مهدیس معراجی ماسوله مقدم، فرهاد مشایخی، زیبا ظهیری، اکرم عیدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی پلیمورفیسم ژن MMP-3 و بیان آن در سرم خون در زنان ناباروری است که لقاح مصنوعی و انتقال جنین (In vitro fertilization and embryo transfer) انجام دادهاند. در این مطالعه100 زن نابارور با نتیجه لقاح مصنوعی ناموفق (-IVF) و 100 زن بارور با نتیجه لقاح مصنوعی و حاملگی کلینیکی موفق (IVF+) مورد بررسی قرار گرفتند. پلیمورفیسم ژنی و غلظت سرمی MMP-3 به ترتیب توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز (ARMS-PCR) و روش الایزا (ELISA) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر عدم وجود ارتباط بین فراوانی آللی و ژنوتیپی ژن MMP-3 در دو گروه مورد مطالعه است. همچنین نشان داده شد که کاهش معنیداری در غلظت MMP-3 بین دو گروه وجود دارد (000002/0P=). نتایج نشان داد میزان سرمی MMP-3 در ژنوتیپهای AA، AC و CC در گروه IVF- به ترتیب مقادیر 86، 33/65 و 33 ng/ml است. به طور کلی نتیجهگیری میشود که ارتباط معناداری بین پلیمورفیسم پروموتر ژن MMP-3 با دو گروه IVF+ و -IVF وجود ندارد، در حالی که کاهش معناداری در سطح پروتئین سرمی MMP-3 در گروه -IVF در مقایسه با گروه IVF+ وجود دارد. همچنین نشان دادیم که ژنوتیپ CC با کاهش غلظت سرمی MMP-3 در ارتباط است و ممکن است در نتیجه لقاح مصنوعی و انتقال جنین نقش داشته باشد.
طیبه رحمتی دروازی، ریحانه سریری،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
آنزیم پراکسیداز واکنشهای اکسیداسیونی پیشمادههای مختلف را با استفاده از هیدروژن پراکسید که یک گونه فعال اکسیژنی است، تسریع میکند. گونههای فعال اکسیژن در غلظتهای کم، به عنوان پیامرسان در تنظیم مسیرهای درون سلولی عمل میکنند و در غلظتهای زیاد، با ایجاد استرس اکسیداتیو قابلیت غلبه بر سیستم ایمنی را دارند. از طرفی، نوشیدنیهایی مثل قهوه، چای و نوشابههای گازدار که به مقدار فراوان در رژیم غذایی روزانه افراد وجود دارند، حاوی مقادیر زیادی از آلکالوئید گزانتینها از جمله تئوفیلین و تئوبرومین هستند. از اینرو، تأثیر تئوفیلین و تئوبرومین بر فعالیت پراکسیداز بررسی شده است. فعالیت پراکسیداز به روش کینتیک توسط اسپکتروفتومتر از طریق دنبالکردن جذب محصول رنگی ناشی از اکسایش 4-آمینوآنتی پیرین در طول موج 510 نانومتر به مدت 3 دقیقه، در حضور و فقدان تئوفیلین و تئوبرومین اندازهگیری میشود. در این مطالعه نشان داده شد که هر دو ترکیب فعالیت آنزیم پراکسیداز را مهار میکنند و مقادیر IC50 برای تئوبرومین و تئوفیلین به ترتیب 0/50 و 0/55 میلیمولار است. از طرفی مقادیر ثابتهای Km و Vmax هر یک از مهارکنندهها، نارقابتی بودن مکانیسم مهار را نشان میدهد. همچنین مقدار Ki، برای تئوبرومین و تئوفیلین به ترتیب 0/03 و 0/045 میلیمولار تعیین شد. درنتیجه، تئوبرومین در مقایسه با تئوفیلین، به دلیل داشتن مقادیر کمتر IC50 و Ki، دارای قدرت مهار بالاتر و تمایل اتصال بیشتری به کمپلکس آنزیم - پیشماده است. بنابراین، نتیجهگیری میشود که تئوبرومین اثر مهاری قویتری بر فعالیت پراکسیداز دارد.
گلناز پرویزی فرد، لاله سلوکی، مصطفی زکریازاده، حسین حقایی، سمیه سلطانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
آلبومین سرم انسانی یکی از مهمترین پروتئینهای خون است که توانایی اتصال به گستره زیادی از ترکیبات و داروهای مختلف را دارا است. از اینرو آگاهی از چگونگی پیوند داروها با آلبومین برای درک بهتر خصوصیات فارماکوکینتیک و فارماکودینامیک داروها حائز اهمیت است. برهمکنش دارو با آلبومین بر روی توزیع، دفع و برهمکنش دارو با بافتهای هدف اثرگذار است. نیکوتینآمید یک مکمل دارویی ایمن و ارزان است که برای پیشگیری و درمان کمبود ویتامین ب3 مصرف میشود. در این پژوهش برای مطالعه مکانیسم برهمکنش مولکولی نیکوتینآمید با آلبومین سرم انسانی از روشهای اسپکتروسکوپی و داکینگ مولکولی استفاده شده است. تاثیر دما، pH های اسیدی/ بازی و حضور یونهای فلزی، اوره و گلوکز روی برهمکنش نیکوتینآمید و آلبومین سرم انسانی بررسی شده است. مطالعات اسپکتروسکوپی نشان دادند که برهمکنش نیکوتینآمید با آلبومین سرم انسانی عمدتاً تحت کنترل نیروهای آبگریز بوده و واکنش بهصورت خودبهخودی است. تعداد جایگاه اتصال و ثابت اتصال بهترتیب برابر با 1 و 104×6/4 (لیتر/مول) است که در حضور گلوکز افزایش مییابند. حضور یونهای فلزی و pH قلیائی ثابت اتصال نیکوتینآمید به آلبومین را کاهش میدهد. نتایج حاصل نشانگر این است که نیکوتینآمید تمایل دارد به نواحی مشابهی که مولکولهایی با دنباله اسیدی به آنها میچسبند، متصل شود. در تفسیر مکانیسم برهمکنش و نیز حضور نیکوتینآمید در پدیدههای مختلف فیزیولوژیکی بدن انسان نتایج میتواند مفید باشد.
مائده پریشان، محمود ناطقی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
هدف این تحقیق شناسایی ژن پمپهای MRPA و PGP در ایزولههای بالینی لیشمانیا است. از جملهی این ژنهای دخیل در مقاومت (MRPA) pgpa و (PGP) mdr1 هستند، که محصول آنها به عنوان انتقالدهنده وابسته به ((ABC TransporterATP در افلاکس دارو از سیتوزول به خارج غشا نقش دارند. در این راستا 40 داوطلب مبتلا به سالک به طور اتفاقی انتخاب گردیدند. ابتدا آماستیگوت ها با میکروسکوپ نوری بررسی گردیدند، سپس به محیط کشت دو فازی اختصاصیNNN تلقیح شدند. DNA ها به روش فنل-کلروفرم استخراج شدند و با پرایمرهای اختصاصی ناحیه ITS عامل ایجاد زخم تعیین هویت گردیدند. سپس فراوانی دو پمپ دخیل در مقاومت دارویی به کمک PCR بررسی شد. در این مطالعه ژن mdr1 که پیش از این در سویههای آزمایشگاهی مقاوم شده به دارو نشان داده شده بود، نسبت به pgpa فراوانی بیشتری را دارا بودند که یکی از دلایل افزایش را می توان به علت حضور پمپ MDR درسطح غشای پلاسمایی اشاره کرد، که مواد و دارو را از لایه های داخلی غشای دو لایه لیپیدی به لایه های خارجی انتقال میدهد و غلظت دارو را در داخل سلول کم میکند و باعث مقاومت دارویی میشود در حالیکه پمپ MRPA در غشا اندامک سلولی است.
ندا رضازاده، جواد بهارآرا، خدیجه نژاد شاهرخ آبادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
سیس پلاتین به عنوان یک داروی شیمی درمانی بدلیل عوارض جانبی در مراحل پیشرفته بیماری مشکلاتی ایجاد میکند. اخیراً گیاه آرتمیزیا بهدلیل داشتن ترکیبات فعال زیستی، اثرات ضد تکثیری و ضد التهابی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی اثر ضد سرطانی و آنتی متاستازی گیاه آرتمیزیا و سیس پلاتین به تنهایی و به صورت ترکیبی در رده سلولی A2780 سرطان تخمدان انسان است. زیستایی سلولهای A2780 پس از تیمار با عصاره متانولی اندامهای هوایی آرتمیزیا، سیس پلاتین و تواًم آن توسط آزمون MTT ارزیابی شد و تغییرات ریختشناسی هسته سلول با رنگ آمیزی DAPI بررسی شد. القای آپوپتوز توسط آزمون انکسین، اثرات ضد تهاجمی به وسیله سنجش مهاجرت سلولی و تغییرات سطح بیان ژنهای آپوپتوزی (Bax و P53) و ژنهای درگیر در متاستاز (MMP2 و MMP9) با استفاده از Real-time PCR مورد سنجش قرار گرفت. دادههای آزمایش MTT نشان داد که عصاره آرتمیزیا، سیس پلاتین و تواًم آن منجر به مرگ نیمی از سلولها شدند. تست DAPI و انکسین V، قطعه قطعه شدن DNA و افزایش درصد آپوپتوز سلولی نسبت به گروه کنترل را نشان داد. در آزمون مهاجرت و Real-time PCR غلظتهای تیماری منجر به کاهش تهاجم، افزایش بیان ژنهای آپوپتوزی (Bax و P53) و کاهش بیان ژنهای درگیر در متاستاز (MMP2 و MMP9) در سلولهای سرطانی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره گیاه آرتمیزیا و داروی سیس پلاتین به تنهایی دارای اثر ضد تکثیری، القا کننده آپوپتوز و دارای اثر آنتی متاستازی مناسب در رده سلولی A2780 است. همچنین، استفاده توأم از این گیاه همراه با سیس پلاتین علاوه بر داشتن اثرات مذکور باعث کاهش غلظت سیس پلاتین و عوارض جانبی ناشی از آن در درمان این بیماری میشود.
لیلا غلامی، فرنوش عطاری، محمود تلخابی، فاطمه سعادتپور،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
سرطان پستان شایع ترین سرطان و از مهمترین دلایل مرگ و میر برای زنان در سراسر جهان است. نوع سهگانه منفی، تهاجمیترین نوع سرطان پستان بوده و شیمیدرمانی تنها گزینه درمانی برای آن است. سلولهای سرطانی حتی درصورت برخورداری کافی از اکسیژن مسیر گلیکولیز را انتخاب میکنند و فعالیت این مسیر نقش مهمی در ایجاد سرطان ایفا میکند. درنتیجه هدف قرار دادن گلیکولیز میتواند استراتژی موثری برای از بین بردن سلولهای سرطانی باشد. در مطالعه حاضر اثر مهارکننده گلیکولیز به نام دیکلرواستات (DCA) روی القای آپوپتوز در سلولهای سرطان پستان سهگانه منفی به نام MDA-MB-231 سنجیده شده و بیان ژنهای ضدآپوپتوزی و miRNAهای انکوژن نیز بررسی شده است. نتایج آزمون MTT نشان داد که این دارو به صورت وابسته به غلظت موجب کاهش بقای سلولی میشود بهطوریکه غلظت 50 میلیمولار از این دارو بقای سلولی را تا %50 کاهش میدهد. نتایج آزمون انکسین/PI نشان داد که تیمار سلولها با DCA موجب افزایش %32 سلولهای آپوپتوزی نسبت به گروه کنترل میشود. نتایج آزمون چرخه سلولی نیز افزایش دوبرابری سلولها در مرحله Sub-G1 در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل را نشان داد. درنهایت کاهش بیان ژنهای ضدآپوپتوزی Bcl2l1 و Mcl1 و همچنین کاهش بیان miR21 و miR27a به عنوان microRNAهای مهارکننده آپوپتوز در اثر تیمار با DCA مشاهده شد. نتایج ما نشان داد که DCA به عنوان مهارکننده گلیکولیز باعث کاهش تکثیر و القای آپوپتوز در سلولهای سرطان پستان سه گانه منفی میشود که القای آپوپتوز از طریق کاهش بیان ژنهای بقای سلولی و miRNAهای انکوژن صورت میگیرد.
نگار خراسانی، جواد بهارآرا، خدیجه نژاد شاهرخ آبادی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
سرطان پانکراس یکی از کشندهترین و تهاجمیترین سرطانها است؛ فلورواوراسیل باعث توقف در چرخه سلولی و القای آپوپتوز در سلولهای سرطانی میشود. در مطالعه حاضر اثر فلورواوراسیل بر مراحل مختلف چرخه سلولی و بیان ژنهای درگیر در مسیر درونی آپوپتوز در رده سلولی AsPC-1 (سرطان پانکراس انسانی)، بررسی شده است. در این پژوهش تجربی-آزمایشگاهی برای بررسی اثر سمیت فلورواوراسیل بر روی تکثیر سلولهای AsPC-1 از آزمون MTT استفاده شد؛ نوع مرگ سلولي القا شده و تغییرات در چرخه سلولي به روش فلوسايتومتري بررسي شد؛ تغییرات در سطح بیان ژنهای (BAX، Bcl-2، APAF-1، Caspase-3، Caspase-9، p53 و p21) با تکنیک Real-time PCR ارزیابی شد. دادههای کمی حاصل در سطح معنیداری (p< 0.05) تحلیل گردید. یافتههای حاصل از آزمون MTT نشان داد که فلورواوراسیل بهصورت وابسته به غلظت باعث کاهش تکثیر سلولهای AsPC-1 میشود، نتایج آنالیز فلوسایتومتری نشان دهنده افزایش درصد سلولهای آپوپتوتیک در سلولهای تحت تیمار بود؛ فلورواوراسیل در سلولهای AsPC-1 سبب توقف چرخه سلولی در مرحله S و کاهش جمعیت سلولی در فاز G1 شد. بررسی نتایج Real-time PCR در سلولهای تیمار شده، نشان دهنده افزایش بیان ژنهای مسیر میتوکندریایی آپوپتوز و همچنین ژنهای موثر در تنظیم چرخه سلولی بود. فلورواوراسیل باعث کاهش تکثیر سلولی و القای آپوپتوز از طریق افزایش بیان ژنهای دخیل در مسیر درونی آپوپتوز در سلولهای AsPC-1 میشود، همچنین فلورواوراسیل با تنظیم ژنهای (p53 و p21) سبب توقف چرخه سلولی در این سلولها میشود.
زینب ملایی، لیلا کرمی، الهام رضایی، گیلدا کریمی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
امروزه مشخص شده که ایزوفرم دوم آنزیم COX موسوم به COX-2 با تولید واسطه های التهابی نقش مهمی در التهاب و در بیماری هایی همچون آرتریت روماتوئید و آرتروز دارد. با این هدف طراحی داروهای مهارکننده COX-2 برای درمان التهاب یکی از مهم ترین اهداف محققان است. در این مطالعه با رویکرد in silico، اثر مهاری 3 مشتق جدید ایمیدازولی بر آنزیم COX-2 ارزیابی شد. داکینگ مولکولی با استفاده از Autodock Vina انجام شده و بهترین حالت اتصالی مهارکننده ها با آنزیم به عنوان ورودی شبیه سازی دینامیک مولکولی (MD) مورد استفاده قرار گرفت. MD با استفاده از نرم افزار Gromacs، به مدت 120 نانوثانیه انجام شد. سپس آنالیزهای ساختاری و ترمودینامیکی (تغییرات انرژی آزاد اتصال) و پیشگویی خواص فیزیکوشیمیایی انجام شدند. بر اساس داده های RMSD، ترکیبات در طی شبیه سازی به تعادل خوبی رسیدند و ثبات مطلوبی داشتند. همینطور نمودارهای RMSF نشان دادند که در اثر اتصال مهارکننده ها نوسانات کمپلکس ها کاهش پیدا کرد و رزیدوهای جایگاه فعال کمترین میزان نوسانات را داشتند. آنالیزهای Rg، SASA و DSSP نشان دادند که ساختار پروتئین تغییر چشمگیری نداشته است. همچنین مشخص شد که رزیدوهای Ser 530 وTyr 355 در تشکیل پیوند هیدروژنی نقش موثرتری دارند. بررسی پارامترهای فیزیکوشیمیایی بیانگر رفتار دارویی مناسب مهارکننده ها است. انجام آنالیزهای ساختاری و ترمودینامیکی (با روش MM-PBSA) و نیز مقایسه با داده های آزمایشگاهی IC50 حاکی از تاثیر مهاری مطلوب ترکیب 5b نسبت به سایر ترکیبات بر آنزیم COX-2 است.