
امروزه، ورود نانوذرات به آبهای آزاد باعث بروز آثار سمی در آبزیان شده است. نانوذرات اکسید مس یکی از نانوذرات پرکاربرد است، راهیابی این نانوذرات به محیطهای آبی جزء مشکلات جدید زیستمحیطی بهشمار میرود که بررسی اثر آن بر موجودات آبزی ضروری به نظر میرسد. از طرفی گیاه یونجه به دلیل حضور ترکیبات پروتئینی، ویتامین C و فلاونوئیدها اثر ترمیمی و آنتی اکسیدانی دارد. در این مطالعه اثر تغذیه لارو ماهی کوی با بیومار توأم با یونجه 10 درصد و 20 درصد و قرارگرفتن به مدت 14 روز درمعرض نانوذرات اکسید مس با غلظت mg/l 200 در 5 گروه تیمار در مقایسه با گروه شاهد تحت بررسی قرار گرفت. میانگین طول اولیه mm 01/0 ± 4/30 و میانگین وزن اولیه لاروها g 05/0 ± 31/0 و حدود سنی dph20 بود. سرعت رشد اختصاصی، درصد افزایش وزن، افزایش طول، بقا و ضریب تبدیل غذایی برای گروههای مختلف محاسبه شد. نتایج نشاندهنده افزایش معنیدار رشد ماهیهای تیمارشده با یونجه 10درصد و 20 درصد در غذای بیومار در مقایسه با گروه کنترل است. به علاوه، گروه دریافتکننده نانوذرات مس نسبت به گروه شاهد رشد کمتری داشته است. گروههایی که نانوذرات مس و غذای حاوی یونجه را دریافت کرده اند وضعیت رشد بهتری نسبت به گروه دریافتکننده نانوذرات مس داشتهاند که این اثر احتمالا میتواند ناشی از اثر آنتی اکسیدانی یونجه و اثر افزاینده رشد این گیاه باشد.
سیامک یاری، زهرا شجاعی، سمانه خدابنده لو، سپیده سعیدی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
جنتامایسین آنتیبیوتیکی است که بهطور وسیعی علیه عفونتهای گرممنفی استفاده میشود. اما کاربرد کلینیکی آن به علت مسمومیت کلیوی محدود شدهاست. استرس اکسیداتیو نقش مهمی در مسمومیت القاشده با جنتامایسین دارد. مطالعات نشان داده است که میوه گیاه نسترن کوهی دارای اثرات آنتیاکسیدانی، ضدجهشی و ضدسرطانی است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر حمایتی عصاره میوه نسترن کوهی بر مسمومیت کلیوی القا شده با جنتامایسین در رَتها است. سی سر رَت نژاد ویستار به پنج گروه تقسیم شدند که شامل: گروه اول (گروه کنترل): 1 میلیلیتر نرمال سالین به شکل دهانی، گروه دوم: 100 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن جنتامایسین به صورت درون صفاقی، گروه سوم: 200 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدنی عصاره میوه نسترن کوهی و به دنبال آن 100 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدنی جنتامایسین، گروه چهارم: 400 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدنی عصاره میوه نسترن کوهی و به دنبال آن 100 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن جنتامایسین و گروه پنجم: دریافت 400 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدنی عصاره میوهی نسترن کوهی به تنهایی و به صورت دهانی. نفروتوکسیسیتی بوسیله میکروسکوپ نوری از لحاظ هیستوپاتولوژیکی بررسی شد و از نظر بیوشیمیایی سطح اوره و کراتینین سرم خون مورد ارزیابی قرار گرفت. وزن نسبی کلیه در گروه تیمار با جنتامایسین نسبت به گروه کنترل، به شکل معنیداری (p<0.05) افزایش یافت، درحالیکه افزودن عصاره نسترن کوهی، شاخص وزن نسبی کلیه را به نزدیک سطح کنترل کاهش داد. در حیواناتی که با جنتامایسین تیمار شده بودند، سطح اوره سرمی و کراتینین نسبت به گروه کنترل به شکل معنیداری (p<0.001) افزایش یافت. در صورتیکه تیمار همزمان با عصاره نسترن کوهی با دوز بالا (400 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و جنتامایسین، شاخصهای بیوشیمیایی نشانگر مسمومیت کلیوی را که شامل اوره و کراتینین بودند را به شکل معنیداری کاهش داد. بررسی هیستومورفولوژیکی، نکروز و غیراپیتلیالیشدن سلولهای لوله پیچیده نزدیک واقع در قشر کلیه استازیس گلومرولی و ارتشاح سلولهای التهابی به قشر کلیهها را در نتیجه تیمار با جنتامایسین نشان داد. این درحالی است که تیمار همزمان با عصاره نسترن کوهی و جنتامایسین، تخریب بافتی را کاهش داد. این مطالعه نشان داد که عصاره نسترن کوهی اثر حمایتی بر تخریب کلیوی القاشده با جنتامایسین دارد. لذا، این مکمل به عنوان یک آنتیاکسیدانت تخریب کلیوی ناشی از تیمار با جنتامایسین را کاهش داد.
.
ویدا حجتی، مجتبی دیمه کار،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
منطقه شکارممنوع طالو و شیربند در 12 کیلومتری شمال شرقی شهر دامغان در استان سمنان در جنوب سلسله جبال البرز واقع شده و از آب و هوای سرد و خشک در زمستان و گرم و خشک در تابستان برخوردار است. این منطقه دارای تنوع زیستی غنی بخصوص در فون خزندگان است. تاکنون، 22 گونه مار از کل استان سمنان گزارش شده است. با توجه به اینکه مطالعه دقیقی در منطقه شکارممنوع طالو و شیربند صورت نگرفته است، تحقیق حاضر به منظور بررسی فون مارهای این منطقه از فروردین تا اواخر آبانماه 1393 انجام شد. نمونهبرداری با استفاده از دست (با رعایت نکات ایمنی)، چوب مارگیری و قلاب انجام گرفت. نمونهها بعد از انتقال به آزمایشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان، شناسایی و عکسبرداری شدند. شش صفت متریک و مریستیک در آنها اندازهگیری شد و با استفاده از نرمافزار SPSS17 و Excel مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع، 45 نمونه مار جمعآوری شد که متعلق به 10 گونه، هشت جنس و چهار خانواده بودند. گونهها عبارتند از:Platyceps karelini karelini (Brandt 1838) ، Platyceps rhodorachis rhodorachis (Jan in Filippi 1865)، Platyceps ventrimaculatus ventrimaculatus (Gray 1834)،Hemorrhois ravergieri (Ménétries 1832) ،Telescopus fallax iberus Eichwald 1831، Spalerosophis diadema cliffordii (Schlegel 1837)، Psammophis schokari (Forskal 1775) ، Eryx miliaris (Pallas, 1773)،Macrovipera lebetina obtusa (Dwigubsky 1832) ، (Duméril, Bibron & Duméril 1854) Pseudocarastes persicus. بیشترین فراوانی مربوط به شترمار و کمترین فراوانی مربوط به سوسنمار بوده است. تمامی این گونهها برای اولینبار از این منطقه گزارش میشوند. گونه Eryx miliaris نیز برای اولینبار از استان سمنان گزارش میشود. در ایران هشت گونه آندمیک وجود دارد که فقط گونه مار شاخدار ایرانی (Pseudocarastes persicus) در منطقه مورد مطالعه یافت شد.
سیدعلی معزی، یزدان کیوانی، بنینیو الوایرا،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
مقایسه ساختارهای ریختی، یک عنصر کلیدي در زیستشناسی تکاملی است که هم در آرایهشناسی و هم در درك تنوع موجودات کاربرد دارد. اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف مقایسه ساختارهای استخوانی Chondrostoma orientale و C. nasus به اجرا درآمد. برای این منظور سه نمونه از C. orientale از رودخانه کر ایران و پنج نمونه از C. nasus از حوضه رودخانههای دانوب، دنیپر و رون و دریاچه اوهرد بررسی شدند. نتایج نشان داد که دو زائده قدامی استخوان فراپرویزنی در C. orientale نسبت به C. nasus فاصله بیشتری ازهم دارند. نمای قدامی استخوان فراپرویزنی در C. orientale مقعر ولی در C. nasus تقریباً صاف است. زائده حلقی- خلفی در استخوان قاعدهای پسسری در C. orientale پهن و مثلثیشکل و در C. nasus باریک و مستطیلیشکل است. زائده بالارونده میانی- جانبی استخوان فکی در C. orientaleمتمایل به جلو، درحالیکه در C. nasus کمی به سمت عقب متمایل شده است. زائده پایینرونده استخوان فکی در C. orientale بلند و در C. nasus کوتاه است. استخوان پیشفکی در C. orientale دارای زائده بالارونده منقاری است، در حالیکه در C. nasusوجود ندارد. بخش قدامی استخوان دندانی در C. orientale باریک و کشیده و زائده منحنی به صورت عمود بر وسط استخوان دندانی قرار گرفته، درحالیکه در C. nasus بخش قدامی استخوان دندانی کوتاه و پهن و زائده منحنی به سمت جلو متمایل شده است.
واژههای کلیدی:
SayyedAli Moezzi1, Yazdan Keivany2 & Benigno Elvira3
1MSc Graduate, Department of Natural Resources (Fisheries Divission), Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran; 2Department of Natural Resources (Fisheries Divission), Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran; 3Department of Biodiversity, Ecology and Evolution, Complutense University of Madrid (UCM), Madrid, Spain
Correspondent author: SayyedAli Moezzi, moezzi.sayyed.ali@ut.ac.ir
Abstract.
Keywords.
ایمان علی نژادی، نسترن حیدری، حسین جوان بخت،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
دوشکلی جنسی در نسبت طول انگشتان یک ویژگی مورفولوژیکی حاصل از برهمکنش بین هورمونهای جنسی و ژنهای Hox قبل از تولد بوده که تکوین هر دوی اندامهای حرکتی دستها و پاها و اندامهای جنسی را کنترل میکند. وضعیت این روند و نسبتها در گروههای مختلف جانوری از جمله در انسان، دیگر پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان بررسی شده است. در این مطالعه، دوشکلی جنسی از لحاظ نسبت بین طول انگشتان II تا IV (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) دست و پای چپ، در 54 نمونه از وزغها متشکل از گونه Bufo viridis (16 نمونه نر و 19 نمونه ماده) و گونه Pelobates syriacus (10 نمونه نر و 9 نمونه ماده) در شمال ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در Pelobates syriacus مادهها دارای میانگین طول بدن (SVL) بیشتری نسبت به نرها بودند و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (05/0P≤). در گونه Bufo viridis نیز مادهها دارای میانگین طول بدن بیشتری از نرها بودند اما این اختلاف بین افراد نر و ماده از لحاظ آماری معنیدار نبود. نسبت اندازه طول انگشتان دست و پا در سمت چپ بدن برای هر دو گونه از لحاظ (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هیچ کدام از صفات مورد بررسی در اندامهای حرکتی جلویی و عقبی، اختلاف معنیداری بین افراد نر و ماده در گونه Bufo viridis مشاهده نشد. اما از لحاظ 2D:4D بین افراد نر و ماده در گونه Pelobates syriacus اختلاف معنیدار (040/0P=) وجود داشت و این نسبت در افراد نر بیشتر از مادهها بود. بنابراین، وجود تفاوتهای معنیدار در این انگشتان در گونه Pelobates syriacus هماهنگ با این الگوی تغییرات در بیشتر دوزیستان و دیاپسیدها است.
آزیتا مهربخش، جواد بهارآرا، سعیده ظفر بالانژاد، محمد امین کراچیان،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
امواج الکترومغناطیسی (EMF) ترکیبی از امواج الکتریکی و مغناطیسی هستند. انرژی حمل شده به وسیله این تابشها در بافتهای زنده جذب میشود. به نظر میرسد که میدانهای الکترومغناطیسی میتوانند باعث ناباروری در زنان شوند. شاهدانه گیاهی یکساله و لیفی است و در مناطق گرمسیری به طور خودرو میروید. این پژوهش با هدف بررسی اثر حفاظتی عصاره شاهدانه با غلظتهای 50، 100 و 150 میلیگرم بر کیلوگرم و میدان الکترومغناطیسی با فرکانس 50 هرتز و شدت 50 گاوس بر بلوغ فولیکولهای تخمدانی و تغییرات سطح هورمونهای FSH، LH، استرادیول و پروژسترون در موش ماده نابالغ نژاد NMRI انجام شده است. در پژوهش حاضر 48 سر موش کوچک آزمایشگاهی نژاد ماده نابالغ NMRI با سن تقریبی 16 روزه و وزن حدود 18 گرم در 8 گروه تقسیم شدند. بعد از تیمار، نمونهها تشریح و تخمدانها از بدن آنها خارج شدند. سپس وزن تخمدانها با ترازوی دیجیتال ثبت شد و پس از طی مراحل آمادهسازی بافتی شمارش تعداد فولیکولهای بدوی، اولیه، ثانویه و آترزی و تعیین سطح هورمونها انجام شد. نتایج نشان داده است که غلظت 50 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره شاهدانه میتواند بعد از اثر میدان 50 گاوس، تعداد انواع فولیکولها را افزایش و تعداد فولیکولهای آترزی را کاهش دهد. کاربرد غلظت 50 بعد از تیمار با میدان 50 گاوس افزایش سطح هورمونهای FSH، LH و استرادیول را باعث شد و سطح پروژسترون را کاهش داد. یافتهها بیانگر این است که عصاره شاهدانه با غلظت 50 میلیگرم بر کیلوگرم میتواند نقش محافظتی در جلوگیری از کاهش تعداد فولیکولهای حاصل از آسیب القا شده توسط امواج الکترومغناطیسی داشته باشد.
رقیه زارعی، مهوش سیفعلی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
چکیده. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات شکلی ناحیه سر در جمعیتهای دامنه شمالی و دامنه جنوبی گونه Clinopodes flavidus در ارتفاعات البرز با استفاده از روش ریختسنجی هندسی بر پایه لندمارک بوده است. به این منظور تعداد 17 لندمارک و شبه لندمارک روی ککسواسترنیت چنگالهای سمی و هفت لندمارک و شبه لندمارک روی تارسانگولوم چنگالهای سمی با استفاده از نرم افزار TpsDig2 قرار داده شد. دادههای حاصل از لندمارک پس از تحلیل پروکراست با شیوههای آماری چندمتغیره شامل تحلیل تجزیه مؤلفههای اصلی (PCA) و تحلیل متغیرهای کانونی (CVA) با استفاده از نرم افزارهای PAST و MorphoJ مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین شکل ککسواسترنیت چنگالهای سمی میان جمعیتهای این گونه در منطقه البرز وجود دارد (p<0.001). این مطالعه قابلیت استفاده از روش ریختسنجی هندسی بر پایه لندمارک را برای تمایز جمعیتهای مختلف Clinopodes flavidus در منطقه البرز نشان می دهد.
فرهاد مشایخی، سمیه شعبانی، سهیلا طالش ساسانی، زیور صالحی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
Olig1 و Olig2 دو فاکتور کپی برداری است که نقش تنظیم کنندگی در تمایز و اختصاصی شدن سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت بازی میکنند. در این مطالعه اثر میدان الکترومغناطیسی بر غلظت کل پروتئین و بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش بررسی شد. بیست و یک موش نژاد Balb/c به سه گروه کنترل، تیمار و شم (تعداد 7 موش برای هر گروه) تقسیم شدند. موشهای گروه تیمار درون بوبین (سولنوئید) بطور روزانه در معرض میدان 50 هرتز /1 میلیتسلا برای 6 ساعت در هر روز و به مدت 10 روز قرار داده شد. گروه شم درون همان بوبین ولی بدون میدان الکترومغناطیس قرار داده شد. بعد از اتمام این مدت موشها بیهوش شده و کورتکس مغز آنها برای آنالیز های بعدی جدا گردید. غلظت کل پروتئین و بیان Olig1 و Olig2 به ترتیب توسط اندازه گیری پروتئین Bio-Rad و وسترن بلات بررسی شد. تفاوت معنی داری در غلظت کل پروتئین در کورتکس مغز گروه تیمار در مقایسه با گروههای شم و کنترل دیده نشد. همچنین نشان داده شد که بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش گروه تیمار در مقایسه با گروههای شم و کنترل بیشتر است. نتیجه گیری میشود که میدان الکترومغناطیسی باعث افزایش بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش میشود. به علاوه چون Olig1 و Olig2 نقش مهمی در تکوین سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت بازی می کند، نتیجه گیری می شود که EMF ممکن است با افزایش بیان Olig1 و Olig2 در تمایز سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت نقش داشته باشد. مطالعه بیشتر برای تایید اثر میدان الکترومغناطیسی بر تمایز اولیگودندروسیت ضروری است.
.
مانوج کومار، راکش رنجان، عمار کومار، مانورانجان پراساد سینها، روهیت اسریواستاوا، سوئتا سوبارنا، سمیر کومار ماندال،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
عصاره برگ انار از زمان بسیار قدیم در داروهای سنتی استفاده می شده است. از این عصاره به سبب دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی استفاده می شود. سنتز نانوذرات سبز یک زمینه نوظهور است که دامنه کاملا متفاوتی را برای فرمولاسیون های دارویی گشوده است. توسط بسیاری از کاربران گزارش شده است که نانوذرات سبز داروهای موثرتری در مقایسه با عصارههای ساده آنها هستند. بنابراین ، به منظور ارزیابی این گمانه زنیها، کار حاضر برای ارزیابی فعالیت محافظت کبدی نانوذرات نقره سنتز شده با استفاده از عصاره برگ آبی گیاه انار در مقایسه با عصاره آبی انجام شد. پس از مسمومیت با CCl4، در مقایسه با گروه کنترل میزان بیلی روبین سرم به طور معنیداری افزایش یافت (05/0> p) و سطح پروتئین کل به طور معنیداری کاهش یافت (05/0> p). علاوه بر این ، فعالیت آلکالن فسفاتاز، فعالیت آسپارتات آمینوترانسفراز و فعالیت آلانین ترانس آمیناز به طور قابل توجهی افزایش یافت (05/0> p). موشهای مسموم شده با CCl4، با عصاره برگ آبی و نانوذرات سنتز شده تحت تیمار قرار گرفتند، نتایج به وضوح برای عصاره آبی انار اثر محافظت کبدی را نشان داد، زیرا پروفایل کبد توسط سمیت CCl4 تغییر یافته و به مقادیر کنترل طبیعی رسیده است. علاوه بر این، نانوذرات سنتز شده با استفاده از عصاره آبی برگ انار نسبت به عصاره آبی میوه انار به عنوان ماده محافظت کننده کبد موثرتر بودند.
حسین جوان بخت، ریحانه حاجیان،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
انگلهای کوکسیدیایی (Apicomplexa: Coccidia) تقریبا از تمام گروههای مهرهداران گزارش شده است. این انگلها ممکن است باعث اثرات اکولوژیکی و پاتولوژیکی شدیدی بر روی میزبان شوند. انگلهای خونی جنسهای شلاکیا و لانکسترهلا، چرخه کامل زندگی خود را در میزبان خزنده طی میکنند و سپس یک مرحله خاموش را در بافت میزبان خونخوار (عموما هیره یا پشه) باقی میمانند تا توسط میزبان خزنده بعدی بلعیده شوند. بههرحال شیوع و شدت این انگلها در بیشتر نواحی پراکنش آن به میزان کمی شناخته شده است. با این هدف، برای اولین بار شیوع و شدت این انگلها را در سه گونه از مارمولکهای استان مرکزی ایران شامل Trapelus lessonae ، Ophisops elegans و Eremias monticola مورد بررسی قرار گرفت. نمونههای خون از سیاهرگ دمی 51 مارمولک بوسیله سرنگ انسولین جمعآوری شد. اسمیرهای خونی خشک شد، پس از تثبیت نمونهها در الکل متانول، بهوسیله محلول گیمسا رنگآمیزی و سپس با میکروسکوپ نوری و با عدسی 100 مورد بررسی قرار گرفت. آلودگی به انگلهای هموکوکسیدیایی خانواده لانکسترهلیدا در خون 41 درصد از 51 نمونه مارمولک آزمایش شده مشاهده شد. میانگین شدت آلودگی در سه گونه بین 0/05–0/03 درصد متغیر بود. این بررسی شیوع و شدت نسبتا بالای این انگلهای خونی را در مارمولکهای نواحی مرکزی ایران نشان داد. این نتایج پیش بینی میکند که میزبانهای مناسب برای انتقال این انگل در این نواحی پراکنش دارند. بنابراین توصیه می شود در تحقیقات آینده از مارکرهای ژنتیکی جهت شناسایی دقیق تر انگل ها استفاده شود.
نسترن حیدری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
نسبت طول انگشتان طی دوران تکوین جنینی سازماندهی شده و ممکن است با قرار گرفتن در معرض هورمونهای استروئیدی جنسی درجات مختلفی از دوشکلی جنسی بین افراد نر و ماده در گروههای مختلف جانوری نشان بدهند. بین تمامی انگشتان یک فرد، نسبت بین انگشتان دوم به چهارم (2D:4D) بیشترین اهمیت را داراست. در این مطالعه، نسبت طول انگشتان دوم تا چهارم در هر دو سمت راست و چپ بدن در اندامهای جلویی (دستها) و عقبی (پاها) بدن در 44 نمونه (شامل 20 نر و 24 ماده) از مارمولکهای گونه blanfordiAcanthodactylus جهت تعیین وجود دوشکلی جنسی در نسبت بین انگشتان نمونهها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه همچنین دوشکلی جنسی نمونهها از لحاظ دیگر صفات مورفولوژیک (23 صفت متریک و مریستیک) مورد بررسی قرار گرفتند. دوشکلی جنسی در پنج صفت مورفولوژیک متریک و مریستیک مشاهده شد. اما از لحاظ نسبت اندازه انگشتان دست و پا، دوشکلی جنسی در اندازه طول انگشتان صرفاً در 2D:4D در سمت راست بدن در هر دوی اندامهای حرکتی جلویی و عقبی مشاهده گردید. بهطوریکه، اندازه این صفت در نرها بیشتر از مادهها بوده و این اختلاف نیز از لحاظ آماری معنی دار بود (P≤0.05).
مجتبی چروی، جواد بهارآرا، پریچهر یغمایی، نسیم حیاتی رودباری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
امروزه محققین تلاشهای گستردهای جهت یافتن روشهای نوین درمانی برای آسیبهای عصبی انجام دادهاند. در این بین نقش اگزوزومها در زمینه ارتباطات سلول – سلول به عنوان مکانیسمی نوین قلمداد میشود. اگزوزومها میتوانند به عنوان عامل تمایزی مناسب عمل کنند. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمایزی اگزوزومهای مشتق از مایع مغزی نخاعی بر سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی در هیدروژل آلژینات است. در این مطالعه اگزوزومها به روش اولتراسانتریفوژ از مایع مغزی نخاعی استخراج شده و توسط میکروسکوپ اتمی، میکروسکوپ SEM و تکنیک DLS شناسایی شد. همچنین سلولهای بنیادی چربی قرار گرفته در هیدروژل آلژینات تحت تیمار با غلظتهای مختلف اگزوزوم قرار گرفت. بقای سلولها توسط روشهای MTT و اکردین اورنج اتدیوم بروماید مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی فرایند تمایز سلولها نیز توسط تکنیک ایمنوسیتوشیمی و Real Time – PCR انجام شد. بررسی هویت اگزوزومها وجود اگزوزومها با اندازه تقریبی 70 نانومتر را تایید کرد. نتایج بقا سلولها نشان دهنده قابلیت بقا و تکثیر سلولها در طی 14 روز است. همچنین بیان پروتئینهای MAP2 (پروتئینی همراه با میکروتوبولها) و Nestin (پروتئین فیلامنت بینابینی) با استفاده از روش ایمنوسیتوشیمی مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از Real Time – PCR نشان داد سطح بیان ژن MAP2 در طی روز هفتم و چهاردم افزایش و بیان ژن Nestin در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان میدهد. این مطالعه نشان داد اگزوزومهای استخراج شده از مایع مغزی نخاعی میتوانند سبب تمایز عصبی سلولهای بنیادی مزانشیمی چربی در داربستهای هیدروژلی آلژینات شود.
عطا مولودی صالح، دکتر سهیل ایگدری، کیوان عباسی، منوچهر نصری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
با توجه به ابهامات بیان شده در برخی مطالعات اخیر مبنی بر مترادف بودن دو گونه همبوم عروس ماهی ارومیه (Petroleuciscus ulanus) و شاه کولی ارومیه (Alburnus atropatenae)، این مطالعه به منظور اعتبارسنجی این دو گونه با مقایسه صفات اندازشی و شمارشی آنها در رودخانه مهابادچای حوضه دریاچه ارومیه انجام شد. تعداد 64 نمونه از گونه P. ulanus و 68 نمونه از گونه A. atropatenae صید شد و تعداد 17 صفت اندازشی و 7 صفت شمارشی اندازهگیری و ثبت شدند. صفات اندازشی بهمنظور حذف اندازه و اثرات ناشی از رشد آلومتریک مثبت استانداردسازی شدند، سپس نرمال و غیرنرمال بودن آنها بررسی شد. دادههای استاندارد شده با استفاده از آزمونهای تیتست، منویتنی، تجزیه به مولفههای اصلی (PCA) و تحلیل تابع تشخیصی براساس ارزش p تیتست هاتلینگ (DFA/Hotelling's T-test) تحلیل شدند. نتایج نشان داد، که دو گونه مورد بررسی در 11 صفت اندازشی و 2 صفت شمارشی تفاوت معنیداری داشتند (05/0>P). همچنین آنالیزهای چند متغیره DFA تفاوت معنیداری بین دو گونه مورد مطالعه نشان داد. نتایج این پژوهش فرضیه پیشین مبنی بر هم مترادف بودن این دو گونه را بر اساس صفات اندازشی و شمارشی رد مینماید. بنابراین بر اساس نتایج این مطالعه، هویت آرایهشناسی این دو گونه معتبر هستند.
طاهره سادات میراحمدی، فرهاد ولی زادگان، مریم رحیمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
هیپوکامپ، ساختاری کلیدی در پردازش اضطراب و ذخیره حافظه است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش میان سیستمهای گابائرژیک ناحیهCA1 هیپوکامپ و سیستم مورفینرژیک در تعدیل این رفتارها است. در این مطالعه موشهای نر نژاد ویستار با استفاده از جراحی استرئوتاکسیک در ناحیه CA1کانول گذاری شدند. پس از طی دوره ریکاوری مورفین (آگونیست گیرندههای اوپیوئیدی مو) به صورت درون صفاقی، موسیمول و بیکوکولین (آگونیست و آنتاگونیست گیرندههایGABAA) به درون CA1 تزریق گردید. پارامترهای مدت زمان حضور (%OAT) و تعداد ورود به بازوی باز (%OAE) در دستگاه EPM محاسبه شدند. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد تزریق درون صفاقی مورفین (%OAT) و (%OAE) را افزایش میدهد که حاکی از اثرات اضطراب زدای مورفین است. طبق نتایج آزمون t زوجی تشکیل حافظه بهبود یافت. تزریق پیش از آزمون دوزهای مختلف موسیمول و بیکوکولین به ترتیب رفتارهای شبه اضطراب زدا و اضطراب زایی را القا نمود در حالیکه اثرات آنها روی حافظه بهبودبخش بود. تزریق سیستمیک دوز موثر مورفین به همراه دوزهای سه گانه موسیمول اثرات هم افزایی را در تشکیل حافظه و کاهش اضطراب القا نمود. تزریق این دوز از مورفین به همراه دوزهای سه گانه بیکوکولین، سبب تغییر اثرات منفی بیکوکولین روی اضطراب گردید ضمن اینکه تشکیل حافظه در این گروهها افزایش یافت. این یافتهها نشان میدهند که سیستمهای گابائرژیک و اپيوئيدرژيک تاثیرات مشابهی برحافظه و اضطراب در ناحیه CA1 دارند.
حسین جوان بخت، نسترن حیدری، ایمان علی نژادی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
با وجود مطالعات رو به رشد در توصیف الگوهای دوشکلی جنسی در ویژگیهای مورفولوژیک خارجی و همچنین در نسبت انگشتان در چهارپایان، دانش ما در مورد برخی از مسائل اساسی و همچنین برخی از گروههای جانوری هنوز کم است. وضعیت این روند و نسبتها در گروههای مختلف جانوری از جمله در انسان، دیگر پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان بررسی شده است. در این مطالعه، دوشکلی جنسی از لحاظ ویژگیهای مورفولوژیک خارجی و همچنین نسبت بین طول انگشتانII تا IV (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) اندام جلویی و عقبی، در 30 نمونه از وزغهای گونه Bufo eichwaldi (15 نمونه نر و 15 نمونه ماده) در شمال ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد مادهها دارای میانگین طول بدن (SVL) بیشتری نسبت به نرها بودند و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (50/90 میلیمتر در نرها در مقابل 93/114 میلیمتر در مادهها و 00/0P=). از لحاظ دیگر صفات مورفولوژیک نیز نتایج آنالیز T-test (تست T برای نمونههای مستقل) نشان داد که صفات قطر بین دو چشم (IOD)، قطر منفذ گوش (TD)، طول بازو (LHU)، طول پیش بازو (FOL) و طول پا (FL) دارای اختلافات معنیداری (P ≤ 0.05) بین افراد نر و ماده هستند. همچنین نسبت اندازه طول انگشتان دست و پا در سمت چپ بدن برای گونه مورد مطالعه از لحاظ 2D:3D, 2D:4D, 3D:4D مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در دو صفت شامل طول انگشت چهارم پا (D4) و طول انگشت اول دست (F1) اختلاف معنیداری بین افراد نر و ماده وجود دارد. همچنین از لحاظ 2D:4D بین افراد نر (4628/0) و ماده (4853/0) اختلاف معنیدار (041/0P=) در انگشتان دوم و چهارم اندامهای عقبی و از لحاظ 3D:4D بین افراد نر (6323/0) و ماده (6787/0) اختلاف معنیدار (040/0P=) در انگشتان سوم و چهارم اندامهای عقبی وجود داشت. در این مطالعه همچنین برخی ویژگیهای زیستگاه، اکولوژی، تهدیدات و اقدامات حفاظتی مرتبط با گونه وزغ تالشی مورد بررسی قرار گرفت.
الهام ابراهیمی، فراهم احمدزاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
در حال حاضر تغییر اقلیم به عنوان تهدیدی جدی برای بسیاری از گونهها و در نتیجه یکی از مهمترین عوامل از بین رفتن تنوع زیستی در جهان تلقی میشود و درک چگونگی پاسخ گونهها به تغییرات اقلیمی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در میان گروههای جانوری، دوزیستان به دلیل عدم توانایی در جابجایی مسافتهای زیاد، از حساسترین گروههای مهرهداران در برابر تغییرات اقلیمی شناخته شدهاند و گونههای زیستگاههای کوهستانی بیشتر از سایر گونهها با فشارهای تغییر اقلیم مواجه هستند. از این رو در این مطالعه به بررسی پتانسیل پراکنش فعلی پنج گونه از دوزیستان ساکن رشته کوههای زاگرس و واکنش آنها نسبت به تغییرات اقلیم در سال 2070 پرداخته شد. برای این منظور از یک رویکرد گروهی برای مدلسازی پراکنش گونهای با هدف برآورد میزان خطرات از دست دادن پتانسیلهای زیستگاهی مطلوب در صورت بروز تغییر اقلیم استفاده شد. همچنين برای برآورد مساحت زیستگاههای مطلوب در شرایط تغییر اقلیم، محاسبات مربوط به تغییرات مساحت زیستگاهها برای هر یک از گونهها انجام شد. پیشبینیها نشان داد دو گونه نیوت آذربایجانی (Neurergus crocatus) و نیوت خالزرد (Neurergus derjugini) به ترتیب نسبت به تغییر اقلیم بیشترین واکنش منفی را نشان داده و انقباض محدوده پراکنش آنها قابل وقوع است. رفتار جابجایی زیستگاه در برابر تغییرات جدید برای دو گونه وزغ بیگوش لرستانی (Bufotes luristanicus) و سمندر آتشین (Salamandra infraimmaculata semenovi) قابل پیشبینی است. با توجه به سرعت تغییرات اقلیمی در محدوده رشته کوه زاگرس مطالعه حاضر گامی در جهت شناسایی پویایی تغییرات زیستگاهی دوزیستان در این منطقه کوهستانی و مقابله با این چالش است.
علیرضا رادخواه، سهیل ایگدری، هادی پورباقر، هاشم نوفرستی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
ماهی گامبوزیا (Gambusi holbrooki Girard, 1859) بهعنوان یکی از گونههای غیربومی و مهاجم در آبهای داخلی ایران به شمار میرود. این گونه در اکثر حوضههای داخلی ایران و پیکرههای آبی حضور دارد و حتی در آبهای شور نیز یافت شده است. سازگاری گسترده این ماهی با شرایط اکولوژیکی مختلف باعث شده است که بسیاری از ویژگیهای زیستی آن مانند ریختشناسی نیز تحت تاثیر محیط تغییر یابد. مطالعه حاضر به منظور بررسی دوشکلی جنسی ماهی گامبوزیا در رودخانه گاماسیاب انجام گرفت. از اینرو، 59 قطعه ماهی گامبوزیا در شهریور 1396 از رودخانه گاماسیاب نمونهبرداری شد. نمونههای ماهی پس از تعیین جنسیت، با استفاده از دستگاه کولیس زیستسنجی شده و صفات شمارشی نیز ثبت گردید. در مجموع، 37 صفت ریختی (شامل 8 صفت شمارشی و 29 صفت ریختسنجی) مورد بررسی قرار گرفت. پس از استخراج دادههای ریختی، از آنالیز تجزیه به مولفههای اصلی (PCA) و تابع متمایزکننده (DFA) بهمنظور مقایسه صفات ریختی استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین نمونههای بهدست آمده، 30 قطعه ماهی نر و 29 قطعه ماهی ماده بودند. بر اساس نتایج، همه صفات ریختسنجی مورد بررسی به غیر از طول ساقه دمي، طول قاعده باله پشتي و فاصله انتهاي باله مخرجي تا انتهاي بدن، اختلاف معنیداری در بین جنسهای نر و ماده نشان دادند (05/0>p). نتایج آنالیز DFA و PCA نشان داد که جنسهای نر و ماده از نظر صفات ریختسنجی کاملاً از یکدیگر متمایز شدند. این یافتهها بیانگر دوشکلی جنسی در ماهی گامبوزیا در رودخانه گاماسیاب است. دوشکلی جنسی مشاهده شده در این گونه احتمالاً به دلیل انتخاب جنسی و افزایش موفقیت گونه در تولیدمثل صورت گرفته است.
واژههای کلیدی.