4 نتیجه برای رضی
دکتر محمدجواد رضی، حسن مدرس سبزواری، زهرا شاکری حسین آباد،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر شرایط آموزش مجازی و افزایش زمان نشستن بر وضعیت اسکلتی-عضلانی و فعالیت بدنی دانشجویان در دوران پاندمی کرونا بود. در پژوهش توصیفی حاضـر از پرسـشـنامههای اسـتاندارد وضـعیت اسـکلتی-عضـلانی نوردیک و فعالیت بدنی بک اسـتفاده شـد. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان پردیس یزد بود که از این بین 440 نفر به عنوان نمونه در پژوهش حاضر شـرکت نمودند. از آزمونهای مکنمار، یومن ویتنی و آزمون همبسـتگی اسـپیرمن در سـطح معناداری 05/0≥p استفاده گردید. میزان شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در دوران کرونا نسبت به قبل از آن افزایش معنادار را نشان میدهد (05/0>p). ارتباط بین میزان فعالیت بدنی با اختلالات اسکلتی-عضلانی مشاهده شد (05/0>p). اختلالات اسکلتی عضلانی در دانشجویانی که الگوی نشستن را رعایت نمی کردند، در نواحی گردن (0001/0>p) ، شانه (006/0=p)، مچ دست002/0=p)، کمر (001/0=p) لگن (01/0=p) و زانو (001/0=p) معنادار بود. همه گیری کرونا و شرایط قرنطینه ممکن است بر وضعیت اسکلتی عضلانی دانشجویان اثرات نامطلوب داشته و نشستنهای طولانی به همراه عدم رعایت اصول نشستن این عوامل را تشدید میکند.
الله یار عرب مومنی، مرضیه رمضانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
بیماری پرولاپس رکتوم عارضه افتادگی دیواره داخلی مقعد است که مشکلات عدیدهای را به وجود میآورد. یکی از مهمترین علل این عارضه ضعف عضلات کف لگن است. از اینرو، این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی، EMS و ترکیبی بر قدرت و استقامت عضلات کف لگن در بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم انجام شد. در این پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون و گروه کنترل، 48 زن مبتلا به بیماری پرولاپس رکتوم شهر اصفهان با میانگین سنی 2/45 سال و BMI 2/26 کیلوگرم بر مترمربع بصورت در دسترس انتخاب و تصادفی در 4 گروه (هر گروه 12 نفر) تمرین فانکشنال، تمرین EMS، تمرین ترکیبی (فانکشنال+ EMS) و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین فانکشنال شامل 9 حرکت بود که، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه در هفته اول شروع شد و بصورت فزاینده به 90 دقیقه در هفته هشتم افزایش یافت. پروتکل تمرینی EMS هم در 8 هفته، هر جلسه به مدت 40 دقیقه با استفاده از دستگاه EMS و بیوفیدبک انجام شد. همچنین پروتکل تمرین ترکیبی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه (در هر جلسه ابتدا تمرین EMS و سپس فانکشنال) به مدت 40 دقیقه و با توجه به اصل اضافه بار اجرا شد. سنجش قدرت و استقامت عضلات کف لگن قبل و بعد از انجام برنانه تمرینی اندازهگیری شد. جهت آزمون معناداری تفاوتهای میانگین گروهها (پیشآزمون و پسآزمون) از روش آماری تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرمافزار SPSS-24 در سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد. نتایج مطالعه، افزایش معنادار قدرت و استقامت عضلات کف لگن را دو گروه تمرینات EMS و ترکیبی نشان داد (05/0≥P). با این حال در گروه تمرینات فانکشنال، اگر چه افزایش قدرت عضلات کف لگن مشاهده شد، ولی این افزایش معنادار نبود (05/0≤P). همچنین، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه ترکیبی بر متغیرها بهطور معناداری بیشتر از گروههای تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی و EMS بهتنهایی بود (05/0≥P). این نتایج نشاندهنده ﺗﺄﺛﻴﺮ تحریک الکتریکی همراه با تمرین فانکشنال ﺑﺮ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﻋﻀﻼت کف لگن است که در نتیجه باعث بهبود پرولاپس رکتوم میشود. از اینرو، پیشنهاد میگردد، مراکز ورزشی درمانی، پزشکان و درمانگران از این روشهای تمرینی، بهویژه تمرینات ترکیبی برای بهبود بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم استفاده نمایند.
سعید ایل بیگی، محمدرضا پوربهرام، مرضیه ثاقب جو،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی اثر کوفتگی حاصل از تمرینات پلایومتریک بر الگوی فعالیت الکترومایوگرافی (آمپلیتود) عضله دوقلوی ساق پای افراد تمریننکرده پس از انقباضهای ایزومتریک بود. 20 دانشجوی مرد تمریننکرده (حداقل مدت 6 ماه دور از تمرین)، تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر)، تقسیم شدند. ابتدا در مرحله پیشآزمون فعالیت الکترومایوگرافی (آمپلیتود) عضله دوقلو آزمودنیها با استفاده از دستگاه Biovision 18 کاناله در دو انقباض ایزومتریک در دو حرکت (اسکات/ پلانتار فلکشن مچ پا)، و حرکت (سیمکش/ دورسی فلکشن مچ پا)، ثبت گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار Dasylab و Matlab مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون آنوا با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی نیز در سطح معنیداری 0/05P≤ برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. به منظور ایجاد کوفتگی عضلانی، آزمودنیهای گروه تجربی برای مدت 10 دقیقه به تمرین پلایومتریک منتخب پرداختهاند و پسآزمون بلافاصله و 48 ساعت پس از تمرین، انجام شد. نتایج نشان داد که کوفتگی حاصل از تمرینات پلایومتریک، فعالیت آمپلیتود عضله دوقلو را بلافاصله و 48 ساعت پس از تمرین، در هنگام حرکت دورسی فلکشن بهطور معنیداری کاهش میدهد (001/0=P)، در حالیکه در هنگام حرکت پلانتار فلکشن تاثیر معنیداری در کاهش و یا افزایش فعالیت الکتریکی (آمپلیتود) این عضله، مشاهده نشد. با توجه به نتایج، ریسکپذیری بالای حرکات دورسی فلکشن و مشابه آن در مدت انقباض ایزومتریک نسبت به حرکات پلانتار فلکشن و مشابه آن در شرایط کوفتگی در میان افراد تمریننکرده اشاره میگردد.
نرمین غنی زاده حصار، بهنام مرادی، مرضیه موسی قلیزاده فلاح،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده
سندرم متقاطع فوقانی از شایعترین اختلالات بالاتنه است که با 65-45 درصد از دردهای شانه مرتبط است. هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرینات اصلاحی متمرکز بر عکسالعملهای زنجیرهای، روی وضعیت کتف، حس عمقی و ثبات عملکردی شانه دانش آموزان دختر دارای سندرم متقاطع فوقانی بود. 30 نفر از دانش آموزان دختر 14 تا 18 سال شهرستان ارومیه که دارای ناهنجاری مذکور بودند به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه تجربی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. از متر نواری برای ارزیابی فاصله بین نقطه میانی استرنوم به برجستگی کوراکوئید و فاصله خلفی جانبی آکرومیون به بخش مهرهای توراسیک (وضعیت کتف)، فلکسومتر لیتون جهت اندازهگیری حس عمقی، از آزمون Y به منظور ارزیابی عملکرد اندام فوقانی و برای سنجش زاویه سر و شانه به جلو و کایفوز به ترتیب از گونیامتر، متر نواری و خط کش منعطف استفاده گردید. از آزمون t مستقل و وابسته به ترتیب برای مقایسه میانگینهای بین گروهی و درون گروهی استفاده شد. مطالعه حاضر، اثر تمرینات اصلاحی بر وضعیت کتف، حس عمقی و ثبات عملکردی شانه دانشآموزان دختر دارای سندرم متقاطع فوقانی را معنادار نشان داد.