34 نتیجه برای ورزش
احمد آزاد، علی گرزی،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده
بررسی ها حاکی از بهبود مقاومت به انسولین پس از فعالیت بدنی منظم است. با وجود این رابطه، اثر تعداد
جلسات تمرین در روز مشخص نیست. هدف این تحقیق بررسی اثر یک یا دو جلسه فعالیت بدنی با شدت
و مدت برابر در روز بر مقاومت به انسولین است. 30 مرد می ا نسال غیرفعال داوطلب (با میانگین
26/5±3/6 کیلوگرم بر مترمربع و BMI ، 80 کیلوگرم /4±13/ 174 سانتیمتر، وزن 6 /1±5/ 43 ، قد 3 /6±6/ سن 5
35/46±6 میلی لیتر در کیلوگرم) به صورت تصادفی به گروه کنترل ( 10 نفر)، گروه یکجلسه ( 10 =VO2max
نفر) و دوجلسه تمرین در روز ( 10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین عبارت بود از 16 هفته، هفته ای پنجروز
2) در روز. شدت تمرین در هفته × دویدن روی نوار گردان، به صورت یک (دقیقه 30 ) یا دوجلسه (دقیقه 15
بود و در هفته شانزدهم به 70 تا 80 درصد رسید. گلوکز، انسولین و HRmax اول 40 تا 50 درصد
درحالت پایه و BMI ادیپونکتین خون (ناشتا)، مقاومت به انسولین، آمادگی قلبی- تنفسی، چاقی شکم و
پسآزمون اندازه گیری و از آزمون تی جفتی و تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. پس
0/ چاقی شکم ( 05 ،(P< 0/ از 16 هفته تمرین، درمقایسه با گروه کنترل، کاهش معن یدار گلوکز خون ( 05
در دو گروه تجربی مشاهده (P< 0/ و افزایش معنی دار آمادگی قلبی تنفسی ( 05 ،(P< 0/05) BMI ،(P<
بود و ادیپونکتین فقط در گروه یکجلسه (P> 0/ شد؛ درحالیکه مقاومت به انسولین فاقد تغییر معن یدار ( 05
براساس یافت ههای تحقیق به نظر م یرسد تقسیم جلسه فعالیت بدنی به .(P< 0/ تمرین افزایش یافته بود ( 05
دوبخش کوتا هتر می تواند نی مرخ گلوکز، آمادگی قلبی- تنفسی و شاخص های چاقی را مانند یکجلسه فعالیت
بدنی پیوسته بهبود بخشد. اما ازمنظر افزایش ادیپونکتین و کاهش چاقی شکم، پیوستگی جلس ه فعالیت از اثر
بیشتری برخوردار است.
علی قاسمی کهریزسنگی، علی کاظمی، علیاصغر رواسی، محمدرضا حائری، محمدرضا دهخدا،
دوره 12، شماره 7 - ( 1-1393 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مکملسازی گلوکز وگلوتامین طی چهارهفته تمرین تناوبی- استقامتی واماندهساز، که باعث تخلیه گلیکوژنی عضلات میشود، بر HSP72 سرم مردان غیرورزشکار بود. بدینمنظور 20 نفر مرد سالم که فعالیتبدنی منظم نداشتند انتخاب شدند و بهطور تصادفی در چهار گروه تحت مطالعه قرار گرفتند: گروه مکملسازی گلوکز بههمراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، مکمل 1)، گروه مکملسازی گلوتامین به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n = 5، مکمل 2)، گروه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، دارونما) و یک گروه بدون هرگونه دستکاری (n=5، کنترل). نمونههای خونی در ابتدای دوره چهارهفتهای پروتکل تمرینی تناوبی- استقامتی واماندهساز براساس آزمون RHIET و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ زند اعلی جمعآوری شد. غلظت HSP72 سرم بهوسیله تکنیک ELISA اندازه گرفته شد. اثرات اصلی و متقابل با استفاده از آزمون آماری آنووای دوراهه اندازهگیری و بهوسیله آزمون تعقیبی توکی کامل شد. سطح معنیداری نیز α=0.05 انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیر مستقل تمرین باعث کاهش معنیدار HSP72 سرم [F(1,17)= 6.362 P<0.05] شد. متغیر مستقل مکمل نیز باعث کاهش معنیدار HSP72 سرم [F(1,17)= 15.362 P<0.01] شد. نتایج آزمون تعقیبی توکی حاکی از اختلاف معنیدار بین گروههای دارونما با مکمل گروه 1(p<0.05) و بین گروههای دارونما با گروه مکمل 2 (p<0.01) بودند. اثر متقابل بین دو متغیر مستقل مکملسازی و تمرینی معنیدار نبود. بهطور کلی، نتایج تحقیق پیشنهاد میکند که مکملسازی گلوکز یا گلوتامین در وضعیت تمرینی تخلیه گلیکوژنی باعث کاهش میزان HSP72 سرم در مردان غیرورزشکار پس از چهارهفته میشود.
مجتبی ابراهیمی ورکیانی، محمدحسین علیزاده، حسین علی نظری،
دوره 12، شماره 7 - ( 1-1393 )
چکیده
تکواندو یکی از پرطرفدارترین ورزشهای رزمی در ایران و جهان است. ورزش تکواندو دارای ماهیتی برخوردی و میزان آسیب بالا است. با توجه به این موضوع، با گذر
زمان، تجهیزات محافظتی بیشتری برای این رشته در نظر گرفته شده است. هدف از تحقیق حاضر مقایسه آسیبهای ورزشی دو فصل از لیگ برتر تکواندو در دو فصل
58 و 09 و بررسی نقش وسائل محافظتی همچون لثه، دستکش و جورابهای مخصوص و هوگو الکترونیک در کاهش آسیبهای بازیکنان لیگ برتر تکواندو ایران بود.
19 کیلوگرم در لیگ سال 7209 به روش / 22 سال و میانگین وزنی 82 / تحقیق حاضر از نوع توصیفی- مقایسهای و آیندهنگر بود که در آن 701 ورزشکار با میانگین سنی 2
90 آسیب در 7999 ورزشکار / آیندهنگر تحت مطالعه قرار گرفتند و نتایج به روش توصیفی با نتایج تحقیق مشابهی در لیگ سال 7258 مقایسه شد. میزان بروز آسیب از 8
70 آسیب در 7999 ورزشکار درمعرض خطر تقلیل یافت. بهعلاوه، ازنظر نوع آسیبدیدگی، بهاستثنای خونریزیبینی، از دیگر آسیبها کاسته شده / درمعرض خطر به 90
بود. تعداد آسیبها در اندام فوقانی، تحتانی، سروگردن و تنه نیز کاهش یافت. با توجه به نتایج، احتمالاً کاهش آسیبها ناشی از بهکارگیری تجهیزاتی همچون هوگو
الکترونیک، که عاملی برای کاستهشدن قدرت ضربات بود، و جوراب و دستکشهای مخصوص برای پوشش و محافظت بیشتر و استفاده از لثه در محافظت از آسیبهای
دندان و فک باشد. البته در این میان نباید از حرفهایترشدن و اضافهشدن تمرینهای بدنسازی با اصول علمی به تمرینهای تیمها نیز غافل شد.
جلیل عطایی، دکتر محمدرضا دهخدا، دکتر حمید رجبی، دکتر نعیما خواجوی، سارا زارع کاریزک،
دوره 12، شماره 8 - ( 7-1393 )
چکیده
هدف پژوهش مقایسه اثر 4 هفته تمرین قدرتی به دو روش مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت بر قدرت بیشینه و توان ورزشکاران تمرین کرده بود. 61 نفر از
ورزشکاران مرد باشگاههای 70 کیلوگرم و /22±60/ 674 سانتی متر، وزن 00 /54±1/ 20 سال، قد 05 /00±2/ برگزیده تهران 8 نفر ووشو، 8 نفر کشتیگیر با سن 00
62 پس از نخستین آزمون از متغیرهای قدرت بیشینه بالاتنه و پایینتنه، توان بالاتنه و پایینتنه، درصد چربی، محیط دور اندام و وزن /87±4/ درصد چربی 25
بصورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت قرار گرفتند و به مدت 4 هفته و هر هفته سه جلسه در تمرینات شرکت کردند.
تمرین در هر دو گروه شامل حرکات اسکات و پرس سینه بود که با مقاومت 80 درصد 1RM در سه نوبت با 0 تکرار انجام شد تمرین در گروه مقاومت
سازگارپذیر بدین صورت بود که به مقدار 20 درصد 1RM توسط زنجیر در درازای دامنه حرکتی به بار تمرین اضافه میشد. در پایان دوره تمرینی از
متغیرهای وابسته تحت شرایط مشابه آزمونی دوباره به عمل آمد. آزمون تحلیل کواریانس برای مقایسه میزان پیشرفت قدرت و توان دو گروه نشان داد که در
=0/ متغیرهای وزن 596 p = ، محیط دور اندام 645 P =0/ ، درصد چربی 465 P =0/ ، توان بالاتنه 217 P =0/ ، توان پایینتنه 202 P =0/ و قدرت بیشینه بالاتنه 805 P بین
=0/ دو گروه تفاوت معنیداری وجود نداشت، اما در متغیر قدرت بیشینه پایینتنه 04 P تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود داشت در بررسی نتایج هرچند
=0/ بیشتر متغیرها اختلاف معناداری نشان ندادند، بررسی اندازه اثر گروهها نشان داد که 12 ES = 0/ در توان بالاتنه 14 ES =0/ در توان پایینتنه 65 ES در قدرت
=6/ بالاتنه و 84 ES %58/ 60 % در بالاتنه، 18 / در قدرت پایینتنه، به نفع گروه مقاومت سازگارپذیر است. این تفاوت در قدرت بیشینه در گروه سازگارپذیر 12
1% پایینتنه / 1% بالاتنه، 16 / 26 % در پایینتنه بود. همچنین این اندازه اثر بر توان درگروه سازگارپذیر 97 / 64 % در بالاتنه، 84 / درپایینتنه و در گروه یکنواخت 81
4% پایینتنه بود. روی هم رفته پژوهش نشان داد که برای افزایش قدرت بیشینه و توان، تمرین سازگارپذیر کارآمدتر / 4% بالاتنه، 17 / و در گروه یکنواخت 61
از روش سنتی )یکنواخت( است.
منصور اسلامی، مهدی بقائیان، رزیتا فتحی،
دوره 12، شماره 8 - ( 7-1393 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر تعیین تأثیر تغییرات 05 گرمی وزن کفش ورزشی بر اکسیژن مصرفی و اقتصاد دویدن در یک پروتکل 50 دقیقهای دویدن روی نوارگردان
0 و 3 کیلومتر ، 573 سانتیمتر( انتخاب شدند. پروتکل آزمون از سه مرحله با سرعتهای 2 ±0/ 22 سال و 38 /05±2/ بود. به این منظور 50 مرد فعال )سن: 50
بر ساعت تشکیل شد که زمان هر مرحله 0 دقیقه بود. اکسیژن مصرفی بهوسیله دستگاه گاز آنالایزر متامکس جمعآوری شد و اقتصاد دویدن از محاسبه شیب
تغییرات اکسیژن مصرفی در هر سرعت دویدن طی 50 دقیقه محاسبه شد. روش آماری تحلیل واریانس یکعاملی با اندازهگیری مکرر برای تجزیه و تحلیل
>5/ دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد که اکسیژن مصرفی ناشی از تغییرات وزن کفش در کل زمان اجرای آزمون بهصورت معناداری افزایش یافت ) 50 p (. با
<5/ وجود این، شیب تغییرات اکسیژن مصرفی در اثر تغییر وزن معنیدار نبود ) 50 p(. یافتهها نشان داد افزایش 05 گرم اضافهبار به کفش ورزشی میتواند
مصرف اکسیژن را بهصورت معنیداری افزایش دهد، درحالیکه اثر معناداری بر اقتصاد دویدن ندارد.
آقای وحید ستوده، دکتر رضا قراخانلو، خانم سولماز خلیق فرد، خانم سمانه خلیق فرد، دکتر علیمحمد علیزاده،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده
دکورین مایوکاینی است که ازطریق تعامل با فاکتور رشد تومور بتا (TGF-β)، رشد و تکامل سلولهای سرطانی را تعدیل میکند. هدف مطالعۀ حاضر بررسی اثر حفاظتی هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان دکورین TGF-β و حجم تومور در مدل حیوانی سرطان پستان است. در این تحقیق تجربی40 سر موش آزمایشگاهی مادۀ نژاد بالب سی بهروش تصادفی و بهطور مساوی در چهار گروه کنترل، تومور، ورزش و گروه ورزش بههمراه تومور تقسیم شدند. تمرین اصلی، چهار هفته قبل و چهار هفته بعد از کاشت تومور با 50 تا 70 درصد توان بیشینۀ موشها اجرا شد. موشهای دو گروه تومور و گروه ورزش بههمراه تومور، ازطریق جراحی زیرجلدی با تومور آدنوکارسینومای پستان موشی سرطانی شدند. رشد تومور بهصورت هفتگی اندازهگیری شد و در پایان مطالعۀ تومورها و بافت عضلۀ سولئوس ازطریق جراحی استخراج شدند. برای بررسی بیان ژن دکورین و TGF-β از روش Real-Time PCR استفاده شد و دادهها بهروش آزمونهای تی تحلیل واریانس یکطرفه و بهدنبال آن آزمون تعقیبی توکی با سطح معنیداری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند. میزان رشد تومور درگروه تومور بهطور معنیداری بیشتر از گروه ورزش بههمراه تومور بود و تفاوت معنیداری در میزان بیان دکورین در عضلۀ سولئوس بین چهار گروه وجود داشت .(F=12/30,P=0/0023) همچنین، آزمون تعقیبی توکی نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی تناوبی سبب افزایش معنیدار بیان ژن دکورین در بافت عضلۀ سولئوس در دو گروه ورزش نسبت به گروه کنترل و گروه ورزش بههمراه تومور نسبت به گروه تومور شده است (P=0/02)، اما میزان بیان TGF-β در بافت تومور در گروه ورزش بههمراه تومور نسبت به گروه توموری کاهش معنیداری نشان داد. نتایج نشان داد که تمرینات هوازی تناوبی احتمالاً با افزایش بیان دکورین و کاهش بیان TGF-β، در کاهش رشد سلولهای سرطان پستان نقش دارد که اهمیت این نوع تمرین ورزشی را در مهار رشد تومور در سرطان پستان نشان میدهد.
مجید مردانیان قهفرخی، عبدالحمید حبیبی، حامد رضایینسب،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده
مصرف ویتامینC در جذب آهن اهمیت خاصی دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر فعالیت هوازی حاد پس از 2 هفته مصرف مکمل ویتامینC بر وضعیت آهن و شاخصهای هماتولوژی فوتبالیستهای باشگاهی بود. در این مطالعه نیمهتجربی، 40 فوتبالیست باشگاهی استان خوزستان (سن 5/7±22/7 سال، شاخص توده بدنی 0/47±29/26 کیلوگرم بر متر مربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 11/03±54/4 میلیلیتر بر کیلوگرم بردقیقه)، بهطور تصادفی به 2 گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. روزانه و بهمدت 14 روز آزمودنیهای گروه مکمل 400 میلیگرم ویتامینC و گروه دارونما دکستروز دریافت کردند. 48 ساعت پس از دورهی مکملدهی، آزمون واماندهساز بروس انجام شد. نمونههای خون جهت اندازهگیری سطوح آهن و فریتین، گلوبول قرمز و هموگلوبین، پیش و پس از مکملدهی، بلافاصله بعد و 72 ساعت پس از آزمون بروس، گرفته شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون آنالیز واریانس دوراهه مورد استفاده قرار گرفت. مصرف 2 هفته مکمل ویتامینC نسبت به دارونما، افزایش معنیداری در سطوح گلوبول قرمز (0/026p=)، هموگلوبین (0/041p=)، آهن (0/008p=) و فریتین (0/004p=) نشان داد. پس از فعالیت واماندهساز هوازی، سطوح گلوبول قرمز (0/034p=)، آهن (0/023p=) و فریتین (0/031p=) گروه مکمل نسبت به دارونما کاهش معنیداری یافت. پس از 72 ساعت ریکاوری، افزایش معنیداری در سطوح آهن(0/036p=) و فریتین (0/045p=) گروه مکمل نسبت به دارونما مشاهده شد. بهنظر میرسد مصرف 2 هفته مکمل ویتامینC میتواند موجب بهبود وضعیت آهن و فریتین سرم، گلوبول قرمز و هموگلوبین بازیکنان فوتبال باشگاهی پیش از فعالیتهای شدید و در دوره ریکاوری شود.
محمدرضا محمودخانی، هومن مینونژاد، رضا رجبی، امیرحسین براتی،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده
جودو یکی از پرمخاطبترین هنرهای رزمی دنیا است، پژوهشگران خطر بروز آسیب در هنگام تمرین جودو را بیشتر از زمان مسابقه گزارش کردهاند. بنابراین، روشهای تمرین ایمنتر و اثربخشتر باید مورد توجه قرار گیرد. با توجه به ضرورت توسعه و کاربرد رویکردهای پیشگیری از آسیب و بهبود عملکرد ورزشی، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین عملکردی اختصاصی جودو بر عوامل خطرزای بروز آسیب و عملکرد ورزشی جودوکاران پسر غیرنخبه میباشد. 46 نفر جودوکار غیرنخبه هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (23نفر) و کنترل (23نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی هشتهفته در برنامۀ تمرینات عملکردی اختصاصی جودو که محققان طراحی کرده بودند، شرکت نمودند. گروه کنترل در مدت مشابه، به تمرینات مرسوم جودو پرداختند. تمرینات سهبار در هفته و در هر جلسه 90 دقیقه انجام شد. آزمودنیها 24 ساعت پیش از شروع و پس از پایان دوره در پیشآزمون و پسآزمون شرکت کردند. برای بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون شاپیرو-ویلک و برای اندازهگیری اختلاف میان میانگین گروهها از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) در سطح معناداری (0/05p≤) استفاده شد. آنالیزها با نرمافزار (21)SPSS انجام شد. بر اساس یافتهها افزایش معناداری در امتیاز آزمونهای غربالگری حرکت عملکردی (0/001p=)، تعادلY اندام فوقانی(0/001p=)، پرش عمودی (0/001p=) و آمادگی اختصاصی جودو (0/001p=) در گروه تجربی مشاهده شد. مداخله تمرینی این پژوهش همزمان بر کاهش یا تعدیل عوامل خطرزای بروز آسیب و ارتقای عملکرد ورزشی اختصاصی موثر بود؛ بنابر این نسبت به برنامههای تمرینی رایج کارآمدتر است.
لیلا قنبری، محمدحسین علیزاده، هومن مینونژاد، سید حسین حسینی،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده
با توجه به نقش مهمی که کتف در حرکات مفصل شانه بر عهده دارد، موقعیت قرارگیری آن روی قفسه سینه میتواند بر عملکرد این مفصل اثرگذار باشد؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه پیشبین قدرت و دامنه حرکتی چرخش مفصل شانه با اختلال حرکت کتف در ورزشکاران زن با الگوی پرتاب از بالای سر است. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی-همبستگی است که روی 60 نفر از بازیکنان زن والیبال، هندبال، بسکتبال و بدمینتون انجام شد. اختلال حرکت کتف از طریق آزمون لغزش جانبی کتف، اندازهگیری شد. برای اندازهگیری دامنه حرکتی و قدرت چرخش مفصل شانه به ترتیب از گونیامتر و قدرتسنج دستی استفاده گردید. دادهها با آزمونهای همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه آنالیز شدند. ضرایب همبستگی میان دامنه حرکتی چرخش داخلی شانه (0/734- r =؛ 0/000P=)، دامنه حرکتی چرخش خارجی شانه (0/693r =؛ 0/001P=)، قدرت چرخش داخلی شانه (0/674r=؛ 0/005P=) و قدرت چرخش خارجی شانه (0/719- r =؛ 0/001P=) با اختلال حرکت کتف معنیدار بود. تحلیل مدل پژوهش نشانداد که حدود یکسوم (30/1 درصد) از کل تغییرات در اختلال حرکت کتف، وابسته به متغیرهای مستقل ذکرشده در این مدل رگرسیونی میباشد؛ بنابراین، باید به غربالگری ورزشکاران با الگوی پرتاب از بالای سر، جهت تشخیص اختلال حرکت کتف و شرکت در تمرینات اصلاحی با هدف افزایش دامنه حرکتی چرخش داخلی شانه و قدرت عضلات چرخشدهنده خارجی شانه توجه کرد.
مینا کربلائی مهدی، محمدحسین علیزاده، هومن مینونژاد،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
اسپرین مچ پا یکی از شایعترین آسیبهای اندام تحتانی است. بیشتر از 70 درصد افراد که دچار اسپرین مچ پا شدهاند، به بیثباتی مزمن مچ پا مبتلا میشوند. با وجود این، بعضی از افراد با این آسیب بهخوبی سازگار میشوند (افراد گروه کوپر) و بیثباتی مزمن مچ پا را تجربه نمیکنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ میزان فعالیت الکترومیوگرافی عضلات درگیر در راهکارهایحفظ تعادل حین ایستادن تکپا بین ورزشکاران با بیثباتی مزمن مچ پا، کوپر و سالم است. 13 ورزشکار مبتلا به بیثباتی مزمن مچ پا، 10 ورزشکار کوپر و 11 ورزشکار سالم در این تحقیق مشارکت داشتند. هر شرکتکننده بهمدت 20 ثانیه تعادل تکپای خود را روی سطوح 3 و 12 دستگاه تعادلی بایودکس حفظ میکرد و فعالیت الکتریکی عضلات با دستگاه الکترومیوگرافی در این مدت ثبت میشد. نتایج نشان داد که فعالیت افراد با بیثباتی مزمن مچ پا در مقایسه با افراد سالم در عضلات دوقلو داخلی و راسترانی (0/05p≤)، در مقایسه با گروه کوپر کاهش یافت که فعالیت عضلات درشتنی قدامی، دوقلو داخلی و راستشکمی (0/05p≤) آنها کاهش یافته بود. افراد با بیثباتی مزمن مچ پا کاهش فعالیت عضلات ناحیۀ دیستال و پروگزیمال را در طول ایستادن تکپا نشان دادند و نمیتوان با قطعیت بیان کرد که کدام راهکار در این افراد بیشتر در حفظ تعادل در حالت ایستادن تکپا نقش دارد.
امیرمیلان امینی، محمد فشی، رعنا فیاض میلانی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر مصرف حاد مکمل کلسیم لاکتات بر ظرفیت بافری و عملکرد ورزشکاران مرد بوکس آماتور نخبه بود. هشت مرد نخبه بوکس آماتور (قد 4/33±180 سانتیمتر و وزن 3/68 ±24/12 کیلوگرم، دستههای وزنی (۸۱+، ۶۹-،۶۴-،۷۵-)) در طرحی متقاطع و دوسوکور در 3 راند 3 دقیقهای با یکدیگر به مبارزه پرداختند. مکمل لاکتات بهصورت کپسولهای ژلاتینی (5/0 گرم، 80 میلیگرم کلسیم لاکتات/ کیلوگرم وزن بدن) 90 دقیقه قبل از مبارزه مصرف شد. 90 دقیقه قبل، بلافاصله قبل و نیز بلافاصله پس از رقابت، از آزمودنیها نمونهگیری خون انجام و لاکتات، PH، HCO3- و PCO2، اندازهگیری و میانگین ضربان قلب و تعداد ضربههای مؤثر دست حین مبارزه ارزیابی شد. از آزمون تی مستقل برای مقایسه دوبهدو زمان اندازهگیری در دو گروه مکمل و دارونما و نیز آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای تکراری در سطح معناداری P≤0.05 استفاده گردید. مقدار لاکتات و HCO3- در سه زمان ارزیابی در گروه مکمل کلسیم لاکتات و دارونما به ترتیب افزایش و کاهش معناداری را نشان داد (0/05≥P). تفاوت معناداری بین گروه مکمل کلسیم لاکتات و دارونما در مقدار لاکتات، PH، HCO3، PCO2، ضربان قلب و عملکرد در سه زمان ارزیابی مشاهده نشد (0/05<P). مکمل کلسیم لاکتات منجر به بهبود عملکرد بدون تغییرات چشمگیر در سیستم تامپونی گردید. بهبیاندیگر تلاش بیشتر با اسیدیته مشابه با دارونما میتواند نشاندهنده اثربخشی مکمل کلسیم لاکتات بر عملکرد ورزشکاران بوکس آماتور باشد.
مریم عسکری، محمد شریعت زاده جنیدی، هادی روحانی، سپیده وکیل محلاتی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر مصرف کوتاهمدت مکمل چای سبز (ماچا) بر میزان چربی سوزی حین فعالیت ورزشی در زنان چاق بود. آزمودنیهای این پژوهش 10 نفر زن چاق (سن 4/7±36/8 سال، شاخص توده بدن 5/9±32/6 کیلوگرم بر مترمربع، وزن 1/9±83/4 کیلوگرم) بودند. آزمودنیها به مدت 7 روز مکمل چای ماچا را روزانه به میزان 1 گرم مصرف کردند. قبل و بعد از دوره مصرف مکمل، یک آزمون ورزشی فزاینده روی نوار گردان بهمنظور سنجش حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت فعالیت متناسب با آن (FATmax) اجرا شد. نمونه خونی نیز قبل و بلافاصله پس از آزمون فزاینده جهت سنجش میزان سرمی گلیسرول گرفته شد. آزمونهای آماری t وابسته و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر جهت مقایسه میانگین متغیرها استفاده شد. تفاوت معنیداری در میانگین FATmax (0/481=p) و MFO (0/587=p) قبل و بعد از مصرف مکمل وجود نداشت. مصرف مکمل بهتنهایی تأثیر معنیداری بر مقادیر گلیسرول پلاسما نداشت اما انجام فعالیت ورزشی بهتنهایی باعث کاهش گلیسرول پلاسما شد. بهطورکلی یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که مکمل یاری چای سبز ماچا، حداقل در کوتاهمدت، سبب بهبود میزان اکسیداسیون چربی و تغییرات مقادیر گلیسرول پلاسمایی در زنان چاق نمیشود.
حیدر صادقی، محسن علی دارچینی، حسین نبوی نیک،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده
ثباتمرکزی واژهای پرطرفدار محسوب میشود و اصول پایهای بسیاری از برنامههای بازتوانی، آموزش عملکرد و برنامههای پیشگیری است. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر؛ بررسی ارتباط استقامت و توان ثباتمرکزی با عملکرد ورزشکاران نوجوان میباشد. در این مطالعه 12 شناگر پسر شرکت کردند. برای اندازهگیری استقامت و توان ثباتمرکزی بهترتیب از پروتکل مکگیل و آزمون پرتاب توپ مدیسینبال و آزمون دراز و نشست استفاده شد. عملکرد آزمودنیها به صورت عمومی (پرشطول، پرشعمودی، دو 9 مترسرعتی، دو 9×4 متر، آزمون انعطافپذیری و پرتابتوپ مدیسینبال) و اختصاصی (تواتر استروک، و رکورد 100 متر کرال سینه) اندازهگیری شد. از روش همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط استقامت و توان ثباتمرکزی با عملکرد ورزشکاران استفاده شد. نتایج نشان داد تنها بین آزمون فلکشن تنه با پرشطول و پرتاب توپ مدیسینبال و بین امتیاز کلی توان ثباتمرکزی با انعطافپذیری ارتباط وجود دارد. همچنین بین فلکشن جانبی سمت چپ با دو 9×4 متر و بین آزمون فلکشن تنه با تواتر استروک رابطه معکوس معنی داری یافت شد. نتایج این پژوهش بیانگر ارتباط ضعیف بین ناحیه ثباتمرکزی و عملکرد عمومی و اختصاصی شناگران است، که بر اساس این نتایج ضرورتی برای تمرکز روی این سبک از برنامههای تمرینی برای شناگران وجود ندارد.
معصومه حیدری، وحید ذوالاکتاف، غلامعلی قاسمی، شهرام لنجان نژادیان،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کنترل و مدیریت نوروپاتی یک هدف در تمرینات درمانی است که برای بیماران مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی نوع دو تجویز می¬شود. ما تاثیر 12 هفته تمرین جامع بر شاخص¬های کنترل قند خون و حس محیطی بیماران نوروپاتی دیابتی را مطالعه کردیم. روش اجرا: با معیار نمره پرسشنامه میشیگان، 40 بیمار بطور تصادفی جفت شده در گروه¬های تمرینی رایج و جامع قرار گرفتند. آزمون¬ها پیش و پس از سه ماه تمرین به مدت 3 جلسه در هفته با زمان 60 دقیقه در هفته ی اول آغاز و به مرور با افزایش مدت و حجم تمرین به 90 دقیقه در جلسه پایانی انجام شد . یافته ها:آزمون آنوا برای داده های تکراری نشان داد قند خون ناشتا دو گروه فاقد تعامل معنادار (26/0 P=)، ولی قند خون دو ساعت پس از ناشتا ، قند خون غروب، هموگلوبین گلیکوزیله ، دیاپازون ، منوفیلامان ، و ترموفیل دارای تعامل معنادار به نفع گروه تمرین جامع بود (05/0P<). نتیجه گیری: در آغاز تمرینات جامع، از ماساژ و فوم غلتان برای کاهش درد و بهبود خونرسانی و حس مناطق نوروپاتیک استفاده شد. این احتمالا موجب شده که آنها تمرینات هوازی و مقاومتی را نیز راحت¬تر انجام دهند و بنابراین کنترل گلیسمی و حسی بهتری حاصل شد. بررسی آثار بلند مدت این راهبرد تمرینی نیاز به مطالعه بیشتر دارد.
زهرا ابراهیمی، ابراهیم محمدعلی نسب فیروزجاه، سجاد روشنی، مصطفی زارعی،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان شیوع آسیبهای بازیکنان لیگ برتر فوتبال ایران قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا (کوویدـ19) از طریق آنالیز ویدیوئی در فصل 99-98 بود. انواع آسیبهای ورزشی بر اساس مکانیسم به دو دسته حاد و مزمن تقسیم شده و آسیبها با بررسی 143 فیلم ویدیوئی از 239 مسابقه، با آنالیز ویدیوئی انجام شد. میزان شیوع، زمان بروز و ناحیه آسیب دیده در برگه مخصوص ثبت شد. باتوجهبه نتایج 219 آسیب قبل از شیوع ویروس کرونا و 276 آسیب بعد از شیوع ویروس کرونا رخ داد. در دوران قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا اندام تحتانی بازیکنان (7/58 درصد) بیش از دیگر نقاط بدن آنها آسیب دید. همچنین بیشترین میزان بروز آسیب بعد از شیوع ویروس کرونا نسبت به قبل آن در دقایق پایانی بازی (3/24 درصد) رخ داد. یافتههای پژوهش نشان داد که میزان شیوع آسیب در بازیکنان فوتبال لیگ برتر ایران در دوران بعد از شیوع ویروس کرونا به دلیل قرنطینه خانگی و تعطیلی مسابقات زیاد شد.
سعید واحدی، معرفت سیاه کوهیان، میلاد راحتی، نگار رستمی، الهه فلاح زاده، رقیه افرونده،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده
بیماری کووید 19 با طیف وسیعی از علایم بالینی و عوارض طولانی مدت همراه است. برای اکثر متخصصان فیزیولوژی ورزشی و پزشکی ورزشی این یک چالش جدید است که افراد بعد از بهبود از کووید 19 چگونه تحت تجویز و مراقبتهای ورزشی قرار بگیرند و فعالیتهای قبلی خود را ادامه دهند. هدف از این مطالعه، مروری بر فعالیتهای بدنی مناسب برای بهبودیافتگان از عفونت کووید 19 بر اساس نوع مشکلاتی که طی بیماری بر آنها عارض شده، میباشد. برای انجام این مطالعه، روش بررسی مروری انتخاب و در سه مرحله انجام شده است. در مرحله نخست فعالیت بدنی در کووید، در مرحله دوم درگیری ارگانها در کووید، و در مرحله سوم، تجویزات ورزشی در درگیری ارگانها با جستجوی کلیدواژههای مناسب در پایگاههای معتبر علمی مانند Pubmed، ACSM، SID.ir و Science Direct جستجو شده، مطالب مرتبط با هدف از مقالات استخراج و گردآوری شدند و تحت آنالیز محتوا قرار گرفتند. بررسی اعضا پس از بهبود از عفونت کووید 19 برای بازگشت به فعالیت بدنی بسیار ضروری است. تجویزات فعالیت بدنی در بهبودیافتگان از کرونا از بیماری به بیمار دیگر، و عضوی به عضو دیگر، متفاوت است. انجام ورزش در شرایط کووید ملاحظاتی را میطلبد. سیستم قلب، تنفس، خون، گوارش و عضلانی-اسکلتی تحت تأثیر عفونت کووید 19 قرار میگیرند. از سویی ورزش بستگی به شدت آن، اثرات متفاوتی بر سیستم ایمنی میگذارد و سیستم ایمنی در بیماری کووید 19 دستخوش تغییراتی میشود. نوع، شدت و مدت ورزش یا فعالیت بدنی بر حسب بیمار و نشانهها یا عوارضی که از کووید برای وی باقی مانده است، متفاوت است و آمادگی ارگانهای گوناگون برای انجام فعالیت بدنی بایستی ارزیابی گردد.
دکتر مجید کاشف، دکتر مارال رامز، خانم اعظم احمدی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده
برآورد شده است که تا سال 2035، بیشتر از 130 میلیون فرد بزرگسال از انواع مختلف بیماری های قلبی عروقی رنج خواهند برد. بنابراین شناخت پاتوژن های بیماری های قلبی و بررسی درمان های جدید بسیار اهمیت دارد. همچنین، علی رغم پیشرفت مداوم در تشخیص بیماری، آموزش بیماران و مدیریت عوامل خطرآفرین، انفارکتوس عضله قلب (MI) یکی از رایج ترین علل ناخوشی، بستری شدن در بیمارستان و مرگ و میر در سطح جهان است. رخ داد های همراه با MI به مقدار زیادی پیچیده است و با تغییرات متابولیکی و بیوشیمیایی سریع مشخص می شود. تمرین ورزشی یک استراتژی موثر برای محافظت از قلب است که اثرات نامطلوب MI و ایسکمی/ خون رسانی مجدد (I/R) را از طریق سازوکاری که پیش آماده سازی ورزشی نامیده می شود،کاهش می دهد. مسیرهای سیگنالینگ متعدد پیش آماده سازی ورزش در کاهش آسیب های قلبی ناشی از MI یکی از موضوعاتی است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. در این مقاله به برخی از عوامل مشارکت کننده در محافظت قلبی ناشی از ورزش از جمله تغییرات میتوکندریایی، تغییرات متابولیکی، سازگاری های عروقی ، ظرفیت آنتی اکسیدانی، پروتئین های شوک گرمایی، سطح سیکلواکسیژناز، کانال های پتاسیمی حساس به ATP، آدنوزین، پروتئین کیناز C، هموئوستاز کلسیم و کلوتو پرداخته شده است.
دکتر رامین بلوچی، دکتر فریده باباخانی، دکتر محمدرضا هاتفی، آقای حسین حسین پور،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات ثباتمرکزی بر عملکرد اندام فوقانی بر مبانی آزمون تعادلی Y، قدرت و دامنه حرکتی چرخش شانه در ورزشکاران بدمینتونباز بود. روششناسی: 30 بدمینتونباز پسر بصورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تجربی (15=n) تقسیم شدند. گروه تجربی برنامه تمرینات ثبات مرکزی را به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته برای مدت 40 دقیقه انجام دادند، در حالی که گروه کنترل مداخلهای را دریافت نکرد. اندازهگیری عملکرد اندام فوقانی بواسطه آزمون تعادلی Y، و همچنین قدرت و دامنه حرکتی چرخش داخلی و خارجی شانه به ترتیب بواسطه دینامومتر دستی و گونیامتر قبل و بعد از ارائه مداخله انجام شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از تحقیق بر اساس آزمون آماری آنکوا (ANCOVA) نشان داد که تفاوت معنیداری در میانگین آزمون تعادل اندام فوقانی Y بین دو گروه کنترل و تجربی در هر دو دست برتر و غیر برتر وجود دارد که بیانگر تاثیر مثبت تمرینات ثبات مرکزی بر عملکرد افراد در اجرای آزمون تعادل Y می باشد (05/0 < p) با این حال هیچ تفاوت آماری در قدرت عضلانی و دامنه حرکتی چرخش خارجی و داخلی شانه بعد از ارائه مداخله مشاهده نشد (05/0 < p). نتیجهگیری: بنظر میرسد که ارائه برنامه تمرینات ثبات مرکزی میتواند با رویکرد افزایش عملکرد اندام فوقانی و بالطبع پیشگیری از آسیب در ورزشکاران بدمینتونباز در نظر گرفته شود.
وحید فاضلی، پژمان معتمدی، حمید رجبی، ندا خالدی،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر تمرین ترکیبی بر آترواسکلروز آئورت و FGF23 در رتهای نر مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود. روششناسی: تعداد 20 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 10±250 گرم) که به روش NX5/6 نارسایی مزمن کلیه به آن ها القا شد بعد از 2 هفته دوره نقاهت به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین ترکیبی تقسیم شدند و به مدت 8 هفته پروتکل تمرین ترکیبی را انجام دادند. پروتکل تمرین ترکیبی شامل؛ تمرین مقاومتی به صورت تمرین روی نردبان و شامل 2 ست و 6 تکرار با درصدهایی از وزن بدن بود و تمرین هوازی شامل 30 دقیقه فعالیت کم شدت روی تردمیل بود.
یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد تمرین ترکیبی باعث کاهش آترواسکلروزیس آئورت و کاهش پلاکها شد، همچنین FGF23 به طور معنیداری کاهش یافته بود ( p= 0.001). هورمون پاراتورمون نیز کاهش معنیداری داشت ( p=0.041) و کلسیم و فسفر نیز، کاهش معنیداری را داشتند (به ترتیب، p= 0.004 و p= 0.005). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی می تواند با کاهش FGF23، هورمون پاراتورمون، کلسیم و فسفر بر آترواسکلروز آئورت و شاخص های بیماری قلبی- عروقی در بیماران نارسایی مزمن کلیه موثر باشد.
شکوفه خردمند، الهه طالبی گرکانی، خدیجه نصیری،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
شیوع چاقی در زنان یائسه نسبت به مردان بیشتر است. کاهش استروژن هنگام یائسگی موجب اختلال در عملکرد میتوکندری میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی شدید (HIT) بر تعداد کپیهای ژنوم میتوکندری (mtDNAcn) و فاکتور رونویسی میتوکندری A (Tfam) در بافت چرب احشایی (VAT) موشهای صحرایی اورکتومی (OVX) و تغذیه شده با غذای پرچرب (HFD) بود. 40 سر موش (8 هفتهای، 20±200 گرم) به 5 گروه:1) غذای نرمال (ND) 2) ND+OVX 3) HFD 4) HFD+ OVX5) HFD+OVX+HIT، تقسیم شدند. HIT به مدت 8 هفته/5 جلسه در هفته/42 دقیقه تمرین هوازی (85–80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) اجرا شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین از VAT برای ارزیابی mtDNAcn و بیان ژن Tfam به روش qRT-PCR، نمونهبرداری شد. از آزمون ANOVA و LSD جهت مقایسه تفاوتهای بین گروهی استفاده شد. OVX و HFD منجر به تغییر معنادار بیان ژن Tfam نشد اما موجب کاهش معنادار mtDNAcn نسبت به گروه کنترل شد. HIT موجب افزایش معنادار بیان ژن Tfam نسبت به گروه کنترل و بیان ژن Tfam و mtDNAcn نسبت به گروه HFD+ OVX گردید؛ بنابراین HIT با افزایش mtDNAcn و بیان ژن Tfam موجب بهبود عملکرد میتوکندریایی در VAT موشهای صحرایی OVX و تغذیه شده با HFD میشود.