جستجو در مقالات منتشر شده


248 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

فاطمه ریاحی، حیدر صادقی، الهام شیرزاد،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

تکنیک لانژ از جمله رایج‌ترین حرکات در رشته شمشیربازی و یکی از تعیین‌کننده‌ترین حرکات تهاجمی در این رشته به شمار می‌آید. هدف از انجام این پژوهش مقایسه کینماتیکی اندام فوقانی شمشیربازان نخبه زن و مرد بزرگسال در اجرای تکنیک لانژ بود. نمونه آماری این پژوهش را هشت شمشیرباز نخبه رشته اپه (4 زن و 4 مرد) که عضو تیم ملی بزرگسالان جمهوری اسلامی ایران بودند تشکیل ‌دادند. از آزمودنی‌ها در طی اجرای لانژ کامل در پاسخ به یک محرک نوری، با یک دوربین با نرخ نمونه‌گیری Hz 300 فیلمبرداری و برای تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی  tمستقل در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که شمشیربازان نخبه مرد از زمان عکس‌العمل و زمان حرکت کوتاه‌تری نسبت به شمشیربازان نخبه زن برخوردار بودند. عدم وجود تفاوت‌های قابل‌ملاحظه در سایر پارامترهای کینماتیکی، نشان‌دهنده آن است که شمشیربازان نخبه زن و مرد تکنیک لانژ را با روشی مشابه اجرا کردند. نتیجه‌گیری نهائی اینکه وجود تفاوت‌ در پارامترهای زمانی تکنیک لانژ، مؤید نیاز به استراتژی‌های متفاوت تمرین برای آماده‌سازی ورزشکاران شمشیرباز است.


آقا علی نعمتی، دکتر محمدتقی امیری خراسانی، دکتر محمدرضا امیرسیف الدینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه و هدف: یکی از راهکارهایی که ورزشکاران برای افزایش موقت نیرو و توان عضلانی می­توانند استفاده کنند، توانمندسازی پس­فعالی (PAP) در طول گرم­ کردن است. به هر حال اثر این پدیده بر کینماتیک حرکات ویژه مشخص نشده است. لذا، هدف از این مطالعه، تاثیر حاد PAP در طول گرم­کردن بر ویژگی­های کینماتیکی اندام تحتانی حین ضربه سر بازیکنان فوتبال می­باشد.
روش­شناسی: نمونه آماری این تحقیق شامل 24 بازیکن نیمه حرفه ­ای فوتبال در رده سنی جوانان با میانگین سن11/1±67/18 سال، قد12/7±32/182 سانتی متر، جرم46/7± 17/74 کیلوگرم بودند که چهار روش مختلف گرم­کردن PAPتیک­آف، PAPفرود،PAPترکیبی و گرم­کردن عمومی، که برگرفته از مراحل ضربه سر فوتبال بود، اجرا کردند. سرعت­های زاویه­ای زانو و ران در طول مرحله تیک­آف و حداکثر فلکشن زانو و مدت زمان مکث روی مفصل زانو در مرحله فرود با دستگاه آنالیز حرکتی سه بعدی  (vicon peak ltd ,oxford ,UK vicon) با چهار دوربین T20 و با فرکانس 1000 هرتز ثبت شد. در نهایت از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بون فرونی در سطح معنی داری P<0.05 استفاده شد.
یافته­ها: افزایش معنی داری در سرعت زاویه­ای زانو و ران بعد از PAPترکیبی و سپس PAPتیک­آف با دیگر برنامه­های گرم­کردن وجود داشت. همچنین، افزایش معنی­ دار در زاویه فلکشن زانو بعد از PAPفرود در مقایسه با دیگر برنامه­های گرم­کردن وجود داشت. بعلاوه، افزایش معنی­داری در مدت زمان مکث بر روی مفصل زانو بعد از گرم­کردن عمومی در مقایسه با دیگر برنامه­های گرم­کردن وجود داشت.
بحث و نتیجه­گیری:­PAPتیک­آف موجب بهبود عملکرد پرش و PAPفرود موجب بهبود عملکرد فرود می­شود. ترکیب این دو روش، PAPترکیبی، نتیجه بهتری را در کل به دنبال خواهد داشت.
خانم اعظم داوودآبادی، دکتر سعید نقیبی، دکتر علی برزگری، دکتر محمد حسن دشتی خویدکی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه و هدف:بیماری آلزایمر یکی از شایع‌ترین بیماری‌های تحلیل برنده سلول‌های مغزی است که یکی از علائم آن افسردگی می‌باشد. هدف از این پژوهش تأثیر یک دوره تمرینات ورزشی بر میزان افسردگی و تغییرات فاکتور استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ و پروفرونتال کورتکس مغز رتهای مبتلا به آلزایمر بود.
روش‌شناسی:بدین منظور40 سر رت نر ویستار 8 هفته‌ای با میانگین وزن 33±237گرم بهطور تصادفی در چهار گروه 10تایی شامل: کنترل، ورزش، آلزایمر و ورزش+آلزایمر قرار گرفتند. پروتکل تمرینی شامل 12 هفته دویدن روی تردمیل با سرعت 12 متر بر دقیقه و به مدت 30 دقیقه در هر جلسه بود. در انتهای دوره ‌تمرینی، آزمونهای سرکوب احساس تغذیه و تعلیق دم جهت برآورد افسردگی و همچنین سطوح مالون‌دی‌آلدئید هیپوکامپ و پرفرونتال به روش برادفورد انجام شد.
یافته‌ها:نتایج نشان داد که تمرینات ورزشی سبب کاهش معنا‌دار میزان افسردگی در آزمون‌های تاخیر در غذاخوردن و مدت زمان بی‌حرکتی در رت‌های مبتلا به آلزایمر شده است.همچنین تمرینات سبب کاهش معنادار سطوح مالون‌دی‌آلدئید در هیپوکامپ رت‌های آلزایمری ، در حالی که تفاوت معنا‌داری در ناحیه در پروفرونتال مشاهده نشد.
بحث و نتیجه­‌گیری:به نظر می‌سد، فعالیت ورزشی سبب ایجاد ایمنی در برابر آلزایمر می شود و احتمالاً در جلوگیری از بروز افسردگی در بیماران مبتلا به آلزایمر موثر باشد.
 
خانم معصومه فدایی، دکتر مهرداد عنبریان،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

هدف این مطالعه، ارزیابی تاثیر خستگی موضعی عضلات چهارسررانی بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی هنگام بلند­کردن بار با تکنیک­های مختلف بود. فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات راست­رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسررانی،  نیم­وتری، دوقلو و درشت‌نئی قدامی 20 زن هنگام بلند کردن بار با تکنیک‌­های اسکوات، استوپ و استرادل با 20% وزن بدن قبل و پس از خستگی عضلات چهارسرران با استفاده از دستگاه پرس پا، ثبت شد. از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری برای تجزیه و تحلیل داده­ها استفاده شد (p<0.05). پس از خستگی، فعالیت عضلات راست رانی، پهن داخلی، دوسررانی و دوقلو در تکنیک‌های اسکوات و استوپ بطور معنا‌داری در مقایسه با قبل از خستگی متفاوت بود. اما تفاوت معناداری بین فعالیت هیچیک از عضلات قبل و پس از خستگی در روش استرادل مشاهده نشد. با توجه به نتایج به نظر می‌رسد که هنگام خستگی عضلات چهارسررانی، استفاده از تکنیک استرادل برای بلند کردن­بار مناسب‌تر باشد.

 
اقای سالار حریری، دکتر حیدر صادقی، دکتر امیر قیامی راد، دکتر سعید نیکوخصلت،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

از آنجایی که شناسایی بهترین شیوه اجرای تکنیک مای ماواشی گری جودان از دغدغه­های مربیان و کاراته­کاها می­باشد، هدف از پژوهش حاضر، مقایسه­ی متغیرهای منتخب کینماتیکی چهار شیوه‏ی اجرای تکنیک مای‌ماواشی‏گری جودان کاراته­کای مردان نخبه­ بود. 18 کومیته­رو به صورت هدفمند و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. پنج مارکر به نقاط آناتومیکی پای ضربه زننده متصل و از چهار شیوه­ی­ اجرای تکنیک مای ماواشی گری جودان با سه دستگاه دوربین مدل هیرو‌سه با سرعت تصویر برداری 240 هرتز فیلم­برداری شد. با استفاده از نرم افزار اسکیل‌اسپکتور نسخه1.3.2 برآیند سرعت­اوج مفصل­های اندام تحتانی، مسافت­کل، سرعت­کل، شتاب­کل به صورت مستقیم به­دست آمد. با توجه به نرمال بودن توزیع داده­ها، از آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه و آزمون تعقیبی بن‌نفرونی در سطح معناداری (05/0p≤)، با استفاده از نرم‌افزار اس‌پی‌اس‌‌اس نسخه 22 انجام شد. نتایج تفاوت معنا­داری در سرعت اوج مفصل­های لگن، زانو، مچ­‌پا، مسافت­کل، سرعت‌کل و شتاب­کل بین چهار شیوه‏ی اجرای تکنیک مای­ماواشی­گری جودان را نشان داد. باتوجه به نتایج پژوهش، شیوه­ی اول اجرا به دلیل بالا بودن سرعت و امکان امتیازگیری در کوتاه­ترین فاصله­ی زمانی مناسب، در مقابل تاکتیک‏های دی‏آی و دی‏آشی به دلیل بسته شدن مسیر حمله­ی حریف، می‌تواند به عنوان تکنیک کارآمدتر به کومیته­روها توصیه شود.
 
اقا امیرعلی چعفرنژادگرو، خانم آرزو مداحی، اقا میلاد پیران حمل آبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه و اهداف
سطح عامل مهمی است که ممکن است بر خطر آسیب دیدگی در حین دویدن تأثیر بگذارد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه نیروهای وارده بر پا طی دویدن بر روی سطح زمین در مقایسه با چمن مصنوعی در افراد با پای پرونیت و سوپینیت بود.
مواد و روش ها
جامعه آماری پژوهش حاضر را مردان دارای پای پرونیت و سوپینیت و سالم استان اردبیل تشکیل دادند. نمونه آماری به تعداد 30 نفر با دامنه سنی 25-20 سال به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و در مطالعه حاضر شرکت کردند. نمونه­های آماری در سه گروه قرار گرفتند. تعداد 10 نفر در گروه پای پرونیت، 10 نفر در گروه پای سوپینیت و گروه سوم که 10 نفر هستند به‌عنوان گروه کنترل قرار گرفتند. از روش افتادگی استخوان ناوی برای تعیین نوع پا استفاده شد. از صفحه نیرو برتک برای ثبت نیروی عکس العمل زمین در هنگام دویدن بر روی سطح زمین و چمن مصنوعی با سرعت 2/3 متر بر ثانیه استفاده گردید. همچنین نیروهای عکس العمل زمین در جهت­های عمودی (Fz)، قدامی-خلفی (Fy) و داخلی-خارجی (Fx) اندازه­گیری شد.
یافته ها
در فاز برخورد پاشنه پا با زمین مؤلفه داخلی-خارجی نیروی عکس العمل زمین در افراد دارای پای پرونیت طی دویدن بر روی سطح زمین در مقایسه با سطح چمن بزرگتر بود. بعلاوه در لحظه برخورد پاشنه پا با زمین زمان رسیدن به اوج مؤلفه عمودی نیروی عکس‌العمل زمین طی دویدن بر روی چمن در مقایسه با سطح زمین افزایش یافت.

نتیجه­گیری
با توجه به یافته­ها می­توان نتیجه گرفت که استفاده از سطح چمن مصنوعی می­تواند موجب بهبود ریسک فاکتورهای آسیب در افراد دارای عارضه پای پرونیت و سوپنیت شود.
 
رقیه افضلی نسب گروهی، دکتر عبدالحمید دانشجو، دکتر منصور صاحب الزمانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه: عوامل عصبی عضلانی در آسیب لیگامان صلیبی قدامی در زنان ورزشکار جزء ریسک فاکتورهای قابل اصلاح هستند. هدف این تحقیق بررسی اثر 8 هفته تمرینات بازخوردی عصبی­-عضلانی داخلی و خارجی بر تعادل وقدرت در دختران بسکتبالیست شهرستان mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')">[A1] کرمان با ریسک آسیب زیاد می­باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی و با توجه به اعمال متغیر مداخله‌ای و انتخاب هدفمند آزمودنی‌ها بر اساس معیار ورود و خروج، نیمه تجربی و آینده‌نگر است. بیست بسکتبالیست mouseout="msoCommentHide('_com_2')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_2','_com_2')">[A2] به‌صورت هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه بازخورد درونیmouseout="msoCommentHide('_com_3')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_3','_com_3')">[M3]  (سن=78/0±73/15، وزن=/09/±38/61، قد=68/69±40/164) و بازخورد بیرونی (سن=33/1±70/14، جرم بدن=38/8±31/56، قد=±02/6±66/161) برنامه تمرینات ویژه براساس مطالعات انجام شده به مدت 8 هفته ،سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 15-20دقیقه زیر نظر آزمونگر اجرا شد. تعادل پویا با دستگاه بایودکس و قدرت با دستگاه MMT ، در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون اندازه‌گیری شدند و از آزمون آماری تحلیل کوواریانس جهت تجزیه ‌وتحلیل داده‌ها استفاده شد.
یافته­ها: نتایج تحقیق تفاوت معناداری دربین دوگروه در شاخص تعادل کلی و شاخص داخلی/خارجی نشان داد (001/0p=). در میزان قدرت عضله کوادریسپس و عضله همسترینگ بین دو گروه تمرینات بازخوردی خارجی و داخلی تفاوت معنا‌داری مشاهده شد (05/0P). همچنین نتایج آزمونt  زوجی نشان داد که تعادل کلی در گروه بازخورد خارجی و داخلی (345/0درصد و19/0درصد)، تعادل قدامی /خلفی در گروه بازخورد خارجی و داخلی (409/0درصد و22/0درصد) و تعادل داخلی/خارجی در گروه بازخورد خارجی و داخلی (427/0درصد و22/0درصد) به طور معناداری نسبت به پیش آزمون پیشرفت داشته است ( 002/ <0p). قدرت عضله کوادریسپس در گروه بازخورد خارجی 07/2 درصد و در گروه بازخورد داخلی 82/1درصد در پس آزمون نسبت به پیش آزمون پیشرفت داشته است (001/0p=). قدرت عضله همسترینگ در گروه بازخورد خارجی 16/2 درصد و در گروه بازخورد داخلی 95/1درصد در پس آزمون نسبت به پیش آزمون پیشرفت داشته است (001/0p=).
نتیجه‌گیری: از نتایج تحقیق می­توان این­گونه نتیجه‌گیری کرد که تمرینات بازخوردی داخلی و خارجی عصبی-عضلانی یکی از شیوه­های تمرینی مناسب جهت بهبود تعادل و قدرت عضلات زانو در دختران هست و تمرینات با بازخورد خارجی مؤثرتر از تمرینات با بازخورد داخلی بود.
واژگان کلیدی :  تمرینات عصبی-عضلانی، پیشگیری از آسیب، رباط صلیبی قدامی ،بازخورد
آقای سعید ملاحسینی پاقلعه، آقای میلاد فلاح زاده، دکتر محمدرضا امیرسیف الدینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

 مقدمه و اهداف: در دهه های گذشته کنترل لرزش دست در بیماری های اختلالات عصبی مانند پارکینسون توجه زیادی را به خود جلب کرده است. تئوری های روش تحریک عمیق مغزی به صورت حلقه بسته به طور قابل توجهی در حال افزایش است. هدف از این مقاله، ارایه یک روش حلقه بسته خودکار برای توانبخشی بیماران پارکینسونی دارای علایم لرزش دست با استفاده از یادگیری ماشین است.
مواد و روش: در مقاله حاضر از مدل ریاضی که شامل مدل عضله، عقده های قاعده ای (Basal ganglia)، قشر مغز و ناحیه حرکتی (Supplementary Motor Area) برای شبیه سازی لرزش استفاده شده است. و همچنین برای کنترل لرزش دست از کنترل کننده تناسبی-مشتق گیر-انتکرال گیر غیر صحیح (non-integer PID) و همچنین با استفاده از الگوریتم هوشمند Proximal Policy Optimization (PPO) به عنوان زیر مجموعه یادگیری تقویتی برای تنظیم ضرایب استفاده شده است.
یافته ها: از مزایای روش پیشهادی علاوه بر کاهش لرزش دست و یادگیری خودکار برای استفاده در سطح های مختلف بیماری که نتایج قابل قبولی نسبت به سایر روش های کنترلی داده است، پیاده سازی این روش به صورت عملی در دنیای واقعی به دلیل سادگی کنترل کننده و همچنین پیاده سازی آسان الگوریتم هوشمند به دلیل تنظیم خودکار ضرایب شبکه های هوش مصنوعی است.
نتیجه گیری: سیستم هوشمند پیشنهادی علاوه بر بهینه سازی علایم خروجی مانند لرزش دست در مقایسه با سایر کنترل کننده ها و همچنین قابل استفاده برای تمام سطوح بیماری به دلیل تطبیقی بودن آن، باعث کاهش چشمگیر اثرات جانبی ناشی از تحریک مداوم مغز در روش تحریک مغز به صورت حلقه باز می شود.
کلمات کلیدی: اختلال پارکینسونی، تحریک عمیق مغزی، یادگیری ماشین، یادگیری تقویتی، PPO
چکیده
مقدمه و اهداف: در دهه های گذشته کنترل لرزش دست در بیماری های اختلالات عصبی مانند پارکینسون توجه زیادی را به خود جلب کرده است. تئوری های روش تحریک عمیق مغزی به صورت حلقه بسته به طور قابل توجهی در حال افزایش است. هدف از این مقاله، ارایه یک روش حلقه بسته خودکار برای توانبخشی بیماران پارکینسونی دارای علایم لرزش دست با استفاده از یادگیری ماشین است.
مواد و روش: در مقاله حاضر از مدل ریاضی که شامل مدل عضله، عقده های قاعده ای (Basal ganglia)، قشر مغز و ناحیه حرکتی (Supplementary Motor Area) برای شبیه سازی لرزش استفاده شده است. و همچنین برای کنترل لرزش دست از کنترل کننده تناسبی-مشتق گیر-انتکرال گیر غیر صحیح (non-integer PID) و همچنین با استفاده از الگوریتم هوشمند Proximal Policy Optimization (PPO) به عنوان زیر مجموعه یادگیری تقویتی برای تنظیم ضرایب استفاده شده است.
یافته ها: از مزایای روش پیشهادی علاوه بر کاهش لرزش دست و یادگیری خودکار برای استفاده در سطح های مختلف بیماری که نتایج قابل قبولی نسبت به سایر روش های کنترلی داده است، پیاده سازی این روش به صورت عملی در دنیای واقعی به دلیل سادگی کنترل کننده و همچنین پیاده سازی آسان الگوریتم هوشمند به دلیل تنظیم خودکار ضرایب شبکه های هوش مصنوعی است.
نتیجه گیری: سیستم هوشمند پیشنهادی علاوه بر بهینه سازی علایم خروجی مانند لرزش دست در مقایسه با سایر کنترل کننده ها و همچنین قابل استفاده برای تمام سطوح بیماری به دلیل تطبیقی بودن آن، باعث کاهش چشمگیر اثرات جانبی ناشی از تحریک مداوم مغز در روش تحریک مغز به صورت حلقه باز می شود.
آقای احسان ابراهیمی پور، خانم فرشته ثابت، آقای شایان حاج ابراهیمی، دکتر محمدرضا سیف الدینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

ریتم‌های شبانه‌روزی نقش مهمی در کنترل عملکردهای فیزیولوژیکی بدن انسان دارند و می‌توانند بر توانایی انجام وظایف حرکتی تأثیر بگذارند. در این مطالعه، هدف ما بررسی تأثیر زمان روز بر تعادل ایستا و پویا با استفاده از رویکرد تکلیف شناختی بود. بدین منظور، 24 سالمند در دامنه سنی 60-70 سال به عنوان آزمودنی در نظر گرفته شدند. شرکت‌کنندگان در دو شرایط با و بدون تکلیف دوگانه شناختی آزمون‌های مربوط به تعادل ایستا (استقرار بر روی دستگاه فوت اسکنر) و پویا (آزمون برخاستن و راه رفتن) را انجام دادند. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه با سطح معناداری 0.05 صورت گرفت. بر اساس نتایج مربوط به نوسانات مرکز فشار با چشم‌های باز، پارامترهایی شامل بیضی اطمینان 95 درصد (محدوده نوسان)، طول مسیر، و میانگین سرعت نوسان مرکز فشار در هنگام انجام تکلیف دوگانه شناختی نسبت به راه رفتن عادی تفاوت معناداری داشتند. با این حال، در زمان‌های مختلف روز، این متغیرها تفاوت معناداری نداشتند. به علاوه، نتایج مربوط به نوسانات مرکز فشار با چشم‌های بسته در زمان‌های مختلف روز و همچنین در حالت ثبت اطلاعات تحت تأثیر تکلیف دوگانه شناختی تفاوت معناداری نداشتند. بر اساس یافته‌های ما، احتمال سقوط و زمین خوردن در سالمندان سالم در ساعات مختلف روز تفاوت چندانی ندارد. با این حال، انجام همزمان تکلیف دوگانه شناختی منجر به اختلال تعادل در هر دو حالت چشم باز و بسته می‌شود.

آقا احسان طسوجیان، آقا هومن مینونژاد، آقا محمد حسین علیزاده، خانم شهرزاد زندی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

هدف:  ورزش والیبال، به دلیل ماهیت تکراری ضربات اسپک، سرویس و دفاع روی تور، دارای پتانسیل زیادی برای دیسکنزی کتف می­باشد از اینرو هدف تحقیق حاضر بررسی الکترومایوگرافی عضلات کمربند شانۀ ­والیبالیست­های با انواع دیسکنزی کتف حین سرویس موجی­ می­باشد.
روش بررسی: روش تحقیق حاضر از نوع علی مقایسه­ای بوده که 41 والیبالیست 18 تا 25 ساله به صورت غیرتصادفی و هدف­مند انتخاب و به سه گروه (13 نفر با برجستگی زاویه تحتانی کتف، 13 نفر با برجستگی حاشیۀ داخلی کتف و 15 نفر بدون دیسکنزی کتف) تقسیم شدند. الکترومایوگرافی 4 عضلۀ سراتوس قدامی، ذوزنقه­ فوقانی، میانی و تحتانی با استفاده از سیستم مایوماسل حین سرویس موجی مورد بررسی قرار گرفت. داده­ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند.
یافته­ها: نتایج نشان داد که حین فاز شتاب سرویس موجی، بین ­گروه­های دیسکنزی با برجستگی حاشیه داخلی و گروه بدون دیسکنزی از لحاظ فعالیت عضلات ذوزنقۀ فوقانی (009/0=p و ذوزنقه­ای میانی (01/0=p) و بین گروه­های دیسکنزی با برجستگی زاویه تحتانی و بدون دیسکنزی از لحاظ فعالیت عضلات سراتوس قدامی(007/0=p)  و ذوزنقه­ای میانی (01/0=p) تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه­گیری: بنظر می­رسد حین فاز شتاب سرویس موجی، والیبالیست­های دارای دیسکنزی با برجستگی حاشیۀ داخلی کتف، افزایش غیرطبیعی فعالیت ذوزنقه­ای فوقانی و مهار فعالیت ذوزنقه­ای میانی را تجربه کرده اند، درحالی­که احتمالاً والیبالیست­های دارای دیسکنزی با برجستگی زوایۀ تحتانی، مهار فعالیت ذوزنقه­ای میانی و سراتوس قدامی حین این فاز تجربه می­کنند.
دانیال تیماجی، فرشاد غزالیان، ماندانا غلامی، حسین عابد نظنزی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه و هدف‌: به­منظور رقابتی ماندن، ورزشکاران و مربیان دائماً به­دنبال راه­هایی برای افزایش عملکرد هستند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر حداکثر اکسیژن مصرفی و کارایی تنفسی بازیکنان تیم ملی مردان هاکی روی یخ ایران بود.
روش شناسی: در این مطالعه نیمه تجربی، 14 بازیکن تیم ملی هاکی روی یخ ایران به دو گروه HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی تقسیم شدند سپس هر دو گروه HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی، جلسات تمرینی HIFT با تکرار30 ثانیه و پنج ست در حدود یک ساعت، سه جلسه در هفته به­مدت شش هفته اجرا کردند. قبل و بعد از دوره تمرینی اندازه­گیری آنتروپومتری، ترکیب بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و کارایی تنفسی (vE/VCO2) با استفاده از دستگاه in body و گازآنالایزر انجام شد. داده­ها به روش آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی­داری P<0.05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته­ها: نتایج نشان داد که تمرینات HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max مردان نخبه هاکی باز روی یخ تاثیر افزایشی دارد، اما بین اثر تمرینات HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max تفاوت وجود نداشت (390/0=P). پس از دوره تمرینات، vE/VCO2 در هر دو گروه کاهش یافت اما بین اثر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر vE/VCO2 مردان نخبه هاکی باز روی یخ تفاوت وجود نداشت (05/0<P).
نتیجهگیری: با توجه به­نتایج، به­نظر می­رسد HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی ممکن است بتوانند به بهبود عملکرد سیستم تنفسی مردان نخبه هاکی باز روی یخ کمک کنند.
 
علی اکبر فاضل، لاله باقری، نادر رهنما، سمیرا عمادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخص‌های عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 92 نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در 3 گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد 12 هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(05/0>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(05/0>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(05/0p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخص‌های عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 92 نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در 3 گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد 12 هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(05/0>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(05/0>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(05/0p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخص‌های عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 92 نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در 3 گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد 12 هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(05/0>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(05/0>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(05/0p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخص‌های عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 92 نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در 3 گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد 12 هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(05/0>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(05/0>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(05/0p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
 
خانم فائزه نعمتی، دکتر مصطفی زارعی، آقای مرتضی برزگر بفروئی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه: مطالعات نشان داده‌اند که آسیب لیگامان صلیبی قدامی  باعث دوره‌های ناتوانی بلندمدت و اثرات بلندمدتی می‌شود؛ بنابراین اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و همچنین وجود مطالعاتی که تأثیر برنامه‌های پیشگیری از آسیب را در بهبود سطح عملکرد بازیکنان تعیین کند نیاز است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثر هشت هفته برنامه پیشگیری از آسیب لیگامنت صلیبی قدامی  بر عملکرد کبدی کاران زن نخبه بود.
 موادو روش ها: باتوجه ‌به اعمال متغیر مداخله‌ای این تحقیق از نوع نیمه‌تجربی است. 27 کبدی کار زن دارای دامنه سنی 18-24 سال به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله به مدت 8 هفته تمرینات PEP  را اجرا کردند. آزمون‌ها قبل و بعد از اجرای هشت هفته برنامه تمرینی اجرا شد. این ارزیابی‌ها شامل آزمون تی، آزمون دوی سرعت 20 متر، آزمون وای بالانس ،آزمون انعطاف پذیری نشستن و رسیدن، آزمون هاپینگ و آزمون غربالگری حرکت عملکردی بود. از آزمون آماری لون جهت بررسی همگنی واریانس‌ها  و برای ارزیابی و مقایسه داده‌ها از آزمون انکوا استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون آنالیز کوواریانس نشان داد که گروه مداخله به طور معناداری امتیازات بهتری در مقایسه باگروه کنترل در آزمون های وای بالانس پای راست (002/0=p)و چپ(001/0=p) ، پرش با یک پا با پای راست(004/0=p) وپای چپ(000/0=p) ،کراس اوور هاپینگ پای راست(023/0=p)  و آزمون انعطاف‌پذیری نشستن و رسیدن(003/0=p) پس از اجرای هشت هفته تمرینات PEP کسب کردند.علاوه بر این در آزمون های دوی سرعت(649/0=p) ، چابکی(073/0=p) ، تریپل هاپینگ پای چپ (784/0=p) وراست (204/0=p) ،کراس اوور هاپینگ پای چپ (540/0=p) و آزمون غربالگری حرکت عملکردی(943/0=p)  تفاوت معناداری بین دوگروه مشاهده نشد.
نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که اجرای هشت هفته برنامه PEP بر تعادل پویای پای راست و چپ ، هاپینگ (پرش با یک پا و کراس اوور هاپینگ پای راست) و انعطاف‌پذیری همسترینگ و کمر کبدی کاران زن نخبه تأثیر معناداری دارد؛ اما برهاپینگ (تریپل هاپینگ و کراس اوور هاپینگ پای چپ)، سرعت، چابکی و امتیازات آزمون FMS تأثیر معناداری ندارد.
شیوا رهنمای بهاری، نرمین غنی زاده حصار، ابراهیم محمد علی نسب فیروزجاه،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه و هدف: امروزه تمرینات جدید و زیادی برای تقویت عضلات ثبات مرکزی ارائه شده است که تمرینات CX WORX نیز یکی از تمرینات جدید و مفید در این زمینه می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات  CX WORXبر ثبات پوسچرال و عملکردی و مهارت اختصاصی در بسکتبالیست­های دارای نقص تنه بود.
روش­ بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه تجربی و کاربردی بود. بدین منظور، 30 بسکتبالیست خانم دارای نقص تنه به صورت نمونه­گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و تمرینی قرار گرفتند. نقص تنه از طریق تست پرش تاک، ایستای اندام تحتانی از طریق تست فلامینگو، ثبات عملکردی اندام فوقانی و تعادل پویا از طریق تست Y ارزیابی شدند. تمریناتCX WORX  به مدت شش هفته به وسیله گروه تمرینی انجام شد. پس از پایان تمرینات، پس آزمون به عمل آمد. جهت تحلیل داده­ها از آزمون­های تی همبسته و کوواریانس استفاده شد.
یافته­ها: نتایج پژوهش نشان داد که شش هفته تمریناتCXWORX  تاثیر معناداری بر بهبود ثبات عملکرد اندام فوقانی (05/0P<)، تعادل پویا و ایستا (05/0P<)  و مهارت اختصاصی (05/0P<)  بسکتبالیست­های دارای نقص تنه دارد.
نتیجه­گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، پیشنهاد می­شود که متخصصان حوزه سلامت و حرکات اصلاحی از تمرینات CX WORX با هدف افزایش کارایی ورزشی، افزایش عملکرد ورزشی و مهارت اختصاصی بسکتبالیست­ها استفاده نمایند.   
 
حمیدرضا زنگوئی، دکتر محمد یوسفی، دکتر عباس عباس فرجاد پزشک، خورشید بیجاری،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

شناخت بیومکانیک صحیح مفصل زانو حین فرود تک پا و اصلاح الگوهای حرکتی غلط، می­تواند یکی از روش­های پیشگیری از وقوع مجدد آسیب لیگامان صلیبی قدامی باشد. بنابراین هدف از این مطالعه، مرور تحقیقاتی است که به بررسی بیومکانیک صفحه کرونال اندام تحتانی حین فرود تک پای چند جهته پرداخته­ اند. مقالات مربوطه از پایگاه­ های اطلاعاتی معتبر و با کلیدواژه­ هایSingle Leg Landing, Landing, Kinematic, Biomechanics, Return to Sport, Performance Test, Functional Test, Hop Test, Kinetic به روش جستجوی موضوعی از سال­ 1995 تا 2023، مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع 1022 مقاله شناسایی و مطالعات تکراری حذف شدند. سپس عناوین و چکیده مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و 439 مطالعه به علت عدم همخوانی با سوال تحقیق از مطالعه خارج شدند و تنها 19 مقاله که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این بررسی نشان داد که تنها SLL در جهت رو به جلو در بیشتر متون با استفاده از یک سیستم تحلیل حرکت سه بعدی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین شواهدی در مورد بیومکانیک سایر جهات SLL و در مورد کاربرد آنالیز حرکت دو بعدی برای ارزیابی بیومکانیک SLL چند جهته وجود ندارد.
دکتر امیر فتح الهی، دکتر امیرعلی جعفرنژادگرو، دکتر حمید رضا مقامی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

چکیده
 بیومکانیک دانشی است که نشان می­دهد چه نیروهایی به سیستم حرکتی بدن انسان وارد شده و چگونه موجب حرکت انسان می­شود. هدف از این مطالعه فرا تحلیلی،  مروری بر اثرات تمرین روی سطح شن بر بیومکانیک افراد طی حرکات انتقالی بود. مطالعه حاضر از نوع کتابخانه­ای و مروری سیستماتیک بود، جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین از ابتدای سال 2000 تا انتهای سال 2023 بود که در پایگاه­های تخصصی PubMed،WOS ،Scopus ، ISC و موتور جستجو Google Scholar انجام گرفت. 568 مقاله مرتبط بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. اندازه اثر تفاوت­های میانگین استاندارد شده با مدل اثرات تصادفی محاسبه شد. یافته­های هشت مقاله نشان­دهنده بهبود فعالیت الکتریکی عضلات طی تمرین روی سطح شن بود. بررسی یافته­های یک مقاله حاکی از اثرات مثبت تمرین روی سطح شن بر متغیرهای کینماتیکی بود. تعداد دو مقاله کاهش نیرو­های عکس العمل زمین، شوک ضربه را گزارش کودند. به­علاوه، پنج مقاله بهبود عملکرد ورزشی در ورزشکاران را به موجب افزایش فاکتورهای آمادگی جسمانی گزارش نمودند. به طور کلی تمرین روی سطح شن می­تواند اثرات مثبت قابل توجهی در زندگی روزمره و ورزشی افراد داشته باشد.  با وجود این، به مطالعات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.

 
خانم مهسا عسگری، دکتر زهرا رئیسی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه و هدف: هدف از این مطالعه تعیین تاثیر هشت هفته تمرینات عمومی همراه با درمان شناختی عملکردی بر درد، کیفیت زندگی و استقامت عضلانی زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی می­باشد.
روش­شناسی: ۴۵ زن با کمردرد مزمن غیراختصاصی در سه گروه تمرینات عمومی، تمرینات عمومی با درمان شناختی عملکردی و کنترل، به مدت هشت هفته در این مطالعه شرکت کردند. درد، کیفیت زندگی و استقامت عضلانی به ترتیب بوسیله مقیاس سنجش بصری درد، پرسشنامه ۳۶SF- و تست بیرینگ سورنسون ارزیابی شدند. آزمون تحلیل واریانس آمیخته با طرح اندازه­گیری مکرر برای تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافته­ها: نتایج بدست آمده نشان داد بین پیش­آزمون و پس­آزمون متغیرهای بررسی شده در گروههای مداخله تفاوت معنی­داری وجود دارد اما در گروه کنترل تفاوتی مشاهده نشد. در مقایسه بین گروهها نیز در فاکتورهای عملکرد جسمانی، سلامت عاطفی و سلامت عمومی از زیرشاخه­های کیفیت زندگی و همچنین استقامت عضلانی گروه تمرینات عمومی همراه با درمان شناختی عملکردی نسبت به گروه تمرینات عمومی بهبود معنی­داری را نشان داد.
بحث و نتیجه­گیری نهایی: با توجه به نتایج بدست آمده استفاده از تمرینات عمومی همراه با درمان شناختی عملکردی جهت کاهش درد، بالابردن کیفیت زندگی و افزایش استقامت عضلانی زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی پیشنهاد می­گردد.
خانم مریم قربانی، دکتر رسول یاعلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

ثبات وضعیت بدنی و عملکرد حرکتی متفاوت ممکن است در آسیب‌های ثانویه در افراد با کف پای صاف منعطف در مقایسه با افراد دارای کف پای نرمال نقش مهمی ایفاء کند. با این حال تفاوت بین ثبات ایستا، پویا و عملکرد حرکتی افراد با و بدون کف پای صاف منعطف مورد بررسی قرار نگرفته است. این مطالعه به مقایسه ثبات ایستا و پویا و حرکات کارکردی آزمودنی‌های با و بدون کف پای صاف منعطف پرداخته و ارتباط بین حرکات کارکردی با ثبات ایستا و پویا را بررسی می‌کند. 96 آزمودنی (گروه کف پای صاف منعطف: 25 نفر؛ گروه کف پای نرمال: 71 نفر) آزمون غربالگری حرکات کارکردی (FMS)؛ آزمون تعادل شارپند رومبرگ و تست تعادل وای (Y) را اجرا نمودند. نمرات حرکات کارکردی و ثبات ایستا در گروه کف پای نرمال بطور معناداری بیشتر از گروه کف پای صاف منعطف بود (05/0P). امتیاز کلی تست Y بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (05/0P). در گروه کف پای نرمال همبستگی معناداری بین نمرات حرکات کارکردی با ثبات پویا مشاهده شد (05/0p). این نتایج نشان می‌دهد که افراد مبتلا به صافی کف پای منعطف نسبت به افراد با کف پای نرمال دارای عملکرد حرکتی و ثبات ایستای متفاوت اما ثبات پویای مشابه‌ای هستند. این نتایج می تواند بیانگر این باشد که ارتباطی بین ثبات ایستا و پویا وجود ندارد و این دو عملکرد از یکدیگر مجزا هستند.
فرشید آقابیگی، محمد کریمی زاده اردکانی، محمدحسین علیزاده، هومن مینونژاد،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر طراحی و اجرای یک سیستم نظارت بر آسیب های ورزشی در دانش آموزان بود. آسیب های ورزشی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های استان ایلام با استفاده از روش های آنلاین و فرم کاغذی در طی یک ترم تحصیلی توسط دبیران تربیت بدنی ثبت گردید و در پایان با استفاده از پرسشنامه به نظرسنجی از آنان نسبت به این روش ها پرداخته شد. پژوهش از نوع توصیفی-مقایسه ای بوده و از مجذور کای دو(x 2) در سطح معناداری(P<0/05) برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد. در مجموع 151 آسیب گزارش شد که 76 آسیب (4/50 درصد) با روش آنلاین، 70 آسیب (3/46 درصد) با روش آنلاین-کاغذی و 5 آسیب (3/3 درصد) با روش کاغذی ثبت گردید. در مجموع روش ثبت آنلاین (146 آسیب) به طور معناداری بیشتر از ثبت کاغذی (75 آسیب) مورد استفاده قرار گرفته (001/0=p) که دبیران تربیت بدنی دلایل استفاده بیشتر از روش آنلاین را: در دسترس بودن، کارکردن راحتتر با آن و بازیابی آسان تر اطلاعات ثبت شده عنوان کردند. اما در مقابل نیز قطعی و کندی سرعت اینترنت را بعنوان مواردی که می تواند موجب ایجاد اختلال شود بیان کردند. با توجه به نتایج به نظر می رسد استفاده از روش های آنلاین در جهت ثبت آسیب های ورزشی در مدارس موثرتر باشد.

 
سمیرا عمادی، شهناز شهربانیان، محمدرضا کردی، مهدیه ملانوری شمسی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

بر هم خوردن هموستاز میانجی های تنظیم کننده سیستم ایمنی گیرنده آریل هیدروکربن (AhR) و اورنیتین دکربوکسیلاز-1 (ODC-1) در پاتوژنز بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) نقش دارد. فعالیت های بدنی در کنترل و بهبود علائم ببماری MS نقش دارند. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر 4 هفته فعالیت در محیط غنی شده بر بیان های ژن AhR   و ODC-1 در بافت مخچه مدل موش MS انجام شد. این مطالعه تجربی روی 30 موش ماده C57BL/6 انجام شد. موش ها در 3 گروه 10 تایی شامل 1) کنترل سالم، 2) مدل تجربی بیماری MS و 3)  فعالیت در محیط غنی شده توزیع شدند. در گروه سوم حیوانات پس از القا انسفالومیلیت خود ایمن تجربی (EAE) به مدت 4 هفته در محیط غنی شده زندگی کردند. نمره بالینی از زمان القاء تا 28 روز روزانه ثبت می شد. بیان ژن های AhR  و ODC-1 در مخچه با تکنیک RT-PCR اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل دادها با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه در سطح معنی داری کمتر از 05/0 انجام شد.فعالیت در محیط غنی شده بیان ژن AhR   را در مقایسه با گروه EAE به طور معنی داری کاهش داد (02/0= P) و بیان ژن  ODC-1 را  نیز کاهش داد ولی از نظر آماری معنی دار نبود (28/0= P). همچنین نمره بالینی پس از فعالیت در محیط غنی شده به طور معنی داری بهبود یافت (001 /0= P). تغییر سبک زندگی و فعالیت در محیط غنی شده منجر به تنظیم کاهشی بیان ژن های  AhR   و ODC-1  شد و نمره بالینی حیوانات بهبود یافت.

صفحه 1 از 13    
اولین
قبلی
1
...
 

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb