9 نتیجه برای حیدری
فاطمه قاسمی، رضا حیدری، رشید جامعی، لطیفه پوراکبر،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1393 )
چکیده
برای بررسی سمیت ناشی از نیکل، دانهرستهای ذرت بعد از جوانهزنی در محیطهای کشت هیدروپونیک حاوی صفر، 50 ، 100 و 200 میکرومولار کلرور نیکل به مدت دو هفته کشت شدند. سپس تأثیر آن بر رشد، سرعت واکنش هیل و محتوای رنگیزههای فتوسنتزی بررسی شد. وزن تر و خشک برگها و ریشهها در غلظت 50 میکرومولار کلرور نیکل افزایش یافت، اما در غلظتهای 100 و 200 میکرومولار کاهش نشان داد. با افزایش نیکل، از طول ریشه و اندام هوایی کاسته شد. با توجه به نتایج حاصل، بافتهای اندام هوایی و ریشهای دربرابر غلظتهای مختلف نیکل پاسخ رشدی متمایزی از خود نشان میدهند. نیکل تا 100 میکرومولار باعث افزایش میزان کلروفیل a شد، اما در غلظت 200 میکرومولار از میزان آن کاست. تغییر درخور ملاحظهای در میزان کلروفیل b و کاروتنوئیدها مشاهده نشد. با افزایش نیکل از سرعت واکنش هیل به منزلۀ شاخص توانایی کلروفیل a در مرکز واکنشی PSII برای شکافت آب، کاسته شد.
هیوا فیضی، نسترن حیدری، نصرالله رستگار پویانی، اسکندر رستگار پویانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
روابط فیلوژنتیکی بین زیرگونه های Eumeces schneiderii princeps و Eumeces schneiderii pavimentatus با استفاده از 143 جفت باز از توالی ژن 16S میتوکندریایی مورد بررسی قرار گرفت. آنالیزها با استفاده از رویکرد حداکثر احتمال (ML) به کمک نرم افزار RAxML بر روی 12 نمونه جمع آوری شده از حدود 24 منطقه مجزا صورت گرفت. نتایج مطالعات مولکولی ما چهار کالد کامال مجزا و به خوبی حمایت شده ای از لحاظ موقعیت فیلوژنتیکی، تفاوت ژنتیکی و ویژگی های مشخص در مورفولوژی و ویژگی های زیستگاهی آنها تشخیص داد. این کالدها شامل گروه هایی از
Scincus (3) Eurylepis (2) Eumeces schneiderii princeps+Eumeces schneideri pavimentatus (1) و Scincopus (4)
هستند. همچنین، رابطه فیلوژنتیکی تاکسون ناشناخته Eumeces sp. با کالد Scincus بطور کامل مشخص و آشکار نیست. آنالیزهای فیلوژنتیکی صورت گرفته جنس Eurylepis را در کنار کالدهای حاوی جنس Eumeces قرار نداد. به عالوه، نتایج این آنالیزهای فیلوژنتیکی یک وضعیت مونوفایلتیک را برای گونه Eumeces schneiderii نشان داد.
مرضیه بیگم فقیر، عاطفه احمدی گرجی، مهدی حیدری،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
. صفات ریخت شناختی گل در 24 گونه از سردۀ Alchemilla L. در ایران، با استفاده از میکروسکوپ نوری و دیجیتالی تحت مطالعه قرار گرفت. بدین منظور، نمونه های گل ازگونه های مختلف جمع آوری و صفات ریخت شناختی آنها شامل صفات مرتبط به هیپانتیوم، کاسبرگ، دمگل، پرچم برچه اندازهگیری شد. یافته های این تحقیق نشان داد که شکل و طول کاسبرگ اصلی، طول هیپانتیوم، موقعیت کرک روی کاسبرگ و دمگل از جمله صفات با ارزش تشخیصی و مناسب برای تفکیک گونه ها هستند. برای تعیین روابط بین گونهها، از روش های تجزیه مؤلفه های اصلی (PCA) و تحلیل خوشه ای (CA) استفاده شد. برای این کار هفده صفت کمی و کیفی انتخاب شد و تحلیل شدند. نتایج حاصل از روشهای UPGMA و PCA با هم و با ردهبندی رایج همخوانی داشتند.
رضوان حیدری تبار، حمید مقیمی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
در اين پژوهش جداسازي قارچ های تجزيه کنندۀ نفتخام از خاک هاي آلوده به نفت پالایشگاه شازند اراک جدا شد. در مرحلۀ جداسازی 12 جدایۀ قارچی بدست آمد. آزمون (Total Petroleum Hydrocarbons) TPH در حضور درصد1 نفت در این جدایه ها نشان داد که جدایۀ ADH-02 با 75 درصد حذف نفت خام، توانمندترین جدایه در حذف هیدروکربنهای نفتی است. تحلیل FTIR حذف 91 درصد ترکیبات آلیفاتیک در این جدایه را نشان داد. نتایج حاصل از شناسایی نشان داد که ADH-02 با 99 درصد شباهت متعلق به جنسGliomastix است. بررسی تجزیۀ ترکیبات هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای مدل در محیط پایۀ نمکی با HPLC توسط این سویه نشان داد که این سویه قادر است 67 درصد آنتراسن را طی 14 روز تجزیه کند. نتایج نشان داد که سویۀGliomastix sp. برای اولین بار به مثابۀ قارچی توانمند درجهت حذف زیستی نفت خام و ترکیبات هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای گزارش شده است.
کریم مهنام، فاطمه میراحمدی باباحیدری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
پروتئین XIAP يکی از اعضای پروتئینهای مهارکننده آپوپتوز يا مرگ برنامهریزیشده یاخته (خانواده IAP) است. پروتئین XIAP نقش باارزشی در مهار آپوپتوز بازی میکند و دربرگیرندۀ سه دومین BIR (Baculoviral IAP Repeat) است. دومین سوم اين پروتئين يعني BIR3 بهطور مستقیم به پايانه N پروتئين کاسپاز 9 متصل میشود و آپوپتوز را مهار میکند. نشان دادهشده است که چهار اسیدآمینه پایانة N پروتئين SMAC يعني AVPI میتوانند به BIR3 متصل شوند و آن را مهار کنند و بنابراین، آپوپتوز را به راهاندازند. در اين پژوهش 15 پپتيد به دومین BIR3 داک شدهاند و سپس 10 نانوثانیه شبیهسازی دینامیک مولکولی روی هر کمپلکس بهدستآمده از داکینگ انجام شد. سپس از روش مکانیک مولکولی پوازی بولتزمن سطح در دسترس حلال (MM/PBSA) برای برآورد انرژي اتصال آزاد پپتیدها به دومين BIR3 استفاده شد. نتایج روش MM/PBSA هماهنگی نسبی با روش داکینگ وهماهنگی خوبی با نتایج تجربی موجود داشتند. نتایج نشان داد که بهترین پپتیدها با کمترین انرژي آزاد اتصال عبارتاند از ATPF و AKPW و ARPF. همچنين بررسی پيوندهای ميان اين پپتيدها و دومین BIR3 در ساختار نهايي کمپلکسها آشکار کرد که لوسين 307 و ترئونین 308 و گلوتامات 314 و تيروزين 324 دومين BIR3 برای اتصال پپتیدها ضروری هستند. نتایج تفکیک انرژي آزاد و تعیین سهم باقیماندههای شکاف دومين BIR3 در اتصال به اين پپتيدها در طول شبیهسازی نيز هماهنگ با نتايج پیشین بود و نقش همان باقیماندهها را در اتصال نشان میداد. همچنين گرایش بالای این پپتیدها نسبت به پپتيد طبيعي ((AVPI و مقایسه آنها با ساير پپتيدها آشکار میکند که وجود بار مثبت در جايگاه دوم پپتيد و وجود گروه هیدروفوب آروماتيک در جایگاه چهارم پپتيد باعث افزايش قدرت اتصال پپتيد میشود.
رقیه حیدری، رامین عزتی، محمدعلی زاهد،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر خاکستر آتشفشانی دماوند بر شاخصهای ریختشناسی و فیزیولوژیکی لوبیا بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان وزن خشک برگ در تیمار 100 میلیگرم در لیتر خاکستر آتشفشانی (0099/0 گرم) مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد بهینه محتوای قند محلول در غلظت 100 میلیگرم در لیتر خاکستر آتشفشانی به میزان 650/0 میلیگرم بر گرم وزن خشک برگ (mg/g D.W.) بهدست آمد. بیشترین محتوای پروتئین و بهینه فعالیت آنزیم پراکسیداز به ترتیب با مقدار 680/0 میلیگرم بر گرم وزن تر برگ (mg/g F.W.) و 082/0 تغییرات واحد جذب در طول موج 470 نانو متر بر میلیگرم بر پروتئین (A470/mg/protein) مشاهده شد. بنابراین میتوان ادعا کرد که خاکستر آتشفشانی ممکن است موجب افزایش رشد گیاه و بیوسنتز ترکیبات آلی مانند آهن و آلومینیوم گردد.
ایمان علی نژادی، نسترن حیدری، حسین جوان بخت،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
دوشکلی جنسی در نسبت طول انگشتان یک ویژگی مورفولوژیکی حاصل از برهمکنش بین هورمونهای جنسی و ژنهای Hox قبل از تولد بوده که تکوین هر دوی اندامهای حرکتی دستها و پاها و اندامهای جنسی را کنترل میکند. وضعیت این روند و نسبتها در گروههای مختلف جانوری از جمله در انسان، دیگر پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان بررسی شده است. در این مطالعه، دوشکلی جنسی از لحاظ نسبت بین طول انگشتان II تا IV (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) دست و پای چپ، در 54 نمونه از وزغها متشکل از گونه Bufo viridis (16 نمونه نر و 19 نمونه ماده) و گونه Pelobates syriacus (10 نمونه نر و 9 نمونه ماده) در شمال ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در Pelobates syriacus مادهها دارای میانگین طول بدن (SVL) بیشتری نسبت به نرها بودند و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (05/0P≤). در گونه Bufo viridis نیز مادهها دارای میانگین طول بدن بیشتری از نرها بودند اما این اختلاف بین افراد نر و ماده از لحاظ آماری معنیدار نبود. نسبت اندازه طول انگشتان دست و پا در سمت چپ بدن برای هر دو گونه از لحاظ (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هیچ کدام از صفات مورد بررسی در اندامهای حرکتی جلویی و عقبی، اختلاف معنیداری بین افراد نر و ماده در گونه Bufo viridis مشاهده نشد. اما از لحاظ 2D:4D بین افراد نر و ماده در گونه Pelobates syriacus اختلاف معنیدار (040/0P=) وجود داشت و این نسبت در افراد نر بیشتر از مادهها بود. بنابراین، وجود تفاوتهای معنیدار در این انگشتان در گونه Pelobates syriacus هماهنگ با این الگوی تغییرات در بیشتر دوزیستان و دیاپسیدها است.
نسترن حیدری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
نسبت طول انگشتان طی دوران تکوین جنینی سازماندهی شده و ممکن است با قرار گرفتن در معرض هورمونهای استروئیدی جنسی درجات مختلفی از دوشکلی جنسی بین افراد نر و ماده در گروههای مختلف جانوری نشان بدهند. بین تمامی انگشتان یک فرد، نسبت بین انگشتان دوم به چهارم (2D:4D) بیشترین اهمیت را داراست. در این مطالعه، نسبت طول انگشتان دوم تا چهارم در هر دو سمت راست و چپ بدن در اندامهای جلویی (دستها) و عقبی (پاها) بدن در 44 نمونه (شامل 20 نر و 24 ماده) از مارمولکهای گونه blanfordiAcanthodactylus جهت تعیین وجود دوشکلی جنسی در نسبت بین انگشتان نمونهها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه همچنین دوشکلی جنسی نمونهها از لحاظ دیگر صفات مورفولوژیک (23 صفت متریک و مریستیک) مورد بررسی قرار گرفتند. دوشکلی جنسی در پنج صفت مورفولوژیک متریک و مریستیک مشاهده شد. اما از لحاظ نسبت اندازه انگشتان دست و پا، دوشکلی جنسی در اندازه طول انگشتان صرفاً در 2D:4D در سمت راست بدن در هر دوی اندامهای حرکتی جلویی و عقبی مشاهده گردید. بهطوریکه، اندازه این صفت در نرها بیشتر از مادهها بوده و این اختلاف نیز از لحاظ آماری معنی دار بود (P≤0.05).
حسین جوان بخت، نسترن حیدری، ایمان علی نژادی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
با وجود مطالعات رو به رشد در توصیف الگوهای دوشکلی جنسی در ویژگیهای مورفولوژیک خارجی و همچنین در نسبت انگشتان در چهارپایان، دانش ما در مورد برخی از مسائل اساسی و همچنین برخی از گروههای جانوری هنوز کم است. وضعیت این روند و نسبتها در گروههای مختلف جانوری از جمله در انسان، دیگر پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان بررسی شده است. در این مطالعه، دوشکلی جنسی از لحاظ ویژگیهای مورفولوژیک خارجی و همچنین نسبت بین طول انگشتانII تا IV (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) اندام جلویی و عقبی، در 30 نمونه از وزغهای گونه Bufo eichwaldi (15 نمونه نر و 15 نمونه ماده) در شمال ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد مادهها دارای میانگین طول بدن (SVL) بیشتری نسبت به نرها بودند و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (50/90 میلیمتر در نرها در مقابل 93/114 میلیمتر در مادهها و 00/0P=). از لحاظ دیگر صفات مورفولوژیک نیز نتایج آنالیز T-test (تست T برای نمونههای مستقل) نشان داد که صفات قطر بین دو چشم (IOD)، قطر منفذ گوش (TD)، طول بازو (LHU)، طول پیش بازو (FOL) و طول پا (FL) دارای اختلافات معنیداری (P ≤ 0.05) بین افراد نر و ماده هستند. همچنین نسبت اندازه طول انگشتان دست و پا در سمت چپ بدن برای گونه مورد مطالعه از لحاظ 2D:3D, 2D:4D, 3D:4D مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در دو صفت شامل طول انگشت چهارم پا (D4) و طول انگشت اول دست (F1) اختلاف معنیداری بین افراد نر و ماده وجود دارد. همچنین از لحاظ 2D:4D بین افراد نر (4628/0) و ماده (4853/0) اختلاف معنیدار (041/0P=) در انگشتان دوم و چهارم اندامهای عقبی و از لحاظ 3D:4D بین افراد نر (6323/0) و ماده (6787/0) اختلاف معنیدار (040/0P=) در انگشتان سوم و چهارم اندامهای عقبی وجود داشت. در این مطالعه همچنین برخی ویژگیهای زیستگاه، اکولوژی، تهدیدات و اقدامات حفاظتی مرتبط با گونه وزغ تالشی مورد بررسی قرار گرفت.