جستجو در مقالات منتشر شده


152 نتیجه برای at

سپیده سمواتی شریف، عباس فرجاد پزشکی، محمد یوسفی،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده

هدف تحقیق ارتباط متغیرهای کینتیکی و کینماتیکی تکنیک لانج با قدرت، توان انفجاری و دامنه حرکتی مفاصل اندام تحتانی در شمشیربازان نخبه فلوره بود. از 8 شمشیرباز نخبه، متغیرهای کینتیکی عملکرد شمشیربازان با استفاده از صفحه نیرو و متغیرهای کینماتیکی با استفاده از سیستم دوربینی مورد اندازه گیری قرار گرفتند. برای اندازه گیری قدرت کانسنتریک و توان انفجاری عضلات اندام تحتانی شمشیربازان، به ترتیب از آزمون اسکات جامپ و دراپ جامپ استفاده شد. از میانگین و انحراف استانداردبرای توصیف اطلاعات و از آمار استنباطی ضریب همبستگی در سطح معناداری 0.05 به منظور ارتباط سنجی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان دادند بین سرعت شمشیربازی با توان و انرژی مکانیکی اسکات جامپ و ارتفاع دراپ جامپ با سرعت تکنیک لانج و همچنین بین دامنه حرکتی مچ پا با حداکثر نیرو و ایمپالس افقی ارتباط مستقیم و معناداری (P<0.05) وجود دارد. با توجه به نتایج به نظر می رسد مربیان باید علاوه بر تأکید بر تمرین های رایج، روی قدرت و توان انفجاری عضلات مفصل مچ پا نیز تمرکز داشته باشند.

معصومه حیدری، وحید ذوالاکتاف، غلامعلی قاسمی، شهرام لنجان نژادیان،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کنترل و مدیریت نوروپاتی یک هدف در تمرینات درمانی است که برای بیماران مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی نوع دو تجویز می¬شود. ما تاثیر 12 هفته تمرین جامع بر شاخص¬های کنترل قند خون و حس محیطی بیماران نوروپاتی دیابتی را مطالعه کردیم. روش اجرا: با معیار نمره پرسشنامه میشیگان، 40 بیمار بطور تصادفی جفت شده در گروه¬های تمرینی رایج و جامع قرار گرفتند. آزمون¬ها پیش و پس از سه ماه تمرین به مدت 3 جلسه در هفته با زمان 60 دقیقه در هفته ی اول آغاز و به مرور با افزایش مدت و حجم تمرین به 90 دقیقه در جلسه پایانی انجام شد  . یافته ها:آزمون آنوا برای داده های تکراری نشان داد قند خون ناشتا دو گروه فاقد تعامل معنادار   (26/0 P=)، ولی قند خون دو ساعت پس از ناشتا  ، قند خون غروب، هموگلوبین گلیکوزیله ، دیاپازون ، منوفیلامان ، و ترموفیل دارای تعامل معنادار به نفع گروه تمرین جامع بود (05/0P<). نتیجه گیری: در آغاز تمرینات جامع، از ماساژ و فوم غلتان برای کاهش درد و بهبود خونرسانی و حس مناطق نوروپاتیک استفاده شد. این احتمالا موجب شده که آنها تمرینات هوازی و مقاومتی را نیز راحت¬تر انجام دهند و بنابراین کنترل گلیسمی و حسی بهتری حاصل شد. بررسی آثار بلند مدت این راهبرد تمرینی نیاز به مطالعه بیشتر دارد.


ذکتر امیر قیامی راد، اقای فرهاد اسم خانی، اقای سالار حریری،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده

هدف از مطالعه حاضر، بررسی پارامترهای کینماتیکی دو مهارت جودان و چودان گییاکوزوکی کاراته­کاهای مرد حرفه­ای و نیمه­حرفه­ای بود. تعداد 10کاراته­کای حرفه­ای و 10 کاراته­کای نیمه­حرفه­ای در این مطالعه شرکت نموده و تکنیک­های مورد نظر را اجرا کردند. نیروی عکس­العمل ­زمین در حین اجرای ضربه که به عنوان پارامتری غیرمستقیم جهت محاسبه­ی قدرت ضربه بود با استفاده از صفحه نیرو با فرکانس 250 هرتز اندازه­گیری شد. برای محاسبه­ی شتاب انتقالی دست نیز از شتاب سنج  ADXL320 استفاده شد. حرکات با سیستم ردیابی اپتیکی زمان (فیزاسپیس) با 8 دوربین سرعت بالا (480fps) ضبط شدند. سپس پارامترهای کینماتیکی مرتبط با هر مشت توسط سیستم تصویری سه بعدی، مدل­سازی و کمی­سازی شدند. تحلیل داده­های پژوهش از آزمون­های t زوجی و t مستقل استفاده شد. نتایج آزمون در پارامترهای جابجایی مچ­دست، آرنج، شانه در مهارت جوان و چودان گییاکوزوکی، نیروی عکس­العمل­زمین، سرعت اوج آرنج و شانه در مهارت چوان گییاکوزوکی، سرعت اوج مچ­دست در مهارت جودان گییاکوزوکی در کاراته کاهای نیمه‌حرفه­ای و حرفه­ای تفاوت معنی‌داری نشان داد ( 05/0( p≤. بطورکلی نتایج پژوهش نشان داد نوع مشت و سطح تجربه کاراته‌کاها، از عوامل اصلی در تعیین بزرگی پارامترهای جابجایی و سرعت­خطی بودند که عامل مهم موفقیت در مسابقات تلقی شده و  باعث کسب امتیاز بهتر در مسابقات می­شوند.

آقا محمد علیمرادی، دکتر منصور صاحب الزمانی، خانم رویا بیگتاشخانی،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده

 
مقدمه و هدف: الگو‌های حرکتی نقش مهمی در بروز صدمات غیر برخوردی آسیب ACL ایفا می‌کنند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر برنامه +11 بر خطای پرش- فرود بازیکنان زن فوتبال هست. روش‌شناسی: 30 زن فوتبالیست غیرحرفه‌ای به‌طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. به مدت 16 هفته و هفته‌ای 3 جلسه گروه تجربی برنامه +11 را انجام دادند درحالی‌که گروه کنترل در طول تحقیق روش گرم کردن معمول خود را حفظ کردند. خطای پرش- فرود بازیکنان به‌وسیله آزمون تکلیف پرش- فرود ویژه فوتبال و با استفاده از سیستم نمره دهی خطای فرود موردبررسی قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد اجرای 16 هفته برنامه +11 سبب بهبود معنی‌داری در نمرات خطای پرش- فرود بازیکنان گروه تجربی شده بود. هم‌چنین، مقایسه نتایج بین دو گروه تجربی و کنترل نشان داد که تفاوت معنی‌داری بین دو گروه وجود دارد. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، برنامه +11 می‌تواند باعث بهبود الگوی پرش- فرود در بازیکنان زن فوتبالیست در شرایط نزدیک به مسابقه شود؛ بنابراین، به مربیان پیشنهاد می‌شود از این برنامه به‌عنوان جایگزین گرم کردن معمولی در جهت پیشگیری از آسیب استفاده شود.

علی اصغر رواسی، موسی خلفی، دکتر کریم آزالی علمداری،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده

مقدمه و هدف. اثر تمرینات ورزشی بر نارسایی‌های متابولیک از طریق دست‌کاری عامل رشد فیبروبلاستی-21 (FGF-21) متناقض است. بنابراین، هدف تحقیق تعیین اثر کمّی تمرینات ورزشی بر FGF-21 سرم بزرگ‌سالان دارای اختلالات متابولیک بود. روش‌شناسی. ابتدا جستجوی پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed و Google Scholar برای استخراج مقالههای فارسی و انگلیسی منتشره شده تا اردیبهشت 1400، انجام شد و اندازه اثر (SMD) با مدل اثرات تصادفی محاسبه شد. یافته¬ها: 14 مطالعه شامل 19 مداخله(شامل تمرین هوازی(3=n)، تمرین مقاومتی(3=n)، تمرین تناوبی شدید(4=n) و تمرین ترکیبی(4=n)) دربردارنده اطلاعات 503 آزمودنی(دارای اضافه‌وزن یا چاقی و یا مبتلا به دیابت دو، سندرم متابولیک و کبد چرب)، واجد شرایط ورود به فراتحلیل شدند. اما به دلیل وجود ناهمگونی، درنهایت اثر کمی 16 مداخله به صورت کاهش FGF21 سرم پس از تمرین[001/0p=، (22/-0 الی 65/0CI: -) 44/0-SMD=] به دست آمد که با سن(10/0=P) و شاخص توده بدن(50/0=P) آزمودنی‌ها همبستگی نداشت. بحث و نتیجه‌گیری: تمرینات بدنی بی‌اعتنا به سن یا وضعیت وزنی، ابزار کارآمدی برای کاهش قابل‌ملاحظه  FGF21سرم بیماران متابولیک هستند که انتظار می‌رود به بهبود بیشتر اختلالات متابولیکی منجر شود. با این حال، هنوز هم نیاز به کارآزمایی‌های بالینی بیشتر با در نظر گرفتن نقش مؤلفه‌های تمرینی از جمله شدت و نوع تمرین در این زمینه باقی است.
 
هما شیخانی شاهین، داوود مهربانی، سیف اله دهقانی ناژوانی، حمید رجبی، منیژه نوروزیان،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر فعالیت در آب و تزریق آلوژنیک سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان به همراه پلاسمای غنی از پلاکت ها (PRP) در ترمیم تاندون آشیل موش های صحرایی است. 74 سر موش صحرایی از نژاد اسپراگوداولی انتخاب و در 69 سر از آنها آسیب تاندونی ایجاد شد. موش‌های صحرایی به طور تصادفی به هشت گروه‌ مختلف تقسیم بندی شدند. 5 سر باقیمانده که آسیبی در آنها ایجاد نشده بود  به عنوان کنترل سالم در نظر گرفته شد. 72 ساعت پس از جراحی، به گروه‌ها سلول‌های جداسازی شده از مغز استخوان و پلاسمای غنی از پلاکت از طریق کتتر تزریق شد. گروه های تجربی به مدت 8 هفته و هر هفته 5 جلسه فعالیت در آب را انجام  دادند. در پایان هفته هشتم تاندون آشیل جدا و برای ارزیابی میزان ترمیم تاندونی از رنگ آمیزی اختصاصی شامل Mason Trichrome  و H&E استفاده شد. نتایج نشان داد که از لحاظ میزان ترمیم تاندون آشیل تفاوت معناداری در بین گروه های مورد مطالعه وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از بررسی‌های هیستوپاتولوژیک تفاوت معنی داری از لحاظ تعداد فیبروبلاستها، رسوب رشت‌های کلاژن، میزان دانسیته سلولی و قطر تاندونی در گروه‌های مورد مطالعه را نشان داد. به‌کارگیری این روش‌های درمانی به واسطه باند شدن با گیرندههای غشای سلول‌های هدف مانند فیبروبلاستها، سلول‌های بنیادی مزانشیمی و اندوتلیال منجربه فعال شدن یک سری پروتئینهای داخل سلولی می‌گردند که در نتیجه فعالیت آنها واکنشهایی اتفاق می‌افتد که باعث شکل‌گیری ماتریکس و سنتز کلاژن می گردد که به ترمیم تاندون کمک می‌کند.

 
ستاره بیهقی، ندا خالدی، حسین عسکری،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده

 پژوهش‌های اخیر نشان دادند که محیط میتواند اصلاح کنندۀ ژنها از طریق اپیژنتیک باشد، بر همین اساس مداخلۀ ورزش میتواند منجر به تغییر بیان ژن در نسلهای آینده گردد. از جمله عوامل مهم سوخت و ساز میتوان به PDK4 که یک عامل اصلی چرخه پیروات دهیدروژناز است اشاره کرد. این پژوهش اثر تمرین ورزشی مادری را بر بیان ژن PDK4 در عضلات نعلی و باز کننده طویل انگشتان پا در فرزندان نسل اول مورد بررسی قرار داد. 20 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگ داولی دو ماهه در 3 گروه تمرینی قبل بارداری، حین بارداری و قبل و حین بارداری و یک گروه کنترل بدون تمرین ورزشی تقسیم شدند. گروههای تمرینی به ترتیب تحت پروتکل 4 ،3 و 7 هفته ای تمرین هوازی قرار گرفتند. بعد از گذشت 2 ماه از تولد نوزادان، به طور تصادفی ساده از هر گروه 6 سر موش صحرایی نر به منظور نمونهبرداری انتخاب شدند. آزمودنیها بوسیلۀ ترکیب کتامین (mg/kg 90) و زایلوزین (mg/kg 10) بیهوش و بلافاصله عضلۀ نعلی و عضله طویل بازکننده انگشتان (EDL) برای بررسی برداشته شد. سنجش بیان ژنها با روش Real time PCR انجام شد. با آزمون آماری فیشر، اختلاف بین گروههای تمرینی و کنترل اندازهگیری شد. بیان ژن PDK4 فرزندان نسل اول تمامی گروه ها و عضلات به جز گروه تمرین قبل از بارداری و در عضله اسکلتی باز کننده طویل انگشتان پا، افزایش یافت. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد احتمالا تمرین ورزشی مادری با افزایش بیان ژنهای متابولیکی میتواند تنظیم متابولیکی نسل اول فرزندان را تحت تأثیر قرار دهد.

محمدرضا منصوری، محمدرضا اسماعیلی، فریده اشرف گنجویی، زهرا حاجی‌انزهایی،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به تجارت گسترده­ای که در برخی از ورزش­ها وجود دارد، یک تصمیم نادرست داوری نه تنها می­تواند عواقب مالی عظیمی را برای شرکت کنندگان در رقابت داشته باشد، بلکه خود رویداد را نیز تحت تأثیر قرار می­دهد. هدف کلی پژوهش حاضر تعیین نقش تکنولوژی اطلاعات و حمایت سازمانی ادراک شده بر عملکرد داوران جام جهانی فوتبال روسیه 2018: بررسی نقش میانجی رضایت شغلی و خودسودمندی بود. روش: این پژوهش توصیفی، مدل همبستگی، مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری، و نوع آن کاربردی است. جامعۀ آماری پژوهش را تمام داوران و کمک داوران حاضر در جام جهانی فوتبال روسیه 2018 تشکیل دادند که از این تعداد 111 داور بود که 35 داور وسط، 63 کمک داور و 13 کمک داور ویدئویی بودند. یافته­ها: نتایج رابطه مثبت معناداری بین تکنولوژی اطلاعات، حمایت سازمانی ادراک شده و خودسودمندی بر عملکرد داوران جام جهانی فوتبال روسیه 2018 را نشان داد. در حالی‌که رابطه معناداری بین رضایت شغلی و عملکرد داوران جام جهانی فوتبال روسیه 2018 دیده نشد. نتیجه­گیری: تکنولوژی اطلاعات به عنوان یک عامل موثر و تسهیل­ساز در تصمیم­گیری داوران می­باشد، لذا پیشنهاد می­شود زیرساخت­های تکنولوژیکی در راستای بهبود تصمیمات لحظه­ای داوران در سطحی گسترده­تر فراهم گردد.
دکتر مصطفی زارعی، خانم نازنین دالوندپور، اقای علیرضا حسینی،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده

آزمون غربالگری عملکرد حرکتی، از آزمون های مورد استفاده برای شناسایی عدم تقارن و محدودیت در حرکات پایه و بنیادی است. برای مدیریت زمان و اجرای سریع  برخی از محققان پیشنهاد کرد‌ه‌اند تعداد تست های این آزمون کاهش یابد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ثبات و همبستگی درونی بین اجزای این آزمون بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. در این پژوهش آزمون غربالگری حرکتی با استفاده از کیت ویژه FMS روی 165 نفر از دانشجویان دختر و پسر 18 تا 25 سال دانشگاه شهید بهشتی اجرا شد. ثبات درونی آزمون که با روش آلفای کرونباخ اندازه‌گیری و قابل قبول بود. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد بین اجزای درونی آزمون با همدیگر همبستگی پایین تا متوسط وجود دارد ولی همبستگی بالایی بین اجزای آزمون و نمره نهایی FMS مشاهده شد. همچنین نتایج همبستگی بالایی بین "چهار حرکت کوچک" (بالا بردن فعال پا، تحرک پذیری شانه، شنای پایداری، پایداری چرخشی) و نمره مجموع FMS و همبستگی جزئی بین "سه حرکت بزرگ" و نمره FMS را نشان داد. به نظر می‌رسد آزمون غربالگری  عملکرد حرکتی ابزاری معتبر جهت ارزیابی عملکرد حرکتی است.  بنابراین در صورت محدودیت زمانی در جوامع بزرگ همچون دانشجویان می‌توان از "چهار حرکت کوچک"  به جای هفت حرکت استفاده کرد.
 

علی عباسی، حیدر صادقی، مهدی زمانیان، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده

هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر کشش کوتاه مدت استاتیک و دینامیک عضلات بر تغییرپذیری کینماتیکی اندام تحتانی مردان جوان سالم فعال در حین رکاب زدن بود. تعداد 15 دانشجوی پسر تربیت بدنی و علوم ورزشی از دانشگاه خوارزمی به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها در طی دو روز با اختلاف 48 ساعت در هر مراجعه به آزمایشگاه مراجعه کردند و در حالت‌های بدون کشش و پس از گذشت 2، 5 و 10 دقیقه از کشش استاتیک و دینامیک اطلاعات کینماتیکی اندام تحتانی آنها در 30 سیکل رکاب زدن دوچرخه ثابت در شدت کار 70 دور بر دقیقه توسط دوربین تحلیل حرکت با فرکانس 50 هرتز ثبت شد. اطلاعات جابجایی و سرعت زاویهای مفاصل ران، زانو و مچ پا برای ساختن سری زمانی و محاسبه تغییرپذیری استخراج شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری تکراری نشان داد که تفاوت معنی‌داری در تغییرپذیری جابجایی و سرعت‌زاویه ای مفاصل ران، زانو و مچ پا در وهله‌های 2، 5 و 10 دقیقه بعد از کشش استاتیک و دینامیک وجود ندارد (05/0<P). با توجه به نتایج احتمالا می‌توان در برنامه گرم کردن قبل از رکاب زدن یا انجام بازتوانی روی دوچرخه ثابت از هر دو نوع کشش استاتیک و دینامیک به یک میزان بهره برد.
 
آقای بهزاد محمدی اورنگی، دکتر رسول یاعلی، دکتر محمدتقی اقدسی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف از تحقیق حاضر مقایسه تأثیرپذیری تبحر حرکتی از وضعیت تغذیه در رده‌های سنی مختلف مردان (کودکان، نوجوانان و جوانان) بود. جامعه آماری تحقیق برای کودکان کلیه دانش‌آموزان سنین 10-7 سال، برای نوجوانان کلیه دانش‌آموزان 15-12 سال و برای جوانان کلیه دانشجویان 20-18 سال دانشگاه تهران به‌غیراز دانشجویان تربیت‌بدنی بود. نمونه تحقیق در هر یک از گروه‌های سنی 90 نفر بود؛ که از 4 مدرسه ابتدایی و 4 مدرسه دبیرستان شهر تهران و دانشجویان پسر دانشگاه تهران به روش خوشه‌ای هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و مقایسه‌ای بود و ابزار اندازه‌گیری تن‌سنجی و آزمون برونینکس- اوزرتسکی بود. نتایج تحقیق نشان داد بین گروه‌های سوءتغذیه، تغذیه متوسط و تغذیه مناسب در تبحر حرکتی سنین نوجوانانی و بزرگ‌سالی تفاوت معناداری وجود نداشت اما بین گروه‌های تبحر حرکتی سنین کودکان تفاوت معنادار بود. علاوه بر این بین تبحر حرکتی گروه‌های سنی مختلف تفاوت معناداری نبود. با توجه به این نتایج به نظر می‌رسد وضعیت تغذیه بر تبحر حرکتی تأثیر دارد و این مسئله در تحقیق حاضر در سنین کودکی مشاهده شد؛ بنابراین کودکان آسیب‌پذیرترین قشر در این زمینه محسوب می‌شوند و توجه به وضعیت تغذیه کودکان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت های مختلف سبب بهبود سطوح SOD و TNF-α میشود، گرچه شدت تمرین در تمرینات تناوبی عامل موثری در تغییرات سطوح هر دو متغیر بوده است.

دکتر رسول اسلامی، آقای نواب آبنما،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر  بررسی تأثیر مکمل بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات در فرم اسید آزاد ((HMB-FA) بر شاخص های آسیب عضلانی پس از مسابقه فوتبال بود.24 فوتبالیست مرد (میانگین سنی 3±23 سال، شاخص توده بودنی 2±8/22 کیلوگرم بر متر مربع) داوطلبانه به عنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفره مکمل و دارونما تقسیم  شدند. دراین تحقیق آزمودنی ها در یک میکروسیکل هفتگی فوتبال با دو مسابقه شرکت کردند. آزمودنی های گروه مکمل روزانه سه گرم HMB-FA در طی میکروسیکل هفتگی فوتبال مصرف کردند. نمونه های خون در هفت مرحله (قبل از مصرف مکمل، قبل از مسابقه اول، بلافاصله بعد از مسابقه اول، 24 ساعت بعد از مسابقه اول، قبل از مسابقه دوم، بلافاصله بعد از مسابقه دوم و  24 ساعت بعد از مسابقه دوم ) گرفته شد. غلظت پلاسمایی کراتین کیناز(CK) و لاکتات دهیدروژناز(LDH)  با روش الایزا اندازه گیری شد. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون آماری فریدمن، ویلکاکسون، کروسکال-والیس و یو من ویتنی با سطح معنی داری 05/0 p انجام شد.  پس از مصرف مکمل کاهش معنی دار سطح پلاسمایی لاکتات دهیدروژناز (درزمان های قبل و بعد از مسابقه اول) و کراتین کیناز( در زمان های بلافاصله بعد از مسابقه اول و قبل از مسابقه دوم ) مشاهده شد (برای همه، 05/0 p ) مصرف مکمل HMB-FA شاخص های آسیب عضلانی را کاهش داد که این برای ریکاوری از آسیب های ناشی از تمرین و مسابقات طی یک میکروسیکل مسابقه ضروری است. بعلاوه، مصرف مکمل HMB-FA نتایج دیگری نیز ممکن است داشته باشد که از جمله می توان به کاهش خستگی عصبی عضلانی، کاهش پاسخ التهابی و بازسازی سریع عضله اسکلتی اشاره کرد که نیازمند مطالعات بیشتر است.
 

خانم نگین گیل سمائی، دکتر سید صدرالدین شجاع الدین، دکتر حسن صادقی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده

شیوع آسیب های ورزشی در ورزش های رزمی بالا است. آسیب های رایج در تکواندو بیشتر در اندام های تحتانی اتفاق می افتد. هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر یک دوره تمرینات پلایومتریک با و بدون تمرینات کششی بر داینامیک والگوس زانو،انعطاف پذیری و متغیرهای عملکردی‌زنان تکواندوکار نخبه در معرض آسیب رباط متقاطع قدامی بود. 45 تکواندوکار زن 15-25 سال نخبه در معرض آسیب رباط متقاطع قدامی در این تحقیق شرکت کردند. داینامیک والگوس زانو در حرکت اسکوات با نرم افزار KINOVEA ، انعطافپذیری با آزمون بالا آوردن مستقیم پا و شاخص های عملکردی با تست های وای بالانس، پرش لی سه گام و سیستم امتیازدهی خطای فرود پیش و پس از هشت هفته تمرینات پلایومتریک همراه با تمرینات کششی اندازه گیری شدند.پس از آن داده های حاصل از تست های پیش و پس آزمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون آنالیز واریانس یکراهه((000/0=p)داینامیک والگوس زانو غالب، (000/0=p)داینامیک والگوس زانو غیر غالب، (003/0=p) بالا آوردن مستقیم پای غالب، پرش لی سه گام و (000/0=p) آزمون امتیازدهی خطای فرودنشان داد که تفاوت معنی‌داری بین نتایج دادهای هر سه گروه وجود دارد(05/0P).  همچنین با توجه با اندازه اثرگزارش شده  هر متغیر در هر گروه نشان داده شد که برتری متعلق به گروه تمرینات پلایومتریک همراه کشش بود. تمرینات پلایومتریک همراه با کشش تاثیر معناداری در کاهش ریسک آسیب و افزایش انعطاف¬پذیری و عملکرد تکواندوکاران زن نخبه در معرض آسیب رباط متقاطع قدامی داشت. با توجه به اندازه اثر بالای گزارش شده برای گروه تمرینات پلایومتریک همراه کشش پیشنهاد می‌شود که از این مداخلات برای کاهش ریسک آسیب و افزایش عملکرد تکواندوکاران مورد استفاده قرار گیرد

خانم غزال محمدقلی پور اقدم، دکتر محمدحسین علیزاده، دکتر هومن مینونژاد، دکتر الهام شیرزاد،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده

وظایف حرکتی عصبی-شناختی، ارتباط موثری بر هماهنگی عملکرد ورزشی و آسیب‌های اسکلتی عضلانی دارد. بقایای تغییرات شناختی پس از جراحی بازسازی رباط صلیبی قدامی موجب تغییرات بیومکانیکی زانو شده و می‌تواند ریسک آسیب ثانویه را افزایش می‌دهد. هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی و مقایسه کینتیکی ورزشکاران با سابقه بازسازی رباط صلیبی قدامی و ورزشکاران بدون آسیب بود. در مطالعه‌ی پیش رو در مجموع 30 فوتبالیست مرد حرفه‌ایشامل15 ورزشکار با سابقه بازسازی رباط صلیبی قدامی بعد از بازگشت به بازی و 15 ورزشکار سالم، شرکت کردند. آزمودنی‌ها حداقل 5 فرود قطره‌ای با مداخله شناختی در تصمیم گیری نقطه فرود برروی صفحه نیرو انجام دادند. حداکثر نیروی عکس العمل زمین، زمان رسیدن به ثبات و مرکز فشار با شاخص طول مسیر در لحظه فرود محاسبه شد. برای مقایسه‌ی متغیرها از آزمون یو من ویتنی استفاده شد. ازنظر آماری ، تفاوت معناداری در چهار متغیر: میانگین حداکثر مسیر حرکت مرکز فشار (04/ 0 = p)، حداکثر میانگین نیروی عمودی عکس العمل زمین در بهترین فرودها (01/ 0 = p )، حداکثر میانگین نیروی عمودی عکس العمل زمین در کل فرودها (01/ 0 = p  ) و حداکثر میانگین نیروی داخلی-خارجی عکس العمل زمین در بهترین فرودها (03/ 0 = p ) وجود داشت، اما در متغیر حداکثر زمان رسیدن به ثبات در همه کلاس‌های فرود (05/ 0 > p ) از نظر آماری معناداری مشاهده نشد. به نظر می‌رسد اختلال در تصمیم‌گیری با مداخله‌ی شناختی در طول مرحله پرواز، ریسک آسیب‌دیدگی مجدد را در افراد باسابقه بازسازی رباط صلیبی افزایش می‌دهد.
 

خانم فائزه غلامی، دکتر منوچهر حیدری،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

خستگی ذهنی، معمولا به دنبال فعالیت ­های طولانی­ مدت شناختی ایجاد می­گردد؛ به گونه ­ای که عملکرد شناختی را کاهش داده و منجر به تغییر در فعالیت­ های عملکردی می­ شود. لذا هدف ازمطالعه حاضر، بررسی تأثیر یک­ جلسه ماساژ ­ریلکسیشن­ سوئدی و مدیتیشن در کنترل خستگی ­ذهنی بر تعادل واکنشی و عملکرد اندام تحتانی ورزشکاران دختر دانشگاهی بود. در این مطالعه 16 دختر ورزشکار تربیت­ بدنی به­ صورت هدفمند و براساس معیارهای ورود به مطالعه به ­عنوان نمونه انتخاب شدند و تحت پروتکل خستگی ­ذهنی (45 دقیقه فعالیت شناختی (تست­استروپ))، ماساژ ریلکسیشن سوئدی (30 دقیقه) و مدیتیشن(30دقیقه) با فاصله­ ی زمانی 48 ساعت قرار ­گرفتند. تعادل واکنشی با تست Y با چراغ­های اتوماتیک و عملکرد اندام تحتانی با تست­های پرش لی تک­پا، پرش لی 3 تایی، پرش لی 6 متری در زمان، پرش لی متقاطع ارزیابی شد. جهت بررسی تغییرات درون­ گروهی از تست آنالیز واریانس مکرر استفاده شد.یافته­ ها نشان­ داد که، بین میانگین نمرات تعادل واکنشی و عملکرد اندام تحتانی آزمودنی­ ها در مقایسه­ پس ­آزمون خستگی­ ذهنی با پس آزمون ماساژ و مدیتیشن تفاوت معناداری وجود دارد (05/0< P). همچنین بین نمرات آزمودنی ­ها در مقایسه ماساژ و مدیتیشن برای تعادل واکنشی و عملکرد ­اندام ­تحتانی تفاوت مثبت و معناداری وجود دارد به طوری که تاثیر ماساژ بیشتر از مدیتیشن است (05/0< P).
به منظور پیشگیری از آسیب ­های ورزشی ورزشکاران می­توان از ماساژ ریلکسیشن ­سوئدی و مدیتیشن به عنوان مداخله ­ای برای تسریع در ریکاوری خستگی ­ذهنی و بهبود تعادل واکنشی و عملکرد اندام ­تحتانی استفاده نمود

دکتر سید کاظم موسوی ساداتی، خانم سیما نظری، دکتر کیوان ملانوروزی،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی اسنورکل بر آموزش مهارت­های اصلی شنا در­کودکان و نوجوانان غیرشناگر دارای ترس از آب بود. این پژوهش از نوع تجربی و با طرح های پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان30 کودک (64/0±95/8 سال) و30 نوجوان (71/0±06/15 سال) غیرشناگر دارای ترس از آب بودند که شرکت کنندگان هر گروه بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). هر چهار گروه پس از شرکت در پیش آزمون مهارت ورود به آب، باز کردن چشم در آب،  سر خوردن و جهت­گیری در آب، حرکت در آب و حبس نفس، وارد دوره 20 جلسه­ای آموزش شنا شدند، بطوری­که به گروه آزمایش با اسنورکل و به گروه کنترل بدون اسنورکل مهارت­های اصلی شنا توسط یک مربی آموزش داده شد. سپس هر چهار گروه در پس آزمون شرکت کردند. داده­ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکووا) دو عاملی و آزمون تعقیبی بنفرونی[1] تجزیه و تحلیل شدند.  نتایج یافته­ها گویای آن است اثرات اصلی سن معنی دار نبود ولی اثرات اصلی تمرین و اثرات تعاملی سن و تمرین معنی دار بود. استفاده از اسنورکل در کودکان و نوجوانان بر مهارت ورود به آب، باز کردن چشم در آب اثر معنی داری نداشت ولی بر مهارت های سر خوردن و جهت­گیری در آب و حرکت در آب اثر معنی دار و مثبت داشت. همچنین استفاده از اسنورکل در کودکان و نوجوانان بر مهارت حبس نفس اثر معنی دار و منفی داشت. با توجه به اینکه  نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده تاثیرات مثبت استفاده از اسنورکل بر یادگیری مهارت های سر خوردن و جهت­گیری در آب و حرکت در آب و اثرات منفی آن بر حبس نفس در کودکان و نوجوانان است، توصیه می­شود مربیانی که برای سازگار نمودن کودکان و نوجوانان با آب از اسنورکل استفاده می کنند  آموزش های تکمیلی برای بهیود مهارت حبس نفس ارایه نمایند.
 

[1] . Bonferroni

خانم صدیقه نصرتی ابرقویی، خانم فاطمه نعمتیان، دکتر روح انگیز نوروزی نیا، خانم فاطمه عدالت، خانم درین نیکبخت،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

پرستاران به‌خصوص پرستاران بخش مراقبت‌های ویژه، استرس شغلی قابل توجهی را تجربه می‌کنند که می‌تواند سلامتی آنان را به خطر انداخته و باعث کاهش کیفیت خواب و شادکامی در آن‌ها و در نتیجه افت کیفیت مراقبت از بیماران شود و با عنایت به اینکه شرایط کاری پرستاران بخش مراقبت‌های ویژه، به گونه‌ای است که افزایش فشارهای عاطفی و خلق غمگین را به همراه دارد. لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ورزش پیلاتس بصورت برخط بر کیفیت خواب و شادکامی پرستاران بخش مراقبت‌های ویژه انجام گرفت. مطالعه از نوع شبه‌تجربی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه مداخله و شاهد بوده و بر روی 70 نفر پرستار خانم با میانگین سنی 26/3±14/30 انجام شد. مداخله در 8 جلسه (هفته‌ای 3 جلسه، 50 دقیقه‌ای در بعد از ظهر در قالب حرکات گرم کردن، تمرینات اصلی و سرد کردن) بصورت برخط برگزار گردید. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ و شادکامی آکسفورد جمع‌آوری و با نرم‌افزار spss 23 و آزمون‌های مجذور کای، تی تست و من‌ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. در شروع مطالعه بین دو گروه تفاوت آماری معناداری وجود نداشت. اما در پایان مداخله میانگین نمره کل کیفیت خواب (045/0p=) و شادکامی (0001/0p=) در گروه مداخله بهبود معنی‌داری را نشان دادند. برای ارتقا سلامت جسم و روان، بهبود کیفیت زندگی و خواب و شادکامی می‌توان ورزش پیلاتس به روش کلاسیک را برای گنجاندن در برنامه‌های روزانه توصیه نمود.

خانم نسیم سیوندی، دکتر روح الله نیکویی، دکتر داریوش مفلحی،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

اسیدآمینه تائورین می تواند بوسیله افزایش بیان ژنهای مربوط به تنظیم متابولیسم انرژی، استفاده از اسیدهای چرب و تحریک فرآیند لیپولیز را افزایش دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر مکمل تائورین برتسهیل اکسیداسیون لیپید و انتخاب سوبسترای مصرفی حین تمرین در زنان چاق بود.15 زن چاق (سن 32/6 ± 53/34 سال، شاخص توده بدن 23/3 ±  12/33 کیلوگرم/مجذور متر) یک آزمون فزاینده استاندارد را قبل و بعد از مصرف 21 روزه مکمل تائورین (mg/kg 50 ) انجام دادند. نمونه خونی قبل و بعد از آزمون و پارامترهای تنفسی در تمامی طول آزمون به طور نفس به نفس اندازه گیری شد. نقاط FATmax (به عنوان نقطه ای که چربی بیشترین سهم را در انرژی مصرفی دارد) و نقطه تقاطع سوخت کربوهیدرات و چربی[1](به عنوان نقطه ای که سوخت غالب از چربی به کربوهیدرات تغییر پیدا می کند، COP) تعیین و ضربان قلب، بارکاری و اکسیژن مصرفی معادل با این نقاط استخراج و بین کوششهای قبل از مصرف مکمل و بعد از آن بوسیله آزمون t مستقل و آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری با هم مقایسه شدند. متعاقب مصرف 21 روزه مکمل تائورین، تغییرات سطوح سرمی هورمون های استروژن و پروژسترون، حداکثر اکسیژن مصرفی و زمان رسیدن به واماندگی در حین تمرین فزاینده نسبت به قبل از مصرف مکمل بطور معنی دار مقادیر بالاتری داشت. با وجود این، مصرف این مکمل بر متغیر های ضربان قلب، بار کاری و اکسیژن مصرفی معادل با نقاط FATmax  و COP  بدون تاثیر بود. علیرغم افزایش فاکتورهای عملکردی در حین تمرین، مکمل تائورین بر انتخاب سوبسترای مصرفی در حین تمرین در زنان چاق بی تاثیر است.

دکتر ملیحه آوسه، دکتر مریم کوشکی جهرمی، دکتر جواد نعمتی، دکتر سعید اسماعیلی ماهانی،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

   اخیرا لاکتات به عنوان یک عامل سیگنالینگ درگیر در متابولیسم شناحته شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش ورود لاکتات به مغز در حین تمرین بر سازگاری ناشی از تمرین استقامتی در اکسیداسیون لیپید بود. 24سر موش صحرایی نر در سن هشت‌ هفتگی با میانگین وزن 21 ± 197 گرم در سه گروه کنترل،  تمرینی صرف و گروه تمرین + 4-CIN (که منع ورود لاکتات به مغز را در حین تمرین تجربه می کرد)، تقسیم شدند. تمامی گروه ها یک جلسه تمرین استقامتی را 72 ساعت بعد از پروتکل 12 هفته ای تمرین انجام دادند. سطوح اسیدهای چرب آزاد (FFA) و تری گلیسیرید در پلاسما و بافت چربی اپیدیدیمال و CAMP و اینوزیتول تری فسفات بلافاصله بعد از تمرین استقامتی حاد با تکنیک الایزا اندازه گیری و بوسیله تحلیل واریانس یک راهه بین گروهها مقایسه شد.تمرین استقامتی باعث افزایش غلظت لاکتات مایع مغزی نخاعی در هر دو گروه تمرین صرف و تمرین + 4-CIN نسبت به گروه کنترل شد. غلظت لاکتات مایع مغزی نخاعی در گروه تمرین + 4-CIN نسبت به تمرین صرف پایین تر بود. بلافاصله بعد از تمرین استقامتی حاد، کاهش معنی دار 61 و31 درصدی در سطوح پلاسمایی تری گلیسرید،  کاهش معنی دار 39 و 26 درصدی در سطوح تری گلیسرید بافت چربی، افزایش معنی دار 125 و 56 درصدی در سطوح پلاسمایی FFA، افزایش معنی دار 217 و 125 درصدی در سطوح پلاسمایی FFA،  افزایش معنی دار  87 و 41 درصدی در سطوح CAMP بافت چربی و افزایش معنی دار  90 و 49 درصدی سطوح اینوزیتول تری فسفات  بافت چربی به ترتیب در گروه تمرینی صرف و تمرین + 4-CIN  نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. سطوح تری گلیسرید پلاسما و بافت چربی در گروه تمرین + 4-CIN به طور معنی دار نسبت به گروه تمرینی صرف بالاتر و سطوح FFA پلاسما و بافت چربی بطور معنی دار پایین تر از گروه تمریی صرف بود.نتایج کلی تحقیق نشان داد که لاکتات به واسطه عملش در مغز می تواند در سازگاری ناشی از تمرین استقامتی در اکسیداسیون لیپید اثرگذار باشد.

آقای مسعود صبیانی، دکتر هومن مینونژاد، دکتر الهام شیرزاد، دکتر محمدحسین علیزاده،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

آزمون باز کردن ران به‌صورت دمر جهت ارزیابی کیفیت کنترل حرکتی در ناحیه لومبوپلویک استفاده می‌شود. به نظر می‌رسد تعامل عضلات در این آزمون با توجه به اینکه شباهت بسیار زیادی به الگوی راه رفتن و دویدن دارد، در آسیب همسترینگ مهم باشد. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تغییر الگوی فعالیت عضلات در اکستنشن ران به‌صورت دمر بر فاکتورهای کینماتیکی موثر بر آسیب همسترینگ است. تعداد 28 نفر فوتبالیست مرد در تحقیق حاضر شرکت کردند. جهت ارزیابی و تقسیم‌بندی آزمودنی‌ها از آزمون باز کردن ران به‌صورت دمر استفاده شد و بر اساس الگوی فعالیت به دو گروه الگوی نرمال (14 نفر) و الگوی تغییریافته (14 نفر) تقسیم‌بندی شدند. برای ارزیابی آزمون باز کردن ران به‌صورت دمر، از دستگاه الکترومایوگرافی وایرلس برند مایون مورد استفاده شد. همچنین ارزیابی کینماتیکی دویدن، بر روی تردمیل و با سرعت 20 کیلومتر بر ساعت انجام گرفت. از آنالیز دو بعدی و سه بعدی برای استخراج داده‌های کینماتیکی (تیلت لگن، فلکشن جانبی تنه و فلکشن تنه) استفاده شد. دامنه حرکتی در یک سیکل دویدن و میزان هر یک از متغیرها در لحظه برخورد پا با زمین مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان فلکشن جانبی تنه (002/0 p=) و فلکشن تنه (024/0 p=) در لحظه برخورد پا با زمین و دامنه حرکتی فلکشن جانبی تنه (019/0 p=)، فلکشن تنه (035/0 p=) و دامنه تیلت لگن در یک سیکل دویدن (008/0 p=)، در یک سیکل دویدن در بین گروه الگوی تغییریافته و گروه نرمال تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج تحقیق حاضر نشان که تغییر در الگوی فعالیت عضلات در آزمون اکستنشن ران به حالت دمر می تواند ریسک آسیب همسترینگ را افزایش دهد.

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb