8 نتیجه برای سادات
فاطمه قارونی، شهربانو عریان، محمد نبیونی، دلارام اسلیمی اصفهانی، طلیعه السادات حسینی نیا، منیژه کریمیان پیرو، سودابه پارسا،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
کلستاز در اثر تجمع بیشاز حد صفرا در کبد به علت عوامل درون یا بیرونکبدی ایجاد میشود. عوارض کلستاز مستقیم یا غیرمستقیم با کاهش جریان صفرا در ارتباط است و نتیجۀ آن احتباس مواد وابسته به ترشح صفرا (مانند اسیدهای صفراوی، بیلی روبین و کلسترول) است. از طرف دیگر عواملی نظیر اپیوئیدها، آلکالینفسفاتاز، اندوتوکسینها و نیتریکاکساید در خون افزایش مییابد که میتواند باعث آسیب بافتی شود. ازآنجاکه اخذ آب در هنگام کلستاز کاهش مییابد و هستههای هیپوتالاموسی مانند هستۀ مجاوربطنی و هستۀ فوق بصری در تنظیم میزان آب بدن نقش دارند، این تحقیق به بررسی تغییرات بافتی این هستهها در هنگام کلستاز پرداخته است. موشهای نر نژاد ویستار با وزن 200 تا 250 گرم به صورت تصادفی به سه گروه هفتتایی، شامل موشهای گروه کنترل (بدون جراحی)، موشهای گروه شم (عمل جراحی کاذب) و موشهای گروه کلستاز، که مجرای صفراوی آنها بسته شد، تقسیم شدند. سپس نمونهها ازنظر بافتی و با استفاده از روش هیستوتکنیک و میکروسکوپ نوری تحت ارزیابی قرار گرفتند. در مغز موشهای کلستاتیک، نکروز در بافت هستههای مجاوربطنی و فوقبصری نسبت به بافت این هستهها در مغز موشهای شم و کنترل به طور چشمگیری مشاهده شد. در اثر کلستاز و نکروز بافتی، هتروکروماتینهشدن برخی سلولها و افزایش ضخامت در هستههای مجاوربطنی و فوقبصری نیز اتفاق افتاد. احتمال دارد که کلستاز ازطریق افزایش اندوتوکسینها باعث ایجاد آسیب بافتی شود.
سعیده سادات میرزاده واقفی، مصطفی اسدی، مسعود شیدایی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
نمونه هایی قابل توجه از مناطق جنگلی کجور، بین لشکناره و گندیس کالی استان مازندران جمع آوری گردید که شباهتهای زیادی با گونه A. szowitsianum دارد، با این تفاوت که میوه آنها فاقد کرک است. مطالعات بیشتر نشان داد که این نمونهها گونهای جدید است، که A. mazandaranicum نامیده میشود. این گونه جدید از مناطق همپوشانی بین دو ناحیه اروپا-سیبری و ایرانی-تورانی جمع آوری شده است. جمعیتهای دیگری نیز از این گونه با زیستگاه مشابه یافت گردید. در ا
زهراسادات میره ای، مینو صدری، علی سلیمی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
عامل اصلی رنگ قرمز- نارنجی حنا، مولکولی به نام لاوسون بوده که خاصیت ضدمیکروبی، ضدتومور، ضدالتهاب و ضددرد را نیز برعهده دارد. کیتوزان بیوپلیمری با خصوصیاتی از قبیل استحکام زیاد، زیستسازگاری و زیستتخریبپذیری، غیرسمیبودن و اثر ضدمیکروبی است. الکتروریسی فرآیندی جهت تهیه الیاف پلیمری با قطری زیر میکرون با تخلخل و نسبت سطح به حجم بالا است. در این پژوهش، الکتروریسی کیتوزان با افزودن عصارۀ حنا و ایجاد نانوالیاف با خواص ضدمیکروبی تحت بررسی قرار گرفت. نانوالیاف با اندازه قطر و توزیع اندازه مناسب به وسیلۀ الکتروریسی محلول پلیمری کیتوزان/ پلی اتیلن اکساید (Chit/PEO) با نسبت 90/10 ساخته شد. در ادامه، عصارۀ حنا بهعنوان افزودنی به محلول پلیمری اضافهشده و بهوسیلۀ دستگاه الکتروریسی به صورت نانوالیاف بر روی سطح موردنظر الکتروریسی شد. پس از بررسی مورفولوژی نانوالیاف توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی، خصوصیات ضدمیکروبی محلول های پلیمری و نانوالیاف حاصل بررسی شد. در بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی دیدهشد که نانوالیاف Chit/PEO با درصد پایین عصاره، همانند نانوالیاف Chit/PEO بدون افزودن عصاره، نانوالیافی با اندازه قطر و توزیع اندازۀ مناسب تشکیل میدهد. در مطالعات باکتریولوژیکی مشاهده شد که محلول های پلیمری کیتوزان حاوی 1% عصارۀ حنا، بهتر از محلول پلیمری کیتوزان بدون افزودن عصاره، موجب توقف رشد باکتریهای استافیلوکوکوس اوریوس، اشریشیا کلی و سودوموناس آیروژینوزا میشود.
سیده مهدیه سادات، زهرا حاجی حسن، محمد برشان تشنیزی، مهری عبدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
. فاکتور رشد عصبی (NGF) یک فاکتور نوروتروفیک است که در حفظ، بقا و تمایز سلولهای سیستم عصبی نقش دارد. پروتئین NGF دارای سه زیر واحد است که زیر واحد β آن فعالیت اصلی را بر عهده دارد. این پروتئین از موتیف گره سیستئینی که در آن رشتههای β با پیوندهای دی سولفیدی به یکدیگر متصل شدهاند، تشکیل شده است. NGF برای درمان بسیاری از بیماریها استفاده میشود. به دلیل اینکه NGF استخراج شده از منابع طبیعی برای درمان نامناسب است، بسیاری از محققین برای تولید – NGFβ نوترکیب تلاش کردهاند. در این مطالعه، به منظور افزایش بیان NGF، این پروتئین به طور هم زمان با چپرون Trigger Factor در E. coli بیان شد. بدین منظور pET39b(+)::β-NGF و پلاسمید چپرونی pTF16 به E. coli BL21(DE3) انتقال یافتند. پس از القای هر پروموتر، کل محتوی پروتئینی و پروتئین های پری پلاسمی بطور جداگانه استخراج شدند. به منظور تأیید تأثیر TFبر میزان بیان کلی و تولید –NGFβ محلول، تکنیکهای برادفورد و دات بلات و نرمافزار ImageJ استفاده شدند. سپس –NGFβ با استفاده از ستون کروماتوگرافی تمایلی (Ni2+-NTA) تخلیص شد. همچنین به منظور مطالعه عملکرد NGF-β تخلیص شده، رده سلولهای PC12 با پروتئین به مدت یک هفته تیمار شدند. دادهها نشان دادند که بیان همزمان با چپرون TF میتواند سبب افزایش تولید پری پلاسمی و محلول –NGFβ و نه کل محتوی پروتئینی شود. همچنین تیمار سلولهای PC12 با –NGFβ تخلیص شده (بیانشده با چپرون TF)، منجر به تمایز سلول های PC12 به سلول های عصبی شد، که نشاندهنده عملکردی بودن پروتئین تولید شده است. دادههای این مطالعه نشاندهنده این است که بیان همزمان چپرون سیتوپلاسمی TF با پروتئین NGF ممکن است یک روش مؤثر در تولید مناسب فاکتور رشد عصبی نوترکیب (rhNGF) محلول و فعال باشد.
دلارام اسلیمی اصفهانی، شهربانو عریان، محمد نبیونی، طلیعه السادات حسینی نیا،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
عمل کردهای معیوب حرکتی در حیوانات کلستاتیک گزارش شده است. این اختلال در عمل کرد و مرگ نورونهای حرکتی بسیار به تغییرات در محیط پیرامون آستروسیتها و سد خونی- مغزی وابسته است که توسط پروتئین آکواپورین 4 تعدیل می شود. به همین دلیل در این مطالعه به بررسی اثرات کلستاز بر هیستولوژی و مورفولوژی قشر مغز و بررسی آکواپورین 4 در ایجادناحیه قشر حرکتی پرداخته شد. نمونهها با روش ائوزین-هماتوکسیلین رنگ شده و تغییرات بافتی قشر مغز مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مقدار آکواپورین 4 در تمامی گروهها توسط روش ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه ضخامت قشر مغز درقشر حرکتی در نمونه های کلستاتیک نسبت به گروه شم وکنترل افزایش یافت. همچنین کلستاز باعث ایجاد سلول های هتروکروماتین شد. از طرف دیگر، نکروز بافتی در نمونه های کلستاتیک در مقایسه با نمونه های شم وکنترل قابل تشخیص بود. کاهش تراکم سلول ها در برخی از لایههای قشر مغز مشاهده شد که احتمالاً نشانگر مرگ سلولی در اثر کلستاز است. مقدار آکواپورین 4 در گروه کلستاتیک نسبت به گروه های کنترل و شم کاهش معنی دار نشان داد (P<0.05). در این تحقیق، آسیب بافتی مشاهده شده در قشر حرکتی موش های صحرایی کلستاتیک ممکن است دلیل ناهنجاری های حرکتی ایجاد شده باشد. همچنین کاهش سطح آکواپورین 4 ممکن است باعث آسیب نورونهای حرکتی گردد.
راضیه سادات سلوکی نژاد، حانیه اسعدی، یاسر اسحاقی میلاسی، سجاد یزدان ستاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
تولید رنگدانه از باکتری ها به علت مقرون به صرفه بودن، محصول بیشتر و استخراج آسانتر نسبت به سایر منابع از اهمیت خاصی برخوردار است. کاروتنوئیدها، از مهمترین رنگدانه ها با خواص آنتی اکسیدانی، پیش ساز ویتامینA ، افزایش دهنده تولید آنتی بادی، ضد تومور و پیشگیری کننده از بیماری های قلبی-عروقی هستند. هدف از این مطالعه جداسازی و شناسایی مولکولی باکتری های تولیدکنندۀ رنگدانه کاروتنوئیدی و آنالیز آن با روش HPLC بود. تعداد 20 نمونه خاك از مناطق مختلف شهر تهران جمع آوري شد. پس از رقت سازی، نمونه ها بر روی محیطBHI آگار کشت و در دمای 37 درجه سانتی گراد گرماگذاری شد. باکتری های تولیدکننده رنگدانه برای شناسایی بیشتر انتخاب و استخراج رنگدانۀ آنها بوسیله متانول انجام شد. غربالگری باکتری های تولیدکننده رنگدانه در دو سطح انجام گرفت: انتخاب سویه ها با استفاده از رنگ قابل مشاهده؛ آنالیز عصاره ها با طیف سنجی UV-VIS و تأیید توسط کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا .(HPLC) ابتدا، جدایه ها با استفاده از روش های فنوتیپی شناسایی شد و ژن 16S rDNA آنها با روش PCR تکثیر و تعیین توالی شد. Staphylococcus epidermidis، Micrococcus aloeverae، Citricoccus alkalitolerans، Rhodococcus zopfii، Arthrobacter agilis،Dietzia natronolimnaea وRhodococcus ruber به عنوان سویه های تولیدکنندۀ کاروتنوئید شناسایی شدند .بالاترین میزان جذب با استفاده از آنالیز طیف سنجی UV-VIS در Staphylococcus epidermidis و Dietzia natronolimnaea مشاهده شد. آنالیز HPLC نشان داد که کاروتنوئیدهای تولید شده در مقایسه با منحنی بتاکاروتن استاندارد، متعلق به بتاکاروتن هستند. میکروارگانیسم ها منبع بالقوه ای برای تولید کارتنوئیدها هستند. در این مطالعه، ما دو جنس باکتری (Staphylococcus epidermidis و Dietzia natronolimnaea) با توانایی بالای تولید کارتنوئید معرفی کردیم.
طاهره سادات میراحمدی، فرهاد ولی زادگان، مریم رحیمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
هیپوکامپ، ساختاری کلیدی در پردازش اضطراب و ذخیره حافظه است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش میان سیستمهای گابائرژیک ناحیهCA1 هیپوکامپ و سیستم مورفینرژیک در تعدیل این رفتارها است. در این مطالعه موشهای نر نژاد ویستار با استفاده از جراحی استرئوتاکسیک در ناحیه CA1کانول گذاری شدند. پس از طی دوره ریکاوری مورفین (آگونیست گیرندههای اوپیوئیدی مو) به صورت درون صفاقی، موسیمول و بیکوکولین (آگونیست و آنتاگونیست گیرندههایGABAA) به درون CA1 تزریق گردید. پارامترهای مدت زمان حضور (%OAT) و تعداد ورود به بازوی باز (%OAE) در دستگاه EPM محاسبه شدند. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد تزریق درون صفاقی مورفین (%OAT) و (%OAE) را افزایش میدهد که حاکی از اثرات اضطراب زدای مورفین است. طبق نتایج آزمون t زوجی تشکیل حافظه بهبود یافت. تزریق پیش از آزمون دوزهای مختلف موسیمول و بیکوکولین به ترتیب رفتارهای شبه اضطراب زدا و اضطراب زایی را القا نمود در حالیکه اثرات آنها روی حافظه بهبودبخش بود. تزریق سیستمیک دوز موثر مورفین به همراه دوزهای سه گانه موسیمول اثرات هم افزایی را در تشکیل حافظه و کاهش اضطراب القا نمود. تزریق این دوز از مورفین به همراه دوزهای سه گانه بیکوکولین، سبب تغییر اثرات منفی بیکوکولین روی اضطراب گردید ضمن اینکه تشکیل حافظه در این گروهها افزایش یافت. این یافتهها نشان میدهند که سیستمهای گابائرژیک و اپيوئيدرژيک تاثیرات مشابهی برحافظه و اضطراب در ناحیه CA1 دارند.
فاطمه خاکدان، اطهرالسادات جوانمرد،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
ریحان یک گیاه دارویی مهم و متعلق به تیره نعنائیان است. این گیاه در درمان بیماریهایی مانند معدهدرد، سردرد، یبوست، تب، عفونتها و همچنین برای تنظیم و کاهش قند خون مورد استفاده قرار میگیرد و دارای ویژگیهای ضد قارچی، ضدباکتریایی و آنتیاکسیدانی است. در پژوهش حاضر اثر تنش خشکی بر غلظت فنولها و فلاونوئیدها و فعالیت آنتیاکسیدانی عصاره برگ سه کولتیوار گیاه ریحان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از کشت بذرهای سه کولتیوار گیاه ریحان (میخک، بنفش و سبز) در خاک شنی-لومی و رسیدن گیاهان به مرحله شش برگی، تنش خشکی در سه سطح ۷۵، ۵۰ و ۲۵ درصد ظرفیت زراعی اعمال گردید. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار انجام شد. محتوای فنول کل، فلاونوئید کل، فلاونولها و فعالیت آنتیاکسیدانی عصاره برگ گیاهان اندازهگیری شد. بیشترین مقدار هر سه گروه ترکیبات آنتیاکسیدان غیرآنزیمی و فعالیت آنتیاکسیدانی با تفاوت معنیدار در کولتیوار ریحان سبز تحت تنش خشکی ملایم (۷۵ درصد ظرفیت زراعی) مشاهده گردید. فعالیت آنتیاکسیدانی با افزایش غلظت عصاره به صورت معنیداری افزایش یافت. تنش خشکی در نهایت منجر به ایجاد تنش اکسیداتیو در گیاه ریحان میشود و این گیاه برای مقابله با آسیبهای این تنش و حذف گونههای فعال اکسیژن از سازوکارهای آنتیاکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی استفاده میکند. فنولها، فلاونوئیدها و فلاونولها ترکیبات آنتیاکسیدان قوی هستند که در محافظت گیاهان در برابر تنش اکسیداتیو درگیر هستند. در سه کولتیوار مورد مطالعه ریحان، با افزایش سطح تنش خشکی، غلظت و توانایی این ترکیبات در مهار رادیکالهای آزاد کاهش یافت. در مجموع، به نظر میرسد که هم ژنوتیپ و هم سطح تنش خشکی بر میزان تولید آنتی اکسیدانهای غیرآنزیمی مورد مطالعه و در نتیجه توانایی گیاه در مهار تنش اکسیداتیو مؤثر هستند.