4 نتیجه برای ساسان
ساسان قبادیان، حسین گنجی دوست، دکتر بیتا آیتی، ندا سلطانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خواص ویژه و کاربریهای گوناگون گونۀ ریزجلبکی اسپیرولینا به تمرکز روزافزون حوزههای مختلف بیوتکنولوژی به کشت تجاری این گونه و روشهای کاهش هزینۀ آن منجر شده است، اما کشت باز، که در اغلب کشتهای تجاری مورد استفاده قرار میگیرد، مشکلات و نواقصی نظیر خطر آلودگی، نفوذ نکردن نور به عمق، اختلاط ناکارآمد و پایین بودن بهرهوری دارد. در این پژوهش با طراحی و ساخت یک فتوبیوراکتور جدید و بهرهگیری از ناحیۀ کنترلی، سیستم آسانسوری جایگزین پمپاژ (برای کاهش آسیب به سلولهای شکننده) و ملاحظات ساختاری بافلها و هوادهی (برای اختلاط بهتر)، اقداماتی در جهت رفع مشکلات مذبور انجام شد و تأثیر سه فاکتور حجم ناحیۀ کنترلی (%)، سیکل اختلاط (hr) و شدت تابش (Lux) بر خواص کمی وزن خشک (g/l) و میزان رشد مخصوص (day-1) ریزجلبک اسپیرولینا با روش پاسخ سطح-طراحی مرکزی بررسی شد. بیشترین میزان وزن خشک بیومس (g/l 915/0) در بیشترین سیکل اختلاط (12 ساعت)، حجم کنترلی 30درصد و شدت تابش 7000 لوکس ایجاد شد. و میزان بهینه تابش برای دستیابی به بیشترین بیومس برابر 8700 لوکس بود. براساس این نتایج و به سبب تاثیر زیاد فاکتورهای سیکل اختلاط و حجم ناحیه کنترلی، میتوان با کنترل حجم محدودی (فقط 20درصد) از برکه های باز، ضمن رعایت ملاحظات اقتصادی، به افزایش بهره وری و ارتقای کشت دست یافت و جهت افزایش بهره وری کل، از یک ناحیه کنترلی برای تعدادی از برکه های باز بهره برد.
محبوبه شیخ بهائی، فرخنده رضانژاد، حسینعلی ساسان،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
پیشروی فرایند گلدهی در گیاهان، از طریق تحریک مریستم گلآذین بهوسیلهی چندین مسیر آغاز میشود. بسیاری از ژنهای دخیل در این مسیرها فاکتورهای رونویسی خانوادۀ دومین MADS را کد میکنند. فاکتور رونویسی APETALA1 (AP1)، یکی از تنظیم کنندههای کلیدی نمو گل، از این خانواده است. اولین قدم برای فهم مکانیسمهای مولکولی تحت عملکرد هر ژن در یک گیاه، شناسایی، تعیین توالی و سپس بررسی فیلوژنی ژن مورد نظر است. بدین منظور، RNA کل از غنچۀ گل شاهی (Lepidium sativum L.) استخراج و برای ساخت cDNA استفاده گردید. آغازگرهای اختصاصی بر اساس توالی ژنهای همسان AP1 در گیاهان هم خانواده، طراحی و برای واکنش RT-PCR مورد استفاده قرار گرفت. پس از بررسي الگوي مناسب الكتروفورزي آن و حصول اطمينان از كيفيت محصول PCR بدست آمده، قطعهی تكثير شده براي توالي يابي فرستاده شد. نتيجۀ توالي يابي پس از دريافت، با نرم افزارهاي BLAST، MUSCLE، Gene Runner و MEGA6 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، نشان دهندۀ تکثیر طول کامل ناحیهی کدشوندۀ ژن بهتعداد 787 نوکلئوتید بود که LsAP1 نامیده شد و با شماره دسترسی KP070728 در پایگاه NCBI ثبت گردید. بررسیها بیانگر تشابه بالا و همچنین همپوشانی زیاد توالیهای موجود در بانک ژن با توالی پروتئین استنباطی LsAP1، بود. مطابق با این نتایج، LsAP1 نیز بهاحتمال به عنوان هومولوگ ژن AP1 در گذر به گلدهی نقش دارد و میتواند به عنوان ژن تعیین هویت مریستم گل عمل کند.
فرهاد مشایخی، سمیه شعبانی، سهیلا طالش ساسانی، زیور صالحی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
Olig1 و Olig2 دو فاکتور کپی برداری است که نقش تنظیم کنندگی در تمایز و اختصاصی شدن سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت بازی میکنند. در این مطالعه اثر میدان الکترومغناطیسی بر غلظت کل پروتئین و بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش بررسی شد. بیست و یک موش نژاد Balb/c به سه گروه کنترل، تیمار و شم (تعداد 7 موش برای هر گروه) تقسیم شدند. موشهای گروه تیمار درون بوبین (سولنوئید) بطور روزانه در معرض میدان 50 هرتز /1 میلیتسلا برای 6 ساعت در هر روز و به مدت 10 روز قرار داده شد. گروه شم درون همان بوبین ولی بدون میدان الکترومغناطیس قرار داده شد. بعد از اتمام این مدت موشها بیهوش شده و کورتکس مغز آنها برای آنالیز های بعدی جدا گردید. غلظت کل پروتئین و بیان Olig1 و Olig2 به ترتیب توسط اندازه گیری پروتئین Bio-Rad و وسترن بلات بررسی شد. تفاوت معنی داری در غلظت کل پروتئین در کورتکس مغز گروه تیمار در مقایسه با گروههای شم و کنترل دیده نشد. همچنین نشان داده شد که بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش گروه تیمار در مقایسه با گروههای شم و کنترل بیشتر است. نتیجه گیری میشود که میدان الکترومغناطیسی باعث افزایش بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش میشود. به علاوه چون Olig1 و Olig2 نقش مهمی در تکوین سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت بازی می کند، نتیجه گیری می شود که EMF ممکن است با افزایش بیان Olig1 و Olig2 در تمایز سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت نقش داشته باشد. مطالعه بیشتر برای تایید اثر میدان الکترومغناطیسی بر تمایز اولیگودندروسیت ضروری است.
.
فاطمه کبودان، سهیلا طالش ساسانی، سید محسن اصغری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
سرطان پستان چهارمین سرطان شایع در سراسر جهان است و زمانی اتفاق میافتد که سلولهای پستان به طور غیر قابل کنترلی تقسیم شوند و تومور تشکیل بدهند. رگزایی یکی از عوامل مهم در رشد و حفظ هموستاز سلول در شرایط طبیعی و پاتولوژیک است و VEGFs از مهمترین عوامل موثر در رگزایی هستند. miR-210 از طریق ارتباط با VEGF در رگزایی نقش مهمی ایفا می کند. در این مقاله تغییرات بیان miR-210 در پاسخ به پپتید ضد رگزایی آنتاگونیست VEGFB (موسوم به VEGB1) در موش های ماده نژاد BALB/c، دارای تومور پستان القاء شده با رده سلولی 4T1 مطالعهشد. گروه تحت درمان مقادیر 1mg.kg-1 و 10mg.kg-1 از پپتید و گروه کنترل، PBS را به طریق درون صفاقی (ip) به مدت دو هفته دریافت کردند. چهارده روز پس از تیمار، بافت پستانی از هر دو گروه حیوانات جداسازی و میزان بیان miR-210 بررسی شد. تحلیل آماری نتایج با استفاده از One Way ANOVA بیانگر وجود اختلاف معنادار در میزان بیان miR-210 میان گروههای تیمارشده با مقادیر مختلف VEGB1 بود. همچنین بیان این ژن میان گروههای تیمار شده با پپتید با نمونه های شاهد تفاوت معنی دار داشت ( p<0.05 ). در موش های تیمار شده با یک میلی گرم بر کیلوگرم از VEGB1 میزان بیان miR-210، 42 درصد کاهش بیان داشت، اما کاهش 90 درصدی بیان miR-210 در موش های تیمار شده با 10میلیگرم بر کیلوگرم VEGB1 مشاهده گردید که نشان دهنده عملکرد مهاری پپتید آنتاگونیست VEGB1 در مقادیر مختلف است.