نسترن سهرابی فر، جواد بهارآرا، ناصر مهدوی شهری، سعیده ظفر بالانژاد، الهه امینی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
از آنجا که اندروژنها در رشد فولیکول مو و ترمیم زخم اهمیت دارند، لذا در این تحقیق اثر عصاره بیضه گوسفند بر رشد فولیکول مو و ترمیم زخم پوست موش صحرایی نر نژاد Wistar بررسی شد. در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی موش ها به 7 گروه شاهد )کنترل منفی)، شاهد آزمایشگاهی )تیمار با سرم فیزیولوژیک)، گروه تجربی1 (تیمار با عصاره بیضه گوسفند100% )، گروه تجربی2 (عصاره 75% )، گروه تجربی3 (عصاره 50%)، شاهد مثبت1 (تیمار با عسل) جهت بررسی روند ترمیم زخم پوست و شاهد مثبت2 (تیمار با ماینوکسیدیل) جهت بررسی ظهور فولیکول مو تقسیم شدند. سپس موش ها کشته، از زخم نمونه برداری، در فرمالین10% تثبیت و طی مراحل آمادهسازی در قالب پارافینی قرار داده شد. سپس توسط میکروتوم برشهای سریالی با ضخامت 6 میکرون تهیه شد و رنگآمیزی هماتوکسیلین و ائوزین انجام گرفت. پارامترهای ضخامت اپیدرم، تعداد فیبروبلاست ها، سلول های بازال، التهابی، جوانه های عروقی و فولیکول مو بررسی و داده های آماری توسط آزمون ANOVA و آزمون توکی در سطح 05/0>p تحلیل شدند. نتایج نشان داد در گروه تجربی 1 و 2، تشکیل مجدد اپیتلیوم، رگ زایی، تعداد سلولهای بازال، فیبروبلاستها و فولیکولها افزایش معنیدار نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0> p). نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عصاره بیضه گوسفند باعث بهبود و تسریع در روند ترمیم زخم پوستی و رشد فولیکول مو در موش صحرایی میشود و میتواند به عنوان منبع غنی از اندروژن ها و فاکتورهای رشد کاندید مناسب در مطالعات ترمیمی بالینی پیشنهاد شود.
مریم بهنام، سیدجواد داورپناه، رامین کریمیان،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
پنبه L.) Gossypium hirsutum) از محصولات مهم زراعی دنیا است و افزایش کیفیت الیاف آن از اهمیت فراوانی در صنایع نساجی برخوردار است. رشته های تار عنکبوت محکمترین و کشسانترین الیاف شناخته شده در طبیعت است. بدین جهت سازهای طراحی شد تا با بیان ویژه پروتئین تار عنکبوت در الیاف پنبه منجر به افزایش کیفیت آن جهت ریسندگی شود. پس از سنتز سازۀ موردنظر که ترکیبی از پروموتر ویژۀ بیان در فیبر پنبهRD22-like1 ، توالی کوزاک مانند در گیاهان و توالی مصنوعی براساس ژن Lh Major ampullate Spidroin1 (MaSp1) بود، پلاسمید مورد نظر توسط دو آنزیم EcoRI و NheI برش دوگانه داده شد و پس از استخراج قطعۀ موردنظر بین جایگاه های برش EcoRI و NheI دروکتور باینری pCAMBIA1304 همسانه سازی شد. پس از تراریختی E.coli DH5 α توسط این پلاسمید و استخراج آن، پلاسمید جدید pCSP نامگذاری شد. با واکنش زنجیرهای پلیمراز توسط پرایمر اختصاصی ژن مورد نظر و ژن مقاومت به هیگرومایسین و همچنین برش آنزیمی دوگانه صحت واکنش اتصال به تأیید رسید. پس از تراریختیAgrobacterium tumefaciens LBA4404 توسط pCSP، صحت تراریختی با واکنش زنجیرهای پلیمراز تأیید شد. سپس تخمک پنبه رقم ورامین توسط آن ترایخته شد و با اثبات بیان ژن MaSp1 در تخمک و الیاف پنبه در محیط در شیشه مشخص شد پروموتر GaRDL1 که متعلق به گونۀ دیگری از پنبه است بهخوبی توان کنترل بیان ژن مورد نظر در الیاف پنبه را دارد و توالی ژن سنتزی بدون بهینهسازی کدون در الیاف پنبه قابل بیان میباشد.
اکرم تایانلو، صمد زارع، لطیفه کریم زاده باردیی، سروه حسینی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) از متداول ترین اختلالات در زنان در سن تولیدمثل است. سندرم متابولیک در 26 تا 46 درصد مبتلایان به PCOS دیده میشود. کبد چرب غیر الکلی(NAFLD) بیان کبدی سندرم متابولیک است. در این مطالعه اثر گزنه بر عملکرد کبد در موش های مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک تحت بررسی قرار گرفت. 120 موش ماده بالغ نژاد ویستار به گروه های کنترل، PCOS و تجربی تقسیم شدند. به گروه مبتلا به تخمدان پلیکیستیک 2 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن استرادیول والرات به صورت زیرپوستی تزریق و پس از تأیید پلی کیستیک بودن تخمدان، این گروه تحت تزریق درون صفاقی عصارۀ گزنه با دوزهای 150,250,450میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن قرار گرفتند. موش ها کشته شدند و نمونه های خونی تحت بررسی قرار گرفتند. داده ها با روش ANOVA و سطح معنی داری 05/0 بررسی شدند. آزمون الایزا و اندازهگیری سطوح CRP نشان دهندۀ کاهش فاکتورهای التهابی در نمونه های PCOS تیمار شده با غلظت های مختلف گزنه نسبت به گروه PCOS بود. به نظر میرسد گزنه با توجه با خواص آنتی اکسیدانی خود باعث کاهش سطوح IL-6 و CRP در گروه های PCOS تیمار شده با عصارۀ گزنه نسبت به گروه PCOS شده است.
فریبا نوعدوست، سمیه دهداری، دامون رزمجویی، راهله احمدپور، پروانه شوکت،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
گونۀ گياهی کُمای سازوئی (Ferula stenocarpa) گياهی است پايا از تیرۀ کرفسیان با ارتفاع حدود 2 متر که در دمای زياد ناحیۀ رويشی سودانی رشد میکند. هدف از اين تحقيق، مطالعۀ بوم شناسی فردی گونۀ انحصاری ايران به نام کُمای سازوئی در استان خوزستان است. ابتدا، نقشۀ رويشگاه تهيه شد و ویژگی های رويشگاهی شامل پستی و بلندی، اقليم، ويژگی های خاک، گونه های همراه، فنولوژی، سيستم ريشه، مطالعات و تشريحی اين گونه بررسی و گزارش شد. نتايج نشان داد که این گونه در دامنۀ ارتفاعی 159 تا 850 متر از سطح دريا با متوسط بارندگی 4/112 تا 9/482 ميلیمتر و متوسط دمای سالانه، 47/24 تا 93/25 درجۀ سانتي گراد رويش دارد و به لحاظ جهت شيب تقریباً محدوديتی ندارد ولی شيب های 40 تا 60 درصد را ترجيح میدهد. در خاک هايی با بافت لومی، لومیرسی تا لومیسيلتی و غيرشور و از نظر مواد آلی و عناصر غذايی نیتروژن و فسفر فقير میرويد. هدايت الکتريکی خاک رويشگاه 1-72/0 دسیزيمنس بر متر و اسيديتۀ آن در حدود 47/7 تا 85/7 است. رشد رويشی گياه اواسط اسفندماه، زمان ظهور گل ها اواسط فروردين و شروع بذردهی گياه هفتۀ آخر ارديبهشت است و بذرها تا اوايل خردادماه ريزش میکنند. اين گونه فقط از طريق بذر تکثير میشود. دانۀ گردۀ اين گياه دوکیشکل و بيضوی، با سه شيار شکاف مانند است. کُمای سازوئی در رويشگاه های خود تيپ غالب را تشکیل نداده و به صورت منفرد و پراکنده و لک های مشاهده شده است که از نابودی عرصه های طبيعی اين گياه به دليل چرای بيش از حد حکایت دارد.
خدیجه باقری، سمیرا شهبازی، حامد عسکری، شیده موجرلو، فرنگیس امیرلو،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
گونه های سرده Trichoderma ازنظرتولید سلولاز با فعالیت آنزیمی بالا بسیار شناخته شده هستند. با وجود تولید آنزیمهای سلولازی متنوع در قارچ تریکودرما، به علت عملکرد آنزیمی پائین و هزینۀ زیاد تولید، استفاده از آنزیم های سلولازی آنها در تبدیل زیستی پسماندهای سلولزی چندان موفقیتآمیز نبوده است. تحقیق حاضر با هدف دستیابی به جدایههای موتانتی از گونۀ Trichodera viride با توان تولید بیشتر آنزیم سلولاز با استفاده از القای جهش با پرتو گاما انجام گرفته است. سوسپانسیون اسپور قارچ در اپتیمم دوز 250 گری تحت پرتوتابی با گاما قرار گرفت. اسپورهای جوانه زده به منظور بررسی پایداری پنج بار واکشت شدند و از بین آنها جدایههای موتانت با قابلیت اسپورزایی بهتر انتخاب شدند. فعالیت سلولازی با استفاده از سوبستراهای سلولزی کاغذ صافی واتمن شمارۀ یک، کربوکسی متیل سلولز، آویسل، سلولز باکتریایی و سلولز کلوئیدی و براساس دستورالعمل IUPAC سنجیده شد. پروفایل پروتئینهای سلولازی جدایههای موتانت با آزمون SDS-PAGE بررسی شد. بیشترین فعالیت سلولاز کل و فعالیت آنزیم آویسلاز به ترتیب با 43/92 و 40/74 U/mg در جدایۀ موتانت M21 و بیشترین فعالیت اندوگلوکانازی در جدایۀ موتانت M18 مشاهده شد. به طور کلی کاربرد اشعۀ گاما در 38 درصد از جدایه های جهشیافته به افزایش معنیدار در فعالیت سلولازی منجر شد. همچنین، از این روش به منزلۀ روشی ساده و کارآمد برای دستیابی به جدایه های موتانتی می توان استفاده کرد که توانایی تولید مقادیر بالای آنزیم و دیگر متابولیت های میکروبی را داشته باشند.
محمدرضا ایمان پور، ماهرخ نعمتی، حدیثه افشاری، زهرا روحی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
دفعات تغذیه و تراکم ذخیرهسازی از فاکتورهای مهم مؤثر بر رشد و بلوغ ماهیان پرورشی است. هدف این مطالعه تعیین اثرات تراکم (10، 20، 30 و 40 قطعه ماهی در آکواریوم) و دفعات تغذیه (2، 3 و 4 نوبت غذادهی در روز) بر پارامتراهای رشد و هماتوکریت ماهی کلمه (Rutilus rutilus caspicus) است. آزمایش در دو تکرار و به مدت 45 روز انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که پارامترهای رشد شامل افزایش وزن، ضریب تبدیل غذا و نرخ رشد ویژه به طور معنی داری تحت تأثیر تراکم قرار گرفتند (05/0>P)، اما دفعات غذادهی اثر معنی داری نداشت (05/0<P). بالاترین وزن و نرخ رشد ویژه در پایین ترین تراکم (10 قطعه ماهی در آکواریوم) ثبت شد. کمترین ضریب تبدیل غذا در تراکم 10 قطعه ماهی در آکواریوم بدست آمد، ضریب تبدیل غذا با افزایش تراکم به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>P). همچنین، اثرات متقابل تراکم و دفعات غذادهی بر پارامترهای رشد معنی دار نبود (05/0<P). تراکم و دفعات تغذیه تأتیر معنی داری بر میزان هماتوکریت نداشت (05/0<P). از سوی دیگر، اثرات متقابل تراکم و دفعات تغذیه بر میزان هماتوکریت معنیدار بود (05/0>P). کمترین سطح هماتوکریت در تراکم 10 و با دو وعده غذادهی در روز مشاهده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تراکم بر رشد اثر معنی داری دارد، اما افزایش دفعات غذاذهی تأثیری بر رشد ماهی کلمه ندارد.
محمدرضا ایمان پور، وحید تقی زاده، علی خدادوست، زهرا روحی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هورمونهای جنسی استروئیدی نقش مهمی در بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی و بهویژه در تولید مثل ماهیان استخوانی دارد. بنابراین مطالعه هورمونهای استروئیدی در ماهیان، شاخصی مهم از بیولوژی تولید مثل است. در پژوهش حاضر، هورمونهای استروئیدی سرم خون مانند تستوسترون، 17-بتااسترادیول و 17-آلفا هیدروکسی پروژسترون در مولدین اردک ماهی، از پاییز 1389 تا تابستان 1390 طی 5 دوره (پاییز، نیمه اول زمستان، نیمه دوم زمستان، بهار و تابستان) با سه کلاسه طولی: 360-300، 420-260 و 480-420 میلیمتر مطالعه شد. نتایج نشان داد که بین میزان هورمونهای استروئیدی در سه کلاسه طولی تفاوت معنی دار وجود داشت و با افزایش طول ماهی افرایش یافت (05/0P<). علاوه بر این، بین میزان هورمونهای استروئیدی در فصول مختلف سال با یکدیگر اختلاف معنی دار داشتند (05/0P<)، بهطوریکه بیشترین میزان 17-بتااسترادیول در فصل پاییز مشاهده شد و در رابطه با سطح هورمون تستوسترون و پروژسترون، بیشترین میزان به ترتیب در نیمه اول زمستان و نیمه دوم زمستان مشاهده شد.
سجاد فرخیار، جواد بهارآرا، طیبه رمضانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
امروزه استفاده از فرآوردههای زیستی در زمینه های مختلف مورد توجه قرار دارد. فرآورده های طبیعی در مقایسه با داروهای شیمیایی دارای عوارض جانبی کمتر بوده و تهیه آنان نیز به مراتب آسانتر از آن مواد است. از این رو بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر اثرات ضد سرطانی عصاره تام الکلی ستاره شکننده دریایی را مورد بررسی قرار دهیم. جهت مطالعه آثار ضد سرطانی این عصاره از ردهی سلولی MCF-7 استفاده شد. جهت ارزیابی سمیت از روشهای زیست پذیری سلولها و رنگ آمیزی اکریدین اورنج اتیدیوم بروماید و از کیت تشخیصی انکسین V استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون MTT نشان داد که این عصاره به صورت وابسته به دوز و زمان به مهار تکثیر و مرگ سلولی منجر میشود. غلظتی که به مرگ نیمی از سلولها منجر میشود 150 میکروگرم/میلی لیتر(IC50) است. القای آپوپتوز در این غلظت با تست اکریدین اورنج تایید گردید. نتایج تست انکسین V هم موید القای آپوپتوز به صورت وابسته به زمان در این غلظت بود به طوری که سلول های تیمار شده با غلظت 150 میکروگرم/ میلی لیتر برای مدت زمان24 ساعت به مقدار ٪ 02/29 در مرحله آپوپتوز انتهایی قرار داشتند و فقط ٪ 77/2 سلول ها دچار نکروز شده بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره تام الکلی ستاره شکننده خلیج فارس دارای توانایی القای آپوپتوزیس در سلولهای رده MCF-7 است. این اثرات میتواند به علت وجود ترکیبات فعال زیستی از جمله ساپونین، نفتاکوییونها و کارتنوییدها باشد. نتایج این پژوهش نشان دادکه ستاره شکننده دریایی می تواند اثرات مفیدی بر مهار سرطان داشته باشد. بنابراین میتوان از این فرآورده طبیعی دریایی به عنوان مکملی در درمان و پیشگیری از بیماری سرطان استفاده کرد.
محبوبه شیخ بهائی، فرخنده رضانژاد، حسینعلی ساسان،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
پیشروی فرایند گلدهی در گیاهان، از طریق تحریک مریستم گلآذین بهوسیلهی چندین مسیر آغاز میشود. بسیاری از ژنهای دخیل در این مسیرها فاکتورهای رونویسی خانوادۀ دومین MADS را کد میکنند. فاکتور رونویسی APETALA1 (AP1)، یکی از تنظیم کنندههای کلیدی نمو گل، از این خانواده است. اولین قدم برای فهم مکانیسمهای مولکولی تحت عملکرد هر ژن در یک گیاه، شناسایی، تعیین توالی و سپس بررسی فیلوژنی ژن مورد نظر است. بدین منظور، RNA کل از غنچۀ گل شاهی (Lepidium sativum L.) استخراج و برای ساخت cDNA استفاده گردید. آغازگرهای اختصاصی بر اساس توالی ژنهای همسان AP1 در گیاهان هم خانواده، طراحی و برای واکنش RT-PCR مورد استفاده قرار گرفت. پس از بررسي الگوي مناسب الكتروفورزي آن و حصول اطمينان از كيفيت محصول PCR بدست آمده، قطعهی تكثير شده براي توالي يابي فرستاده شد. نتيجۀ توالي يابي پس از دريافت، با نرم افزارهاي BLAST، MUSCLE، Gene Runner و MEGA6 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، نشان دهندۀ تکثیر طول کامل ناحیهی کدشوندۀ ژن بهتعداد 787 نوکلئوتید بود که LsAP1 نامیده شد و با شماره دسترسی KP070728 در پایگاه NCBI ثبت گردید. بررسیها بیانگر تشابه بالا و همچنین همپوشانی زیاد توالیهای موجود در بانک ژن با توالی پروتئین استنباطی LsAP1، بود. مطابق با این نتایج، LsAP1 نیز بهاحتمال به عنوان هومولوگ ژن AP1 در گذر به گلدهی نقش دارد و میتواند به عنوان ژن تعیین هویت مریستم گل عمل کند.
سارا خاوری نژاد،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
پراکسیدازها (1.11.1.7:EC) پروتئین های شامل هم که به طور گسترده در گیاهان، میکروارگانیسمها و حیوانات فعالیت دارند. این آنزیم دو سوبسترایی که پراکسید هیدروژن را تبدیل به آب می کند در مسیر کاتالیز خود باعث اکسید شدن بسیاری از سوبستراهای آلی و غیر آلی میشود که همه آنها برای سنجش فعالیت آنزیم قابل استفاده هستند. اما سوبسترای اختصاصی آن همچنان پراکسید هیدروژن است. وجود کلسیم و حداقل چهار باند دی سولفید در ساختار پروتئین به اثبات رسیده که به شکلگیری و استحکام ساختار سه بعدی مولکول کمک میکنند. پراکسیدازهای گیاهان نقشهای متعددی از جمله دخالت در بیوسنتز لیگنین، متابولسیم اکسین، رشد سلول، ایجاد اتصالات عرضی دیواره سلول و به خصوص پاسخ به تنشهای محیطی دارند. زمان زیادی است که ثابت شده در تمامی فرآیندهای فیزیولوژیک و تغییرات فنولوژیک گیاه، پراکسید هیدروژن در بافتها تولید میشود که پراکسیدازو کاتالاز به دو شکل متفاوت سلول را از این ماده سمی پاک میکنند. لذا پراکسیدازها، گزینه خوبی برای پیگیری مسیر مقابله سلول با عوامل تنش زاو روبه رویی با موقعیتهایی مثل استرس اکسیداتیو به شمار میروند. همچنین با توجه به پیشرفت های علوم بیولوژی و تولید نمونههای خالص از پراکسیدازها، از این مولکول برای مطالعات لیگاند-پروتئین در تحقیقات داروسازی نیز استفاده میشود. بنابراین در این مرور کوتاه بر پراکسیدازهای گیاهان علاوه بر معرفی آنها، تا حدی به چگونگی سنجش فعالیت آنزیم، بررسی تعداد ایزوزیمها و پیگیری تغییرات ساختاری آنزیم نیز نگاه کوتاهی شده است.
کتایون میمندی، محمد مهدی یعقوبی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
در این تحقیق اثر سمّی عصارههای آبی و اتانولی ناز سفید (Sedum album L.) بر دو سلول سرطان معده (AGS) و پستان (MCF-7) انسان بررسی شد. ناز سفید از روستای دلیر شهرستان چالوس نمونهبرداری شد و هشت غلظت مختلف از عصاره های آبی و اتانولی به مدت 48 ساعت بر سلول های سرطانی اعمال شد. اثر کشندگی و مهاری عصاره ها روی سلول ها به روش های MTT، BrdU و TUNEL بررسی شد. یافته ها نشان داد هر دو عصارۀ اثر وابسته به غلظتِ ضد تکثیر سلول و القای آپوپتوز دارند. نتایج MTT نشان داد سلول AGS نسبت به سلول MCF-7 متحمل کشندگی بیشتری شده بود و اثر عصارۀ اتانولی قوی تر از عصارۀ آبی بود. داده های روش BrdU نشان داد در بالاترین غلظت عصارۀ آبی، تکثیر سلول AGS به 50 درصد و تکثیر سلول MCF-7 به 43 درصد کاهش یافت. همچنین عصارۀ اتانولی در بالاترین غلظت، تکثیر دو سلول AGS و MCF-7 را به ترتیب به 75 درصد و 60 درصد کاهش داد. نتایج روش TUNEL نیز حاکی از آن بود که 52 درصد از سلول های AGS و 12درصد از سلولهای MCF-7 تحت تیمار با عصارۀ اتانولی دچار آپوپتوز شدند. عصارۀ آبی نیز در دو سلول فوق به ترتیب 28 درصد و 25 درصد آپوپتوز القا کرد. هم مهار تکثیر سلول و هم القای مرگ، از راهکارهای مطلوب محققان در درمان سرطان هستند. شناسایی ترکیبات موجود در ناز سفید و بررسی اثر آنها در مدل های حیوانی سرطان می تواند به درک بیشتر خواص ضد سرطانی این گیاه کمک کند.
دکتر جواد بهارارا، دکتر طیبه رمضانی، خانم نگار صغیری، فرزانه سالک،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
استفاده از نانو ذرات نقرهبه علت ویژگی های منحصر به فرد آن در حال افزایش است. گیاه دارویی بومادران غنی از ترکیبات فعال زیستی می باشد. هدف از این پژوهش بررسی اثر ضد سرطانی نانو ذرات نقره سنتز شده با استفاده از عصاره بومادران بر رده سلولی سرطان تخمدان A2780 بود. اثر سمیت نانو ذرات نقره با آزمون MTT در زمان 48 ساعت و با غلظت های 2،4، 6، 8، 16 و 32 µg/ml بررسی گردید. برای مطالعه مسیر القاء مرگ سلولی از رنگ امیزی DAPI، اکریدین اورنج/ پروپودیوم یدید و آزمون انکسین 5/ پروپودیوم یدید و ارزیابی فعالیت کاسپاز 3 و 9 استفاده شد. نتایج : یافته ها نشان داد که نانو ذره نقره سنتز شده از گیاه بومادران در غلظت 4 میکروگرم بر میلی لیتر منجر به کاهش پنجاه درصدی زیست پذیری سلولی می گردد. همچنین نتایج حاصل از رنگ امیزیDAPI، اکریدین اورنج/ پروپودیوم ایداید، انکسین/ پروپودیوم یدید نشان دادکه درصد سلول های اپوپتوتیک در گروههای تیمار درمقایسه با کنترل افزایش یافته است. بعلاوه در سلول های تیمار شده فعالیت کاسپاز 3/9 افزایش یافت که نشان دهنده القای مرگ سلولی توسط نانو ذرات نقره از طریق مسیر وابست به کاسپاز می باشد. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که نانو ذرات سنتز شده با عصاره گیاه بومادران می تواند از طریق القاء آپوپتوز اثر سیتوتوکسیک خود را بر سلول های A2780 اعمال کند.
مسعود مشهدی اکبر بوجار،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
تحقیقات متعدد نشان داده است که کاتچین، اپی کاتچین گالات (EPG) و کوئرستین به عنوان مواد فعال زیستی دارای اثرات ضد سرطانی هستند. به علاوه سرامید نقش مهمی در کشتن سلول های توموری دارد. هدف این مطالعه مشخص نمودن دخالت این مواد فلاوئیدی در متابولیسم سرامید سلول های سرطانی رده A549 است. فعالیت آنزیم ها با اسپکتروفتومترو ترکیبات متابولیکی با کروماتوگرافی HPLC ارزیابی شدند. داده ها نشان دادند که مواد مورد مطالعه دارای اثرات سمیت سلولی وابسته به غلظت بودند به طوری که به ترتیب کاتچین، اپی کاتچین گالات و کوئرستین اثرات قوی تری نشان دادند. مواجهه سلول ها با این مواد به طور جداگانه باعث آپوپتوز معنی دار در فاصله غلظت تیماری 100-250 میکرومولار نسبت به کنترل گردید. تیمار ما همچنین باعث افزایش سرامید داخل سلول ها در روند وابسته به غلظت گردید فعالیت انزیم اسفنگومیلیناز به طور معنی داری در تیمارها با کوئرسین و کاتچین نسبت به کنترل افزایش داشت. تیمار با هریک از سه ماده فوق به طور جداگانه باعث مهار سرامیداز خصوصا در غلظت 100 میکرومولار به بالا شدند. از طرفی هیچ کدام از غلظت های کوئرسین نتوانستند تغییرات قابل توجه و معنی داری در فعالیت گلیکوزیل سرامیدسنتاز ایجاد نماید ولی دو ماده دیگر توانستند به نحو شاخصی موثر واقع شوند. نتایج این تحقیق مبین آن است که این مواد در یک رابطه بین ساختمان با عمل، پتانسیل های متفاوتی در افزایش محتوای سرامید سلولهای سرطانی مورد مطالعه داشتند که منجر به القا آپوپتوز و سپس مهار رشد سلول ها گردیدند.
واژه های كليدی.
شهین اسمعیلنژاد، فرهاد مشایخی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
مایع آمنیوتیک یک مؤلفه ضروری برای تکوین جنین و بلوغ آن طی بارداری است. در بسیاری از مطالعات غربالگری، میزان پروتئینهای مایع آمنیوتیک بهعنوان بیومارکر برای ناهنجاریهای وابسته به بارداری، تعیین میشود. آلفافیتوپروتئین، پروتئینی مهم در مایع آمنیوتیک و پلاسما است که توسط کیسه زرده و کبد طی دوران جنینی تولید میشود. غلظت آلفافیتوپروتئین در سرم جهت غربالگری سندرمهای مختلف بررسی میشود. گزارش شده است که میدانهای الکترومغناطیسی بیان ژن را در جنین و بالغین تغییر میدهند. هدف از این پژوهش بررسی اثر میدان الکترومغناطیسی 50 هرتز/1 میلیتسلا بر بیان آلفافیتوپروتئین در مایع آمنیوتیک جنین موش است. نمونه مایع آمنیوتیک از موشهای حامله در روزهای بارداری 16 و 18 بدست آمد. بیان نسبی آلفافیتوپروتئین توسط وسترن بلاتینگ مطالعه شد. نتایج افزایش معنیداری در بیان نسبی آلفافیتوپروتئین در نمونههای مایع آمنیوتیک تیمار (EMF) در مقایسه با گروه شم و کنترل نشان داد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که میدان الکترومغناطیسی بیان نسبی آلفافیتوپروتئین را در مایع آمنیوتیک افزایش میدهد. همچنین پیشنهاد میشود که میدان الکترومغناطیسی بیان آلفافیتوپروتئین در مایع آمنیوتیک را با تأثیر بر بیان ژن آلفافیتوپروتئین و یا نفوذپذیری سدهای خونی جفتی، تغییر میدهد.
منیره مارصفری، حبیب اله سمیع زاده لاهیجی، بابک ربیعی، علی اشرف مهرابی، یونگ کون لوی، پنگ شو،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
امروزه استفاده از مخمر یارُویا لیپولیتیکا به دلیل برخورداری از ظرفیت تولید بالا، گلیکوزیله شدن در مقادیر کم، برخورداری از نشانگرهای مولکولی و ابزارهای ژنتیکی انحصاری به طور گسترده و برای سرعت بخشیدن به روند تولید ترکیبات گیاهی-دارویی و به عنوان یک میزبان سلولی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. نارینجنین نهتنها بهعنوان هسته مرکزی تولید فلاونوئیدهای مختلف از اهمیت زیادی برخوردار است، بلکه در گیاهان و نیز درمان بیماری های مختلف انسان نقش ویژه ای برعهده دارد. بههمین منظور و برای تولید بهینه این ترکیب فلاونوئیدی ارزشمند، ژن های مهم و اصلی مسیر بیوسنتز نارینجنین از منابع مختلف گیاهی شناسایی شدند و پس از مقایسه الگوی بیان و به منظور تولید نارینجنین در میزبان موردنظر معرفی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که chs ژن کلیدی و مهم در تولید نارنجنین بهشمار می رود و بههمین منظور افزایش تعداد نسخه های این ژن در هر سازه ژنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه داده های HPLC نشان داد که بهینهسازی شرایط رشد و رفع موانع محدودکننده و نیز افزایش تعداد 5 نسخه ژن chs در هر سازه می تواند 14/7 برابر میزان نارینجنین را افزایش دهد و تولید آن را به 16/90 میلی گرم در لیتر برساند. این بررسی نشان داد که دانش کافی از ژنهای درگیر در مسیر بیوسنتزی فراورده موردنظر، طراحی مصنوعی این مسیر و نیز بهره گیری از مخمر Y. lipolytica به عنوان یک میزبان کارآمد و ارزان می تواند در تولید انبوه ترکیبات گیاهی-دارویی نقش به سزایی داشته باشد.
ندا تکیه معروف، ناهید ابوطالب، مریم ناصرالاسلامی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
نانوذرات سوپر پارامغناطیس اکسیدآهن، پیشرفتهای گستردهای را در نانوتکنولوژی ایجاد کرده است. خصوصیات منحصر به فرد این ذرات موجب گسترش روزافزون کاربرد آنها در زمینههای مختلف از جمله حوزههای پزشکی شده است. یکی از این کاربردها، امکان تجزیه و تحلیل غیرتهاجمی برای ردیابی سلولها است. با این حال، احتمال ایجاد سمیت در سلولها توسط این نانوذرات گزارش شده است. با توجه به اینکه آسیب سلولی ناشی از نانوذرات اکسیدآهن وابسته به غلظت است، بنابراین پیدا کردن غلظت مناسب نانوذرات اکسید آهن برای جلوگیری از آسیب سلولی یا مرگ سلولی ناشی از آپوپتوز بسیار مهم است. هدف از این مطالعه یافتن غلظتی از نانوذرات سوپر پارامغناطیس اکسیدآهن است که منجر به ایجاد آپوپتوز در سلولها نشود. اين مطالعه با هدف بررسی اثر غلظتهای مختلف نانوذره اکسیدآهن بر بقای سلول، تاثیر بر افزایش بیان ژن دخیل در آپوپتوز در سلولهای بنیادی مزانشيمي مشتق از غشای آمنیوتیک انسان مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. ابتدا سلولهاي بنیادي از بافت غشای آمنیوتیک انسانی استخراج و کشت داده شدند و جهت اثبات ویژگی مولتی پوتنت بودن این سلولها به ردههای سلولی چربی، استخوانی و غضروفی متمایز شدند. سپس درصد زندهمانی سلولهای تیمار شده با غلظتهای مختلف نانوذره اکسیدآهن (200، 150، 100، 50، 0 میکروگرم در میلیلیتر) در بازه زمانی 24 و 48 ساعت به روش MTT مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس اثر غلظتهای 0، 100،150 و 200 میکروگرم بر میلیلیتر از نانوذره بعد از 24 ساعت در hAMSCs از نظر بیان ژن p53 با روش Real-time PCR سنجیده شد. سلول های hAMSC استخراج شده در کشت دو بعدی ظاهری دوکی شکل داشتند که در بررسی مارکرهای سطحی توسط فلوسایتومتری، مشخص شد که این سلولها CD29، CD90 و CD105 را بیان کرده و در مقابل CD34 و CD45 را قادر به بیان نبودند. نتایج حاصل از بررسی توانایی چند توانی hAMSCs نشان داد که این سلولها قابلیت تمایز به ردههای سلولهای چربی، استخوانی و غضروفی را دارا هستند. نانوذره اکسیدآهن در غلظت 50 و 100 میکروگرم در میلیلیتر در مدت زمان 24 ساعت تاثیری معنادار بر بقا سلولها نداشت. در حالیکه از غلظت 150 به بعد بقا سلولی به شکل قابل ملاحظهای کاهش یافت (%4/1±42، 001/0 >P ). نتایج حاصل از آنالیز Real-time PCR نشان داد که بیان ژن p53 ناشی از مواجه سلول با نانوذره با غلظتهای 150 میکروگرم در میلیلیتر (1/0±4/2، 001/0 >P ) و 200 میکروگرم در میلیلیتر (11/0±1/4، 001/0 >P ) به شکل قابل ملاحظهای افزایش مییابد. با توجه به نتایج، نانوذرات مورد استفاده در این مطالعه در غلظت ≤ 100 میکروگرم در میلیلیتر برای ردیابی سلولها مناسب هستند.
سلیمه رئیسی، احمد مولایی راد، مینو صدری، حمیده روحانی نژاد،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
کزاز توسط توکسین حاصل از باکتری كلستریديوم تتاني ایجاد می شود. به دلیل آلودگی سریع و آسان با این باکتری، تشخیص وضعیت ایمنی افراد نسبت به این عامل حائز اهمیت است. از اینرو بیوسنسورهای الکتروشیمیایی یکی از ابزارهای سودمند در این رابطه بوده و دارای ویژگی هایی مانند سرعت، سادگی، تجهیزات ارزان و قابل حمل هستند، بااین وجود حساسیت شناسایی آنها کافی نیست. بنابراین، تقویت نقره در ارتباط با نانوذرات-طلا برای بهبود شناسایی آنالیتها پیشنهاد شده است. از این رو در بررسی اخیر با کاربرد نانوذرات-طلا به عنوان برچسب و پس از آن تقویت نقره، حضور آنتیبادی ضدتوکسوئید کزاز به صورت "آری یا نه" به روش الکتروشیمیایی با قالب سنجشهای ایمنی غیر مستقیم بر روی الکترودهای کربن-شیشه ای اصلاحشده با نانولوله کربنی مورد ارزیابی قرار گرفت. روش آنالیتیکال شامل برهمکنش سم کزاز و آنتی¬بادی بر روی الکترود است که توسط اتصال آنتی¬بادی ثانویه کانجوگه شده با نانوذرات-طلا و پس از آن تقویت نقره دنبال گردید. تغییر ولتامتری-چرخهای و تغییرات سیگنال طلا نسبت به نقره بر اساس تغییرات یون (Ag+1) بر روی سطح الکترود بررسی شد. نتایج نشان داد که (Ep∆) از 24/0 ولت پیش از واکنش تقویت نقره به 57/0 ولت پس از آن افزایش یافت. همچنین، پس از تقویت نقره، جریان به میزان چشمگیری افزایش یافت و نمودار جریان در Ecp به سمت پتانسیل های مثبت و در Eap به سمت پتانسیل های منفی انتقال یافت. درمجموع این روش باعث افزایش حساسیت شناسایی شده و میتواند به راحتی برای شناسایی سایر مولکولهای زیستی استفاده شود.
نجمه نیکدل، جواد بهارآرا، سعید ذاکر بستان آباد، مریم طهرانی پور،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
اگزوزوم از انواع مختلف سلولها ترشح میشود و بهعنوان بستههای زیستی شناخته میشوند. اگزوزومها در ارتباطات بین سلولی و همچنین در ایجاد و پیشرفت بیماریهای مختلف از جمله سرطان نقش مهمی دارند. هورمونهای Inhibin و آنتیمولرین هورمون (AMH) از نشانگرهای تومور سلول گرانولوزا (GCT) است. در این مطالعه تجربي آزمايشگاهي اثر اگزوزومهاي مشتق از سلولهای سرطان تخمدان انساني بر ترشح هورمون Inhibin B و AMH از سلولهای گرانولوزا بررسي شد. ابتدا سلولهای رده A2780 سرطان تخمدان کشت داده شدند سپس مایع رویی جهت استخراج اگزوزومها توسط اولتراسانتریفیوژ جمعآوری و با استفاده از روش DLS و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی شدند. همچنين سلولهای گرانولوزا از تخمدان موش ماده نابالغ نژاد Balb/C استخراج و کشت داده شد و سپس توسط غلظت μg/ml 25 از اگزوزومهاي استخراج شده سلولهاي سرطان تخمدان تیمار شد و مقدار هورمونهای Inhibin B و AMH اندازهگیری شد. مقدار هورمونهای Inhibin B و AMH در سلولهای تیمار شده در مقايسه با شاهد افزایش معنيدار نشان داد 05/0P<. از آنجا که در این مطالعه اگزوزومهای استخراج شده از سلول های سرطانی تخمدان باعث افزایش معنیدار هورمونهای Inhibin B و AMH شده است بهنظر میرسد که در ایجاد تومور سلول گرانولوزا موثر میباشند و لذا ضرورت مطالعات کلینیکی کاملا محسوس و پیشنهاد میشود.
مهدیه گرشاسبی، عادله دیوسالار،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
سیستمهای دارورسانی مبتنی بر نانوتکنولوژی دارای پتانسیل بسیار مناسبی در کاربردهای پزشکی و درمانی هستند. لذا در این پژوهش طراحی و مشخصهیابی نانودارویی با پوشش پروتئین بتالاکتوگلوبولین حاوی اگزالی پالادیوم در حضور و غیاب فولات بررسی شده است .. همچنین خواص ضدسرطانی این نانوداروی هدفمند با فولات علیه سلولهای سرطان کولون مطالعه شدند. تکنیکهای پراکندگی دینامیکی نور، میکروسکوپ الکترونی روبشی و جذب اتمی به منظور تعیین ویژگیهای نانوکپسول سنتز شده به کار گرفته شدند. سپس جهت بررسی سمیت سلولی و مکانیسم القای مرگ نانو دارو بر روی رده سلولهای سرطانی کولونHCT116 از تستهای MTT و فلوسایتومتری استفاده شد. نتایج آزمایشهای پراکندگی نور دینامیک، میکروسکوپ الکترونی پویشی و میکروسکوپ نیروی اتمی نشان داد نانوکپسولهای حاوی دارو و هدفمند با فولات اندازهای حدود40 نانومتر و ساختار کروی شکل دارند. نتایج سنجش MTT و فلوسایتومتری بیانگر آن بود که نانو دارو هدفمند شده با فولات در الگوی وابسته به زمان و دوز، بقا و تکثیر را در سلولهای HCT116 القا میکند. نتایج نشان داد که فولیک اسید قادر است اثر بخشی دارو نسبت به داروی بدون فولات بر سلولهای سرطانی را افزایش دهد که میتواند بهعنوان گزینهای جدید در روشهای تولید داروهای جدید در درمان سرطان مطرح گردد.
منا مطهری نیا، محمد نبیونی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
سرطان ریه دومین سرطان شایع است. ناکارآمد بودن درمانها و عوارض جانبی داروهای شیمی درمانی، اهمیت مسیر درمان را صدچندان مینماید. هدف این مطالعه بررسی اثر کورکومین و مقایسه اثر آن با داروی سیسپلاتین و نیز اثر ترکیب همزمان آنها بر رده سلولی Calu-6 و بیان ژن Cdc42 است. رده سلولی اپیتلیالی Calu-6 رده سلولی کارسینومای ریه انسان است که قبل و بعد از تیمار با دوز µg/ml 0/5 تا 8 کورکومین و µg/ml 0/1 تا 50 سیسپلاتین و تیمار با ترکیب هر دو طی 24 و 48 ساعت، شمارش و میزان بقای سلولی بهوسیله روش MTT بررسی شد. برای بررسی آپوپتوز و تغییر بیان ژن Cdc42، که یک GTPase از خانواده Rho ها است و در سرطانهای مختلف افزایش مییابد، از تکنیکهای فلوسایتومتری و Real time PCR استفاده و دادهها توسط نرمافزارهای GraphPad prism، Flowing software، Linreg، Excel و Rest آنالیز شد. در سلولهای تیمار شده با دوز µg/ml 0/67 کورکومین و µg/ml 1/7 سیسپلاتین (کمترین دوزهای موثر) طی 24 ساعت کاهش زنده مانی سلولها و همچنین القای مرگ سلولی نیز مشاهده شد بهطوریکه بیشترین مقدار آپوپتوز اولیه و آپوپتوز با تاخیر به ترتیب مربوط به تیمار با کورکومین و ترکیب همزمان کورکومین و سیسپلاتین بود. همچنین هم سیسپلاتین و هم کورکومین باعث بروز تغییرات مورفولوژیکی در سلولها شدند. نتایج آنالیز ژن نشان داد کورکومین و سیسپلاتین باعث کاهش بیان ژن Cdc42 میشوند. در تمامی موارد اثرات سینرژیک کورکومین و سیسپلاتین مشاهده شد. بنابراین کورکومین می تواند گزینه خوبی برای استفاده ترکیبی با داروهای شیمیدرمانی به منظور کاهش دوز مصرفی دارو و کاهش عوارض جانبی آنها باشد.