3 نتیجه برای گلپایگان
سید محسن طباطبائی منش، سمیه کریمی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
متاپلیت های شمال گلپایگان بر مبنای مجموعه های کانیایی در چهار دسته کلریتوئید گارنت بیوتیت شیست، گارنت بیوتیت مسکویت شیست، گارنت بیوتیت مسکویت شیست استروتید دار و استروتید بیوتیت مسکویت شیست کیانیت دار قرار می گیرند. وجود کلریتوئید در کلریتوئید گارنت بیوتیت شیست ها بیانگر رخساره شیست سبز می باشد. گارنت های موجود در گارنت بیوتیت مسکویت شیست ها بیانگر 3 مرحله رشد و همچنین تشکیل همزمان با تکتونیک می باشد.
ظهور استروتید در گارنت بیوتیت مسکویت شیست های استروتید دار نشانه شروع رخساره آمفیبولیت می باشد. نبود ساخت منطقه ای در استروتید موجود در این شیست ها نشانه رشد و تشکیل این کانی در سیکل دگرگونی پیشرونده می باشد.
مطالعه ی ترمودینامیکی این سنگ ها نشانگر آن است که متاپلیت های شمال گلپایگان در محدوده دمائی 480 تا 560 درجه سانتیگراد و در محدوده فشاری 6/1 تا 1/4 کیلوبار تشکیل شده اند. این نتایج با شواهد پاراژنتیکی کانی ها کاملا هماهنگ بوده و حاکی از دگرگون شدن رسوبات پلیتی شمال گلپایگان تا رخساره آمفیبولیت پایینی ( اپیدوت امفیبولیت ) می باشد.
اکرم السادات میرلوحی، محمود خلیلی، سیدمحسن طباطبایی منش، هانس ماسونه،
دوره 16، شماره 42 - ( 1-1394 )
چکیده
گارنت میکاشیستهای ارتفاعات حاجی قارا، شمال گلپایگان، بخشی ازسنگهای دگرگونی پهنۀ سنندج- سیرجان را تشکیل میدهند. لپیدوپورفیروبلاست و پورفیروپوییکیلوبلاست از جمله بافتهای عمده و میکای سیاه (بیوتیت آهندار)، میکای سفید (موسکویت و فری فنژیت)، کلریتهای دگرگونی آهن و منیزیمدار (نوع I و IIb)، گارنت (آلماندین) و کوارتز، مهم ترین کانیهای این سنگهاست. کانیهای فرعی شامل استروتید، آندالوزیت، پلاژیوکلاز، مواد کربندار، اکسید آهن و تورمالین است. شواهد پتروگرافی، شیمی میکاها در کنار دیگر کانیهای همراه و دماسنجیهای تخمین زده شده، بیانگر آن است که پس از پیشرفت دگرگونی تا رخساره آمفیبولیت، مسیر دگرگونی به سمت کاهش فشار و نیز افزایش دما تغییر کرده است. شواهد موجود به حضور تودۀ نفوذی (به صورت محلی) اشاره دارد که موجب رشد پورفیروبلاستهای گارنت، بیوتیت و موسکویت (در جهتی تقریباً عمود بر شیستوزیته قبلی سنگ) و آندالوزیت شده است. حضور کلریت، فری فنژیت و اکسید آهن، حاکی از رخداد دگرگونی برگشتی در طی کاهش حرارت و سرد شدن سنگهای مورد بحث در جریان بالاآمدگی است.
دوره 18، شماره 46 - ( 2-1387 )
چکیده
تودههای گرانیتوئیدی شمال شرق گلپایگان در یک مجموعه دگرگونی تیپ بارووین نفوذ کرده و در برخی نقاط موجب دگرگونی همبری در سنگهای مجاور خود شدهاند. برخی از این تودهها در نمودار مثلثیQAP در قلمرو تونالیت، گرانودیوریت، گرانیت، آلکالی فلدسپار گرانیت، مونزوگرانیت، کوارتز دیوریت، کوارتزمونزونیت و کوارتز مونزودیوریت قرار میگیرند. دایکهای آپلیتی و پگماتیتی نیز در حاشیه تودهها مشاهده میشود. بافتهای موجود در این گرانیتوئیدها در دو بخش شامل بافتهای اولیه(1. بافت گرانیتی، 2. بافت پوئی کیلیتی، 3. بافت گرانوفیری) و بافتهای ثانویه(1. همرشدیهای پرتیتی، 2. میرمکیت، 3. کلریتنیراسیون، 4. سریسیتیزاسیون، 5. کائولینیزاسیون) بررسی شدهاند. بررسی بافت و کانیشناسی گرانیتوئیدها از جمله دارا بودن درشت بلورهای فلدسپات پتاسیم و نیز وجود زیرکنهای گردشده در برخی از گرانیتوئیدهای بررسی شده احتمالاً میتواند بیان کننده یکی از مشخصات گرانیتوئیدهای نوع S یا گرانیتوئیدهای با منشأ پوستهای باشد. اما وجود بافت گرانوفیری در برخی دیگر از گرانیتوئیدها ازجمله تونالیتهای منطقه نشان میدهد که این تودهها، از نوع پلاژیوگرانیت بوده، جزء گرانیتوئیدهای نوع I یا گرانیتوئیدهای با منشأ گوشته ای محسوب میشوند. همچنین وجود بافت میلونیتی در برخی دیگر ازگرانیتوئیدهای شمال شرق گلپایگان که در شمال روستای ورزنه و شمال روستای اسفاجرد رخنمون دارند، نشان میدهد این تودهها همزمان با یک فاز کوهزایی(لارامید) تشکیل شدهاند. با توجه به بررسیهای انجام شده بر اساس فسیل کونودونت به دست آمده از کالک شیستهای متبلور و همچنین آکریتارژ به دست آمده از اسلیتهای منطقه- که برای اولین بار در زون سنندج- سیرجان معرفی میشوند، سن سنگهای متامورفیک که به پرکامبرین نسبت داده شده بود تجدید نظر شده است و متعلق به پالئوزوئیک دانسته شده است. همچنین سن گرانیتوئیدهای منطقه جوانتر از ژوراسیک پسین و قدیمیتر از الیگوسن تعیین شد. این نوشتار دلایل و شواهد تجدید نظر در سن جایگیری گرانیتوئیدهای شمال گلپایگان را بر اساس روابط صحرایی و فسیل شناسی برای اولین باردر قالب یک مقاله ارائه میکند. بنابر این با بررسی بافت و تعیین سن تودههای گرانیتوئیدی شمال گلپایگان میتوان نتیجه گرفت که این تودهها همسن نبودهاند، بلکه برخی از این تودهها(گرانیتوئیدهای دارای بافت گرانوفیریا گرانیتوئیدهای نوع I) در زمان ژوراسیک و اوائل کرتاسه در طی فرورانش و قبل از برخورد قارهها به وجود آمدهاند، برخی دیگر (گرانیتوئیدهای دریافت 21/07/85 پذیرش11/9/86 دارای بافت میلونیتی) همزمان با برخورد قارهها در اواخر کرتاسه و همزمان با پایان دگرشکلیها، در پایان حوادث کوهزایی تشکیل شدهاند و در نهایت برخی از گرانیتوئیدها(اغلب گرانیتوئیدهای نوعS) در اواخر کرتاسه- پالئوسن پس از برخورد صفحه عربی با صفحه ایران بهوجود آمدهاند.