لیلا کرمی، محمد مدرسی، محمد امین کهن مو، فاطمه ذهابی احمدی، سعید آیریان،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
بابونه یک گیاه دارویی از تیرۀ کاسنیان است. این مطالعه به منظور بررسی اثر تریفلورالین بر القاء پلیپلوئیدی در گیاه بابونه انجام شدهاست. دو آزمایش مستقل به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بر روی دانه رست و جوانههای رأسی در مرحله دو برگی انجام گرفت. به دنبال آنالیزهای ریختشناختی، بیوشیمیایی و سیتولوژیکی تعداد کروموزومها برای انواع دیپلوئید و تتراپلوئید به ترتیب 18 و 36 مورد تائید قرار گرفت. بررسیهای ریختشناختی و بیوشیمیایی آشکار کرد که افزایش در تعداد مجموعه کامل کروموزومی با کاهش تعداد روزنهها در واحد سطح و افزایش اندازه روزنه، تعداد کلروپلاست و محتوای کلروفیل همراه است. همچنین القاء افزایش سطح پلیپلوئیدی موجب کاهش ارتفاع گیاه و افزایش تعداد شاخههای جانبی، اندازه برگ و قطر ساقه ، گل و نهنج شد. میتوان نتیجه گرفت که در هر دو روش، غلظت 5/22 میکرومولار تریفلورالین یک غلظت بهینه برای تولید بابونه تتراپلوئید با بالاترین میزان القاء پلیپلوئیدی و پایینترین درصد ناهنجاری است.
یاسمین ناصح، محمدرضا جوهرچی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
در این بررسی آرایهای جدید تحت عنوان Lepidium ferganense (تیره کلمیان) برای نخستین بار برای فلور ایران گزارش میشود. این آرایه متعلق به منطقه ایرانو-تورانی است. شرح ریختشناسی، تصویر و نقشه پراکنش برای گونه مذکور ارائه میگردد. همچنین با نزدیک ترین خویشاوند خود مقایسه میشود.
.
مریم بهروزیان، حمید اجتهادی، فرشید معماریانی، محمدرضا جوهرچی، منصور مصداقی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
گزارش جدیدی از دو گونه Stipa richteriana و Galium songaricum برای فلور ایران در این مطالعه ارائه می شود. گستره پراکندگی جغرافیایی این گونه ها که از کوه های بینالود و هزار مسجد در استان خراسان رضوی جمع آوری شده اند، به طور عمده مربوط به آسیای مرکزی است. ریخت شناسی این گونه های جدید برای ایران با گونه های خویشاوندشان مقایسه و اطلاعاتی درباره آرایهشناسی، بوم شناسی، جغرافیای گیاهی و وضعیت حفاظتی آنها ارائه میشود.
سید رضا صفوی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
Scorzonera incisa که گیاهی انحصاری ترکیه محسوب میشده است، از استان آذربایجان غربی در شمال غرب ایران جمعآوری گردیده و برای اولین بار از کشور گزارش میشود؛ این گونه بسیار شبیه به Scorzonera calyculata است که در نیمه غربی ایران و شرق عراق پراکنش دارد ولی به دلیل شکل خاص فندقه از آن جدا میشود. در این مقاله شرح، تصویر نمونه هرباریومی و نقشه پراکنش این گونه ارایه میشود.
علی باقری، محمد محمودی، علی اصغر معصومی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
پراکنش گونههای گون متعلق به بخشه هیپوگلوتیده ای با استفاده از نرم افزار DIVA-GIS مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع بر اساس طبقه بندی زهری علاوه بر گونههای با پراکنش گسترده، پنج الگوی جهانی شامل: 1. پرونس آسیای شرقی، 2. پرونس ایرانو-آناتولی، 3. پرونس پونتیک، 4. زیرناحیه مدیترانه ای شرقی و 5. زیرناحیه مدیترانه ای غربی شناسایی شدند. همچنین گونه های ایرانی این بخشه نیز در سه الگوی: 1. زاگرس مرکزی، 2. کپهداغ-خراسانی و 3. البرز مرکزی و شرقی طبقه بندی شدند. نقشه ها و الگوهای پراکنش گونه ها ارائه شده است.
سوده سیادتی، شهریار سعیدی مهرورز، یاسمن سلمکی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
فندقچه های 20 آرایه از طایفه فراسیونی ها توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد بررسی قرار گرفتند و توضیحات مفصلی از ویژگی های ریزریخت شناسی آنها برای تمامی گونه های مورد مطالعه ارائه شده است. فندقچه های مطالعه شده در اندازه، شکل، رنگ و تزئینات سطحی تنوع خوبی نشان می دهند. شکل فندقچه در اغلب گونه های مورد بررسی تخم مرغی است، همچنین اشکال گرد، تخم مرغی پهن، بیضوی، سرنیزهای، مثلثی و مستطیلی را در تعداد کمی از گونه ها می توان یافت. شش نوع اصلی الگوی تزئینات سطحی برای فندقچه ها قابل تشخیص است که شامل: شبکه ای، لانکدار، نردبانی، جویده، تاولدار و پشته پشته ای-ریزدانه ای است. رایج ترین نوع تزئینات سطحی فندقچه در بین گونه های مورد مطالعه نوع شبکه ای است، اما تنوع در اندازه و شکل سلول های تشکیل دهنده آنها صفات تشخیصی مفیدی را نیز فراهم می کند. تحقیقات ما نشان می دهد که نوع تزئینات در تحدید و تعریف آرایه ها در سطح گونه ای در بین گونه های Marrubium و خویشاوندان آن مفید است.
سحرناز راکی زاده، فریده عطار، آرش ستوده،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
ریخت شناسی فندقه در Centaurea در 49 آرایه مطالعه شده است. در این بررسی برای جداسازی بخش ها، 19 صفت تشخیصی ارائه شده است. بر اساس این صفات بعضی بخش ها، مانند بخش Cyanus با داشتن ناف کرک دار از بقیه بخش ها جدا می شوند. با وجود اختلافات زیاد، C. leuzeoides و C. gilanica در بخش Psephelloideae قرار گرفتند، که بخشی شامل گونه های با تفاوت های زیاد است. همچنین C. albonitens در مقایسه با سایر گونه های بخش Phaeopappus از ویژگی های متفاوتی برخوردار است، به عنوان مثال ویژگی هایی مانند رنگ پاپوس و نسبت طول پاپوس به طول فندقه از سایر گونه های بخش جدا شده است. همچنین در بخش Cynaroides اختلافات زیادی در صفات ریختی گونه C. phlomoides در مقایسه با دیگر گونه های Centaurea مشاهده شد. این گونه بر اساس صفاتی چون پاپوس کوتاه و طول ناف از بقیه گونه های این بخش جدا می شود. بنابراین، براساس یافته های این تحقیق، صفات ریختی فندقه فقط می توانند برای جدایی آرایه ها در سطح گونه مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله، کلید شناسایی بخش ها و همچنین عکسهای فندقه در آرایه های انتخابی ارائه شده است.
فاطمه دریکوند، عیدی بازگیر، مصطفی درویش نیا، حسین میرزایی نجفقلی،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
آنزیمهای آنتیاکسیدانی نقش مهمی در دفاع گیاهان در برابر عوامل بیماریزا ایفا میکنند. پس از شناسایی بیمارگر توسط گیاهان یکی از اولین پاسخهای دفاعی گیاه تولید گونههای اکسیژن فعال (ROS) است. به منظور حفظ تعادل سطح ROS و جلوگیری از اثرات زیان بار آنها، گیاهان آنزیمهای آنتیاکسیدانی پراکسیداز (POX)، کاتالاز (CAT)، آسکوربات پراکسیداز (APX) و سوپراکسیداز دیسموتاز (SOD) را تولید می نمایند. در پژوهش حاضر مقاومت ارقام لوبیا شامل صدری، پاک، درخشان و درسا به باکتری Xanthomonas axonopodis pv. phaseoli (Xap) در گلخانه بررسی شد. فعالیت آنزیمهای پرکسیداز، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز در بوته های لوبیای رقمهای صدری و درخشان سالم و آلوده به Xap در زمانهای صفر، 24، 48 و 72 ساعت پس از مایهزنی بیمارگر، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار سنجیده شد. نتایج نشان داد که تمام رقمهای لوبیا علائم بیماري را نشان دادند. ارقام لوبیا درخشان با 33/58 درصد و صدری با 56/80 درصد علائم به ترتیب کمترین و بیشترین شدت علائم را بعد از 20 روز نشان دادند. بیش ترین میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز در 24 و 48 ساعت پس از مایهزنی مشاهده شد و در فاصله 48 و 72 ساعت بعد از مایهزنی کاهش یافت. فعالیت این آنزیمها در رقم حساس نسبت به رقم نیمه مقاوم کمتر بود. همچنین میزان کلروفیل a و b در گیاهان بیمار نسبت به گیاهان سالم کاهش معنیداری نشان داد. با توجه به نتایج بهدستآمده رقم درخشان به عنوان یک رقم با مقاومت نسبی برای کشت در مناطق شیوع بیماری پیشنهاد میشود.
نسرین اسمعیل نژاد، جلیل خارا، مهرداد اخگری،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر تریفلورالین و نقش آب مغناطیسی بر فعالیت آنزیمی و میزان پرولين و تنظیم کنندههای رشد جیبرلین (GA3) و سیتوکینین (6- بنزیل آمینوپورین) در گیاه کدوخورشتی (Cucurbita pepo L.) واریته شیراز هیبرید اف1 آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کرتهای کاملاً تصادفی با 4 سطح غلظت علفکش تریفلورالین (0، 5، 15 و 25 پیپیام) و دو نوع آب آبیاری (آب مغناطیسی و آب مقطر) در 3 تکرار در دانشگاه ارومیه در سال 1395 انجام گرفت. گیاهان تیمار با محلول غذایی هوگلند تغییر یافته در اتاقک رشد با دمای شبانه روزی 30:18 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 70 تا 80 درصد و دوره نوری 16:8 ساعت (روز:شب) طی طول دوره رشد 5 هفتهای قرار گرفتند. تأثیر آب مغناطیسی و تریفلورالین بر آنزیم اورنیتینآمینوترانسفراز (OAT)، پرولیندهیدروژناز (PDH) و پرولین ریشه و بخش هوایی و جیبرلین و سیتوکینین در سطح احتمال 01/0 معنیدار بود. با مصرف آب مغناطیسی، آنزیم OAT و پرولین ریشه و بخش هوایی و سیتوکینین و جیبرلین به طور معنیدار افزایش یافت؛ در حالی که آنزیم PDH ریشه و بخش هوایی با استفاده از آب مغناطیسی کاهش معنیداری نشان داد. با افزایش غلظت تریفلورالین، محتوای پرولین و آنزیم OAT افزایش و میزان جیبرلین و سیتوکینین و همچنین فعالیت آنزیم PDH کاهش یافت. به طور کلی میتوان گفت شرایط بیوشیمیایی و رشدی گیاهان کدو تحت سمیت علفکش تریفلورالین با استفاده از آب مغناطیسی بهبود یافت.
مریم مسعودی زاده، پرژک ذوفن، سعادت رستگارزاده،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
با توجه به اینکه فعالیت کارخانه های تولید سیمان منجر به آزاد سازی انواع آلاینده ها به محیط می شود، این پژوهش به منظور بررسی آثار ناشی از غبار کارخانه سیمان بهبهان بر جذب برخی از عناصر غذایی و شاخص های بیوشیمیایی در گونه های گیاهی علفی غالب رشد یافته در منطقه شامل خردل وحشی، پنیرک و جارو علفی انجام شد. بدین منظور پس از نمونه برداری و انتقال نمونه های گیاهی به آزمایشگاه، غلظت برخی عناصر غذایی همچون آهن، مس، روی، پتاسیم، منگنز، فسفر و نیتروژن برای نمونه های گیاهی و خاکی مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، سنجش برخی شاخص های بیوشیمیایی نظیر محتوای رنگدانه های فتوسنتزی، پروتئین کل، کربوهیدرات محلول، پرولین، رطوبت نسبی، pH برگی، آسکوربات کل و نهایتا شاخص تحمل به آلودگی هوا ارزیابی شدند. بر اساس این نتایج تصور میشود هر سه گونه با شاخص تحمل به آلودگی بیشتر از 16 جزو گونه های متحمل به آلودگی هوا محسوب شوند. بر اساس این نتایج، تصور می شود که غبار ناشی از فعالیت کارخانه سیمان منجر به تجمع سمی عناصر ذکر شده در گیاهان تحت مطالعه نشده است، با این وجود کمبود منگنز و فسفر برای هر سه گونه مشخص شد. علاوه بر این، به نظر می رسد که سه گونه گیاهی احتمالاً از راهکارهای متفاوتی برای تحمل آلاینده های موجود در غبار منطقه بهره می گیرند.
فائزه عاشقیان، صدیقه کلیج، ناصر جعفری،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
هدف از این مطالعه مشخص کردن سازگاریهای ساختاری در سه جمعیت از پیچک ایرانی در سواحل استان مازندران است که تحت تاثیر تنشهای محیطی شدید منطقه ساحلی، جمعیتهای آن به شدت رو به کاهش است. به طور کلی بافت کلانشیمی حلقوی، مزوفیل ایزوبیلاترال، استل از نوع آمفی فلوئیک سیفونوستل، فراوانی لولههای شیرابهای محتوی لاتکس، بلورهای فراوان دروز و حضور بافت پریدرم در ریزوم را میتوان به عنوان مهمترین استراتژیهای تشریحی گیاه برای تحمل شرایط سخت محیطی معرفی کرد. جمعیت ساری در مقایسه با جمعیتهای بابلسر و نور از بیشترین مکانیسمهای ساختاری برای تحمل اکوسیستم ساحلی برخوردار بود. تفاوتهای کمی در ویژگیهای تشریحی مشاهده شده در سه جمعیت persicus Convolvulus به عنوان شواهدی بر تنوع فنوتیپیکی بالای درون گونهای است. این تنوع درون گونهای در ویژگیهای مرتبط با تحمل تنشها سبب سازگاری منطقهای به شرایط میشود و توانایی گیاه را برای مقابله با تغییرات محیطی افزایش میدهد.
امجد ساعدی، حسین مرادی، مهناز کریمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
گیاه صبر زرد (Aloe vera)، یکی از گیاهان با ارزش در صنایع دارویی، آرایشی، بهداشتی و غذایی محسوب میشود. افزایش نیاز به این گیاه جهت تولید تجاری محصول، سبب انجام تحقیقات گستردهای بر روی کشت شرایط آزمایشگاهی آن شده است. به همین منظور این ازمایش در دو مرحله انجام گردید. در بخش اول این تحقیق بهترین روش سترونسازی ریزنمونه های منطقه پاجوش های آلوئه ورا مطالعه گردید. در بخش دوم، اثر نوع ریزنمونه، نور (تاریکی و روشنایی) و تنظیمکنندههای رشد BAP و NAAبر باززایی و میزان مواد فنولی این گیاه بررسی شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار طراحی شد. بهترین پروتکل سترونسازی، کلرید جیوه 1/0 درصد (به مدت 2 دقیقه)، اتانول 70 درصد (به مدت 30 ثانیه) و هیپوکلریت سدیم 15 درصد (به مدت 5 دقیقه) به دست آمد. بهترین ریزنمونه، ریزنمونه سفید کوچک به دست آمده از قاعده برگ بود که در حضور تاریکی کمترین درصد فنول و بیشترین درصد زندهمانی (5/67 درصد) را به همراه داشت. همچنین محیط کشت MS به همراه 75/0 میلیگرم در لیتر BAP و 25/0 میلی گرم در لیتر NAA بیش ترین تعداد ساقه (5/2) و طول ساقه (107/42 میلیمتر)، درصد استقرار (73 درصد)، تعداد برگ (33/6)، قطر برگ (8/4 میلیمتر)، کلروفیل b (216/9 میلی گرم/گرم) و کارتنوئید (81/4 میلیگرم/گرم) را فراهم کرد. بیشترین مقدار کلروفیل a (07/56 میلی گرم/گرم) و کلروفیل کل (35/61 میلیگرم/گرم) نیز در محیط هورمونی حاوی 5/1 میلیگرم در لیتر BAPبه همراه 5/0 میلیگرم در لیتر NAA به دست آمد .همچنین بیش ترین تعداد ریشه (3) و طول ریشه (3/33 میلی متر) در محیط بدون هورمون مشاهده شد.
مهرشید ریاحی، سیما دست برجن، نگین جهانی سه قلعه،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
روابط فیلوژنی 39 گونه از سرده گون متعلق به 12 بخشه ابتدایی که در ایران پراکندگی دارند، با استفاده از 29 صفت ریختشناسی مورد مطالعه قرار گرفت. آنالیز کلادیستیک صفات ریخت شناسی به وسیله برنامه PAUP* 4.0b10 انجام گرفت. اطلاعات به دست آمده با اطلاعات حاصل از سیستماتیک مولکولی که بر اساس فاصله انداز بین ژنی هسته ای (ITS) قبلا به دست آمده، مقایسه شد. برخلاف مطالعات سیستماتیک مولکولی، بخشه Caraganella به صورت چند نیا با بخشههای Cenantrum، Nuculiella و Eremophysa در یک کلاد قرار میگیرد. همراه با مطالعات سیستماتیک مولکولی، بخشههای Astragalus، Alopecuroidei و Laxiflori، به صورت یک گروه چند نیا در درخت فیلوژنی قرارگرفته اند.گونه های بخشه Caprini ارتباط نزدیکی با گونه های بخشههاي تک نیا Pelta و Pendulina نشان میدهند. آنالیز حاضر تک نیا نبودن برخی از بخشهها را نشان میدهد. بنابراین تعریف مرزبندی بخشهها به کمک مطالعات فیلوژنی و ریخت شناسی ضروری به نظر میرسد.
مژگان پاس، حدیث شهبازی، لیلا ابراهیمی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
بیماری پوسیدگی ذغالی ناشی از قارچ phaseolina Macrophomina یکی از مهمترین بیماریهای خاکزاد گیاهان مختلف از جمله لوبیا است که همه ساله خسارت قابلتوجهی به این محصول وارد میسازد. مهار زیستی بیماری پوسیدگی ذغالی اهمیت زیادی دارد زیرا کنترل شیمیایی این بیماری علاوه بر تاثیر سو بر محیط زیست، میکروفلور و حاصلخیزی خاک، مشکل و گاه بیتاثیر است. سودوموناسهای فلورسنت با تولید و ترشح آنتیبیوتیکها، آنزیمها، سیدروفورها و برخی هورمونهای گیاهی، علاوه بر محدود کردن یا توقف رشد بیمارگرهای گیاهی به ویژه قارچها، سبب افزایش رشد گیاهان نیز میشوند. در این پژوهش به منظور مهار زیستی قارچ M. phaseolina، در تابستان 1394 نمونهبرداری از مزارع لوبیای آلوده در شهرستان خرمآباد (لرستان، ایران) صورت گرفت. پس از شناسایی جدایههای قارچی، آزمون بیماریزایی در گلخانه انجام و جدایه بیمارگر با قدرت بیماریزایی بیشتر جهت ادامه آزمایشها انتخاب شد. توانایی آنتاگونیستی هشت سویه بیوکنترل Pseudomonas fluorescens که توانایي مهارزیستی آنها در مطالعات قبلی به اثبات رسیده بود، در مقابل قارچ phaseolina M. در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. بازدارندگی از رشد M. phaseolina، با استفاده از آزمون کشت متقابل، اثر ترکیبات خارج سلولی باکتری و ترکیبات فرار ضدقارچی تولید شده توسط سویهها ارزیابی شد. سویه P. fluorescens UTPf125 که در تمامی آزمایشها بیش ترین بازدارندگی از رشد میسلیومی بیمارگر را نشان داد به عنوان سویه منتخب در آزمونهای گلخانهای مورد استفاده قرار گرفت و سبب کاهش معنیدار (50 درصد) میزان بیماری و افزایش معنیدار وزن تر و خشک بوتهها شد. محتوای فنل کل در روزهای 1، 3، 5، 7 و 9 پس از مایهزنی با بیمارگر اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میزان فنل کل در روزهای سوم و پنجم پس از مایهزنی به بیشترین مقدار خود رسید، سپس در روزهای هفتم و نهم کاهش یافت.
وحیده پیام نور، اکرم حسنی، صادق آتشی، عباس رضائی اصل،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بهبود شاخصهای جوانهزنی و عملکرد اولیه بذر بنه با بررسی تأثیر احتمالی میدان مغناطیسی و همچنین تیمارهای بهبود دهنده اسموپرایمینگ بهصورت همزمان انجامشده است. 10 سطح تیمار مغناطیسی شامل 10، 20 و 30 میلی تسلا به مدت 5، 15، 25 دقیقه و تیمار شاهد (بدون قرار گرفتن در معرض میدان مغناطیسی) در سه تکرار انجام و بهترین سطح مغناطیس انتخاب شد. نتایج نشان داد که قرار دادن بذر در معرض میدان موجب افزایش طول ساقه چه، ریشه چه و طول کل گیاهچه، وزن تر و خشک ساقه چه، ریشه چه و سرعت جوانهزنی نسبت به تیمار شاهد میشود ولی بر درصد جوانهزنی و یکنواختی بذرها تأثیر معنیداری ندارد. بذرهای قرارگرفته در معرض میدان مغناطیسی با تیمار انتخابی برتر (10 میلی تسلا به مدت 15 دقیقه) با محلولهای نیترات پتاسیم، هیومیک اسید و سالیسیلیک اسید در سطوح 10، 25 و 40 میلی مولار و تیمار شاهد (بهترین سطح میدان مغناطیسی) در سه تکرار پیش تیمار شدند. بهترین نتایج از هیومیک اسید (25 میلیمولار) بهدست آمد. با توجه به هزینه پایین خرید و یا ساخت دستگاه مغناطیس کننده و آثار مثبت آن پیشنهاد می شود تا بهمنظور بالا بردن کیفیت نهالهای تولیدی بنه از این تیمار (10 میلی تسلا به مدت 15 دقیقه) بهصورت مشترک با هیومیک اسید (25 میلی مولار) استفاده شود.
سپیده پیروزی، فریده عطار، محسن فلاحتی عنبران، کاظم مهدیقلی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
سرده پتروسفالوس از تیره آقطیان دارای 30 گونه در مناطق معتدله نیمکره شمالی جهان بوده که 14 گونه آن شامل 5 گونه انحصاری در ایران گزارش شده است. در این مطالعه، صفات تشریحی شامل 35 صفت مربوط به برگ و 30 صفت مربوط به دمگل با استفاده از میکروسکوپ نوری، بر روی 15 آرایه از 11 گونه سرده پتروسفالوس مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در بین گونه های مورد مطالعه دو تیپ کلی از نظر میان برگ، شش نوع کرک در برگ و پنج نوع کرک در دمگل وجود دارد. بلور اگزالات کلسیم در دمگل و برگ اکثریت گونه ها به غیر از P. plumosus و P. brevis دیده شد. مقطع دمگل، به صورت شش ضلعی، دایره ای و یا بیضوی شکل بود و استوانه آوندی دمگل از حالت کاملا صاف تا کاملا سینوسی متغیر بود. گونه P. wendelboi که از نظر ریخت شناسی تفاوت زیادی با گونه های دیگر دارد، از نظر صفات تشریحی برگ و دمگل نیز به خوبی از سایر گونه ها جدا شده است. گونه های P. kurdicus، P. ghahremanii و دو نمونه P. szovitsii علاوه بر دارابودن مقطع دمگل شش ضلعی، از نظر ریخت شناسی مشابه یکدیگر هستند، به طوری که صفات نام برده برای سایر گونه ها جداکننده نیستند. به طور کلی می توان نتیجهگیری کرد که صفات تشریحی برگ و دمگل برای برخی از گونه های مورد بررسی ارزش آرایهشناسی دارند.
الهام محجل کاظمی، مقصود پژوهنده، پریسا جنوبی، مینا کاظمیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
یکی از روشهایی که از طریق آن میتوان مقاومت به شوری در گیاه را بهبود بخشید بیان بیشینه ژنهایی است که بوسیله تنش شوری القا میشوند و در برقراری تعادل یونی و اسمزی در گیاه نقش ایفا میکنند. ژن SOS3 یکی از مهمترین ژنهای مسیر SOS است، بنابراین افزایش بیان این ژن میتواند قدم مهمی در تولید گیاهان مقاوم به شوری باشد. در این پژوهش رقمهای متفاوت گوجهفرنگی (Solanum lycopersicum) بواسطه آگروباکتریوم دارای پلاسمید حاوی ژن SOS3 تراریخت شد که بیشترین درصد تراریختی مربوط به برگ لپهای رقم Falat CH بود. استفاده همزمان لپهها و هیپوکوتیل در محیط کشت در هنگام آغشتگی بهترین نتیجه را حاصل کرد. علاوه بر این بهترین زمان برای همکشتی، یک روز بعد از تلقیح مشخص گردید و همچنین بهترین سویه آگروباکتریوم جهت تراریختی، سویه GV3101 تشخیص داده شد که می توان این امر را به دلیل اثر متقابل نژاد آگروباکتریوم و رقم گوجه فرنگی دانست. استفاده از آهن سکسترون در محیط کشت گیاهان تراریخت به طور مشخص باعث سبزی گیاهان و تسریع در رشد آنها گردید. در نهایت با توجه به نتایج مولکولی، حضور ژن SOS3 در گیاهان تراریخت به وسیله PCR و RT-PCR تایید شد که نشانگر حضور و بیان ژن مذکور در این گیاهان است.
زهره طغرانگار، مهناز وفادار،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
مطالعه فلوریستیکی از موثرترین روشها برای آگاهی از ظرفیتهای زیستی و نیز مدیریت و حفاظت از ذخایر ژنتیکی گیاهی در سیستمهای اکولوژیکی است. شهرستان زنجان منطقهای کوهستانی با وسعتی برابر6763 کیلومترمربع و با میانگین ارتفاع 1663 متر از سطح دریا است. مناسب بودن شرایط بوم شناختی، رویشگاههای متنوع و منابع آبی مناسب دلیل تنوع مطلوب پوشش گیاهی در این شهرستان است. برای بازنمایی تنوع گونههای درختی و درختچهای چوبی در این شهرستان، بخش مرکزی آن با وسعت 2/2600 کیلومترمربع انتخاب شد. بهمنظور شناسایی گونههای گیاهی درختی و درختچهای، بررسی شکل رویشی و کورولوژی این گیاهان، نمونههای درختی و درختچهای این منطقه با روش مرسوم مطالعات فلوریستیک جمعآوری و با استفاده از منابع معتبر آرایه شناسی گیاهی شناسایی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در منطقه مورد مطالعه 122 گونه درختی و درختچهای چوبی متعلق به 76 سرده و 39 تیره گیاهی وجود دارد. تیرههای گل سرخیان با 29 گونه و زیتونیان با 9 گونه در مجموع 15/31 درصد از کل گونهها را شامل میشوند. مزوفانروفیتها (7/37 درصد) و میکروفانروفیتها (79/32 درصد) شکلهای زیستی غالب منطقه به روش رانکیه هستند. عناصر رویشی ایرانی- تورانی از مهمترین گروههای کورولوژیک موجود در منطقه بر اساس دیدگاه زهری بوده است. در منطقه مورد مطالعه، Prunus lycioides به عنوان یکی از گونههای انحصاری ایران شناسایی گردید.
بهنام حمزه، مصطفی خوشنویس، پروانه عشوری، ولی اله مظفریان، هومن روانبخش،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
آتش سوزی بر پوشش گیاهی اثر گذاشته و موجب تغییر مسیر توالی در آن می گردد. در این مقاله، پوشش گیاهی ایستگاه تحقیقات سیراچال که در تابستان 1393 دچار آتش سوزی شد، بر اساس شاخص های تنوع با مناطق سالم مانده از آتش مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفت. طرح به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شده است. ابتدا پوشش گیاهی منطقه از نظر فیزیونومی به سه بخش مشجر، مرتع مشجر و مرتع تقسیم گردید. سپس هر بخش به دو قسمت شامل بخش سوخته و بخش نسوخته (شاهد) که در مجاورت آن قرار دارد تفکیک گردید. درون هر بخش (سوخته و نسوخته) سه واحد نمونه برداری با استفاده از روش PNP به طور تصادفی مستقر شده و اندازهگیریهای مربوط به پوشش گیاهی انجام گردید. بر اساس تحلیل داده ها، در مجموع 141 آرایه در قالب 28 تیره، 95 سرده شامل یک گونه بازدانه، 19 آرایه تک لپه ای و 121 آرایه دولپهای در دو بخش سوخته و نسوخته ایستگاه سیراچال شناسایی گردید. براساس تحلیل های آماری انجام شده با نرم افزارهای Past3 و SPSS، هیچ اختلاف معنی داری از نظر تعداد آرایه ها بین پوشش گیاهی بخش های مختلف سوخته و نسوخته وجود نداشت. از میان شاخص های بررسی شده در نرم افزار Past3، تعداد افراد و شاخص غنای منهینیک و تا حد زیادی شاخص تنوع شانون در بین تیمارهای مختلف در بخش های سوخته و نسوخته تفاوت معنی دار وجود دارد. طبق مقایسات میانگین دانکن تعداد افراد در بخش نسوخته با تاج پوشش زیر 25 درصد، بیشتر از بخش سوخته با این تاج پوشش است اما بین بخش سوخته با تاج بیش از 25 درصد و بخش نسوخته با تاج بیش از 25 درصد اختلاف معنی داری در تعداد افراد وجود ندارد. همچنین غنای گونه ای در بخش سوخته با تاج پوشش کمتر از 5 درصد به طور معنی داری بیشتر از بخش نسوخته با همین تاج پوشش است.
مرضیه بیگم فقیر، زهرا قندهاری زاده، گلنوش شمشیری،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی ساختار تشریحی برگ، صفات ریختشناسی گل، میوه و دانه زیرطایفه آگریمونینه از تیره گلسرخیان، شامل دو سرده (Agrimonia وAremonia )، دو گونه (Agrimonia eupatoria و Aremonia agrimonioides) و سه زیر گونه ( A. eupatoria (subsp. eupatoria، A. eupatoria subsp. grandis و A. eupatoria subsp. asiatica) در ایران اختصاص دارد. ابتدا نمونههای گیاهی جمعآوری و سپس شناسایی شدند. برای مطالعه ساختار تشریحی، از برگهای قاعدهای برشهای عرضی تهیه و از آنها توسط میکروسکوپ نوری عکسبرداری شد. سپس صفات تشریحی برگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای مطالعه صفات ریختشناسی گل، میوه و دانههای رسیده به دقت مطالعه و توسط میکروسکوپ دیجیتالی عکسبرداری شدند. برای تعیین روابط بین گونهها، 57 صفات از کل صفات مورد مطالعه از طریق آنالیز عددی به روش مولفههای اصلی (PCA) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آنالیز حاضر ضمن حمایت از ردهبندی فلورا ایرانیکا، بیانگر اهمیت صفات تشریحی برگ، ریختشناسی گل، میوه و دانه در تفکیک سطوح سرده، گونه و فروگونهای زیرطایفه آگریمونینه در ایران است.