جستجو در مقالات منتشر شده



ملیحه فرجادی، اکبر نورسته نیا،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

یکی از تنش­‌های غیرزیستی مهمی که روی گیاهان تأثیر منفی می‌­گذارد، تنش فلزات سنگین است. آلودگی خاک با فلزات سنگین با پیشرفت و توسعه صنایع و مصرف کودهای شیمیایی حاوی عناصر سنگین به­ عنوان یکی از دغدغه­‌های زیست محیطی عمده در جوامع بشری تبدیل شده است. جیوه یکی از فلزات سنگین و سمی است که سبب آلودگی زمین­های زراعی می‌شود. تجمع جیوه در گیاهان، بسیاری از اعمال سلولی را مختل و رشد و نمو را متوقف می‌­سازد. در چنین شرایطی سیستم‌­های دفاعی آنزیمی و غیر­آنزیمی گیاهان فعال می­‌شوند. سيستم­‌هاي دفاعي متعددي در فائق آمدن گياهان در شرايط تنش زا با يكديگر همكاري مي­نمايند. هدف اين پژوهش بررسي اثر غلظت­‌هاي مختلف جیوه بر محتوای رنگيزه­هاي فتوسنتزي و فعاليت سيستم­‌هاي دفاعي غير­آنزيمی در توتون (Nicotiana tabacum) است. پس از كاشت گياهان با شرايط يكسان در بستر هیدروپونیک و تغذیه گیاهان با محلول هوگلند تيمارهايي با غلظت­هاي متفاوت نیترات جیوه (5/0، 1و3 میلی مولار) همراه با گروه شاهد و همگي در سه تكرار بر روي گياهچه­‌ها اعمال گرديد. پس از ده روز اعمال تيمار، گياهان براي انجام آزمايش‌­ها برداشت شدند. نتایج نشان داد که توتون در مواجهه با تنش فلز سنگین جیوه به منظور حفظ فشار اسمزی داخلی از تجمع اسمولیت­‌هایی مانند پرولین و قندهای محلول کمک می­‌گیرد. در صورتی­‌که کاهش محتوای رنگیزه‌­های فتوسنتزی و افزایش میزان مالون­‌دی‌­آلدهید برگ‌­ها نشان­‌دهنده افزایش آسیب‌­های اکسیداتیو است. افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی­‌های غیرآنزیمی توتون شامل آنتوسیانین، فنل، فلاونول و فلاونوئید در برگ­‌ها می‌تواند از سازو­کارهای تحمل در برابر تنش فلز سنگین جیوه باشد.
 
مژگان ویسی، فهیمه کوهدار، مسعود شیدایی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

سرده گز با حدود 54 گونه بزرگترین سرده تیره گزیان است. یکی از گونه­های این سرده، گونه Tamarix tetragyna  است که در منابع مختلف با استفاده از صفات ریخت شناسی دو واریته T. tetragyna var. meyeri Boiss. و T. tetragyna var. deserti برای آن ذکر شده است. به دلیل وجود هم‌پوشانی در صفات استفاده شده در کلید‌های شناسایی برای جدایی این دو واریته، استفاده از مطالعات دیگر هم‌چون مطالعات تشریحی و مولکولی و هم‌چنین یافتن صفات موثرتر ریخت‌شناسی برای جدایی دو واریته می‌تواند حائز اهمیت باشد. در این پژوهش به منظور تایید وجود دو واریته در ایران نمونه­‌های گیاهی جمع آوری و با استفاده از مطالعات ریخت‌شناسی، تشریحی و مولکولی مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور انجام مطالعات ریخت شناسی 6 صفت کمی و کیفی در 12 نماینده از این دو واریته مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز ANOVA تفاوت معنی داری را بین صفات مورد بررسی نشان داد. برای مطالعات تشریحی در این دو واریته 10 صفت در 4 نماینده از دو واریته مورد بررسی قرار گرفت که این صفات نیز تفاوت معنی داری را نشان دادند. آنالیز AMOVA بر اساس مطالعات مولکولی با استفاده از نشانگر SCoT تفاوت معنی داری در بین دو واریته نشان داد. نمودار PCA biplot برای نشان دادن متغیرترین صفات در مطالعات ریخت‌شناسی و تشریحی رسم شد. نمودار های خوشه‌ای مختلف برای نشان دادن جدایی مرز بین واریته­‌ها در هر سه مطالعه رسم شدند. این نتایج نشان داد که استفاده از صفات تشخیصی مناسب در مطالعات ریخت­شناسی و تشریحی و هم‌چنین استفاده از نشانگرهای مولکولی می‌تواند در نشان دادن جدایی مرز این دو واریته موثر باشد.
 
 
اسرین عرشی، اعظم سلیمی، مریم چاوشی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

گوجه‌فرنگی یکی از محصولات مهم کشاورزی است که میزبان مناسبی برای گل جالیز محسوب می‌شود. گونه‌های سرده گل جالیز یکی از عوامل ایجادکننده تنش‌ زیستی است که رشد گیاه و تولید محصول آن را محدود می‌کند. برخی از ترکیبات طبیعی و مواد شیمیایی روی این ارتباط زیستی اثر دارند. ازاین‌رو در پژوهش حاضر تأثیر گالیک اسید و عصاره میوه کیوی بر رابطه زیستی گل جالیز و گوجه‌فرنگی بررسی‌شده است. بدین منظور در ابتدا اثر همزیستی گل جالیز بر پارامترهای رشد گوجه‌فرنگی و مقدار قند محلول و رنگیزه‌های فتوسنتزی آن موردبررسی قرار گرفت. سپس اثر غلظت‌هایی از گالیک اسید و عصاره میوه کیوی در سطوح مختلف بر این ارتباط زیستی از طریق اندازه‌گیری پارامترهای رشد گوجه‌فرنگی و گل جالیز، رنگیزه‌های فتوسنتزی و مقدار قند محلول در گوجه‌فرنگی انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که گل جالیز باعث کاهش وزن‌تر و وزن خشک ساقه، برگ و ریشه و کاهش سطح برگ گوجه‌فرنگی شده و مقدار رنگیزه‌های فتوسنتزی و محتوای قند محلول آن را هم کاهش داد. تیمار گالیک اسید و نیز عصاره میوه کیوی پارامترهای رشد گل جالیز و رشد کلی آن را کاسته و در مقابل رشد گوجه‌فرنگی را افزوده است. به نظر می‌رسد این فرایند با کاهش ارتباط زیستی بین انگل و میزبان رخ‌داده چرا که محتوای قند محلول گوجه‌فرنگی و نیز مقدار رنگیزه‌های فتوسنتزی آن افزایش یافته و گوجه‌فرنگی مقاومت خوبی را نشان می‌دهد.
اکبر فرقانی، امیر حسین فرقانی، مریم الطافی، کاظم هاشمی مجد، امید سفالیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

اکثر اراضی کشاورزی ایران در مناطق خشک و نیمه­خشک قرار داشته و جزو خاک­های شور محسوب می­شوند. به منظور بررسی تاثیر متقابل شوری، منابع پتاسیم و کلسیم بر رشد و عملکرد گوجه­‌فرنگی آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوک‌­های کامل تصادفی در شرایط هیدروپونیک در سه تکرار  انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل شوری در سه سطح (0، 20 و 40 میلی­‌مولار کلریدسدیم)، پتاسیم از دو منبع کلرید و نیترات (0 و 15 میلی­‌مولار) و کلسیم از منابع کلرید و نیترات (0 و 10 میلی­‌مولار) بودند. با افزایش سطح شوری شاخص‌­های رشد شامل ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد برگ، تعداد گل و میوه و کلروفیل برگ کاهش یافت. استفاده از نیترات کلسیم در شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم سبب افزایش به ترتیب 55 و 95 درصدی وزن خشک اندام هوایی و ریشه گیاهان شد. همچنین کاربرد نیترات کلسیم در بیشترین غلظت نمک سبب افزایش 75 درصدی کلروفیل کل شد. آنالیز داده­‌ها نشان دادکه با افزایش شوری غلظت سدیم در ریشه و ساقه افزایش و غلظت پتاسیم در اندام ریشه کاهش یافت ولی محتوای پتاسیم اندام هوایی تحت تاثیر شوری قرار نگرفت. استفاده از نیترات­ کلسیم در شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم سبب کاهش 23 درصدی غلظت سدیم ریشه نسبت به گیاهان تیمار شده با 40 میلی مولار کلرید سدیم گردید. بنابراین با توجه به یافته های به دست آمده می توان بیان کرد که از بین منابع پتاسیم و کلسیم به نظر می‌­رسد استفاده از نیترات کلسیم در مقایسه با موارد دیگر با افزایش کلروفیل کل، وزن خشک و تعدیل در نسبت­‌های یونی می­تواند اثرات شوری را در گیاه گوجه فرنگی کاهش دهد.

محسن علیزاده، نظام آرمند، مریم رحیمی، شکوفه حاجی‌هاشمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

عصاره جلبک‌­های دریایی به سبب دارا بودن مواد مغذي فراوان، ظرفیت نگه­داری آب بالا، تنظيم کننده­‌هاي رشد گياهي و وجود ریزجانداران مفيد مي‌تواند خصوصيات فيزيکوشيميايي خاک را بهبود و تأثير مطلوب بر رشد و نمو گياهان داشته باشد. به این منظور آزمایشی با هدف بررسی تأثیر عصاره جلبک قهوه‌ای آسکوفیلوم نودوسوم (Ascophyllum nodosum) بر شاخص­های مورفوفیزیولوژیکی گیاه لوبیا تحت تنش کمبود آب به صورت فاکتوريل در قالب طرح کاملاً تصادفي با سه تکرار به اجراء درآمد. تيمارهاي آزمايش شامل 4 سطح محلول پاشی عصاره جلبک دریایی (0، 2/0، 4/0 و 6/0 درصد حجمی) و 3 سطح تنش کم­آبی شامل بدون تنش، تنش ملایم و تنش شدید (به ترتیب آبیاری در سطح 75، 50 و 25 درصد ظرفيت زراعي) بود. نتایج نشان داد که اثرات متقابل تنش و عصاره جلبکی بر صفات مورد بررسی معنی­‌دار نبود اما عصاره جلبک دریایی آسکوفیلوم به تنهایی موجب افزایش معنی­دار سطح و تعداد برگ، طول برگ، سطح و طول ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای کلروفیل a، b و محتوای کلروفیل کل شد. کاربرد عصاره جلبکی در سطوح 2/0 و 4/0 درصد باعث افزایش معنی‌دار پارامترهای اندازه­‌گیری شده در مقایسه با شاهد شد. در بررسی اثرات تنش کم­آبی مشاهده شد که با افزایش شدت تنش از 75 درصد ظرفیت زراعی به 25 درصد ظرفیت زراعی تمامی صفات مورد بررسی کاهش معنی‌­داری داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که محلول پاشی عصاره جلبک دریایی موجب افزایش معنی­دار برخی خصوصیات ریخت شناختی و رنگدانه‌­های فتوسنتزی شد, درحالیکه تنش کم‌آبی سبب کاهش معنی‌‌دار شاخص‌های مورد بررسی شد.  

 
حدیقه صائب مهر، فرناز رفیعی، محمدهادی گیویان‌راد، گلاله مصطفوی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

شناسایی و معرفی دو هورمون تنظیم‌کننده گیاهی استخراج شده از جلبک‌های سارگاسوم موتیکوم و گراسیلاریا کورتیکاتا در جنوب ایران

حدیقه صائب مهر1، فرناز رفیعی2، محمدهادی گیویان راد3 و گلاله مصطفوی4
1گروه بیولوژی دریا، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران؛ 2 گروه بيولوژي دريا، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ایران؛ 3 گروه شیمی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران؛ 4 گروه زیست شناسی، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
مسئول مکاتبات: گلاله مصطفوی، g.mostafavi@iausr.ac.ir؛ golaleh.m@gmail.com

چکیده. در مطالعه حاضر، دو هورمون گیاهی تنظیم کننده، آبسزیک اسید و اکسین، از دو جلبک ماکروسکوپی، یعنی سارگاسوم موتیکوم و گراسیلاریا کورتیکاتا، برای اولین بار استخراج شدند. نمونه برداری هر ماه با سه تکرار از سواحل استان بوشهر واقع در ناحیه شمالی خلیج فارس برای شش ماه متوالی انجام شد. تغییر بیوماس جلبکها و تأثیرات احتمالی تعدادی عوامل محیطی اندازه گیری شدند. فیتوهورمون های استخراج شده با استفاده از روش HPLC جداسازی شدند و از طریق تزریق استانداردها شناسایی شدند. بیشترین مقدار فیتوهورمون  ABA در هر دو گونه در آبان رخ داد.  همچنین، بیشترین مقدار اکسین در سارگاسوم موتیکوم در اردیبهشت گزارش شد، در حالی که بیشترین مقدار این هورمون در گراسیلاریا کورتیکاتا در دی ماه مشاهده شد. در ماه دی بیشترین میانگین بیوماس در سارگاسوم موتیکوم 679 گرم بر مترمربع بود، در حالیکه کمترین میانگین 20.66 گرم بر مترمربع در ماه شهریور مشاهده شد. علاوه بر این، بیشترین بیوماس متوسط در گراسیلاریا کورتیکاتا 423.33 گرم بر مترمربع در اسفند و کمترین میانگین 158 گرم بر متر مربع در آبان گزارش شد. نتایج آزمون آنوا و چای اسکوِر تفاوت قابل ملاحظه ای را در همه نمونه ها نشان داد. این فیتوهورمونها می توانند در تهیۀ کود مایع جلبکی در مطالعات آتی به کار برده شوند.
 
واژه‌های کلیدی. بیوماس جلبکی، آبسزیک اسید، اکسین، استخراج هورمون، جلبکهای ماکروسکوپی
 
فرشید معماریانی، حمید اجتهادی، علی‌اصغر ارجمندی، محمدرضا جوهرچی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

 گونهPiptatherum ferganense  به عنوان گزارش جدیدی برای فلور گندمیان ایران از منطقه حفاظت شده قورخود و کوه‌های آلاداغ در خراسان شمالی معرفی می‌شود. دامنه پراکندگی اصلی این گونه در شرق منطقه ایران و تورانی است و با یک جدایی جغرافیایی در شمال شرق ایران یافت شده است. ویژگی‌های ریخت شناسی P. ferganense به تصویر کشیده شده و با نزدیکترین خویشاوند خود P. latifolium مقایسه شده است. این گونه با صفاتی مانند آرایش یکنواخت سنبلچه‌ها در گل‌آذین، پوشینه سرنیزه‌ای، و سیخک کوتاهتر از P. latifolium متمایز می‌شود. نکاتی درباره آرایه‌شناسی، اکولوژی، جغرافیای گیاهی و وضعیت حفاظتی این گونه ارایه شده است. 

 
فاطمه موسوی، یوسف شاه‌علی، خوزه اوتروس، کارل‌کریستین برگمان،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

آلرژی های تنفسی در دو دهه گذشته تا حدی در نتیجه تغییر اقلیم در حال افزایش هستند. برای بسیاری از گونه های درختی، گراس و علف هرز افزایش تولید گرده و طول مدت گرده افشانی، منجر به افزایش طولانی مدت آلرژن های گرده ای در جو؛ جابجایی های زودهنگام دانه های گرده هوابرد و تماس طولانی مدت با آلرژن های تنفسی با اثرات مهم سلامتی بر روی افراد آلرژیک می گردد. هدف از این مقاله بررسی اثر تغییر اقلیم  و عوامل هواشناختی بر روی شاخص های فصل گرده ای با یک تمرکز ویژه بر روی تاکسون های اصلی آلرژی زا در سرتاسر جهان است. متغیرهای اصلی تاثیرگذار بر فنولوژی گلدهی مانند موقعیت مکانی، عوامل اقلیمی و هواشناختی، شناسایی، مورد بحث و اثبات قرار گرفتند. دما، تشعشع خورشیدی، رطوبت، سرعت و جهت باد، از جمله مهمترین عوامل هواشناسی اثرگذار بر نوسانات غلظت سالانه گرده های هوابرد آلرژی زا هستند. اگرچه تغییرات قابل توجهی مطابق با گونه های آلرژی زا و ناحیه چغرافیایی مورد مطالعه مشاهده شد، اما به نظر می رسد دما مهمترین عامل اقلیمی اثرگذار بر فنولوژی گلدهی و شاخص های فصل گرده ای به ویژه در گونه های درختی باشد. افزایش سطوح دی اکسیدکربن همچنین منجر به افزایش زیست توده گیاهی، افزایش شدت گلدهی و تولید گرده در چندین گونه آلرژی زای درختی ، گراس و علف هرز می گردد. در پرتو این بررسی شواهد فزاینده ای وجود دارد که از تاثیر تغییر اقلیم بر فنولوژی گلدهی و شاخص های فصل گرده ای تعداد قابل توجهی از گونه های گیاهی مهاجم و زینتی آلرژی زا حمایت می کند.


 
زهره آتشگاهی، فرشید معماریانی، محمدرضا جوهرچی، وحید جعفری پلگرد،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

 گونه Halimocnemis commixta به عنوان گزارش جدیدی برای فلور ایران از باقیمانده جنگل‌های پسته وحشی در شمال شرق ایران معرفی می‌شود. این گونه در فضاهای باز بین درختان و بر روی خاکهای شور و به همراه سایر گیاهان شاخص شورپسند دیده می‌شود. در این مقاله تصاویر این گیاه ارائه و با گونه‌های خویشاوند نزدیک خود مقایسه می‌شود. این گونه با گل‌های دسته‌ای و میوه‌های شاخدار نامنظم از گونه خویشاوند H. gamocarpa و با کرک‌های کاملا کوتاه و خوابیده از گونه H. pilosa قابل تشخیص است. نکاتی نیز درباره پراکندگی، بوم شناسی و موقعیت حفاظتی این گونه ارائه می‌شود.

 
فریده عطار، حسین معروفی، منصور میرتاج‌الدینی، آرش ستوده،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

دو گونه جدید از سرده کوزینیا شرح داده می شود. کوزینیا برنمولریانا از غرب ایران که بر اساس بعضی صفات کلیدی مانند تعداد گل و برگک و شکل گل­آذین در بخشه هاوسکنختی قرار می گیرد. این گونه با گونه نزدیکش یعنی کوزینیا هاوسکنختی و کوزینیا کرکسنسیس مقایسه می شود. دومین گونه جدید به نام کوزینیا سمناننسیس از شمال شرق ایران شرح داده می شود که بر اساس صفاتی چون تعداد گل، ساقه بالدار و شکل برگک در بخشه استنوسفاله قرار می گیرد و با نزدیکترین خویشاوندان خود یعنی گونه های کوزینیا الکسینکوانا و کوزینیا گلوکوپسیس مورد مقایسه قرار می گیرد. عکس های این گونه ها و نقشه های پراکنش ارایه می شوند.

 
لیدا جلالی رودسری، آذرنوش جعفری، جمیل واعظی، احسان کریمی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

 DNA استخراج شده با کیفیت بالا در بدست آمدن باندهای واضح در مرحله الکتروفورز و نتایج صحیح در تعیین توالی نقش مهمی ایفا می­کند. معمولا CTAB یکی از روش های رایج برای استخراج DNA است که برای برگ­های قدیمی نمونه­های هرباریومی سرده تمشکین (Bellevalia) که متابولیت های ثانویه با اثر بازدارندگی دارد مناسب نسیت. برای حل این مسئله، تغییراتی در مراحل مختلف CTAB اعمال شد و ترکیبات زغال فعال، فنل، استات پتاسیم و RNase استفاده شد و آب دیونیزه جایگزین Tris EDTA شد تا ناخالصی­ها حذف شده و DNA با کیفیت تری بدست آید. داده­های میزان جذب DNA روش جدیدبا روش CTAB در طول موج­های ۲۶۰ و ۲۸۰ نانومتر مقایسه شد. نتایج، تغییر ۱۵تا۸۰ برابری در غلظت DNA را نشان داد. این مطالعه روش اصلاح شده­ای را پیشنهاد می­کند که امکان استخراج DNA با کیفیت بالاتری نسبت به روش CTAB را از برگ­های قدیمی نمونه های هرباریومی Bellevalia  امکان­پذیر می­کند.



 
نسرین فراست، مسعود شیدایی، حسین ریاحی، فهیمه کوهدار،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

سرده Ulva (کاهوی دریایی)، یکی از با­ ارزش­ترین ماکروجلبک­‌های دریایی است که در مناطق کم عمق ساحلی یافت شده و در آب‌های شیرین و شور سراسر جهان انتشار دارد. گونه‌­های Ulva دارای ارزش خوراکی، دارویی و غیره بوده و حاوی ترکیبات مختلفی مانند انواع چربی­‌ها، پروتئین­‌ها و کاروتنوئیدها هستند. این گونه‌­ها دارای تنوع پذیری فنوتیپی بالایی بوده و در شرایط مختلف محیطی تغییر می­‌کنند. در این مطالعه 38 جمعیت از 10 گونه از این سرده از نواحی ساحلی خلیج فارس و دریای عمان، از مناطق مختلف استان­های بوشهر و هرمزگان و یک ناحیه از استان سیستان و بلوچستان ، با بررسی­های ریخت­شناسی و تشریحی، شناسایی شد و مورد بررسی قرار گرفت. جمعیت‌­های مختلف تفاوت‌هایی را در ویژگی‌­های همچون ارتفاع، شکل و رنگ تال، تعداد پیرنوئید و ابعاد سلول نشان دادند. متابولیت­‌های مختلفی مانند پروتئین کل، روغن کل، کلروفیل a و b و کاروتنوئیدها در جمعیت­‌های مختلف، اندازه گیری و مقایسه گردید. نتایج اندازه­‌گیری درصد پروتئین در 10 گونه Ulva نشان داد که بیشترین درصد پروتئین کل متعلق به گونه U. prolifera از جزیره شیف از استان بوشهر با مقدار حدود % 5/26 وزن خشک، در مقایسه با گونه­‌های Ulva مورد مطالعه، و کمترین درصد روغن کل در بین­ گونه‌­ها، متعلق به گونه U. flexousa منطقه هخامنش از استان هرمزگان با حدود % 8/4 مشاهده گردید. با توجه به پروتئین بالا و کالری کم گونه­‌های سرده Ulva و اهمیت یافتن منابع جدید و تجدیدپذیر که در نهایت منجر به ایجاد و توسعه صنایع غذایی و دارویی جدید می­گردد، گونه­‌های این سرده، منبع بالقوه‌­ای هستند که می‌توان از آنها در این راستا بهره برد.



فاطمه خاکدان، اطهرالسادات جوانمرد،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

ریحان یک گیاه دارویی مهم و متعلق به تیره نعنائیان است. این گیاه در درمان بیماری­هایی مانند معده­درد، سردرد، یبوست، تب، عفونت­ها و همچنین برای تنظیم و کاهش قند خون مورد استفاده قرار می­گیرد و دارای ویژگی­های ضد قارچی، ضد­باکتریایی و آنتی­اکسیدانی است. در پژوهش حاضر اثر تنش خشکی بر غلظت فنول­ها و فلاونوئیدها و فعالیت آنتی­اکسیدانی عصاره برگ سه کولتیوار گیاه ریحان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از کشت بذرهای سه کولتیوار گیاه ریحان (میخک، بنفش و سبز) در خاک شنی-لومی و رسیدن گیاهان به مرحله شش برگی، تنش خشکی در سه سطح ۷۵، ۵۰ و ۲۵ درصد ظرفیت زراعی اعمال گردید. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار انجام شد. محتوای فنول کل، فلاونوئید کل، فلاونول­ها و فعالیت آنتی­اکسیدانی عصاره برگ گیاهان اندازه­گیری شد. بیشترین مقدار هر سه گروه ترکیبات آنتی­اکسیدان غیرآنزیمی و فعالیت آنتی­اکسیدانی با تفاوت معنی­دار در کولتیوار ریحان سبز تحت تنش خشکی ملایم (۷۵ درصد ظرفیت زراعی) مشاهده گردید. فعالیت آنتی­اکسیدانی با افزایش غلظت عصاره به صورت معنی­داری افزایش یافت. تنش خشکی در نهایت منجر به ایجاد تنش اکسیداتیو در گیاه ریحان می­شود و این گیاه برای مقابله با آسیب­های این تنش و حذف گونه­های فعال اکسیژن از سازوکارهای آنتی­اکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی استفاده می‌کند. فنول­ها، فلاونوئیدها و فلاونول­ها ترکیبات آنتی­اکسیدان قوی هستند که در محافظت گیاهان در برابر تنش اکسیداتیو درگیر هستند. در سه کولتیوار مورد مطالعه ریحان، با افزایش سطح تنش خشکی، غلظت و توانایی این ترکیبات در مهار رادیکال­های آزاد کاهش یافت. در مجموع، به نظر می­رسد که هم ژنوتیپ و هم سطح تنش خشکی بر میزان تولید آنتی اکسیدان­های غیرآنزیمی مورد مطالعه و در نتیجه توانایی گیاه در مهار تنش اکسیداتیو مؤثر هستند.

 

اصغر زمانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

در این پژوهش، برای اولین بار به بررسی صفات ریزریخت‌شناسی سطح بذر در 15 آرایه، متشکل از 22 نمونه از سرده گلابی (Pyrus L.) با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) و میکروسکوپ دیجیتالی DinoLite (DM) در ایران پرداخته شده است. به منظور ارزیابی اثرات احتمالی فاکتورهای اکولوژیکی، نمونه‌های بذر متعددی از برخی از گونه‌های پرپراکنش مورد مطالعه قرار گرفت. پس از جمع‌آوری نمونه‌های مختلف گلابی از نقاط مختلف پراکنش آنها در یک بازه زمانی حدوداً 10 ساله، شناسایی آنها با استفاده از ابزارهای مختلف گیاه‌شناسی، بخصوص نمونه‌های تیپ و منابع گیاه‌شناسی انجام گرفت. سپس با مشاهده سطح بذرها، صفات کیفی (مثل شکل و تزئینات سطح بذر شامل انواع لان‌دار، مشبک، منفذدار، برجسته، مخطط و موّاج) و کمّی (مثل ابعاد بذر، ابعاد سلول‌های سطح بذر و ضخامت دیواره‌های بین سلول‌ها) مختلفی مشخص و مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل آماری داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS انجام گرفت. نتایج به دست آمده از این مطالعات حاکی از تنوع بالای صفات سطح بذر حتی در بین افراد یک گونه است. این نتیجه‌گیری مشابه بسیاری از نتایج به دست آمده با راهکارهای متفاوت، مؤید پیچیدگی آرایه‌شناختی این سرده است. با این حال، برخی صفات توصیفی مثل شکل، ابعاد، نوع تزئینات سطح بذر، ابعاد سلول‌های سطح بذر و ضخامت دیواره بین سلول‌های سطحی، برای اولین بار برای این سرده گزارش می‌شود.

 
راهله احمدپور، رویا قلاوند، سعیدرضا حسین زاده، نظام آرمند،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

جوانه­‌زنی موفق عامل اصلی در استقرار مناسب و عملکرد گیاهچه است. اطلاعات ناشی از نحوه جوانه‌زنی بذرها در مواجهه با تغییرات دمایی در زمان کاشت، راهکاری برای شناسایی ارقام مناسب‌­تر جهت کشت در منطقه مورد نظر است. به این منظور، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار جهت بررسی تغییرات دمایی بر شاخص­‌های جوانه‌­زنی و رشدی ارقام پرکاربرد گیاه عدس در دانشگاه خاتم الانبیاء بهبهان طراحی شد. تیمارهای مورد بررسی پنج رقم عدس: گچساران، کیمیا، رباط، زیبا و بیله سوار و دما در سه سطح 20، 25 و 30 درجه سانتی­گراد (مشابه با شرایط پاییز استان خوزستان) در نظر گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تمامی ارقام مورد بررسی در دماهای 20 و 30 درجه سانتی­گراد نسبت به دمای 25 درجه سانتی‌­گراد کاهش معنی­‌داری در تمامی صفات مورد بررسی (درصد و سرعت جوانه‌­زنی، قدرت جوانه­‌زنی، شاخص بنیه بذر، آندوسپرم مصرفی، طول ساقه­‌چه و ریشه­‌چه، طول گیاهچه، وزن خشک ساقه‌­چه و ریشه­‌چه) داشتند. در برهم­کنش اثرات رقم و دما مشاهده شد که رقم بیله­‌سوار بیشترین شاخص­های جوانه‌­زنی و رشدی را در دمای 25 درجه سانتی­گراد نسبت به سایر ارقام مورد بررسی داشت. این برتری در صفاتی نظیر سرعت جوانه­‌زنی، قدرت جوانه­‌زنی، شاخص بنیه بذر، وزن خشک ساقه­چه و طول ریشه­‌چه نسبت به سایر ارقام معنی‌­دار بود. رتبه دوم بالاترین شاخص‌های جوانه­زنی و رشدی به رقم گچساران در شرایط 25 درجه سانتی­‌گراد اختصاص داشت که نسبت به سایر ارقام مورد بررسی (کیمیا، رباط و زیبا) افزایش معنی­داری داشت. با توجه به کشت پاییزه عدس و نوسانات دمایی در این فصل (محدوده دمایی 20 تا 30 درجه سانتی­گراد)، استفاده از ارقام بیله سوار و گچساران در شرایط دمایی 25 درجه سانتی­گراد، به عنوان ارقامی با شاخص‌­های عملکردی بالاتر نسبت به ارقام زیبا، کیمیا و رباط جهت کشت توصیه می­‌گردد.

 
شیوا طباطبائی رودسری، علیرضا ایرانبخش، منصوره شمیلی، زهرا اوراقی اردبیلی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

سلنيوم جزء عناصر غیرضروری براي گياهان و ضروری براي انسان و جانوران به شمار می‌رود. اگرچه هنوز نقش سلنیوم در گياهان به‌درستی شناخته نشده است اما نتايج تحقيقات نشان داده كه اين عنصر در فيزيولوژي و متابوليسم گياهان مؤثر است. درپژوهش حاضر تأثیر محلول‌پاشی نانو سلنیوم ‌(0، 5، 10 و 20 ميلي‌گرم‌ در لیتر) و سلنات سدیم (0، 5، 10 و20 ميلي‌گرم ‌در ‌ليتر) بر پاسخ‌های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه فلفل دلمه‌ای (Capcicum anumm) مورد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برررسي قرار گرفت. اثرات تیمارهای اعمال شده بر شاخص های مختلف رشدی و بیوشیمیایی ارزیابی شد. بر اساس نتایج بدست آمده، تیمارهای سلنیوم در غلظت های 10 و 20 ميلي‌گرم ‌در ‌ليتر باعث کاهش تجمع بیومس در ریشه و اندام هوایی شد. این تیمارها همچنین موچب افزایش درمحتوای پراکسیدهیدروژن و مالوندي‌آلدئيد شد. استفاده از سلنیوم موچب افزایش در میزان فنل، پرولین و تیولها شد. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان شامل کاتالاز، پراکسیداز، آسکورباتپراکسیداز، پلیفنلاکسیداز و نیز آنزیم پروتئاز در پاسخ به تیمارهای سلنیوم افزایش یافت.



وجیهه گنجعلی، منیره چنیانی، پریسا طاهری، مریم مظاهری تیرانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

گندم (Triticum aestivum L.) یکی از مهم­ترین غلات زیرکشت در جهان و ایران، هرساله توسط بیماری­های زیادی از جمله بیماری­های قارچی فوزاریوم تهدید می­شود. با توجه به ویژگی های منحصربه فرد نانوذرات، نانوذره مس­اکسید پتانسیل بالایی در خواص ضدباکتریایی و ضدقارچی از خود نشان می­دهد. هدف از تحقیق حاضر بررسی مقایسه ای اثرضدقارچی نانوذره مس­اکسید و فرم توده آن بر سرکوب قارچ Fusarium calmorum گندم است. به این منظورآزمایش گلدانی با تیمارهای 4 سطح (10، 250، 500 و 1000 میلی­گرم درلیتر) نانوذره و فرم توده مس­اکسید بر گندم رقم ­روشن آلوده به قارچ فوزاریوم صورت گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بهترین مهار بیماری­زایی ریشه در غلظت بالای­ نانوذرات نسبت به فرم توده آن صورت گرفت. غلظت­های 250 و 500 میلی­گرم درلیتر نانوذرات مس­اکسید به ترتیب، باعث بیشترین طول ساقه و ریشه و بیشترین وزن­خشک بخش هوایی و ریشه شدند. تیمار با غلظت­های میانه نانوذرات (10 و 250 میلی­گرم درلیتر)، محتوای کلروفیل a، کلروفیل­کل، کاروتنوئید، ضریب پایداری­کلروفیل، ضریب پایداری­غشاء و محتوای نسبی آب برگ را افزایش داد. درحالی­که با افزایش غلظت هردوفرم نانوذره و فرم توده، محتوای کلروفیلb، مالون­دی­آلدئید، پراکسید هیدروژن و پرولین نمونه ها افزایش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که غلظت­های کم و میانه فرم نانواکسیدمس بر مهار قارچ مذکور در گندم نسبت به فرم توده­ای آن موفق­تر بوده است.

 
ساره ابراهیمی، سید مهدی رضوی، منصور افشار محمدیان،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

افزایش ورود پساب‌های صنعتی حاوی انواع فلزات سنگین در آب و خاک موجب گسترش روز­افزون مشکلات محیط زیستی می‌شود. بنابراین پیدا کردن راه‌کار‌هایی کم‌هزینه­تر برای کاهش این آلودگی‌ها ضروری است. در این راستا به منظور مقایسه پالایندگی عناصر سنگین و برخی خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاهان نخل‌مرداب، وتیور و آلوئه‌ورا آزمایشی در قالب طرح بلوك‌هاي کامل تصادفی با سه تکرار به‌مدت 14 ماه، در دانشگاه گیلان اجرا شد. نتایج نشان داد که تحت تیمار‌ پساب صنعتی شاخص انباشت فلزات (MAI) روی، کروم، سرب، مس، منگنز، نیکل، منیزیم در وتیور و آلوئه ورا به‌ترتیب بیشتر از نخل مرداب بود. در هر سه گیاه مورد مطالعه شاخص های طول ریشه، طول اندام هوایی، زیست توده کل و شاخص تحمل (TI) نسبت به گیاه شاهد کاهش معنی داری داشتند و گیاه وتیور و آلوئه‌ورا کم‌ترین درصد کاهش را داشتند. علاوه بر این، مولفه‌های دیگر بررسی شده شامل شاخص جذب (UI قند محلول کل، محتوی فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، تانن کل و درصد بازدارندگی رادیکال آزادDPPH  تحت تیمار پساب صنعتی در هر سه گیاه افزایش یافتند. بالاترین درصد افزایش در تمام مولفه های بررسی شده به‌غیر از درصد بازدارندگی رادیکال آزادDPPH ، در گیاه وتیور مشاهده شد. به‌طور‌کلی می توان گفت که از نظر MAI و ویژگی‌های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی بررسی شده، گیاهان وتیور و آلوئه ورا موفق تر از گیاه نخل‌مرداب بودند. بنابراین توصیه می شود گیاهان مورد مطالعه به ترتیب اولویت (وتیور˂ آلوئه ورا˂ نخل‌مرداب) در خاک های آلوده به پساب های صنعتی، جهت پالایش خاک کاشته شوند.

 
آذرنوش جعفری، آمنه اسدی بربریها، فرشته قاسم زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

در تحقیق حاضر، مطالعة فلوریستیک روستاهای امام­وردی، درتوم، قاپاق، گریوان و نیستانه در ۳۰ کیلومتری جنوب شهرستان بجنورد (استان خراسان شمالی) در ارتفاع ۱۷۸۳-۱۴۴۲ متری از سطح دریا  با هدف معرفی انواع مختلف گونه­ها، گیاهان دارویی، انحصاری و با ریسک پایین نابودی انجام شد. بدین منظور نمونه‌های گیاهی در طول ماه‌های فروردین تا آبان سال ۱۳۹۱ جمع‌آوری گردید و به کمک مجموعه فلور ایران و فلورا ایرانیکا شناسایی شد. بررسی به عمل آمده 133 گونه متعلق به ۱۰۴ سرده و ۳۸ تیره را نشان ‌داد که یک گونه به بازدانگان و 132 گونه به نهاندانگان تعلق داشت. در این بین پنج تیره، 13 سرده و 18 گونة تک‌لپه‌ای و 32 تیره، 90 سرده و 114 گونة دولپه‌ای بود. در مجموع ۴۰ گونه دارویی نیز گزارش شد. تیره‌های باقلائیان (Fabaceae)، کلمیان (Brassicaceae)، گندمیان (Poaceae)، کاسنیان (Asteraceae)، نعنائیان (Lamiaceae) بزرگ­ترین تیره­‌های منطقه و سرده‌های Astragalus Euphorbia, Vicia, Poa بزرگ‌ترین سرده‌های منطقه را تشکیل دادند. گونه‌های  Erysimum koelzii، Astragalus khoshjailensis، Eryngium bungei، Sclerorhachis platyrachis و Taraxacum hydrophyllum انحصاری ایران، Astragalus ackerbergensis آسیب­‌پذیر و Onopordum carmanicum ، Mentha longiflora   ، Fumaria vaillanti و Rubia florida گونه‌هایی با خطر نابودی کمتر از منطقه مورد مطالعه معرفی شدند. بیشترین و کمترین عناصر رویشی منطقه را عناصر ناحیة ایرانو ـ تورانی با 68/14 درصد و ناحیة رویشی ایرانو ـ تورانی صحراعربی با 0/7 درصد تشکیل دادند و حداقل و حداکثر شکل زیستی گیاهان منطقه به همی‌کریپتوفیت‌ها با 45/8 درصد و کریپتوفیت‌­ها با ۳ درصد تعلق داشت که نشاندهنده سرد و خشک بودن اقلیم منطقه و چرای بی‌رویه دام بود.

محمود بیدارلرد، محمد دهدار درگاهی، عادل جلیلی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

گونه Solanum chenopodioides، به عنوان گزارش جدیدي براي فلور ایران از نواحی ساحلی دریای کاسپین، استان گیلان، معرفی میشود. این گونه در پارک ملی خشکی-دریایی بوجاق روي تل‌های ماسه‌ای موج شکن و به همراه سایر گیاهان ساحلی ماسه­دوست می­روید. این گیاه به کلاد Morelloid تعلق دارد. به واسطه شکل رویشی نیمه درختچه، حاشیه کامل برگ‌ها، دو رنگ بودن بخش میانی گلبرگ­‌ها و سته­های مات، از گونه خویشاوند خود، S. nigrum قابل تشخیص است. S. chenopodioides بومی آمریکای جنوبی است. به عنوان علف هرز در بیشتر خشکی‌های زمین پراکنده شده است. این گونه برای فلور ایران به عنوان گونه بیگانه محسوب می‌شود. حمل و نقل کالا به ویژه پشم گوسفند به نقاط مختلف جهان، یکی از راه­‌‌‌های پراکنش این گونه است. در این مقاله علاوه بر ارائه چند تصویر از گیاه، نکاتی نیز درباره پراکندگی و بوم‌شناسی این گونه ارائه می‌شود. گزارش گونه­‌های بیگانه متعدد از پارک ملی بوجاق در طی سال­های اخیر، اعلان هشداری برای تضعیف اکوسیستم‌های موجود و دگرگونی پوشش گیاهی بومی پارک ملی است.

 

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb